تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۴ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۴۷
کد مطلب : ۴۲۳۲۳۷
حسین سبحانینیا نماینده پیشین مجلس میگوید:
آمدن احمدینژاد برای اختلاف انداختن در اصولگرایان است
۰
کبنا ؛حالا که تقریبا دو ماه از شروع کار مجلس یازدهم میگذرد، این مجلس پرحاشیه دست به اقداماتی از جمله دنبال کردن کار مجلس پیشین، یعنی جمعآوری امضا برای استیضاح رئیسجمهور زده است. مجلس اصولگرای کنونی، سخت در حال تلاش برای آمادهسازی فضا برای گرفتن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است. از قالیباف رئیس مجلس کنونی گرفته که شایعاتی مبنی بر آماده کردن خودش برای انتخابات آینده وجود دارد تا تلاشهای بیبدیل نمایندگان برای خوب جلوه دادن مجلس که بتوانند دولت آینده را هم در دست بگیرند و قوه مجریه و مقننه یکپارچه و یکدست در کنار یکدیگر کشور را به دست بگیرند، اما واقعا تک جناحی شدن این دو قوه، امورات کشور را در مسیر درستی قرار خواهد داد؟ مجلس باید به نحوی عمل کند که با نقد دولت، به بهتر شدن عملکرد هرچه بیشتر آن کمک کند. حسین سبحانینیا، نماینده ادوار مجلس در گفتوگویی که با خبرگزاری مهر داشت گفته بود: «باید مجلسی روی کار بیاید که دولت آن را دور نزند و مجلس بتواند قوه مجریه را مهار کند؛ حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم، رفع مشکل بیکاری جوانان و حل مسائل فرهنگی جامعه باید در مجلس یازدهم مورد توجه جدی قرار گیرد. همچنین مجلس باید در جایگاه قانونی خودش حرکت کند، نظارت قوی بر اجرای قوانین داشته باشد و نمایندگان نباید تابع دولت باشند.» حرفهای این نماینده مجلس، صحه بر این میگذارد که نباید دولت و مجلس، یکسو و یکجهت حرکت کنند. محمود احمدینژاد رئیس جمهوری دولتهای نهم و دهم هم از این قاعده مستثنی نیست و همچنان طبق روال گذشته، کارهای پوپولیستیاش را از سر گرفته و بهدنبال جلب افکار عمومی است که رایهای ۱۴۰۰ را به نام خودش جمع کند. گفتوگوی اخیرش که توجههای بسیاری را به خود جلب کرد هم میتواند دلیلی بر این ادعا باشد. به گفته سبحانینیا اما بعید است که احمدینژاد حتی از طرف شورای نگهبان تایید صلاحیت شود، چه برسد به آنکه دنبال این باشد که رایی به دست خواهد آورد یا خیر. حسین سبحانینیا، نماینده پیشین مجلس در گفتوگویی به شرح عملکرد مجلس یازدهم میپردازد و با نقد احمدینژاد، تایید صلاحیت وی به دست شورای نگهبان را بعید میشمارد که متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
با توجه به اينکه تا الان دو ماه از شروع کار مجلس يازدهم ميگذرد، شما عملکرد اين مجلس را چطور ارزيابي ميکنيد؟
الان براي قضاوت عملکرد مجلس يازدهم زود است. زيرا زمان زيادي از شکلگيري مجلس نگذشته است. بايد منتظر جهتگيريهاي آينده مجلس باشيم. البته برخي تندرويها ممکن است به عملکرد کلي مجلس آسيب بزند مثل همين عدم کفايت رياست جمهوري و بعضي موضوعگيريهاي پوپوليستي که برخي از نمايندگان مجلس يازدهم داشتند. بايد نسبت به کليت مجلس و جهتگيريهاي اساسي براي رفع مشکلات مردم در جامعه مثل اشتغال، اقتصاد و مسائل بينالملل و سياست خارجه داشته باشند و بايد به آنها فرصت بيشتري بدهيم که بتوانيم قضاوت درستي داشته باشيم.
