تاریخ انتشار
شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۱۳
کد مطلب : ۴۰۹۷۱۳
«سید عسکر عرفانیزاده» فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با کبنانیوز:
بزرگترین خدمتی که «زارعی» باید به اصلاحطلبان بکند، واگذاری عرصه به دیگران است / «سید باقر» تمکین میکرد، الان بهرامی نماینده فعلی بویراحمد بود / تاکید اصلاحطلبان پرهیز کاندیداها از تکرویی و خودمحوری است
۵
کبنا ؛«او معتقد است که مردم خواهان تغییر و تنوع هستند و «غلام محمد زارعی» نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا نباید نمک نشناسی کند و اجازه دهد جریان اصلاحات در شهرستانهای بویراحمد و دنا مانند کهگیلویهی بزرگ برای همیشه دچار انشقاق و تفرقه شود. سزاوار نیست ننگ ماندگار و تفرقهی اصلاحات بویراحمد و دنا را بر پیشانی خود بچسپاند، وقتی اصلاح طلبان با تدبیر و بزرگ منشی، جوانمردانه تمام همت و توان خود را برای وی بکار گرفتند، نباید بی مروّتی کند و خود را در انظار مردم بویراحمد قدرنشناس جلوه دهد. بزرگترین و ماندگارترین خدمت و پاداشی که آقای زارعی باید به اصلاح طلبان بویراحمد و دنا برای جبران زحمات آنها بکند، انصراف و واگذاری این عرصه به دیگران است.»
دکتر «سید عسکر عرفانی زاده» از چهرههای شاخص اصلاح طلب، مدرس دانشگاه و دبیر سازمان عدالت و آزادی استان کهگیلویه و بویراحمد است که با او پیرامون مسائل مختلف سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد و حوزه انتخابیه بویراحمد به گفت و گو نشستهایم که از نظر مخاطبان سایت میگذرد.
امسال انتخابات را در پیش داریم و طی دورههای مختلف گذشته اصلاح طلبان در حوزه بویراحمد و دنا نتوانستهاند یک گزینه اصلاح طلب را راهی مجلس کنند. چرا؟
به نام خدا، ان شاء الله که طاعات و عبادات همه در این ماه پر فیض مورد قبول خداوند بزرگ قرار بگیرد و توفیق بهره مندی از برکات ماه رمضان نصیبمان شود.
در پاسخ به سؤال اول شما عرض میکنم؛ اهالی رسانه مراکز و منافذ قدرت را خوب تشخیص میدهند، در عجبم از اینکه چرا سؤالاتی که میبایست از آنها بپرسید از مردم عادی میپرسید؟! شاید چون بعضی از ارکان قدرت، خود را نسبت به مردم پاسخگو نمیدانند. بهتر بود این سؤال را از شورای محترم نگهبان میپرسیدید.
از مجلس اول جمهوری اسلامی که آقایان قائمی سمنانی و جلال الدین آسپار در بویراحمد کاندیدای مجلس شدند تا مجلس دهم، تنها سه دوره (آن هم به دلایل مشخص) طیف مقابل اصلاح طلب کنونی و چپ سابق توفیق حضور در مجلس پیدا کردهاند. دورهی چهارم مجلس آقای حاج سید مسعود حسینی و دورههای هفتم و هشتم هم دکتر هدایت خواه به مجلس راه یافتند. این از یک سو بیانگر آگاهی، درایت، فهم و تشخیص درست مردم بویراحمد است و از سوی دیگر نشان دهندهی این است که رویکرد اکثریت مردم فهیم این دو شهرستان به سمت اصلاح طلبی یا جریان چپ بوده است. یعنی در این ده دوره ۳ دوره پیروز شدهاند، هرچند نماینده محترم فعلی اصولگراست اما پیروزی ایشان مدیون اصلاح طلبان است.
بنابراین در بویراحمد و دنا هر جا اصلاح طلبان امروز و چپ دیروز شکست خوردند مقصر - آن تیغ تیز نظارت استصوابی غیر پاسخگوست نه مردم بویراحمد. البته یک استثناء را صادقانه عرض میکنم، اینکه پیروزی جناح راست در دورهی چهارم مجلس در سراسر کشور به برکت رد صلاحیت گستردهی جناح چپ بود ولی در بویراحمد اینطور نبود زیرا علت شکست ما در مجلس چهارم این بود که جریان چپ دو گزینهای شد و آراء مردم بویراحمد بین آقایان سید باقر موسوی و جلال الدین آسپار تقسیم شد و حاج مسعود حسینی تنها با ۳۴ رأی بیشتر از آقای موسوی برندهی انتخابات اعلام شد که خود این 34 عدد رأی هم داستانی دارد که بنده به آن نمیپردازم.
بنابراین اینکه چرا در شهرستانهای بویراحمد و دنا اصلاح طلبان نتوانستند گزینه مناسبی را به مجلس بفرستند این است که اگر انتصابات قبل از انتخاباتِ شورای محترم نگهبان اجازه بفرمایند مردم بویراحمد و دنا همیشه ثابت خواهند کرد که اکثریتشان اصلاح طلبند.
در سالهای اخیر برخی این تعبیر را بکار میبرند که «عزت بویراحمد» خدشه دار شده است و همچنین بیان میشود که سید باقر موسوی اولین بار این واژه را وارد ادبیات سیاسی استان کرد، نظر شما در این باره چیست؟
این سؤال را هم به نظر من باید از خودِ آقای موسوی پرسید، هر چند شخصاً به این حرف اعتقادی ندارم ولی شکی نیست که از دریچهی نگاه مردم، دورههای پنجم و ششم مجلس که آقای موسوی نماینده بودند، بویراحمد و دنا خود را در اوج عزّت حس میکرد.
