تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۰۲
کد مطلب : ۴۲۴۹۸۰
یادداشت|
راز «مانایی» پدیده عاشورا
دکتر سید علیسینا رخشندهمند
۴
کبنا ؛درباره چگونگی و ابعاد و جنبههای مختلف نهضت سرخ سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تحلیل و تفسیرهای ارزشمندی بیان و ارائه شده است. اما بیشتر محققان از نگاه ایدئولوژیک به این واقعه عظیم نگریسته و آن را ارزیابی کردهاند -که البته در جای خود بسیار ارزشمند و قابل احترام است- اما به نظر میرسد، جنبهها، ابعاد و وجوه دیگری از این رخ داد عظیم تا حدودی مغفول مانده است.
باید بدانیم از منظر پدیدارشناسی و جامعهشناختی، پدیده ای ماندگار است که «کارکرد» داشته باشد. از همین روی، راز «مانایی» قیام خونین کربلا، جنبه «اجتماعی» آن است. بدون شک، نهضت کربلا کارکرد ژرف و بنیادین و محکمی در همه عصرها دارد و این راز ماندگاری آن –از منظر «پدیدارشناسی» و «جامعه شناختی»- است.
مهمترین و بنیادیترین کارکرد نهضت کربلا و مکتب حسینی، ارزشهایی مانند حقطلبی، عدالت، آزادگی، اخلاقگرایی و مبارزه با هر نوع ظلم و فساد است که این قیام به شکلی آشکار، برجسته و پرررنگ خلق کرده است و یا بر آنها اصرار ورزیده است و این چیزی است که نیاز حیاتی و معنوی عصر و انسان امروز –به طور اعم- و مسلمانان-به طور اخص- است. این ارزشها محدود به جغرافیا و مذهب خاصی نیست و نه تنها به شیعیان و مسلمانان محدود نمیشود، بلکه همه ادیان و اقوام و ملل جهان را شامل میشود.
در حقیقت مفهوم «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» همین است که ارزشهای مکتب حسینی، انسانی است و تا انسان بر روی زمین و این سیاره خاکی زندگی میکند، این ارزشها پایدار و مانا و ماندگار خواهد بود و مختص و محدود به زمان نیست بلکه در همه زمانها و تا ابد «کارکرد» خواهد داشت. سوال اینجا است که آیا ما توانستهایم چنین فرهنگ و مکتبی را به یک نظام فکری و پارادایم و چارچوب نظری در بیاوریم؟! آیا ما توانستهایم، در همه ماههای سال «حسینی» باشیم و رفتارمان حسینی باشد و ارزشهای این مکتب و این قیام را رعایت کرده و به جای بیاوریم؟
بانگاهی گذرا به اعمال و رفتار خودمان و اقشار مختلف -چه مردم عادی کوچه و بازار و چه اندیشمندان و سیاستمداران و مدیران- در مییابیم که جای مبانی فکری مکتب حسینی و قیام عاشورا به طرز حزنانگیزی خالی است!! از منظری دیگر که نگاه کنیم، باید گفت: مایه افتخار ما است که در دهه اول محرم،-به حرمت آقا اباعبدالله- آمار جرم و جنایت کمتر است، اما چرا فقط محدود به همین چند روز باشد!؟ همین نشان میدهد که مبنای فکری و نظام اندیشهورزی ما بر مبنای تفکر حسینی و نهضت عاشورا و قیام کربلا نیست! چرا که اگر چنین میبود، باید آمار جرم، -نه فقط به حرمت این دهه مبارک و چند روز محدود،- بلکه در همه طول سال پایین میآمد. حسینی بودن و پیرو مکتب حسین(ع) بودن به حرف صرف نیست، به عمل است.
پیشنهاد میکنم، اجازه ندهیم که این مکتب و اندیشه، فقط در چارچوب بسته «مناسکگرایی» محدود بماند، بلکه ارزشهای قیام کربلا، اعم از مبارزه با ظلم و فساد، آزادگی، عدالت خواهی، اخلاق و منش زندگی بر مبنای اصول انسانی و...، از تولد تا لحظه مرگ را به عنوان ارزشها و هنجارهای اجتماعی ضروری عصر حاضر تبدیل کنیم.