به هر حال برخي اصولگرايان که اکنون در مجلس حضور دارند پيش از ورود به پارلمان مواضعي داشتند که نشانگر اختلاف شديد آنها با دولت بود. به غير از اين طيف، گروهي ديگر از نمايندگان مجلس يازدهم را اصولگرايان ميانهرو تشکيل ميدهند . شما هم از اين طيف اصوگرايان ميانهرو در مجلس بوديد. اکنون وظيفه اصولگرايان شاخص در قبال مجلس کنوني چيست؟
وظيفه آنان درک شرايط داخلي کشور، مشکلات اقتصادي، شرايط کرونايي و شرايط بينالمللي کشور است. اين ميتواند مقداري جهتگيريها را معتدل کند و با عقلانيت بيشتري در مورد مسائل کشور جهتگيري کند. نبايد به خيال اين باشيم که در يک روز يا يک ماه مشکلات عديده کشور حل شود. اين قضيه نه عقلاني است و نه عملي. فقط ميتواند شعاري عوامفريبانه باشد که عملي هم نيست. لذا بايد با عقلانيت بيشتر و درک شرايط موجود، شرايط را تنظيم کرده و با ارائه طرحهاي عملياتي و منطقي، به سمت حل برخي از مشکلات جامعه بروند. نمايندگان اصولگرا بايد از اين فرصت يکساله باقي مانده عمر دولت استفاده کنند و در يک تعامل مثبت، بايد هم با دولت در مسير تعامل مثبت براي حل مشکلات کشور گام بردارند و هم مجلس نظارت کافي بر عملکرد دولت داشته باشد. عملکرد مجلس بايد بهنحوي باشد که ما حداقل از اين يک سال عبور کنيم. همگان و بهويژه دلسوزان کشور به خوبي ميدانند که شرايط در زمان فعلي، اجازه به هم ريخته شدن سيستم کنوني در بخشهاي مختلف بهويژه دولت را نميدهد بلکه نياز است که در موقعيتي منسجمتر، همراه با وحدت، کارها پيش برود تا بتوانيم از اين شرايط سختي که با آن مواجه هستيم، عبور کنيم.
برخي معتقدند اصولگرايان درصدد آن هستند که پس از پيروزي در انتخابات مجلس يازدهم براي جلوس بر کرسي رياست جمهوري سيزدهم بايد برنامهريزي شود. مشارکت در انتخابات مجلس حداقلي بود. با توجه به اين شرايط تصور ميکنيد عملکرد مجلس يازدهم در جهت توفيق اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري 1400 است؟
صحيح است.آنها قطعا اگر اين نگاه را دنبال کنند بايد با عقلانيت و منطق جلو بروند، اميدواري را با جهتگيريهاي مثبت جلو ببرند و فرصتسوزي که نه، بلکه فرصتسازي کنند. اگر چنين رفتار کنند پاسخ به سوال شما مثبت است. نمايندگان مجلس نبايد بگويند که اين مشکلات کشور ظرف چند ماه حل خواهد شد، چراکه تحقق اين ادعا غيرممکن و طرح آن غيرمنطقي است. جهتگيريهاي مثبت بايد به اين ترتيب باشد که مردم احساس کنند مجلس در حال تلاش براي حل مشکلات است. اين روش سبب خواهد شد که اميدواري را در جامعه افزايش پيدا کند و بهدنبال آن، مشارکت مردم هم به همين منوال براي حضور در پاي صندوقهاي راي در انتخابات 1400 افزايش پيدا ميکند. اين مسير و توجه نمايندگان به وظيفه اصلي خودشان و پرهيز از شعارهاي تبليغاتي ميتواند به جريان اصولگرايي در انتخابات آينده کمک بکند.
اشاره به حضور مردم در پاي صندوقهاي راي کرديد. در انتخابات مجلس يازدهم بهدليل عدم حضور کانديداهاي جريان اصلاحات شاهد مشارکت حداقلي مردم بوديم که در طول تاريخ انتخابات مجلس سابقه نداشته است. عدم استقبال پرشور از انتخابات مجلس يازدهم اين خطر را ايجاد کرد که مبادا مشارکت در انتخابات رياست جمهوري 1400 هم اينگونه باشد. بهنظر شما در انتخابات رياست جمهوري 1400 مردم به همان شور سابق پاي صندوقهاي راي ميآيند؟
در پاسخ به سوال قبلي اشاره کردم که اگر اصولگرايان بخواهند در انتخابات رياست جمهوري 1400 موفق شوند و مردم را پاي صندوقهاي راي بياورند، بايد اقدامات اميدبخش و اميدوارکننده در جامعه انجام بدهند و از اين حرکتهاي شعاري و عوامفريبانه جلوگيري شود. اصل، وحدت در جامعه باشد و بايد از تشکيل گروههاي متخاصم و شکلگيري درگيري با جناح متقابل پرهيز بشود تا ارامش حاصل شود، بنابراين در وهله نخست بايد اقدامات اميدبخشي در جامعه انجام بگيرد تا مردم بدانند رايي که در انتخابات مجلس به صندوق انداختند، بيثمر نبوده است و از راي دادن پشيمان نشوند. اگر اين مولفه محقق شود، مردم براي انتخالبات رياست جمهوري 1400 به پاي صندوقهاي راي ميآيند و آن موقع است که ميتوانيم بگوييم عملکرد جريان اصولگرايي در مجلس يازدهم موفق و مثمرثمر بوده است.