اگر اشتباه نکنم این بحث «عزت بویراحمد» را اولین بار شخص آقای موسوی بکار نبردند، هر چند ایشان همیشه مقتدر و شجاع بوده است، اما مفهومی را در ذهن تداعی میکند که معنایش این است که؛ تا «خودم» هستم بویراحمد در اوج عزت است و تا «دیگران» هستند عزت بویراحمد خدشه دار میشود. لذا بنده بکار بردن چنین عبارتی را در منش و اخلاق آقای موسوی ندیدم و نشنیدم.
اگر سید باقر موسوی اولین بار این تعبیر [عزت بویراحمد] را بکار برده چرا خودش دوباره از نماینده فعلی بویراحمد و دنا حمایت کرد؟
عرض کردم بعید می دانم آقای موسوی این را حرف را زده باشند. بنده شنیدم که خودشان گفتهاند «دلیل حمایتم از نمایندهی فعلی انتخاب بین بد و بدتر بوده است.»
نظر شما در باره عملکرد نماینده بویراحمد و دنا چیست؟ ایشان مدیون حمایت اصلاح طلبان هست، آیا توانسته است در راستای اهداف اصلاح طلبی قدم بردارد؟
به لحاظ شخصیتی نمایندهی فعلی را فردی متین، متدین، انقلابی و اخلاق مدار میدانم.
عملکرد ایشان برای بعضی از هوادارانش خوب بود؛ نمایندهای پیگیر، سخت کوش و پر تلاش است، اما سمت و سو و جهت پیگیریها و سماجتهایش بنظرم قابل دفاع نیست.
البته باید مدیون اصلاح طلبان باشند چون بیشتر از ۸۰ درصد آرای ایشان متعلق به اصلاح طلبان بود، اگر اصلاح طلبان نبودند پیروزی ایشان از محالات بود.
پرسیدید آیا ایشان توانستهاند در راستای اهداف اصلاح طلبی قدم بردارند؟
بنده با دلیل عرض میکنم خیر، چرا؟ چون تنها نکتهای که بعضی از دوستان ما به عنوان عملکرد اصلاح طلبانهی ایشان پیراهن عثمان کردهاند، این است که در بعضی از مسؤلیتها و مدیریتها از نیروهای اصلاح طلب استفاده کرده است. مگر نیروهای اصلاح طلب هوادار ایشان نبودند که شبانه روز برای پیروزی نمایندهی فعلی تلاش میکردند؟ آیا باید در مدیریتها مثلاً از نیروهای آقای دکتر هدایت خواه استفاده میکرد؟ خوب طبیعی و بدیهی ست باید از همینها استفاده میکرد. بنظرم خیلی از کسانیکه برای ایشان سنگ تمام گذاشتند هم نادیده گرفته شدند و بیشتر جهت گیریها فامیلی و طایفهای شد.
آیا حمایت ایشان از آقای ولایتی در دورهی ریاست جمهوری قبل در راستای اهداف اصلاح طلبانه بود؟ آیا ریاست ستاد مردمی «مرد هزارهی سومشان» که کشور را تا مرز نابودی پیش برد اصلاح طلبانه بود؟ آیا نوشتن نامه به شورای محترم نگهبان برای رد صلاحیت مرحوم آیت الله هاشمی که امام (ره) در مورد ایشان فرمود «انقلاب زنده است چون هاشمی زنده است» در راستای اهداف اصلاح طلبانه بود؟ آیا ارسال مجدد نامهی تشکر به شورای نگهبان برای اینکه مرحوم هاشمی را رد صلاحیت کردند اصلاح طلبانه بود؟ آیا حضور در جمنا (جمعیت مردمی نیروهای انقلاب) در راستای اهداف اصلاح طلبانه است؟ وقتی خود ایشان بارها در نشستها و جلسات مختلف گفتهاند «اصلاح طلب نیستم» چطور میخواهید کسی که اعتقادی به اصلاح طلبی ندارد در راستای اهداف اصلاح طلبان قدم بردارد؟
اگر تحلیل بعضی دوستان از اهداف اصلاح طلبی این است که مدیر اصلاح طلب (آن هم از اصلاح طلبانی که صادقانه و شبانه روز برای ایشان زحمت کشیدند) بکار گرفته شود، اتفاقاً در دورههای قبل از نماینده فعلی، آقای سید باقر موسوی بعنوان نیروی حداکثری و ناب اصلاحات استان و کشور به نیروهای اصولگرایی که به ایشان رأی داده بودند، حتی در سطح رئیس سازمان جهاد کشاورزی و جاهای دیگر پست داد و یا آقای هدایت خواه که کمتر از دو درصد آراء او، از نیروهایی بود که قبلاً اصلاح طلب بودند، ۵ نفر را در سطح مدیر کل استفاده کرد و مرحوم محمودیان هم همینطور بود، در صورتیکه بیشتر از ۸۰ درصد آراء نمایندهی محترم فعلی اصلاح طلب بودند، صرفاً پست دادن به نیروهای هوادار پر و پا قرص خود نمیتواند دلیلی برای اهداف اصلاح طلبی باشد بلکه باید در مجلس بعنوان نماینده مردم از اهداف و آرمانهای اصلاح طلبی دفاع میکرد که نکرد!
