تاریخ انتشار
سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۳
کد مطلب : ۴۲۹۰۸۴
میرسلیم یا بادامچیان؛ کدامیک نامزد حزبی مؤتلفه در 1400 میشوند؟
اصولگرایان و انتخابات ریاست جمهوری / عضو جامعه روحانیت: رئیسجمهوری حداقلی لیاقت ندارد
۰
کبنا ؛به هر میزان كه مشـاركت عمـومی شـهروندان در انتخابـات ریاسـتجمهـوری، «افزایش» یابد؛ به همان میزان «قدرت چانهزنی ایران در حوزههـای مختلـف» افـزایش خواهد داشت.
به گزارش کبنا نیوز، شرق نوشت: اصولگرایان هم دچار دغدغه مشارکت شدهاند. اگرچه برخی تحلیلها از دیرباز حاکی از این است که کاهش میزان مشارکت درنتیجه همواره باعث پیروزی اصولگرایان شده است اما ماجرا روی دیگری هم دارد و آن اینکه این به یک رویه بدل شود؛ بهویژه اگر میزان مشارکت در انتخابات 1400 ریاستجمهوری و شوراهای شهر از مشارکت در انتخابات مجلس هم کمتر باشد، دغدغه مقبولیت جدی میشود. تا جایی که حسین ابراهیمی، عضو جامعه روحانیت مبارز، میزان آرای مردمی و مشارکت حداکثری را برای رئیسجمهور آینده بسیار مهم دانسته و به خبرآنلاین گفته است: «بالاترین رکن انتخابات، حضور حداکثری مردم است؛ به بیانی، هرچه مردم حضور بیشتری پای صندوقهای رأی داشته باشند مشروعیت نظام بیشتر شده و در جهان نیز بازتاب گستردهای دارد، بههرحال همه کشورها روی آرای ریاستجمهوری حساب میکنند. واقعیت این است که هر چه میزان آرای مردمی برای یک کاندیدا بیشتر باشد، توان و قدرت آن رئیسجمهور نیز افزایش مییابد و در عین حال بر مقبولیت و مشروعیت آن رئیسجمهور افزوده میشود؛ بهویژه در بین کشورهای دیگر، سربلندتر خواهد شد و با توان و قدرت بیشتری سخن میگوید؛ بنابراین جمهوریت نظام بسیار مهم است در راهپیماییهای قبل از انقلاب شعار میدادند استقلال، آزادی، حکومت اسلامی، اما بهیکباره از سوی شهید بهشتی به ما پیام داده شد که بگویید جمهوری اسلامی، چون امام فرموده بودند جمهوری اسلامی. یعنی حضرت امام گفته بودند که حکومت دینی اسلامی. ازاینرو دین و جمهوریت در اعتقادات امام اینگونه بود که هم مردم و هم دین در صحنه باشند؛ چراکه اگر مردم نباشند، دین هم جایگاهی پیدا نمیکند، این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و در صحنه، حضور مردم بالاترین رکن انتخابات است. هر دو یعنی هم مشارکت حداکثری و هم پیروزی در انتخابات برای ما مهم است. واقعیت این است که هرچه مشارکت مردم بیشتر باشد، برای کشور بهتر است. اگر امری دایر شود مبنیبر اینکه مشروعیت نباشد اما فقط مقبولیت باشد، این مورد تأیید ما نیست. از سوی دیگر، صرف مشروعیت بدون مقبولیت مورد تأیید ما نیست. اگر این تفکر وجود دارد که رأی حداقلی به نفع اصولگراهاست، تفکر بسیار نادرستی است؛ چراکه اگر مردم در انتخابات حضور نداشته باشند و یک کاندیدا با میزان آرای حداقلی رأی بیاورد و بهدنبال همین میزان آرا نیز