رفتار نادرستي که با وزير خارجه در مجلس شد نشان داد برخي نمايندگان با تعامل و همکاري با دولت بيگانه هستند و به نوعي تريبون مجلس را براي انتقام از دولت فرض کردهاند. از سوي ديگر اين نمايندگان ادعاي ارزشيبودن هم دارند . چه تناسبي ميان ارزشيبودن و پرخاش به دولت و وزرا وجود دارد؟
تعداد زيادي از نمايندگاني که در اين دوره وارد مجلس شدند، نمايندگان جديدي هستند که طبيعتا سابقه حضور در مجلس را نداشتهاند. برخي از اين نمايندگان جديد نيروهايي در قسمتهاي فرمانداري و بخشداري يا سپاه، آموزش و نهادهاي ديگر بودند که شباهتي با عملکرد مجلس ندارد. اين نمايندگان در هر صورت با چهرهاي انقلابي و با ديدگاههاي انقلابي وارد مجلس شدند و طبيعي است که روحيه و مواضع تندتري به مسائل جاري کشور داشته باشند. مقام معظم رهبري در ديدار ويدئويي اخيرشان با نمايندگان مجلس، ضمن تقدير از روحيه انقلابي مجلس، توصيه کردند که احساسي عمل نشود و مسائل با تفکر و تدبر پيگيري شود. مجلس بايد به مشکلات اشتغال و معيشت مردم بپردازد. تاکيد مقام معظم رهبري هم بر اين بود که ضمن صيانت و حفاظت از حرمت افراد، با پرخاش و تندي با ديگر مسئولان برخورد نشود، هرچند که با آنها اختلاف عقيده داشته باشند. استفاده از تعابير نادرست در شأن مجلس نيست. برخوردي که با وزير امور خارجه صورت گرفت، برخورد مناسبي نبود. من نميخواهم عملکرد وزارت خارجه را تاييد کنم ولي برخوردها هم بسيار تند بود و افرادي هم که از بيرون ناظر بر اين برخوردها بودند، چنين برداشت کردند که نوعي ضديت وجود دارد و تقابل ميان نمايندگان را به همراه داشت. بيگانهها هم ميتوانند از اين قبيل رفتارها استفاده نابجا کنند. براي همين هم مقام معظم رهبري در ديدارشان به اين نکته اشاره فرمودند. اميدوار هستيم که مجلس بتواند در اين مدت باقيمانده از عمر دولت دوازدهم استفاده کند بهنحوي که نقصها و اشتباهات را متذکر شود و آنها را در مسير کار و تلاش قرار دهد. همچنين با ارائه طرحهاي مناسب و برنامههاي مناسب، بتواند فضاي آينده کشور را آماده عبور از مشکلات و پيشرفت کند.
ظاهرا بخشي از نمايندگان مجلس يازدهم تمرکز خود را معطوف به بررسي عملکرد وزارت خارجه کردهاند و انتقاداتشان در اين حوزه پررنگ است. پيشبيني ميکنيد با توجه به اين شرايط سياست خارجه در اين مجلس به چه سمت و سويي برود؟
مراقبت اين مجلس نسبت به مسائل سياست خارجه از مجلس گذشته به مراتب تندتر خواهد بود.
*درست است اما دليلش چيست؟
دليلش به مواضع کميسيون امنيت ملي مجلس برميگردد زيرا در اين مقطع حساسيت بيشتري به مسائل سياست خارجه وجود دارد. من فکر ميکنم دولت برنامهاي که دارد را در باقي مانده عمر خودش دنبال ميکند و من بعيد ميدانم که در برنامهاش وقفه ايجاد کند يا حتي بتواند تغييري اصولي در اين روند ايجاد کند.
