تاریخ انتشار
جمعه ۸ تير ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۶
کد مطلب : ۴۰۱۱۲۳
شهرداری یاسوج ناتوان از ساماندهی دست فروشان؛
مظلوم نمایی به جای تدبیر
۱
کبنا ؛سالهاست که شهر زیبای یاسوج، با افزایش آمار بیکاری و رشد جمعیت و نبود زمینه شغل، گرفتارموضوع دست فروشان و میوه فروشان وانت باری شده است و بررسی این وضعیت نیز کلید واژه شهردار و شورای شهر در جلسات شده اما آنچه که مشخص است عدم وجود برنامه ریزی علمی و منطقی در این زمینه و ناتوانی شهرداری و شورای شهر در ساماندهی این معضل است.
هر چند که سابقه دست فروشی در ایران به گذشتههای دور باز میگردد اما بحرانهای اقتصادی و بیکاری روز افزون در استان کهگیلویه و بویراحمد در سایه عدم وجود کارگاههای صنعتی و تولیدی و بازار کار باعث شده است تا پدیده دستفروشی رشد چشمگیری داشته باشد و در تمام ایام سال و در سطح خیابانها و گذرها، دستفروشان حضور داشته باشند. بخشی از این موضوع به وانت بارها و میوه فروشان سیاری اطلاق میشود که در ورودیهای شهر یاسوج و حتی در کنار خیابانهای درونی شهر بساط پهن کرده و از این راه امرار معاش مینمایند. البته این موضوعی است که باید از نگاههای متفاوت به آن نظر داشته باشیم از یک سو جوانان و شهروندانی هستند که با توجه به نبود شغل کافی، به دستفروشی و یا میوه فروشی با وانت بارها روی آوردهاند و هر چند که خود نیز میدانند که شغلی غیر پایدار است اما دیگر راهی برایشان نمانده است. از سوی دیگر مغازه دارانی هستند که حضور و وجود این افراد را مانع کسب و کار تلقی میکنند و با بیان اینکه عوارض و مالیات پرداخت میکنند حضور این گروه را باعث کسادی بازار خود میدانند. در دیگر سوی ماجرا، شهروندانی هستند که خود نیز نگاههای متفاوتی دارند عدهای آنها را مخل آسایش و باعث ایجاد ترافیک میدانند و گروهی دیگر نیز با بیان وضعیت اشتغال در کشور، این کار را راهی برای سیر کردن شکم خود و فرزندانشان و از دیگر سوی باعث آرام کردن قیمت مغازهها میدانند. بر همین اساس است که نحوه مواجهه و برخورد با این معضل در شهر یاسوج به موضوعی مهم تبدیل شده است.
نابرابریهای اقتصادی و تحریمهای ظالمانه، نبود درآمد کافی و شغلی پایدار، پایین بودن سطح درآمدی مردم در استان از یک سو و رشد مستمر جمعیت جویای کار در کنار تعطیلی و نیمه تعطیلی کارخانجات صنعتی و تولیدی اندکی که در شهر یاسوج قرار دارد از سوی دیگر باعث شده است تا هر روز شاهد افزایش دست فروشیها و میوه فروشهای وانت باری در ورودی و خروجی شهر باشیم. هر چند که این امر باعث شده تا چهرهای زشت و ناپسند در این گذرها برای شهروندان و مسافران به وجود بیاید اما کسانی که دست به این کار میزنند در حقیقت صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتهاند تا بیش از این شرمنده زن و بچه خود نشوند و حداقل بتوانند شکم آنها را سیر کنند.
در حال حاضر سیاستهای شهرداری یاسوج در برخورد با وانت بارهای میوه فروشی به سمت برخوردهای غیر واقع بینانه منحرف شده است چرا که متاسفانه در افکار عمومی قشر دست فروش را یک قشر غیر مولد و دارای شغل کاذب مینامند و از سوی دیگر مکانیزمی برای حضور رسمی این افراد تعریف نشده است. حال باید از شهرداری یاسوج پرسید اگر فردی به لحاظ سرمایه مالی نمیتواند منبع معیشت مشروع دیگری به جز دستفروشی داشته باشد آیا امکان پذیر است دستفروشی را برای او ممنوع کنیم و با فرض امکانپذیر بودن، آیا چنین کاری اخلاقاً صحیح است؟
اصلاً فرض کنیم بتوانیم یک مکانیزم حجیم نظارتی ایجاد کنیم که قادر باشد از دستفروشی جلوگیری کند. این اتفاق، به معنای آن است که در غیاب وجود اشتغال کافی، گروهی از خانوارهای آسیبپذیر را مجبور میکنیم که به سمت راههای غیرمشروع برای کسب درآمد بروند.
