تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۷
کد مطلب : ۴۲۳۵۵۴
با انتشار بیانیهای؛
حزب اراده ملت از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خارج شد
۰
کبنا ؛حزب اراده ملت ایران در آخرین جلسه شورای مرکزی خود با توجه به اتخاذ رویکرد جدید این تشکل سیاسی اصلاحطلب، بیانیهای را منتشر کرد.
به گزارش کبنا، در ابتدای این بیانیه آمده است: «سالهاست که در سرزمین عزیزمان ایران، جانهای شیفته و عدالتخواه ضمن بیزاری جستن از هرگونه تبعیض و فساد، نیروهای دولتی و حاکمیتی را به بازشناسی و برخوردی مقتدرانه و تبریجویانه از فسادهای سازمانیافته، فرامیخوانند و مطالبه ایشان درپیشگرفتنِ رویکردی متعهدانه و انسانمحورانه از سوی مسئولین برای کاستن از تبعیضهای فراگیر و جاری بوده است.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «انتظاری که از اصلاحطلبی میرفت مبارزهای عمیق، پایدار، باورمندانه و تشکیلاتی، بر اساس نظم و نسقی بغایت مستحکم و مرصوص بود، لکن شوربختانه آنچه در عمل شاهدش بودیم اینکه؛ بهتدریج دغدغه بخش قابل توجهی از احزاب و گروهها و افراد حاضر در جبهه اصلاحطلبان، به «طلب استمرار» حضور خویش در ارکان قدرت فروکاسته شد. با اتخاذ سازوکارهای غیردموکراتیک، فرصت سوزیهای مکرر و رفتارهای غیرصادقانه آمیخته با فرصتطلبی، آرمانهای اصلی و اصیلِ گفتمان اصلاحات در عمل به بوته فراموشی سپرده شد و صرفاً به تجارت اعتماد و امیدِ ملتی درمانده در گعدههایی درونگروهی بسنده گردید.»
در بخش دیگری از این بیانیه با تاکید بر اینکه «ضعف مواضع اقتصادی اصلاحطلبان و مخدوش بودن موضع این جریان درحوزه اقتصاد و مشکلات معیشتی مردم نیز خود چالش عمده دیگری بود» آمده است: «امروز جامعه ما درگیر معضلات و بحرانهای اقتصادیست از جمله تحریمها و اقتصاد دلالمحور و توزیع رانتهای بیشمار و فاصله طبقاتی که روز بروز بیشتر میشود. همگی موجب گردیده این فشارها بر دوش طبقات ضعیفتر چون کشاورزان، کارگران، کارمندان و کسبه خرد سنگینی کند. لذا موضعگیری شفاف همراه با راهکار عملی اصلاحطلبان در این مهم ضروری به نظر میآید.»
این بیانیه میافزاید: «در این میان حزب اراده ملت ایران، از ابتدای شروع فعالیت رسمی در سال ۱۳۷۹، بهعنوان یک حزب اصلاحطلبِ خودبنیاد و برخاسته از پایین، با تلاش و ارادتمندی برای پایبندی به صداقت، شفافیت، پاسخگویی، پاکدستی و قانونمندی، خود را متعهد به حرکت در چارچوب گفتمان اصلاحات دانسته و همگام با سایر احزاب و گروههای اصلاحطلب تلاش نموده تا در شکلیابی جبهه اصلاحات، علاوه بر ساحت گفتمانی در ساحت تشکیلاتی و رفتاری نیز تأثیرگذار باشد. ما دوره به دوره و انتخابات از پی انتخابات، بویژه در سال ۹۴ انتظار داشتیم تا تغییر رفتار در نحوه ورود به این انتخابات، گامی برای اعتماد بیشازپیشِ اکثریت جامعه ایرانی به گفتمان و تشکیلاتِ اصلاحطلبی باشد، لیکن تصمیمگیریهایی که منجر به ارائه لیستهای شراکتی، وراثتی و رفاقتی گردید و تضمینی درپاسخگویی را در پی نداشت، به تدریج موجب خدشه به اعتمادِ آندسته از سرمایههای اجتماعی شد که با وفاداری به جبهه اصلاحطلبی بهپای صندوق رأی آمده بودند، ازاینرو حاما به فاصله کوتاهی پس از انتخابات مجلس دهم با انتقاد از مناسباتی که تدبیر امور را در دست داشت، از طریق شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، راهکارهایی را مبتنی بر تعهد به خرد جمعی پیشنهاد کرد، ازجمله آنکه فرایند حزب محور و برنامه محور باید جایگزین مکانیسم شخصمحوری و دفعتی عمل کردن شود، ولی آنچه حاصل این نقد و پیگیریها بود، فقط سکوت بود و فراموشی.»