يعني سياست خارجي آن اندازه براي اين نمايندگان مهم است که بيخيال سياست داخلي و آنچه شدهاند که در کشور رخ ميدهد؟
معمولا سياست داخلي کشور به دست وزارت کشور، استانداريها و فرمانداريها است اما چون تريبون در اختيار نمايندگان مجلس قرار دارد، ميتوانند با تذکرات، سوال و پيگيريها، مسير را تا حدودي در جهت خاص نمايندگان پيش ببرد.
مثلا چه کنند؟
مثلا تغييراتي در استانداريها يا فرمانداريها ايجاد کند.
همانطور که در ابتدا اشاره شد، شرکت در انتخابات مجلس حداقلي بود . اکنون سوال اين است که مجلس يازدهم نماينده کدام قشر از جامعه است؟
مجلس يازدهم مدعي تفکر طبقه متوسط جامعه است. مثل قشري که در انقلاب نقش داشتند، نظير بسيج، سپاه، خانواده شهدا و نيروهاي ارزشي و ولايي. مجلس يازدهم با شعار اصولگرايي و انقلابي روي کار آمده است. در نتيجه انتظار مردم از اين مجلس انجام کار و ارائه طرحها و پيشنهادات رهگشا و حلال مشکلات اقتصادي و معيشتي است. در کنار پيشنهادات و راهحلها، اين روحيات خوب است اما اينکه تنها اين جنبهها مدنظر قرار گرفته شود و از نظر کارآمدي و کارآيي و تلاش براي مطالبات مردم اقدامي صورت نگيرد، مورد مثبتي نيست و در درازمدت، مردم از مجلس روي گردان ميشوند و آن اميدي که به مجلس يازدهم بسته بودند، ضعيف ميشود، لذا مجلس يازدهم بايد گامهايي در راستاي حل مشکلات بردارد. اساس کار بر اين است که کارها شعاري نباشند، به عبارت ديگر مجلس يازدهم بايد از اين وضعيت شعاري گريزان باشد و سرنوشت تلخ مجلس دهم هميشه پيش روي آن باشد که گرفتار، سرنوشتي مشابه سرنوشت مجلس دهم، نشود.
اگر بر فرض مثال، احمدينژاد کانديد رياست جمهوري بشود، راي خواهد آورد؟
اول بايد ديد که اصلا احمدينژاد تاييد صلاحيت ميشود يا خير و بعد گفت که چقدر راي ميآورد. بهنظر من، احمدينژاد با توجه به عملکرد، موضعگيريها و روندي که پيش از اين طي کرده است، مورد تاييد شوراي نگهبان قرار نخواهد گرفت. الان بحث صلاحيت ايشان مطرح است که اگر تاييد بشود، ممکن است با روشهاي پيشين خود که اغلب هم مطرح ميشود، مثل روشهاي پوپوليستي، عوامفريبانه و شعارهايي که باب ميل توده جامعه باشد، دوباره به ميدان بيايد و زمينه به دست آوردن راي را براي خود فراهم کند. در هر صورت من به تاييد صلاحيت ايشان خيلي خوشبين نيستم.
از همين الان هم کارهاي عوامفريبانه و پوپوليستياش را شروع کرده است. مثل همين گفتوگوي اخيرش...
بله. حرفها و کارهايي را شروع کرده که اساسا با ساختار کلي نظام منطبق و سازگار نيست. درست است، او به کارهاي پوپوليستي و عوامفريبانه علاقه دارد اما بايد فکر جاهاي ديگرش را هم بکند. بايد به فکر گرفتن تاييد صلاحيت از سوي شوراي نگهبان هم باشد. اول از اين قضيه اطمينان پيدا بکند، بعد به اين کارها و شعارهاي پوپوليستي دست بزند.