باشد، این فرد اصلا لیاقت ریاستجمهوری ندارد، چون بهدنبال حاکمیت خودش است نه حاکمیت مردم، انقلاب و نظام». ضرغامی هم گفته بود: «آنچه امروز مایه نگرانی من است، میزان مشارکت است؛ اگر اوضاع با همین وضعیت جلو برود و مردم احساس گشایش در کارهایشان نکنند و امید مردم کم شود، آن کاهش رأیی که در انتخابات مجلس داشتیم، در ریاستجمهوری هم خودش را نشان میدهد. مشهورترین جمله که صراحتا درباره مشارکت حداقلی و سود اصولگرایان سخن گفته توییت چند سال قبل حمید رسایی، روحانی نزدیک به جبهه پایداری است که در انتخابات مجلس دهم رد صلاحیت اما در مجلس یازدهم تأیید شد، بااینحال اصولگرایان او را در فهرست خود قرار ندادند. زمانی در گفتوگو با حسین دهباشی تحلیلی را منتسب به هاشمیرفسنجانی ارائه کرده و گفته بود: «مشارکت وقتی بالا میرود، خروجی صندوق از دست ما خارج میشود. اگر ما مشارکت را معمولی نگه داریم و تنها متدینین و حزباللهیها که معمولا با گوشه چشم اشاره کنیم به چه کسی رأی بدهند، مشارکت داشته باشند؛ ما هم دموکراسی را داریم که واقعا دموکراسی است و تقلبی در آن نیست و هم اینکه صندوق مدیریت میشود و کشور دست کسی میافتد که فکر میکنیم بهتر میتواند کشور را اداره کند. مشارکت اگر بالا برود از صندوق چیزی درمیآید که ما نمیخواهیم؛ پس باید تلاش کنیم مشارکت پایین باشد. مشارکت که پایین باشد ما برنده هستیم». رسایی گفته بود که اصولگرایان هم بعدا به همین تئوری معتقد شدند. حمیدرضا ترقی، عضو حزب مؤتلفه در تحلیل اینکه چطور مشارکت پایین منجر به پیروزی اصولگرایان میشود هم مشابه همین نقلقول رسایی را تکرار کرده و گفته بود: «بههرحال قشر مذهبی جامعه براساس تکلیف در انتخابات شرکت میکنند نه براساس یک فضای تبلیغاتی یا مثلا سازگاری کاندیداها با ذائقه آنها. در نتیجه اینها براساس تکلیف حضور پیدا میکنند اما قشری اصلاحطلب یا قشر خاکستری هستند که براساس شرایط خاص به صحنه انتخابات میآیند. اینها بهطورطبیعی از حق قانونی خودشان یا میگذرند یا اینکه حق قانونی خودشان را به بقیه شرکتکنندگان میسپارند...». خباز، استاندار اصلاحطلب اسبق سمنان، با اشاره به اینکه این تحلیل را نمیتوان به همه اصوگرایان نسبت داد اما اتاق تخریب و جنگ اصولگرایان بهدنبال حداقل مشارکت است. با نقل خاطرهای گفته است: «من در گذشته این تحلیل را داشتم تا هنگامی که در سمنان استاندار بودم، فردی به بهانه مشارکت در سالگرد یک روستایی سخنرانی کرد و گفت منافقین جدید بهدنبال انتخابات حداکثری هستند. با این سخن نشان داد که جزء چهار نفر تندروی کشور است. من فکر کردم که او بیعقلی کرده و سخنی غیرمنطقی را بر زبان آورده است؛ تا آن یکی از نمایندگان مجلس هشتم و جزء گروههای تندرو نیز در مصاحبهای بیان کرد که مشارکت حداکثری شود، رأی نخواهد آورد. بنابراین تلاش میکنند تا انتخابات حداقلی شود».
