کبنا ؛
در نهایت بازی تاجگردون با بسیاری از مخالفین خود از حزبیهای گچساران و نواصولگرایان بویراحمدی به رهبری ریش سفیدان اصولگرایان کهگیلویه و بویراحمد گرفته تا زاکانی و چند نماینده جوان مجلس یازدهم با رد اعتبارنامه تاجگردون به پایان رسید. پایان تلخی که به تعبیر مسعود پزشکیان یکی از محدود نمایندگان اقلیت اصلاح طلب مجلس ششم، بر خلاف تمام رویههای قانونی مجلس بود.
تصویر خروج حاج غلام گچسارانیها با پوشهای در زیر دست از گیتهای ورودی صحن مجلس برای آخرین بار قطعاً به عنوان یکی از غم انگیزترین اتفاقات در حافظه طرفداران وی ثبت خواهد شد. این چندمین اتفاق تراتژیک و شاید هم تلخترین آنها برای تاجگردون ها باشد. سالها پیش ابطال انتخابات گچساران در نهایت به حذف ابدی بهرام تاجگردون از صحنه سیاسی شهرستان منجر شد. کمتر کسی فکرش را میکرد که این بار غلامرضا تاجگردون این چنین به آخر خط برسد و از این سختتر اینکه این پایان با یک قانون خاص یعنی بررسی اعتبارنامه نمایندگان در صحن علنی مجلس بود. تاجگردون بارها با موانع سفت و سخت برای ادامه کار مواجه شد و چندین مانع بزرگ در همین مجلس یازدهم را پشت سر گذاشت، اما گویا عزم مخالفینش برای حذف جدی و جدی بود و او راهی جز کنار رفتن پیدا نکرد. توئیت مجتبی ثابتی در ایام ثبت نام انتخابات بر علیه تاجگردون ابتدا چندان جدی گرفته نشد ولی حالا که به آن توئیت و تحرکات بعد از آن نگاه میشود باید گفت یک برنامه جدی و اساسی از ابتدا برای زدن تاجگردون در جریان بود. قبل از این توئیت اولتیماتیوم تند حجه الاسلام حجازی امام جمعه گچساران این تصور را بوجود آورد که تاجگردون توسط شورای نگهبان رد صلاحیت خواهد شد. صلاحیت تاجگردون به راحتی نیز انجام نشد آن گونه که مالک شریعتی یکی از عاملین اصلی پروژه رد اعتبارنامه تاجگردون مدعی شد صلاحیت وی در هیچ دورهای توسط هئیت های نظارت شهرستان و استان تأیید نشده بود و صلاحیت او در تهران تأیید میشد. این بار نیز صلاحیت تاجگردون با تأخیر نسبت به سایر نامزدها و به سختی تأیید شد. بعد از آن نیز حوزه انتخابیه گچساران از آخرین حوزههای انتخابیهای بود که انتخابات در آن جا توسط شورای نگهبان تأیید گردید. تأییدیه شورای نگهبان نفس راحتی برای تاجگردون و طرفدرانش داشت. آنها فکرش را نمیکردند اصلیترین مانع در پیش روی آنهاست و آن مانع، مانع سفت و سختی خواهد بود که تاجگردون را به پایان خط خواهد رساند.