در حوزه افکار عمومی، کنش منطقی و اخلاقی این است که تکتک ایرانیها بهویژه صاحبان تریبونهای رسانهای، باید توجه کنیم که دستفروشان، به معنای خردهفروشانی که وسع مالی پرداخت اجاره برای یک مغازه را ندارند، شغلی دقیقاً از جنس مغازهداران دارند. دستفروشان مشابه مغازهداران به «توزیع» و «تسهیل مصرف» کالاها و خدمات کمک میکنند. براساس مبانی «اقتصاد خرد»، فرآیند «توزیع» و «تسهیل مصرف»، مکمل و رونقبخش فرآیند «تولید» کالا و خدمات بوده و هر دو درست مشابه یکدیگر، ارکان تشکیلدهنده تولید ناخالص ملی هستند.
از طرف دیگر، دستفروشان، به دلیل سرعت بالا در جابهجایی مکانی و نیز سرعت در تغییر نوع کالای فروشی خود، میتوانند سطح رقابت در بخش خردهفروشی را افزایش داده و به تسهیل بیشتر مصرف کمک کنند. برای مثال مالکان بسیاری از مغازههای میوه فروشی میدانند که اگر قیمت فروش را بیش از حد بالا برده یا کیفیت محصولات خود را پایین بیاورند، به سرعت با رقابت بالقوه دستفروشان مواجه خواهند شد. بنابراین به هیچ عنوان منطقی نیست که در رسانهها و افکار عمومی، دستفروشی را بهعنوان شغلی غیرمولد یا کاذب نامگذاری کنیم.
در حوزه قوانین سیاستگذارانه، باید توجه کنیم در شرایطی که اقتصاد کشورمان بنا به دلایل مختلف با محدودیت شدیدتر منابع برای سرمایهگذاری مواجه است، برای تولید شغل، چارهای جز پذیرش تولید مقدار زیادی شغل با سطح «سرمایه - بری» نزدیک به صفر (مانند دستفروشی) وجود ندارد. درواقع وقتی که زمینه مناسب برای ایجاد حداقلی از استانداردهای معیشتی برای گروههای آسیبپذیر را نداریم، بسیار غیرمنصفانه است که راههای مشروع آنها برای کسب درآمد را مسدود کنیم.
تنها راه معیشتم میوه فروشی است
یکی از وانت بارهای میوه فروش میگوید: چندین سال است که کارگری میکنم و بارها به دلیل مشکلات اقتصادی کارفرمایان خود از کار اخراج شده و بیکار شده بودم و به همین دلیل خواستم با فروش میوه با وانت بار خودکفا شوم.
وی ادامه میدهد: هم اکنون تنها راه معیشت من فروش میوه با وانت است و تا زمانی که در شغل ثابتی احساس امنیت شغلی نکنم به شغل فعلیام ادامه میدهم.
شهرداری کمک چندانی نکرده است
کریم دیگر فروشندهای است که با تندی جواب میدهد و میگوید: شما بگویید من وانت بارم را در گوشه خانه پارک کنم و دیگر در گوشه خیابان بساط نکنم آن گاه چگونه خرج سیر کردن شکم فرزندان خود و خرج تحصیل آنها را بدهم، آیا شما راضی هستید که بچههای خود را به مدرسه نفرستم؟
وی میافزاید: خودمان می دانیم که با بساط در کنار خیابان باعث ایجاد مشکلات ترافیکی برای سایر شهروندان میشویم و مایل هستیم که یک مکان ثابت در هر منطقه برای عرضه محصولاتمان داشته باشیم اما شهرداری کمک چندانی نکرده است.
