تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۵
کد مطلب : ۴۱۳۸۷۴
جعفرزاده ایمن آبادی نماینده رشت:
لاریجانیهای نارمک خسته شده اند / مدیران دولت از دولت دفاع نمیکنند زیرا میخواهند خود را برای دولت بعد حفظ کنند / حق ماموریت سفرهای خارجی نمایندگان روزی حدودا 70 یا 80 یورو است
۰
کبنا ؛بررسی عملکرد جریانها و چهرههای شاخص سیاسی در کشور این روزها در کانون توجه رسانهها و مردم قرار دارد. در کنار این موارد عملکرد مجلس و نمایندگان نیز از جمله مواردی است که پرداختن به آن نمیتواند خالی از لطف باشد.
از سوی دیگر، فعالیت مجلس دهم و کارنامه عملکرد آن در ماههای پایانی فعالیت این مجلس مورد توجه رسانهها و افکار عمومی قرار دارد. بر همین اساس برخی میگویند مجلس دهم کارنامه چندان روشنی به لحاظ عملکرد نداشته و در مقابل نمایندگان مجلس نظری خلاف این موضوع را دارند.
جعفرزاده ایمن آبادی نماینده رشت از جمله نمایندگانی است که معتقد است باید بازنگری در اهداف و تعریف وظایف یک نماینده از سوی مردم و رسانهها صورت بگیرد و مسائلی از جمله رفع بیکاری جزو وظایف نمایندگان مجلس نیست.
پیرامون این موارد و همچنین سایر مسائل روز سیاسی کشور گفتوگوی مفصلی با این نماینده مجلس انجام دادهایم که مشروح آن
در ادامه میآید.
برخی میگویند مجلس در آخرین سال فعالیت خودش محافظه کارتر شده و استیضاح و سوالها کم رمق شده هر کسی را هم دولت معرفی میکند بی هیچ مشکلی رای میآورد. راز این مَچ شدن مجلس با دولت چیه؟
طبیعت مجالس و طبع نمایندگی اینگونه است. 6 ماه آخر همه نمایندهها با ملت و دولت مهربان میشوند، ژست تکنوکرات خیلی روشنفکر میگیرند اما این همه درون و برون آنها نیست اما تنش و درگیری از سوی آنها در ماههای پایانی فعالیت مجلس کمتر میشود و سعی میکنند هوای همه را داشته باشند.
دو نماینده مجلس در موضوع تخلفات خودرویی چندی قبل متهم شدند اما جالب این بود که طی همین چند روز گذشته به عضویت یک کمیته تحقیق و تفحص در آمدند. چرا این اتفاق افتاد؟
الان آئین نامه منعی در این خصوص ندارد. من قصد دفاع از این دو نفر را ندارم اما در بازداشت این دو نماینده خیلی تعجیل شد حالا به طور مزاح میگویم واجب تر از این دو نماینده هم بود برای احضار و بازداشت.
ما این موارد را در مصاحبه به عنوان موضوع جدی میآوریم آقای جعفرزاده!
بله حتما بیاورید در مصاحبه. من معتقدم علاوه بر تعجیلی که در قبال دو نماینده بازداشتی صورت گرفت و به عبارتی با آبروی آنها بازی شد.
یعنی اتهامات حقیقت نداشت؟
فرآیند قانونی انجام نشد، این دو نفر در حال رفت و آمد به دادسرا و ارائه توضیحات طبق روال قانون بودند که ناگهان اینها را بازداشت کردند و 12 میلیارد وثیقه خواستند، خب مشخص است میخواستند آبروی این دونفر را ببرند این دو نماینده برای فردی که خودرو به صورت سبدی خریده بود محض تظلم خواهی کمک کردند و ممکن بود اگر از من هم کمک میخواستند من هم کمک میکردم، جایی منعی برای ورود به این گونه تظلم خواهیها نداریم، طرف میگوید من 6هزار تا خودرو خریدم ایران خودرو به من نمیدهد، این نمایندهها نیز ایران خودرو را صدا میکنند میگویند مشکل چیست؟ دادگاه هر رایی برای این دو نفر بدهد قبول دارم اما حرفم این است بهتر میشد با این موضوع برخورد کرد و رسانهها هم با تریلی 18 چرخ از روی این دونماینده رد شدند.
جو جامعه اینگونه ایجاب میکرد
بله، خب ولی تاریخ بعدها قضاوت خواهد کرد. من معتقدم دستگاه قضایی باید قدرتمند باشد باید کمک کنیم به این دستگاه و از آرای صادره حمایت کنیم. این یک اقدام مبنایی است.
اینکه گفته میشود برخی فشارها از بیرون مجلس در موضوعاتی چون استیضاح و مسکوت ماندن طرحها تاثیر داره درسته؟
بله. هست.
خیلی واضح و رک تایید میکنید؟
یکی از اشکالات کار من این است که رک هستم. همسرم خیلی از مصاحبههای من میترسد و میگوید هر سوالی از شما میپرسند هر چی درون دلت هست میگی، نه اینکه بخواهم خودم را خوب جلوه دهم. مثلا طرح تعطیلی هشتم ربیعالاول را از بیرون فشار آوردند که انجام نشود چون مساله ساز است، پیغامها از بیرون مجلس سرازیر شد اما این را هم بگویم اگر از بیرون پیغام و توصیه فشارگونهای وارد میشود جبر و تهدیدی در آن وجود ندارد.
اما ممکن است اگر به پیغام و توصیه بیرون مجلس عمل نشود برای نماینده هزینهساز بشود درست است؟
هزینه ساز نمیشود اما توصیههایی که از بعضی جاها میشود معذوراتی را برای نمایندهها ایجاد میکند. همه فشارها و توصیهها هم از کانال هئیت رئیسه نیست، گاهی لاریجانی موضوعی را موافق است اما جناحی در صحن مخالف است اما زور هیئت رئیسه بیشتر میچربد حتی اگر موضوعی هدایت بیرونی داشته باشد باز هم قدرت لاریجانی میچربد بر آن.
لاریجانی خط میدهد؟
نه، اما قدرت او برای به کرسی نشاندن یک مطلب در مجلس واقعا معجزه است او قدرت اداره کردن مجلس را خیلی خوب بلد است مثلا در یک موضوع به طرز حوصله سرآوری به همه فرصت میدهد که حرف بزنند اما در نهایت خودش موضوع را اداره میکند او به شیوه منحصر بفرد خود قضایا را اداره میکند و من واقعا گاهی دغدغه دارم که لاریجانی هنگام اداره مجلس نباشد.
