تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۰
کد مطلب : ۴۳۰۵۶۸
روایت یک زن ایرانی از دو ماه اقامت هیجانانگیز در قطب جنوب
۱
کبنا ؛زندگی در سرزمین پنگوئنها و شیرهای دریایی از دور، شبیه انیمیشنهای روزگار کودکی است؛ زیبا و شاید آسان و سپید. اما زندگی واقعی میان برفها، زمینهای یخزده، بدون امکان رفتن به یک مغازه ساده و بدون دیدن آدمها وقتی چندین لایه لباس حتی حرکتکردن را سخت کرده، کار چندان آسانی نیست.
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، مائده امینی در روزنامه همشهری نوشت: مدتهاست امکان رفتوآمد محققان و حتی توریستها به قطب جنوب فراهم شده است. کشورهای مختلف برای انجام تحقیقهای مختلف، نیروهای خود را به این سرزمین آزاد میفرستند. در این میان او دومین محقق زن ایرانی است که با کمک دانشگاه شیلی و هانوفر آلمان، به قطب جنوب سفر کرده. دکتریاش را در رشته ژئودزی و ژئوماتیک از دانشگاه خواجه نصیر طوسی گرفته است.
دکتر سحر دهنوی که به تازگی سیسالگی را پشتسر گذاشته، میگوید تحقیقات خود درباره انرژی خورشیدی و بررسی مقدار تابش فرودی خورشید در نقاط مختلف زمین را ابتدا در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و سپس در دانشگاه هانوفر آلمان آغاز کرده است. فرآیندی که طی آن، از تصویرهای ماهوارهای به آنها کمک میکند که مقدار تابش فرودی خورشید روی زمین را بررسی کنند. این اندازهگیری با استفاده از دستگاههای خاصی انجام میشود که دهنوی کار با همه آنها را بلد است و به خوبی با چم و خم آنها آشناست.
خودش میگوید از نتایج این تحقیقها میتوان برای ساخت نیروگاهها، مکانیابی آنها، نصب و طراحی سلولهای خورشیدی، اندازهگیری آلودگیهای جوی و همچنین بهبود چالشهای موجود در معضل تغییرات اقلیمی استفاده کرد. سحر که بیش از دوماه در این ناحیه زندگی کرده برای همشهری توضیح میدهد که یکی از هیجانانگیزترین تجربههای زندگیاش را پشت سر گذاشته و میخواسته بهخودش و همه ثابت کند که بیهیچ قید و شرطی، «میتواند» اگر «بخواهد».
مدتی بعد بورسیهای از طرف دانشگاه شیلی اعلام شد تا دو محقق بتوانند با استفاده از آن به قطب جنوب سفر کنند و اندازهگیریهای مشابه را در قطب جنوب انجام دهند. مدارکم را ارسال کردم و درنهایت بهخاطر تسلط به کار با ابزارها و دستگاهها این بورسیه به من تعلق گرفت و برای فرستادن به قطب انتخاب شدم. این را هم بگویم که از نواحی قطب شمال و جنوب دادههای کمی وجود دارد. شبیهسازی در این مکانها عموما بهعلت فقر داده با دقت بسیار پایینی انجام میشود و محققانی که به قطب فرستاده میشوند عموما درتلاشند که بانک دادههای موجود نسبت به این نواحی را تکمیل کنند.
مشکل مهم دیگر این بود که تهیه میوه یا تنقلات در قطب ممکن نبود. من سعی کردم تا جایی که میتوانم برای خودم تنقلات ببرم، چرا که حتی دقیق نمیدانستم آنجا چطور قرار است سیر شویم؟ در آنجا هیچ مغازهای نبود فقط ارتش شیلی در نزدیکی فرودگاه صحرایی که هر چند هفته یکبار به آنجا می آمد، ایستگاهی موقتی تاسیس کرده بود که هر ازگاهی با پروازی از شیلی به قطب، اندکی نوشیدنی، تعدادی چیپس و چند بسته بادام زمینی و شکلات به آنجا آورده میشد که این مواد غذایی هم با توجه به رفتوآمد محقق تمام میشد و خیلی وقتها ناموجود بود. یا اگر ابزاری برای اندازه گیریهایمان نداشتیم باید منتظر مسافر بعدی میماندیم تا برایمان ابزار مورد نیاز را بیاورد.
گاهی آنقدر پرواز را به تأخیر میاندازند تا شرایط آب و هوایی کاملا مساعد شود. تصور کنید در روزهای آخر، چندبار، وقتی سوار قایق بودیم، از میانه راه مجبور به بازگشت شدیم، چراکه شرایط اقیانوس بهشدت ناآرام بود. همین مسئله و شرایط جوی باعث شده بود که یکماه قبل از سفر ما به قطب، یک هواپیمای نظامی با مسافرانی که همه محقق بودند سقوط کند.
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، مائده امینی در روزنامه همشهری نوشت: مدتهاست امکان رفتوآمد محققان و حتی توریستها به قطب جنوب فراهم شده است. کشورهای مختلف برای انجام تحقیقهای مختلف، نیروهای خود را به این سرزمین آزاد میفرستند. در این میان او دومین محقق زن ایرانی است که با کمک دانشگاه شیلی و هانوفر آلمان، به قطب جنوب سفر کرده. دکتریاش را در رشته ژئودزی و ژئوماتیک از دانشگاه خواجه نصیر طوسی گرفته است.
دکتر سحر دهنوی که به تازگی سیسالگی را پشتسر گذاشته، میگوید تحقیقات خود درباره انرژی خورشیدی و بررسی مقدار تابش فرودی خورشید در نقاط مختلف زمین را ابتدا در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و سپس در دانشگاه هانوفر آلمان آغاز کرده است. فرآیندی که طی آن، از تصویرهای ماهوارهای به آنها کمک میکند که مقدار تابش فرودی خورشید روی زمین را بررسی کنند. این اندازهگیری با استفاده از دستگاههای خاصی انجام میشود که دهنوی کار با همه آنها را بلد است و به خوبی با چم و خم آنها آشناست.