آقاي طايي گفتند که «هيچ يک از طيفهاي مختلف اصولگرايي از احمدينژاد حمايت نميکنند و تنها اصلاحطلبان و جريانهاي خارج از کشور مترصد آوردن او به انتخابات رياستجمهوري سال1400 هستند.» نظر شما در اين مورد چيست؟
بالاخره احمدينژاد دنبال اين است که با کارهايي پوپوليستي بتواند مطرح شود، نظر گروههاي مختلف را جلب کرده و راي جمع کند. اما همانطور که قبلا گفتم، اينکه آقاي احمدينژاد بتواند مشکلش را با شوراي نگهبان حل کند، جاي ترديد جدي دارد و من شک دارم که او بتواند تاييد شوراي نگهبان را براي انتخابات آينده کسب کند. البته نيروهاي اصلاحطلب، نه اينکه احمدينژاد را نيروي خوبي بدانند، بلکه براي بر هم زدن فضاي سياسي اصولگرايي و ايجاد اختلاف در جبهه اصولگرايي، دست به هر کاري که بتوانند، ميزنند. از جمله ميتوان به تحريک احمدينژاد براي انجام اين گونه اقدامات اشاره کرد. اما من همچنان در اين که آيا احمدينژاد با توجه به عملکرد خاص سابقش، چه دو سال آخر رياست جمهورياش و چه بعد از آن و حمايتهاي بيچون و چرا از بقايي و مشايي و تفکرات اين گونه افراد، بعيد ميدانم که مورد تاييد شوراينگهبان قرار بگيرد. لذا اين گونه تلاشها، بيحاصل است. حالا اين تلاشها ميخواهد از طرف خود احمدينژاد باشد يا اصلاحطلبان و يا هر جريان ديگري که ميخواهد او را بر سر کار بياورد.
يعني شما ميگوييد که اصلاحطلبان بهدنبال سنگاندازي جلوي پاي اصولگرايان هستند؟
والا غيراز اين، اصلا توجيهي وجود ندارد که او را براي ورود به انتخابات 1400 آماده و از وي حمايت کنند. هر چند که مواضع او و عملکرد گذشتهاش را ميدانند.
الان براي قضاوت عملکرد مجلس يازدهم زود است. زيرا زمان زيادي از شکلگيري مجلس نگذشته است. بايد منتظر جهتگيريهاي آينده مجلس باشيم. البته برخي تندرويها ممکن است به عملکرد کلي مجلس آسيب بزند مثل همين عدم کفايت رياست جمهوري و بعضي موضوعگيريهاي پوپوليستي که برخي از نمايندگان مجلس يازدهم داشتند. بايد نسبت به کليت مجلس و جهتگيريهاي اساسي براي رفع مشکلات مردم در جامعه مثل اشتغال، اقتصاد و مسائل بينالملل و سياست خارجه داشته باشند و بايد به آنها فرصت بيشتري بدهيم که بتوانيم قضاوت درستي داشته باشيم.
به هر حال برخي اصولگرايان که اکنون در مجلس حضور دارند پيش از ورود به پارلمان مواضعي داشتند که نشانگر اختلاف شديد آنها با دولت بود. به غير از اين طيف، گروهي ديگر از نمايندگان مجلس يازدهم را اصولگرايان ميانهرو تشکيل ميدهند . شما هم از اين طيف اصوگرايان ميانهرو در مجلس بوديد. اکنون وظيفه اصولگرايان شاخص در قبال مجلس کنوني چيست؟
وظيفه آنان درک شرايط داخلي کشور، مشکلات اقتصادي، شرايط کرونايي و شرايط بينالمللي کشور است. اين ميتواند مقداري جهتگيريها را معتدل کند و با عقلانيت بيشتري در مورد مسائل کشور جهتگيري کند. نبايد به خيال اين باشيم که در يک روز يا يک ماه مشکلات عديده کشور حل شود. اين قضيه نه عقلاني است و نه عملي. فقط ميتواند شعاري عوامفريبانه باشد که عملي هم نيست. لذا بايد با عقلانيت بيشتر و درک شرايط موجود، شرايط را تنظيم کرده و با ارائه طرحهاي عملياتي و منطقي، به سمت حل برخي از مشکلات جامعه بروند. نمايندگان اصولگرا بايد از اين فرصت يکساله باقي مانده عمر دولت استفاده کنند و در يک تعامل مثبت، بايد هم با دولت در مسير تعامل مثبت براي حل مشکلات کشور گام بردارند و هم مجلس نظارت کافي بر عملکرد دولت داشته باشد. عملکرد مجلس بايد بهنحوي باشد که ما حداقل از اين يک سال عبور کنيم. همگان و بهويژه دلسوزان کشور به خوبي ميدانند که شرايط در زمان فعلي، اجازه به هم ريخته شدن سيستم کنوني در بخشهاي مختلف بهويژه دولت را نميدهد بلکه نياز است که در موقعيتي منسجمتر، همراه با وحدت، کارها پيش برود تا بتوانيم از اين شرايط سختي که با آن مواجه هستيم، عبور کنيم.
