تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۵۳
کد مطلب : ۴۱۳۴۱۲
سید محمود علیزاده طباطبایی:
پای روانگردان در پرونده قتل ميترا استاد باز شد
۰
کبنا ؛: پرونده قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران با ادعای علیزاده طباطبایی مبنی بر حضور فردی مجهولالهویه در صحنه قتل قبل از حضور دختر و راننده محمدعلی نجفی در محل حادثه و همچنین خرید مواد روانگردان وارد ابعاد جدیدی شده است. این در حالی است که هنوز تعداد گلولههای شلیکشده و همچنین نحوه برخورد گلولهها به بدن میترا استاد محل مناقشه است. براساس تحقیقات کارشناس اسلحه گلولههای شلیکشده از یک کلت ۹میلیمتری صورت گرفته است، این در حالی است که پروانه کلت محمدعلی نجفی کلت۶۵/۷ بوده است. فردی که داروهای روانگردان را به میترا استاد فروخته نیز ادعا میکند این داروها میتوانسته اراده انسان را سلب کند و چهبسا نجفی در لحظه ارتکاب قتل بدون آگاهی، از چنین دارویی استفاده کرده است. برای بررسی این مساله «آرمان ملی» با دکتر سیدمحمد علیزاده طباطبایی یکی از وکلای محمدعلی نجفی که پس از مدتی از وکالت این پرونده برکنار شد، گفتوگو کرده است. دکتر طباطبایی معتقداست: «روز سهشنبه که قتل اتفاق افتاد آقای رکنی از قم با بنده تماس گرفت و گفت من از طریق فضای مجازی و تلویزیون ماجرای قتل را شنیدهام. وی مدعی بود از ماهها قبل میترا استاد از وی داروی روانگردان میگرفته که باعث سلب اختیار انسان میشده است. بنده روز چهارشنبه یعنی یک روز پس از قتل این مساله را مطرح کردم و از دادگاه خواستم که آقای رکنی را احضار کنند تا توضیحات دقیقتری از این ماجرا را در اختیار دادگاه و وکلا قرار بدهند. با این وجود این اتفاق رخ نداد. پس از آن ما این دارو را از آقای رکنی گرفتیم و به آزمایشگاه دادیم. آزمایشگاه نیز تایید کرد که این نوعی داروی روانگردان است. به همین دلیل نیز ما به دنبال این بودیم که آزمایشی ویژه در این زمینه از آقای نجفی گرفته شود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
شما مدعي هستيد قبل از رسيدن راننده آقاي نجفي و دخترش و پسر مرحومه ميترا استاد فرد ديگري در صحنه حضور داشته، اين مساله را با توجه به چه مستنداتي مطرح کردهايد؟
در پرونده آقاي نجفي آنچه از ابتدا مشهود بود رسيدگي سريع به اين پرونده بود. در حالي که قتل روز سهشنبه رخ داده بود در دادسرا به ما اعلام شد که تا روز شنبه آخرين دفاعيات خود را مطرح کنيد. پاسخ ما اين بود که روند پرونده بايد با دقت بيشتري صورت بگيرد. ما عنوان کرديم تنها يک جلسه بازجويي از آقاي نجفي صورت گرفته که به ما پاسخ داده شد دو جلسه بازجويي ديگر نيز انجام شده است. در اين پرونده ابهاماتي وجود داشت. يکي از اين ابهامات اين بود که فردي مجهولالهويه در محل حادثه حضور داشته که در ابتدا دستگير ميشود. هنگامي که دختر آقاي نجفي، داماد و راننده آقاي نجفي وارد ساختمان محل قتل ميشوند اين فرد دستگير ميشود. ما در بازجوييها تاکيد داشتيم که هويت اين فرد مشخص شود. بهجز خانواده آقاي نجفي و پليس کسي حق ورود به محل قتل را نداشته است. خوشبختانه پرونده به ديوان عالي دادرسي رفته و حکم نقض شده است. البته بنده تنها بهعنوان يک وکيل و تحليلگر حقوقي به اين مساله ورود ميکنم. براساس درخواست برادر ميترا استاد آقاي نجفي از من خواستند که از وکالت اين پرونده استعفا دهم. با اين وجود بنده به آقاي نجفي گفتم صلاح در اين است که شما بنده را عزل کنيد که در نهايت نيز اين اتفاق رخ داد. عنوان شده بود که تا بنده در اين پرونده حضور دارم براي سازش مذاکره نميکنند.
