تاریخ انتشار
جمعه ۳ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۱
کد مطلب : ۴۰۷۴۰۵
یعقوب زارعت کیش استاد دانشگاههای تهران در گفتوگو با کبنانیوز:
تفکر اشتغال در کهگیلویه و بویراحمد وجود ندارد / چند نفر جوان گچسارانی را ببریم تهران و 20 هزار جوان بیکار باشد، نشد کار / نماینده گچساران از این روستا به آن روستا نرود، برنامه ریزی برای اشتغال داشته باشد / بهجای مشک و ملار کارآفرینی کنید
۱
کبنا ؛با توجه به نرخ 12/7 درصدی بیکاری و کسب رتبه سوم بیکاری در کشور با درنظر داشتن این امر که استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای غنی و ثروتمند در سطح کشور محسوب میشود چرایی وجود معضل بیکاری و حاد بودن مسئله بیش از پیش رخ مینماید! لازم مینماید مسئولان در این برهه زمانی که یک سال به انتخابات مجلس شورای اسلامی فرصت مانده توجهی چندبرابر به این مسئله داشته باشند و با تفکری علم محور و به برنامههای پابرجا و ماندگار بیاندیشند، نه آنگونه که توجهات مقطعی و مربوط به زمانی خاص باشد که چنین نگاهی منافع محور است.
اما حمایت از کارآفرینان، ایجاد شرایط مناسب برای جذب سرمایه و سرمایه گذار، نهادی ساختن فرهنگ اشتغال، تسهیل شرایط سرمایه گذاری و حمایت سازمانهای دولتی از سرمایه گذاران همه و همه در اشتغال زایی و پایین آوردن نرخ بیکاری موثر است.در این خصوص با دکتر یعقوب زراعت کیش دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم تحقیقات تهران به صحبت نشستیم.
به عنوان سوال ابتدایی به نظر شما چرا مال سازی ها و مجتمعهای تجاری در استان رشد کرده، با توجه به اینکه چنین طرحهایی مصرف گرایی را ترویج میکنند و در تناقض با اصل اقتصاد مقاومتی هستند اینها اصلاً در اشتغال زایی و رونق اقتصادی تاثیر مثبت دارند؟
اگر مدیران و مسئولان کهگیلویه و بویراحمد بر اساس اصول اقتصاد مقاومتی حرکت میکردند هیچگاه چنین اتفاقی نمیافتاد، مثالی عرض میکنم ایران یک توافقنامهای را در قالب برجام با چند کشور غربی امضا کرد، که بر اساس آن فروش نفت خام به اروپا هم تسهیل میشد. اگر وزارت نفت در این دو سه سال برنامه ریزی میکرد، به جای آنکه نفت خام را از اهواز، امیدیه، گچساران و سایر شهرها استخراج کنند و بهصورت خام بفروشند، میتوانستند در صنایع بالادستی نفت و گاز و هم صنایع پایین دستی و هم در کسب و کارهای کوچک نفتی از این نفت خام ارزش افزوده ایجاد کنند.
یک سری بنگاههای کوچک و متوسط در بخش نفت و گاز داریم اگر اینها راه میافتاد، نه سرمایه گذاری زیادی میخواست و از طرفی زودبازده هم بودند و بجای اینکه نفت از کشور خارج شود در داخل کشور تبدیل به فراوردههای نفتی میشد و تحریم آمریکا هم تاثیری در اقتصاد ایران ایجاد نمیکرد، هم اینکه کشورهای همسایه خودمان به شدت خریدار این محصولات بودند.از طرفی اشتغال بسیار وسیعی در شهرستان و استان ایجاد میکرد.این موضوع به اصل مزیت نسبی و اقتصاد مقاومتی برمی گردد.اصل اساسی اقتصاد مقاومتی این هست که جاهایی که پتانسیل و ظرفیت و مزیت نسبی وجود دارد تمرکز شود و کار تولیدی انجام گیرد که از آن طریق هم اشتغال ایجاد شود و هم باعث توسعه مناطق شود که اگر این با تسهیل کسب و کار همراه بشود، یعنی بروکراسی اداری را از سر راه بردارند- به فرض اگر بخواهند یک کارگاه کوچک راه اندازی کنند کارگاه بسته بندی محصولات کشاورزی یا یک کارخانه کوچک مربوط به پتروشیمی و محصولات پتروشیمی.بروکراسی اداری و فرایند اخذ مجوز تسهیل شود- همراه با درنظر داشتن اصل مزیت نسبی، شک نکنید که الان ما این همه بیکار در شهرستان و استان نداشتیم.گچساران ظرفیت و پتانسیل این را دارد که از استانهای مجاور هم نیروی کار بگیرد و نه تنها بیکاران خودش مشغول به کار بشوند بلکه مأمنی بشود برای ایجاد اشتغال برای استانهای مجاور.یک مدل توسعه یافته تر از عسلویه و ماهشهر میشد.
