تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۳۰
کد مطلب : ۴۳۷۴۶۲
«صیانت» از زاگرس نیازمند طرحی ملی!
فرضیه ای خطرناک درباره جنگل های زاگرس؛ بیوتروریسم یا جنگلآزاری؟
چه پای «بیوتروریسم» وسط باشد؛ چه نباشد، اقدامات سلیقهای راهگشا نیست
۰
کبنا ؛
وقتی «البرز زارعی» رفت و این طبیعت و یارانش را تنها گذاشت، تصور این بود که خونها به جوش آمده و این نهضت تازه بیدار شده است، ولی فقط پای پیامهای تسلیت و ابراز همدردیها درمیان بود، قلمها اشک را سرازیر میکرد، ولی اینها جنگلهای زاگرس را سیراب نمیکرد. آتش سوزیها ادامه یافت و امسال نیز همان اتفاقات در گچساران افتاد با وسعت بیشتری. نه تنها در گچساران، جای جای زاگرس در کهگیلویه و بویراحمد، استان فارس و لرستان و شهرهای دیگر نیز آتش زده شد. می گویند محیطزیست برای مسئولان هنوز یک موضوع «فانتزی» است، ولی واقعیت این است که محیطزیست «مسئله» است؛ نه مسئلهای کوچک. مسئلهای که خسارتهای زیادی برای ما به بار خواهد آورد و بر زندگی و حیاط ما بطور مستقیم تأثیرگذار است. مسئله ای که با انفعال و اعمال سلیقه ای در حال نابودی است.
چه داریم؟ چه نداریم؟
مسئلهای که از «چه داریم؟ یا نداریم؟» مهمتر است این است که مسئولان ما هر ساله بصورت منفعلانه و برای خالی نبودن عریضه به جنگ با آتش می روند! امسال نیز، اول اردیبهشت ماه نسبت به آتش سوزی ها هشدار داده شد، ولی هیچ فایده ای نداشت. اگر فردا روزی کسی استاندار شود، یا کسی فرمانداری شود یا مدیری شود که آتش سوزیهای طبیعت برایش از درجه اهمیت کمتری برخوردار باشد؛ میلی برخورد میکند، اتفاقات و مشکلات را نمیبیند و آتش سوزیهای طبیعت را کوچک جلوه میدهد؛ کمااینکه در خصوص آتش سوزی های سال گذشته در استان، اعتقاد بر این است که فشار فضای مجازی مسئولان را پای کار آتش سوزیهای خائیز کهگیلویه و خنگ بنار گچساران آورد، اگر فیلم گاومیشهای آمریکایی و حیوانات سوخته در استرالیا در فضای مجازی منتشر نمیشد حساسیتهای مسئولان بیشتر می شد؟ هر چند که انتشار تصاویر این چنینی به هیچ وجه قابل قبول نیست، ولی به عنوان یک روایت گر و مشاهده کننده، نتیجه انتشار تصاویر در فضای مجازی حساسیت بیشتر مسئولان و حتی مردم بود.
در حال حاضر با درخواست و رایزنی استاندار از سال گذشته قرار بود 300 دمنده برای استان کهگیلویه و بویراحمد خریداری شود که این مهم کم کم اتفاق افتاد و تا 25 تیرماه اعلام شد تعداد دمندههای محیط زیست و منابع طبیعی روی هم بیش از 300 دمنده است. همچنین حکمتیان در گفت و گو با خبرنگار کبنا در خصوص اقدامات اداره کل منابع طبیعی در خصوص آتش سوزیها گفت: «در خصوص پایش تصویری یک دستگاه پهباد خریداری کردهایم، قرارداد بستهایم که وارد استان شود، هم نقشهبرداری میکند و هم اینکه تصویربرداری میکند، پایگاههای اطفای حریق در نقاط مختلف استان، منتظر تخصیص اعتبار هستیم، چالهها و استخرهای آبی پیشبینی کنیم که بالگردها بتوانند از این منطقه آب فراهم و آبپاشی کنند.»
تجهیزات منابع طبیعی و محیط زیست استان، در دو سال اخیر افزایش پیدا کرده ولی قبل از این، تجهیزات حتی نصف این میزان نیز نبوده. اما در همین حالت نیز، مهارکنندگان و داوطلبان زیادی با دست خالی، با آتش کوبهایی که با دست خود درست میکنند به جنگ آتش میروند. آیا مهارکنندگان کفش مناسب، لباس مناسب، بی سیم و تجهیزات دیگر دارند؟ خیلی از داوطلبان مهار آتش در این آتش سوزیها، چندین کفش و لباس سوخته و پاره دارند و همه اینها را از هزینههای شخصی خود فراهم میکنند!
