تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۲
کد مطلب : ۴۱۶۱۳۷
استاد دانشگاه یاسوج در گفتوگو با کبنا مطرح کرد
آرمین: مردم از سیاستزدگی پیران خسته، خسته شدهاند / پرهیز از سیاستهای قائم به شخص در توسعه
۱
کبنا ؛«محسن آرمین» استاد دانشگاه یاسوج و دانش آموخته دکتری تخصصی رشته مهندسی منابع طبیعی از دانشگاه تهران است، او متولد 60 میباشد که برای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده ثبت نام کرده است.
او مهمان پایگاه خبری کبنا نیوز بود و در پاسخ به سئوالی در این باره که ضرورت ورود جوانان به عرصه انتخابات چیست؟ اظهار کرد: «حقیقتاً مردم از سیاستزدگی پیران خسته، خسته شدهاند و ما باید طرحی نو در اندازیم.»
در ادامه مشروح صحبتهای «آرمین» استاد دانشگاه یاسوج میآید؛
اول) اینکه چنانچه مستحضرید حدوداً یک سال پیش رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی با صدور «بیانیهی گام دوم انقلاب» و برای ادامهی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دههی گذشته انقلاب ملت بزرگ ایران پرداخته و توصیههایی اساسی بهمنظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرمودهاند. در این بیانه رهبر معظم انقلاب اسلامی جوانان را محور تحقق نظام پیشرفتهی اسلامی میداند و میفرمایند که مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان و فعّالان جوان در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند. از این نظر من خودم را یکی از جوانان انقلابی مورد خطاب منویات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب میدانم و ورودم به عرصه انتخابات در واقع لبیکی به ندای رهبر فرزانه انقلاب است.
دوم) اینکه به عنوان یک شخصیت دانشگاهی منتقد بی رغبتیهای فعلی و عدم دغدغه مندی اغلب جامعه دانشگاهی نسبت به حل مسائل و مشکلات جامعه هستم، البته ممکن است عدهای از همکاران ما در دانشگاه بی رغبت نسبت به حل مسائل و مشکلات جامعه نباشند ولی متأسفانه باز هم ارادهای برای ورود به این فضای چالشبرانگیز ندارند و به طور کلی دانشگاهیان به یک شکلی به خودشان مشغول شدهاند که به نظر میرسد یکی از دلایل اصلی این خودمشغولی جامعه دانشگاهی سیاسیتگذاریهای نادرست باشد، به عنوان مثال همین موضوع ارتقاء اعضای هیأت علمی که باعث میشود عضو هیأت علمی دانشگاه شب و روزش فقط این باشد که مقاله بنویسد و به قولی ارتقاء پیدا کند که متأسفانه در این شرایط جغرافیای فکری و اثرگذاری یک استاد دانشگاه فقط همان اتاق چند متری محل کارش است و کاملاً با فضای اجرایی کشور بیگانه است. ما دانشگاهیان باید در قبال حل مسائل و بحرانهای کشور مسئول و مکلف باشیم و به شکل تأثیرگذار وارد امور اجرایی جامعه شویم، اعتقاد دارم که دیدگاههای علمی میتواند راهگشای بن بست فعلی امورات کشور باشد. بر خلاف بسیاری از کشورهای توسعه یافته که تلاش میکنند پژوهشیهای کاربردی داشته باشند، در میان دانشگاهیان ایران عطش فراوانی برای نگارش مقالات علمی متأسفانه عقیم و بی محتوا وجود دارد؛ شرایط عجیب و متفاوتی که تاریخ ناکارآمدی آن را در حل مشکلات اساسی کشور ثابت میکند. متأسفانه آنچه تشدید کننده این شرایط نگران کننده است مدیران کم آگاهی هستند که با استناد به افزایش میزان مقالات چاپ شده ایرانی در پایگاههای جهانی این موضوع را حقیقتی برای اثبات رشد و توسعه ایران قلمداد میکنند. ما دانشگاهیان ایران عمدتاً درگیر یک خودمشغولی شبیه به یک فریب ملی هستیم تا پژوهش ملی.