حال سؤال این است که آیا باید تاجگردون را به پایان رسیده دانست و یا وی هنوز میتواند امیدوار به ماندن در قدرت و احیا خود باشد. آیا ممکن است این رد اعتبارنامه آغاز برخوردهای جدیتر بویژه از سوی قوه قضائیه باشد و پروژه اعتبارنامه بیش از آن که یک پروژه حقوقی باشد یک پروژه سیاسی بود؟
رد صلاحیت تاجگردون اما موجبات خوشحالی بسیاری را نیز فراهم کرد. اصلاح طلبان از تهران تا گچساران هیچ حمایتی از تاجگردون نداشتند. آنها احتمالاً تاجگردون را اصلاح طلب نمیدانستند اما جالب است که بخش بزرگی از ایراد به اعتبارنامه تاجگردون آن گونه که خود در یک پست اینستاگرامی مدعی میشود به نظرات وی در مورد موضوع حصر بر میگردد. اصلاح طلبان تاجگردون را بیشتر یک نیروی وابسته به علی لاریجانی میدانند و هیچ بعید نیست اصولگرایان تندرو از این نزدیکی بیش از اصلاح طلب بودن تاجگردون عصبانی بوده باشند. اصلاح طلبان در استان نیز تاجگردون را کسی میدانند که سبب بی سهمی و دور ماندن آنها از تصمیمات استان شده است. آنها سکوت اختیار کردند ولی غافل از آن که از این نمد کلاهی نخواهند بافت و حذف تاجگردون بر قدرت اصولگرایان در مجلس، استان و گچساران خواهد افزود. اصلاح طلبان اما هیچ موضع مخالفی نیز نگرفتند. اصلاح طلبان با این سکوت نشان دادند که چه دل پری از تاجگردون دارند و این رفتار با تاجگردون نشان از آخرین امیدهای رواداری سیاسی در میان گروههای سیاسی میدهد و اصلاح طلبان بعید است هرگز شانسی برای بازگشت به قدرت سیاسی داشته باشند.
در میان اصلاح طلبان تنها حمایت های جزئی صورت گرفت و در استان تنها محمود منطقیان در دفاع از تاجگردون فعال بود. این حمایت احتمالاً جنبه عاطفی داشته است، چرا که در طول سالهای گذشته نزدیکی و حمایتی از سوی تاجگردون نسبت به منطقیان و دیگر اصلاح طلبان استان دیده نشد. در نقطه مقابل منطقیان یک اصولگرای معروف تمام قد همچنان از تاجگردون حمایت میکند و آن هم کسی نیست جز علی محمد بزرگواری. بزرگواری با لحنی تند به اکثر مخالفین تاجگردون تاخت. او حالا در نزد تاجگردونی ها محبوبترین چهرههاست. برخی معتقدند که ممکن است این اندازه از فعالیت به نفع تاجگردون توسط بزرگواری در نهایت به حضور بزرگواری در انتخابات میان دورهای گچساران منجر شود ولی بعید است که بزرگواری با آن اخلاقی با قدرت چنین تصمیمی داشته باشد. شایعاتی در مورد عدل هاشمی پور نیز گفته میشود، ولی فضای قوم زده شهرستانهای استان به سختی اجازه فرصت یک نیرو از شهرستانهای دیگر و موفقیت وی را میدهد.
احتمالاً در بین مدیران دولتی احد جمالی بیش از هر کس دیگر از بابت نبودن تاجگردون در قدرت خوشحال باشد. تنها چند روز قبل از آغاز دوئل بحث اعتبارنامه بود که ادبیات تند جمالی در مورد مدیرکل ستاد بحران استان واکنش شدید اللحن تاجگردون را برانگیخت و تقابل این دو را مشخص کرد، بی شک اگر میماند تلاش زیادی برای عزل جمالی به خرج میداد.
حالا مدیران تاجگردونی بیش از هر کس دیگری در بیم و ترس به سر میبرند و بسیاری از افراد نیز با کینه و خشم نسبت به سیطره هفت ساله ی این مدیران، امیدوار به کنار گذاشتن آنها هستند. هر چند با توجه به نزدیک شدن به پایان دولت و عملکرد برخی از این مدیران بعید است اتفاق خاصی بیفتد.
دو نماینده دیگر استان قطعاً «فقدان یک رقیب قدرتمند در عرصه چینش مدیران» را فرصتی خوب برای خود میدانند و حداکثر تلاششان را به خرج خواهند داد تا نهایت استفاده را از این فرصت ببرند. قبل از این نیز گفته میشد احد جمالی معاون سیاسی استاندار رابطه نزدیکی با دو نماینده اصولگرای استان دارد و حالا که خصم اصلی خود یعنی غلامرضا تاجگردون را در صحنه تصمیم گیری استان نمیبیند این نزدیکی و هماهنگی بیشتر نیز خواهد شد.
گچساران باید یک سال آینده را به انتظار بنشیند تا خرداد ۱۴۰۰ همزمان با انتخابات ریاست جمهوری نماینده خود را انتخاب کند.