برخي معتقدند اصولگرايان درصدد آن هستند که پس از پيروزي در انتخابات مجلس يازدهم براي جلوس بر کرسي رياست جمهوري سيزدهم بايد برنامهريزي شود. مشارکت در انتخابات مجلس حداقلي بود. با توجه به اين شرايط تصور ميکنيد عملکرد مجلس يازدهم در جهت توفيق اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري 1400 است؟
صحيح است.آنها قطعا اگر اين نگاه را دنبال کنند بايد با عقلانيت و منطق جلو بروند، اميدواري را با جهتگيريهاي مثبت جلو ببرند و فرصتسوزي که نه، بلکه فرصتسازي کنند. اگر چنين رفتار کنند پاسخ به سوال شما مثبت است. نمايندگان مجلس نبايد بگويند که اين مشکلات کشور ظرف چند ماه حل خواهد شد، چراکه تحقق اين ادعا غيرممکن و طرح آن غيرمنطقي است. جهتگيريهاي مثبت بايد به اين ترتيب باشد که مردم احساس کنند مجلس در حال تلاش براي حل مشکلات است. اين روش سبب خواهد شد که اميدواري را در جامعه افزايش پيدا کند و بهدنبال آن، مشارکت مردم هم به همين منوال براي حضور در پاي صندوقهاي راي در انتخابات 1400 افزايش پيدا ميکند. اين مسير و توجه نمايندگان به وظيفه اصلي خودشان و پرهيز از شعارهاي تبليغاتي ميتواند به جريان اصولگرايي در انتخابات آينده کمک بکند.
اشاره به حضور مردم در پاي صندوقهاي راي کرديد. در انتخابات مجلس يازدهم بهدليل عدم حضور کانديداهاي جريان اصلاحات شاهد مشارکت حداقلي مردم بوديم که در طول تاريخ انتخابات مجلس سابقه نداشته است. عدم استقبال پرشور از انتخابات مجلس يازدهم اين خطر را ايجاد کرد که مبادا مشارکت در انتخابات رياست جمهوري 1400 هم اينگونه باشد. بهنظر شما در انتخابات رياست جمهوري 1400 مردم به همان شور سابق پاي صندوقهاي راي ميآيند؟
در پاسخ به سوال قبلي اشاره کردم که اگر اصولگرايان بخواهند در انتخابات رياست جمهوري 1400 موفق شوند و مردم را پاي صندوقهاي راي بياورند، بايد اقدامات اميدبخش و اميدوارکننده در جامعه انجام بدهند و از اين حرکتهاي شعاري و عوامفريبانه جلوگيري شود. اصل، وحدت در جامعه باشد و بايد از تشکيل گروههاي متخاصم و شکلگيري درگيري با جناح متقابل پرهيز بشود تا ارامش حاصل شود، بنابراين در وهله نخست بايد اقدامات اميدبخشي در جامعه انجام بگيرد تا مردم بدانند رايي که در انتخابات مجلس به صندوق انداختند، بيثمر نبوده است و از راي دادن پشيمان نشوند. اگر اين مولفه محقق شود، مردم براي انتخالبات رياست جمهوري 1400 به پاي صندوقهاي راي ميآيند و آن موقع است که ميتوانيم بگوييم عملکرد جريان اصولگرايي در مجلس يازدهم موفق و مثمرثمر بوده است.