چرا اصلاح طلبان بین گزینههای بد و بدتر زارعی را انتخاب کردند؟ چرا به محمد بهرامی که رئیس ستاد آقای روحانی بود، رأی ندادند و تمام قد ایشان را حمایت نکردند؟
انتخاب بین بد و بدتر مانند آش شوری ست که سالهاست از دست پخت نظارت استصوابی به خوردمان میدهند. بنده هنوزم آقای دکتر بهرامی را فردی توانمند، با تجربه و لایق میدانم، اما در مورد اینکه چرا همهی اصلاح طلبان از دکتر بهرامی حمایت نکردند، استنباطم این است که دو دلیل عمده وجود داشت، یکی اینکه خیلی از اصلاح طلبان شخص آقای موسوی را دال مرکزی اصلاحات در بویراحمد میدانند و نگاه ایشان بیشتر از اینکه پیروزی نماینده فعلی باشد، شکست مجموعهی منتسب به جبههی پایداری بود و آقای موسوی هم این تاکتیک را بیشتر مقرون به صحت میدانست که البته معتقدم آقای موسوی را خیلی تحت فشار قرار دادند. دوم شیطنت بعضیها باعث شد عملکرد مجمع اصلاح طلبان بویراحمد و دنا دچار چالش و سردرگمی شود، در صورتیکه حقیقت ماجرا غیر از این بود که به آقای موسوی تحمیل کردند.
چون زمانبر و وقت گیر است نمیخواهم در مورد فرایند انتخاب مجمع اصلاح طلبان در شهرستانهای بویراحمد و دنا در انتخابات ۹۴ توضیح بیشتری بدهم، اما مطمئنم که فرایند (تأکید میکنم فرایند) انتخاب این مجمع یکی از دموکراتیکترین فعالیتها در استان و حتی در کشور بوده است. هر چند صادقانه میپذیرم که چون اولین تجربهی ما بود در مصادیق یا روشهای این فرآیند اشکالاتی وجود داشت. اما فراموش نکنید که همین مجمع کمتر از یک هفته برای دکتر بهرامی کار کرد، چون وقتی نمانده بود، ولی با این وصف رأی بعضی از کاندیداها نزدیک به نصف شد، در صورتیکه رأی دکتر بهرامی با محاسبهی ریزشهای معمول برای همه تقریباً ۴۰ درصد افزایش یافت که بنظرم اگر آقای موسوی به رأی این مجمع (که خود ایشان هم عضو میز تهران بود) تمکین میکردند و اگر ما بیش از یک ماه برای تبلیغات وقت داشتیم، قطعاً نمایندهی فعلی ما دکتر بهرامی بود.
شنیده میشود بعضی از تهران نشینان [نیروهای اصلاح طلب حاضر در تهران] قصد حضور در انتخابات مجلس آینده را دارند؟ آیا این گزینهها ممکن است گزینه نهایی اصلاح طلبان باشند؟ آیا آنها ظرفیت رأی آوری را دارند؟
لطفاً اصطلاح «تهران نشینان» را بکار نبرید، آنها همه از دوستان و فرزندان شایسته و موجبات فخر و امیدواری مردمند، ممکن است بکار بردن این اصطلاح موجبات تکدر خاطر و دلخوری یا انشقاق مجموعه شود، بله، من هم شنیدهام، در صورتیکه که انتخابات استانی شود ممکن است آقای دکتر وکیلی ورود کنند، آقای حاج قوام فروزان و آقای دکتر بهرامی هم ظاهراً تمایل دارند ولی تا جایی که بنده میدانم اولویت هر کدام از این دوستان خرد جمعی، اجماع، انسجام و وحدت اصلاح طلبان است، هر سه نفر معتقدند که اصلاح طلبان شهرستانهای بویراحمد و دنا اعم از احزاب و متنفذین و فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روی هر کس توافق کنند تمکین میکنیم.
بله هر کدام از این دوستان در یک سازوکار و فرآیند مشخص با تعیین ملاکها، شاخصها و معیارهای اصلاح طلبی میتوانند بعنوان کاندیدای مورد توافق مجموعه قرار بگیرند مشروط بر اینکه در این چارچوب بیشترین امتیاز را کسب کنند. نظر کلی اصلاح طلبان از دوستان تهران تا استان و شهرستان در این دوره بیشتر بر وحدت، هماهنگی و انسجام و پرهیز از تک روی و خودمحوری است.
تحلیل کلی شما در باره انتخابات چیست؟
-هر چند تحریمها، مسائل و مشکلات اقتصادی، معیشت، تورم، بیکاری، فساد و ... بر انتخابات سایه افکنده و انتخابات پرشوری را برای شهرهای بزرگ پیش بینی نمیکنم چون حدود ۵ میلیون جوان تحصیلکردهی بیکار که موتور محرکهی همه انتخاباتها بوده و هستند نگران و مأیوس شدهاند و مثل گذشته رغبتی برای گرم کردن انتخابات ندارند اما در استان ما، باز هم انتخابات به نسبت خوبی را خواهیم داشت، امیدوارم هر چه که خیر و صلاح است، پیش بیاید.
از عملکرد دولت آقای روحانی راضی هستید؟
خیر
شما بعنوان معاون اجرایی ستاد آقای روحانی، در استان زحمات زیادی کشیدید چطور از کسی حمایت کردید که عملکرد او را قبول ندارید؟
اولاً ما به خرد جمعی و استراتژی اصلاح طلبان کشور تبعیت و تمکین کردیم و به گمانم در آن شرایط تصمیم درستی بود. ثانیاً آقای رضا توفیقی رئیس ستاد استان بود و بنده آقای رضاتوفیقی را خیلی بیشتر از خود آقای روحانی قبول دارم. ثالثاً آقای روحانی با شعارهای اصلاح طلبانه نظیر تعامل با جهان پیرامون برای توسعه و آبادانی کشور و بهبود وضع اقتصادی مردم و رفع حصر و آزادی سیاسی و مدنی و انجام بعضی اصلاحات مورد نیاز جامعه آمد که یا نتوانست یا نخواست و یا اجازه ندادند به شعارهایشان عمل کنند.