چارهای برای مرد 60 ساله نیست
دست فروشی با بیش از 60 سال سن در پاسخ به این سوال که چرا دستفروشی میکنید، اظهار داشت: چارهای جز دستفروشی ندارم وگرنه این شغل نیست که من دارم و بسیار ناراحتم که از این راه ارتزاق میکنم.
وی که در وانتش هویج و کلم میفروشد، گفت: کار و شغلی وجود ندارد که انجام بدهم و حتی از کل فروش روزانه شاید 20 هزار تومان برایم بماند.
این میوهفروش یاسوجی تصریح کرد: برخی از این میوه فروشها در روستا کشاورزی دارند و برخی هم که جوانتر هستند به جز این شغل کار دیگری ندارند تا امورات خود و خانوادهشان را تأمین کنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا شهرداری با حضور شما در این مکان برخورد کرده است، اضافه کرد: بله، مأموران شهرداری گاهی نیز میآیند ترازو و یا بار میوه را با خود میبردند، از مسئولان شهرداری تقاضا داریم تا به این وضعیت سامان بدهند و مکانی را با اجارههای اندک برای ما در نظر بگیرند تا اینگونه مزاحم ماشینها و مردم سطح شهر نشویم.
از روی میل و علاقه دستفروشی نمیکنیم
دیگر میوه فروشی نیز که در وانتش بار ذرت دارد با بیان اینکه هیچکدام از این افراد که در اینجا حضور دارند از روی میل و علاقه دستفروشی نمیکنند، اظهار داشت: اگر کاری وجود داشت حتماً انجام میدادم اما متأسفانه برای یک درآمد بخور و نمیر و در حد روزی 20 هزار تومان از صبح در اینجا منتظر مشتری هستیم.
وی گفت: من دو دیپلم فنی و یک دیپلم ادبیات دارم اما متأسفانه برای اینگونه حرفهها کاری وجود ندارد.
این میوه فروش سیار با بیان اینکه اینجا تحصیلکرده دانشگاهی نیز داریم که دستفروشی میکند، تصریح کرد: یکی دیگر از میوهفروشان در اینجا سبزی میفروشد، فوقلیسانس دارد و وضعش از همگی ما بدتر است.
ساماندهی وانت بارها و عدم جمع آوری کامل آنها
هرچند نگاه شهروندان به موضوع وانت بارهای میوه فروشی متفاوت است اما همه آنها بر این باورند که این گروه باید سامان دهی و از جمع آوری کامل آنها خودداری شود.
یکی از شهروندان گفت: متاسفانه به دلیل عدم ساماندهی مناسب وانت بارهای میوه فروش، شاهد ایجاد منظرهای ناپسند در ورودی و خروجی شهر هستیم و در برخی مواقع گرههای ترافیکی شدیدی در خیابانهای مختلف شهر توسط آنها حتی در ساعات پرتردد خودروها همچون ظهرها ایجاد میشود.
وی افزود: متاسفانه برخی شهروندان نیز رعایت حال سایر مردم را نکرده و برای خرید از وانت باری که خود حاشیه زیادی از خیابان را گرفته به صورت دوبله پارک کرده و این امر باعث تشدید ترافیک میشود.
وی بیان داشت: قیمت مناسب فروش میوه و تره بار توسط وانت بارها باعث جذب شدن مردم به سمت آنان شده است و معتقدم نباید وانت بارها به صورت کامل جمع شوند و باید در مکانهای خاصی شاهد کار آنها باشیم.
خانمی که در حال خرید از وانتهای میوه فروشی بود نیز گفت: متاسفانه برخی از مغازههای میوه فروشی در قیمتهای فروش میوه مراعات حال مردم را نمیکنند و همین امر باعث شده است قشر متوسط به پایین جامعه برای تکمیل سبد کالای خانواده خود ناچار به خرید از وانت بارهای میوه فروش باشند.
وی در مورد دیگر علتهای تمایلش به سمت خرید از وانت بارها گفت: این افراد معمولاً میوههایی را عرضه میکنند که از تازگی بیشتری نسبت به برخی مغازهها برخوردار است. هم چنین برخی اقلام آنها قیمتی تا 50 درصد کمتر از مغازههای میوه فروشی دارند.