رفتار نادرستي که با وزير خارجه در مجلس شد نشان داد برخي نمايندگان با تعامل و همکاري با دولت بيگانه هستند و به نوعي تريبون مجلس را براي انتقام از دولت فرض کردهاند. از سوي ديگر اين نمايندگان ادعاي ارزشيبودن هم دارند . چه تناسبي ميان ارزشيبودن و پرخاش به دولت و وزرا وجود دارد؟
تعداد زيادي از نمايندگاني که در اين دوره وارد مجلس شدند، نمايندگان جديدي هستند که طبيعتا سابقه حضور در مجلس را نداشتهاند. برخي از اين نمايندگان جديد نيروهايي در قسمتهاي فرمانداري و بخشداري يا سپاه، آموزش و نهادهاي ديگر بودند که شباهتي با عملکرد مجلس ندارد. اين نمايندگان در هر صورت با چهرهاي انقلابي و با ديدگاههاي انقلابي وارد مجلس شدند و طبيعي است که روحيه و مواضع تندتري به مسائل جاري کشور داشته باشند. مقام معظم رهبري در ديدار ويدئويي اخيرشان با نمايندگان مجلس، ضمن تقدير از روحيه انقلابي مجلس، توصيه کردند که احساسي عمل نشود و مسائل با تفکر و تدبر پيگيري شود. مجلس بايد به مشکلات اشتغال و معيشت مردم بپردازد. تاکيد مقام معظم رهبري هم بر اين بود که ضمن صيانت و حفاظت از حرمت افراد، با پرخاش و تندي با ديگر مسئولان برخورد نشود، هرچند که با آنها اختلاف عقيده داشته باشند. استفاده از تعابير نادرست در شأن مجلس نيست. برخوردي که با وزير امور خارجه صورت گرفت، برخورد مناسبي نبود. من نميخواهم عملکرد وزارت خارجه را تاييد کنم ولي برخوردها هم بسيار تند بود و افرادي هم که از بيرون ناظر بر اين برخوردها بودند، چنين برداشت کردند که نوعي ضديت وجود دارد و تقابل ميان نمايندگان را به همراه داشت. بيگانهها هم ميتوانند از اين قبيل رفتارها استفاده نابجا کنند. براي همين هم مقام معظم رهبري در ديدارشان به اين نکته اشاره فرمودند. اميدوار هستيم که مجلس بتواند در اين مدت باقيمانده از عمر دولت دوازدهم استفاده کند بهنحوي که نقصها و اشتباهات را متذکر شود و آنها را در مسير کار و تلاش قرار دهد. همچنين با ارائه طرحهاي مناسب و برنامههاي مناسب، بتواند فضاي آينده کشور را آماده عبور از مشکلات و پيشرفت کند.
ظاهرا بخشي از نمايندگان مجلس يازدهم تمرکز خود را معطوف به بررسي عملکرد وزارت خارجه کردهاند و انتقاداتشان در اين حوزه پررنگ است. پيشبيني ميکنيد با توجه به اين شرايط سياست خارجه در اين مجلس به چه سمت و سويي برود؟
مراقبت اين مجلس نسبت به مسائل سياست خارجه از مجلس گذشته به مراتب تندتر خواهد بود.
*درست است اما دليلش چيست؟
دليلش به مواضع کميسيون امنيت ملي مجلس برميگردد زيرا در اين مقطع حساسيت بيشتري به مسائل سياست خارجه وجود دارد. من فکر ميکنم دولت برنامهاي که دارد را در باقي مانده عمر خودش دنبال ميکند و من بعيد ميدانم که در برنامهاش وقفه ايجاد کند يا حتي بتواند تغييري اصولي در اين روند ايجاد کند.
يعني سياست خارجي آن اندازه براي اين نمايندگان مهم است که بيخيال سياست داخلي و آنچه شدهاند که در کشور رخ ميدهد؟
معمولا سياست داخلي کشور به دست وزارت کشور، استانداريها و فرمانداريها است اما چون تريبون در اختيار نمايندگان مجلس قرار دارد، ميتوانند با تذکرات، سوال و پيگيريها، مسير را تا حدودي در جهت خاص نمايندگان پيش ببرد.
مثلا چه کنند؟
مثلا تغييراتي در استانداريها يا فرمانداريها ايجاد کند.
همانطور که در ابتدا اشاره شد، شرکت در انتخابات مجلس حداقلي بود . اکنون سوال اين است که مجلس يازدهم نماينده کدام قشر از جامعه است؟
مجلس يازدهم مدعي تفکر طبقه متوسط جامعه است. مثل قشري که در انقلاب نقش داشتند، نظير بسيج، سپاه، خانواده شهدا و نيروهاي ارزشي و ولايي. مجلس يازدهم با شعار اصولگرايي و انقلابي روي کار آمده است. در نتيجه انتظار مردم از اين مجلس انجام کار و ارائه طرحها و پيشنهادات رهگشا و حلال مشکلات اقتصادي و معيشتي است. در کنار پيشنهادات و راهحلها، اين روحيات خوب است اما اينکه تنها اين جنبهها مدنظر قرار گرفته شود و از نظر کارآمدي و کارآيي و تلاش براي مطالبات مردم اقدامي صورت نگيرد، مورد مثبتي نيست و در درازمدت، مردم از مجلس روي گردان ميشوند و آن اميدي که به مجلس يازدهم بسته بودند، ضعيف ميشود، لذا مجلس يازدهم بايد گامهايي در راستاي حل مشکلات بردارد. اساس کار بر اين است که کارها شعاري نباشند، به عبارت ديگر مجلس يازدهم بايد از اين وضعيت شعاري گريزان باشد و سرنوشت تلخ مجلس دهم هميشه پيش روي آن باشد که گرفتار، سرنوشتي مشابه سرنوشت مجلس دهم، نشود.
