تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۵۳
کد مطلب : ۴۳۴۹۶۸
حمایت محافظه کارانه از یک نیابتی همچنان بخشی از سناریوی انتخاباتی است
دولت سوم روحانی یا بازهم کاندیدای نیابتی؟!
۱
کبنا ؛در پی پخش نشدن فیلم تبلیغاتی یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری، باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به صداوسیما تلویحا تایید کرد که کمیسیون بررسی تبلیغات نامزدها خواستار «اصلاح» و سانسور فیلم تبلیغاتی عبدالناصر همتی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری، بوده است. این خبرگزاری به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «همه برنامه تلویزیونی نامزدها که به صورت ضبطی است در کمیسیون بررسی تبلیغات نامزدها بازبینی میشود. فیلم آقای همتی هم در روز ۱۰ خرداد به کمیسیون تحویل داده شده بود. صبح روز بعد موارد اصلاحی به نماینده آقای همتی اعلام شد.» به گفته این منبع، «فیلم اصلاحشده آقای همتی ۲۰ دقیقه قبل از پخش به دست کمیسیون رسیده که عملا پخش آن بدون بررسی موارد اعمالی غیرممکن بوده است.» گفتنی است کمیسیون بررسی تبلیغات نامزدها پنج عضو دارد و ریاست آن با وزیر کشور است، ۲ نماینده از وزارت کشور، نماینده دادستان، نماینده سازمان صداوسیما و یک عضو شورای نظارت بر صداوسیما اعضای ۵ نفره این شورا را تشکیل میدهند. نماینده شورای نگهبان هم به عنوان ناظر بدون حق رای در این کمیسیون حضور دارد. همتی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری روز گذشته صداوسیما را متهم کرده بود که فیلم تبلیغاتیاش را سانسور کرده است.به گفته همتی، چند زن جوان «بیواسطه حرفهای خود را در این فیلم مستند زده بودند» که صداوسیما خواستار «حذف» این بخشها از فیلم شد، اما او گفته که «مخالف سانسور است» و از این رو فیلم تبلیغاتی وی پخش نشد. او همچنین در توییتر خود نوشت:«دوستان اصرار دارند که بنده مستند تبلیغاتی خود را در فضای مجازی پخش کنم؛ پخش مستند از طریق صداوسیما حق قانونی بنده و مردم ایران است و در تعامل با صداوسیما بر احقاق آن پافشاری میکنم. بنا نیست، حق را تنها داد بزنیم و بگوییم نشد، تلاش میکنم حق اجرا شود.»
دولت سوم روحانی یا بازهم کاندیدای نیابتی؟!
منهای حواشیِ به وجود آمده در پی عدم پخش مستندهای انتخاباتی که دلایل خاص خودش را دارد، بحثهای بیرونی ماجرای دو نامزد از 7 نامزدی که نزدیک به اصلاحات معرفی شده اند، بسیار جدیتر و حائز اهمیتتر دنبال میشود.با بازگشتی به گذشته ـ حداقل دو سال قبل ـ به این نتیجه میرسیم که با بالاگرفتن انتقادات از دولت روحانی و نیز، فاصلهگیری معنادار روحانی و یارانِ روحانی از اصلاحطلبان شناخته شده و به اصطلاح شناسنامه دار، بحثهایی مبنی بر عدم حمایت از کاندیداهای نیابتی و نیز کاندیدایی که به نوعی به دولت روحانی نزدیک باشد مطرح شد، موضوعی که همان روزها احساس میشد رابطه ی شکرآب شده ی اصلاحات و روحانی را به نقطه ی پایانی رسانیده است. برخلاف اصولگرایان که از اواخر 89 و اوایل سال 90، فاصله گرفتن از احمدینژاد را به اعلام برائت از او تبدیل کردند، اصلاحطلبان با یک چرخش معنادار، سهم و نقش خود در انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری در دو دوره ی 92 و 96 را پذیرفتند اما بر این تصمیم که دیگر از هیچ کاندیدای نیابتی یا حتی شبه اصلاحطلب نیز حمایت نکنند، استوار ماندند. با شکافی که در بدنه ی اصلاحات افتاد و با عیان شدن برخی اختلافات، نهایتا شورای مشورتی اصلاحطلبان به نهاد اجماعسازی تبدیل شد که همچنان نتوانسته است یکدست و به هم تنیده، باعث گردِ هم آمدن اصلاحطلبان شود و آن به دو دلیل بود:
اول ـ بد عهدی برخی که در نهاد اجماع ساز حرفی میزدند و در بیرون این نهاد حرفی دیگر
دوم ـ خبرهایی که حکایت از ادامه ی دولت روحانی با حمایت محافظه کارانه از یک نامزد نیابتی میداد!