چرا سرمایه گذاری در زمینه اشتغال وجود ندارد و چرا طرحهای اشتغال آفرینی در استان کهگیلویه و بویراحمد کم است؟
در چند سال اخیر هیچ طرح کسب و کاری در راستای اشتغال آفرینی بخصوص از سوی بخش خصوصی صورت نگرفته، اگر پیمانکاری هم احیاناً سرمایه گذاری صورت داده، فقط در بخش ساختمان سازی، بخشهای مسکن و تجاری بوده.پیمانکارانی هم که در گچساران تمکن مالی دارند یا کارهایی مثل جاده سازی و طرحهای عمرانی و ساخت و ساز انجام میدهند یا پولهاشون را برداشتند و رفتند سایر استانها و در آنجا ساختمان سازی و جاده سازی و عمرانی انجام میدهند، بنابراین تفکر ایجاد اشتغال و ایجاد تولید در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود ندارد، نه بین آنهایی که سرمایه دارند و نه بین جوانانی که سرمایه پایینی دارند، اینگونه این تفکر را القا کردهاند که هیچ راهی بهجز استخدام شرکت نفت وجد ندارد و تنها راه اشتغال در گچساران کار در شرکت نفت است متاسفانه هر جوانی که نتواند مشغول بکار شرکت نفت شود دچار افسردگی شود.
فقط اگر ما سایر مزیتهای نسبی گچساران از جمله کشاورزی، گردشگری، خدمات و..را کنار بگذاریم و فقط به بحث صنایع کوچک و متوسط و بنگاههای زودبازده در بخش نفت و گاز بپردازیم آنقدر ظرفیت برای ایجاد اشتغال و کارافرینی وجود دارد که نه تنها هیچ جوان بیکاری در گچساران نخواهد ماند بلکه باعث توسعه منطقه میشود و گچساران تبدیل به یک شهر مدرن و توسعه یافته میشود.به شرط آنکه مسئولین شهرستان گچساران تسهیل ایجاد کسب و کارو برنامه ریزی را محور کار قرار دهند، برای توسعه سازمانهای خصوصی، اعتبارات با بهره پایین به افراد واگذار کنند، به افرادی اعتبار واگذار کنند که اهلیت کار را دارند نه به عنوان دلالی این کار را بکنند، به اسم کار اقتصادی این پول را بگیرندودر جای دیگری هزینه کنند.
یکی از آسیبها در بحث بنگاههای اقتصادی این هست که این اعتبارات را به کسانی میدهند که اهلیت آن کار را ندارند، و همچنین نظارت کافی در مورد هزینه کرد این اعتبارات وجود ندارد، اولین اتفاقی که باید بیفتد این است که فرهنگ کارآفرینی باید در منطقه ما نهادینه شود، وقتی این تفکر در بین سرمایه گذارها و در بین مردم جا بیفتد، پیمانکار به خودش بقبولاند که بجای آنکه 500 میلیارد تومان ساختمان تجاری راه بیندازد یک کار تولیدی راه بیندازد که برای 50 نفر اشتغال ایجاد کند، میتواند در کوتاه مدت و بلندمدت مشکل اشتغال را حل کند، تکیه بر اصول اقتصاد مقاومتی میتواند در در این زمینه راه گشا باشد.
