تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۹
کد مطلب : ۴۱۷۶۱۳
نقش زنان در پیروزی انقلاب
۰
کبنا ؛ انقلاب اسلامی سال ۵۷ و بدنبال آن پیروزی حق بر باطل در حالی در سایه حرکت خودجوش مردمی به انفجار نور رسید که بویی از تفکیک جنسیتی از آن به مشام نمیرسید.
پیروزی انقلاب اسلامی به دور از تفکیک جنسیتی، تحولی بود که بنیانگذار انقلاب همواره بر آن صحه می گذاشتند و می فرمودند: ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و هم دوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.
پیگیری خط سیر اندیشه امام خمینی(ره)، ما را به اینجا رهنمون می کند که امام(ره) از ژرفای عقیده و اندیشه خویش بر نقش سازنده و ارزنده زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی تاکید و نوعی خودباوری و اعتماد به نفس را تبلیغ می کنند و می فرمایند، زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند و جایی دیگر فرمودند خانم ها حق دارند در سیاست دخالت بکنند و تکلیفشان این است.
در جای دیگری نیز بر مشارکت زنان تاکید میکنند: ... و شما زنان باید در همه صحنهها و میدانها آن قدری که اسلام اجازه داده، وارد باشید؛ مثل انتخابات که امروز عملی است که باید انجام بگیرد ... همان طوری که مردها فعالیت میکنند برای انتخابات، خانمها هم فعالیت میکنند برای اینکه فرقی بین شما و سرنوشتتان با دیگران نیست.
سیره عملی، فرمایش ها، مواضع روشنگر و فتاوای راهگشای حضرت امام (ره) درباره زن که ضمن وفاداری تام به اصول و محکمات دین، در چارچوب حقوق مسلّم شرعی بیان شده اند، می توانند راهنمای عملی نسلی باشند که به جایگاه حقیقی زن میاندیشند.
موضوعی که «مریم قدس» فعال سیاسی در گفت وگو با خبرنگار حوزه زنان و خانواده ایرنا از آن یاد می کند و می گوید: بنیانگذار انقلاب بارها با تکریم و تحسین از نقش فعال و موثر بانوان در پیروزی و شکلگیری انقلاب اسلامی یاد کردهاند.
وی ادامه می دهد: ایشان با تیزبینی و درایت خاص خود اذعان داشتند که انقلاب اسلامی ایران بدون شرکت بانوان به ثمر نخواهد رسید و در آستانه اوج گیری انقلاب، شرکت زنان را واجب اعلام کردند و حتی موافقت پدر یا شوهر را لازم ندانستند. پس می توان نتیجه گرفت زنان به عنوان نیمی مؤثر از جامعه نقشی اساسی در تمامی عرصه های انقلاب ایفا داشتند و چه بسا اگر زنان حضور نمی داشتند انقلابی با آن وسعت و عظمت شکل نمی گرفت.
به گفته این فعال سیاسی، امام راحل همواره تاکید داشتند که «نهضت اسلامی به برکت اسلام چنان تحولی در نفوس زن و مرد جامعه به وجود آورد... که شما ملت شریف دیدید که زن های محترم متعهد ایران پیشاپیش مردان به میدان رفته و سد عظیم شاهنشاهی را در هم شکستند و ما همه مرهون قیام و اقدام آنها هستیم.»
قدس در بخشی دیگر از این گفت وگو، سرچشمه تلاش زنان برای تحول و تغییر وضعیت خود را اینگونه توضیح می دهد: این تحول مربوط به دهههای اخیر و مقطع انقلاب نبوده و به نظر بنده همیشه وجود داشته است. به این معنا که در مقاطعی از تاریخ، زنان در جوامع کوچک خود، سکاندار و تصمیمگیرانی قوی بوده اند و با رویآوردن به شهرها و جذب مردان به صنعت و بازارهای کارِ صرفا مردانه، این نقش و هویت مقتدرانه به وابستگی و ضعف زنان منجر شده و باز در دورههای بعد با پیشرفت های علمی، فرهنگی و سیاسی شاهد تغییراتی در هویت زنان هستیم. طبیعتا این تغییرات همچنان ادامه خواهد داشت.