تصمیمات میلی و سلیقه ای / چرا طرح و لایحه نمی دهند؟
اگر بودجه و مصوبهای برای زاگرس درنظر گرفته نشود، تصمیمات میلی ادامه خواهد یافت، ممکن است یک استاندار طبیعت برایش اصلاً محل اعتنا نباشد. ولی زمانی که بودجه و مصوبهای برای زاگرس درنظر گرفته شود، یا لایحه ای برای این موضوع درنظر گرفته شود، بر اساس برنامه ریزی بودجهای هر مسئولی موظف است قانون را اجرا کند. رئیس سازمان محیط زیست سال گذشته و در زمان مجلس دهم گفته است موضوع را با مجلس در میان گذاشته ولی بررسی نشد: «سال گذشته در زمان بررسی بودجه جلسهای با آقای تاجگردون رئیس وقت کمیسیون بودجه داشتم و به او گفتم که باید مسائل زاگرس را به عنوان پروژهای جدا دنبال کرد؛ حرف من این است که فکر نکنید صورت مسئله چیز بزرگی است؛ گفتم صورت مسئله را بدانید که چه کاری باید انجام دهیم در این رابطه پروژه زاگرس میانی اگر به صورت طرح مستقل در مجلس شورای اسلامی تصویب شود، گامی رو به جلو است کما اینکه در دوره قبلی هم مطرح شد، اما به خاطر کرونا و اتفاقات بعد از مجلس دهم نتوانست آن را بررسی و تعیین تکلیف کند. ما در سازمان منابع طبیعی و محیط زیست هزاران مشکل داریم که تا زمانی که تصویب نشود، نمیتوان برای آن کاری کرد». «زاگرس مرکزی و میانی به برنامهریزی مستقلی در دستگاهها نیاز دارد، میتوان آن را مثل پروژه دریاچه ارومیه دنبال کرد و بعد از آن چند پایگاه هوایی و آتشنشانی مشخص کرد ولی با این بودجه محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع پیشبرد کارها سخت است».
دردا که عامل انسانی آتش سوزی هیچ گاه شناسایی و مجازات نمیشود!
در 80 درصد آتش سوزیهای طبیعت پای عامل انسانی در میان است؛ با این حال، سهوی یا عمدی بودن آتش سوزیها همواره در هالهای از ابهام قرار دارد. 45 درصد جنگلهای ایران را پوشش جنگلی کوههای زاگرس تشکیل داده است، که طی سالیان اخیر دچار آتش سوزیهای سریالی شده است. هر ساله چند صد هکتار از جنگلهای زاگرس در استان کهگیلویه و بویراحمد از بین میروند. به گفته مدیرکل سازمان محیطزیست استان، در سال ۱۳۹۶ تعداد ۹۰ فقره آتش سوزی به میزان ۵۳۵ هکتار در سطح مراتع و جنگلهای استان کهگیلویه و بویراحمد رخ داد، در سه ماهه تابستان سال ۹۷ نیز ۵۰ فقره آتش سوزی در وسعت ۳۵۵ هکتار از جنگلها و مراتع این استان رخ داد، سال ۹۸، به میزان ۳۵۰ هکتار از جنگلها و مراتع استان در آتش سوخت. سال ۹۹ نیز آتش سوزیها ادامه داشت به گونهای که تنها در کوه خاییز بیش از ۲۰۰ هکتار از جنگلها به تلی از خاکستر تبدیل شد.
نبود پایش تصویری به شدت حس میشود
همیشه «علت آتش سوزی در دست بررسی است!»، مسئولان به گفتن این جمله عادت کردهاند، ما هم هنوز نگفته مینویسیم و دیکته میکنیم. ولی بعد از آتش سوزیها، با وجود پرسشگری، هیچ مسئولی نمیتواند پاسخ دهد علت چه بوده و اینکه آیا کسی به عنوان مجرم شناخته شده است؟ جالبترین آمارها که واقعیت بی توجهی به دستگیری عاملان آتش سوزی را روشن میکند، می گویند که طی سالهای گذشته حتی یک نفر به خاطر آتش سوزی مراتع و جنگلهای زاگرس در استان کهگیلویه و بویراحمد مجرم شناخته نشده است! متهم شاید، ولی مجرم نه! جواد نارکی در این باره میگوید: «در منطقه ما، وقتی کسی آتش میگذارد، تعقیب نمیشود. در دوره آقای خوانپایه، از فرمانداری افرادی را تحویل دادگستری دادند و دادگستری این افراد را [به دلیل سن پایین] رها کرد، تا الان در این سالها حتی فردی را ده روز هم بازداشت نکردهاند برای اینکه موضوع مشخص شود که چرا آتش زدهاند! این طبیعت رها شده است». سال گذشته در جریان آتش سوزیهای خنگ بنار چند نفر متهم شدند ولی به گفته ریاست دادگستری وقت شهرستان گچساران به دلیل سن پایین و نوجوان بودن رها شدند.