درباره شيلک گلولهها شما تحليل خاصي داشتيد.
گزارشي که کارشناس اسلحه ارائه داد ابهامات جديدي را در اين پرونده ايجاد کرد. در بازسازي صحنه قتل وکلاي آقاي نجفي حضور نداشتند. با اين وجود آنچه از بازسازي صحنه قتل مشخص شد و آقاي نجفي نيز در دادگاه مطرح کردند اين بود که هنگامي که ميترا استاد وارد حمام ميشود وي با برداشتن اسلحه و يک متکا وارد حمام ميشود. آقاي نجفي ميگفتند تا من وارد حمام شدم ميترا استاد با مشاهده اسلحه به سمت من حرکت کرد. در اين لحظه گلولهاي شليک شد که به کف دست ميترا استاد برخورد کرد. پس از اين با هم گلاويز شديم که چند گلوله ديگر نيز شليک شد. در گزارش ابتدايي پزشکي قانوني عنوان شده بود که گلوله از کف دست وارد شده و از پشت دست خارج شده است. به همين دليل نيز در کيفرخواست هم ضرب و جرح عمدي وجود داشت و هم قتل. با اين وجود هنگامي که کارشناس اسلحه صحنه قتل را بررسي کرد عنوان کرد که ماجرا به اين صورت نبوده است. نخست اينکه پنج گلوله شليک نشده و بلکه 9 اثر گلوله در صحنه قتل وجود دارد. اين 9 اثر گلوله نيز با کلت 9ميليمتري بوده است. پروانه اسلحه آقاي نجفي 65/7 است. نکته ديگر اينکه از 9 گلولهاي که شليک شده پنجپوکه بيشتر وجود ندارد. مساله مهم اينکه کارشناس اسلحه عنوان ميکند گلوله نهم يعني گلوله آخر به ديوار برخورد کرده کمانه کرده به پشت دست ميترا استاد برخورد کرده، از کف دستش خارج شده و سپس به سينه وي اصابت کرده و در سينه گير کرده است. استدلال کارشناس اصلاح نيز اين است که گلوله تغيير شکل داده و دفرمه شده است، اين در حالي است که گلوله در بدن فرد دفرمه نميشود. نکته ديگر اينکه اثر گلوله روي پشت دست مقتول وجود دارد نه کف دست. در نتيجه اظهارات اوليه آقاي نجفي که عنوان کردند گلوله به صورت مستقيم به کف دست ميترا استاد اصابت کرده است دقيق نيست. کلت آقاي نجفي نيز بهجاي اينکه ضميمه پرونده شود در اختيار خبرنگار صداوسيما قرار ميگيرد که هشت گلوله از آن خارج ميکنند. نکته ديگر اينکه تحقيقات ذرهبيني در اين زمينه انجام نشد و خونهاي موجود در صحنه قتل در آزمايشگاه مورد بررسي قرار نگرفت. معتقدم اين قتل غيرعمد بوده است.
از ابهامات و تناقضهايي صحبت ميکنيد. از اين ابهامات و تناقضها چه نتيجهگيري ميکنيد؟
بنده از ابتدا با توجه به شخصيت و سوابق آقاي نجفي نميتوانستم بپذيرم ايشان مرتکب قتل شده باشد البته آقاي نجفي ميگفتند من اين قتل را انجام دادهام. البته ايشان معتقد بودند قتل عمدي نبوده و قصد کشتن ميترا استاد را نداشتهاند. يکي از دلايلي که من از اين پرونده کنار رفتم اين بود که بنده به دنبال ارائه مدارک و مستنداتي بودم که نشان دهم عامل اصلي اين اقدام چه بوده است.
