تاریخ انتشار
چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۲
کد مطلب : ۴۲۷۸۹۸
حقوق زنان؛
صداوسيما با «زنان» مشكل دارد؟
۰
کبنا ؛ موضوع حقوق زنان از روزهاي ابتدايي پس از انقلاب تاکنون مطرح بوده است. اين موضوع در بعضي بازههاي تاريخي گوناگون محل مناقشات سياسي، ديني، مدني و حتي امنيتي تبديل شده است. در حال حاضر جامعه ايران درگير بعضي ادعاهاي غير اخلاقي جريانهاي تندرو در قبال زنان نيز شده است. حال آنکه هيچ جرياني با تابوشکني اخلاقي به کاميابي سياسي نخواهد رسيد.
اتهام جنسي، ابزار جديد صدا و سيما؟
اخيرا در يکي از برنامههاي شبکه سه سيماي جمهوري اسلامي، شخصي که خود را کارشناس مسائل سياسي معرفي ميکند به کامالا هريس معاون رئيسجمهور منتخب آمريکا اتهام جنسي وارد کرده و عامل پيشرفت اين خانم را داشتن روابط متعدد با مردان دانسته است. اين اتهام جدا از کذب يا صدق بودن، نسبتي با عرف اخلاقي جامعه ايران و حتي معتقدات ديني آنان ندارد. به دليل فشارهاي سياسي، تحريمهاي اقتصادي و رويکرد ضدايراني ايالاتمتحده، آمريکاستيزي موضوعي پذيرفتهشده به حساب ميآيد اما افول از ارزشهاي اخلاقي به دليل مقابله با جنايات آمريکا، خود عملي ناپسند محسوب ميشود. اتهام جنسي در صداوسيما، تحت شرايطي انجام ميشود که عليعسگري، رئيس سازمان صداوسيما، بر اساس نظرسنجيهايي مدعي شد که اين رسانه در رأس اعتماد مردم قرار دارد، هيچ اطلاعاتي نيز از نحوه اين نظرسنجي در دسترس قرار ندارد. اين ادعا با واکنش سيد محمدعلي ابطحي فعال سياسي اصلاحطلب مواجه شد. ابطحي در توئيتي نوشت: «اينکه آقاي عليعسکري گفتهاند صداوسيما در راس اعتماد مردم است، مهم نيست. نگران اينم ايشان باور کرده باشد حرف خودش را.»
فضاي مجازي خطرناکتر است يا صدا و سيما
عليعسگري در ديدار اعضاي کميسيون فرهنگي مجلس با وي، با تاکيد بر اينکه فضاي مجازي يکي ديگر از راههاي دشمن براي هجمه فرهنگي است، تصريح کرد: «فضاي مجازي امروز براي ما هم فرصت و هم تهديد است و بايد با قانونمند کردن آن مانند همهجاي دنيا، از فرصتهاي آن بيشتر و بهتر استفاده کنيم و نقش مجلس در اين باره و در رأس آن، کميسيون فرهنگي بسيار مهم است.» با وجود حواشي اخير شبکه سه در توهين جنسي به مقام آمريکايي، بهنظر ميرسد که مشکلات اخلاقي در صدا و سيما نيز دستکمي از فضاي مجازي ندارد.
توهين به زنان براي اهداف سياسي
گذشته از اين موضوع اتهاماتي از اين قبيل، سبب گسترش نگاه جنسيتزده در کشور خواهد شد. همانطور که در سالهاي اخير نيز شاهد ظهور و بروز نگاه مردسالارانه در برخي رسانهها بوده ايم. سياسي شدن امور مدني، سبب داوريهاي غيرواقعي و گاه توهينآميز درباره مسائل خواهد شد. جامعه به ياد دارد که يکي از تريبونهاي جريانات تندرو در مهر 98، زناني که قدم به ورزشگاه گذاشته بودند را قربانيان آزادي خطاب کرد. همان روزنامه که از ذکر نام آن در اين گزارش پرهيز شده است، چندي پيش تلاش کرد تا با اتهام بهرهبرداري جناح سياسي رقيب از زنان، مقبوليت آنان را در ميان مردم کاهش دهد. گذشته از اين موضوع، روزنامه کيهان اتهام استفاده ابزاري از زنان را به اصلاحطلبان وارد کرد و نوشت: «اين جريان سياسي خصوصا در حوزه زنان به شکل کاملا ابزاري براي رايآوري و پر کردن سبد راي خود نگاه ميکند. در همين باب حتي خود زنان اصلاحطلب که کنشهاي سياسي تند و تيزي از خود در برخي از مواقع نشان ميدهند هم معترف استفاده ابزاري از راي 50 درصد جامعه شدهاند. اين جريان پيشتر نيز براي فريب افکار عمومي به شعار حضور زنان در پستهاي حساس پيله کرده بودند. شعاري نخ نما شده و بينتيجه در اين جريان که با شکست و تحقير هميشگي روبهرو بوده است. درواقع در اين برهه حساس براي اصلاحطلبان که همه شعارهايشان در دولت و مجلس بر زمين مانده است و عملکرد ضعيفي از آنان شاهد بودهايم اين بار متوسل به شعار «رئيسجمهور زن» شدهاند.» اين اظهارنظر در حالي بيان شده که سخنگوي شوراي نگهبان بود که در سال جاري موضوع رئيسجمهور زن را روي زبانها انداخت. بنابراين بايد جريان تندروهاي مدافع مردسالاري را مقصر اصلي توهينهاي پيدرپي به زنان دانست.