شما فرمودید که به جوانان ما القا میشود که فقط به شرکت نفت نگاه داشته باشند به نظر شما چه سازوکاری، چه سازمان یا فردی، چه چیزی باعث شده این تفکر در شهرستان گچساران و استان کهگیلویه و بویراحمد ما به وجود بیاید، و اینکه آیا عدم سرمایه گذاریها و مهاجرت سرمایه ناشی از سوء مدیریت دولتیها هست یا ناشی از اینکه سرمایه گذارها دنبال راحت طلبی هستند؟
دو سال پیش در نمازجمعه سخنرانی داشتم گفتم مسئولین محترم شهرستان گچساران بجای اینکه به فکر جشنواره مشک و ملار باشد، ضمن اینکه ما با برنامههای فرهنگی مخالف نیستیم، این جشنواره یک متولی دارد، و نباید همه سازمانها در آن درگیر شوند. میتوانند بجای اینکه درگیر این گونه جشنها بشوند بر کارآفرینی برای جوانان تمرکز کنند، اتاق فکر تشکیل بدهند، برنامه ریزی کنند ببینند چه عواملی هست که باعث میشود جوانها سراغ کسب و کار نرود، چه عاملی باعث میشود مانع کارآفرینی شود، جوانی که میخواهد سراغ کارآفرینی برود باید آدمی باشد که بتواند از فرصتها استفاده کند، باید ایدهای داشته باشد، برای اینکه ایده داشته باشد باید خلاقیت داشته باشد، وقتی همه اینها را داشته باشد مهمترین اصل این هست که باید آمادگی برای کار داشته باشد، کسی که 7 روز هفته روزی 12 ساعت کار بکند، خود به خود با مشکلاتی روبروست، حالا مسئولان ما باید تسهیل بکنند هم در روند صدور مجوزها و هم اینکه در فرایند تولید و مراحل تکنیکی و فنی و هم در مرحله بازاریابی به جوانان و کارآفرینان کمک کنند، همچنین در زمینه بازاریابی محصولات افرادی هستند که تولیدکنندهاند ولی توانایی عرضه به بازار را ندارند، مثلافردی را میشناسم که تولید عسل میکند 200 تا 300 کندوی عسل دارد و می دانم که از تولیدعسلش 2 تن عسل را نتوانسته بفروشد، چون بازار عرضه پیدا نکرده است، چرا نتوانسته بازار پیدا کند، چون نتوانسته محصولش را یک بسته بندی خوب و شیکی کند، وقتی این تدبیر اندیشیده بشود، در سازمان جهادکشاورزی، در سازمان صنعت معدن تجارت کار انجام شود کارگاه بسته بندی محصولات کشاورزی احداث کنند محصولات با اعتبار خوب و حمایت خوب عرضه بشود، بخشی از این مشکلات حل میشود.این یک مثال بود در موارد دیگر هم همینطور است.بنابراین هم از نظر تسهیل این فرایند، وقتی فرایند سخت باشد، بازاریابی سخت باشد، کسب اعتبار سخت باشد، بوروکراسی وجود داشته باشد، همه این مشکلات وقتی وجود داشته باشد جوان ما راهی پیدا نمیکند به غیر از شرکت نفت.آسانترین راه را پیدا میکند.
تسهیل اشتغال زایی با توجه به اصل مزیت نسبی
با توجه به اصل مزیت نسبی من طرحی داشتم، که اگر این طرح اجرایی میشد در عرض دو سه سال هیچ بیکاری در سطح استان کهگیلویه پیدا نمیکردید.طرح به این صورت بود که ستادی یا شورایی در استانداری مستقر باشد، این شوراها شامل نمایندگانی از دستگاههای اجرایی و سازمانهایی هست که مجوز طرحهای اقتصادی میدهند، نمایندگانی از این سازمانها هفتهای یک جلسه برنامه بگذارند و یک سری طرحهای اقتصادی تصویب شود، طرحهایی باید مدنظر قرار گیرد که دانش بنیان و ایدههای جدید باشند، این طرحها مصوب شود، اعتبارش مشخص شود و به افرادی که اهلیت آن کار را دارند واگذار شود.با این کار چند اتفاق می افتد.اول اینکه فرایند مجوز کسب و کار تسهیل شده، برورکراسی اداری برداشته شده، خیلی زود جوانی که میخواهد اشتغال زایی کند میتواند مجوزش را بگیرد و وامش را هم بگیرد.وقتی چنین اتفاقاتی بیفتد سرمایه گذارانی که خارج از استان هستند و میبینند که طرحهای با بازدهی خوب وجود دارد و زودبازده هم هست، روی بازرایابی اش مطالعه شده و با حساب و کتاب انجام گرفته است، تشویق میشوند که در استان سرمایه گذاری کنند چون میدانند که حمایت میشوند، بنابراین من فکر میکنم یک اراده در مسئولان میخواهد که طبق اصول اقتصاد مقاومتی و با توجه به اصل مزیت نسبی پای کار بیایند، من حاضرم جزئیات طرح را ارائه بدهم، این میتواند در مدت کوتاهی مشکل اشتغال را در منطقه حل بکند.