گمانهزنيها مبني بر اين بود که احتمال دارد دختر آقاي نجفي در اين مساله مداخله مستقيم داشته است.
خير؛ به هيچعنوان دختر آقاي نجفي هيچ نقشي نداشته و اين مساله از اساس کذب است. بدون شک هيچکدام از نزديکان و بستگان آقاي نجفي نميتوانند در اين موضوع حضوري داشته باشند.
تعداد دقيق گلولههايي که در اين حادثه شليک شده محل مناقشه است. تعداد دقيق گلولههاي شليکشده چند گلوله بود؟
کارشناس اسلحه عنوان ميکند 9گلوله شليک شده است. بنده درخواست کردم اين مساله در هيات کارشناسي مورد بررسي قرار بگيرد. با اين وجود با اين درخواست موافقت نشد. ما پيگير اين ماجرا بوديم. روز سهشنبه که قتل اتفاق افتاد آقاي رکني از قم با بنده تماس گرفت و گفت من از طريق فضاي مجازي و تلويزيون ماجراي قتل را شنيدهام. وي مدعي بود از ماهها قبل ميترا استاد از وي داروي روانگردان ميگرفته که باعث سلب اختيار انسان ميشده است. در نتيجه احتمال اينکه آقاي نجفي نيز اين دارو را مصرف کرده باشد وجود دارد. بنده روز چهارشنبه يعني يک روز پس از قتل اين مساله را مطرح کردم و از دادگاه خواستم که آقاي رکني را احضار کنند تا توضيحات دقيقتري از اين ماجرا را در اختيار دادگاه و وکلا قرار دهند. با اين وجود اين اتفاق رخ نداد. پس از آن ما اين دارو را از آقاي رکني گرفتيم و به آزمايشگاه داديم. آزمايشگاه نيز تاييد کرد که اين نوعي داروي روانگردان است. به همين دليل نيز ما به دنبال اين بوديم که آزمايشي ويژه در اين زمينه از آقاي نجفي گرفته شود. اين اتفاق نيز رخ نداد. دليل آن نيز اين بود که دستگاه قضائي به دليل حساسيت پرونده و فشار افکار عمومي تلاش ميکرد به صورت ويژه و فوري به اين پرونده رسيدگي کند. البته ديوان نيز ايراداتي به اين پرونده وارد کرده و پرونده را براي تکميل تحقيقات بازگردانده است.
اين احتمال وجود دارد که محمدعلي نجفي در لحظه قتل داروي روانگردان استفاده کرده باشد؟
در ابتدا ما چنين تصوري داشتيم. ما تصور ميکرديم آقاي نجفي چنين دارويي را نخورده و شايد ايشان دارو را بدون اطلاع از ماهيت آن مصرف کرده باشد و به همين دليل ايشان در لحظه قتل ارادهاي از خود نداشتهاند. آقاي رکني اين مساله را به صورت کتبي نيز نوشتند و به دادگاه ارائه کردند. با اين وجود تحقيقي در اين زمينه انجام نشد. هنوز هم آقاي رکني ادعاي خود را تکرار ميکند و عنوان ميکند براي روشنشدن ماجرا اين دارو را کسي مصرف کند تا روشن شود آيا اراده خود را از دست ميدهد يا خير. بنده معتقدم بررسي اين ادعاها ابتداييترين کاري بود که بايد در اين زمينه انجام ميشد.
ميگوييد تحقيقات در اين زمينه بهطور جامع صورت نگرفته است؟
در لحظه اول دادسرا مرتکب اشتباه شد و متهمي را که هنوز تفهيم اتهام به وي صورت نگرفته در معرض تريبون صداوسيما و رسانههاي گروهي قرار دادند. در شرايطي که متهم داراي اراده واقعي نبود. بنده همان لحظه اول به آقاي شهرياري گفتم شما چه عجلهاي داريد. از نظر قانوني متهم بايد حداقل يکماه در بازداشت موقت باشد و بازجوييهاي کامل از ايشان صورت بگيرد. پاسخي که ما در اين زمينه دريافت کرديم اين بود که افکار عمومي ما را تحت فشار قرار داده و به همين دليل بايد رسيدگي به اين پرونده هرچه زودتر انجام شود.