نگاهی به گزارش 15 سال پیش مرکز پژوهشها
مرکز پژوهشهای مجلس سال 84 در گزارشی با عنوان «کالبدشکافی پیامدهای مشارکت حداقلی و حداکثری شهروندان در انتخابات ریاستجمهوری نهم» آورده بود: «بهطوركلی، سه وضعیت را میتوان در زمینه میزان مشاركت شهروندان در انتخابات ریاستجمهوری در نظر گرفت: ۱. مشاركت محدود شهروندان در انتخابات (یا مشاركت حداقلی) كه میزان آن را میتوان از لحاظ كمی، زیر ۴۰ درصد مشاركت در نظر گرفت. ۲. مشاركت متوسط شهروندان در انتخابات (یا مشاركت حد وسطی) كه بـین ۴۰ تا زیر ۵۰ درصد مشاركت را شامل میشود. ۳. مشاركت مؤثر در انتخابات (یا مشـاركت حـداكثری) كـه بـالای ۵۰ درصـد را دربر میگیرد. این گزارش نتیجه گرفته بود که به هر میزان كه مشـاركت عمـومی شـهروندان در انتخابـات ریاسـتجمهـوری، «افزایش» یابد؛ به همان میزان «قدرت چانهزنی ایران در حوزههـای مختلـف» افـزایش خواهد داشت: برمبنای این گزارش که 15 سال پیش در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دهم که منجر به رویکارآمدن احمدینژاد شد، مقارن با مجلس هفتم تهیه شده و آمده است: «به دلیل تشدید فزاینده «تهدیدات خارجی» و «بحرانهای داخلی»، به هر میزان كـه «ضریب مشاركت عمومی شهروندان» در انتخابـات ریاسـتجمهـوری ۱۳۸۴ افـزایش یابد؛ به همان میزان «قدرت چانهزنی» نظام سیاسی در محیط درونی و پیرامـونی (یـا داخل و خـارج) افـزایش خواهـد یافـت. بنـابراین، افـزایش ضـریب مشـاركت عمـومی شهروندان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ برابر با افزایش قدرت چانهزنـی نظـام سیاسی خواهد بود. به دلیل تقارن و همبستگی «تهدیدات خارجی و بحرانهای داخلی»، افـت ضـریب مشاركت عمومی شهروندان در انتخابات فراروی، میتواند به تشدید رونـد فشـارهای خارجی و به تبع آن تسریع فرایند تغییر در جامعه ایران منجر شود. كـاهش ضـریب مشاركت عمومی برابر با افزایش دامنه فشارهای خارجی و گسترش حوزه بحرانهای داخلی خواهد بود. ضـروری اسـت تـا بـا «ایجاد فضای مؤثر برای مشاركت حداكثری شهروندان» درصدد بازسازی روابـط و مناسبات خود (در محیط داخل و خارج) برآید.
یک راهکار ابزاری
غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز که قبلا گفته بود اگر تا زمان انتخابات تحول مثبتی در ابعاد اقتصادی کشور رخ ندهد، احتمال دارد شاهد مشارکت باشکوه و بالای مردم در انتخابات نباشیم، یک راهکار برای افزایش میزان مشارکت ارائه کرده بود. راهکاری که البته باید خیلی زودتر از اینها به شورای نگهبان ارائه میشد. بسیار زودتر از زمانی که بدنه رأی اصلاحطلبی دچار ریزش شود. بااینحال راهحل او استفاده از اصلاحطلبان برای شکلگیری یک دوقطبی برمبنای الگوی انتخاباتهای قبلی است: «اگر جریان اصلاحات بهصورت فعال وارد میدان انتخابات 1400 شوند، طبعا یک نوع دوقطبی پدید میآید... اگر چنین دوقطبیای شکل بگیرد، هم سطح مشارکت بالا میرود، هم موجب تقویت پشتوانه مردمی نظام جمهوری اسلامی میشود و هم رئیسجمهوری که روی کار میآید، در مقابل بیگانگان از قدرت بالاتری برخوردار خواهد بود».