این درگیری لفظی اخیر بین لاریجانی و پژمان فر این فضا را در میان مردم و رسانهها ایجاد کرد که گویا لاریجانیها به آخر خط رسیدهاند، با او تند صحبت شد و دفاع لاریجانی هم در پاسخ تندتر بود درسته؟
لاریجانی خیلی قوی دفاع کرد و از خط قرمزها رد شد و حرفهایی گفت که خیلیها نمیتوانستند بزنند مثلا گفت «شماها این را در کشور راه انداختید» با این عبارات تمام ناراحتیهای درونی خود را بیرون انداخت البته برخی میگویند از آدم حرفهای مثل لاریجانی این انتظار نمیرفت من خودم معتقدم لاریجانی ترمز بریده بود، میشود اینگونه گفت که لاریجانیهای نارمک از این همه نامهربانی خسته شدهاند. لاریجانیهای نارمک خیلی برای نظام هزینه دادند احساسشان این است که مورد لطف نیستند، این توبیخها و سرزنشها درخور این افراد نیست صیانتی برای لاریجانیها انگار نیست، آیا اینها هزینه ندادند؟
چه شد که لاریجانیها به این مرحله رسیدند؟
ما استاد دفن سرمایههایمان هستیم. الان اگر مراسمی داشته باشیم آیا میتوانیم 4 رئیس جمهور قبلی خودمان را بیاوریم کنار هم؟ در آمریکا وقتی ترامپ رئیس جمهور شد
5 تا رئیس جمهور قبلی کنار هم ایستادند ما نمیتوانیم تاریخ برای افرادمان بنویسیم.
ماجرای بورسیهها به کجا رسید؟ شما خیلی پیگیر این موضوع بودید؟
من هر چیزی که سیاسی بشود بدم میآید چون دیگر مردم در آن حضور ندارند. کمیسیون آموزش در این موضوع ورود کرد و گزارش آن را داد. داستان بورسیه شدن یک عده جالب است، مثلا دو تا خانم از برادرزادههای مسئولین بورسیه گرفتند و تحت عنوانی که محترم است در سوریه تخصص پوست گرفتند و بعد انتقالی گرفتند دانشگاه در ایران. به نظر من این گونه موارد را باید مدارکشان را هم ابطال کنند. اینگونه بورسیهها به نظر من باید با آن مبارزه شود.
شما در زمینه مردم گرایی حرف زدید حال سوال من این است که خود مجلس دهم در زمینه رفاه مردم چه قوانینی را تصویب کرد؟
ما باید اول یک چیز را با هم حل کنیم و آن اینکه دنبال چه چیزی هستیم؟ شاخص ارزیابی مجالس در جهان مجالسی است که بیشتر لوایح دولت را تایید کند و خودش کمتر قانون بگذارد طبق قانون اساسی مجلس ایران محل صدور مجوز به دولت است و طبعا از این حیث باید خودش کمتر طرح بدهد اما چقدر طرح را مجلسیها خودشان دادند و چقدر لایحه از طرف دولت بود؟ حالا تصور کنید دولت بیخیال بود و برنامه نداشت در این صورت مجلس باید چهکند؟ حقیقتا دست مجلس خیلی بسته است. البته این را هم بگویم که دولت روحانی بد شانس ترین دولت بعد از انقلاب در ایران بوده من نمیگویم اگر نفت میفروختیم شق القمری رخ میداد.
نظر شما درباره دولت روحانی چیست؟
دولت ضعفهایی دارد از جمله ناتوانی در جراحی اقتصادی و تغییر تاکتیک به موقع، تیم کهنه و خسته، عدم شجاعت در کارهای بزرگ، با این حال بد شانس هم بود، دولتی در قبل بشکهای 135 دلار نفت میفروخت این دولت اما اکنون به مشکل خورده، ما با اصل 75 قانون اساسی هم روبرو هستیم که به مجلس اجازه طرحهای هزینهزا را نمیدهد.
فرض کنید شب انتخابات مجلس هست و شما به حوزه انتخابیه رفتید و میخواهید سخنرانی کنید، دونفر بلند میشوند میگویند آقای جعفرزاده شما برای سفره من و جوان بیکار من چه کار کردید، پاسخ شما چیست؟
پاسخ من توئیتی است که به آقای عبدی زدم. عبدی انتقادی پوپولیستی و غیرکارشناسی به مطهری کرده بود که گفته بود مردم باید کار کنند به دولت مالیات بدهند نه اینکه توقع یارانه داشته باشند. عبدی به مطهری گفته شما چقدر شغل ایجاد کردید؟ سوال من این است که در شرح وظایف نمایندگان مجلس کجایش آمده که ایجاد شغل است؟ عبدی گفته اگر شغلی ایجاد کردید آن موقع بروید یارانه خودش و خانوادهاش را قطع کنید. من نوشتم عبدی دانسته یا ندانسته مجوز داد یارانه همه شاغلین حذف شود چون طبق تعریف عبدی شاغل نباید یارانه بگیرد! حرف من این است که کجای شرح وظیفه قانونگذار ایجاد شغل ذکر شده؟ اگر شما بگویید خیلی خب، کار ما صدور مجوز برای دولت است. توجه کنید کار ما آوردن دولت بر سر ریلی است که بتواند برنامههای تصویبی مجلس را اجرا کند. مجلس کارش ایجاد کارخانه نیست اما شرایطی که در این چند سال با آن روبرو شدیم را هم در نظر بگیرید. قبلا گفتم روحانی بد شانس بود و دولتش الان میگویم مجلس را هم به لیست بد شانسها اضافه کنید، تا آمدیم نماینده بشویم آسمان تپید و دریا خشک خشک شد. اگر تحریمها و مشکلات و این دعواهای سیاسی نبود شرایط خیلی بهتر میبود شایدم مردم درست بگویند ما باید تلاش بیشتری میکردیم و در یک فضای تعاملی با دولت کار بیشتری صورت میدادیم، الان هم باید به جای این همه دعوای بیخود قدری به هم نزدیکتر شویم ببینیم چه کار میشود کرد، من پیش هر مسئولی هم رفتم که خیلی از آنها را هم قبول نداشتم به عنوان نماینده گفتم من مایلم کمک کنم چه کاری از دستم بر میآید؟ شاید باور نکنید برخی وزیران ما معطل پول خردهایی هستند که ما خجالت میکشیم آن را مطرح کنیم، دولتیها خسته و پیر هستند اما باید ما یکدیگر را درک کنیم، اداره وزارتخانهها الان کار بسیار سختی است.
شما 4 سال قبل که میخواستید وارد مجلس شوید چه شعارهای انتخاباتی دادید؟
من واقعا یک مقدار اطلاعات از نماینده شدن داشتم، مثل بعضی کاندیداها که طول و عرض باند را نمیدانند اما میخواهند در همه شهرهایشان یک فرودگاه بزنند نبودم! هیچ گاه از این حرفا نزدم. من وعده ایجاد شغل به مردم ندادم اما مثلا در رفع مشکلات کارخانجات خیلی تلاش کردم اما در موضوع ایجاد شغل شرح وظایفی متوجه من نیست و قسمی برای آن نخوردم با این حال کم تلاش نکردم یعنی اگر جایی حس کردم با ورود و سفارش من بخصوص برای افراد سرپرست خانوار سفارش و توصیه به کارخانهها برای شغل داشتم و از تاییدیه و ورود به موضوع دریغ نکردم و مستندات کارهایم موجود است. من 30 سال قبل حقوق اساسی خواندم گرچه رشته من عمران است اما به خاطر علاقه به حقوق تسلط خوبی به قانون اساسی داشتم، من ارتباط خوبی با وزرا و مسئولان در راستای رفع بیکاری انجام دادهام و با توجه به مقدورات کارهایی انجام دادم.