وی بیان داشت: ساماندهی وانت بارها نیازمند تدبیر، برنامه ریزی و عزمی جزم از سوی تمامی دستگاههای ذیربط است و نباید شهرداری را در برخورد مناسب با معضل سد معبر وانت بارها تنها بگذارند.
اینجاست که موضوع تدبیر و مدیریت در برخورد با دست فروشان اهمیت خود را بیش از پیش نشان میدهد. شهرداری یاسوج میتواند برای دست فروشان و وانت بارهای میوه فروش کارت دستفروشی با عنوان «خرده فروش سیار» صادر کند تا علاوه بر در دسترس بودن آمار واقعی، نظارت بر آنها را نیز تسهیل نماید. شهرداری میتواند مکانهای ویژهای را در نقاط مختلف برای حضور این افراد مشخص نماید و با نصب تابلو، این مکانها را به مردم نیز معرفی کند. این موضوع علاوه بر اینکه حقوق شهروندانی که خرید از دستفروشان برایشان جالب است رعایت میشود و از سوی دیگر برای سایر شهروندان مزاحمتی ایجاد نمینماید. شهرداری میتواند علاوه بر اقدامات ذکر شده در بالا محلهای مخصوص عرضهی میوه و تره بار در تک تک محلات سطح شهر با تابلو و تبلیغات مناسب به صورت خرده فروشی تعیین کند.
اما متاسفانه باید گفت هر چند که برخورد با این موضوع دغدغه مدیریت شهری بوده آنچه که در چند سال اخیر از شهرداری یاسوج در این زمینه دیدهایم برخوردهای مقطعی با دست فروشان و وانت بارهای میوه فروشی بوده است که در برخی مواقع به خشونت نیز کشیده میشود که در این میان برخی از افراد اجرائیات شهرداری و یا دست فروشان متحمل خسارات شدیدی میشوند و شهرداری نیز با اعلام خبر درگیری و ضرب و شتم ماموران اجرائیات خود مظلوم نمایی کرده و قصد دارد تا افکار عمومی را علیه وانت بارهای میوه فروش تحریک نماید. هر چند که بروز رفتارهای خشونت آمیز و برخورد با ماموران شهرداری را محکوم میکنیم اما ضعف مدیریت در حل این موضوع به وضوح مشاهده میشود. لذا به نظر میرسد دیگر وقت آن رسیده است تا حلقه مفقوده شهرداری در برخورد با دست فروشها و وانت بارهای میوه فروش که همانا تدبیر میباشد به کار گرفته شود و این وضعیت به شیوهای عقلایی و منطقی ساماندهی شود.
هر چند که سابقه دست فروشی در ایران به گذشتههای دور باز میگردد اما بحرانهای اقتصادی و بیکاری روز افزون در استان کهگیلویه و بویراحمد در سایه عدم وجود کارگاههای صنعتی و تولیدی و بازار کار باعث شده است تا پدیده دستفروشی رشد چشمگیری داشته باشد و در تمام ایام سال و در سطح خیابانها و گذرها، دستفروشان حضور داشته باشند. بخشی از این موضوع به وانت بارها و میوه فروشان سیاری اطلاق میشود که در ورودیهای شهر یاسوج و حتی در کنار خیابانهای درونی شهر بساط پهن کرده و از این راه امرار معاش مینمایند. البته این موضوعی است که باید از نگاههای متفاوت به آن نظر داشته باشیم از یک سو جوانان و شهروندانی هستند که با توجه به نبود شغل کافی، به دستفروشی و یا میوه فروشی با وانت بارها روی آوردهاند و هر چند که خود نیز میدانند که شغلی غیر پایدار است اما دیگر راهی برایشان نمانده است. از سوی دیگر مغازه دارانی هستند که حضور و وجود این افراد را مانع کسب و کار تلقی میکنند و با بیان اینکه عوارض و مالیات پرداخت میکنند حضور این گروه را باعث کسادی بازار خود میدانند. در دیگر سوی ماجرا، شهروندانی هستند که خود نیز نگاههای متفاوتی دارند عدهای آنها را مخل آسایش و باعث ایجاد ترافیک میدانند و گروهی دیگر نیز با بیان وضعیت اشتغال در کشور، این کار را راهی برای سیر کردن شکم خود و فرزندانشان و از دیگر سوی باعث آرام کردن قیمت مغازهها میدانند. بر همین اساس است که نحوه مواجهه و برخورد با این معضل در شهر یاسوج به موضوعی مهم تبدیل شده است.