چه کسانی اجازه ندادند که آقای روحانی به شعارهایشان عمل کند؟
به نظر بنده ساختار قدرت در کشور ما اینطور است که ما یک دولت ویترینی داریم و یک دولت در سایه که ترکیبی از نهادهای مختلف است به گمانم سهم قدرت آنها در این ساختار از دولت ویترینی بیشتر است.
شما دلیل شکست جریان چپ قدیم یا اصلاح طلبان امروز را در دورهی چهارم و هفتم و هشتم مجلس به گردن شورای نگهبان انداختید و به شورای نگهبان خیلی انتقاد کردید، آیا شورای نگهبان را قبول ندارید؟
ببینید، وقتی در همین حوزهی انتخابیه شهرستانهای بویراحمد و دنا شخصی مانند «سید باقر موسوی» که هم خانوادهی شهید است و هم جانباز جنگ است و هم ۸ سال نمایندهی مرکز استان بوده و در تمام دوران خدمتش صادقانه و دلسوزانه به این ملت خدمت کرده، رد صلاحیت میشود یا فردی مانند دکتر غریب پور با این همه تجارب ارزشمند که توانمندی و شایستگیشان از معدل وزرای دولت روحانی بالاتر است، یا دکتر مندنی پور با سابقهی درخشان و شفافی که دارد و یا سایر عزیزانی که هر کدام میتوانستند به مردم خدمت کنند و در سطح ملی بدرخشند، رد صلاحیت میشوند، چطور میخواهید اصلاح طلبان با دست خالی و با نیروهای ردههای پایین، بتوانند با نیروهای حداکثری اصولگرایان رقابت عادلانه و منصفانهای داشته باشند؟ راست و حسینی بنده از وقتی که شورای نگهبان، آقای «حاج سید محمد نیک نژاد»، که مردم استان ایشان را به عنوان یک الگو، سلیم النفس، وارسته، متدین، با تقوا و اخلاقمند میشناسند، به جرم عدم التزام به اسلام رد صلاحیت کردند، از شورای نگهبان مأیوس شدم.
چون شورای نگهبان در چارچوب قانون اساسی است، بنده قانون اساسی را قبول دارم اما عملکرد این شورای محترم را که بر مبنای نظارت استصوابی است قبول ندارم زیرا قانون یک قرارداد اجتماعی است برای تعیین حدود و ثغور و وظایف آحاد جامعه نسبت به همدیگر و نسبت به حاکمیت و وظیفهی حاکمیت نسبت به مردم. هیچ دلیل منطقی و عقلی نمیبینم که فرزندان مجبور و محکوم به تبعیت از قانون پدرانشان باشند. منطقیتر این است که قانون اساسی هر جامعهای نسبت به نیاز روز جامعه تغییر کند و مرتب اصلاح شود، در دنیای مدرن بعضی از قوانین دست و پاگیر هر ۲۰ سال تغییر میکنند. پس چرا نسل امروز جامعهی ما مجبور به تمکین قانون نیاکان در نسلهای گذشته باشند؟
آیا اصلاح طلبان، در صورت ظهور چهرههای اصلاح طلبی همانند فروزان و وکیلی یا غریب پور، از نماینده فعلی بویراحمد عبور میکنند؟
ممکن است تعداد معدودی از نیروهای اصلاح طلبی که به نحوی از برکات نمایندگی ایشان بهره مند شدهاند، حتی با فرض تأیید صلاحیت سید باقر موسوی و دکتر غریب پور از نماینده فعلی عبور نکنند که البته اصلاح طلبان چنین افرادی را میشناسند. اما اکثریت افرادی که از اصلاح طلبان اصیل هستند بله، قطعاً آنها به اردوگاه و خانهی اصلی خود بر میگردند.
تحلیل شما از انتخابات، به این شکل که شهرستانی و با حضور «هدایت خواه»، روشنفکر، نیروهای اصلاح طلبان و زارعی نماینده فعلی برگزار شود، چیست؟
در این صورت اگر اصلاح طلبان بر گزینهی واحد توافق کنند پیروز خواهند شد و اگر توافق نکنند اقبال اصولگرایان برای پیروزی بیشتر است.
آیا دوباره اصلاح طلبان روی آقای زارعی اجماع میکنند؟ هر چند که بعید به نظر میرسد با وجود اینکه بعضی از اصلاح طلبان در دوران نماینده فعلی بویراحمد هم مسئولیتهای را برعهده گرفتند و هم منافعی را به دست آوردند، (از جوان تا پیر) و بعضی هم مغضوب شدند آنها روی یک گزینه تمرکز کنند؟
ببینید، واقعاً آقای زارعی تمام همت، توان و تلاش خود را در این ۸ سال بکار گرفت، حقیقتاً مردم خواهان تغییر و تنوع هستند، لذا به نظرم جناب آقای زارعی گرامی که برای همهی ماها عزیز و قابل احترامند، نباید نمک نشناسی کنند و نباید اجازه دهند جریان اصلاحات در شهرستانهای بویراحمد و دنا مانند کهگیلویهی بزرگ برای همیشه دچار انشقاق و تفرقه شود. سزاوار نیست ننگ ماندگار و تفرقهی اصلاحات بویراحمد و دنا را بر پیشانی خود بچسپاند، وقتی اصلاح طلبان با تدبیر و بزرگ منشی، جوانمردانه تمام همت و توان خود را برای وی بکار گرفتند و به ایشان عزّت بخشیدند. نباید بی مروّتی کند و خود را در انظار مردم بویراحمد قدر نشناس جلوه دهد. بزرگترین و ماندگارترین خدمت و پاداشی که آقای زارعی به عنوان یک نماینده سخت کوش و پر تلاش میتواند به اصلاح طلبان بویراحمد و دنا برای جبران زحمات آنها بدهد، انصراف و واگذاری این عرصه به دیگران است، چنانچه بزرگان گفتهاند؛
طمع را نباید دو چندان کنی
که صاحب کرَم را پشیمان کنی!