برخی مدیران احساس میشود در 2 سال پایانی دولت انگار رویکردشان تغییر کرده و آنگونه که باید در حمایت از خود دولت در وسط میدان نیستند، مثلا در وزارت نفت احساس میشود زنگنه تنهاست و مدیرانش خیلی حمایتی از او ندارند.
ما در موضوع استانداران و فرمانداران هم با همین معضل روبروایم. فرماندار در جلسه نشسته فردی حمله به دولت را شروع میکند فرماندار لام تا کام حرف نمیزند، یک زمانی دولتی بر سر کار است و مدیرش افکار و ایدههای دولت را قبول ندارد خب طبعا اگر منصف باشد نباید کار کند و باید استعفا دهد. یک بار در جمع فرمانداران و مسئولان دولتی گفتم اگر شما حسن روحانی را قبول ندارید در این سمت اجرایی هر حقوقی بگیرید حرام است. فرقی نمیکند مدیر احمدی نژاد باشید یا مدیر روحانی یا خاتمی اگر فکر دولت را قبول ندارید حقوقی که میگیرید، حرام است.
خب سوال این است که مدیران دولت چرا محافظه کاری میکنند در دفاع از دولت؟
خودشان را برای دولت بعد حفظ میکنند. بالاخره پست و مقامی بگیرند در دولت بعد. شاید فرماندار، استاندار، یا معاون استاندار شدند در دولت بعدی، هدفشان همین است، چرا خودشان را خراب کنند؟ همین خطبههای نماز جمعه را ببینید، امام جمعه هرچی دلش میخواهد میگوید، من یک مجلس ترحیم رفتم عالم بزرگی بود هرچه دلش خواست گفت. گاهی فکر میکنم اگر چشمم را ببندم و فقط گوش بدهم حتما تصور میکنم این بی بی سی یا صدای امریکاست اگر گوینده را نشسناسم. در جلسات شورای اداری و برنامهریزی استانها هم همین است. دانسته یا ندانسته هرکسی یک تبر برداشته به جان سیستم افتاده است. وقتی یک کشاورز یا فرد عادی اینگونه هجمهها را میبیند تفکیکی در ذهنش نیست و کل نظام را میبیند و میگوید سهمش را کم دادهاند صدایش در آمده! قبلا میگفتند قایقی که سواریم سوراخ نکنیم همه غرق میشوند البته من معتقد نیستم اینهایی که تبر به دست دارند دولت را دارند میزنند به نظرم اینها دارند خودشان را تبرئه میکنند برای روزهای مباداتر و به خیال خام خود برای آیندهای فراتر از نظام برنامهریزی میکنند.
این بحث شفافیت آرا که اخیرا در مجلس مطرح شد بالاخره به کجا رسید؟
من نمیدانم واقعا مخالف بودن یا خیر، این روزها همه بر روی این ریل هستند که میگویند همه چیز شفاف باشد اما در دنیا با این موضوع چگونه برخورد میکنند؟ در دنیا همه چیز تابع احزاب است اما در ایران تابع اشخاص هستیم. البته فراموش نکنید که اگر بخواهیم شفاف باشیم در یک جا منافع ملی ما آسیب میبیند اما نباید واقعیتها را انکار کنیم. باید شفافیت را تعریف بکنیم اما شفافیت در برخی جاها آسیب زاست یعنی جایی که پای منافع ملی در میان است و تحت تاثیر رای قرار میگیره نه دستگاههای نظارتی. مثلا برجام را خودم رای دادم عکس گرفتم گذاشتم در صفحه شخصی ام. شفافیت باید ظرفیت بروز متناسب با ساختار را داشته باشد مثلا در سایت کنگره امریکا فلان نماینده از سال 2012 تا 2014 هر مقدار از اموالش که اضافه شده باشد در آن سایت درج میشود. اینجا اعصاب آدم را خراب میکنند فلان مسئول میگوید دارایی من یک میلیون تومان است مثلا آقای رفیقدوست گفته منزل من از اول فرمانیه بوده و به من ربطی ندارد تورم قیمت ملک من را بالا برده، جهت اطلاع خدمت ایشان عرض میکنم «فرمانیه همیشه فرمانیه بوده» یعنی همیشه لوکس نشین بوده است.
اگر بخواهید 3 اقدام مهم مجلس را نام ببرید که برای رفاه و آرامش مردم مهم بوده کدام بوده؟
واقعا من فکر میکنم که رفع موانع تولید مهمترین دستاورد مجلس بوده است. به نظر من در باره این دستاورد مهم کم لطفی شده و ما باید یک آسیب شناسی کنیم. من به این دستاورد امید زیادی داشتم اعتقاد من این بود که نگاه ما به تولید باید عوض شود، نگاه وقتی رویایی باشد درست میشود. 15 سال قبل که به سوئیس رفتم دیدم همه جا کشاورزی است. پرسیدم چرا همه کشاورزی میکنند گفتند اینجا اگر جوان کشاورزی کند با پیر فرق میکند. محصول جوان کشاورز را دولت تضمین خرید میکند نه خرید تضمینی. از کشاورز جوان دولت 3 برابر قیمت میخردو از کشاورز پیر یک و نیم برابر. پارسال که رفتم سوئیس در دفتری نشسته بودم دیدم کنار دستم لانههای زنبور است پرسیدم اینها چیست گفتند اینجا ما عسل گیری انجام میدهیم. در یک دفتر اروپایی سازمانملل داشتند این کار را انجام میدادند. گفتند سوئیسیها هرجایی که بدست بیاورند کشاورزی انجام میدهند. ما هم البته کارهای خوبی به لحاظ قوانین کردهایم. تولید کننده در کشور ما باید مثل آپولو هوا کننده باشد تا زمانی که اینگونه نباشد تولید کننده ما زندگی و خانوادهاش در معرض فروپاشی قرار خواهد گرفت.
یک بار یک تولید کننده آمد پیش من با لباسهای چرک و بوی بد میداد فکر کردم فردی دیوانه آمده است اما وقتی نشست گفت من یک تولیدکننده هستم طلبی از یک وزارتخانه دارم ندادهاند بیچاره شده ام. گفتم چقدر؟ گفتم 80 میلیارد تومان. زن و بچهاش او را از خانه بیرون انداخته بودند. وی یک فرد سد ساز بود خب چرا باید تولید کننده ما به خاک سیاه بنشیند.
ما قانون رفع موانع تولید را تصویب کردیم گرچه معتقدم هنوز جا برای کار بیشتر دارد. من به آقای رحمانی گفتم شما را به خدا قسم نگاه خود به تولید را عوض کنید. سیاستها گاهی اشتباه عمل میکند.