یکی از انتقادات اقتصادی خارج از بحث جناحی که همیشه به نماینده محترم داشتم حضوری هم به خود او گفتم این بود که شما اینقدر که به فکر جاده سازی و عمران بودید به فکر اشتغال جوانان نبودید.از طرفی هم او شعار تغییرات فرهنگی و اشتغال زایی و کارآفرینی داشتند وهیچ کدام را عملیاتی نکردید.
باید با برنامه ریزی، تحول به وجود بیاوریم، ما بالای 10 سازمان در استان داریم که متولی این کارها هستند، برونداد جهاد کشاورزی کجاست؟ مگر جهاد کشاورزی نباید در زمینه صنایع کشاورزی که ایجاد اشتغال خوبی هم دارند اشتغال ایجاد کند؟ چه اتفاقی برای بهره وری در بخش کشاورزی گچساران افتاد؟ در بخش صنعت، معدن کدام بنگاهها به بهره وری رسیدند، چقدر اشتغال ایجاد شد؟ در بخش خدمات چه اتفاقی افتاد؟ ما در گچساران فقط روند مهاجرت معکوس را داریم، گچساران ظرفیت عظیم مادی دارد، در شاهراه ارتباطی است که شمال را به جنوب وصل میکند و یک منطقه استراتژیک است. اینهمه بیکار دارد. اوضاع بهتری از دهدشت که در بنبست افتاده ندارد، چون روی کارآفرینی تمرکز نشده است. اینکه ما چند نفر از جوانهای گچساران را ببریم تهران سرکار، ولی 20 هزار نفر بیکار باشند این که نشد کار.
در مورد اینکه پرداختن به بحث اشتغال مسئلهای است که نیازمند ورود و حمایت همه جانبه مسئولان دولتی و نماینده است موافقم، ولی عدهای معتقدند بودجهای که نماینده از بودجه کل کشور وارد استان میکند مخصوص زیرساختهای عمرانی است و چیزی نیست که صرف اشتغال شود.نظر شما چیست؟
ما هر سال بودجه مصوب اشتغال زایی داریم، همین امسال یک و نیم میلیارد دلار، بودجه فقط برای اشتغال زایی روستاهای کشور داده شد، این پول از صندوق توسعه ملی برداشته شده.چقدرش در گچساران صرف شده؟ صندوق توسعه ملی پولش از 20 درصد مازاد پول نفت میآید.یک و نیم میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی به روستاییان برای ایجاد اشتغال داده شد، چقدرش وارد گچساران شد؟ هیچی. فرض کنید حرفی که شما میزنید درست است. طرح ریزی و برنامه ریزی بحثی جدا است که مدنظر من است، میتوان حتی از سرمایه مردم ایجاد اشتغال کرد.تفکر کارافرینی وجود ندارد.
آقای نماینده بجای اینکه هر دو هفته روستا به روستا سربزنند، باید طرح ریزی و برنامه ریزی برای اشتغال داشته باشد و مسئولان را وادار کند به طرح ریزی و کارآفرینی.آقای نماینده میتواند موتور محرکه ایجاد اشتغال در گچساران باشد.