اولينبار پس از قتل آقاي نجفي را کجا ديديد؟ حالات آقاي نجفي به چه صورت بود؟ تحليلي که از وضعيت رواني ايشان پس از قتل داشتيد به چه صورت بود؟
پرونده قتل ميترا استاد در ابتدا داراي ابعادي بود که قرار نبود در کيفرخواست نيز ذکر شود. با اين وجود در کيفرخواست نوشته شد و اگر امروز نيز کيفرخواست را مطالعه کنيد ميتوانيد به اين ابعاد دسترسي داشته باشيد. روز سهشنبه آقاي نجفي وکالت بنده را امضا کردند و روز چهارشنبه من به دادسرا رفتم و اولينبار پس از قتل ايشان را ملاقات کردم. به محض اينکه ايشان را ديدم به من گفتند خونسرد باشيد. اين بهمعناي خونسردي بالاي آقاي نجفي بود. بنده به ايشان گفتم از اين خونسردي شما نتيجه ديگري ميگيرم. آقاي نجفي گفتند که من خودم مرتکب قتل شدهام. سابقه دوستي بنده با آقاي نجفي به دوراني بازميگردد که ايشان وزير آموزشوپرورش بودند و به همين دليل با روحيات و خلقيات ايشان آشنايي داشتم. نکته قابل تامل خونسردي بسيار بالاي آقاي نجفي بود. اين خونسردي بهاندازهاي بود که ذهن را به اين سمت ميبرد که چنين کسي نميتواند قاتل باشد. به هر حال از نظر طبيعي کسي که مرتکب قتل شده باشد نبايد تا به اين اندازه خونسرد باشد، بلکه بايد در حالتي آشفته قرار داشته باشد، اين در حالي بود که هيچ علائم آشفتگي در آقاي نجفي وجود نداشت و بسيار خونسرد بودند.
رضايت از اولياي دم در اين پرونده به چه صورت انجام شد؟ آيا گمانهزنيها درباره وساطت برخي بزرگان سياسي کشور در اين زمينه صحت داشت؟
بزرگان در اين زمينه وساطت نکردند. يکي از دوستان مشترک از طريق خانواده انتخاب شدند که در اين زمينه رايزني صورت بگيرد. در مرحله بعدي نيز عنوان شد که بايد بنده از پرونده کنارهگيري کنم تا کار گرفتن رضايت جلو برود که در نهايت نيز اين اتفاق رخ داد. اين درخواست نيز توسط آقاي مسعود استاد مطرح شده بود. البته بنده از دليل اين درخواست اطلاع نداشتم. اين پرونده داراي ناگفتههاي زيادي است. اظهارات بنده نيز تنها براي روشنشدن افکار عمومي و بهعنوان يک حقوقدان مطرح شد وگرنه بنده در اين پرونده داراي مسئوليتي نيستم.
