تاریخ انتشار
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۴۴
کد مطلب : ۴۲۰۲۷۸
نظر عکاس بین المللی کهگیلویه و بویراحمد در مورد جایگاه هنر و عملکرد استاندار؛
کلانتری خیلی زود کنشهای منفی استاندار قبلی کهگیلویه و بویراحمد را پاک کرد
۰
کبنا ؛او معتقد است که «در استان کهگیلویه و بویراحمد، یک مثلث فرهنگی-هنری شامل مجموعهی ارشاد-حوزه هنری و میراث فرهنگی وجود دارد. در این مثلث فرهنگی و هنری میتوان کارهای خوبی با کمک و بهره گیری از توان جمعی هنرمندان برای جریان سازی بهتروبا احترام زیستن انجام داد برای حضور بیشتر هنرمندان، تا تاثیرات اجتماعی، تفکر هنری را در وحدت و همگرایی هنرمندان ببینیم.» حسن غفاری کارشناس ارشد عکاسی، مدرس دانشگاه و دارای نشان درجه یک هنری است که با او پیرامون مسائل مختلف هنر و عملکرد استاندار وارد بحث و گفتوگو شدیم که از نظر خوانندگان میگذرد؛
استاد غفاری! مقولهی فرهنگ و هنر دراستان کهگیلویه وبویراحمد همچنان مظلوم است و استان ما به دلیل نابرخورداری از اعتنا و التفات و برخورداری از پتانسیل بالقوهی هنرمندان بومی، همچنان از این پارادوکس رنج میبرد. در این شرایط اپیدمی کرونا غلبه کرده و البته قاعده بر این بوده است که پتانسیل هنر، در شرایط سخت ظهور میکند، به شرط آزاد بودن برای نمایان شدن و خود را نشان دادن. هنر ما چیزی برای عرضه دارد؟ اوضاع کلی فرهنگ و هنر استان را در این زمانهی سخت و شکننده چطور تحلیل میکنید؟
اجازه دهید که با طرح این موضوع و از این زاویه وارد بشوم که به جرات میتوان گفت: در استان کهگیلویه و بویراحمدهیچ گاه شاهد جریان هنری مطلق تاثیرگذار نبودهایم. تاکنون جریان سازی وایجاد موج بیان هنری از طرف اهل هنر در سطح استان شکل نگرفته است.
متاسفانه همگرایی و همنشینی لازم بین هنرمندان استان اتفاق نمیافتد و نمیتوان ازپس آن یک جریان و یا یک موج هنری با کمک گرفتن از همهی گرایشهای هنری وتوانمندی هنرمندان در استان به وجودآورد.
هر چند که در روزهای آغازین مراقبتهای کرونایی هنرمندان استان همصدا وهمفکربودند اما تاکنون هدف وخروجی همه گرایشهای هنری به بیان موضوع اجتماعی تبدیل نشده است. شاید علتش این است که در یک نمایه کلی بسیاری از مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد از هنر بری وبی تعریف هستند و از طرفی شاید به دلیل نبود مرکز دانشگاهی وآکادمی هنری همانند سایر استانهای کشور از قافله پیشرفت و توسعهی تربیت انسانی و استفاده از زبان هنر عقب افتادهایم.
رابطهی عدم همگرایی و جریان سازی هنرمندان ما و موضوع معیشت آنان چیست؟ یعنی آیا هنر نزد هنرمند ارجحتر از معاش است و نزد مردم چطور؟ آیا این عدمها، ربطی به نوع نگاه یک هنرمند دارد؟
متاسفانه باید بگویم واگرایی وعدم مطالبه گری هنرمندان استان موجب مهاجرت پراکندگی آنها در سطح کشورشده است. تولید اثر هنرمندان استان، غالباً نمود یک رفتار ذوقی، شوقی و بر اساس عشق و به قولی ” دلی ” است و چون عمیقاً برای توان و بیان هنری آزاد، حمایت نمیشوند، نگاه هنری در میان آنان، غالباً یک نگاه کاربردی و مناسبتی، فصلی و موردی است که بیشتر زیر چتر جریانهای دولتی و حکومتی است و در واقع ” هنر سفارشی ” است.
هنرمندان وضعیت معیشتی و مادی خوبی ندارند، گاهی عملکرد آنها عادتی همیشگی برای رواج معیشتشان میشود، متاسفانه این وابستگی موردی و مناسبتی در این روزهای کرونایی با نبود جریانهای همایشی و نمایشی زندگی را بر آنها سخت کرده.
به نظر شما سهم هنرمندان استان کهگیلویه و بویراحمد از زیانهای ویروس کرونا به اندازهی سایر مردم بوده است؟ چون هنر موضوعی خاص است و هنرمند هم خاص است این سؤال را پرسیدم.
