تاریخ انتشار
جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۰۱
کد مطلب : ۴۶۱۶۶۲
گفتوگوی کبنانیوز با دکتر جهانبین در خصوص وضعیت سدهای استان کهگیلویه و بویراحمد؛
همه استانداران و نمایندگان ادوار و مسئولان منابع آب دو دهه اخیر استان کهگیلویه و بویراحمد مسئول و سهیم در پاسخگویی هستند/ نمایندگان استان در تراز ملی ظاهر شوند/کارنامه سی ساله مرکز پژوهشهای مجلس قابل دفاع نیست/ باید علمی و قانونی پیش رفت / کم توجهی شبکه دنا به فریاد دلسوزان زیست محیطی و مدافع حقوق مردم/ تقبیح وادادگی و ضرورت همبستگی و هم افزایی نمایندگان برای دفاع از حقوق استان
۲
کبنا ؛بخش اول - این روزها با انتشار گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در خصوص سد آبریز و مفاد آن که این سد را مخرب و دارای آثار منفی زیست محیطی به خصوص در حوزه پایین دست آن، در استان خوزستان دانسته، یک بار دیگر باعث شد که مسأله سدسازیهای واقع در استان و اینکه در چند سال اخیر فعالان زیست محیطی استان در این خصوص تلاشهایی داشتهاند و حتی در پارهای مواقع تجمعاتی رخ داده ولی به نتیجهای نرسیده و همچنان این اعتراضات ادامه دارد. این فضا و گفتگوهای عادی در این مورد همه جا وجود دارد. در نشست دوستانه و عادی جهت تازه کردن دیدارها، نشستی با دکتر عبادالله جهان بین حقوقدان، پژوهشگر و معلم دانشگاه در دفتر کبنا پیش آمد که به صورت اتفاقی (و بدون قصد قبلی)، گفتگو و صحبتهایی در این خصوص انجام شد و اما از آنجایی که گفتگوی مفیدی بود، در انتها با کسب اجازه، تصمیم بر انتشار گوشههایی از آن گرفته شد که از نظر میگذرانیم.
جهان بین در این گفتوگو اظهار داشت که مسأله امروز سدهای استان، مسألهای چندوجهی؛ پیچیده و متکثر است و از ابعاد گوناگونی باید مورد توجه و بحث قرار گیرد. اینکه امروز سدی مثل خرسان ۳ و یا سد تنگ سرخ وارد فاز عملیات اجرایی شده و اقداماتی انجام شده، شاید به تصمیمات و اقداماتی قریب به یکی دو دهه قبل برگردد؛ مطالعات احداث یک سد و تصویب تأسیس آن مدت زمان قابل توجهی را در بر میگیرد. اینکه در دو سه سال اخیر ساخت سدهای خرسان و تنگ سرخ شروع شد، تا حدودی میتوان گفت که از نخستین جرقهاندیشه این سدها و دستورات و اقدامات مبنی بر آغاز طرح مطالعاتی این سدها که بعضا در بازههای زمانی چند ساله صورت میگیرد و سایر مراحل تصویب، تأمین اعتبار و... شاید به دو دهه قبل هم برگردد. یعنی سیر سدسازی زمان بر و طولانی مدت است و اینکه امروز ظهور مییابید و عملیات اجرایی آنها شروع شد، ممکن است ریشه در ده تا بیست سال گذشته داشته باشد.
وی ادامه داد: ریشه و سرچشمه این سدسازیهای محل بحث در استان کهگیلویه و بویراحمد به ادوار قبل بر میگردد و به فراخور در هر مرحلهای باید استانداران و نمایندگان ادوار و مسئولان منابع آب استان در یکی دو دهه اخیر هر کدام در مقطع زمانی مسئولیت خود (به تناسب اقداماتی که در خصوص این سدها انجام میشده) نسبت به این مسأله واکنش نشان میدادند و با بررسی ابعاد گوناگون، مزایا و مضرات آنها برای استان را تحلیل میکردند. احیانا اگر باعث تضییع حقوق مردم استان و اثر مخرب بر محیط زیست استان داشته را متذکر میشدند و برای احقاق حقوق استان از جمله حقابه و سایر موضوعات مرتبط تلاش میکردند و بیوقفه این تلاش و وظیفهشناسی تا زمان مسئولان فعلی ادامه مییافت و همچنان ادامه داشته باشد.