-----------------------------------
دکتر سید علیسینا رخشندهمند
عضو بنیاد ملی نخبگان ایران
مدرس دانشگاههای تهران
باید بدانیم از منظر پدیدارشناسی و جامعهشناختی، پدیده ای ماندگار است که «کارکرد» داشته باشد. از همین روی، راز «مانایی» قیام خونین کربلا، جنبه «اجتماعی» آن است. بدون شک، نهضت کربلا کارکرد ژرف و بنیادین و محکمی در همه عصرها دارد و این راز ماندگاری آن –از منظر «پدیدارشناسی» و «جامعه شناختی»- است.
مهمترین و بنیادیترین کارکرد نهضت کربلا و مکتب حسینی، ارزشهایی مانند حقطلبی، عدالت، آزادگی، اخلاقگرایی و مبارزه با هر نوع ظلم و فساد است که این قیام به شکلی آشکار، برجسته و پرررنگ خلق کرده است و یا بر آنها اصرار ورزیده است و این چیزی است که نیاز حیاتی و معنوی عصر و انسان امروز –به طور اعم- و مسلمانان-به طور اخص- است. این ارزشها محدود به جغرافیا و مذهب خاصی نیست و نه تنها به شیعیان و مسلمانان محدود نمیشود، بلکه همه ادیان و اقوام و ملل جهان را شامل میشود.
در حقیقت مفهوم «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» همین است که ارزشهای مکتب حسینی، انسانی است و تا انسان بر روی زمین و این سیاره خاکی زندگی میکند، این ارزشها پایدار و مانا و ماندگار خواهد بود و مختص و محدود به زمان نیست بلکه در همه زمانها و تا ابد «کارکرد» خواهد داشت. سوال اینجا است که آیا ما توانستهایم چنین فرهنگ و مکتبی را به یک نظام فکری و پارادایم و چارچوب نظری در بیاوریم؟! آیا ما توانستهایم، در همه ماههای سال «حسینی» باشیم و رفتارمان حسینی باشد و ارزشهای این مکتب و این قیام را رعایت کرده و به جای بیاوریم؟
بانگاهی گذرا به اعمال و رفتار خودمان و اقشار مختلف -چه مردم عادی کوچه و بازار و چه اندیشمندان و سیاستمداران و مدیران- در مییابیم که جای مبانی فکری مکتب حسینی و قیام عاشورا به طرز حزنانگیزی خالی است!! از منظری دیگر که نگاه کنیم، باید گفت: مایه افتخار ما است که در دهه اول محرم،-به حرمت آقا اباعبدالله- آمار جرم و جنایت کمتر است، اما چرا فقط محدود به همین چند روز باشد!؟ همین نشان میدهد که مبنای فکری و نظام اندیشهورزی ما بر مبنای تفکر حسینی و نهضت عاشورا و قیام کربلا نیست! چرا که اگر چنین میبود، باید آمار جرم، -نه فقط به حرمت این دهه مبارک و چند روز محدود،- بلکه در همه طول سال پایین میآمد. حسینی بودن و پیرو مکتب حسین(ع) بودن به حرف صرف نیست، به عمل است.
پیشنهاد میکنم، اجازه ندهیم که این مکتب و اندیشه، فقط در چارچوب بسته «مناسکگرایی» محدود بماند، بلکه ارزشهای قیام کربلا، اعم از مبارزه با ظلم و فساد، آزادگی، عدالت خواهی، اخلاق و منش زندگی بر مبنای اصول انسانی و...، از تولد تا لحظه مرگ را به عنوان ارزشها و هنجارهای اجتماعی ضروری عصر حاضر تبدیل کنیم.
-----------------------------------
دکتر سید علیسینا رخشندهمند
عضو بنیاد ملی نخبگان ایران
مدرس دانشگاههای تهران