دکتر «سید عسکر عرفانی زاده» از چهرههای شاخص اصلاح طلب، مدرس دانشگاه و دبیر سازمان عدالت و آزادی استان کهگیلویه و بویراحمد است که با او پیرامون مسائل مختلف سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد و حوزه انتخابیه بویراحمد به گفت و گو نشستهایم که از نظر مخاطبان سایت میگذرد.
امسال انتخابات را در پیش داریم و طی دورههای مختلف گذشته اصلاح طلبان در حوزه بویراحمد و دنا نتوانستهاند یک گزینه اصلاح طلب را راهی مجلس کنند. چرا؟
به نام خدا، ان شاء الله که طاعات و عبادات همه در این ماه پر فیض مورد قبول خداوند بزرگ قرار بگیرد و توفیق بهره مندی از برکات ماه رمضان نصیبمان شود.
در پاسخ به سؤال اول شما عرض میکنم؛ اهالی رسانه مراکز و منافذ قدرت را خوب تشخیص میدهند، در عجبم از اینکه چرا سؤالاتی که میبایست از آنها بپرسید از مردم عادی میپرسید؟! شاید چون بعضی از ارکان قدرت، خود را نسبت به مردم پاسخگو نمیدانند. بهتر بود این سؤال را از شورای محترم نگهبان میپرسیدید.
از مجلس اول جمهوری اسلامی که آقایان قائمی سمنانی و جلال الدین آسپار در بویراحمد کاندیدای مجلس شدند تا مجلس دهم، تنها سه دوره (آن هم به دلایل مشخص) طیف مقابل اصلاح طلب کنونی و چپ سابق توفیق حضور در مجلس پیدا کردهاند. دورهی چهارم مجلس آقای حاج سید مسعود حسینی و دورههای هفتم و هشتم هم دکتر هدایت خواه به مجلس راه یافتند. این از یک سو بیانگر آگاهی، درایت، فهم و تشخیص درست مردم بویراحمد است و از سوی دیگر نشان دهندهی این است که رویکرد اکثریت مردم فهیم این دو شهرستان به سمت اصلاح طلبی یا جریان چپ بوده است. یعنی در این ده دوره ۳ دوره پیروز شدهاند، هرچند نماینده محترم فعلی اصولگراست اما پیروزی ایشان مدیون اصلاح طلبان است.
بنابراین در بویراحمد و دنا هر جا اصلاح طلبان امروز و چپ دیروز شکست خوردند مقصر - آن تیغ تیز نظارت استصوابی غیر پاسخگوست نه مردم بویراحمد. البته یک استثناء را صادقانه عرض میکنم، اینکه پیروزی جناح راست در دورهی چهارم مجلس در سراسر کشور به برکت رد صلاحیت گستردهی جناح چپ بود ولی در بویراحمد اینطور نبود زیرا علت شکست ما در مجلس چهارم این بود که جریان چپ دو گزینهای شد و آراء مردم بویراحمد بین آقایان سید باقر موسوی و جلال الدین آسپار تقسیم شد و حاج مسعود حسینی تنها با ۳۴ رأی بیشتر از آقای موسوی برندهی انتخابات اعلام شد که خود این 34 عدد رأی هم داستانی دارد که بنده به آن نمیپردازم.
بنابراین اینکه چرا در شهرستانهای بویراحمد و دنا اصلاح طلبان نتوانستند گزینه مناسبی را به مجلس بفرستند این است که اگر انتصابات قبل از انتخاباتِ شورای محترم نگهبان اجازه بفرمایند مردم بویراحمد و دنا همیشه ثابت خواهند کرد که اکثریتشان اصلاح طلبند.
در سالهای اخیر برخی این تعبیر را بکار میبرند که «عزت بویراحمد» خدشه دار شده است و همچنین بیان میشود که سید باقر موسوی اولین بار این واژه را وارد ادبیات سیاسی استان کرد، نظر شما در این باره چیست؟
این سؤال را هم به نظر من باید از خودِ آقای موسوی پرسید، هر چند شخصاً به این حرف اعتقادی ندارم ولی شکی نیست که از دریچهی نگاه مردم، دورههای پنجم و ششم مجلس که آقای موسوی نماینده بودند، بویراحمد و دنا خود را در اوج عزّت حس میکرد.
اگر اشتباه نکنم این بحث «عزت بویراحمد» را اولین بار شخص آقای موسوی بکار نبردند، هر چند ایشان همیشه مقتدر و شجاع بوده است، اما مفهومی را در ذهن تداعی میکند که معنایش این است که؛ تا «خودم» هستم بویراحمد در اوج عزت است و تا «دیگران» هستند عزت بویراحمد خدشه دار میشود. لذا بنده بکار بردن چنین عبارتی را در منش و اخلاق آقای موسوی ندیدم و نشنیدم.