حکمتیان مدیرکل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد در خصوص مجرمان آتش سوزیهای سال جدید گفت: «برای 15 مورد از آتشسوزیها، عاملانی معرفی شدهاند، یک مورد در دنا، یک مورد در باشت است که در حال شناسایی است، چندین مورد در شهرستان کهگیلویه و چرام بوده که همگی در حال پیگیری هستند.» ملک حسینی دادستان مرکز استان در گفت و گو با خبرنگار کبنا در خصوص آتش سوزی سال گذشته در خائیز اینطور گفت: «اعلام شده بود اختلاف بین دو نفر بوده، تحقیقات به نتیجهای نرسید که مشخص شود آیا واقعاً عمدی در کار بوده است یا خیر. هر دو فرد اتهام به یکدیگر میزدند.» ملک حسینی در خصوص آتش سوزی 18 تا 24 تیرماه در منطقه نارک و کوه خامی نیز گفت: «در دادگستری شهرستان گچساران پروندهای در این خصوص تشکُیل شده است. منتها اظهارنظر زود است. تحقیقات در حال انجام است، اگر دلیل بر عمد بودن به هر بهانهای ایجاد شده باشد اشد مجازات را اعمال خواهیم کرد، فرقی نمیکند که اختلاف بر سر چه چیزی باشد.» حکمتیان مدیرکل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد در خصوص چگونگی تشکیل پرونده در دادگستری میگوید: «روند به این شکل است که بررسی صورت میگیرد اگر متهمی شناسایی شود، تشکیل پرونده میشود»، همچنین نظری رئیس منابع طبیعی شهرستان گچساران نیز میگوید: «اگر متهمی پیدا نشود تشکیل پرونده نمیشود، سال گذشته چند پرونده داشتیم که به دلیل کم بودن سن این افراد، از طرف دادگاه برائت شدند». مسئولان قضایی عموماً عنوان میکنند که در مورد افرادی که طبیعت را آتش میزنند قانون حکم میکند و هیچ اهمالی صورت نمیگیرد، ملک حسینی در این خصوص میگوید: «آتش سوزی در قانون هم عمد و هم غیرهمد جرم است، گردشگران و کشاورزان عزیز باید بدانند حتی اگر بصورت غیرعمد آتشی روشن شود اگر احتمال وزش باد و گسترش آتش باشد در قانون جرم انگاری شده و قابل برخورد است.»، با این حال وقتی تمهیدی برای شناسایی و دستگیری مجرم وجود نداشته باشد، وسایل لازم از جمله پایش تصویری برای شناسایی مجرمان وجود نداشته باشد، گفتن این سخنان از سوی مراجع قضایی معنا و مفهومی ندارد، چرا که احتمال بسیار کمی وجود دارد که مجرمان پیدا شوند و تاکنون نیز هیچ کسی بخاطر آتش زدن جنگلها محکوم نشده است!
دلیلی فراتر از جنگل آزاری
رئیس سازمان محیط زیست استان در خصوص آتش سوزیها واژه «بیوتروریسم» را بکار میبرد، همچنین بهمن ایزدی فعال محیط زیستی استان فارس در گفت و گو با اعتماد میگوید: «مزارع جو و گندم در کوهپایه جنگلهای زاگرس واقع شدهاند. در این فصل سال، این جو و گندمها در این مزارع حدود یک متر بالا آمدهاند، خشک خشک هستند و با یک جرقه یا نور منعکس شده میتوانند بسوزند. این مزارع انبار باروت هستند. اما ما میرویم سر آتشسوزی، میبینیم این مزرعهها که بالقوه میتوانند آتش بگیرند، نسوختهاند، اما دویست متر بالاتر، مراتع و جنگلها آتش گرفته و در حال سوختن است!» جواد نارکی در خصوص این فرضیه میگوید: «آتش سوزیهای سریالی زاگرس از سال 94 تاکنون شروع شده و ادامه دارد، ما هم می گوییم ممکن است دستی پشت پرده باشد، همهاش به اختلافات چراگاهی مرتبط نیست، آدمهای ناشی، آدمهای آموزش ندیده، آدمهایی که بیماریهای دیگر آزاری دارند، وجود دارند. ولی اینکه افرادی میآیند بالای منطقه «چرزو»، بالای رودخانه «برابر» باشت، بالای رودخانههای پر آب و ذخیره گاههای پر آب که تأثیرات اکوسیستمی هزینه بری دارند، آتش میگذارند، عجیب است! مگر اینکه بخواهند عمداً این کار را انجام بدهند. وقتی این مناطق بسوزند تأثیر زیستمحیطی و اکوسیستمی هزینه بر و بالایی دارند، در این مناطق انسانها کم میروند، محل خلوتی است، شکارچیها معمولاً وقتی میروند مراقب هستند، چوپانها مراقب هستند». اینکه چرا این مناطق انبوه از درخت و ذخیرگاه جنگلی آتش میگیرد جای سؤال دارد! ولی مدیرکل منابع طبیعی استان نظر دیگری دارد، او در خصوص اینکه «مسائلی در پشت پرده آتش سوزیهای زاگرس وجود دارد» میگوید «من به چنین موضوعی نرسیدهام و تحقیقات ما نیز چنین چیزی را نشان نداده است». زاگرس تاکنون 40 درصد آب شیرین کشور را تأمین میکرده است، معیشت خیلی از افراد بومی و محلی از طریق جنگلهای زاگرس تأمین میشود. ولی مشخص نیست با وجود آتش سوزیهایی که بی اهمیت است! با وجود بیماریهای درختان که بی اهمیت است! با وجود مخاطراتی که بی اهمیت است! این منابع و ذخیره گاه مهمی که عدهای با آن سر جنگ دارند تا کی بتواند دوام بیاورد.