موضوع دوم یعنی، حمایت محافظه کارانه از یک نامزد نیابتی با عدم احراز صلاحیت علی لاریجانی تقریبا به یک پروژه ی شکست خورده تبدیل شد و از آن جایی که عدم احراز صلاحیت پزشکیان و جهانگیری نیز محتمل به نظر میرسید، اصلاحطلبان، تقریباً با دست خالی به میدان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری چشم دوختند.
با اعلام اسامی، مشخص شد موضوع حمایت محافظه کارانه از یک نیابتی همچنان بخشی از سناریوی انتخاباتی است و شاید اعلام این موضوع که مرحوم هاشمی دوبار از حسن روحانی برای انتخاب عبدالناصر همتی به عنوان رئیس بانک مرکزی درخواست کرده است نیز بخشی از همان ماجرایی باشد که حتی تحلیلگران اصولگرا نیز میگفتند؛ دولت قطعا در انتخابات ریاست جمهوری 1400 دست خالی نیست با این توضیح که آن دوبار درخواست ادعایی بود که نزدیکترین آدمها به هاشمی نیز واکنشی به آن نشان ندادند!
اندک اندک دستها رو میشود!
اعلام حمایتهای دو پهلو و برخی رفتارهای نخ نما شده حکایت از آن دارد که بخشهایی از اصلاحات با تکیه بر فرضیه ی «بازهم نامزد نیابتی» در تلاش هستند تا به نحوی،«دولت سوم روحانی» را در میدان رقابتهای انتخاباتی زنده نگاه دارند و این در حالی است که انبوهی از خبرسازی ها، فشارها و رایزنی ها، حداقل از سوی عقلانیترین بخش اصلاحطلبان یا مسکوت گذاشته شده یا با واکنش منفی رو در رو شده و میشود.
آن چه این روزها اهمیت دارد، پرده از چهرهها افتادن است، پردههایی که وقتی کاملتر کنار رود بسیاری از ابهامات هشت ساله ی دولت روحانی، ناکامیها و دردسرهای بیجهت ایجاد شده نیز برملا خواهد شد و اما آن چه در این باره میتوان نوشت این که، یکی ـ دو طیف از اصلاحطلبان که همواره با بخش پیروز انتخابات عهد اخوت میبستهاند هیچ ابایی از «دولت سوم روحانی یا بازهم کاندیدای نیابتی» ندارند تا جایی که از همه ی توان سیاسی و رسانهای خود برای بر کرسی نشاندن ایدهی خود استفاده خواهند کرد!
دولت سوم روحانی یا بازهم کاندیدای نیابتی؟!