شما مدعي هستيد قبل از رسيدن راننده آقاي نجفي و دخترش و پسر مرحومه ميترا استاد فرد ديگري در صحنه حضور داشته، اين مساله را با توجه به چه مستنداتي مطرح کردهايد؟
در پرونده آقاي نجفي آنچه از ابتدا مشهود بود رسيدگي سريع به اين پرونده بود. در حالي که قتل روز سهشنبه رخ داده بود در دادسرا به ما اعلام شد که تا روز شنبه آخرين دفاعيات خود را مطرح کنيد. پاسخ ما اين بود که روند پرونده بايد با دقت بيشتري صورت بگيرد. ما عنوان کرديم تنها يک جلسه بازجويي از آقاي نجفي صورت گرفته که به ما پاسخ داده شد دو جلسه بازجويي ديگر نيز انجام شده است. در اين پرونده ابهاماتي وجود داشت. يکي از اين ابهامات اين بود که فردي مجهولالهويه در محل حادثه حضور داشته که در ابتدا دستگير ميشود. هنگامي که دختر آقاي نجفي، داماد و راننده آقاي نجفي وارد ساختمان محل قتل ميشوند اين فرد دستگير ميشود. ما در بازجوييها تاکيد داشتيم که هويت اين فرد مشخص شود. بهجز خانواده آقاي نجفي و پليس کسي حق ورود به محل قتل را نداشته است. خوشبختانه پرونده به ديوان عالي دادرسي رفته و حکم نقض شده است. البته بنده تنها بهعنوان يک وکيل و تحليلگر حقوقي به اين مساله ورود ميکنم. براساس درخواست برادر ميترا استاد آقاي نجفي از من خواستند که از وکالت اين پرونده استعفا دهم. با اين وجود بنده به آقاي نجفي گفتم صلاح در اين است که شما بنده را عزل کنيد که در نهايت نيز اين اتفاق رخ داد. عنوان شده بود که تا بنده در اين پرونده حضور دارم براي سازش مذاکره نميکنند.
درباره شيلک گلولهها شما تحليل خاصي داشتيد.
گزارشي که کارشناس اسلحه ارائه داد ابهامات جديدي را در اين پرونده ايجاد کرد. در بازسازي صحنه قتل وکلاي آقاي نجفي حضور نداشتند. با اين وجود آنچه از بازسازي صحنه قتل مشخص شد و آقاي نجفي نيز در دادگاه مطرح کردند اين بود که هنگامي که ميترا استاد وارد حمام ميشود وي با برداشتن اسلحه و يک متکا وارد حمام ميشود. آقاي نجفي ميگفتند تا من وارد حمام شدم ميترا استاد با مشاهده اسلحه به سمت من حرکت کرد. در اين لحظه گلولهاي شليک شد که به کف دست ميترا استاد برخورد کرد. پس از اين با هم گلاويز شديم که چند گلوله ديگر نيز شليک شد. در گزارش ابتدايي پزشکي قانوني عنوان شده بود که گلوله از کف دست وارد شده و از پشت دست خارج شده است. به همين دليل نيز در کيفرخواست هم ضرب و جرح عمدي وجود داشت و هم قتل. با اين وجود هنگامي که کارشناس اسلحه صحنه قتل را بررسي کرد عنوان کرد که ماجرا به اين صورت نبوده است. نخست اينکه پنج گلوله شليک نشده و بلکه 9 اثر گلوله در صحنه قتل وجود دارد. اين 9 اثر گلوله نيز با کلت 9ميليمتري بوده است. پروانه اسلحه آقاي نجفي 65/7 است. نکته ديگر اينکه از 9 گلولهاي که شليک شده پنجپوکه بيشتر وجود ندارد. مساله مهم اينکه کارشناس اسلحه عنوان ميکند گلوله نهم يعني گلوله آخر به ديوار برخورد کرده کمانه کرده به پشت دست ميترا استاد برخورد کرده، از کف دستش خارج شده و سپس به سينه وي اصابت کرده و در سينه گير کرده است. استدلال کارشناس اصلاح نيز اين است که گلوله تغيير شکل داده و دفرمه شده است، اين در حالي است که گلوله در بدن فرد دفرمه نميشود. نکته ديگر اينکه اثر گلوله روي پشت دست مقتول وجود دارد نه کف دست. در نتيجه اظهارات اوليه آقاي نجفي که عنوان کردند گلوله به صورت مستقيم به کف دست ميترا استاد اصابت کرده است دقيق نيست. کلت آقاي نجفي نيز بهجاي اينکه ضميمه پرونده شود در اختيار خبرنگار صداوسيما قرار ميگيرد که هشت گلوله از آن خارج ميکنند. نکته ديگر اينکه تحقيقات ذرهبيني در اين زمينه انجام نشد و خونهاي موجود در صحنه قتل در آزمايشگاه مورد بررسي قرار نگرفت. معتقدم اين قتل غيرعمد بوده است.