زنان هم سرمايه انساني کشور هستند
ايران براي توسعه به تمام نيروهاي خود در همه زمينهها نياز دارد. زماني محمود احمدينژاد، رئيسجمهور سابق ايران در واکنش به پديده «فرار مغزها» گفته بود: «ايرانيان هر جا باشند منشا خير و برکت و پيشرفت هستند و ما پيشرفت امارات را پيشرفت خودمان و پيشرفت خود را پيشرفت امارات ميدانيم. ما از سفر ايرانيها به همه جاي دنيا حمايت ميکنيم اما برخيها با تعبير غلط از عنوان فرار مغزها استفاده ميکنند. ما فرار مغز نداريم زيرا ميبينيم بسياري از ارزشهاي فرهنگي ملتهاي شرق آسيا حاصل سفر ايرانيها است.» در حال حاضر نيز تندروهاي داخلي با وجود برائت جستن از رئيس دولت بهار، همان رويکرد دور انداختن توان داخلي و سرمايه انساني کشور را در پيش گرفتهاند و براي تابوشکني توهين به زنان ايران، اين اقدام را در رسانههاي مختلف کشور انجام ميدهند. انتقامگيريهاي سياسي با توهين به حدود نيمي از جمعيت کشور و کوتاه آمدن از اخلاق اسلامي-ايراني براي کسب منافع سياسي و جناحي موضوعي نيست که قابل اغماض و چشمپوشي باشد.
اتهام جنسي، ابزار جديد صدا و سيما؟
اخيرا در يکي از برنامههاي شبکه سه سيماي جمهوري اسلامي، شخصي که خود را کارشناس مسائل سياسي معرفي ميکند به کامالا هريس معاون رئيسجمهور منتخب آمريکا اتهام جنسي وارد کرده و عامل پيشرفت اين خانم را داشتن روابط متعدد با مردان دانسته است. اين اتهام جدا از کذب يا صدق بودن، نسبتي با عرف اخلاقي جامعه ايران و حتي معتقدات ديني آنان ندارد. به دليل فشارهاي سياسي، تحريمهاي اقتصادي و رويکرد ضدايراني ايالاتمتحده، آمريکاستيزي موضوعي پذيرفتهشده به حساب ميآيد اما افول از ارزشهاي اخلاقي به دليل مقابله با جنايات آمريکا، خود عملي ناپسند محسوب ميشود. اتهام جنسي در صداوسيما، تحت شرايطي انجام ميشود که عليعسگري، رئيس سازمان صداوسيما، بر اساس نظرسنجيهايي مدعي شد که اين رسانه در رأس اعتماد مردم قرار دارد، هيچ اطلاعاتي نيز از نحوه اين نظرسنجي در دسترس قرار ندارد. اين ادعا با واکنش سيد محمدعلي ابطحي فعال سياسي اصلاحطلب مواجه شد. ابطحي در توئيتي نوشت: «اينکه آقاي عليعسکري گفتهاند صداوسيما در راس اعتماد مردم است، مهم نيست. نگران اينم ايشان باور کرده باشد حرف خودش را.»