بادامچیان یا میرسلیم نامزد 1400 مؤتلفه کیست؟
به گزارش کبنا نیوز، شرق نوشت: اصولگرایان هم دچار دغدغه مشارکت شدهاند. اگرچه برخی تحلیلها از دیرباز حاکی از این است که کاهش میزان مشارکت درنتیجه همواره باعث پیروزی اصولگرایان شده است اما ماجرا روی دیگری هم دارد و آن اینکه این به یک رویه بدل شود؛ بهویژه اگر میزان مشارکت در انتخابات 1400 ریاستجمهوری و شوراهای شهر از مشارکت در انتخابات مجلس هم کمتر باشد، دغدغه مقبولیت جدی میشود. تا جایی که حسین ابراهیمی، عضو جامعه روحانیت مبارز، میزان آرای مردمی و مشارکت حداکثری را برای رئیسجمهور آینده بسیار مهم دانسته و به خبرآنلاین گفته است: «بالاترین رکن انتخابات، حضور حداکثری مردم است؛ به بیانی، هرچه مردم حضور بیشتری پای صندوقهای رأی داشته باشند مشروعیت نظام بیشتر شده و در جهان نیز بازتاب گستردهای دارد، بههرحال همه کشورها روی آرای ریاستجمهوری حساب میکنند. واقعیت این است که هر چه میزان آرای مردمی برای یک کاندیدا بیشتر باشد، توان و قدرت آن رئیسجمهور نیز افزایش مییابد و در عین حال بر مقبولیت و مشروعیت آن رئیسجمهور افزوده میشود؛ بهویژه در بین کشورهای دیگر، سربلندتر خواهد شد و با توان و قدرت بیشتری سخن میگوید؛ بنابراین جمهوریت نظام بسیار مهم است در راهپیماییهای قبل از انقلاب شعار میدادند استقلال، آزادی، حکومت اسلامی، اما بهیکباره از سوی شهید بهشتی به ما پیام داده شد که بگویید جمهوری اسلامی، چون امام فرموده بودند جمهوری اسلامی. یعنی حضرت امام گفته بودند که حکومت دینی اسلامی. ازاینرو دین و جمهوریت در اعتقادات امام اینگونه بود که هم مردم و هم دین در صحنه باشند؛ چراکه اگر مردم نباشند، دین هم جایگاهی پیدا نمیکند، این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و در صحنه، حضور مردم بالاترین رکن انتخابات است. هر دو یعنی هم مشارکت حداکثری و هم پیروزی در انتخابات برای ما مهم است. واقعیت این است که هرچه مشارکت مردم بیشتر باشد، برای کشور بهتر است. اگر امری دایر شود مبنیبر اینکه مشروعیت نباشد اما فقط مقبولیت باشد، این مورد تأیید ما نیست. از سوی دیگر، صرف مشروعیت بدون مقبولیت مورد تأیید ما نیست. اگر این تفکر وجود دارد که رأی حداقلی به نفع اصولگراهاست، تفکر بسیار نادرستی است؛ چراکه اگر مردم در انتخابات حضور نداشته باشند و یک کاندیدا با میزان آرای حداقلی رأی بیاورد و بهدنبال همین میزان آرا نیز باشد، این فرد اصلا لیاقت ریاستجمهوری ندارد، چون بهدنبال حاکمیت خودش است نه حاکمیت مردم، انقلاب و نظام». ضرغامی هم گفته بود: «آنچه امروز مایه نگرانی من است، میزان مشارکت است؛ اگر اوضاع با همین وضعیت جلو برود و مردم احساس گشایش در کارهایشان نکنند و امید مردم کم شود، آن کاهش رأیی که در انتخابات مجلس داشتیم، در ریاستجمهوری هم خودش را نشان میدهد. مشهورترین جمله که صراحتا درباره مشارکت حداقلی و سود اصولگرایان سخن گفته توییت چند سال قبل حمید رسایی، روحانی نزدیک به جبهه پایداری است که در انتخابات مجلس دهم رد صلاحیت اما در مجلس یازدهم تأیید شد، بااینحال اصولگرایان او را در فهرست خود قرار ندادند. زمانی در گفتوگو با حسین دهباشی تحلیلی را منتسب به هاشمیرفسنجانی ارائه کرده و