تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۲
کد مطلب : ۴۴۰۰۴۲
یادداشت ارسالی؛
پلیس، مصداق انسجام اجتماعی است
۰
کبنا ؛سیدعلی عباس محدث از پژوهشگران و فعالان اجتماعی و سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد در مطلبی به مناسبت هفته نیروی انتظامی نوشت:
نام نیروی انتظامی، یادآور انسجام اجتماعی و همیاری مردم با فرزندان پلیس جامعه در جهت نهادیه کردن هنجارهای و ارزشهای اجتماعی است. آنجاست که مردم، هنجارشکنی را عامل بی نظمی و وجود پلیس را تظمین کننده پایداری قانون مداری و ثبات نظم میدانند. در جامعه اسلامی که مبانی دینی و پایبندی افراد جامعه منطبق با شرع مقدس و امر الهی است، هنجار شکنی که منجر به ایجاد مزاحمت اجتماعی و قانون شکنی است، مذموم و نکوهیده است و اعتبار اجتماعی افراد به نظم پذیری آنها است.
در جامعهی انسانی به واسطه تنوع الگوهای جامعه پذیری، باید بدانیم که انسانها در کنار آموزش، مسائلی را نیز به تجریه میآموزند. در مرحله آغازین زندگی انسانها، خانواده بیشترین تأثیر را در هنجارپذیری فرزندان دارد. در این دوره از زندگی، تمام داشتههای والدین و دیگر اعضاء خانواده به فرزندان آموخته میشود. اگر قانون مندی، هنجار پذیری و رعایت حقوق شهروندی از مهمترین آموزههای خانواده باشند، یقیناً فرزندان هم با الگوهای پایداری انضباط اجتماعی آگاه و همراه میشوند. در چنین جوامعی، پلیس و وظایف پلیس را آموزش میدهند. جایگاه پلیس و نقش ساختاری که این نهاد «مردم محور» در جامعه دارد، بخشی از دانستههای فرزندان میشود. مصلحان اجتماعی و مربیان آموزشهای پیش دبستانی سعی میکنند که پلیس را به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای نظام قانون مدار و مردمِ هنجارپذیر نهاینه کنند. بنابراین، علاوه بر اینکه مهارتهای زندگی اجتماعی را یاد میدهند، آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی نیز آموزش، جایگاه قانونی پلیس و نقشی که در تأمین امنیت جامعه دارد، ضرورتی بلامنازع برای مردم و جامعه میشود.
باید به سطحی برسیم که دو وظیفه ایجابی و سلبی پلیس را به عنوان محور ایجاد تعادل، انظباط، امنیت، انسجام، جرم ستیزی و هنجارپذیری به فرزندان آموزش دهیم. وقتی والدین، مدیران و مربیان، مسئولان و سیاست گزاران جامعه نتوانند نقشی خود را به عنوان اولین و مهمترین مرجع انسجام اجتماعی و هنجار پذیری فرزندان ایفا کنند، مسلماً وظیفهی سلبی پلیس نمود بیشتری دارد. در واقع اگر بخواهیم پلیس را فقط با وظایف سلبیاش معرفی کنیم، به جامعه ظلم کردهایم. چون تک تک افراد جامعه، خانواده، مدرسه و همهی بخشهای جامعه در صورت ایجاد بحران، در مقابل ناهنجاریها، وظایف قانونی بر عهده دارند که در واقع همون سلب فرایندها و الگوهای ضد ارزش از جامعه است. در جوامع انسانی اگر پیروی از هنجارهای اجتماعی به حدی کاهش پیدا کند که به ناکارآمدی و ناپایداری نهادهای اجتماعی بیانجامد، جامعه دچار بی سازمانی اجتماعی و از هم گسیختگی خواهد شد. از دیدگاه مکتب شیکاگو، علل انحراف اجتماعی در افراد، بلکه در ماهیت محیط اجتماعیِ بی نظم، قرار دارد. این دیدگاه به فقدان روحیه جمعی در مسائل حوزههای حاشیه شهری اشاره دارد. با این تفسیر، پلیس مصداقی عینی از سلامت جامعه است و این مهمترین مفهومی است که باید به اعضاء جامعه بیاموزیم.
مسلماً جامعهای که بتواند بالاترین سطح از الگوهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی را به فرزندان و اعضاء جامعه خود بیاموزد، به قوام پلیس با کارکرد اجتماع محور و دامنه نفوذ پلیس با رویکرد جرم ستیز کمک کرده است. با این نگرش که جامعة انسانی نیازمند آسایش و آرامش میباشد، بدیهی است که وجود جرم و مجرم در جامعه، باعث بر هم خوردن آرامش و احســاس امنیت جامعه میشود. لذا دولتها و نهادهای اجتماعی و نیز کل افراد جامعه، باید برای دستیابی به آرامش و امنیت شایسته، در تعاملی کارآمد و اثرگذار، تلاشها و اقدامات مشترکی را در دستور کار خود قرار دهند.