آیا مجلس در رأس امور است؟
وظیفه اصلی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از منظر قانون، قانونگذاری و نظارت است، بنابراین اغلب وعدههایی که کاندیداهای محترم به مردم میدهند اساساً در حیطه وظایف و اختیارات نمایندگان نیست و به نوعی اصل تفکیک یا استقلال قوا را زیر سؤال میبرد. اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی به وظایف اصلی خود یعنی قانونگذاری و اصلاح قانون و نظارت بر دستگاههای دولتی عمل بکنند بسیاری از مشکلات و گرفتاریهای مردم حل خواهد شد و نیازی نیست که نمایندگان در کارهای جزئی ورود کنند و مردم نیز به تدریج خواهند پذیرفت که خواستههای فراتر از قانون از نمایندگان نداشته باشند. اگر چه نمایندگان باید خواستههای مردم حوزه انتخابیهشان را پیگیری کنند اما عمده مشکلات مردم با پیگیری نمایندگان در سطح کلان ملی رفع خواهد شد. بنابراین رویکرد اصلی ما پیگیری وظایف اصلی نمایندگی است و فقط در این حالت است که مجلس در رأس امور قرار خواهد گرفت. به هر حال امیدواریم روزی برسد که این نوع منش و روش، نگاه غالب نمایندگان و مردم ما باشد ولی به هر حال من هم فعلاً محکوم این شرایط غلط و نادرست هستم و آنچنان فضایی برای پیاده کردن وظایف نمایندگی به شکل کاملاً آرمانی نیست و مجبوریم بر اساس انتظارات فعلی مردم البته تا حد امکان کارشناسانه حرکت کنیم اما حتماً بایستی در جهت در رأس امور قرار گرفتن مجلس گامهای مهمی برداریم و به تدریج فضا را به سمت واقعیتر شدن پیش ببریم.
متأسفانه دیده میشود که نمایندگان در جزئیترین مسائل ورود میکنند که این موضوع به هیچ عنوان زیبنده جایگاه و شأن و منزلت نمایندگی نیست و به هیچ عنوان دردی از مردم نیز دوا نخواهد کرد، نماینده به جای اینکه در آسفالت کردن کوچههای شهر دخالت کند باید خود را مجهز به پشتوانههای کارشناسی و علمی لازم بکند تا وزیر راه و شهرسازی را مجاب به یک سرمایهگذاری عظیم پروژه راهسازی در حوزه انتخابیهاش بکند و هزاران موارد دیگری از این دست که بیان آنها در این مجال نمیگنجد.
مدیران عزیز و بزرگواری که در این یک دهه گذشته در سطح استان داشتیم و داریم میتواند صحت ادعای اینجانب را تأیید کنند که من در این مدت بیشترین ارتباط را با مجموعه اجرایی استان داشتم و بیشتر وقتم را در جهت کمک به پیشبرد امور اجرایی استان بویژه در حوزه تخصصی خودم صرف کردم.
من اعتقاد دارم باید مجموعه از تیمهای تخصصی شامل کارشناسان بخشهای آموزش (دانشگاهیان)، اجرا، تحقیقات و البته به صورت خاص مردم نهاد تشکیل گردد و با راهبری کارگروههای تخصصی از ذینفعان و ذیمدخلان در حوزههای مختلف، پتانسیلها و محدودیتهای استان شناسایی و برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای توسعه استان طراحی و ندوین گردد. ما باید تلاش کنیم این برنامهها چراغ راهی برای توسعه استان در آینده باشد. ما باید از سیاستهای مقطعی و قائم به شخص در حوزه اجرایی استان کهگیلویه و بویراحمد پرهیز کنیم. ما باید به بحث توسعه به شکل کاملاً نظاممند و سیستماتیک و در قالب توسعه پایدار نگاه کنیم که انشاء الله اگر خداوند کمک کرد و فرصتی پیش آمد ساز و کار اجرایی و کاملاً عملیاتی برنامههایم را در معرض نگاه نقادانه و دلسوزانه نخبگان جامعه قرار خواهم داد تا همگان بدانند که هنوز هم راهی هست و آن راه هم صرفأ نگاه به حل مسائل و مشکلات در یک بستر کاملاً علمی و پرهیز از سیاست زدگی است.