وی اضافه می کند: تحول مانا و همیشگی برای حضور و فعالیت چشمگیر دختران و زنان در عرصه های مختلف آموزشی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مستلزم سلب برخوردهای بازدارنده و اصلاح باورها و به روزرسانی فرهنگ ها است.
از نگاه این فعال سیاسی، از آنجا که زنان به عنوان نیمی از جامعه می توانند در کمیت آرا و میزان مشارکت از طریق نامزدی نقشی بسیار مؤثر ایفا کنند، از این رو اگر فرصت هایی برای حضور در صحنهها و عرصهها یابند میتوانند در جهت احقاق بخشهایی از حقوقِ از دسترفته خود تلاش کنند اما معضل دیگری که متاسفانه لطمههایی اساسی به اعتماد جامعه می زند استفاده ابزاری از نام و جایگاه زنان است که بخصوص در تمام فصول انتخاباتی شاهد هستیم و شعارهای تبلیغاتی در مورد زنان نقش نردبان ترقی را ایفا میکند.
قدس با تاکید بر این که اگر زنانی که اکنون جایگاه خود را شناخته اند در به دست آوردن آن موفق نشوند ممکن است مجبور به واکنشهایی در جامعه شوند که لطمات، جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد، یادآور می شود: بهترین راهکار برای استفاده از تمام ظرفیت ها و توان همه اقشار أعم از زن و مرد، زدودن منیت ها و خودخواهی های جنسیتی از ذهن ها و افکار و به تبع آن اقدام در این مسیر پر تلاطم است.
وی ادامه می دهد: نیمی از پیکره جامعه ما را زنان تشکیل می دهند پس نیاز است برای دور کردن ساختارهای مردانه حاکم، صفت های لطیف زنانه به آن تزریق شود؛ ساختار مردانه ای که نشات گرفته از سنت و فرهنگی است که به غلط و با سوءتفسیر از شرع، رنگ و لعاب توجیه دینی هم به خود گرفته تا آن جا که کسانی که داعیه دار برابری حقوق زن و مرد هستند نیز در عمل به گونه ای دیگر رفتار می کنند.
پیروزی انقلاب اسلامی به دور از تفکیک جنسیتی، تحولی بود که بنیانگذار انقلاب همواره بر آن صحه می گذاشتند و می فرمودند: ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و هم دوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.
پیگیری خط سیر اندیشه امام خمینی(ره)، ما را به اینجا رهنمون می کند که امام(ره) از ژرفای عقیده و اندیشه خویش بر نقش سازنده و ارزنده زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی تاکید و نوعی خودباوری و اعتماد به نفس را تبلیغ می کنند و می فرمایند، زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند و جایی دیگر فرمودند خانم ها حق دارند در سیاست دخالت بکنند و تکلیفشان این است.
در جای دیگری نیز بر مشارکت زنان تاکید میکنند: ... و شما زنان باید در همه صحنهها و میدانها آن قدری که اسلام اجازه داده، وارد باشید؛ مثل انتخابات که امروز عملی است که باید انجام بگیرد ... همان طوری که مردها فعالیت میکنند برای انتخابات، خانمها هم فعالیت میکنند برای اینکه فرقی بین شما و سرنوشتتان با دیگران نیست.
سیره عملی، فرمایش ها، مواضع روشنگر و فتاوای راهگشای حضرت امام (ره) درباره زن که ضمن وفاداری تام به اصول و محکمات دین، در چارچوب حقوق مسلّم شرعی بیان شده اند، می توانند راهنمای عملی نسلی باشند که به جایگاه حقیقی زن میاندیشند.
موضوعی که «مریم قدس» فعال سیاسی در گفت وگو با خبرنگار حوزه زنان و خانواده ایرنا از آن یاد می کند و می گوید: بنیانگذار انقلاب بارها با تکریم و تحسین از نقش فعال و موثر بانوان در پیروزی و شکلگیری انقلاب اسلامی یاد کردهاند.