گچساران استعدادهای خوبی دارد اگر از این استعداد قوی استفاده میشد الان وضعیت مطلوبی از نظر اشتغال و چند برابر مطلوبتراز ماهشهر داشت.حق گچساران این نیست که روی یک جادهاش 15 سال کار کنند و هر نمایندهای که میآید بگوید این را من ساختم.حق گچساران این نیست که فقط یک طرح پتروشیمی داشته باشد و الان 20 سال است که چند نماینده پتروشیمی را عملکرد خودشان بدانند.حق باشت و به اوی خیلی بیشتر از اینهاست. آب و جاده به برکت جمهوری اسلامی در همه نقاط کشور رفته است، اینها دیگر الفبای توسعه تمام کشور ما است به برکت جمهوری اسلامی و الان مردم ما شغل و معیشت میخواهند و نیاز مبرم گچساران و استان کهگیلویه و بویراحمد کار افرینی بر اساس اقتصادمقاومتی است.
-----------------------------------------------
مصاحبه از: سیده زهرا حسینی فر
----------------------------------------------
اما حمایت از کارآفرینان، ایجاد شرایط مناسب برای جذب سرمایه و سرمایه گذار، نهادی ساختن فرهنگ اشتغال، تسهیل شرایط سرمایه گذاری و حمایت سازمانهای دولتی از سرمایه گذاران همه و همه در اشتغال زایی و پایین آوردن نرخ بیکاری موثر است.در این خصوص با دکتر یعقوب زراعت کیش دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم تحقیقات تهران به صحبت نشستیم.
به عنوان سوال ابتدایی به نظر شما چرا مال سازی ها و مجتمعهای تجاری در استان رشد کرده، با توجه به اینکه چنین طرحهایی مصرف گرایی را ترویج میکنند و در تناقض با اصل اقتصاد مقاومتی هستند اینها اصلاً در اشتغال زایی و رونق اقتصادی تاثیر مثبت دارند؟
اگر مدیران و مسئولان کهگیلویه و بویراحمد بر اساس اصول اقتصاد مقاومتی حرکت میکردند هیچگاه چنین اتفاقی نمیافتاد، مثالی عرض میکنم ایران یک توافقنامهای را در قالب برجام با چند کشور غربی امضا کرد، که بر اساس آن فروش نفت خام به اروپا هم تسهیل میشد. اگر وزارت نفت در این دو سه سال برنامه ریزی میکرد، به جای آنکه نفت خام را از اهواز، امیدیه، گچساران و سایر شهرها استخراج کنند و بهصورت خام بفروشند، میتوانستند در صنایع بالادستی نفت و گاز و هم صنایع پایین دستی و هم در کسب و کارهای کوچک نفتی از این نفت خام ارزش افزوده ایجاد کنند.
یک سری بنگاههای کوچک و متوسط در بخش نفت و گاز داریم اگر اینها راه میافتاد، نه سرمایه گذاری زیادی میخواست و از طرفی زودبازده هم بودند و بجای اینکه نفت از کشور خارج شود در داخل کشور تبدیل به فراوردههای نفتی میشد و تحریم آمریکا هم تاثیری در اقتصاد ایران ایجاد نمیکرد، هم اینکه کشورهای همسایه خودمان به شدت خریدار این محصولات بودند.از طرفی اشتغال بسیار وسیعی در شهرستان و استان ایجاد میکرد.این موضوع به اصل مزیت نسبی و اقتصاد مقاومتی برمی گردد.اصل اساسی اقتصاد مقاومتی این هست که جاهایی که پتانسیل و ظرفیت و مزیت نسبی وجود دارد تمرکز شود و کار تولیدی انجام گیرد که از آن طریق هم اشتغال ایجاد شود و هم باعث توسعه مناطق شود که اگر این با تسهیل کسب و کار همراه بشود، یعنی بروکراسی اداری را از سر راه بردارند- به فرض اگر بخواهند یک کارگاه کوچک راه اندازی کنند کارگاه بسته بندی محصولات کشاورزی یا یک کارخانه کوچک مربوط به پتروشیمی و محصولات پتروشیمی.بروکراسی اداری و فرایند اخذ مجوز تسهیل شود- همراه با درنظر داشتن اصل مزیت نسبی، شک نکنید که الان ما این همه بیکار در شهرستان و استان نداشتیم.گچساران ظرفیت و پتانسیل این را دارد که از استانهای مجاور هم نیروی کار بگیرد و نه تنها بیکاران خودش مشغول به کار بشوند بلکه مأمنی بشود برای ایجاد اشتغال برای استانهای مجاور.یک مدل توسعه یافته تر از عسلویه و ماهشهر میشد.