متأسفانه در برخی از پژوهشهای اجتماعی، چنین استنباط میشود که باید رویکردهای سلبی و قهری را از پلیس بگیریم. این در حالی است که همه مسئولان جامعه ملزم هستند ابتدا سیاستگذاریهای کنترل، کاهش و پیشگیری از جرم و بحرانهای اجتماعی را در تمامی سطوح مدیریتی اجرا و حمایت کنند تا بعد پلیس هم متناسب با میزان سلامت اجتماعی موجود در جامعه و اهتمام نهادهای دولتی و مردمی در انجام مسئولیت اجتماعی که در قبال جامعه و مردم دارند، تحول ساختاری ایجاد کند و به همان میزانی که از وظایف سلبیاش کم میشود، بر ایجاب نقش انسجام اجتماعی و خدمات رسانی به مردم، برنامه ریزی و مدیریت شود.
بنابراین، پلیس و اصطلاحاً نیروی انتظامی، که متشکل از فرزندان خوشنام این جامعه است، هم از نظر ماهیت و نقش مهمی که در حل معضلات و ایفاد هنجارهای اجتماعی دارند و هم از نگاه ساختاری که طبیعتاً تمام نهادها حاکمیتی در نتیجه رسالت قانونی و مدنی که پذیرفتهاند، کیفی میشوند، مسئولیتهای مهم خود را با استفاده از دانش روز، آموزش علمی و کارآمدی نیروی انسانی به مردم عرضه میکنند. آنچه در حال حاضر وظیفهی عمومی است، قانون مداری، هنجار پذیری و تبعیت از مقررات و ضوابط اجتماعی است که در آن صورت، هر فردی در جامعه میتواند پلیسِ ارزشها و انتظام بخش جامعه بوده و پلیس از نگاه مردم، مجری رفتارهای خشن و قهری نبوده و دنیای واقعی پلیس که حفظ نظم و مردم محوری است، عینیت داده میشود. ضمن گرامیداشت یاد شهدای گرانقدر «امینت اجتماعی» و تبریک هفته نیروی انتظامی به فرماندهان و کادر پرتلاش و خادمان ملت در نیروی انتظامی، قدردان جانفشانی فرزندان عزیز ملت و همراه با دلمشغولی های خانواده این عزیزان هستیم.
نام نیروی انتظامی، یادآور انسجام اجتماعی و همیاری مردم با فرزندان پلیس جامعه در جهت نهادیه کردن هنجارهای و ارزشهای اجتماعی است. آنجاست که مردم، هنجارشکنی را عامل بی نظمی و وجود پلیس را تظمین کننده پایداری قانون مداری و ثبات نظم میدانند. در جامعه اسلامی که مبانی دینی و پایبندی افراد جامعه منطبق با شرع مقدس و امر الهی است، هنجار شکنی که منجر به ایجاد مزاحمت اجتماعی و قانون شکنی است، مذموم و نکوهیده است و اعتبار اجتماعی افراد به نظم پذیری آنها است.
در جامعهی انسانی به واسطه تنوع الگوهای جامعه پذیری، باید بدانیم که انسانها در کنار آموزش، مسائلی را نیز به تجریه میآموزند. در مرحله آغازین زندگی انسانها، خانواده بیشترین تأثیر را در هنجارپذیری فرزندان دارد. در این دوره از زندگی، تمام داشتههای والدین و دیگر اعضاء خانواده به فرزندان آموخته میشود. اگر قانون مندی، هنجار پذیری و رعایت حقوق شهروندی از مهمترین آموزههای خانواده باشند، یقیناً فرزندان هم با الگوهای پایداری انضباط اجتماعی آگاه و همراه میشوند. در چنین جوامعی، پلیس و وظایف پلیس را آموزش میدهند. جایگاه پلیس و نقش ساختاری که این نهاد «مردم محور» در جامعه دارد، بخشی از دانستههای فرزندان میشود. مصلحان اجتماعی و مربیان آموزشهای پیش دبستانی سعی میکنند که پلیس را به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای نظام قانون مدار و مردمِ هنجارپذیر نهاینه کنند. بنابراین، علاوه بر اینکه مهارتهای زندگی اجتماعی را یاد میدهند، آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی نیز آموزش، جایگاه قانونی پلیس و نقشی که در تأمین امنیت جامعه دارد، ضرورتی بلامنازع برای مردم و جامعه میشود.