اگر سید باقر موسوی اولین بار این تعبیر [عزت بویراحمد] را بکار برده چرا خودش دوباره از نماینده فعلی بویراحمد و دنا حمایت کرد؟
عرض کردم بعید می دانم آقای موسوی این را حرف را زده باشند. بنده شنیدم که خودشان گفتهاند «دلیل حمایتم از نمایندهی فعلی انتخاب بین بد و بدتر بوده است.»
نظر شما در باره عملکرد نماینده بویراحمد و دنا چیست؟ ایشان مدیون حمایت اصلاح طلبان هست، آیا توانسته است در راستای اهداف اصلاح طلبی قدم بردارد؟
به لحاظ شخصیتی نمایندهی فعلی را فردی متین، متدین، انقلابی و اخلاق مدار میدانم.
عملکرد ایشان برای بعضی از هوادارانش خوب بود؛ نمایندهای پیگیر، سخت کوش و پر تلاش است، اما سمت و سو و جهت پیگیریها و سماجتهایش بنظرم قابل دفاع نیست.
البته باید مدیون اصلاح طلبان باشند چون بیشتر از ۸۰ درصد آرای ایشان متعلق به اصلاح طلبان بود، اگر اصلاح طلبان نبودند پیروزی ایشان از محالات بود.
پرسیدید آیا ایشان توانستهاند در راستای اهداف اصلاح طلبی قدم بردارند؟
بنده با دلیل عرض میکنم خیر، چرا؟ چون تنها نکتهای که بعضی از دوستان ما به عنوان عملکرد اصلاح طلبانهی ایشان پیراهن عثمان کردهاند، این است که در بعضی از مسؤلیتها و مدیریتها از نیروهای اصلاح طلب استفاده کرده است. مگر نیروهای اصلاح طلب هوادار ایشان نبودند که شبانه روز برای پیروزی نمایندهی فعلی تلاش میکردند؟ آیا باید در مدیریتها مثلاً از نیروهای آقای دکتر هدایت خواه استفاده میکرد؟ خوب طبیعی و بدیهی ست باید از همینها استفاده میکرد. بنظرم خیلی از کسانیکه برای ایشان سنگ تمام گذاشتند هم نادیده گرفته شدند و بیشتر جهت گیریها فامیلی و طایفهای شد.
آیا حمایت ایشان از آقای ولایتی در دورهی ریاست جمهوری قبل در راستای اهداف اصلاح طلبانه بود؟ آیا ریاست ستاد مردمی «مرد هزارهی سومشان» که کشور را تا مرز نابودی پیش برد اصلاح طلبانه بود؟ آیا نوشتن نامه به شورای محترم نگهبان برای رد صلاحیت مرحوم آیت الله هاشمی که امام (ره) در مورد ایشان فرمود «انقلاب زنده است چون هاشمی زنده است» در راستای اهداف اصلاح طلبانه بود؟ آیا ارسال مجدد نامهی تشکر به شورای نگهبان برای اینکه مرحوم هاشمی را رد صلاحیت کردند اصلاح طلبانه بود؟ آیا حضور در جمنا (جمعیت مردمی نیروهای انقلاب) در راستای اهداف اصلاح طلبانه است؟ وقتی خود ایشان بارها در نشستها و جلسات مختلف گفتهاند «اصلاح طلب نیستم» چطور میخواهید کسی که اعتقادی به اصلاح طلبی ندارد در راستای اهداف اصلاح طلبان قدم بردارد؟
اگر تحلیل بعضی دوستان از اهداف اصلاح طلبی این است که مدیر اصلاح طلب (آن هم از اصلاح طلبانی که صادقانه و شبانه روز برای ایشان زحمت کشیدند) بکار گرفته شود، اتفاقاً در دورههای قبل از نماینده فعلی، آقای سید باقر موسوی بعنوان نیروی حداکثری و ناب اصلاحات استان و کشور به نیروهای اصولگرایی که به ایشان رأی داده بودند، حتی در سطح رئیس سازمان جهاد کشاورزی و جاهای دیگر پست داد و یا آقای هدایت خواه که کمتر از دو درصد آراء او، از نیروهایی بود که قبلاً اصلاح طلب بودند، ۵ نفر را در سطح مدیر کل استفاده کرد و مرحوم محمودیان هم همینطور بود، در صورتیکه بیشتر از ۸۰ درصد آراء نمایندهی محترم فعلی اصلاح طلب بودند، صرفاً پست دادن به نیروهای هوادار پر و پا قرص خود نمیتواند دلیلی برای اهداف اصلاح طلبی باشد بلکه باید در مجلس بعنوان نماینده مردم از اهداف و آرمانهای اصلاح طلبی دفاع میکرد که نکرد!
چرا اصلاح طلبان بین گزینههای بد و بدتر زارعی را انتخاب کردند؟ چرا به محمد بهرامی که رئیس ستاد آقای روحانی بود، رأی ندادند و تمام قد ایشان را حمایت نکردند؟
انتخاب بین بد و بدتر مانند آش شوری ست که سالهاست از دست پخت نظارت استصوابی به خوردمان میدهند. بنده هنوزم آقای دکتر بهرامی را فردی توانمند، با تجربه و لایق میدانم، اما در مورد اینکه چرا همهی اصلاح طلبان از دکتر بهرامی حمایت نکردند، استنباطم این است که دو دلیل عمده وجود داشت، یکی اینکه خیلی از اصلاح طلبان شخص آقای موسوی را دال مرکزی اصلاحات در بویراحمد میدانند و نگاه ایشان بیشتر از اینکه پیروزی نماینده فعلی باشد، شکست مجموعهی منتسب به جبههی پایداری بود و آقای موسوی هم این تاکتیک را بیشتر مقرون به صحت میدانست که البته معتقدم آقای موسوی را خیلی تحت فشار قرار دادند. دوم شیطنت بعضیها باعث شد عملکرد مجمع اصلاح طلبان بویراحمد و دنا دچار چالش و سردرگمی شود، در صورتیکه حقیقت ماجرا غیر از این بود که به آقای موسوی تحمیل کردند.