این روزها اوضاع هنرمندان به لحاظ اقتصادی بدتر از همه است و در مبحث کرونا بیشتر زیان دیدهاند. اکثریت قریب به اتفاق هنرمندان ما در طول عمر هنری خود، یک نوع وابستگی را به جریانهای دولتی و یا بخشهای خصوصی برای برپایی و یا حضور در همایشها، سمینارها و برنامههای فرهنگی وابسته را داشتهاند و از این طریق، ضمن ابراز هنر خود؛ امرار معاش هم میکردند. لذا الان این وضعیت بغرنج در اثر اپیدمی کرونا و فقدان این قسمت از مسئلهی وابستگی هنر، باعث شده که هنرمندان به شدت آسیب ببینند.
به طور مثال وقتی موسیقی ما برای کار دعوت نشود و نتواند به روی صحنه برود بنابراین جریان معیشت آنان هم با مشکل روبرو میشود. این موضوع مشکلاتی را به وجود آورده است اما از طرفی باید بدانیم که بازگشت به زندگی عادی و یا رخت بربستن مباحث روحی-روانی در اثر در خانه ماندن و زدودن افسردگیهای احتمالی و… با حضور هنر و هنرمند در رسانه و یا در میان مردم سهلتر است. شادی آفرینی و امیدبخشی و تزریق سرزندگی و شادابی به جامعه از زبان هنر پذیرش وتاثیر بیشتری دارد، بنابراین فردا نوبت همین هنرمندان است که قسمتی از بار سخت مسئولیت اجتماعی را به دوش بکشند وامورعادی سازی دوران پساکرونایی را انجام دهند.
مسئولان استانی خوب میدانند همانگونه که هنرمندان استان در مسئله آموزش پروتکل بهداشت جهانی و موضوع در خانه ماندن برای قطع زنجیره گسترش کرونا پیش قدم بودند و از اولینهایی بودند که با واکنش اجتماعی در این مورد آگاهی بخشی کردند و برای بهداشت روان خود قرنطینگی هم تلاش کردند به طور حتم در دوران پساکرونا برای رواج شادی و روحیه بخشی و کمک به ایجاد آرامش اجتماعی حضور جدی خواهند داشت و این درحالی است که این روزها سختیهای مضاعفی را نسبت به سایر اقشارجامعه دارند که با توجه به حضور عام المنفعه آنها همین روزها باید مورد توجه قرار گیرند. در این مورد برای حمایت هنرمندان فعال بومی استان که در جایی شاغل نیستند نباید منتظر تصمیم و حمایتهای ملی بود و باید در خود استان مورد توجه قرار گیرد.
وضعیت جامعه هنری و آموزشگاههای هنری را در استان کهگیلویه و بویراحمد چطور ارزیابی میکنید؟
اگر یک آمار بگیریم، خوشبختانه میبینیم که استان ما در تمام گرایشهای هنری افراد تحصیل کرده، تجربی و یا خود آموز که رشد کردهاند و سخنی برای گفتن دارند وجود دارد و الان آموزشگاههای هنری فعالی در استان داریم اما همان گسست و فاصله موجود میان هم نشینی و همزبانی هنرمندان باعث شده نتوانند از همه ظرفیت خود استفاده کنند.
مهمترین وجه هنر، پشتیبانی دراجرا و ارائهی آن درجامعه است. یعنی پشتکار هنرمندان به واسطهی پشتیبانی مسئولان استان میتواند شما را به آن همگرایی سازنده و جریان سازی صاحب ساختار تبدیل کند. سهم استاندار و مجموعهی مدیران ایشان در مدت مسئولیت دکتر کلانتری برای کمک به اهالی هنر چقدر مؤثر بوده است؟
در استان کهگیلویه و بویراحمد، یک مثلث فرهنگی-هنری شامل مجموعهی ارشاد-حوزه هنری و میراث فرهنگی وجود دارد. در این مثلث فرهنگی و هنری میتوان کارهای خوبی با کمک و بهره گیری از توان جمعی هنرمندان برای جریان سازی بهتروبا احترام زیستن انجام داد برای حضور بیشتر هنرمندان، تا تاثیرات اجتماعی، تفکر هنری را در وحدت و همگرایی هنرمندان ببینیم.
برای رسیدن به این مهم میتوان نشست و همفکری با مسئولان هنری وجناب استاندارداشت، من تا جایی که اطلاع و ایمان دارم و شاهد هستم، خوشبختانه در رأس هرم مدیریتی استان، آقای کلانتری را داریم که بسیار دلسوز به مسائل اجتماعی و فرهنگی استان هستند. با جدیت حضور فعال دارندو پیگیر ودر دست رس هستند. حرفها را خوب میشنوند. مشکلات استان را به خوبی به دولت وبالا دست منتقل میکنند.