گفته بود: «مشارکت وقتی بالا میرود، خروجی صندوق از دست ما خارج میشود. اگر ما مشارکت را معمولی نگه داریم و تنها متدینین و حزباللهیها که معمولا با گوشه چشم اشاره کنیم به چه کسی رأی بدهند، مشارکت داشته باشند؛ ما هم دموکراسی را داریم که واقعا دموکراسی است و تقلبی در آن نیست و هم اینکه صندوق مدیریت میشود و کشور دست کسی میافتد که فکر میکنیم بهتر میتواند کشور را اداره کند. مشارکت اگر بالا برود از صندوق چیزی درمیآید که ما نمیخواهیم؛ پس باید تلاش کنیم مشارکت پایین باشد. مشارکت که پایین باشد ما برنده هستیم». رسایی گفته بود که اصولگرایان هم بعدا به همین تئوری معتقد شدند. حمیدرضا ترقی، عضو حزب مؤتلفه در تحلیل اینکه چطور مشارکت پایین منجر به پیروزی اصولگرایان میشود هم مشابه همین نقلقول رسایی را تکرار کرده و گفته بود: «بههرحال قشر مذهبی جامعه براساس تکلیف در انتخابات شرکت میکنند نه براساس یک فضای تبلیغاتی یا مثلا سازگاری کاندیداها با ذائقه آنها. در نتیجه اینها براساس تکلیف حضور پیدا میکنند اما قشری اصلاحطلب یا قشر خاکستری هستند که براساس شرایط خاص به صحنه انتخابات میآیند. اینها بهطورطبیعی از حق قانونی خودشان یا میگذرند یا اینکه حق قانونی خودشان را به بقیه شرکتکنندگان میسپارند...». خباز، استاندار اصلاحطلب اسبق سمنان، با اشاره به اینکه این تحلیل را نمیتوان به همه اصوگرایان نسبت داد اما اتاق تخریب و جنگ اصولگرایان بهدنبال حداقل مشارکت است. با نقل خاطرهای گفته است: «من در گذشته این تحلیل را داشتم تا هنگامی که در سمنان استاندار بودم، فردی به بهانه مشارکت در سالگرد یک روستایی سخنرانی کرد و گفت منافقین جدید بهدنبال انتخابات حداکثری هستند. با این سخن نشان داد که جزء چهار نفر تندروی کشور است. من فکر کردم که او بیعقلی کرده و سخنی غیرمنطقی را بر زبان آورده است؛ تا آن یکی از نمایندگان مجلس هشتم و جزء گروههای تندرو نیز در مصاحبهای بیان کرد که مشارکت حداکثری شود، رأی نخواهد آورد. بنابراین تلاش میکنند تا انتخابات حداقلی شود».
نگاهی به گزارش 15 سال پیش مرکز پژوهشها
مرکز پژوهشهای مجلس سال 84 در گزارشی با عنوان «کالبدشکافی پیامدهای مشارکت حداقلی و حداکثری شهروندان در انتخابات ریاستجمهوری نهم» آورده بود: «بهطوركلی، سه وضعیت را میتوان در زمینه میزان مشاركت شهروندان در انتخابات ریاستجمهوری در نظر گرفت: ۱. مشاركت محدود شهروندان در انتخابات (یا مشاركت حداقلی) كه میزان آن را میتوان از لحاظ كمی، زیر ۴۰ درصد مشاركت در نظر گرفت. ۲. مشاركت متوسط شهروندان در انتخابات (یا مشاركت حد وسطی) كه بـین ۴۰ تا زیر ۵۰ درصد مشاركت را شامل میشود. ۳. مشاركت مؤثر در انتخابات (یا مشـاركت حـداكثری) كـه بـالای ۵۰ درصـد را دربر میگیرد. این گزارش نتیجه گرفته بود که به هر میزان كه مشـاركت عمـومی شـهروندان در انتخابـات ریاسـتجمهـوری، «افزایش» یابد؛ به همان میزان «قدرت چانهزنی ایران در حوزههـای مختلـف» افـزایش خواهد داشت: برمبنای این گزارش که 15 سال پیش در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دهم که منجر به رویکارآمدن احمدینژاد شد، مقارن با مجلس هفتم تهیه شده و آمده است: «به دلیل تشدید فزاینده «تهدیدات خارجی» و «بحرانهای