از ابهامات و تناقضهايي صحبت ميکنيد. از اين ابهامات و تناقضها چه نتيجهگيري ميکنيد؟
بنده از ابتدا با توجه به شخصيت و سوابق آقاي نجفي نميتوانستم بپذيرم ايشان مرتکب قتل شده باشد البته آقاي نجفي ميگفتند من اين قتل را انجام دادهام. البته ايشان معتقد بودند قتل عمدي نبوده و قصد کشتن ميترا استاد را نداشتهاند. يکي از دلايلي که من از اين پرونده کنار رفتم اين بود که بنده به دنبال ارائه مدارک و مستنداتي بودم که نشان دهم عامل اصلي اين اقدام چه بوده است.
گمانهزنيها مبني بر اين بود که احتمال دارد دختر آقاي نجفي در اين مساله مداخله مستقيم داشته است.
خير؛ به هيچعنوان دختر آقاي نجفي هيچ نقشي نداشته و اين مساله از اساس کذب است. بدون شک هيچکدام از نزديکان و بستگان آقاي نجفي نميتوانند در اين موضوع حضوري داشته باشند.
تعداد دقيق گلولههايي که در اين حادثه شليک شده محل مناقشه است. تعداد دقيق گلولههاي شليکشده چند گلوله بود؟
کارشناس اسلحه عنوان ميکند 9گلوله شليک شده است. بنده درخواست کردم اين مساله در هيات کارشناسي مورد بررسي قرار بگيرد. با اين وجود با اين درخواست موافقت نشد. ما پيگير اين ماجرا بوديم. روز سهشنبه که قتل اتفاق افتاد آقاي رکني از قم با بنده تماس گرفت و گفت من از طريق فضاي مجازي و تلويزيون ماجراي قتل را شنيدهام. وي مدعي بود از ماهها قبل ميترا استاد از وي داروي روانگردان ميگرفته که باعث سلب اختيار انسان ميشده است. در نتيجه احتمال اينکه آقاي نجفي نيز اين دارو را مصرف کرده باشد وجود دارد. بنده روز چهارشنبه يعني يک روز پس از قتل اين مساله را مطرح کردم و از دادگاه خواستم که آقاي رکني را احضار کنند تا توضيحات دقيقتري از اين ماجرا را در اختيار دادگاه و وکلا قرار دهند. با اين وجود اين اتفاق رخ نداد. پس از آن ما اين دارو را از آقاي رکني گرفتيم و به آزمايشگاه داديم. آزمايشگاه نيز تاييد کرد که اين نوعي داروي روانگردان است. به همين دليل نيز ما به دنبال اين بوديم که آزمايشي ويژه در اين زمينه از آقاي نجفي گرفته شود. اين اتفاق نيز رخ نداد. دليل آن نيز اين بود که دستگاه قضائي به دليل حساسيت پرونده و فشار افکار عمومي تلاش ميکرد به صورت ويژه و فوري به اين پرونده رسيدگي کند. البته ديوان نيز ايراداتي به اين پرونده وارد کرده و پرونده را براي تکميل تحقيقات بازگردانده است.
اين احتمال وجود دارد که محمدعلي نجفي در لحظه قتل داروي روانگردان استفاده کرده باشد؟
در ابتدا ما چنين تصوري داشتيم. ما تصور ميکرديم آقاي نجفي چنين دارويي را نخورده و شايد ايشان دارو را بدون اطلاع از ماهيت آن مصرف کرده باشد و به همين دليل ايشان در لحظه قتل ارادهاي از خود نداشتهاند. آقاي رکني اين مساله را به صورت کتبي نيز نوشتند و به دادگاه ارائه کردند. با اين وجود تحقيقي در اين زمينه انجام نشد. هنوز هم آقاي رکني ادعاي خود را تکرار ميکند و عنوان ميکند براي روشنشدن ماجرا اين دارو را کسي مصرف کند تا روشن شود آيا اراده خود را از دست ميدهد يا خير. بنده معتقدم بررسي اين ادعاها ابتداييترين کاري بود که بايد در اين زمينه انجام ميشد.