چون زمانبر و وقت گیر است نمیخواهم در مورد فرایند انتخاب مجمع اصلاح طلبان در شهرستانهای بویراحمد و دنا در انتخابات ۹۴ توضیح بیشتری بدهم، اما مطمئنم که فرایند (تأکید میکنم فرایند) انتخاب این مجمع یکی از دموکراتیکترین فعالیتها در استان و حتی در کشور بوده است. هر چند صادقانه میپذیرم که چون اولین تجربهی ما بود در مصادیق یا روشهای این فرآیند اشکالاتی وجود داشت. اما فراموش نکنید که همین مجمع کمتر از یک هفته برای دکتر بهرامی کار کرد، چون وقتی نمانده بود، ولی با این وصف رأی بعضی از کاندیداها نزدیک به نصف شد، در صورتیکه رأی دکتر بهرامی با محاسبهی ریزشهای معمول برای همه تقریباً ۴۰ درصد افزایش یافت که بنظرم اگر آقای موسوی به رأی این مجمع (که خود ایشان هم عضو میز تهران بود) تمکین میکردند و اگر ما بیش از یک ماه برای تبلیغات وقت داشتیم، قطعاً نمایندهی فعلی ما دکتر بهرامی بود.
شنیده میشود بعضی از تهران نشینان [نیروهای اصلاح طلب حاضر در تهران] قصد حضور در انتخابات مجلس آینده را دارند؟ آیا این گزینهها ممکن است گزینه نهایی اصلاح طلبان باشند؟ آیا آنها ظرفیت رأی آوری را دارند؟
لطفاً اصطلاح «تهران نشینان» را بکار نبرید، آنها همه از دوستان و فرزندان شایسته و موجبات فخر و امیدواری مردمند، ممکن است بکار بردن این اصطلاح موجبات تکدر خاطر و دلخوری یا انشقاق مجموعه شود، بله، من هم شنیدهام، در صورتیکه که انتخابات استانی شود ممکن است آقای دکتر وکیلی ورود کنند، آقای حاج قوام فروزان و آقای دکتر بهرامی هم ظاهراً تمایل دارند ولی تا جایی که بنده میدانم اولویت هر کدام از این دوستان خرد جمعی، اجماع، انسجام و وحدت اصلاح طلبان است، هر سه نفر معتقدند که اصلاح طلبان شهرستانهای بویراحمد و دنا اعم از احزاب و متنفذین و فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روی هر کس توافق کنند تمکین میکنیم.
بله هر کدام از این دوستان در یک سازوکار و فرآیند مشخص با تعیین ملاکها، شاخصها و معیارهای اصلاح طلبی میتوانند بعنوان کاندیدای مورد توافق مجموعه قرار بگیرند مشروط بر اینکه در این چارچوب بیشترین امتیاز را کسب کنند. نظر کلی اصلاح طلبان از دوستان تهران تا استان و شهرستان در این دوره بیشتر بر وحدت، هماهنگی و انسجام و پرهیز از تک روی و خودمحوری است.
تحلیل کلی شما در باره انتخابات چیست؟
-هر چند تحریمها، مسائل و مشکلات اقتصادی، معیشت، تورم، بیکاری، فساد و ... بر انتخابات سایه افکنده و انتخابات پرشوری را برای شهرهای بزرگ پیش بینی نمیکنم چون حدود ۵ میلیون جوان تحصیلکردهی بیکار که موتور محرکهی همه انتخاباتها بوده و هستند نگران و مأیوس شدهاند و مثل گذشته رغبتی برای گرم کردن انتخابات ندارند اما در استان ما، باز هم انتخابات به نسبت خوبی را خواهیم داشت، امیدوارم هر چه که خیر و صلاح است، پیش بیاید.
از عملکرد دولت آقای روحانی راضی هستید؟
خیر
شما بعنوان معاون اجرایی ستاد آقای روحانی، در استان زحمات زیادی کشیدید چطور از کسی حمایت کردید که عملکرد او را قبول ندارید؟
اولاً ما به خرد جمعی و استراتژی اصلاح طلبان کشور تبعیت و تمکین کردیم و به گمانم در آن شرایط تصمیم درستی بود. ثانیاً آقای رضا توفیقی رئیس ستاد استان بود و بنده آقای رضاتوفیقی را خیلی بیشتر از خود آقای روحانی قبول دارم. ثالثاً آقای روحانی با شعارهای اصلاح طلبانه نظیر تعامل با جهان پیرامون برای توسعه و آبادانی کشور و بهبود وضع اقتصادی مردم و رفع حصر و آزادی سیاسی و مدنی و انجام بعضی اصلاحات مورد نیاز جامعه آمد که یا نتوانست یا نخواست و یا اجازه ندادند به شعارهایشان عمل کنند.
چه کسانی اجازه ندادند که آقای روحانی به شعارهایشان عمل کند؟
به نظر بنده ساختار قدرت در کشور ما اینطور است که ما یک دولت ویترینی داریم و یک دولت در سایه که ترکیبی از نهادهای مختلف است به گمانم سهم قدرت آنها در این ساختار از دولت ویترینی بیشتر است.