فضاي مجازي خطرناکتر است يا صدا و سيما
عليعسگري در ديدار اعضاي کميسيون فرهنگي مجلس با وي، با تاکيد بر اينکه فضاي مجازي يکي ديگر از راههاي دشمن براي هجمه فرهنگي است، تصريح کرد: «فضاي مجازي امروز براي ما هم فرصت و هم تهديد است و بايد با قانونمند کردن آن مانند همهجاي دنيا، از فرصتهاي آن بيشتر و بهتر استفاده کنيم و نقش مجلس در اين باره و در رأس آن، کميسيون فرهنگي بسيار مهم است.» با وجود حواشي اخير شبکه سه در توهين جنسي به مقام آمريکايي، بهنظر ميرسد که مشکلات اخلاقي در صدا و سيما نيز دستکمي از فضاي مجازي ندارد.
توهين به زنان براي اهداف سياسي
گذشته از اين موضوع اتهاماتي از اين قبيل، سبب گسترش نگاه جنسيتزده در کشور خواهد شد. همانطور که در سالهاي اخير نيز شاهد ظهور و بروز نگاه مردسالارانه در برخي رسانهها بوده ايم. سياسي شدن امور مدني، سبب داوريهاي غيرواقعي و گاه توهينآميز درباره مسائل خواهد شد. جامعه به ياد دارد که يکي از تريبونهاي جريانات تندرو در مهر 98، زناني که قدم به ورزشگاه گذاشته بودند را قربانيان آزادي خطاب کرد. همان روزنامه که از ذکر نام آن در اين گزارش پرهيز شده است، چندي پيش تلاش کرد تا با اتهام بهرهبرداري جناح سياسي رقيب از زنان، مقبوليت آنان را در ميان مردم کاهش دهد. گذشته از اين موضوع، روزنامه کيهان اتهام استفاده ابزاري از زنان را به اصلاحطلبان وارد کرد و نوشت: «اين جريان سياسي خصوصا در حوزه زنان به شکل کاملا ابزاري براي رايآوري و پر کردن سبد راي خود نگاه ميکند. در همين باب حتي خود زنان اصلاحطلب که کنشهاي سياسي تند و تيزي از خود در برخي از مواقع نشان ميدهند هم معترف استفاده ابزاري از راي 50 درصد جامعه شدهاند. اين جريان پيشتر نيز براي فريب افکار عمومي به شعار حضور زنان در پستهاي حساس پيله کرده بودند. شعاري نخ نما شده و بينتيجه در اين جريان که با شکست و تحقير هميشگي روبهرو بوده است. درواقع در اين برهه حساس براي اصلاحطلبان که همه شعارهايشان در دولت و مجلس بر زمين مانده است و عملکرد ضعيفي از آنان شاهد بودهايم اين بار متوسل به شعار «رئيسجمهور زن» شدهاند.» اين اظهارنظر در حالي بيان شده که سخنگوي شوراي نگهبان بود که در سال جاري موضوع رئيسجمهور زن را روي زبانها انداخت. بنابراين بايد جريان تندروهاي مدافع مردسالاري را مقصر اصلي توهينهاي پيدرپي به زنان دانست.
زنان هم سرمايه انساني کشور هستند
ايران براي توسعه به تمام نيروهاي خود در همه زمينهها نياز دارد. زماني محمود احمدينژاد، رئيسجمهور سابق ايران در واکنش به پديده «فرار مغزها» گفته بود: «ايرانيان هر جا باشند منشا خير و برکت و پيشرفت هستند و ما پيشرفت امارات را پيشرفت خودمان و پيشرفت خود را پيشرفت امارات ميدانيم. ما از سفر ايرانيها به همه جاي دنيا حمايت ميکنيم اما برخيها با تعبير غلط از عنوان فرار مغزها استفاده ميکنند. ما فرار مغز نداريم زيرا ميبينيم بسياري از ارزشهاي فرهنگي ملتهاي شرق آسيا حاصل سفر ايرانيها است.» در حال حاضر نيز تندروهاي داخلي با وجود برائت جستن از رئيس دولت بهار، همان رويکرد دور انداختن توان داخلي و سرمايه انساني کشور را در پيش گرفتهاند و براي تابوشکني توهين به زنان ايران، اين اقدام را در رسانههاي مختلف کشور انجام ميدهند. انتقامگيريهاي سياسي با توهين به حدود نيمي از جمعيت کشور و کوتاه آمدن از اخلاق اسلامي-ايراني براي کسب منافع سياسي و جناحي موضوعي نيست که قابل اغماض و چشمپوشي باشد.
مرجع : آرمان ملي