در بخش دیگری از این بیانیه تاکید شده است: «حزب در ۵ سال اخیر موکداً پیگیر شکلگیری مکانیسم نقد درون جریانی و آسیبشناسی جبهه اصلاحات بود ولی متاسفانه چون گذشته فرصتها یکی پس از دیگری از دست رفت و هر بار به بهانهایی از این مسئولیتِ مهم و ضروری برای بازسازی جربان اصلاحات، غفلت و کوتاهی شد. در نتیجه حزب اراده ملت امید و آمالی که در پیوستن به شورای هماهنگی داشت از دسترفته دید و آخرین فرصت مناسب نیز که پس از انتخابات سال ٩٦ دست داد، عملاً برباد رفت. لذا بدین منوال دیگر حجت بر حاما تمام شد و ادامه وضع را برای خود غیرقابلقبول میداند.»
در بخش دیگری از این بیانیه با تاکید بر اینکه حفظ پیوندهای استراتژیک بین همسویان و مؤتلفین سیاسی امر لازمی است، آمده است: «اما تلاش برای نگهداشت این همرسانیها اما موجب میگردد که در نگاه داوریکننده بخشی از مردم، کنشهای حزبی بسیار کند و دیرهنگام و حتی گاهی بزدلانه و عافیتطلبانه ارزیابی شود. لکن به نظر میرسد که ادامه این مسیر به بیرنگشدن هویت تشکیلاتی و ناکامی در رساندن پیام حزب به گروههای هدف در جامعه خواهد انجامید. بر این اساس، حزب اراده ملت ایران بر آن است به کنش اصلاحطلبانه و با تکیه بر سرمایه تشکیلاتی و انسانی واقعاً موجودِ خود به سیاست ورزی مسئولانه، شفاف و پاسخگو در چارچوپ هنجارهای حقوقی و سیاسی بهصورت مستقل ادامه دهد مگر اینکه به اقتضای موقعیت بهویژه در زمان انتخابات، در چارچوب قانون احزاب و در صورت لزوم وارد ائتلاف و یا تشکیل جبهه موقت با احزاب و تشکلهای همسو شود.»
این بیانیه در ادامه تاکید میکند: «بدیهی است نقدهای درون جریانی نباید دستاویزی برای جناح رقیب و جریان تندروی حاکم بر کشور برای کوبیدن شرکای سیاسی ما باشد. حزب اراده ملت ایران با این بیانیه، نزدیک به دو دهه همراهی و همکاری با دیگر احزاب اصلاحطلب را، آنجا که بر مدار حق ایستادند و آنهنگام که صدای مطالبات ملت و دغدغهمند و دلسوز منافع ملی بودند، گرامی داشته و از ایشان سپاسگزاری میکند و حکایت سالها همنشینی با دیگر اصلاحطلبان را همچون تجربهای عمیق و پندآموز ارج مینهد.»(ایسنا)
به گزارش کبنا، در ابتدای این بیانیه آمده است: «سالهاست که در سرزمین عزیزمان ایران، جانهای شیفته و عدالتخواه ضمن بیزاری جستن از هرگونه تبعیض و فساد، نیروهای دولتی و حاکمیتی را به بازشناسی و برخوردی مقتدرانه و تبریجویانه از فسادهای سازمانیافته، فرامیخوانند و مطالبه ایشان درپیشگرفتنِ رویکردی متعهدانه و انسانمحورانه از سوی مسئولین برای کاستن از تبعیضهای فراگیر و جاری بوده است.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «انتظاری که از اصلاحطلبی میرفت مبارزهای عمیق، پایدار، باورمندانه و تشکیلاتی، بر اساس نظم و نسقی بغایت مستحکم و مرصوص بود، لکن شوربختانه آنچه در عمل شاهدش بودیم اینکه؛ بهتدریج دغدغه بخش قابل توجهی از احزاب و گروهها و افراد حاضر در جبهه اصلاحطلبان، به «طلب استمرار» حضور خویش در ارکان قدرت فروکاسته شد. با اتخاذ سازوکارهای غیردموکراتیک، فرصت سوزیهای مکرر و رفتارهای غیرصادقانه آمیخته با فرصتطلبی، آرمانهای اصلی و اصیلِ گفتمان اصلاحات در عمل به بوته فراموشی سپرده شد و صرفاً به تجارت اعتماد و امیدِ ملتی درمانده در گعدههایی درونگروهی بسنده گردید.»
در بخش دیگری از این بیانیه با تاکید بر اینکه «ضعف مواضع اقتصادی اصلاحطلبان و مخدوش بودن موضع این جریان درحوزه اقتصاد و مشکلات معیشتی مردم نیز خود چالش عمده دیگری بود» آمده است: «امروز جامعه ما درگیر معضلات و بحرانهای اقتصادیست از جمله تحریمها و اقتصاد دلالمحور و توزیع رانتهای بیشمار و فاصله طبقاتی که روز بروز بیشتر میشود. همگی موجب گردیده این فشارها بر دوش طبقات ضعیفتر چون کشاورزان، کارگران، کارمندان و کسبه خرد سنگینی کند. لذا موضعگیری شفاف همراه با راهکار عملی اصلاحطلبان در این مهم ضروری به نظر میآید.»