چرا سرمایه گذاری در زمینه اشتغال وجود ندارد و چرا طرحهای اشتغال آفرینی در استان کهگیلویه و بویراحمد کم است؟
در چند سال اخیر هیچ طرح کسب و کاری در راستای اشتغال آفرینی بخصوص از سوی بخش خصوصی صورت نگرفته، اگر پیمانکاری هم احیاناً سرمایه گذاری صورت داده، فقط در بخش ساختمان سازی، بخشهای مسکن و تجاری بوده.پیمانکارانی هم که در گچساران تمکن مالی دارند یا کارهایی مثل جاده سازی و طرحهای عمرانی و ساخت و ساز انجام میدهند یا پولهاشون را برداشتند و رفتند سایر استانها و در آنجا ساختمان سازی و جاده سازی و عمرانی انجام میدهند، بنابراین تفکر ایجاد اشتغال و ایجاد تولید در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود ندارد، نه بین آنهایی که سرمایه دارند و نه بین جوانانی که سرمایه پایینی دارند، اینگونه این تفکر را القا کردهاند که هیچ راهی بهجز استخدام شرکت نفت وجد ندارد و تنها راه اشتغال در گچساران کار در شرکت نفت است متاسفانه هر جوانی که نتواند مشغول بکار شرکت نفت شود دچار افسردگی شود.
فقط اگر ما سایر مزیتهای نسبی گچساران از جمله کشاورزی، گردشگری، خدمات و..را کنار بگذاریم و فقط به بحث صنایع کوچک و متوسط و بنگاههای زودبازده در بخش نفت و گاز بپردازیم آنقدر ظرفیت برای ایجاد اشتغال و کارافرینی وجود دارد که نه تنها هیچ جوان بیکاری در گچساران نخواهد ماند بلکه باعث توسعه منطقه میشود و گچساران تبدیل به یک شهر مدرن و توسعه یافته میشود.به شرط آنکه مسئولین شهرستان گچساران تسهیل ایجاد کسب و کارو برنامه ریزی را محور کار قرار دهند، برای توسعه سازمانهای خصوصی، اعتبارات با بهره پایین به افراد واگذار کنند، به افرادی اعتبار واگذار کنند که اهلیت کار را دارند نه به عنوان دلالی این کار را بکنند، به اسم کار اقتصادی این پول را بگیرندودر جای دیگری هزینه کنند.
یکی از آسیبها در بحث بنگاههای اقتصادی این هست که این اعتبارات را به کسانی میدهند که اهلیت آن کار را ندارند، و همچنین نظارت کافی در مورد هزینه کرد این اعتبارات وجود ندارد، اولین اتفاقی که باید بیفتد این است که فرهنگ کارآفرینی باید در منطقه ما نهادینه شود، وقتی این تفکر در بین سرمایه گذارها و در بین مردم جا بیفتد، پیمانکار به خودش بقبولاند که بجای آنکه 500 میلیارد تومان ساختمان تجاری راه بیندازد یک کار تولیدی راه بیندازد که برای 50 نفر اشتغال ایجاد کند، میتواند در کوتاه مدت و بلندمدت مشکل اشتغال را حل کند، تکیه بر اصول اقتصاد مقاومتی میتواند در در این زمینه راه گشا باشد.