یعنی زمینه رانت ایجاد میکند؟
من یک بار دیدم تجمعی مقابل استانداری هست پرسیدم از کجاست گفتند فلان کارخانه. از قضا مدیر آن کارخانه دوست من بود. تماس گرفتم با دوستم گفتم من که تو را خوب میشناسم کارخانه ات خوب کار میکرد جریان چیست؟ گفت هیچی کارخانه بغل دست من ورشکست شده دولت دارد حقوق کارکنانش را میدهد چرا من حقوق کارگرم را خودم بدهم؟!
این ناشی از سیاستهای اشتباه ما در بخش تولید است. چرا به صادرکننده و کارفرما سیاست تشویقی تعلق نمیگیرد. در ترکیه به کارخانهای که محصولاتش منجر به صادرات میشود یک ماه حقوق کارگرانش را میدهد. یا در بحث توریسم درمانی به کارکنان بیمارستانهایی که در این بخش فعال باشند 1 ماه حقوق شان را دولت میپردازد. حالا ما چه کار میکنیم؟ میگوییم وقتی به خاک سیاه نشستی بیا ما حقوق کارکنان تو را میدهیم. نوع سیاست ما ایراد دارد. این سیاستهای اعمال شده ماست که مردم را به سمت ورشکستگی و تخریب میبرد.
اینها همان منافذ رانتی است درست است؟
ما غلط تصمیم میگیریم. در ترکیه اردوغان پوستر انتخاباتیاش شامل این بود که در لیست فعالیتهایش نوشته بود من یک میلیارد درخت کاشتهام. حالا اگر روحانی یا احمدینژاد بیاید گزارش کار بدهند که من یک میلیارد درخت کاشته ام مردم چه فکری میکنند؟ در بند دو گزارش عملکرد اردوغان آمده بود افزایش کلاس درس از فلان مقدار به فلان قدر. در آنجا با چه شاخصهایی با مردم حرف میزنند؟ حالا ما در ایران آمار ارقام عجیب میدهیم مردم هرچقدر در سفره شان میگردند ردی از آن پیدا نمیکنند.
ما دولتی میخواهیم که در تصمیم گیریها قدری زبان مردم را بفهمد، نه اینکه پوپولیستی حرف بزند اما با زبان مردم حرف بزند. من به کرات گفتم دولت رفاه تشکیل شود. دولت رفاه نه به معنای سرپوش گذاشتن بر بیعدالتیها بلکه دولتی که بیاید سطح رفاه زندگی مردم را با رفع تبعیضها بالا ببرد و مردم را یکسان کند. این برای مردم نجات بخش است. اگر یک دولت شجاع داشتیم که شجاعانه میآمد با مردم صحبت میکرد. روزی که بودجه را بر روی فروش یک میلیون بشکه نفت گذاشتند من گفتم 500 هزار تا در نهایت امروز شد 300 هزار تا به من گفتند کمتر بگویید پالس به دشمن میدهید. ما ممنون هستیم آقای امریکا چون از این فرصت استفاده میکنیم جراحی اقتصادی میکنیم، یارانه پنهان را حذف میکنیم و حاملهای انرژی را درست میکنیم و جلوی فرارهای مالیاتی را میگیریم. باید از ترامپ ممنون باشیم اینها فرصت است.
درباره سفرهای خارجی نمایندگان مجلس این سوال مطرح است که آیا این سفرها دستاوردی هم دارد و حق ماموریتها چقدر است؟
من که خودم هیچ جا از رهگذر انجمن دوستی نرفتم اما دبیر کل انجمن بین المجالس که بودم به سوئیس سفر کردم. دقت داشته باشید اگر سفر تفریحی نباشد خوب است. من یک سفر رفتم با رئیس کمیسیون اقتصادی یک پارلمانی حرف زدم درباره یک موضوعی مطالعه کردیم و به جمعبندی رسیدیم، قبل از ما اسرائیلیها آنجا بودند من قبلش پرسیده بودم که چرا جلسه ما با تاخیر برگزار شد گفتن اسرائیلیها آنجا بودند بعد متلکی به ما گفتند که کارمندان امریکایی بالا هستند و ما حقوق آنها را از اموال مصادره شده شما میدهیم. من تاکید دارم که برخی سفرها برای منافع ملی حتما حتما باید انجام بگیرد.
حق ماموریت چقدر است در این سفرها؟
فکر میکنم روزی حدودا 70 یا 80یورو باشد. نماینده مجلس حق ماموریت و اضافه کار ندارد. فقط سفر خارجی دارد. مثلا هرمزگان میرویم چیزی به عنوان حق ماموریت نصیب ما نمیشود و فقط در سفرهای خارجی است که این حق ماموریت لحاظ میشود.
کسی که این مقدار خرج کند قطعا چنین فردی قصدی دارد. وقتی هم حزب نداریم و احزاب جلوی این موارد را نگیرند وضع همین است. در موضوع استانی شدن انتخابات خیلی ظلم شد. اگر استانی شدن انتخابات تایید میشد بساط پولهای کثیف و فسادها جمع میشد. نمیدانم چرا عدهای ترسیدند از استانیشدن انتخابات. استانی شدن انتخابات تا 80درصد بساط پولهای کثیف را از انتخابات
جمع میکرد.
به نظر شما رفع فیلتر توئیتر، فیس بوک و تلگرام را نمایندگان مجلس میتوانند با طرحی که در مجلس ارائه میکنند، برطرف کنند؟
بزرگترین ظلم به اخلاق این کشور را فیلترینگ مرتکب شد. الان وضعی شده که رسما به بچهها و نوجوانان اجازه دادهایم فیلترینگ را دور بزنند و مسائل آنچنانی بالا بیاید. فیلترینگ جنایت بزرگی در حق اخلاق کشور بود سوال من این است حالا چه اتفاقی افتاد تلگرام را فیلتر کردند؟ آیا مردم از آن رویگردان شدند؟ در توئیتر هم همینطور. عدهای اقشار دانشگاهی حضور دارند. مگر مقابله با ویدئو به کجا رسید؟ ما مدام میگوییم زمان، مسائل را حل میکند.
شما در مجلس نمیتوانید در این باره کاری انجام دهید؟
شورای نگهبان آن را رد میکند. شک نکنید.
در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید؟
در خصوص سفرهای خارجی انتظار داریم اگر در راستای منافع کشور بود رسانهها حمایت کنند. این فضا که فرد دارد به سفر خارجی میرود باید شفاف باشد. گاهی حضور ما در سفرها باعث ترس طرف مقابل میشد و توافقنامهای منعقد میشد. یک بار به ما گفتند ما ایران باستان نیستیم مشکلتان را با امریکا حل کنید یعنی شما ریشه دارید ما ضعیفیم. حال و حوصله تنش و درگیری نداریم. این سفرهای خارجی گاهی یک گام است که اثرات مطلوب و موثر بر منافع ملی مردم دارد من خودم حوصله سفر تفریحی و گردش و تفریح ندارم. همین گیلان ما چه زیباییهایی دارد برای من گیلانی هیچ جا گیلان نمیشود. من سوئیس هم که رفته بودم هر زیبایی میدیدم میگفتم ما زیباتر از اینجا هم داریم.