شاید بتوان گفت یکی از دلایل ورود اینجانب به عرصه انتخاب حوزه تخصصیام یعنی دانشی است که در زمینه منابع طبیعی، آب و محیط زیست و گردشگری طبیعت یا اکوتوریسم دارم، استان ما ظرفیتها و پتانسیلهای فراوانی در این زمینه دارد که من با دستاویز قرار دادن اسناد بالادستی مهم و ارزشمند و البته ناشناختهای که در خصوص این موضوعات در کشور داریم، میتوانم رهاوردی بسیار مناسبی از این منظر برای استان به ارمغان بیارم. به عنوان مثال در ماده 2 برنامه ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بیان میشود که موضوعات خاص راهبردی در مورد آب و محیط زیست مسائل محوری برنامه ششم توسعه است و دولت موظف است طرحهای (پروژههای) مرتبط با آنها را در بودجه سالانه اعمال نماید. آیا تکیه بر این سند بالادستی و حرکت در این خط سیر نمیتواند منابع مالی زیادی را وارد استان ما بکند؟
من با تعامل و ارتباطی که با افراد متخصص دانشگاهی و افراد صاحب فکر و نفوذ گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی در سطوح مختلف محلی، منطقهای و ملی دارم و همچنین زبان مشترکی که با جوانان عزیز، برومند و انقلابی این سرزمین دارم در خود این توان را میبینیم که بتوانم خیزش و اجماعی فراگیر و همهگیر برای توسعه استان ایجاد کنم. بالاخره من در خودم توانی میبینم، به فضل خداوند شرایطی پیش میآید که مردم عزیز حرف ما را میشنوند و دانش کارشناسی و علمی من در معرض چکش کاری افکار عمومی قرار خواهد گرفت.
کلام آخر اینکه حقیقتاً مردم از سیاستزدگی پیران خسته، خسته شدهاند و ما باید طرحی نو در اندازیم و العاقبه للمتقین ...
او مهمان پایگاه خبری کبنا نیوز بود و در پاسخ به سئوالی در این باره که ضرورت ورود جوانان به عرصه انتخابات چیست؟ اظهار کرد: «حقیقتاً مردم از سیاستزدگی پیران خسته، خسته شدهاند و ما باید طرحی نو در اندازیم.»
در ادامه مشروح صحبتهای «آرمین» استاد دانشگاه یاسوج میآید؛
اول) اینکه چنانچه مستحضرید حدوداً یک سال پیش رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی با صدور «بیانیهی گام دوم انقلاب» و برای ادامهی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دههی گذشته انقلاب ملت بزرگ ایران پرداخته و توصیههایی اساسی بهمنظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرمودهاند. در این بیانه رهبر معظم انقلاب اسلامی جوانان را محور تحقق نظام پیشرفتهی اسلامی میداند و میفرمایند که مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان و فعّالان جوان در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند. از این نظر من خودم را یکی از جوانان انقلابی مورد خطاب منویات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب میدانم و ورودم به عرصه انتخابات در واقع لبیکی به ندای رهبر فرزانه انقلاب است.