منهای حواشیِ به وجود آمده در پی عدم پخش مستندهای انتخاباتی که دلایل خاص خودش را دارد، بحثهای بیرونی ماجرای دو نامزد از 7 نامزدی که نزدیک به اصلاحات معرفی شده اند، بسیار جدیتر و حائز اهمیتتر دنبال میشود.با بازگشتی به گذشته ـ حداقل دو سال قبل ـ به این نتیجه میرسیم که با بالاگرفتن انتقادات از دولت روحانی و نیز، فاصلهگیری معنادار روحانی و یارانِ روحانی از اصلاحطلبان شناخته شده و به اصطلاح شناسنامه دار، بحثهایی مبنی بر عدم حمایت از کاندیداهای نیابتی و نیز کاندیدایی که به نوعی به دولت روحانی نزدیک باشد مطرح شد، موضوعی که همان روزها احساس میشد رابطه ی شکرآب شده ی اصلاحات و روحانی را به نقطه ی پایانی رسانیده است. برخلاف اصولگرایان که از اواخر 89 و اوایل سال 90، فاصله گرفتن از احمدینژاد را به اعلام برائت از او تبدیل کردند، اصلاحطلبان با یک چرخش معنادار، سهم و نقش خود در انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری در دو دوره ی 92 و 96 را پذیرفتند اما بر این تصمیم که دیگر از هیچ کاندیدای نیابتی یا حتی شبه اصلاحطلب نیز حمایت نکنند، استوار ماندند. با شکافی که در بدنه ی اصلاحات افتاد و با عیان شدن برخی اختلافات، نهایتا شورای مشورتی اصلاحطلبان به نهاد اجماعسازی تبدیل شد که همچنان نتوانسته است یکدست و به هم تنیده، باعث گردِ هم آمدن اصلاحطلبان شود و آن به دو دلیل بود:
اول ـ بد عهدی برخی که در نهاد اجماع ساز حرفی میزدند و در بیرون این نهاد حرفی دیگر
دوم ـ خبرهایی که حکایت از ادامه ی دولت روحانی با حمایت محافظه کارانه از یک نامزد نیابتی میداد!
موضوع دوم یعنی، حمایت محافظه کارانه از یک نامزد نیابتی با عدم احراز صلاحیت علی لاریجانی تقریبا به یک پروژه ی شکست خورده تبدیل شد و از آن جایی که عدم احراز صلاحیت پزشکیان و جهانگیری نیز محتمل به نظر میرسید، اصلاحطلبان، تقریباً با دست خالی به میدان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری چشم دوختند.
با اعلام اسامی، مشخص شد موضوع حمایت محافظه کارانه از یک نیابتی همچنان بخشی از سناریوی انتخاباتی است و شاید اعلام این موضوع که مرحوم هاشمی دوبار از حسن روحانی برای انتخاب عبدالناصر همتی به عنوان رئیس بانک مرکزی درخواست کرده است نیز بخشی از همان ماجرایی باشد که حتی تحلیلگران اصولگرا نیز میگفتند؛ دولت قطعا در انتخابات ریاست جمهوری 1400 دست خالی نیست با این توضیح که آن دوبار درخواست ادعایی بود که نزدیکترین آدمها به هاشمی نیز واکنشی به آن نشان ندادند!
اندک اندک دستها رو میشود!
اعلام حمایتهای دو پهلو و برخی رفتارهای نخ نما شده حکایت از آن دارد که بخشهایی از اصلاحات با تکیه بر فرضیه ی «بازهم نامزد نیابتی» در تلاش هستند تا به نحوی،«دولت سوم روحانی» را در میدان رقابتهای انتخاباتی زنده نگاه دارند و این در حالی است که انبوهی از خبرسازی ها، فشارها و رایزنی ها، حداقل از سوی عقلانیترین بخش اصلاحطلبان یا مسکوت گذاشته شده یا با واکنش منفی رو در رو شده و میشود.
آن چه این روزها اهمیت دارد، پرده از چهرهها افتادن است، پردههایی که وقتی کاملتر کنار رود بسیاری از ابهامات هشت ساله ی دولت روحانی، ناکامیها و دردسرهای بیجهت ایجاد شده نیز برملا خواهد شد و اما آن چه در این باره میتوان نوشت این که، یکی ـ دو طیف از اصلاحطلبان که همواره با بخش پیروز انتخابات عهد اخوت میبستهاند هیچ ابایی از «دولت سوم روحانی یا بازهم کاندیدای نیابتی» ندارند تا جایی که از همه ی توان سیاسی و رسانهای خود برای بر کرسی نشاندن ایدهی خود استفاده خواهند کرد!
مرجع : آفتاب یزد