از سوی دیگر، فعالیت مجلس دهم و کارنامه عملکرد آن در ماههای پایانی فعالیت این مجلس مورد توجه رسانهها و افکار عمومی قرار دارد. بر همین اساس برخی میگویند مجلس دهم کارنامه چندان روشنی به لحاظ عملکرد نداشته و در مقابل نمایندگان مجلس نظری خلاف این موضوع را دارند.
جعفرزاده ایمن آبادی نماینده رشت از جمله نمایندگانی است که معتقد است باید بازنگری در اهداف و تعریف وظایف یک نماینده از سوی مردم و رسانهها صورت بگیرد و مسائلی از جمله رفع بیکاری جزو وظایف نمایندگان مجلس نیست.
پیرامون این موارد و همچنین سایر مسائل روز سیاسی کشور گفتوگوی مفصلی با این نماینده مجلس انجام دادهایم که مشروح آن
در ادامه میآید.
برخی میگویند مجلس در آخرین سال فعالیت خودش محافظه کارتر شده و استیضاح و سوالها کم رمق شده هر کسی را هم دولت معرفی میکند بی هیچ مشکلی رای میآورد. راز این مَچ شدن مجلس با دولت چیه؟
طبیعت مجالس و طبع نمایندگی اینگونه است. 6 ماه آخر همه نمایندهها با ملت و دولت مهربان میشوند، ژست تکنوکرات خیلی روشنفکر میگیرند اما این همه درون و برون آنها نیست اما تنش و درگیری از سوی آنها در ماههای پایانی فعالیت مجلس کمتر میشود و سعی میکنند هوای همه را داشته باشند.
دو نماینده مجلس در موضوع تخلفات خودرویی چندی قبل متهم شدند اما جالب این بود که طی همین چند روز گذشته به عضویت یک کمیته تحقیق و تفحص در آمدند. چرا این اتفاق افتاد؟
الان آئین نامه منعی در این خصوص ندارد. من قصد دفاع از این دو نفر را ندارم اما در بازداشت این دو نماینده خیلی تعجیل شد حالا به طور مزاح میگویم واجب تر از این دو نماینده هم بود برای احضار و بازداشت.
ما این موارد را در مصاحبه به عنوان موضوع جدی میآوریم آقای جعفرزاده!
بله حتما بیاورید در مصاحبه. من معتقدم علاوه بر تعجیلی که در قبال دو نماینده بازداشتی صورت گرفت و به عبارتی با آبروی آنها بازی شد.
یعنی اتهامات حقیقت نداشت؟
فرآیند قانونی انجام نشد، این دو نفر در حال رفت و آمد به دادسرا و ارائه توضیحات طبق روال قانون بودند که ناگهان اینها را بازداشت کردند و 12 میلیارد وثیقه خواستند، خب مشخص است میخواستند آبروی این دونفر را ببرند این دو نماینده برای فردی که خودرو به صورت سبدی خریده بود محض تظلم خواهی کمک کردند و ممکن بود اگر از من هم کمک میخواستند من هم کمک میکردم، جایی منعی برای ورود به این گونه تظلم خواهیها نداریم، طرف میگوید من 6هزار تا خودرو خریدم ایران خودرو به من نمیدهد، این نمایندهها نیز ایران خودرو را صدا میکنند میگویند مشکل چیست؟ دادگاه هر رایی برای این دو نفر بدهد قبول دارم اما حرفم این است بهتر میشد با این موضوع برخورد کرد و رسانهها هم با تریلی 18 چرخ از روی این دونماینده رد شدند.
جو جامعه اینگونه ایجاب میکرد
بله، خب ولی تاریخ بعدها قضاوت خواهد کرد. من معتقدم دستگاه قضایی باید قدرتمند باشد باید کمک کنیم به این دستگاه و از آرای صادره حمایت کنیم. این یک اقدام مبنایی است.
اینکه گفته میشود برخی فشارها از بیرون مجلس در موضوعاتی چون استیضاح و مسکوت ماندن طرحها تاثیر داره درسته؟
بله. هست.
خیلی واضح و رک تایید میکنید؟
یکی از اشکالات کار من این است که رک هستم. همسرم خیلی از مصاحبههای من میترسد و میگوید هر سوالی از شما میپرسند هر چی درون دلت هست میگی، نه اینکه بخواهم خودم را خوب جلوه دهم. مثلا طرح تعطیلی هشتم ربیعالاول را از بیرون فشار آوردند که انجام نشود چون مساله ساز است، پیغامها از بیرون مجلس سرازیر شد اما این را هم بگویم اگر از بیرون پیغام و توصیه فشارگونهای وارد میشود جبر و تهدیدی در آن وجود ندارد.
اما ممکن است اگر به پیغام و توصیه بیرون مجلس عمل نشود برای نماینده هزینهساز بشود درست است؟
هزینه ساز نمیشود اما توصیههایی که از بعضی جاها میشود معذوراتی را برای نمایندهها ایجاد میکند. همه فشارها و توصیهها هم از کانال هئیت رئیسه نیست، گاهی لاریجانی موضوعی را موافق است اما جناحی در صحن مخالف است اما زور هیئت رئیسه بیشتر میچربد حتی اگر موضوعی هدایت بیرونی داشته باشد باز هم قدرت لاریجانی میچربد بر آن.
لاریجانی خط میدهد؟
نه، اما قدرت او برای به کرسی نشاندن یک مطلب در مجلس واقعا معجزه است او قدرت اداره کردن مجلس را خیلی خوب بلد است مثلا در یک موضوع به طرز حوصله سرآوری به همه فرصت میدهد که حرف بزنند اما در نهایت خودش موضوع را اداره میکند او به شیوه منحصر بفرد خود قضایا را اداره میکند و من واقعا گاهی دغدغه دارم که لاریجانی هنگام اداره مجلس نباشد.