خودش میگوید از نتایج این تحقیقها میتوان برای ساخت نیروگاهها، مکانیابی آنها، نصب و طراحی سلولهای خورشیدی، اندازهگیری آلودگیهای جوی و همچنین بهبود چالشهای موجود در معضل تغییرات اقلیمی استفاده کرد. سحر که بیش از دوماه در این ناحیه زندگی کرده برای همشهری توضیح میدهد که یکی از هیجانانگیزترین تجربههای زندگیاش را پشت سر گذاشته و میخواسته بهخودش و همه ثابت کند که بیهیچ قید و شرطی، «میتواند» اگر «بخواهد».
- شاید بهتر باشد برای شروع گفتوگو به ما بگویید که چرا شما که بسیار هم جوان هستید برای انجام تحقیقات در قطب جنوب انتخاب شدید؟ اصلا نتایج تحقیقات شما چطور میتواند به افزایش کیفیت زندگی افراد کمک کند و اندازهگیری تابش خورشیدی در آن ناحیه چه لزومی دارد؟
مدتی بعد بورسیهای از طرف دانشگاه شیلی اعلام شد تا دو محقق بتوانند با استفاده از آن به قطب جنوب سفر کنند و اندازهگیریهای مشابه را در قطب جنوب انجام دهند. مدارکم را ارسال کردم و درنهایت بهخاطر تسلط به کار با ابزارها و دستگاهها این بورسیه به من تعلق گرفت و برای فرستادن به قطب انتخاب شدم. این را هم بگویم که از نواحی قطب شمال و جنوب دادههای کمی وجود دارد. شبیهسازی در این مکانها عموما بهعلت فقر داده با دقت بسیار پایینی انجام میشود و محققانی که به قطب فرستاده میشوند عموما درتلاشند که بانک دادههای موجود نسبت به این نواحی را تکمیل کنند.
- و وقتی خبر دریافت بورسیه به شما رسید چطور با آن مواجه شدید؟
- هرگز پیش آمد که در زمان اقامتتان در قطب، بترسید، گم شوید یا کم بیاورید؟ چه خاطره بدی برایتان باقی مانده؟
- میدانستید چه باید با خودتان ببرید؟ یا اصلا چطور میشود دوماه در قطب جنوب دوام آورد؟
- اولین مواجههتان با طبیعت بکر قطب جنوب چگونه بود؟ وقتی از هواپیما پیاده شدید و نخستین تصویر را دیدید...
- کمترین و بیشترین دمای هوایی که تجربه کردید چند درجه بود؟ و از آنجا که مجبور بودید بیشتر اوقات در فضای باز کار کنید، برای مقابله با سرما چه میکردید؟
- تا آنجا که من میدانم قطب جنوب اقامتگاه یا هتل ندارد. با توجه به اینکه از طرف دانشگاه شیلی فرستاده شده بودید، اقامتگاهتان چه ویژگیهایی داشت؟
- در تمام مدتی که آنجا بودید، راه ارتباطی با خانواده و دوستانتان نداشتید؟ وضعیت آنتن، اینترنت و... چطور بود؟
- بهترین تصاویری که در قطب دیدید چه بودند؟ چه خاطرههایی از آنجا با خود به آلمان آوردید که احتمالا هرگز یادتان نرود...
- با چه چالشهایی برای زندگی کوتاهمدت در قطب مواجه شدید؟ برای مثال با توجه به سختی تهیه مواد غذایی، آنجا بیشتر چه چیزهایی برای خوردن وجود داشت؟
مشکل مهم دیگر این بود که تهیه میوه یا تنقلات در قطب ممکن نبود. من سعی کردم تا جایی که میتوانم برای خودم تنقلات ببرم، چرا که حتی دقیق نمیدانستم آنجا چطور قرار است سیر شویم؟ در آنجا هیچ مغازهای نبود فقط ارتش شیلی در نزدیکی فرودگاه صحرایی که هر چند هفته یکبار به آنجا می آمد، ایستگاهی موقتی تاسیس کرده بود که هر ازگاهی با پروازی از شیلی به قطب، اندکی نوشیدنی، تعدادی چیپس و چند بسته بادام زمینی و شکلات به آنجا آورده میشد که این مواد غذایی هم با توجه به رفتوآمد محقق تمام میشد و خیلی وقتها ناموجود بود. یا اگر ابزاری برای اندازه گیریهایمان نداشتیم باید منتظر مسافر بعدی میماندیم تا برایمان ابزار مورد نیاز را بیاورد.
- چه لباسهایی برای خودتان برده بودید؟
- بهنظر شما که برای مدتی در آنجا زندگی کردید.. محیطزیست قطب چطور بکر مانده است؟
- وقتی از آنجا برمیگشتید چه حس و حالی داشتید؟ کمی از آن لحظات آخری که در قطب بودید هم بگویید، بهخصوص که به زمستان قطب هم نزدیک میشدید و احتمالا شرایط جوی بههم ریختهتر میشد...
گاهی آنقدر پرواز را به تأخیر میاندازند تا شرایط آب و هوایی کاملا مساعد شود. تصور کنید در روزهای آخر، چندبار، وقتی سوار قایق بودیم، از میانه راه مجبور به بازگشت شدیم، چراکه شرایط اقیانوس بهشدت ناآرام بود. همین مسئله و شرایط جوی باعث شده بود که یکماه قبل از سفر ما به قطب، یک هواپیمای نظامی با مسافرانی که همه محقق بودند سقوط کند.