دکتر کلانتری آنقدر عملکرد خوبی دارند که خیلی زود کنشهای منفی استاندار قبلی از ذهن ما پاک شد.
چنانچه جامعه هنری ما بتوانند با همگرایی برای ایجاد یک موج هنری همگانی و فراگیر تلاش کنند، حتماً مورد حمایت مجموعهی استانداری و شخص دکتر کلانتری قرار خواهند گرفت و مثمر ثمر خواهد بود.
----------------------------
منبع خبر: ارغوان
استاد غفاری! مقولهی فرهنگ و هنر دراستان کهگیلویه وبویراحمد همچنان مظلوم است و استان ما به دلیل نابرخورداری از اعتنا و التفات و برخورداری از پتانسیل بالقوهی هنرمندان بومی، همچنان از این پارادوکس رنج میبرد. در این شرایط اپیدمی کرونا غلبه کرده و البته قاعده بر این بوده است که پتانسیل هنر، در شرایط سخت ظهور میکند، به شرط آزاد بودن برای نمایان شدن و خود را نشان دادن. هنر ما چیزی برای عرضه دارد؟ اوضاع کلی فرهنگ و هنر استان را در این زمانهی سخت و شکننده چطور تحلیل میکنید؟
اجازه دهید که با طرح این موضوع و از این زاویه وارد بشوم که به جرات میتوان گفت: در استان کهگیلویه و بویراحمدهیچ گاه شاهد جریان هنری مطلق تاثیرگذار نبودهایم. تاکنون جریان سازی وایجاد موج بیان هنری از طرف اهل هنر در سطح استان شکل نگرفته است.
متاسفانه همگرایی و همنشینی لازم بین هنرمندان استان اتفاق نمیافتد و نمیتوان ازپس آن یک جریان و یا یک موج هنری با کمک گرفتن از همهی گرایشهای هنری وتوانمندی هنرمندان در استان به وجودآورد.
هر چند که در روزهای آغازین مراقبتهای کرونایی هنرمندان استان همصدا وهمفکربودند اما تاکنون هدف وخروجی همه گرایشهای هنری به بیان موضوع اجتماعی تبدیل نشده است. شاید علتش این است که در یک نمایه کلی بسیاری از مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد از هنر بری وبی تعریف هستند و از طرفی شاید به دلیل نبود مرکز دانشگاهی وآکادمی هنری همانند سایر استانهای کشور از قافله پیشرفت و توسعهی تربیت انسانی و استفاده از زبان هنر عقب افتادهایم.
رابطهی عدم همگرایی و جریان سازی هنرمندان ما و موضوع معیشت آنان چیست؟ یعنی آیا هنر نزد هنرمند ارجحتر از معاش است و نزد مردم چطور؟ آیا این عدمها، ربطی به نوع نگاه یک هنرمند دارد؟
متاسفانه باید بگویم واگرایی وعدم مطالبه گری هنرمندان استان موجب مهاجرت پراکندگی آنها در سطح کشورشده است. تولید اثر هنرمندان استان، غالباً نمود یک رفتار ذوقی، شوقی و بر اساس عشق و به قولی ” دلی ” است و چون عمیقاً برای توان و بیان هنری آزاد، حمایت نمیشوند، نگاه هنری در میان آنان، غالباً یک نگاه کاربردی و مناسبتی، فصلی و موردی است که بیشتر زیر چتر جریانهای دولتی و حکومتی است و در واقع ” هنر سفارشی ” است.
هنرمندان وضعیت معیشتی و مادی خوبی ندارند، گاهی عملکرد آنها عادتی همیشگی برای رواج معیشتشان میشود، متاسفانه این وابستگی موردی و مناسبتی در این روزهای کرونایی با نبود جریانهای همایشی و نمایشی زندگی را بر آنها سخت کرده.
به نظر شما سهم هنرمندان استان کهگیلویه و بویراحمد از زیانهای ویروس کرونا به اندازهی سایر مردم بوده است؟ چون هنر موضوعی خاص است و هنرمند هم خاص است این سؤال را پرسیدم.
این روزها اوضاع هنرمندان به لحاظ اقتصادی بدتر از همه است و در مبحث کرونا بیشتر زیان دیدهاند. اکثریت قریب به اتفاق هنرمندان ما در طول عمر هنری خود، یک نوع وابستگی را به جریانهای دولتی و یا بخشهای خصوصی برای برپایی و یا حضور در همایشها، سمینارها و برنامههای فرهنگی وابسته را داشتهاند و از این طریق، ضمن ابراز هنر خود؛ امرار معاش هم میکردند. لذا الان این وضعیت بغرنج در اثر اپیدمی کرونا و فقدان این قسمت از مسئلهی وابستگی هنر، باعث شده که هنرمندان به شدت آسیب ببینند.