این درگیری لفظی اخیر بین لاریجانی و پژمان فر این فضا را در میان مردم و رسانهها ایجاد کرد که گویا لاریجانیها به آخر خط رسیدهاند، با او تند صحبت شد و دفاع لاریجانی هم در پاسخ تندتر بود درسته؟
لاریجانی خیلی قوی دفاع کرد و از خط قرمزها رد شد و حرفهایی گفت که خیلیها نمیتوانستند بزنند مثلا گفت «شماها این را در کشور راه انداختید» با این عبارات تمام ناراحتیهای درونی خود را بیرون انداخت البته برخی میگویند از آدم حرفهای مثل لاریجانی این انتظار نمیرفت من خودم معتقدم لاریجانی ترمز بریده بود، میشود اینگونه گفت که لاریجانیهای نارمک از این همه نامهربانی خسته شدهاند. لاریجانیهای نارمک خیلی برای نظام هزینه دادند احساسشان این است که مورد لطف نیستند، این توبیخها و سرزنشها درخور این افراد نیست صیانتی برای لاریجانیها انگار نیست، آیا اینها هزینه ندادند؟
چه شد که لاریجانیها به این مرحله رسیدند؟
ما استاد دفن سرمایههایمان هستیم. الان اگر مراسمی داشته باشیم آیا میتوانیم 4 رئیس جمهور قبلی خودمان را بیاوریم کنار هم؟ در آمریکا وقتی ترامپ رئیس جمهور شد
5 تا رئیس جمهور قبلی کنار هم ایستادند ما نمیتوانیم تاریخ برای افرادمان بنویسیم.
ماجرای بورسیهها به کجا رسید؟ شما خیلی پیگیر این موضوع بودید؟
من هر چیزی که سیاسی بشود بدم میآید چون دیگر مردم در آن حضور ندارند. کمیسیون آموزش در این موضوع ورود کرد و گزارش آن را داد. داستان بورسیه شدن یک عده جالب است، مثلا دو تا خانم از برادرزادههای مسئولین بورسیه گرفتند و تحت عنوانی که محترم است در سوریه تخصص پوست گرفتند و بعد انتقالی گرفتند دانشگاه در ایران. به نظر من این گونه موارد را باید مدارکشان را هم ابطال کنند. اینگونه بورسیهها به نظر من باید با آن مبارزه شود.
شما در زمینه مردم گرایی حرف زدید حال سوال من این است که خود مجلس دهم در زمینه رفاه مردم چه قوانینی را تصویب کرد؟
ما باید اول یک چیز را با هم حل کنیم و آن اینکه دنبال چه چیزی هستیم؟ شاخص ارزیابی مجالس در جهان مجالسی است که بیشتر لوایح دولت را تایید کند و خودش کمتر قانون بگذارد طبق قانون اساسی مجلس ایران محل صدور مجوز به دولت است و طبعا از این حیث باید خودش کمتر طرح بدهد اما چقدر طرح را مجلسیها خودشان دادند و چقدر لایحه از طرف دولت بود؟ حالا تصور کنید دولت بیخیال بود و برنامه نداشت در این صورت مجلس باید چهکند؟ حقیقتا دست مجلس خیلی بسته است. البته این را هم بگویم که دولت روحانی بد شانس ترین دولت بعد از انقلاب در ایران بوده من نمیگویم اگر نفت میفروختیم شق القمری رخ میداد.
نظر شما درباره دولت روحانی چیست؟
دولت ضعفهایی دارد از جمله ناتوانی در جراحی اقتصادی و تغییر تاکتیک به موقع، تیم کهنه و خسته، عدم شجاعت در کارهای بزرگ، با این حال بد شانس هم بود، دولتی در قبل بشکهای 135 دلار نفت میفروخت این دولت اما اکنون به مشکل خورده، ما با اصل 75 قانون اساسی هم روبرو هستیم که به مجلس اجازه طرحهای هزینهزا را نمیدهد.
فرض کنید شب انتخابات مجلس هست و شما به حوزه انتخابیه رفتید و میخواهید سخنرانی کنید، دونفر بلند میشوند میگویند آقای جعفرزاده شما برای سفره من و جوان بیکار من چه کار کردید، پاسخ شما چیست؟
پاسخ من توئیتی است که به آقای عبدی زدم. عبدی انتقادی پوپولیستی و غیرکارشناسی به مطهری کرده بود که گفته بود مردم باید کار کنند به دولت مالیات بدهند نه اینکه توقع یارانه داشته باشند. عبدی به مطهری گفته شما چقدر شغل ایجاد کردید؟ سوال من این است که در شرح وظایف نمایندگان مجلس کجایش آمده که ایجاد شغل است؟ عبدی گفته اگر شغلی ایجاد کردید آن موقع بروید یارانه خودش و خانوادهاش را قطع کنید. من نوشتم عبدی دانسته یا ندانسته مجوز داد یارانه همه شاغلین حذف شود چون طبق تعریف عبدی شاغل نباید یارانه بگیرد! حرف من این است که کجای شرح وظیفه قانونگذار ایجاد شغل ذکر شده؟ اگر شما بگویید خیلی خب، کار ما صدور مجوز برای دولت است. توجه کنید کار ما آوردن دولت بر سر ریلی است که بتواند برنامههای تصویبی مجلس را اجرا کند. مجلس کارش ایجاد کارخانه نیست اما شرایطی که در این چند سال با آن روبرو شدیم را هم در نظر بگیرید. قبلا گفتم روحانی بد شانس بود و دولتش الان میگویم مجلس را هم به لیست بد شانسها اضافه کنید، تا آمدیم نماینده بشویم آسمان تپید و دریا خشک خشک شد. اگر تحریمها و مشکلات و این دعواهای سیاسی نبود شرایط خیلی بهتر میبود شایدم مردم درست بگویند ما باید تلاش بیشتری میکردیم و در یک فضای تعاملی با دولت کار بیشتری صورت میدادیم، الان هم باید به جای این همه دعوای بیخود قدری به هم نزدیکتر شویم ببینیم چه کار میشود کرد، من پیش هر مسئولی هم رفتم که خیلی از آنها را هم قبول نداشتم به عنوان نماینده گفتم من مایلم کمک کنم چه کاری از دستم بر میآید؟ شاید باور نکنید برخی وزیران ما معطل پول خردهایی هستند که ما خجالت میکشیم آن را مطرح کنیم، دولتیها خسته و پیر هستند اما باید ما یکدیگر را درک کنیم، اداره وزارتخانهها الان کار بسیار سختی است.
شما 4 سال قبل که میخواستید وارد مجلس شوید چه شعارهای انتخاباتی دادید؟
من واقعا یک مقدار اطلاعات از نماینده شدن داشتم، مثل بعضی کاندیداها که طول و عرض باند را نمیدانند اما میخواهند در همه شهرهایشان یک فرودگاه بزنند نبودم! هیچ گاه از این حرفا نزدم. من وعده ایجاد شغل به مردم ندادم اما مثلا در رفع مشکلات کارخانجات خیلی تلاش کردم اما در موضوع ایجاد شغل شرح وظایفی متوجه من نیست و قسمی برای آن نخوردم با این حال کم تلاش نکردم یعنی اگر جایی حس کردم با ورود و سفارش من بخصوص برای افراد سرپرست خانوار سفارش و توصیه به کارخانهها برای شغل داشتم و از تاییدیه و ورود به موضوع دریغ نکردم و مستندات کارهایم موجود است. من 30 سال قبل حقوق اساسی خواندم گرچه رشته من عمران است اما به خاطر علاقه به حقوق تسلط خوبی به قانون اساسی داشتم، من ارتباط خوبی با وزرا و مسئولان در راستای رفع بیکاری انجام دادهام و با توجه به مقدورات کارهایی انجام دادم.