در این مدت زمان فرصت زیادی برای رصد شرایط و شکل گیری یک فضای رقابتی خواهد بود. برخی نزدیکان تاجگردون از هم اکنون در حال فضاسازی برای نقش آفرینی تاجگردون ها در انتخابات آینده هستند و بسیاری هم با اتکا به نظر محمود صادقی نماینده سابق مجلس مبنی بر عدم ایراد قانونی برای ثبت نام غلامرضا تاجگردون امیدوارند حاج غلام دوباره برگردد. اما واضح و مبرهن است که چنین اتفاقی بعید است در عمل بیفتد و بهتر نیز آن است که تاجگردون و تاجگردون ها اگر در پی احیا خود هستند حداقل چندین سال از فضای سیاسی شهرستان فاصله داشته باشند و حتی هیچ حمایتی از دیگر گزینهها نیز نداشته باشند. در همین مدت کوتاه گزینه سازی زیادی صورت گرفته است و از هادی زارع پور و ساسان تاجگردون به عنوان گزینههای جایگزین نام برده شده است. گزینههایی که در صورت حضور دارای شانس هستند اما احتمالاً آنها با دوراندیشی وارد بازی خطرناک انتخابات و مجلس کاملاً اصولگرای یازدهم نشوند و رقابت بین نیروهای اصولگرا همچون سید قدرت و زینل زاده باشد.
ممکن است سید قدرت حسینی هم برای فرار از فشارها نیاید و میدان را به سید ناصر حسینی پور دیگر برادر دهد ولی اشتیاق سید قدرت شاید به گونهای دیگر سبب تصمیم گیری شود.
آینده عمرانی گچساران اما هر چه باشد هرگز دوران طلایی تاجگردون را تجربه نخواهد کرد و بسیاری از پروژهها برای سالها و شاید تا همیشه در وضعیت فعلی و بلاتکلیفشان بمانند و هیچ گاه تونل گچساران به دیل به سرانجام نرسد.
بدون شک نام غلام رضا تاجگردون یکی از ماندگارترین نامهای سیاسی تاریخ استان خواهد بود و دهه 90 به نام وی در تاریخ استان ثبت خواهد شد. این پایان ممکن است یک پایان کامل نباشد. تاجگردون میتواند امیدوار باشد اگر یک دولت رادیکال اصولگرا سال آینده بر سر کار نیاید به مسئولیتهای اجرایی برگردد.
تصویر خروج حاج غلام گچسارانیها با پوشهای در زیر دست از گیتهای ورودی صحن مجلس برای آخرین بار قطعاً به عنوان یکی از غم انگیزترین اتفاقات در حافظه طرفداران وی ثبت خواهد شد. این چندمین اتفاق تراتژیک و شاید هم تلخترین آنها برای تاجگردون ها باشد. سالها پیش ابطال انتخابات گچساران در نهایت به حذف ابدی بهرام تاجگردون از صحنه سیاسی شهرستان منجر شد. کمتر کسی فکرش را میکرد که این بار غلامرضا تاجگردون این چنین به آخر خط برسد و از این سختتر اینکه این پایان با یک قانون خاص یعنی بررسی اعتبارنامه نمایندگان در صحن علنی مجلس بود. تاجگردون بارها با موانع سفت و سخت برای ادامه کار مواجه شد و چندین مانع بزرگ در همین مجلس یازدهم را پشت سر گذاشت، اما گویا عزم مخالفینش برای حذف جدی و جدی بود و او راهی جز کنار رفتن پیدا نکرد. توئیت مجتبی ثابتی در ایام ثبت نام انتخابات بر علیه تاجگردون ابتدا چندان جدی گرفته نشد ولی حالا که به آن توئیت و تحرکات بعد از آن نگاه میشود باید گفت یک برنامه جدی و اساسی از ابتدا برای زدن تاجگردون در جریان بود. قبل از این توئیت اولتیماتیوم تند حجه الاسلام حجازی امام جمعه گچساران این تصور را بوجود آورد که تاجگردون توسط شورای نگهبان رد صلاحیت خواهد شد. صلاحیت تاجگردون به راحتی نیز انجام نشد آن گونه که مالک شریعتی یکی از عاملین اصلی پروژه رد اعتبارنامه تاجگردون مدعی شد صلاحیت وی در هیچ دورهای توسط هئیت های نظارت شهرستان و استان تأیید نشده بود و صلاحیت او در تهران تأیید میشد. این بار نیز صلاحیت تاجگردون با تأخیر نسبت به سایر نامزدها و به سختی تأیید شد. بعد از آن نیز حوزه انتخابیه گچساران از آخرین حوزههای انتخابیهای بود که انتخابات در آن جا توسط شورای نگهبان تأیید گردید. تأییدیه شورای نگهبان نفس راحتی برای تاجگردون و طرفدرانش داشت. آنها فکرش را نمیکردند اصلیترین مانع در پیش روی آنهاست و آن مانع، مانع سفت و سختی خواهد بود که تاجگردون را به پایان خط خواهد رساند.