دوم) اینکه به عنوان یک شخصیت دانشگاهی منتقد بی رغبتیهای فعلی و عدم دغدغه مندی اغلب جامعه دانشگاهی نسبت به حل مسائل و مشکلات جامعه هستم، البته ممکن است عدهای از همکاران ما در دانشگاه بی رغبت نسبت به حل مسائل و مشکلات جامعه نباشند ولی متأسفانه باز هم ارادهای برای ورود به این فضای چالشبرانگیز ندارند و به طور کلی دانشگاهیان به یک شکلی به خودشان مشغول شدهاند که به نظر میرسد یکی از دلایل اصلی این خودمشغولی جامعه دانشگاهی سیاسیتگذاریهای نادرست باشد، به عنوان مثال همین موضوع ارتقاء اعضای هیأت علمی که باعث میشود عضو هیأت علمی دانشگاه شب و روزش فقط این باشد که مقاله بنویسد و به قولی ارتقاء پیدا کند که متأسفانه در این شرایط جغرافیای فکری و اثرگذاری یک استاد دانشگاه فقط همان اتاق چند متری محل کارش است و کاملاً با فضای اجرایی کشور بیگانه است. ما دانشگاهیان باید در قبال حل مسائل و بحرانهای کشور مسئول و مکلف باشیم و به شکل تأثیرگذار وارد امور اجرایی جامعه شویم، اعتقاد دارم که دیدگاههای علمی میتواند راهگشای بن بست فعلی امورات کشور باشد. بر خلاف بسیاری از کشورهای توسعه یافته که تلاش میکنند پژوهشیهای کاربردی داشته باشند، در میان دانشگاهیان ایران عطش فراوانی برای نگارش مقالات علمی متأسفانه عقیم و بی محتوا وجود دارد؛ شرایط عجیب و متفاوتی که تاریخ ناکارآمدی آن را در حل مشکلات اساسی کشور ثابت میکند. متأسفانه آنچه تشدید کننده این شرایط نگران کننده است مدیران کم آگاهی هستند که با استناد به افزایش میزان مقالات چاپ شده ایرانی در پایگاههای جهانی این موضوع را حقیقتی برای اثبات رشد و توسعه ایران قلمداد میکنند. ما دانشگاهیان ایران عمدتاً درگیر یک خودمشغولی شبیه به یک فریب ملی هستیم تا پژوهش ملی.
آیا مجلس در رأس امور است؟
وظیفه اصلی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از منظر قانون، قانونگذاری و نظارت است، بنابراین اغلب وعدههایی که کاندیداهای محترم به مردم میدهند اساساً در حیطه وظایف و اختیارات نمایندگان نیست و به نوعی اصل تفکیک یا استقلال قوا را زیر سؤال میبرد. اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی به وظایف اصلی خود یعنی قانونگذاری و اصلاح قانون و نظارت بر دستگاههای دولتی عمل بکنند بسیاری از مشکلات و گرفتاریهای مردم حل خواهد شد و نیازی نیست که نمایندگان در کارهای جزئی ورود کنند و مردم نیز به تدریج خواهند پذیرفت که خواستههای فراتر از قانون از نمایندگان نداشته باشند. اگر چه نمایندگان باید خواستههای مردم حوزه انتخابیهشان را پیگیری کنند اما عمده مشکلات مردم با پیگیری نمایندگان در سطح کلان ملی رفع خواهد شد. بنابراین رویکرد اصلی ما پیگیری وظایف اصلی نمایندگی است و فقط در این حالت است که مجلس در رأس امور قرار خواهد گرفت. به هر حال امیدواریم روزی برسد که این نوع منش و روش، نگاه غالب نمایندگان و مردم ما باشد ولی به هر حال من هم فعلاً محکوم این شرایط غلط و نادرست هستم و آنچنان فضایی برای پیاده کردن وظایف نمایندگی به شکل کاملاً آرمانی نیست و مجبوریم بر اساس انتظارات فعلی مردم البته تا حد امکان کارشناسانه حرکت کنیم اما حتماً بایستی در جهت در رأس امور قرار گرفتن مجلس گامهای مهمی برداریم و به تدریج فضا را به سمت واقعیتر شدن پیش ببریم.
متأسفانه دیده میشود که نمایندگان در جزئیترین مسائل ورود میکنند که این موضوع به هیچ عنوان زیبنده جایگاه و شأن و منزلت نمایندگی نیست و به هیچ عنوان دردی از مردم نیز دوا نخواهد کرد، نماینده به جای اینکه در آسفالت کردن کوچههای شهر دخالت کند باید خود را مجهز به پشتوانههای کارشناسی و علمی لازم بکند تا وزیر راه و شهرسازی را مجاب به یک سرمایهگذاری عظیم پروژه راهسازی در حوزه انتخابیهاش بکند و هزاران موارد دیگری از این دست که بیان آنها در این مجال نمیگنجد.