برخی مدیران احساس میشود در 2 سال پایانی دولت انگار رویکردشان تغییر کرده و آنگونه که باید در حمایت از خود دولت در وسط میدان نیستند، مثلا در وزارت نفت احساس میشود زنگنه تنهاست و مدیرانش خیلی حمایتی از او ندارند.
ما در موضوع استانداران و فرمانداران هم با همین معضل روبروایم. فرماندار در جلسه نشسته فردی حمله به دولت را شروع میکند فرماندار لام تا کام حرف نمیزند، یک زمانی دولتی بر سر کار است و مدیرش افکار و ایدههای دولت را قبول ندارد خب طبعا اگر منصف باشد نباید کار کند و باید استعفا دهد. یک بار در جمع فرمانداران و مسئولان دولتی گفتم اگر شما حسن روحانی را قبول ندارید در این سمت اجرایی هر حقوقی بگیرید حرام است. فرقی نمیکند مدیر احمدی نژاد باشید یا مدیر روحانی یا خاتمی اگر فکر دولت را قبول ندارید حقوقی که میگیرید، حرام است.
خب سوال این است که مدیران دولت چرا محافظه کاری میکنند در دفاع از دولت؟
خودشان را برای دولت بعد حفظ میکنند. بالاخره پست و مقامی بگیرند در دولت بعد. شاید فرماندار، استاندار، یا معاون استاندار شدند در دولت بعدی، هدفشان همین است، چرا خودشان را خراب کنند؟ همین خطبههای نماز جمعه را ببینید، امام جمعه هرچی دلش میخواهد میگوید، من یک مجلس ترحیم رفتم عالم بزرگی بود هرچه دلش خواست گفت. گاهی فکر میکنم اگر چشمم را ببندم و فقط گوش بدهم حتما تصور میکنم این بی بی سی یا صدای امریکاست اگر گوینده را نشسناسم. در جلسات شورای اداری و برنامهریزی استانها هم همین است. دانسته یا ندانسته هرکسی یک تبر برداشته به جان سیستم افتاده است. وقتی یک کشاورز یا فرد عادی اینگونه هجمهها را میبیند تفکیکی در ذهنش نیست و کل نظام را میبیند و میگوید سهمش را کم دادهاند صدایش در آمده! قبلا میگفتند قایقی که سواریم سوراخ نکنیم همه غرق میشوند البته من معتقد نیستم اینهایی که تبر به دست دارند دولت را دارند میزنند به نظرم اینها دارند خودشان را تبرئه میکنند برای روزهای مباداتر و به خیال خام خود برای آیندهای فراتر از نظام برنامهریزی میکنند.
این بحث شفافیت آرا که اخیرا در مجلس مطرح شد بالاخره به کجا رسید؟
من نمیدانم واقعا مخالف بودن یا خیر، این روزها همه بر روی این ریل هستند که میگویند همه چیز شفاف باشد اما در دنیا با این موضوع چگونه برخورد میکنند؟ در دنیا همه چیز تابع احزاب است اما در ایران تابع اشخاص هستیم. البته فراموش نکنید که اگر بخواهیم شفاف باشیم در یک جا منافع ملی ما آسیب میبیند اما نباید واقعیتها را انکار کنیم. باید شفافیت را تعریف بکنیم اما شفافیت در برخی جاها آسیب زاست یعنی جایی که پای منافع ملی در میان است و تحت تاثیر رای قرار میگیره نه دستگاههای نظارتی. مثلا برجام را خودم رای دادم عکس گرفتم گذاشتم در صفحه شخصی ام. شفافیت باید ظرفیت بروز متناسب با ساختار را داشته باشد مثلا در سایت کنگره امریکا فلان نماینده از سال 2012 تا 2014 هر مقدار از اموالش که اضافه شده باشد در آن سایت درج میشود. اینجا اعصاب آدم را خراب میکنند فلان مسئول میگوید دارایی من یک میلیون تومان است مثلا آقای رفیقدوست گفته منزل من از اول فرمانیه بوده و به من ربطی ندارد تورم قیمت ملک من را بالا برده، جهت اطلاع خدمت ایشان عرض میکنم «فرمانیه همیشه فرمانیه بوده» یعنی همیشه لوکس نشین بوده است.
اگر بخواهید 3 اقدام مهم مجلس را نام ببرید که برای رفاه و آرامش مردم مهم بوده کدام بوده؟
واقعا من فکر میکنم که رفع موانع تولید مهمترین دستاورد مجلس بوده است. به نظر من در باره این دستاورد مهم کم لطفی شده و ما باید یک آسیب شناسی کنیم. من به این دستاورد امید زیادی داشتم اعتقاد من این بود که نگاه ما به تولید باید عوض شود، نگاه وقتی رویایی باشد درست میشود. 15 سال قبل که به سوئیس رفتم دیدم همه جا کشاورزی است. پرسیدم چرا همه کشاورزی میکنند گفتند اینجا اگر جوان کشاورزی کند با پیر فرق میکند. محصول جوان کشاورز را دولت تضمین خرید میکند نه خرید تضمینی. از کشاورز جوان دولت 3 برابر قیمت میخردو از کشاورز پیر یک و نیم برابر. پارسال که رفتم سوئیس در دفتری نشسته بودم دیدم کنار دستم لانههای زنبور است پرسیدم اینها چیست گفتند اینجا ما عسل گیری انجام میدهیم. در یک دفتر اروپایی سازمانملل داشتند این کار را انجام میدادند. گفتند سوئیسیها هرجایی که بدست بیاورند کشاورزی انجام میدهند. ما هم البته کارهای خوبی به لحاظ قوانین کردهایم. تولید کننده در کشور ما باید مثل آپولو هوا کننده باشد تا زمانی که اینگونه نباشد تولید کننده ما زندگی و خانوادهاش در معرض فروپاشی قرار خواهد گرفت.
یک بار یک تولید کننده آمد پیش من با لباسهای چرک و بوی بد میداد فکر کردم فردی دیوانه آمده است اما وقتی نشست گفت من یک تولیدکننده هستم طلبی از یک وزارتخانه دارم ندادهاند بیچاره شده ام. گفتم چقدر؟ گفتم 80 میلیارد تومان. زن و بچهاش او را از خانه بیرون انداخته بودند. وی یک فرد سد ساز بود خب چرا باید تولید کننده ما به خاک سیاه بنشیند.
ما قانون رفع موانع تولید را تصویب کردیم گرچه معتقدم هنوز جا برای کار بیشتر دارد. من به آقای رحمانی گفتم شما را به خدا قسم نگاه خود به تولید را عوض کنید. سیاستها گاهی اشتباه عمل میکند.