حال سؤال این است که آیا باید تاجگردون را به پایان رسیده دانست و یا وی هنوز میتواند امیدوار به ماندن در قدرت و احیا خود باشد. آیا ممکن است این رد اعتبارنامه آغاز برخوردهای جدیتر بویژه از سوی قوه قضائیه باشد و پروژه اعتبارنامه بیش از آن که یک پروژه حقوقی باشد یک پروژه سیاسی بود؟
رد صلاحیت تاجگردون اما موجبات خوشحالی بسیاری را نیز فراهم کرد. اصلاح طلبان از تهران تا گچساران هیچ حمایتی از تاجگردون نداشتند. آنها احتمالاً تاجگردون را اصلاح طلب نمیدانستند اما جالب است که بخش بزرگی از ایراد به اعتبارنامه تاجگردون آن گونه که خود در یک پست اینستاگرامی مدعی میشود به نظرات وی در مورد موضوع حصر بر میگردد. اصلاح طلبان تاجگردون را بیشتر یک نیروی وابسته به علی لاریجانی میدانند و هیچ بعید نیست اصولگرایان تندرو از این نزدیکی بیش از اصلاح طلب بودن تاجگردون عصبانی بوده باشند. اصلاح طلبان در استان نیز تاجگردون را کسی میدانند که سبب بی سهمی و دور ماندن آنها از تصمیمات استان شده است. آنها سکوت اختیار کردند ولی غافل از آن که از این نمد کلاهی نخواهند بافت و حذف تاجگردون بر قدرت اصولگرایان در مجلس، استان و گچساران خواهد افزود. اصلاح طلبان اما هیچ موضع مخالفی نیز نگرفتند. اصلاح طلبان با این سکوت نشان دادند که چه دل پری از تاجگردون دارند و این رفتار با تاجگردون نشان از آخرین امیدهای رواداری سیاسی در میان گروههای سیاسی میدهد و اصلاح طلبان بعید است هرگز شانسی برای بازگشت به قدرت سیاسی داشته باشند.
در میان اصلاح طلبان تنها حمایت های جزئی صورت گرفت و در استان تنها محمود منطقیان در دفاع از تاجگردون فعال بود. این حمایت احتمالاً جنبه عاطفی داشته است، چرا که در طول سالهای گذشته نزدیکی و حمایتی از سوی تاجگردون نسبت به منطقیان و دیگر اصلاح طلبان استان دیده نشد. در نقطه مقابل منطقیان یک اصولگرای معروف تمام قد همچنان از تاجگردون حمایت میکند و آن هم کسی نیست جز علی محمد بزرگواری. بزرگواری با لحنی تند به اکثر مخالفین تاجگردون تاخت. او حالا در نزد تاجگردونی ها محبوبترین چهرههاست. برخی معتقدند که ممکن است این اندازه از فعالیت به نفع تاجگردون توسط بزرگواری در نهایت به حضور بزرگواری در انتخابات میان دورهای گچساران منجر شود ولی بعید است که بزرگواری با آن اخلاقی با قدرت چنین تصمیمی داشته باشد. شایعاتی در مورد عدل هاشمی پور نیز گفته میشود، ولی فضای قوم زده شهرستانهای استان به سختی اجازه فرصت یک نیرو از شهرستانهای دیگر و موفقیت وی را میدهد.