هادی کیادلیری در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه جنگلهای زاگرس آخرین نفسهای خود را میکشد، گفته است: «در سال ۸۸ این موضوع را مطرح کرده بودم که در آیندهای نزدیک مناطق جنگلی زاگرس بیابانی خواهد شد و جنگلهای هیرکانی نیز این شرایط را پیدا خواهد کرد. حال شاهد رقم خوردن این چرخه هستیم و زاگرس اکنون بهلحاظ اکولوژیک و علمی دیگر توانایی تحمل تخریب و تنش را ندارد.» وی در ادامه با تاکید بر اینکه زاگرس دچار یک زوال اکوسیستمی شده است، اظهار کرده: «مرگ و میر دسته جمعی در یک اکوسیستم هشداری است که باید مورد توجه قرار گیرد. اکنون در مناطق زاگرس دیگر به معنای واقعی جنگل وجود ندارد چراکه تمام عناصر جنگلی در این منطقه بهنوعی از بین رفته و تنها یک سری درخت بهعنوان آخرین عناصر باقیمانده گاهی بهوسیله آفات و بیماری و گاهی بهوسیله آتشسوزیها و چرای بیرویه دام در حال فروپاشی است». به گفته دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور، «یکی از مشکلات اساسی که در زاگرس وجود دارد استقرار نهال و بذر گیاهان در این اکوسیستم است که بهعلت تخریبهای صورت گرفته به کندی و به سختی اتفاق میافتد. با این حال نهالهایی که مستقر میشوند نیز یا بهوسیله آتشسوزی و چرای بیرویه دام یا بر اثر عوامل طبیعی از بین میروند بنابراین حتی اگر آتشسوزی سطحی در مناطق زاگرس رخ دهد تمام نهالها و آینده این جنگلها را از بین خواهد برد و عملاً اگر اقدامات موثری در مناطق زاگرس انجام نشود، جنگلهای زاگرس از بین خواهد رفت و در آیندهای نزدیک و با سرعت بسیار بالا تمام درختان بلوط در این مناطق را از دست خواهیم داد». کیادلیری ضمن بیان اینکه تمام پارامترها از عوامل طبیعی تا غیر طبیعی نشان میدهد که روند آتشسوزی در مناطق زاگرس ادامه خواهد داشت، گفت: «تخریب جنگلهای زاگرس، افزایش میزان رشد علوفه و گیاهان علفی، تغییرات اقلیمی، کاهش رطوبت و بارندگیها و خشک شدن گیاهان و همینطور افزایش دما از عواملی هستند که بهلحاظ طبیعی نشان میدهد استعداد آتشسوزی در این مناطق وجود دارد». وی اضافه کرد: «در کنار این عوامل افزایش رفت و آمد انسان در طبیعت نیز احتمال وقوع آتشسوزی در مناطق جنگلی را افزایش میدهد. هرچند که بنا به گفته سازمانهای متولی ۹۰ درصد آتشسوزیها ناشی از عوامل انسانی است اما این موضوع نیز جای بحث دارد که این ارزیابیها بر چه اساسی انجام میشود؟ با این حال اگر هم بیش از ۹۰ درصد علت آتشسوزی در جنگلها انسانی باشد بررسی انگیزههای ایجاد این آتشسوزیها در مدیریت حریقهای جنگلی بسیار حیاتی است چراکه این انگیزهها میتواند ناشی از نیازها و آزمندیها یا عمدی باشد و هرکدام از این انگیزهها نیازمند برنامههای مدیریتی متفاوتی است اما متاسفانه به مساله حریقهای جنگلی سطحی نگاه میشود.
به گفته رئیس سازمان محیط زیست کشور سالانه شصت هزار هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس در کشور نابود میشود که بسیار نگرانکننده است. تا زمانی که حفاظت و صیانت از زاگرس از طریق طرح برنامه ریزی شده و با تخصیص بودجه و اعتباری جداگانه از طریق طرحی ملی، پیگیری نشود، آتش شعله های این منبع عظیم چند هزار ساله مان همچنان زبانه می کشد و کسی جلودارش نیست، چه پای توطئه و بیوتروریسم در میان باشد و چه نباشد! کاش در کنار تخصیص بودجه و اضافه کردن طرح و لایحه و بند قانونی برای ساخت و ساز و «سازندگی» و توسعه، کمی به فکر پاسداشت داشته ها و اندوخته هایمان هم باشیم، چرا که توسعۀ واقعی، حفاظت از این اندوخته ها است!