شما فرمودید که به جوانان ما القا میشود که فقط به شرکت نفت نگاه داشته باشند به نظر شما چه سازوکاری، چه سازمان یا فردی، چه چیزی باعث شده این تفکر در شهرستان گچساران و استان کهگیلویه و بویراحمد ما به وجود بیاید، و اینکه آیا عدم سرمایه گذاریها و مهاجرت سرمایه ناشی از سوء مدیریت دولتیها هست یا ناشی از اینکه سرمایه گذارها دنبال راحت طلبی هستند؟
دو سال پیش در نمازجمعه سخنرانی داشتم گفتم مسئولین محترم شهرستان گچساران بجای اینکه به فکر جشنواره مشک و ملار باشد، ضمن اینکه ما با برنامههای فرهنگی مخالف نیستیم، این جشنواره یک متولی دارد، و نباید همه سازمانها در آن درگیر شوند. میتوانند بجای اینکه درگیر این گونه جشنها بشوند بر کارآفرینی برای جوانان تمرکز کنند، اتاق فکر تشکیل بدهند، برنامه ریزی کنند ببینند چه عواملی هست که باعث میشود جوانها سراغ کسب و کار نرود، چه عاملی باعث میشود مانع کارآفرینی شود، جوانی که میخواهد سراغ کارآفرینی برود باید آدمی باشد که بتواند از فرصتها استفاده کند، باید ایدهای داشته باشد، برای اینکه ایده داشته باشد باید خلاقیت داشته باشد، وقتی همه اینها را داشته باشد مهمترین اصل این هست که باید آمادگی برای کار داشته باشد، کسی که 7 روز هفته روزی 12 ساعت کار بکند، خود به خود با مشکلاتی روبروست، حالا مسئولان ما باید تسهیل بکنند هم در روند صدور مجوزها و هم اینکه در فرایند تولید و مراحل تکنیکی و فنی و هم در مرحله بازاریابی به جوانان و کارآفرینان کمک کنند، همچنین در زمینه بازاریابی محصولات افرادی هستند که تولیدکنندهاند ولی توانایی عرضه به بازار را ندارند، مثلافردی را میشناسم که تولید عسل میکند 200 تا 300 کندوی عسل دارد و می دانم که از تولیدعسلش 2 تن عسل را نتوانسته بفروشد، چون بازار عرضه پیدا نکرده است، چرا نتوانسته بازار پیدا کند، چون نتوانسته محصولش را یک بسته بندی خوب و شیکی کند، وقتی این تدبیر اندیشیده بشود، در سازمان جهادکشاورزی، در سازمان صنعت معدن تجارت کار انجام شود کارگاه بسته بندی محصولات کشاورزی احداث کنند محصولات با اعتبار خوب و حمایت خوب عرضه بشود، بخشی از این مشکلات حل میشود.این یک مثال بود در موارد دیگر هم همینطور است.بنابراین هم از نظر تسهیل این فرایند، وقتی فرایند سخت باشد، بازاریابی سخت باشد، کسب اعتبار سخت باشد، بوروکراسی وجود داشته باشد، همه این مشکلات وقتی وجود داشته باشد جوان ما راهی پیدا نمیکند به غیر از شرکت نفت.آسانترین راه را پیدا میکند.
تسهیل اشتغال زایی با توجه به اصل مزیت نسبی
با توجه به اصل مزیت نسبی من طرحی داشتم، که اگر این طرح اجرایی میشد در عرض دو سه سال هیچ بیکاری در سطح استان کهگیلویه پیدا نمیکردید.طرح به این صورت بود که ستادی یا شورایی در استانداری مستقر باشد، این شوراها شامل نمایندگانی از دستگاههای اجرایی و سازمانهایی هست که مجوز طرحهای اقتصادی میدهند، نمایندگانی از این سازمانها هفتهای یک جلسه برنامه بگذارند و یک سری طرحهای اقتصادی تصویب شود، طرحهایی باید مدنظر قرار گیرد که دانش بنیان و ایدههای جدید باشند، این طرحها مصوب شود، اعتبارش مشخص شود و به افرادی که اهلیت آن کار را دارند واگذار شود.با این کار چند اتفاق می افتد.اول اینکه فرایند مجوز کسب و کار تسهیل شده، برورکراسی اداری برداشته شده، خیلی زود جوانی که میخواهد اشتغال زایی کند میتواند مجوزش را بگیرد و وامش را هم بگیرد.وقتی چنین اتفاقاتی بیفتد سرمایه گذارانی که خارج از استان هستند و میبینند که طرحهای با بازدهی خوب وجود دارد و زودبازده هم هست، روی بازرایابی اش مطالعه شده و با حساب و کتاب انجام گرفته است، تشویق میشوند که در استان سرمایه گذاری کنند چون میدانند که حمایت میشوند، بنابراین من فکر میکنم یک اراده در مسئولان میخواهد که طبق اصول اقتصاد مقاومتی و با توجه به اصل مزیت نسبی پای کار بیایند، من حاضرم جزئیات طرح را ارائه بدهم، این میتواند در مدت کوتاهی مشکل اشتغال را در منطقه حل بکند.