همچنین تأکید داشتند که اگر قرار بر مسئولیتشناسی و پاسخگویی باشد، همه استانداران و نمایندگان یکی دو دهه اخیر (با توجه به اولین جرقههای طرح موضوع و بحث مطالعاتی این سدها) تا به امروز در این باب مسئولیت دارند و میباید پاسخگو باشند. جامعه سهل انگاری را از هیچ مقام مسئولی در هیچ برهه زمانی نمیپذیرد و حتی اگر سالها گدشته باشد، سهم تقصیرات آنها مشخص میشود.
وی اشاره داشتند که ممانعت از این سدسازیها در استان باید از همان اوایل کار شروع میشد و اینکه بعد از سالها که همه کارهای مطالعاتی انجام شده و وارد فاز اجرایی شدهاند، سخت است و اینکه انتظار داشته باشیم استاندار و نمایندگان فعلی بتوانند به جد مانع آن شوند، کار دشواری است و بعید است که جایگاه حقوقی و ظرفیت و پتانسیل حقیقی این افراد بتواند مانع از ادامه عملیات اجرائی این سدها شود. به قول شاعر؛
سرچشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
البته وی همچنان بر تلاش استاندار و نمایندگان برای دفاع از حقوق استان تأکید داشت و یکی از راه حلهای حداقلی آن را امتیازگیری و افزایش حقابه استان و تلاش برای تحدید آسیبهای این سدها برای روستاها و مردم و زیست محیط استان میداند.
وی توجه داشت که در این میان نظرات گوناگونی هست که برخی این سدها را تضییع حقوق و نابودی محیط زیست استان میدانند و برخی هم نظر عکس دارند. و باور داشتند که ماهیت این مسأله در برنامههای کارشناسانه با حضور طرفین مورد بحث و بررسی قرار گیرد و برای مردم تبیین شوند و از نظرات فعالان زیست محیطی بهره برد تا بتوان برآیند شایستهای برای استان داشته باشد. قطعاً همه طرفین هر کس از منظری دلسوزانه به ابعاد آن توجه میکند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه رسالت روشنگری و آگاهی بخشی نهادهای مرتبط در استان کهگیلویه و بویراحمد مغفول مانده متذکر شد که چند سال است که دلسوزان زیست محیطی استان در خصوص بیمهای آینده این سدسازیها در استان فریاد میزنند و چندان توجهی نمیشود. باید حرف این دلسوزان را شنید. در این همه مدت شبکه دنا چند ساعت آنتن آزاد و شفاف (چه زنده و چه غیرزنده) به فعالان قوی و صاحبنظر (نه هر فعال زیست محیطی) برای گفتن و شنیدن نظراتشان و برای آگاهی بخشی مردم و داوری آنها اختصاص نداده است!
اصولاً بار آگاهی بخشی و روشنگری در این خصوص را رسانههای آزاد و مستقل استان و فضای مجازی به دوش کشیده و تریبونهای رسمی (شبکه دنا و مسئولان) چندان با مردم همراه نبودهاند.
وی در خصوص گزارش اخیر مرکز پژوهشها برای عدم احداث سد آبریز، گفتند که سد آبریز تنها سد استان است که به تمامه منابع و منافع آن به مردم استان بر میگردد که در خصوص آن وادادگی و عقب نشینی را مذموم دانستند و تأکید داشتند که اگر در خصوص سایر سدها وادادگی دیده میشود در این باره اصلاً قابل پذیرش نیست و این حق استان است که از منابع آبی خود استفاده کامل را ببرد. توجه به آثار احتمالی بر زیست محیط استان نیز باید مدنظر قرار گیرد و با لحاظ هزینه و فایده آن تلاش شود که با کمترین آٍثار سوء احداث شود.