مدیران عزیز و بزرگواری که در این یک دهه گذشته در سطح استان داشتیم و داریم میتواند صحت ادعای اینجانب را تأیید کنند که من در این مدت بیشترین ارتباط را با مجموعه اجرایی استان داشتم و بیشتر وقتم را در جهت کمک به پیشبرد امور اجرایی استان بویژه در حوزه تخصصی خودم صرف کردم.
من اعتقاد دارم باید مجموعه از تیمهای تخصصی شامل کارشناسان بخشهای آموزش (دانشگاهیان)، اجرا، تحقیقات و البته به صورت خاص مردم نهاد تشکیل گردد و با راهبری کارگروههای تخصصی از ذینفعان و ذیمدخلان در حوزههای مختلف، پتانسیلها و محدودیتهای استان شناسایی و برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای توسعه استان طراحی و ندوین گردد. ما باید تلاش کنیم این برنامهها چراغ راهی برای توسعه استان در آینده باشد. ما باید از سیاستهای مقطعی و قائم به شخص در حوزه اجرایی استان کهگیلویه و بویراحمد پرهیز کنیم. ما باید به بحث توسعه به شکل کاملاً نظاممند و سیستماتیک و در قالب توسعه پایدار نگاه کنیم که انشاء الله اگر خداوند کمک کرد و فرصتی پیش آمد ساز و کار اجرایی و کاملاً عملیاتی برنامههایم را در معرض نگاه نقادانه و دلسوزانه نخبگان جامعه قرار خواهم داد تا همگان بدانند که هنوز هم راهی هست و آن راه هم صرفأ نگاه به حل مسائل و مشکلات در یک بستر کاملاً علمی و پرهیز از سیاست زدگی است.
شاید بتوان گفت یکی از دلایل ورود اینجانب به عرصه انتخاب حوزه تخصصیام یعنی دانشی است که در زمینه منابع طبیعی، آب و محیط زیست و گردشگری طبیعت یا اکوتوریسم دارم، استان ما ظرفیتها و پتانسیلهای فراوانی در این زمینه دارد که من با دستاویز قرار دادن اسناد بالادستی مهم و ارزشمند و البته ناشناختهای که در خصوص این موضوعات در کشور داریم، میتوانم رهاوردی بسیار مناسبی از این منظر برای استان به ارمغان بیارم. به عنوان مثال در ماده 2 برنامه ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بیان میشود که موضوعات خاص راهبردی در مورد آب و محیط زیست مسائل محوری برنامه ششم توسعه است و دولت موظف است طرحهای (پروژههای) مرتبط با آنها را در بودجه سالانه اعمال نماید. آیا تکیه بر این سند بالادستی و حرکت در این خط سیر نمیتواند منابع مالی زیادی را وارد استان ما بکند؟
من با تعامل و ارتباطی که با افراد متخصص دانشگاهی و افراد صاحب فکر و نفوذ گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی در سطوح مختلف محلی، منطقهای و ملی دارم و همچنین زبان مشترکی که با جوانان عزیز، برومند و انقلابی این سرزمین دارم در خود این توان را میبینیم که بتوانم خیزش و اجماعی فراگیر و همهگیر برای توسعه استان ایجاد کنم. بالاخره من در خودم توانی میبینم، به فضل خداوند شرایطی پیش میآید که مردم عزیز حرف ما را میشنوند و دانش کارشناسی و علمی من در معرض چکش کاری افکار عمومی قرار خواهد گرفت.
کلام آخر اینکه حقیقتاً مردم از سیاستزدگی پیران خسته، خسته شدهاند و ما باید طرحی نو در اندازیم و العاقبه للمتقین ...