وی ادامه می دهد: ایشان با تیزبینی و درایت خاص خود اذعان داشتند که انقلاب اسلامی ایران بدون شرکت بانوان به ثمر نخواهد رسید و در آستانه اوج گیری انقلاب، شرکت زنان را واجب اعلام کردند و حتی موافقت پدر یا شوهر را لازم ندانستند. پس می توان نتیجه گرفت زنان به عنوان نیمی مؤثر از جامعه نقشی اساسی در تمامی عرصه های انقلاب ایفا داشتند و چه بسا اگر زنان حضور نمی داشتند انقلابی با آن وسعت و عظمت شکل نمی گرفت.
به گفته این فعال سیاسی، امام راحل همواره تاکید داشتند که «نهضت اسلامی به برکت اسلام چنان تحولی در نفوس زن و مرد جامعه به وجود آورد... که شما ملت شریف دیدید که زن های محترم متعهد ایران پیشاپیش مردان به میدان رفته و سد عظیم شاهنشاهی را در هم شکستند و ما همه مرهون قیام و اقدام آنها هستیم.»
قدس در بخشی دیگر از این گفت وگو، سرچشمه تلاش زنان برای تحول و تغییر وضعیت خود را اینگونه توضیح می دهد: این تحول مربوط به دهههای اخیر و مقطع انقلاب نبوده و به نظر بنده همیشه وجود داشته است. به این معنا که در مقاطعی از تاریخ، زنان در جوامع کوچک خود، سکاندار و تصمیمگیرانی قوی بوده اند و با رویآوردن به شهرها و جذب مردان به صنعت و بازارهای کارِ صرفا مردانه، این نقش و هویت مقتدرانه به وابستگی و ضعف زنان منجر شده و باز در دورههای بعد با پیشرفت های علمی، فرهنگی و سیاسی شاهد تغییراتی در هویت زنان هستیم. طبیعتا این تغییرات همچنان ادامه خواهد داشت.
وی اضافه می کند: تحول مانا و همیشگی برای حضور و فعالیت چشمگیر دختران و زنان در عرصه های مختلف آموزشی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مستلزم سلب برخوردهای بازدارنده و اصلاح باورها و به روزرسانی فرهنگ ها است.
از نگاه این فعال سیاسی، از آنجا که زنان به عنوان نیمی از جامعه می توانند در کمیت آرا و میزان مشارکت از طریق نامزدی نقشی بسیار مؤثر ایفا کنند، از این رو اگر فرصت هایی برای حضور در صحنهها و عرصهها یابند میتوانند در جهت احقاق بخشهایی از حقوقِ از دسترفته خود تلاش کنند اما معضل دیگری که متاسفانه لطمههایی اساسی به اعتماد جامعه می زند استفاده ابزاری از نام و جایگاه زنان است که بخصوص در تمام فصول انتخاباتی شاهد هستیم و شعارهای تبلیغاتی در مورد زنان نقش نردبان ترقی را ایفا میکند.
قدس با تاکید بر این که اگر زنانی که اکنون جایگاه خود را شناخته اند در به دست آوردن آن موفق نشوند ممکن است مجبور به واکنشهایی در جامعه شوند که لطمات، جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد، یادآور می شود: بهترین راهکار برای استفاده از تمام ظرفیت ها و توان همه اقشار أعم از زن و مرد، زدودن منیت ها و خودخواهی های جنسیتی از ذهن ها و افکار و به تبع آن اقدام در این مسیر پر تلاطم است.
وی ادامه می دهد: نیمی از پیکره جامعه ما را زنان تشکیل می دهند پس نیاز است برای دور کردن ساختارهای مردانه حاکم، صفت های لطیف زنانه به آن تزریق شود؛ ساختار مردانه ای که نشات گرفته از سنت و فرهنگی است که به غلط و با سوءتفسیر از شرع، رنگ و لعاب توجیه دینی هم به خود گرفته تا آن جا که کسانی که داعیه دار برابری حقوق زن و مرد هستند نیز در عمل به گونه ای دیگر رفتار می کنند.