نابرابریهای اقتصادی و تحریمهای ظالمانه، نبود درآمد کافی و شغلی پایدار، پایین بودن سطح درآمدی مردم در استان از یک سو و رشد مستمر جمعیت جویای کار در کنار تعطیلی و نیمه تعطیلی کارخانجات صنعتی و تولیدی اندکی که در شهر یاسوج قرار دارد از سوی دیگر باعث شده است تا هر روز شاهد افزایش دست فروشیها و میوه فروشهای وانت باری در ورودی و خروجی شهر باشیم. هر چند که این امر باعث شده تا چهرهای زشت و ناپسند در این گذرها برای شهروندان و مسافران به وجود بیاید اما کسانی که دست به این کار میزنند در حقیقت صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتهاند تا بیش از این شرمنده زن و بچه خود نشوند و حداقل بتوانند شکم آنها را سیر کنند.
در حال حاضر سیاستهای شهرداری یاسوج در برخورد با وانت بارهای میوه فروشی به سمت برخوردهای غیر واقع بینانه منحرف شده است چرا که متاسفانه در افکار عمومی قشر دست فروش را یک قشر غیر مولد و دارای شغل کاذب مینامند و از سوی دیگر مکانیزمی برای حضور رسمی این افراد تعریف نشده است. حال باید از شهرداری یاسوج پرسید اگر فردی به لحاظ سرمایه مالی نمیتواند منبع معیشت مشروع دیگری به جز دستفروشی داشته باشد آیا امکان پذیر است دستفروشی را برای او ممنوع کنیم و با فرض امکانپذیر بودن، آیا چنین کاری اخلاقاً صحیح است؟
اصلاً فرض کنیم بتوانیم یک مکانیزم حجیم نظارتی ایجاد کنیم که قادر باشد از دستفروشی جلوگیری کند. این اتفاق، به معنای آن است که در غیاب وجود اشتغال کافی، گروهی از خانوارهای آسیبپذیر را مجبور میکنیم که به سمت راههای غیرمشروع برای کسب درآمد بروند.
در حوزه افکار عمومی، کنش منطقی و اخلاقی این است که تکتک ایرانیها بهویژه صاحبان تریبونهای رسانهای، باید توجه کنیم که دستفروشان، به معنای خردهفروشانی که وسع مالی پرداخت اجاره برای یک مغازه را ندارند، شغلی دقیقاً از جنس مغازهداران دارند. دستفروشان مشابه مغازهداران به «توزیع» و «تسهیل مصرف» کالاها و خدمات کمک میکنند. براساس مبانی «اقتصاد خرد»، فرآیند «توزیع» و «تسهیل مصرف»، مکمل و رونقبخش فرآیند «تولید» کالا و خدمات بوده و هر دو درست مشابه یکدیگر، ارکان تشکیلدهنده تولید ناخالص ملی هستند.
از طرف دیگر، دستفروشان، به دلیل سرعت بالا در جابهجایی مکانی و نیز سرعت در تغییر نوع کالای فروشی خود، میتوانند سطح رقابت در بخش خردهفروشی را افزایش داده و به تسهیل بیشتر مصرف کمک کنند. برای مثال مالکان بسیاری از مغازههای میوه فروشی میدانند که اگر قیمت فروش را بیش از حد بالا برده یا کیفیت محصولات خود را پایین بیاورند، به سرعت با رقابت بالقوه دستفروشان مواجه خواهند شد. بنابراین به هیچ عنوان منطقی نیست که در رسانهها و افکار عمومی، دستفروشی را بهعنوان شغلی غیرمولد یا کاذب نامگذاری کنیم.
در حوزه قوانین سیاستگذارانه، باید توجه کنیم در شرایطی که اقتصاد کشورمان بنا به دلایل مختلف با محدودیت شدیدتر منابع برای سرمایهگذاری مواجه است، برای تولید شغل، چارهای جز پذیرش تولید مقدار زیادی شغل با سطح «سرمایه - بری» نزدیک به صفر (مانند دستفروشی) وجود ندارد. درواقع وقتی که زمینه مناسب برای ایجاد حداقلی از استانداردهای معیشتی برای گروههای آسیبپذیر را نداریم، بسیار غیرمنصفانه است که راههای مشروع آنها برای کسب درآمد را مسدود کنیم.