وی گزارش مرکز پژوهشها را تلاش نمایندگان استان خوزستان برای تشویش ذهنی تصمیمگیران و اثر بر نهادهای بالادستی (کمیسیون انرژی و وزارت نیرو) در این باب دانستند تا با این گزارش که جنبه توصیهای و البته تأثیرگذار دارد، مانع از احداث این سد شوند.
وی ضمن اشاره به وظایف و اختیارات مرکز پژوهشها، ورود مرکز پژوهشها به برخی از مسائل استانی و منطقهای را به درخواست نمایندگان دانسته و یادآور شدند که این مرکز در باب مسائل مهم و اثرگذار در ترازهای منطقهای و ملی، رأسا ورود پیدا میکند و برای تنویر و آگاهی بخشی مجلس و دستگاهها و وزارتخانهها و به طور کلی نهادهای تصمیم گیر گزارشهایی تهیه مینماید.
وی این مرکز را نهادی تصمیم یار و تصمیم ساز میداند که گزارشهای آن میتواند برای نهادهای تصمیم گیر محل اثر باشد. همچنین با نگاهی تطبیقی به نقش این مراکز پژوهشی به عنواناندیشکدههای مشاور برای پارلمانها در دنیا، اشاره داشتند که کارنامه سی ساله مرکز پژوهشها قابل دفاع نیست؛ چه اینکه اگر بود وضعیت تقنینی و تصمیمی کشور اینگونه نبود و آسیبشناسی این نهاد را لازم دانستند و ارائه این گزارش را فرصتی برای نقد و آسیبشناسی آن دانسته و تصریح داشتند که در این فضا، نمایندگان استان میتوانند در تراز ملی ظاهر شده و این نهاد را نقد کرده و به گوشه رینگ برده تا گزارشهایی در خصوص آثار حقوقی و زیست محیطی سدهای خرسان ۳ و تنگ سرخ انتشار دهد و از طرفی گزارش خود درباره سد آّبریز را اصلاح نماید و حقوق انسانی و طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد را در این گزارشها احصاء نماید. یعنی هم بحث حقابه و میزان آن و هم بحث اثرات مخرب بر زیست محیط و تخریب روستاها و زیر آب رفتنها و آواره شدن مردم این روستاها و سایر مواردی که وجود دارند را تصریح کرده و محاسبه نمایند.
جهان بین ایراداتی بسیاری بر گزارش مرکز پژوهشها درباره سد آبریز، ذکر کرد و آن را گزارشی یک نفره خواند که تنها محقق آن، بدون حضور میدانی و مطالعات دقیق، صرفاً با توجه به دادههای آماری دسته چندم و نه چندان جامع که در دست داشته، تدوین کرده و همچنین منبع و منشأ آنها را محل بحث و چالش دانست، در حالیکه میطلبد این نوع گزارشها و بررسیها تیمی بوده و گروهی متشکل از تخصصهای گوناگون و مرتبط در تهیه آن نقش آفرینی میکردند. وی با لحاظ شناخت و سابقه فعالیت و همکاری خود با چنین مراکز پژوهشی، برخی از این گزارشها را کتابخانهای، تک نفره و به دور از عینیت و واقعیتِ ملموس پدیدهی مورد مطالعه دانست!
وی متذکر شد که با هیاهوی سیاسی کار به پیش نمیرود و باید از طرق علمی و مسیرهای قانونی کار را پیگیری کرد و در کنار آن از چانه زنی سیاسی بهره گرفت؛ هم از طریق استفاده از ظرفیتهای مرکز پژوهشها و تلاش برای گزارشهای مجزای سهگانه برای سدهای خرسان و تنگ سرخ و اصلاحی در مورد سد آبریز و هم ظرفیتهای پژوهشی و مطالعاتی درون استانی.