اگر بر فرض مثال، احمدينژاد کانديد رياست جمهوري بشود، راي خواهد آورد؟
اول بايد ديد که اصلا احمدينژاد تاييد صلاحيت ميشود يا خير و بعد گفت که چقدر راي ميآورد. بهنظر من، احمدينژاد با توجه به عملکرد، موضعگيريها و روندي که پيش از اين طي کرده است، مورد تاييد شوراي نگهبان قرار نخواهد گرفت. الان بحث صلاحيت ايشان مطرح است که اگر تاييد بشود، ممکن است با روشهاي پيشين خود که اغلب هم مطرح ميشود، مثل روشهاي پوپوليستي، عوامفريبانه و شعارهايي که باب ميل توده جامعه باشد، دوباره به ميدان بيايد و زمينه به دست آوردن راي را براي خود فراهم کند. در هر صورت من به تاييد صلاحيت ايشان خيلي خوشبين نيستم.
از همين الان هم کارهاي عوامفريبانه و پوپوليستياش را شروع کرده است. مثل همين گفتوگوي اخيرش...
بله. حرفها و کارهايي را شروع کرده که اساسا با ساختار کلي نظام منطبق و سازگار نيست. درست است، او به کارهاي پوپوليستي و عوامفريبانه علاقه دارد اما بايد فکر جاهاي ديگرش را هم بکند. بايد به فکر گرفتن تاييد صلاحيت از سوي شوراي نگهبان هم باشد. اول از اين قضيه اطمينان پيدا بکند، بعد به اين کارها و شعارهاي پوپوليستي دست بزند.
آقاي طايي گفتند که «هيچ يک از طيفهاي مختلف اصولگرايي از احمدينژاد حمايت نميکنند و تنها اصلاحطلبان و جريانهاي خارج از کشور مترصد آوردن او به انتخابات رياستجمهوري سال1400 هستند.» نظر شما در اين مورد چيست؟
بالاخره احمدينژاد دنبال اين است که با کارهايي پوپوليستي بتواند مطرح شود، نظر گروههاي مختلف را جلب کرده و راي جمع کند. اما همانطور که قبلا گفتم، اينکه آقاي احمدينژاد بتواند مشکلش را با شوراي نگهبان حل کند، جاي ترديد جدي دارد و من شک دارم که او بتواند تاييد شوراي نگهبان را براي انتخابات آينده کسب کند. البته نيروهاي اصلاحطلب، نه اينکه احمدينژاد را نيروي خوبي بدانند، بلکه براي بر هم زدن فضاي سياسي اصولگرايي و ايجاد اختلاف در جبهه اصولگرايي، دست به هر کاري که بتوانند، ميزنند. از جمله ميتوان به تحريک احمدينژاد براي انجام اين گونه اقدامات اشاره کرد. اما من همچنان در اين که آيا احمدينژاد با توجه به عملکرد خاص سابقش، چه دو سال آخر رياست جمهورياش و چه بعد از آن و حمايتهاي بيچون و چرا از بقايي و مشايي و تفکرات اين گونه افراد، بعيد ميدانم که مورد تاييد شوراينگهبان قرار بگيرد. لذا اين گونه تلاشها، بيحاصل است. حالا اين تلاشها ميخواهد از طرف خود احمدينژاد باشد يا اصلاحطلبان و يا هر جريان ديگري که ميخواهد او را بر سر کار بياورد.
يعني شما ميگوييد که اصلاحطلبان بهدنبال سنگاندازي جلوي پاي اصولگرايان هستند؟
والا غيراز اين، اصلا توجيهي وجود ندارد که او را براي ورود به انتخابات 1400 آماده و از وي حمايت کنند. هر چند که مواضع او و عملکرد گذشتهاش را ميدانند.
به زاکانی بگین خودش یکی را پیدا کنه بزاره رئیس جمهور حالا میخواد احمدی نژاد میخواد بیاد یا غضنفر!!!