یکی از انتقادات اقتصادی خارج از بحث جناحی که همیشه به نماینده محترم داشتم حضوری هم به خود او گفتم این بود که شما اینقدر که به فکر جاده سازی و عمران بودید به فکر اشتغال جوانان نبودید.از طرفی هم او شعار تغییرات فرهنگی و اشتغال زایی و کارآفرینی داشتند وهیچ کدام را عملیاتی نکردید.
باید با برنامه ریزی، تحول به وجود بیاوریم، ما بالای 10 سازمان در استان داریم که متولی این کارها هستند، برونداد جهاد کشاورزی کجاست؟ مگر جهاد کشاورزی نباید در زمینه صنایع کشاورزی که ایجاد اشتغال خوبی هم دارند اشتغال ایجاد کند؟ چه اتفاقی برای بهره وری در بخش کشاورزی گچساران افتاد؟ در بخش صنعت، معدن کدام بنگاهها به بهره وری رسیدند، چقدر اشتغال ایجاد شد؟ در بخش خدمات چه اتفاقی افتاد؟ ما در گچساران فقط روند مهاجرت معکوس را داریم، گچساران ظرفیت عظیم مادی دارد، در شاهراه ارتباطی است که شمال را به جنوب وصل میکند و یک منطقه استراتژیک است. اینهمه بیکار دارد. اوضاع بهتری از دهدشت که در بنبست افتاده ندارد، چون روی کارآفرینی تمرکز نشده است. اینکه ما چند نفر از جوانهای گچساران را ببریم تهران سرکار، ولی 20 هزار نفر بیکار باشند این که نشد کار.
در مورد اینکه پرداختن به بحث اشتغال مسئلهای است که نیازمند ورود و حمایت همه جانبه مسئولان دولتی و نماینده است موافقم، ولی عدهای معتقدند بودجهای که نماینده از بودجه کل کشور وارد استان میکند مخصوص زیرساختهای عمرانی است و چیزی نیست که صرف اشتغال شود.نظر شما چیست؟
ما هر سال بودجه مصوب اشتغال زایی داریم، همین امسال یک و نیم میلیارد دلار، بودجه فقط برای اشتغال زایی روستاهای کشور داده شد، این پول از صندوق توسعه ملی برداشته شده.چقدرش در گچساران صرف شده؟ صندوق توسعه ملی پولش از 20 درصد مازاد پول نفت میآید.یک و نیم میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی به روستاییان برای ایجاد اشتغال داده شد، چقدرش وارد گچساران شد؟ هیچی. فرض کنید حرفی که شما میزنید درست است. طرح ریزی و برنامه ریزی بحثی جدا است که مدنظر من است، میتوان حتی از سرمایه مردم ایجاد اشتغال کرد.تفکر کارافرینی وجود ندارد.
آقای نماینده بجای اینکه هر دو هفته روستا به روستا سربزنند، باید طرح ریزی و برنامه ریزی برای اشتغال داشته باشد و مسئولان را وادار کند به طرح ریزی و کارآفرینی.آقای نماینده میتواند موتور محرکه ایجاد اشتغال در گچساران باشد.
گچساران استعدادهای خوبی دارد اگر از این استعداد قوی استفاده میشد الان وضعیت مطلوبی از نظر اشتغال و چند برابر مطلوبتراز ماهشهر داشت.حق گچساران این نیست که روی یک جادهاش 15 سال کار کنند و هر نمایندهای که میآید بگوید این را من ساختم.حق گچساران این نیست که فقط یک طرح پتروشیمی داشته باشد و الان 20 سال است که چند نماینده پتروشیمی را عملکرد خودشان بدانند.حق باشت و به اوی خیلی بیشتر از اینهاست. آب و جاده به برکت جمهوری اسلامی در همه نقاط کشور رفته است، اینها دیگر الفبای توسعه تمام کشور ما است به برکت جمهوری اسلامی و الان مردم ما شغل و معیشت میخواهند و نیاز مبرم گچساران و استان کهگیلویه و بویراحمد کار افرینی بر اساس اقتصادمقاومتی است.
-----------------------------------------------
مصاحبه از: سیده زهرا حسینی فر
----------------------------------------------