به طور مثال وقتی موسیقی ما برای کار دعوت نشود و نتواند به روی صحنه برود بنابراین جریان معیشت آنان هم با مشکل روبرو میشود. این موضوع مشکلاتی را به وجود آورده است اما از طرفی باید بدانیم که بازگشت به زندگی عادی و یا رخت بربستن مباحث روحی-روانی در اثر در خانه ماندن و زدودن افسردگیهای احتمالی و… با حضور هنر و هنرمند در رسانه و یا در میان مردم سهلتر است. شادی آفرینی و امیدبخشی و تزریق سرزندگی و شادابی به جامعه از زبان هنر پذیرش وتاثیر بیشتری دارد، بنابراین فردا نوبت همین هنرمندان است که قسمتی از بار سخت مسئولیت اجتماعی را به دوش بکشند وامورعادی سازی دوران پساکرونایی را انجام دهند.
مسئولان استانی خوب میدانند همانگونه که هنرمندان استان در مسئله آموزش پروتکل بهداشت جهانی و موضوع در خانه ماندن برای قطع زنجیره گسترش کرونا پیش قدم بودند و از اولینهایی بودند که با واکنش اجتماعی در این مورد آگاهی بخشی کردند و برای بهداشت روان خود قرنطینگی هم تلاش کردند به طور حتم در دوران پساکرونا برای رواج شادی و روحیه بخشی و کمک به ایجاد آرامش اجتماعی حضور جدی خواهند داشت و این درحالی است که این روزها سختیهای مضاعفی را نسبت به سایر اقشارجامعه دارند که با توجه به حضور عام المنفعه آنها همین روزها باید مورد توجه قرار گیرند. در این مورد برای حمایت هنرمندان فعال بومی استان که در جایی شاغل نیستند نباید منتظر تصمیم و حمایتهای ملی بود و باید در خود استان مورد توجه قرار گیرد.
وضعیت جامعه هنری و آموزشگاههای هنری را در استان کهگیلویه و بویراحمد چطور ارزیابی میکنید؟
اگر یک آمار بگیریم، خوشبختانه میبینیم که استان ما در تمام گرایشهای هنری افراد تحصیل کرده، تجربی و یا خود آموز که رشد کردهاند و سخنی برای گفتن دارند وجود دارد و الان آموزشگاههای هنری فعالی در استان داریم اما همان گسست و فاصله موجود میان هم نشینی و همزبانی هنرمندان باعث شده نتوانند از همه ظرفیت خود استفاده کنند.
مهمترین وجه هنر، پشتیبانی دراجرا و ارائهی آن درجامعه است. یعنی پشتکار هنرمندان به واسطهی پشتیبانی مسئولان استان میتواند شما را به آن همگرایی سازنده و جریان سازی صاحب ساختار تبدیل کند. سهم استاندار و مجموعهی مدیران ایشان در مدت مسئولیت دکتر کلانتری برای کمک به اهالی هنر چقدر مؤثر بوده است؟
در استان کهگیلویه و بویراحمد، یک مثلث فرهنگی-هنری شامل مجموعهی ارشاد-حوزه هنری و میراث فرهنگی وجود دارد. در این مثلث فرهنگی و هنری میتوان کارهای خوبی با کمک و بهره گیری از توان جمعی هنرمندان برای جریان سازی بهتروبا احترام زیستن انجام داد برای حضور بیشتر هنرمندان، تا تاثیرات اجتماعی، تفکر هنری را در وحدت و همگرایی هنرمندان ببینیم.
برای رسیدن به این مهم میتوان نشست و همفکری با مسئولان هنری وجناب استاندارداشت، من تا جایی که اطلاع و ایمان دارم و شاهد هستم، خوشبختانه در رأس هرم مدیریتی استان، آقای کلانتری را داریم که بسیار دلسوز به مسائل اجتماعی و فرهنگی استان هستند. با جدیت حضور فعال دارندو پیگیر ودر دست رس هستند. حرفها را خوب میشنوند. مشکلات استان را به خوبی به دولت وبالا دست منتقل میکنند.
دکتر کلانتری آنقدر عملکرد خوبی دارند که خیلی زود کنشهای منفی استاندار قبلی از ذهن ما پاک شد.
چنانچه جامعه هنری ما بتوانند با همگرایی برای ایجاد یک موج هنری همگانی و فراگیر تلاش کنند، حتماً مورد حمایت مجموعهی استانداری و شخص دکتر کلانتری قرار خواهند گرفت و مثمر ثمر خواهد بود.
----------------------------
منبع خبر: ارغوان