باید به سطحی برسیم که دو وظیفه ایجابی و سلبی پلیس را به عنوان محور ایجاد تعادل، انظباط، امنیت، انسجام، جرم ستیزی و هنجارپذیری به فرزندان آموزش دهیم. وقتی والدین، مدیران و مربیان، مسئولان و سیاست گزاران جامعه نتوانند نقشی خود را به عنوان اولین و مهمترین مرجع انسجام اجتماعی و هنجار پذیری فرزندان ایفا کنند، مسلماً وظیفهی سلبی پلیس نمود بیشتری دارد. در واقع اگر بخواهیم پلیس را فقط با وظایف سلبیاش معرفی کنیم، به جامعه ظلم کردهایم. چون تک تک افراد جامعه، خانواده، مدرسه و همهی بخشهای جامعه در صورت ایجاد بحران، در مقابل ناهنجاریها، وظایف قانونی بر عهده دارند که در واقع همون سلب فرایندها و الگوهای ضد ارزش از جامعه است. در جوامع انسانی اگر پیروی از هنجارهای اجتماعی به حدی کاهش پیدا کند که به ناکارآمدی و ناپایداری نهادهای اجتماعی بیانجامد، جامعه دچار بی سازمانی اجتماعی و از هم گسیختگی خواهد شد. از دیدگاه مکتب شیکاگو، علل انحراف اجتماعی در افراد، بلکه در ماهیت محیط اجتماعیِ بی نظم، قرار دارد. این دیدگاه به فقدان روحیه جمعی در مسائل حوزههای حاشیه شهری اشاره دارد. با این تفسیر، پلیس مصداقی عینی از سلامت جامعه است و این مهمترین مفهومی است که باید به اعضاء جامعه بیاموزیم.
مسلماً جامعهای که بتواند بالاترین سطح از الگوهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی را به فرزندان و اعضاء جامعه خود بیاموزد، به قوام پلیس با کارکرد اجتماع محور و دامنه نفوذ پلیس با رویکرد جرم ستیز کمک کرده است. با این نگرش که جامعة انسانی نیازمند آسایش و آرامش میباشد، بدیهی است که وجود جرم و مجرم در جامعه، باعث بر هم خوردن آرامش و احســاس امنیت جامعه میشود. لذا دولتها و نهادهای اجتماعی و نیز کل افراد جامعه، باید برای دستیابی به آرامش و امنیت شایسته، در تعاملی کارآمد و اثرگذار، تلاشها و اقدامات مشترکی را در دستور کار خود قرار دهند.
متأسفانه در برخی از پژوهشهای اجتماعی، چنین استنباط میشود که باید رویکردهای سلبی و قهری را از پلیس بگیریم. این در حالی است که همه مسئولان جامعه ملزم هستند ابتدا سیاستگذاریهای کنترل، کاهش و پیشگیری از جرم و بحرانهای اجتماعی را در تمامی سطوح مدیریتی اجرا و حمایت کنند تا بعد پلیس هم متناسب با میزان سلامت اجتماعی موجود در جامعه و اهتمام نهادهای دولتی و مردمی در انجام مسئولیت اجتماعی که در قبال جامعه و مردم دارند، تحول ساختاری ایجاد کند و به همان میزانی که از وظایف سلبیاش کم میشود، بر ایجاب نقش انسجام اجتماعی و خدمات رسانی به مردم، برنامه ریزی و مدیریت شود.
بنابراین، پلیس و اصطلاحاً نیروی انتظامی، که متشکل از فرزندان خوشنام این جامعه است، هم از نظر ماهیت و نقش مهمی که در حل معضلات و ایفاد هنجارهای اجتماعی دارند و هم از نگاه ساختاری که طبیعتاً تمام نهادها حاکمیتی در نتیجه رسالت قانونی و مدنی که پذیرفتهاند، کیفی میشوند، مسئولیتهای مهم خود را با استفاده از دانش روز، آموزش علمی و کارآمدی نیروی انسانی به مردم عرضه میکنند. آنچه در حال حاضر وظیفهی عمومی است، قانون مداری، هنجار پذیری و تبعیت از مقررات و ضوابط اجتماعی است که در آن صورت، هر فردی در جامعه میتواند پلیسِ ارزشها و انتظام بخش جامعه بوده و پلیس از نگاه مردم، مجری رفتارهای خشن و قهری نبوده و دنیای واقعی پلیس که حفظ نظم و مردم محوری است، عینیت داده میشود. ضمن گرامیداشت یاد شهدای گرانقدر «امینت اجتماعی» و تبریک هفته نیروی انتظامی به فرماندهان و کادر پرتلاش و خادمان ملت در نیروی انتظامی، قدردان جانفشانی فرزندان عزیز ملت و همراه با دلمشغولی های خانواده این عزیزان هستیم.