داخلی»، به هر میزان كـه «ضریب مشاركت عمومی شهروندان» در انتخابـات ریاسـتجمهـوری ۱۳۸۴ افـزایش یابد؛ به همان میزان «قدرت چانهزنی» نظام سیاسی در محیط درونی و پیرامـونی (یـا داخل و خـارج) افـزایش خواهـد یافـت. بنـابراین، افـزایش ضـریب مشـاركت عمـومی شهروندان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ برابر با افزایش قدرت چانهزنـی نظـام سیاسی خواهد بود. به دلیل تقارن و همبستگی «تهدیدات خارجی و بحرانهای داخلی»، افـت ضـریب مشاركت عمومی شهروندان در انتخابات فراروی، میتواند به تشدید رونـد فشـارهای خارجی و به تبع آن تسریع فرایند تغییر در جامعه ایران منجر شود. كـاهش ضـریب مشاركت عمومی برابر با افزایش دامنه فشارهای خارجی و گسترش حوزه بحرانهای داخلی خواهد بود. ضـروری اسـت تـا بـا «ایجاد فضای مؤثر برای مشاركت حداكثری شهروندان» درصدد بازسازی روابـط و مناسبات خود (در محیط داخل و خارج) برآید.
یک راهکار ابزاری
غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز که قبلا گفته بود اگر تا زمان انتخابات تحول مثبتی در ابعاد اقتصادی کشور رخ ندهد، احتمال دارد شاهد مشارکت باشکوه و بالای مردم در انتخابات نباشیم، یک راهکار برای افزایش میزان مشارکت ارائه کرده بود. راهکاری که البته باید خیلی زودتر از اینها به شورای نگهبان ارائه میشد. بسیار زودتر از زمانی که بدنه رأی اصلاحطلبی دچار ریزش شود. بااینحال راهحل او استفاده از اصلاحطلبان برای شکلگیری یک دوقطبی برمبنای الگوی انتخاباتهای قبلی است: «اگر جریان اصلاحات بهصورت فعال وارد میدان انتخابات 1400 شوند، طبعا یک نوع دوقطبی پدید میآید... اگر چنین دوقطبیای شکل بگیرد، هم سطح مشارکت بالا میرود، هم موجب تقویت پشتوانه مردمی نظام جمهوری اسلامی میشود و هم رئیسجمهوری که روی کار میآید، در مقابل بیگانگان از قدرت بالاتری برخوردار خواهد بود».
بادامچیان یا میرسلیم نامزد 1400 مؤتلفه کیست؟
مؤتلفه بارها در آستانه هر انتخاباتی گفته که میخواهد با نامزد حزبی بیاید و حتی زمانی که نامزدش تأیید صلاحیت هم میشود، در بزنگاه آخر عقبنشینی میکند و او را تنها میگذارد. نمونهاش انتخابات 96 و آمدن میرسلیم بود حالا که مصطفی میرسلیم با 74 سال، نماینده مجلس شده قطعا محتملترین نامزد این حزب برای ریاستجمهوری دبیر کلش یعنی اسدلله بادامچیان است. اما ترقی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی درباره اخبار غیررسمی مبنی بر کاندیداتوری دبیرکل این حزب در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ گفته است: آقای بادامچیان این احتمال را مطرح کردند ولی به قطعیت ذکر نشده است. هنوز درباره این مباحث در داخل مؤتلفه جمعبندی نشده و درباره چهرهای در داخل حزب در این رابطه به نتیجه نرسیدهایم. حمیدرضا ترقی خاطرنشان کرد: اصل بحث این است که دیدگاههای حزب ممکن است در ارتباط با دولت حزبی مورد توافق یکی از نامزدها قرار گیرد و حزب سعی خواهد کرد بر این موضوع پافشاری کند و طبیعتا در صورت این توافق، از طرف مؤتلفه این چهره در جلسات ائتلاف مطرح و پیگیری میشود. مسئله مستقلبودن برای مؤتلفه به این معناست که از نامزدی شخصی که دیدگاههای نزدیکی با مؤتلفه دارد، دفاع و پشتیبانی میکند.