وی بیان داشت که علاوه بر گزارشهای مرکز پژوهشها، میتوان دستگاهی (همچون سازمان برنامه بودجه) را مامور کرد تا با رویکرد به آمایش سرزمینی، گزارشاتی تهیه کرده و با تکثیر و انتشار آنها بر نهادها و مقامهای تصمیم گیر مانند نمایندگان مجلس، در سطح کشور اثر گذاشت. حتی این گزارشات میتواند بر گزارشهای مرکز پژوهشها که از دوردست تهیه شدهاند و حضوری در محل این سدها نداشتهاند، اثرگذار باشد.
از سوی فعالان زیست محیطی، یکی از تهدیدهای سد تنگ سرخ، کم آب شدن رودخانه بشار و احتمال خشک شدن بستر آن ذکر شده که در این مسأله اگر توجه داشته باشید در سفر چند روزه که اخیراً به محل احداث سد تنگ سرخ داشتیم و در عکسهای گرفته شده مشاهده میشود که چه حجمی از آب رودخانه بشار برداشته شده و پشت این سد قرار میگیرد! قطعاً دستگاههای مربوطه آزادسازی به موقع آب و... را مطرح میکنند که سؤال پیش میآید مگر این امر در باب سد آبریز قابل بسط نیست!؟
نکات خوبی برای تهیه این گزارشات و دفاع نمایندگان و نقد گزارش مرکز پژوهشها وجود دارد که لازم است از زبان نمایندگان تصریح شود؛ از جمله اینکه بر اساس آمارهای رسمی سازمان هواشناسی، میزان بارش سال جاری در منطقه آبگیری سد آبریز، رکوردار میزان بارش استان و بلکه کشور بوده است و قطعاً این مسأله بر آزادسازی آب سد برای پایین دست تأثیر خواهد داشت و نباید تهدیدی محسوب شود.
وی با ذکر داستانی از مرد روستایی، تله موش و بیتوجهی مرغ و گوسفند و گاو، به مسأله تله و تهدید جان موش اشاره کرد که این حیوانات به مشکل موش توجهی نداشتند و نهایتاً تله موش به جای موش، مار را گرفت و زن خانه که در تاریکی به گمان خود موش در تله را بیرون بیندازد، توسط مار نیشزده شد و سرانجام مرغ را برای سوپ زن بیمار و گوسفند را برای مهمانان بیمار و دست آخر که زن فوت کرد، گاو را برای مراسم ترحیم وی کشتند، اشاره و توصیه داشت که در خصوص مسائل هر شهرستان نباید بقیه نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد بیتفاوت باشند و مثلاً مشکل سد تنگ سرخ فقط مسأله بویراحمد دیده شود و یا سد آبریز مسأله کهگیلویه تصور شود و مسأله نفت گچساران صرفاً از آن شهرستان دیده شود و باید همگی به سمت هم افزایی و همبستگی حرکت کنند تا بتوانند از منابع و حقوق استان به خوبی دفاع کنند؛ همچنان که با توجه به گزارش مرکز پژوهشها که یکی از خطرهای احتمالی سد آبریز را کانون گرد و غبار در خوزستان دانسته، ممکن است هر ۱۴ نماینده خوزستان و سایر ظرفیتهای انسانی آن استان پشت این مسأله قرار بگیرند.
جهان بین در این گفتوگو اظهار داشت که مسأله امروز سدهای استان، مسألهای چندوجهی؛ پیچیده و متکثر است و از ابعاد گوناگونی باید مورد توجه و بحث قرار گیرد. اینکه امروز سدی مثل خرسان ۳ و یا سد تنگ سرخ وارد فاز عملیات اجرایی شده و اقداماتی انجام شده، شاید به تصمیمات و اقداماتی قریب به یکی دو دهه قبل برگردد؛ مطالعات احداث یک سد و تصویب تأسیس آن مدت زمان قابل توجهی را در بر میگیرد. اینکه در دو سه سال اخیر ساخت سدهای خرسان و تنگ سرخ شروع شد، تا حدودی میتوان گفت که از نخستین جرقهاندیشه این سدها و دستورات و اقدامات مبنی بر آغاز طرح مطالعاتی این سدها که بعضا در بازههای زمانی چند ساله صورت میگیرد و سایر مراحل تصویب، تأمین اعتبار و... شاید به دو دهه قبل هم برگردد. یعنی سیر سدسازی زمان بر و طولانی مدت است و اینکه امروز ظهور مییابید و عملیات اجرایی آنها شروع شد، ممکن است ریشه در ده تا بیست سال گذشته داشته باشد.