سیده زهرا حسینی فر
چه داریم؟ چه نداریم؟
مسئلهای که از «چه داریم؟ یا نداریم؟» مهمتر است این است که مسئولان ما هر ساله بصورت منفعلانه و برای خالی نبودن عریضه به جنگ با آتش می روند! امسال نیز، اول اردیبهشت ماه نسبت به آتش سوزی ها هشدار داده شد، ولی هیچ فایده ای نداشت. اگر فردا روزی کسی استاندار شود، یا کسی فرمانداری شود یا مدیری شود که آتش سوزیهای طبیعت برایش از درجه اهمیت کمتری برخوردار باشد؛ میلی برخورد میکند، اتفاقات و مشکلات را نمیبیند و آتش سوزیهای طبیعت را کوچک جلوه میدهد؛ کمااینکه در خصوص آتش سوزی های سال گذشته در استان، اعتقاد بر این است که فشار فضای مجازی مسئولان را پای کار آتش سوزیهای خائیز کهگیلویه و خنگ بنار گچساران آورد، اگر فیلم گاومیشهای آمریکایی و حیوانات سوخته در استرالیا در فضای مجازی منتشر نمیشد حساسیتهای مسئولان بیشتر می شد؟ هر چند که انتشار تصاویر این چنینی به هیچ وجه قابل قبول نیست، ولی به عنوان یک روایت گر و مشاهده کننده، نتیجه انتشار تصاویر در فضای مجازی حساسیت بیشتر مسئولان و حتی مردم بود.
در حال حاضر با درخواست و رایزنی استاندار از سال گذشته قرار بود 300 دمنده برای استان کهگیلویه و بویراحمد خریداری شود که این مهم کم کم اتفاق افتاد و تا 25 تیرماه اعلام شد تعداد دمندههای محیط زیست و منابع طبیعی روی هم بیش از 300 دمنده است. همچنین حکمتیان در گفت و گو با خبرنگار کبنا در خصوص اقدامات اداره کل منابع طبیعی در خصوص آتش سوزیها گفت: «در خصوص پایش تصویری یک دستگاه پهباد خریداری کردهایم، قرارداد بستهایم که وارد استان شود، هم نقشهبرداری میکند و هم اینکه تصویربرداری میکند، پایگاههای اطفای حریق در نقاط مختلف استان، منتظر تخصیص اعتبار هستیم، چالهها و استخرهای آبی پیشبینی کنیم که بالگردها بتوانند از این منطقه آب فراهم و آبپاشی کنند.»
تجهیزات منابع طبیعی و محیط زیست استان، در دو سال اخیر افزایش پیدا کرده ولی قبل از این، تجهیزات حتی نصف این میزان نیز نبوده. اما در همین حالت نیز، مهارکنندگان و داوطلبان زیادی با دست خالی، با آتش کوبهایی که با دست خود درست میکنند به جنگ آتش میروند. آیا مهارکنندگان کفش مناسب، لباس مناسب، بی سیم و تجهیزات دیگر دارند؟ خیلی از داوطلبان مهار آتش در این آتش سوزیها، چندین کفش و لباس سوخته و پاره دارند و همه اینها را از هزینههای شخصی خود فراهم میکنند!
تصمیمات میلی و سلیقه ای / چرا طرح و لایحه نمی دهند؟
اگر بودجه و مصوبهای برای زاگرس درنظر گرفته نشود، تصمیمات میلی ادامه خواهد یافت، ممکن است یک استاندار طبیعت برایش اصلاً محل اعتنا نباشد. ولی زمانی که بودجه و مصوبهای برای زاگرس درنظر گرفته شود، یا لایحه ای برای این موضوع درنظر گرفته شود، بر اساس برنامه ریزی بودجهای هر مسئولی موظف است قانون را اجرا کند. رئیس سازمان محیط زیست سال گذشته و در زمان مجلس دهم گفته است موضوع را با مجلس در میان گذاشته ولی بررسی نشد: «سال گذشته در زمان بررسی بودجه جلسهای با آقای تاجگردون رئیس وقت کمیسیون بودجه داشتم و به او گفتم که باید مسائل زاگرس را به عنوان پروژهای جدا دنبال کرد؛ حرف من این است که فکر نکنید صورت مسئله چیز بزرگی است؛ گفتم صورت مسئله را بدانید که چه کاری باید انجام دهیم در این رابطه پروژه زاگرس میانی اگر به صورت طرح مستقل در مجلس شورای اسلامی تصویب شود، گامی رو به جلو است کما اینکه در دوره قبلی هم مطرح شد، اما به خاطر کرونا و اتفاقات بعد از مجلس دهم نتوانست آن را بررسی و تعیین تکلیف کند. ما در سازمان منابع طبیعی و محیط زیست هزاران مشکل داریم که تا زمانی که تصویب نشود، نمیتوان برای آن کاری کرد». «زاگرس مرکزی و میانی به برنامهریزی مستقلی در دستگاهها نیاز دارد، میتوان آن را مثل پروژه دریاچه ارومیه دنبال کرد و بعد از آن چند پایگاه هوایی و آتشنشانی مشخص کرد ولی با این بودجه محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع پیشبرد کارها سخت است».