این بیانیه میافزاید: «در این میان حزب اراده ملت ایران، از ابتدای شروع فعالیت رسمی در سال ۱۳۷۹، بهعنوان یک حزب اصلاحطلبِ خودبنیاد و برخاسته از پایین، با تلاش و ارادتمندی برای پایبندی به صداقت، شفافیت، پاسخگویی، پاکدستی و قانونمندی، خود را متعهد به حرکت در چارچوب گفتمان اصلاحات دانسته و همگام با سایر احزاب و گروههای اصلاحطلب تلاش نموده تا در شکلیابی جبهه اصلاحات، علاوه بر ساحت گفتمانی در ساحت تشکیلاتی و رفتاری نیز تأثیرگذار باشد. ما دوره به دوره و انتخابات از پی انتخابات، بویژه در سال ۹۴ انتظار داشتیم تا تغییر رفتار در نحوه ورود به این انتخابات، گامی برای اعتماد بیشازپیشِ اکثریت جامعه ایرانی به گفتمان و تشکیلاتِ اصلاحطلبی باشد، لیکن تصمیمگیریهایی که منجر به ارائه لیستهای شراکتی، وراثتی و رفاقتی گردید و تضمینی درپاسخگویی را در پی نداشت، به تدریج موجب خدشه به اعتمادِ آندسته از سرمایههای اجتماعی شد که با وفاداری به جبهه اصلاحطلبی بهپای صندوق رأی آمده بودند، ازاینرو حاما به فاصله کوتاهی پس از انتخابات مجلس دهم با انتقاد از مناسباتی که تدبیر امور را در دست داشت، از طریق شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، راهکارهایی را مبتنی بر تعهد به خرد جمعی پیشنهاد کرد، ازجمله آنکه فرایند حزب محور و برنامه محور باید جایگزین مکانیسم شخصمحوری و دفعتی عمل کردن شود، ولی آنچه حاصل این نقد و پیگیریها بود، فقط سکوت بود و فراموشی.»
در بخش دیگری از این بیانیه تاکید شده است: «حزب در ۵ سال اخیر موکداً پیگیر شکلگیری مکانیسم نقد درون جریانی و آسیبشناسی جبهه اصلاحات بود ولی متاسفانه چون گذشته فرصتها یکی پس از دیگری از دست رفت و هر بار به بهانهایی از این مسئولیتِ مهم و ضروری برای بازسازی جربان اصلاحات، غفلت و کوتاهی شد. در نتیجه حزب اراده ملت امید و آمالی که در پیوستن به شورای هماهنگی داشت از دسترفته دید و آخرین فرصت مناسب نیز که پس از انتخابات سال ٩٦ دست داد، عملاً برباد رفت. لذا بدین منوال دیگر حجت بر حاما تمام شد و ادامه وضع را برای خود غیرقابلقبول میداند.»
در بخش دیگری از این بیانیه با تاکید بر اینکه حفظ پیوندهای استراتژیک بین همسویان و مؤتلفین سیاسی امر لازمی است، آمده است: «اما تلاش برای نگهداشت این همرسانیها اما موجب میگردد که در نگاه داوریکننده بخشی از مردم، کنشهای حزبی بسیار کند و دیرهنگام و حتی گاهی بزدلانه و عافیتطلبانه ارزیابی شود. لکن به نظر میرسد که ادامه این مسیر به بیرنگشدن هویت تشکیلاتی و ناکامی در رساندن پیام حزب به گروههای هدف در جامعه خواهد انجامید. بر این اساس، حزب اراده ملت ایران بر آن است به کنش اصلاحطلبانه و با تکیه بر سرمایه تشکیلاتی و انسانی واقعاً موجودِ خود به سیاست ورزی مسئولانه، شفاف و پاسخگو در چارچوپ هنجارهای حقوقی و سیاسی بهصورت مستقل ادامه دهد مگر اینکه به اقتضای موقعیت بهویژه در زمان انتخابات، در چارچوب قانون احزاب و در صورت لزوم وارد ائتلاف و یا تشکیل جبهه موقت با احزاب و تشکلهای همسو شود.»
این بیانیه در ادامه تاکید میکند: «بدیهی است نقدهای درون جریانی نباید دستاویزی برای جناح رقیب و جریان تندروی حاکم بر کشور برای کوبیدن شرکای سیاسی ما باشد. حزب اراده ملت ایران با این بیانیه، نزدیک به دو دهه همراهی و همکاری با دیگر احزاب اصلاحطلب را، آنجا که بر مدار حق ایستادند و آنهنگام که صدای مطالبات ملت و دغدغهمند و دلسوز منافع ملی بودند، گرامی داشته و از ایشان سپاسگزاری میکند و حکایت سالها همنشینی با دیگر اصلاحطلبان را همچون تجربهای عمیق و پندآموز ارج مینهد.»(ایسنا)