یعنی زمینه رانت ایجاد میکند؟
من یک بار دیدم تجمعی مقابل استانداری هست پرسیدم از کجاست گفتند فلان کارخانه. از قضا مدیر آن کارخانه دوست من بود. تماس گرفتم با دوستم گفتم من که تو را خوب میشناسم کارخانه ات خوب کار میکرد جریان چیست؟ گفت هیچی کارخانه بغل دست من ورشکست شده دولت دارد حقوق کارکنانش را میدهد چرا من حقوق کارگرم را خودم بدهم؟!
این ناشی از سیاستهای اشتباه ما در بخش تولید است. چرا به صادرکننده و کارفرما سیاست تشویقی تعلق نمیگیرد. در ترکیه به کارخانهای که محصولاتش منجر به صادرات میشود یک ماه حقوق کارگرانش را میدهد. یا در بحث توریسم درمانی به کارکنان بیمارستانهایی که در این بخش فعال باشند 1 ماه حقوق شان را دولت میپردازد. حالا ما چه کار میکنیم؟ میگوییم وقتی به خاک سیاه نشستی بیا ما حقوق کارکنان تو را میدهیم. نوع سیاست ما ایراد دارد. این سیاستهای اعمال شده ماست که مردم را به سمت ورشکستگی و تخریب میبرد.
اینها همان منافذ رانتی است درست است؟
ما غلط تصمیم میگیریم. در ترکیه اردوغان پوستر انتخاباتیاش شامل این بود که در لیست فعالیتهایش نوشته بود من یک میلیارد درخت کاشتهام. حالا اگر روحانی یا احمدینژاد بیاید گزارش کار بدهند که من یک میلیارد درخت کاشته ام مردم چه فکری میکنند؟ در بند دو گزارش عملکرد اردوغان آمده بود افزایش کلاس درس از فلان مقدار به فلان قدر. در آنجا با چه شاخصهایی با مردم حرف میزنند؟ حالا ما در ایران آمار ارقام عجیب میدهیم مردم هرچقدر در سفره شان میگردند ردی از آن پیدا نمیکنند.
ما دولتی میخواهیم که در تصمیم گیریها قدری زبان مردم را بفهمد، نه اینکه پوپولیستی حرف بزند اما با زبان مردم حرف بزند. من به کرات گفتم دولت رفاه تشکیل شود. دولت رفاه نه به معنای سرپوش گذاشتن بر بیعدالتیها بلکه دولتی که بیاید سطح رفاه زندگی مردم را با رفع تبعیضها بالا ببرد و مردم را یکسان کند. این برای مردم نجات بخش است. اگر یک دولت شجاع داشتیم که شجاعانه میآمد با مردم صحبت میکرد. روزی که بودجه را بر روی فروش یک میلیون بشکه نفت گذاشتند من گفتم 500 هزار تا در نهایت امروز شد 300 هزار تا به من گفتند کمتر بگویید پالس به دشمن میدهید. ما ممنون هستیم آقای امریکا چون از این فرصت استفاده میکنیم جراحی اقتصادی میکنیم، یارانه پنهان را حذف میکنیم و حاملهای انرژی را درست میکنیم و جلوی فرارهای مالیاتی را میگیریم. باید از ترامپ ممنون باشیم اینها فرصت است.
درباره سفرهای خارجی نمایندگان مجلس این سوال مطرح است که آیا این سفرها دستاوردی هم دارد و حق ماموریتها چقدر است؟
من که خودم هیچ جا از رهگذر انجمن دوستی نرفتم اما دبیر کل انجمن بین المجالس که بودم به سوئیس سفر کردم. دقت داشته باشید اگر سفر تفریحی نباشد خوب است. من یک سفر رفتم با رئیس کمیسیون اقتصادی یک پارلمانی حرف زدم درباره یک موضوعی مطالعه کردیم و به جمعبندی رسیدیم، قبل از ما اسرائیلیها آنجا بودند من قبلش پرسیده بودم که چرا جلسه ما با تاخیر برگزار شد گفتن اسرائیلیها آنجا بودند بعد متلکی به ما گفتند که کارمندان امریکایی بالا هستند و ما حقوق آنها را از اموال مصادره شده شما میدهیم. من تاکید دارم که برخی سفرها برای منافع ملی حتما حتما باید انجام بگیرد.
حق ماموریت چقدر است در این سفرها؟
فکر میکنم روزی حدودا 70 یا 80یورو باشد. نماینده مجلس حق ماموریت و اضافه کار ندارد. فقط سفر خارجی دارد. مثلا هرمزگان میرویم چیزی به عنوان حق ماموریت نصیب ما نمیشود و فقط در سفرهای خارجی است که این حق ماموریت لحاظ میشود.
کسی که این مقدار خرج کند قطعا چنین فردی قصدی دارد. وقتی هم حزب نداریم و احزاب جلوی این موارد را نگیرند وضع همین است. در موضوع استانی شدن انتخابات خیلی ظلم شد. اگر استانی شدن انتخابات تایید میشد بساط پولهای کثیف و فسادها جمع میشد. نمیدانم چرا عدهای ترسیدند از استانیشدن انتخابات. استانی شدن انتخابات تا 80درصد بساط پولهای کثیف را از انتخابات
جمع میکرد.
به نظر شما رفع فیلتر توئیتر، فیس بوک و تلگرام را نمایندگان مجلس میتوانند با طرحی که در مجلس ارائه میکنند، برطرف کنند؟
بزرگترین ظلم به اخلاق این کشور را فیلترینگ مرتکب شد. الان وضعی شده که رسما به بچهها و نوجوانان اجازه دادهایم فیلترینگ را دور بزنند و مسائل آنچنانی بالا بیاید. فیلترینگ جنایت بزرگی در حق اخلاق کشور بود سوال من این است حالا چه اتفاقی افتاد تلگرام را فیلتر کردند؟ آیا مردم از آن رویگردان شدند؟ در توئیتر هم همینطور. عدهای اقشار دانشگاهی حضور دارند. مگر مقابله با ویدئو به کجا رسید؟ ما مدام میگوییم زمان، مسائل را حل میکند.
شما در مجلس نمیتوانید در این باره کاری انجام دهید؟
شورای نگهبان آن را رد میکند. شک نکنید.
در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید؟
در خصوص سفرهای خارجی انتظار داریم اگر در راستای منافع کشور بود رسانهها حمایت کنند. این فضا که فرد دارد به سفر خارجی میرود باید شفاف باشد. گاهی حضور ما در سفرها باعث ترس طرف مقابل میشد و توافقنامهای منعقد میشد. یک بار به ما گفتند ما ایران باستان نیستیم مشکلتان را با امریکا حل کنید یعنی شما ریشه دارید ما ضعیفیم. حال و حوصله تنش و درگیری نداریم. این سفرهای خارجی گاهی یک گام است که اثرات مطلوب و موثر بر منافع ملی مردم دارد من خودم حوصله سفر تفریحی و گردش و تفریح ندارم. همین گیلان ما چه زیباییهایی دارد برای من گیلانی هیچ جا گیلان نمیشود. من سوئیس هم که رفته بودم هر زیبایی میدیدم میگفتم ما زیباتر از اینجا هم داریم.