دردا که عامل انسانی آتش سوزی هیچ گاه شناسایی و مجازات نمیشود!
در 80 درصد آتش سوزیهای طبیعت پای عامل انسانی در میان است؛ با این حال، سهوی یا عمدی بودن آتش سوزیها همواره در هالهای از ابهام قرار دارد. 45 درصد جنگلهای ایران را پوشش جنگلی کوههای زاگرس تشکیل داده است، که طی سالیان اخیر دچار آتش سوزیهای سریالی شده است. هر ساله چند صد هکتار از جنگلهای زاگرس در استان کهگیلویه و بویراحمد از بین میروند. به گفته مدیرکل سازمان محیطزیست استان، در سال ۱۳۹۶ تعداد ۹۰ فقره آتش سوزی به میزان ۵۳۵ هکتار در سطح مراتع و جنگلهای استان کهگیلویه و بویراحمد رخ داد، در سه ماهه تابستان سال ۹۷ نیز ۵۰ فقره آتش سوزی در وسعت ۳۵۵ هکتار از جنگلها و مراتع این استان رخ داد، سال ۹۸، به میزان ۳۵۰ هکتار از جنگلها و مراتع استان در آتش سوخت. سال ۹۹ نیز آتش سوزیها ادامه داشت به گونهای که تنها در کوه خاییز بیش از ۲۰۰ هکتار از جنگلها به تلی از خاکستر تبدیل شد.
نبود پایش تصویری به شدت حس میشود
همیشه «علت آتش سوزی در دست بررسی است!»، مسئولان به گفتن این جمله عادت کردهاند، ما هم هنوز نگفته مینویسیم و دیکته میکنیم. ولی بعد از آتش سوزیها، با وجود پرسشگری، هیچ مسئولی نمیتواند پاسخ دهد علت چه بوده و اینکه آیا کسی به عنوان مجرم شناخته شده است؟ جالبترین آمارها که واقعیت بی توجهی به دستگیری عاملان آتش سوزی را روشن میکند، می گویند که طی سالهای گذشته حتی یک نفر به خاطر آتش سوزی مراتع و جنگلهای زاگرس در استان کهگیلویه و بویراحمد مجرم شناخته نشده است! متهم شاید، ولی مجرم نه! جواد نارکی در این باره میگوید: «در منطقه ما، وقتی کسی آتش میگذارد، تعقیب نمیشود. در دوره آقای خوانپایه، از فرمانداری افرادی را تحویل دادگستری دادند و دادگستری این افراد را [به دلیل سن پایین] رها کرد، تا الان در این سالها حتی فردی را ده روز هم بازداشت نکردهاند برای اینکه موضوع مشخص شود که چرا آتش زدهاند! این طبیعت رها شده است». سال گذشته در جریان آتش سوزیهای خنگ بنار چند نفر متهم شدند ولی به گفته ریاست دادگستری وقت شهرستان گچساران به دلیل سن پایین و نوجوان بودن رها شدند.