وی ادامه داد: ریشه و سرچشمه این سدسازیهای محل بحث در استان کهگیلویه و بویراحمد به ادوار قبل بر میگردد و به فراخور در هر مرحلهای باید استانداران و نمایندگان ادوار و مسئولان منابع آب استان در یکی دو دهه اخیر هر کدام در مقطع زمانی مسئولیت خود (به تناسب اقداماتی که در خصوص این سدها انجام میشده) نسبت به این مسأله واکنش نشان میدادند و با بررسی ابعاد گوناگون، مزایا و مضرات آنها برای استان را تحلیل میکردند. احیانا اگر باعث تضییع حقوق مردم استان و اثر مخرب بر محیط زیست استان داشته را متذکر میشدند و برای احقاق حقوق استان از جمله حقابه و سایر موضوعات مرتبط تلاش میکردند و بیوقفه این تلاش و وظیفهشناسی تا زمان مسئولان فعلی ادامه مییافت و همچنان ادامه داشته باشد.
همچنین تأکید داشتند که اگر قرار بر مسئولیتشناسی و پاسخگویی باشد، همه استانداران و نمایندگان یکی دو دهه اخیر (با توجه به اولین جرقههای طرح موضوع و بحث مطالعاتی این سدها) تا به امروز در این باب مسئولیت دارند و میباید پاسخگو باشند. جامعه سهل انگاری را از هیچ مقام مسئولی در هیچ برهه زمانی نمیپذیرد و حتی اگر سالها گدشته باشد، سهم تقصیرات آنها مشخص میشود.
وی اشاره داشتند که ممانعت از این سدسازیها در استان باید از همان اوایل کار شروع میشد و اینکه بعد از سالها که همه کارهای مطالعاتی انجام شده و وارد فاز اجرایی شدهاند، سخت است و اینکه انتظار داشته باشیم استاندار و نمایندگان فعلی بتوانند به جد مانع آن شوند، کار دشواری است و بعید است که جایگاه حقوقی و ظرفیت و پتانسیل حقیقی این افراد بتواند مانع از ادامه عملیات اجرائی این سدها شود. به قول شاعر؛
سرچشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
البته وی همچنان بر تلاش استاندار و نمایندگان برای دفاع از حقوق استان تأکید داشت و یکی از راه حلهای حداقلی آن را امتیازگیری و افزایش حقابه استان و تلاش برای تحدید آسیبهای این سدها برای روستاها و مردم و زیست محیط استان میداند.
وی توجه داشت که در این میان نظرات گوناگونی هست که برخی این سدها را تضییع حقوق و نابودی محیط زیست استان میدانند و برخی هم نظر عکس دارند. و باور داشتند که ماهیت این مسأله در برنامههای کارشناسانه با حضور طرفین مورد بحث و بررسی قرار گیرد و برای مردم تبیین شوند و از نظرات فعالان زیست محیطی بهره برد تا بتوان برآیند شایستهای برای استان داشته باشد. قطعاً همه طرفین هر کس از منظری دلسوزانه به ابعاد آن توجه میکند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه رسالت روشنگری و آگاهی بخشی نهادهای مرتبط در استان کهگیلویه و بویراحمد مغفول مانده متذکر شد که چند سال است که دلسوزان زیست محیطی استان در خصوص بیمهای آینده این سدسازیها در استان فریاد میزنند و چندان توجهی نمیشود. باید حرف این دلسوزان را شنید. در این همه مدت شبکه دنا چند ساعت آنتن آزاد و شفاف (چه زنده و چه غیرزنده) به فعالان قوی و صاحبنظر (نه هر فعال زیست محیطی) برای گفتن و شنیدن نظراتشان و برای آگاهی بخشی مردم و داوری آنها اختصاص نداده است!