ميگوييد تحقيقات در اين زمينه بهطور جامع صورت نگرفته است؟
در لحظه اول دادسرا مرتکب اشتباه شد و متهمي را که هنوز تفهيم اتهام به وي صورت نگرفته در معرض تريبون صداوسيما و رسانههاي گروهي قرار دادند. در شرايطي که متهم داراي اراده واقعي نبود. بنده همان لحظه اول به آقاي شهرياري گفتم شما چه عجلهاي داريد. از نظر قانوني متهم بايد حداقل يکماه در بازداشت موقت باشد و بازجوييهاي کامل از ايشان صورت بگيرد. پاسخي که ما در اين زمينه دريافت کرديم اين بود که افکار عمومي ما را تحت فشار قرار داده و به همين دليل بايد رسيدگي به اين پرونده هرچه زودتر انجام شود.
اولينبار پس از قتل آقاي نجفي را کجا ديديد؟ حالات آقاي نجفي به چه صورت بود؟ تحليلي که از وضعيت رواني ايشان پس از قتل داشتيد به چه صورت بود؟
پرونده قتل ميترا استاد در ابتدا داراي ابعادي بود که قرار نبود در کيفرخواست نيز ذکر شود. با اين وجود در کيفرخواست نوشته شد و اگر امروز نيز کيفرخواست را مطالعه کنيد ميتوانيد به اين ابعاد دسترسي داشته باشيد. روز سهشنبه آقاي نجفي وکالت بنده را امضا کردند و روز چهارشنبه من به دادسرا رفتم و اولينبار پس از قتل ايشان را ملاقات کردم. به محض اينکه ايشان را ديدم به من گفتند خونسرد باشيد. اين بهمعناي خونسردي بالاي آقاي نجفي بود. بنده به ايشان گفتم از اين خونسردي شما نتيجه ديگري ميگيرم. آقاي نجفي گفتند که من خودم مرتکب قتل شدهام. سابقه دوستي بنده با آقاي نجفي به دوراني بازميگردد که ايشان وزير آموزشوپرورش بودند و به همين دليل با روحيات و خلقيات ايشان آشنايي داشتم. نکته قابل تامل خونسردي بسيار بالاي آقاي نجفي بود. اين خونسردي بهاندازهاي بود که ذهن را به اين سمت ميبرد که چنين کسي نميتواند قاتل باشد. به هر حال از نظر طبيعي کسي که مرتکب قتل شده باشد نبايد تا به اين اندازه خونسرد باشد، بلکه بايد در حالتي آشفته قرار داشته باشد، اين در حالي بود که هيچ علائم آشفتگي در آقاي نجفي وجود نداشت و بسيار خونسرد بودند.
رضايت از اولياي دم در اين پرونده به چه صورت انجام شد؟ آيا گمانهزنيها درباره وساطت برخي بزرگان سياسي کشور در اين زمينه صحت داشت؟
بزرگان در اين زمينه وساطت نکردند. يکي از دوستان مشترک از طريق خانواده انتخاب شدند که در اين زمينه رايزني صورت بگيرد. در مرحله بعدي نيز عنوان شد که بايد بنده از پرونده کنارهگيري کنم تا کار گرفتن رضايت جلو برود که در نهايت نيز اين اتفاق رخ داد. اين درخواست نيز توسط آقاي مسعود استاد مطرح شده بود. البته بنده از دليل اين درخواست اطلاع نداشتم. اين پرونده داراي ناگفتههاي زيادي است. اظهارات بنده نيز تنها براي روشنشدن افکار عمومي و بهعنوان يک حقوقدان مطرح شد وگرنه بنده در اين پرونده داراي مسئوليتي نيستم.
طرف خودش همه چیز رو اعتراف کرده خودش رو به دادگاه معرفی کرده!!!
صحنه قتل رو بازسازی کرده!!!
برای اظهار ندامت بر سر قبر باباش به قم رفته و دنبال سازشه هنوز آقای طباطبایی دنبال یه قاتل دیگه میگرده!!!