شما دلیل شکست جریان چپ قدیم یا اصلاح طلبان امروز را در دورهی چهارم و هفتم و هشتم مجلس به گردن شورای نگهبان انداختید و به شورای نگهبان خیلی انتقاد کردید، آیا شورای نگهبان را قبول ندارید؟
ببینید، وقتی در همین حوزهی انتخابیه شهرستانهای بویراحمد و دنا شخصی مانند «سید باقر موسوی» که هم خانوادهی شهید است و هم جانباز جنگ است و هم ۸ سال نمایندهی مرکز استان بوده و در تمام دوران خدمتش صادقانه و دلسوزانه به این ملت خدمت کرده، رد صلاحیت میشود یا فردی مانند دکتر غریب پور با این همه تجارب ارزشمند که توانمندی و شایستگیشان از معدل وزرای دولت روحانی بالاتر است، یا دکتر مندنی پور با سابقهی درخشان و شفافی که دارد و یا سایر عزیزانی که هر کدام میتوانستند به مردم خدمت کنند و در سطح ملی بدرخشند، رد صلاحیت میشوند، چطور میخواهید اصلاح طلبان با دست خالی و با نیروهای ردههای پایین، بتوانند با نیروهای حداکثری اصولگرایان رقابت عادلانه و منصفانهای داشته باشند؟ راست و حسینی بنده از وقتی که شورای نگهبان، آقای «حاج سید محمد نیک نژاد»، که مردم استان ایشان را به عنوان یک الگو، سلیم النفس، وارسته، متدین، با تقوا و اخلاقمند میشناسند، به جرم عدم التزام به اسلام رد صلاحیت کردند، از شورای نگهبان مأیوس شدم.
چون شورای نگهبان در چارچوب قانون اساسی است، بنده قانون اساسی را قبول دارم اما عملکرد این شورای محترم را که بر مبنای نظارت استصوابی است قبول ندارم زیرا قانون یک قرارداد اجتماعی است برای تعیین حدود و ثغور و وظایف آحاد جامعه نسبت به همدیگر و نسبت به حاکمیت و وظیفهی حاکمیت نسبت به مردم. هیچ دلیل منطقی و عقلی نمیبینم که فرزندان مجبور و محکوم به تبعیت از قانون پدرانشان باشند. منطقیتر این است که قانون اساسی هر جامعهای نسبت به نیاز روز جامعه تغییر کند و مرتب اصلاح شود، در دنیای مدرن بعضی از قوانین دست و پاگیر هر ۲۰ سال تغییر میکنند. پس چرا نسل امروز جامعهی ما مجبور به تمکین قانون نیاکان در نسلهای گذشته باشند؟
آیا اصلاح طلبان، در صورت ظهور چهرههای اصلاح طلبی همانند فروزان و وکیلی یا غریب پور، از نماینده فعلی بویراحمد عبور میکنند؟
ممکن است تعداد معدودی از نیروهای اصلاح طلبی که به نحوی از برکات نمایندگی ایشان بهره مند شدهاند، حتی با فرض تأیید صلاحیت سید باقر موسوی و دکتر غریب پور از نماینده فعلی عبور نکنند که البته اصلاح طلبان چنین افرادی را میشناسند. اما اکثریت افرادی که از اصلاح طلبان اصیل هستند بله، قطعاً آنها به اردوگاه و خانهی اصلی خود بر میگردند.
تحلیل شما از انتخابات، به این شکل که شهرستانی و با حضور «هدایت خواه»، روشنفکر، نیروهای اصلاح طلبان و زارعی نماینده فعلی برگزار شود، چیست؟
در این صورت اگر اصلاح طلبان بر گزینهی واحد توافق کنند پیروز خواهند شد و اگر توافق نکنند اقبال اصولگرایان برای پیروزی بیشتر است.
آیا دوباره اصلاح طلبان روی آقای زارعی اجماع میکنند؟ هر چند که بعید به نظر میرسد با وجود اینکه بعضی از اصلاح طلبان در دوران نماینده فعلی بویراحمد هم مسئولیتهای را برعهده گرفتند و هم منافعی را به دست آوردند، (از جوان تا پیر) و بعضی هم مغضوب شدند آنها روی یک گزینه تمرکز کنند؟
ببینید، واقعاً آقای زارعی تمام همت، توان و تلاش خود را در این ۸ سال بکار گرفت، حقیقتاً مردم خواهان تغییر و تنوع هستند، لذا به نظرم جناب آقای زارعی گرامی که برای همهی ماها عزیز و قابل احترامند، نباید نمک نشناسی کنند و نباید اجازه دهند جریان اصلاحات در شهرستانهای بویراحمد و دنا مانند کهگیلویهی بزرگ برای همیشه دچار انشقاق و تفرقه شود. سزاوار نیست ننگ ماندگار و تفرقهی اصلاحات بویراحمد و دنا را بر پیشانی خود بچسپاند، وقتی اصلاح طلبان با تدبیر و بزرگ منشی، جوانمردانه تمام همت و توان خود را برای وی بکار گرفتند و به ایشان عزّت بخشیدند. نباید بی مروّتی کند و خود را در انظار مردم بویراحمد قدر نشناس جلوه دهد. بزرگترین و ماندگارترین خدمت و پاداشی که آقای زارعی به عنوان یک نماینده سخت کوش و پر تلاش میتواند به اصلاح طلبان بویراحمد و دنا برای جبران زحمات آنها بدهد، انصراف و واگذاری این عرصه به دیگران است، چنانچه بزرگان گفتهاند؛
طمع را نباید دو چندان کنی
که صاحب کرَم را پشیمان کنی!