احتمالاً در بین مدیران دولتی احد جمالی بیش از هر کس دیگر از بابت نبودن تاجگردون در قدرت خوشحال باشد. تنها چند روز قبل از آغاز دوئل بحث اعتبارنامه بود که ادبیات تند جمالی در مورد مدیرکل ستاد بحران استان واکنش شدید اللحن تاجگردون را برانگیخت و تقابل این دو را مشخص کرد، بی شک اگر میماند تلاش زیادی برای عزل جمالی به خرج میداد.
حالا مدیران تاجگردونی بیش از هر کس دیگری در بیم و ترس به سر میبرند و بسیاری از افراد نیز با کینه و خشم نسبت به سیطره هفت ساله ی این مدیران، امیدوار به کنار گذاشتن آنها هستند. هر چند با توجه به نزدیک شدن به پایان دولت و عملکرد برخی از این مدیران بعید است اتفاق خاصی بیفتد.
دو نماینده دیگر استان قطعاً «فقدان یک رقیب قدرتمند در عرصه چینش مدیران» را فرصتی خوب برای خود میدانند و حداکثر تلاششان را به خرج خواهند داد تا نهایت استفاده را از این فرصت ببرند. قبل از این نیز گفته میشد احد جمالی معاون سیاسی استاندار رابطه نزدیکی با دو نماینده اصولگرای استان دارد و حالا که خصم اصلی خود یعنی غلامرضا تاجگردون را در صحنه تصمیم گیری استان نمیبیند این نزدیکی و هماهنگی بیشتر نیز خواهد شد.
گچساران باید یک سال آینده را به انتظار بنشیند تا خرداد ۱۴۰۰ همزمان با انتخابات ریاست جمهوری نماینده خود را انتخاب کند.
در این مدت زمان فرصت زیادی برای رصد شرایط و شکل گیری یک فضای رقابتی خواهد بود. برخی نزدیکان تاجگردون از هم اکنون در حال فضاسازی برای نقش آفرینی تاجگردون ها در انتخابات آینده هستند و بسیاری هم با اتکا به نظر محمود صادقی نماینده سابق مجلس مبنی بر عدم ایراد قانونی برای ثبت نام غلامرضا تاجگردون امیدوارند حاج غلام دوباره برگردد. اما واضح و مبرهن است که چنین اتفاقی بعید است در عمل بیفتد و بهتر نیز آن است که تاجگردون و تاجگردون ها اگر در پی احیا خود هستند حداقل چندین سال از فضای سیاسی شهرستان فاصله داشته باشند و حتی هیچ حمایتی از دیگر گزینهها نیز نداشته باشند. در همین مدت کوتاه گزینه سازی زیادی صورت گرفته است و از هادی زارع پور و ساسان تاجگردون به عنوان گزینههای جایگزین نام برده شده است. گزینههایی که در صورت حضور دارای شانس هستند اما احتمالاً آنها با دوراندیشی وارد بازی خطرناک انتخابات و مجلس کاملاً اصولگرای یازدهم نشوند و رقابت بین نیروهای اصولگرا همچون سید قدرت و زینل زاده باشد.
ممکن است سید قدرت حسینی هم برای فرار از فشارها نیاید و میدان را به سید ناصر حسینی پور دیگر برادر دهد ولی اشتیاق سید قدرت شاید به گونهای دیگر سبب تصمیم گیری شود.
آینده عمرانی گچساران اما هر چه باشد هرگز دوران طلایی تاجگردون را تجربه نخواهد کرد و بسیاری از پروژهها برای سالها و شاید تا همیشه در وضعیت فعلی و بلاتکلیفشان بمانند و هیچ گاه تونل گچساران به دیل به سرانجام نرسد.
بدون شک نام غلام رضا تاجگردون یکی از ماندگارترین نامهای سیاسی تاریخ استان خواهد بود و دهه 90 به نام وی در تاریخ استان ثبت خواهد شد. این پایان ممکن است یک پایان کامل نباشد. تاجگردون میتواند امیدوار باشد اگر یک دولت رادیکال اصولگرا سال آینده بر سر کار نیاید به مسئولیتهای اجرایی برگردد.