عضو شورای مرکزی مؤتلفه اسلامی در پاسخ به سؤالی درباره حضور نماینده این تشکل در جلسات جامعه روحانیت مبارز و شورای ائتلاف نیز گفت: مؤتلفه در جلسات جامعه روحانیت و شورای ائتلاف نماینده و در هر دو تداوم حضور دارد. او اضافه کرد: جبهه پایداری نمایندهای به جلسات جامعه روحانیت و شورای ائتلاف نفرستاده است و امیدواریم نزدیک به انتهای کار حضور جدیتری داشته باشند. ترقی در واکنش به این موضوع که «غلامرضا مصباحیمقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز پیشازاین، از شیوه بستن لیست ائتلاف برای انتخابات مجلس یازدهم انتقاداتی داشته است و بر این مبنا جامعه تصمیم ندارد این بار کار وحدت انتخاباتی را به دست شورای ائتلاف بسپارد»، گفت: ما دلخوریای از جانب جامعه روحانیت ندیده و نشنیدهایم اما بههرحال ممکن است هرکسی انتقاداتی داشته باشد. این مسئله تنها مختص جامعه روحانیت نبوده و نیست، کار انتخاباتی این مسائل را هم دارد. وی درباره علت ورود جامعه روحانیت مبارز به کار انتخاباتی بعد از انتخابات اسفند ۹۸ نیز گفت: مسئله این است که جامعه روحانیت تا قبل از این، از اساس آمادگی ورود به کار انتخاباتی برای ایجاد وحدت به شکل و شمایل امروز را نداشت؛ نه ساختار و نه اصلاح را سازماندهی نکرده بود و در واقع نظام سیاسی شکلگرفتهای نداشت. همه این کارها در چند ماه اخیر انجام شده و طبیعتا حالا میتواند با این اقدامات نقش میزبانی را ایفا کند.
عضو شورای مرکزی مؤتلفه اسلامی در پاسخ به سؤالی درباره حضور نماینده این تشکل در جلسات جامعه روحانیت مبارز و شورای ائتلاف نیز گفت: مؤتلفه در جلسات جامعه روحانیت و شورای ائتلاف نماینده و در هر دو تداوم حضور دارد. او اضافه کرد: جبهه پایداری نمایندهای به جلسات جامعه روحانیت و شورای ائتلاف نفرستاده است و امیدواریم نزدیک به انتهای کار حضور جدیتری داشته باشند. ترقی در واکنش به این موضوع که «غلامرضا مصباحیمقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز پیشازاین، از شیوه بستن لیست ائتلاف برای انتخابات مجلس یازدهم انتقاداتی داشته است و بر این مبنا جامعه تصمیم ندارد این بار کار وحدت انتخاباتی را به دست شورای ائتلاف بسپارد»، گفت: ما دلخوریای از جانب جامعه روحانیت ندیده و نشنیدهایم اما بههرحال ممکن است هرکسی انتقاداتی داشته باشد. این مسئله تنها مختص جامعه روحانیت نبوده و نیست، کار انتخاباتی این مسائل را هم دارد. وی درباره علت ورود جامعه روحانیت مبارز به کار انتخاباتی بعد از انتخابات اسفند ۹۸ نیز گفت: مسئله این است که جامعه روحانیت تا قبل از این، از اساس آمادگی ورود به کار انتخاباتی برای ایجاد وحدت به شکل و شمایل امروز را نداشت؛ نه ساختار و نه اصلاح را سازماندهی نکرده بود و در واقع نظام سیاسی شکلگرفتهای نداشت. همه این کارها در چند ماه اخیر انجام شده و طبیعتا حالا میتواند با این اقدامات نقش میزبانی را ایفا کند.