اصولاً بار آگاهی بخشی و روشنگری در این خصوص را رسانههای آزاد و مستقل استان و فضای مجازی به دوش کشیده و تریبونهای رسمی (شبکه دنا و مسئولان) چندان با مردم همراه نبودهاند.
وی در خصوص گزارش اخیر مرکز پژوهشها برای عدم احداث سد آبریز، گفتند که سد آبریز تنها سد استان است که به تمامه منابع و منافع آن به مردم استان بر میگردد که در خصوص آن وادادگی و عقب نشینی را مذموم دانستند و تأکید داشتند که اگر در خصوص سایر سدها وادادگی دیده میشود در این باره اصلاً قابل پذیرش نیست و این حق استان است که از منابع آبی خود استفاده کامل را ببرد. توجه به آثار احتمالی بر زیست محیط استان نیز باید مدنظر قرار گیرد و با لحاظ هزینه و فایده آن تلاش شود که با کمترین آٍثار سوء احداث شود.
وی گزارش مرکز پژوهشها را تلاش نمایندگان استان خوزستان برای تشویش ذهنی تصمیمگیران و اثر بر نهادهای بالادستی (کمیسیون انرژی و وزارت نیرو) در این باب دانستند تا با این گزارش که جنبه توصیهای و البته تأثیرگذار دارد، مانع از احداث این سد شوند.
وی ضمن اشاره به وظایف و اختیارات مرکز پژوهشها، ورود مرکز پژوهشها به برخی از مسائل استانی و منطقهای را به درخواست نمایندگان دانسته و یادآور شدند که این مرکز در باب مسائل مهم و اثرگذار در ترازهای منطقهای و ملی، رأسا ورود پیدا میکند و برای تنویر و آگاهی بخشی مجلس و دستگاهها و وزارتخانهها و به طور کلی نهادهای تصمیم گیر گزارشهایی تهیه مینماید.
وی این مرکز را نهادی تصمیم یار و تصمیم ساز میداند که گزارشهای آن میتواند برای نهادهای تصمیم گیر محل اثر باشد. همچنین با نگاهی تطبیقی به نقش این مراکز پژوهشی به عنواناندیشکدههای مشاور برای پارلمانها در دنیا، اشاره داشتند که کارنامه سی ساله مرکز پژوهشها قابل دفاع نیست؛ چه اینکه اگر بود وضعیت تقنینی و تصمیمی کشور اینگونه نبود و آسیبشناسی این نهاد را لازم دانستند و ارائه این گزارش را فرصتی برای نقد و آسیبشناسی آن دانسته و تصریح داشتند که در این فضا، نمایندگان استان میتوانند در تراز ملی ظاهر شده و این نهاد را نقد کرده و به گوشه رینگ برده تا گزارشهایی در خصوص آثار حقوقی و زیست محیطی سدهای خرسان ۳ و تنگ سرخ انتشار دهد و از طرفی گزارش خود درباره سد آّبریز را اصلاح نماید و حقوق انسانی و طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد را در این گزارشها احصاء نماید. یعنی هم بحث حقابه و میزان آن و هم بحث اثرات مخرب بر زیست محیط و تخریب روستاها و زیر آب رفتنها و آواره شدن مردم این روستاها و سایر مواردی که وجود دارند را تصریح کرده و محاسبه نمایند.
جهان بین ایراداتی بسیاری بر گزارش مرکز پژوهشها درباره سد آبریز، ذکر کرد و آن را گزارشی یک نفره خواند که تنها محقق آن، بدون حضور میدانی و مطالعات دقیق، صرفاً با توجه به دادههای آماری دسته چندم و نه چندان جامع که در دست داشته، تدوین کرده و همچنین منبع و منشأ آنها را محل بحث و چالش دانست، در حالیکه میطلبد این نوع گزارشها و بررسیها تیمی بوده و گروهی متشکل از تخصصهای گوناگون و مرتبط در تهیه آن نقش آفرینی میکردند. وی با لحاظ شناخت و سابقه فعالیت و همکاری خود با چنین مراکز پژوهشی، برخی از این گزارشها را کتابخانهای، تک نفره و به دور از عینیت و واقعیتِ ملموس پدیدهی مورد مطالعه دانست!