تنها راه معیشتم میوه فروشی است
یکی از وانت بارهای میوه فروش میگوید: چندین سال است که کارگری میکنم و بارها به دلیل مشکلات اقتصادی کارفرمایان خود از کار اخراج شده و بیکار شده بودم و به همین دلیل خواستم با فروش میوه با وانت بار خودکفا شوم.
وی ادامه میدهد: هم اکنون تنها راه معیشت من فروش میوه با وانت است و تا زمانی که در شغل ثابتی احساس امنیت شغلی نکنم به شغل فعلیام ادامه میدهم.
شهرداری کمک چندانی نکرده است
کریم دیگر فروشندهای است که با تندی جواب میدهد و میگوید: شما بگویید من وانت بارم را در گوشه خانه پارک کنم و دیگر در گوشه خیابان بساط نکنم آن گاه چگونه خرج سیر کردن شکم فرزندان خود و خرج تحصیل آنها را بدهم، آیا شما راضی هستید که بچههای خود را به مدرسه نفرستم؟
وی میافزاید: خودمان می دانیم که با بساط در کنار خیابان باعث ایجاد مشکلات ترافیکی برای سایر شهروندان میشویم و مایل هستیم که یک مکان ثابت در هر منطقه برای عرضه محصولاتمان داشته باشیم اما شهرداری کمک چندانی نکرده است.
چارهای برای مرد 60 ساله نیست
دست فروشی با بیش از 60 سال سن در پاسخ به این سوال که چرا دستفروشی میکنید، اظهار داشت: چارهای جز دستفروشی ندارم وگرنه این شغل نیست که من دارم و بسیار ناراحتم که از این راه ارتزاق میکنم.
وی که در وانتش هویج و کلم میفروشد، گفت: کار و شغلی وجود ندارد که انجام بدهم و حتی از کل فروش روزانه شاید 20 هزار تومان برایم بماند.
این میوهفروش یاسوجی تصریح کرد: برخی از این میوه فروشها در روستا کشاورزی دارند و برخی هم که جوانتر هستند به جز این شغل کار دیگری ندارند تا امورات خود و خانوادهشان را تأمین کنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا شهرداری با حضور شما در این مکان برخورد کرده است، اضافه کرد: بله، مأموران شهرداری گاهی نیز میآیند ترازو و یا بار میوه را با خود میبردند، از مسئولان شهرداری تقاضا داریم تا به این وضعیت سامان بدهند و مکانی را با اجارههای اندک برای ما در نظر بگیرند تا اینگونه مزاحم ماشینها و مردم سطح شهر نشویم.
از روی میل و علاقه دستفروشی نمیکنیم
دیگر میوه فروشی نیز که در وانتش بار ذرت دارد با بیان اینکه هیچکدام از این افراد که در اینجا حضور دارند از روی میل و علاقه دستفروشی نمیکنند، اظهار داشت: اگر کاری وجود داشت حتماً انجام میدادم اما متأسفانه برای یک درآمد بخور و نمیر و در حد روزی 20 هزار تومان از صبح در اینجا منتظر مشتری هستیم.
وی گفت: من دو دیپلم فنی و یک دیپلم ادبیات دارم اما متأسفانه برای اینگونه حرفهها کاری وجود ندارد.
این میوه فروش سیار با بیان اینکه اینجا تحصیلکرده دانشگاهی نیز داریم که دستفروشی میکند، تصریح کرد: یکی دیگر از میوهفروشان در اینجا سبزی میفروشد، فوقلیسانس دارد و وضعش از همگی ما بدتر است.
ساماندهی وانت بارها و عدم جمع آوری کامل آنها
هرچند نگاه شهروندان به موضوع وانت بارهای میوه فروشی متفاوت است اما همه آنها بر این باورند که این گروه باید سامان دهی و از جمع آوری کامل آنها خودداری شود.