حکمتیان مدیرکل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد در خصوص مجرمان آتش سوزیهای سال جدید گفت: «برای 15 مورد از آتشسوزیها، عاملانی معرفی شدهاند، یک مورد در دنا، یک مورد در باشت است که در حال شناسایی است، چندین مورد در شهرستان کهگیلویه و چرام بوده که همگی در حال پیگیری هستند.» ملک حسینی دادستان مرکز استان در گفت و گو با خبرنگار کبنا در خصوص آتش سوزی سال گذشته در خائیز اینطور گفت: «اعلام شده بود اختلاف بین دو نفر بوده، تحقیقات به نتیجهای نرسید که مشخص شود آیا واقعاً عمدی در کار بوده است یا خیر. هر دو فرد اتهام به یکدیگر میزدند.» ملک حسینی در خصوص آتش سوزی 18 تا 24 تیرماه در منطقه نارک و کوه خامی نیز گفت: «در دادگستری شهرستان گچساران پروندهای در این خصوص تشکُیل شده است. منتها اظهارنظر زود است. تحقیقات در حال انجام است، اگر دلیل بر عمد بودن به هر بهانهای ایجاد شده باشد اشد مجازات را اعمال خواهیم کرد، فرقی نمیکند که اختلاف بر سر چه چیزی باشد.» حکمتیان مدیرکل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد در خصوص چگونگی تشکیل پرونده در دادگستری میگوید: «روند به این شکل است که بررسی صورت میگیرد اگر متهمی شناسایی شود، تشکیل پرونده میشود»، همچنین نظری رئیس منابع طبیعی شهرستان گچساران نیز میگوید: «اگر متهمی پیدا نشود تشکیل پرونده نمیشود، سال گذشته چند پرونده داشتیم که به دلیل کم بودن سن این افراد، از طرف دادگاه برائت شدند». مسئولان قضایی عموماً عنوان میکنند که در مورد افرادی که طبیعت را آتش میزنند قانون حکم میکند و هیچ اهمالی صورت نمیگیرد، ملک حسینی در این خصوص میگوید: «آتش سوزی در قانون هم عمد و هم غیرهمد جرم است، گردشگران و کشاورزان عزیز باید بدانند حتی اگر بصورت غیرعمد آتشی روشن شود اگر احتمال وزش باد و گسترش آتش باشد در قانون جرم انگاری شده و قابل برخورد است.»، با این حال وقتی تمهیدی برای شناسایی و دستگیری مجرم وجود نداشته باشد، وسایل لازم از جمله پایش تصویری برای شناسایی مجرمان وجود نداشته باشد، گفتن این سخنان از سوی مراجع قضایی معنا و مفهومی ندارد، چرا که احتمال بسیار کمی وجود دارد که مجرمان پیدا شوند و تاکنون نیز هیچ کسی بخاطر آتش زدن جنگلها محکوم نشده است!
دلیلی فراتر از جنگل آزاری
رئیس سازمان محیط زیست استان در خصوص آتش سوزیها واژه «بیوتروریسم» را بکار میبرد، همچنین بهمن ایزدی فعال محیط زیستی استان فارس در گفت و گو با اعتماد میگوید: «مزارع جو و گندم در کوهپایه جنگلهای زاگرس واقع شدهاند. در این فصل سال، این جو و گندمها در این مزارع حدود یک متر بالا آمدهاند، خشک خشک هستند و با یک جرقه یا نور منعکس شده میتوانند بسوزند. این مزارع انبار باروت هستند. اما ما میرویم سر آتشسوزی، میبینیم این مزرعهها که بالقوه میتوانند آتش بگیرند، نسوختهاند، اما دویست متر بالاتر، مراتع و جنگلها آتش گرفته و در حال سوختن است!» جواد نارکی در خصوص این فرضیه میگوید: «آتش سوزیهای سریالی زاگرس از سال 94 تاکنون شروع شده و ادامه دارد، ما هم می گوییم ممکن است دستی پشت پرده باشد، همهاش به اختلافات چراگاهی مرتبط نیست، آدمهای ناشی، آدمهای آموزش ندیده، آدمهایی که بیماریهای دیگر آزاری دارند، وجود دارند. ولی اینکه افرادی میآیند بالای منطقه «چرزو»، بالای رودخانه «برابر» باشت، بالای رودخانههای پر آب و ذخیره گاههای پر آب که تأثیرات اکوسیستمی هزینه بری دارند، آتش میگذارند، عجیب است! مگر اینکه بخواهند عمداً این کار را انجام بدهند. وقتی این مناطق بسوزند تأثیر زیستمحیطی و اکوسیستمی هزینه بر و بالایی دارند، در این مناطق انسانها کم میروند، محل خلوتی است، شکارچیها معمولاً وقتی میروند مراقب هستند، چوپانها مراقب هستند». اینکه چرا این مناطق انبوه از درخت و ذخیرگاه جنگلی آتش میگیرد جای سؤال دارد! ولی مدیرکل منابع طبیعی استان نظر دیگری دارد، او در خصوص اینکه «مسائلی در پشت پرده آتش سوزیهای زاگرس وجود دارد» میگوید «من به چنین موضوعی نرسیدهام و تحقیقات ما نیز چنین چیزی را نشان نداده است». زاگرس تاکنون 40 درصد آب شیرین کشور را تأمین میکرده است، معیشت خیلی از افراد بومی و محلی از طریق جنگلهای زاگرس تأمین میشود. ولی مشخص نیست با وجود آتش سوزیهایی که بی اهمیت است! با وجود بیماریهای درختان که بی اهمیت است! با وجود مخاطراتی که بی اهمیت است! این منابع و ذخیره گاه مهمی که عدهای با آن سر جنگ دارند تا کی بتواند دوام بیاورد.