وی متذکر شد که با هیاهوی سیاسی کار به پیش نمیرود و باید از طرق علمی و مسیرهای قانونی کار را پیگیری کرد و در کنار آن از چانه زنی سیاسی بهره گرفت؛ هم از طریق استفاده از ظرفیتهای مرکز پژوهشها و تلاش برای گزارشهای مجزای سهگانه برای سدهای خرسان و تنگ سرخ و اصلاحی در مورد سد آبریز و هم ظرفیتهای پژوهشی و مطالعاتی درون استانی.
وی بیان داشت که علاوه بر گزارشهای مرکز پژوهشها، میتوان دستگاهی (همچون سازمان برنامه بودجه) را مامور کرد تا با رویکرد به آمایش سرزمینی، گزارشاتی تهیه کرده و با تکثیر و انتشار آنها بر نهادها و مقامهای تصمیم گیر مانند نمایندگان مجلس، در سطح کشور اثر گذاشت. حتی این گزارشات میتواند بر گزارشهای مرکز پژوهشها که از دوردست تهیه شدهاند و حضوری در محل این سدها نداشتهاند، اثرگذار باشد.
از سوی فعالان زیست محیطی، یکی از تهدیدهای سد تنگ سرخ، کم آب شدن رودخانه بشار و احتمال خشک شدن بستر آن ذکر شده که در این مسأله اگر توجه داشته باشید در سفر چند روزه که اخیراً به محل احداث سد تنگ سرخ داشتیم و در عکسهای گرفته شده مشاهده میشود که چه حجمی از آب رودخانه بشار برداشته شده و پشت این سد قرار میگیرد! قطعاً دستگاههای مربوطه آزادسازی به موقع آب و... را مطرح میکنند که سؤال پیش میآید مگر این امر در باب سد آبریز قابل بسط نیست!؟
نکات خوبی برای تهیه این گزارشات و دفاع نمایندگان و نقد گزارش مرکز پژوهشها وجود دارد که لازم است از زبان نمایندگان تصریح شود؛ از جمله اینکه بر اساس آمارهای رسمی سازمان هواشناسی، میزان بارش سال جاری در منطقه آبگیری سد آبریز، رکوردار میزان بارش استان و بلکه کشور بوده است و قطعاً این مسأله بر آزادسازی آب سد برای پایین دست تأثیر خواهد داشت و نباید تهدیدی محسوب شود.
وی با ذکر داستانی از مرد روستایی، تله موش و بیتوجهی مرغ و گوسفند و گاو، به مسأله تله و تهدید جان موش اشاره کرد که این حیوانات به مشکل موش توجهی نداشتند و نهایتاً تله موش به جای موش، مار را گرفت و زن خانه که در تاریکی به گمان خود موش در تله را بیرون بیندازد، توسط مار نیشزده شد و سرانجام مرغ را برای سوپ زن بیمار و گوسفند را برای مهمانان بیمار و دست آخر که زن فوت کرد، گاو را برای مراسم ترحیم وی کشتند، اشاره و توصیه داشت که در خصوص مسائل هر شهرستان نباید بقیه نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد بیتفاوت باشند و مثلاً مشکل سد تنگ سرخ فقط مسأله بویراحمد دیده شود و یا سد آبریز مسأله کهگیلویه تصور شود و مسأله نفت گچساران صرفاً از آن شهرستان دیده شود و باید همگی به سمت هم افزایی و همبستگی حرکت کنند تا بتوانند از منابع و حقوق استان به خوبی دفاع کنند؛ همچنان که با توجه به گزارش مرکز پژوهشها که یکی از خطرهای احتمالی سد آبریز را کانون گرد و غبار در خوزستان دانسته، ممکن است هر ۱۴ نماینده خوزستان و سایر ظرفیتهای انسانی آن استان پشت این مسأله قرار بگیرند.
این بنده خدا فقط دنبال تخریب و جابجایی چند تا معلم فقیر و استخدام چند تا قومهایش است