یکی از شهروندان گفت: متاسفانه به دلیل عدم ساماندهی مناسب وانت بارهای میوه فروش، شاهد ایجاد منظرهای ناپسند در ورودی و خروجی شهر هستیم و در برخی مواقع گرههای ترافیکی شدیدی در خیابانهای مختلف شهر توسط آنها حتی در ساعات پرتردد خودروها همچون ظهرها ایجاد میشود.
وی افزود: متاسفانه برخی شهروندان نیز رعایت حال سایر مردم را نکرده و برای خرید از وانت باری که خود حاشیه زیادی از خیابان را گرفته به صورت دوبله پارک کرده و این امر باعث تشدید ترافیک میشود.
وی بیان داشت: قیمت مناسب فروش میوه و تره بار توسط وانت بارها باعث جذب شدن مردم به سمت آنان شده است و معتقدم نباید وانت بارها به صورت کامل جمع شوند و باید در مکانهای خاصی شاهد کار آنها باشیم.
خانمی که در حال خرید از وانتهای میوه فروشی بود نیز گفت: متاسفانه برخی از مغازههای میوه فروشی در قیمتهای فروش میوه مراعات حال مردم را نمیکنند و همین امر باعث شده است قشر متوسط به پایین جامعه برای تکمیل سبد کالای خانواده خود ناچار به خرید از وانت بارهای میوه فروش باشند.
وی در مورد دیگر علتهای تمایلش به سمت خرید از وانت بارها گفت: این افراد معمولاً میوههایی را عرضه میکنند که از تازگی بیشتری نسبت به برخی مغازهها برخوردار است. هم چنین برخی اقلام آنها قیمتی تا 50 درصد کمتر از مغازههای میوه فروشی دارند.
وی بیان داشت: ساماندهی وانت بارها نیازمند تدبیر، برنامه ریزی و عزمی جزم از سوی تمامی دستگاههای ذیربط است و نباید شهرداری را در برخورد مناسب با معضل سد معبر وانت بارها تنها بگذارند.
اینجاست که موضوع تدبیر و مدیریت در برخورد با دست فروشان اهمیت خود را بیش از پیش نشان میدهد. شهرداری یاسوج میتواند برای دست فروشان و وانت بارهای میوه فروش کارت دستفروشی با عنوان «خرده فروش سیار» صادر کند تا علاوه بر در دسترس بودن آمار واقعی، نظارت بر آنها را نیز تسهیل نماید. شهرداری میتواند مکانهای ویژهای را در نقاط مختلف برای حضور این افراد مشخص نماید و با نصب تابلو، این مکانها را به مردم نیز معرفی کند. این موضوع علاوه بر اینکه حقوق شهروندانی که خرید از دستفروشان برایشان جالب است رعایت میشود و از سوی دیگر برای سایر شهروندان مزاحمتی ایجاد نمینماید. شهرداری میتواند علاوه بر اقدامات ذکر شده در بالا محلهای مخصوص عرضهی میوه و تره بار در تک تک محلات سطح شهر با تابلو و تبلیغات مناسب به صورت خرده فروشی تعیین کند.
اما متاسفانه باید گفت هر چند که برخورد با این موضوع دغدغه مدیریت شهری بوده آنچه که در چند سال اخیر از شهرداری یاسوج در این زمینه دیدهایم برخوردهای مقطعی با دست فروشان و وانت بارهای میوه فروشی بوده است که در برخی مواقع به خشونت نیز کشیده میشود که در این میان برخی از افراد اجرائیات شهرداری و یا دست فروشان متحمل خسارات شدیدی میشوند و شهرداری نیز با اعلام خبر درگیری و ضرب و شتم ماموران اجرائیات خود مظلوم نمایی کرده و قصد دارد تا افکار عمومی را علیه وانت بارهای میوه فروش تحریک نماید. هر چند که بروز رفتارهای خشونت آمیز و برخورد با ماموران شهرداری را محکوم میکنیم اما ضعف مدیریت در حل این موضوع به وضوح مشاهده میشود. لذا به نظر میرسد دیگر وقت آن رسیده است تا حلقه مفقوده شهرداری در برخورد با دست فروشها و وانت بارهای میوه فروش که همانا تدبیر میباشد به کار گرفته شود و این وضعیت به شیوهای عقلایی و منطقی ساماندهی شود.