هادی کیادلیری در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه جنگلهای زاگرس آخرین نفسهای خود را میکشد، گفته است: «در سال ۸۸ این موضوع را مطرح کرده بودم که در آیندهای نزدیک مناطق جنگلی زاگرس بیابانی خواهد شد و جنگلهای هیرکانی نیز این شرایط را پیدا خواهد کرد. حال شاهد رقم خوردن این چرخه هستیم و زاگرس اکنون بهلحاظ اکولوژیک و علمی دیگر توانایی تحمل تخریب و تنش را ندارد.» وی در ادامه با تاکید بر اینکه زاگرس دچار یک زوال اکوسیستمی شده است، اظهار کرده: «مرگ و میر دسته جمعی در یک اکوسیستم هشداری است که باید مورد توجه قرار گیرد. اکنون در مناطق زاگرس دیگر به معنای واقعی جنگل وجود ندارد چراکه تمام عناصر جنگلی در این منطقه بهنوعی از بین رفته و تنها یک سری درخت بهعنوان آخرین عناصر باقیمانده گاهی بهوسیله آفات و بیماری و گاهی بهوسیله آتشسوزیها و چرای بیرویه دام در حال فروپاشی است». به گفته دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور، «یکی از مشکلات اساسی که در زاگرس وجود دارد استقرار نهال و بذر گیاهان در این اکوسیستم است که بهعلت تخریبهای صورت گرفته به کندی و به سختی اتفاق میافتد. با این حال نهالهایی که مستقر میشوند نیز یا بهوسیله آتشسوزی و چرای بیرویه دام یا بر اثر عوامل طبیعی از بین میروند بنابراین حتی اگر آتشسوزی سطحی در مناطق زاگرس رخ دهد تمام نهالها و آینده این جنگلها را از بین خواهد برد و عملاً اگر اقدامات موثری در مناطق زاگرس انجام نشود، جنگلهای زاگرس از بین خواهد رفت و در آیندهای نزدیک و با سرعت بسیار بالا تمام درختان بلوط در این مناطق را از دست خواهیم داد». کیادلیری ضمن بیان اینکه تمام پارامترها از عوامل طبیعی تا غیر طبیعی نشان میدهد که روند آتشسوزی در مناطق زاگرس ادامه خواهد داشت، گفت: «تخریب جنگلهای زاگرس، افزایش میزان رشد علوفه و گیاهان علفی، تغییرات اقلیمی، کاهش رطوبت و بارندگیها و خشک شدن گیاهان و همینطور افزایش دما از عواملی هستند که بهلحاظ طبیعی نشان میدهد استعداد آتشسوزی در این مناطق وجود دارد». وی اضافه کرد: «در کنار این عوامل افزایش رفت و آمد انسان در طبیعت نیز احتمال وقوع آتشسوزی در مناطق جنگلی را افزایش میدهد. هرچند که بنا به گفته سازمانهای متولی ۹۰ درصد آتشسوزیها ناشی از عوامل انسانی است اما این موضوع نیز جای بحث دارد که این ارزیابیها بر چه اساسی انجام میشود؟ با این حال اگر هم بیش از ۹۰ درصد علت آتشسوزی در جنگلها انسانی باشد بررسی انگیزههای ایجاد این آتشسوزیها در مدیریت حریقهای جنگلی بسیار حیاتی است چراکه این انگیزهها میتواند ناشی از نیازها و آزمندیها یا عمدی باشد و هرکدام از این انگیزهها نیازمند برنامههای مدیریتی متفاوتی است اما متاسفانه به مساله حریقهای جنگلی سطحی نگاه میشود.
به گفته رئیس سازمان محیط زیست کشور سالانه شصت هزار هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس در کشور نابود میشود که بسیار نگرانکننده است. تا زمانی که حفاظت و صیانت از زاگرس از طریق طرح برنامه ریزی شده و با تخصیص بودجه و اعتباری جداگانه از طریق طرحی ملی، پیگیری نشود، آتش شعله های این منبع عظیم چند هزار ساله مان همچنان زبانه می کشد و کسی جلودارش نیست، چه پای توطئه و بیوتروریسم در میان باشد و چه نباشد! کاش در کنار تخصیص بودجه و اضافه کردن طرح و لایحه و بند قانونی برای ساخت و ساز و «سازندگی» و توسعه، کمی به فکر پاسداشت داشته ها و اندوخته هایمان هم باشیم، چرا که توسعۀ واقعی، حفاظت از این اندوخته ها است!
سیده زهرا حسینی فر
نیروهای طرحی و حجمی شرکت آب و فاضلاب کهگیلویه و بویراحمد از فروردین تاکنون حقوقی نگرفتند.
نیروهای قرارداد عمرانی و پرسنل حجمی آبفای استان حقوقی بابت فروردین ۱۴۰۰ تاکنون خود دریافت نکرده اند.
این در حالی است که هزینه های کمرشکن زندگی، تورم و اجازه بها این روزها زندگی بسیاری از مردم را تحت تاثیر گذاشته است.
در این شرایط عدم دریافت حقوق چندماهه علاوه بر اینکه روند کاری پرسنل با خدشه روبرو میکند موجبات مشکلات عدیده حتی در زندگی شخصی و خانوادگی افراد هم میشود.
امیدواریم مسؤولان با واره اندیشی و اقدامی مؤثر موجبات تجمع کارکنان که در نهایت سودش نصیب بیگانگان است را فراهم نکنند.