تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۰
کد مطلب : ۴۴۲۰۱۶
گفت و گوی اختصاصی رضا دهبانی پور با کبنانیوز به مناسبت روز دانشجو:
در کانونها و تشکلهای صنفی و سیاسی در مقایسه با گذشته ضعفهایی دیده میشود / وضعیت تشکل های صنفی سیاسی در دهه هفتاد و هشتاد چگونه بود؟ / بی صبرانه منتظر تکرار روزهای پر نشاط دانشگاه هستیم
۱
کبنا ؛روز ۱۶ آذر به نام روز دانشجو نامگذاری شده است. این مناسبت فرصتی برای بررسی تاریخ جنبش دانشجویی در ایران و وضعیت دانشگاه و دانشجوست.
به همین مناسبت سایت کبنا نیوز با رضا دهبانی پور از اساتید گروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج گفت و گویی انجام داده است. دهبانی پور سابقه معاونت دانشجویی دانشگاه یاسوج و سالها حضور در عرصه مدیریت فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد را دارد. وی در حال حاضر نیز معاون دانشجویی دانشگاه یاسوج است.
آقای دکتر بسیاری معتقدند دانشگاه در ایران در سالهای اخیر در انفعال و تعطیلی مطلق قرار داشته است و نسبت به گذشته پویایی و سرزنده بودن در همه عرصهها، بویژه سیاسی و آموزشی را ندارد نظر و تحلیل حضرتعالی چیست؟
دانشگاه کارکردهای مختلف سیاسی، اجتماعی، علمی و اقتصادی و... دارد. فعالیتهای آموزشی و پژوهشی که رسالت اصلی دانشگاه هست روال عادی خود را همچون گذشته طی میکند، هر چند باید پذیرفت که در دو سال اخیر این فعالیتها متأثر از شرایط کرونا و قبل از آن گسترش شبکههای اجتماعی بوده است و نقدهایی وارد است که مطلوب دست اندرکاران و اعضای هیات علمی و دانشجویان بازگشت به شرایط قبل ازکروناست. شکل و صورت کار متفاوت شده است و مطالبه گری دانشگاه نیز در پرتو این تغییر شکل، تغییر کرده است. من قبول ندارم که دانشگاه دچار رکود و انفعال شده است، چرا که دانشگاه هنوز هم مرجعیت علمی خود را دارد و در برخی مسائل استراتژیک و امنیتی خیلی مهم مثل هستهای و برجام ورود میکند و نقد و تحلیل دارد و بخش مهمی از این موضوعات متوجه دانشگاه و تحلیل اساتید و گاه مخالفتها و موافقتهای آنهاست. با این وجود نباید برخی ضعفها را نادیده گرفت. آفت تحصیلی در دانشگاه علیرغم تلاش دانشگاهها واعضای هیات علمی قابل کتمان نیست. همچنین فعالیتهای سیاسی در دانشگاه که من معتقدم به نحوی که دانشجو به لحاظ علمی آسیب نبیند باید هم به دانش سیاسی و اجتماعی خودش اضافه کند و هم کارکرد سیاسی داشته باشد که در مقایسه با گذشته تفاوتهایی کرده است و میتوانم بگویم مطلوب نیست و باید چاره اندیشی کرد.
شما از دهه هفتاد و از ابتدای تأسیس دانشگاه یاسوج، در این دانشگاه بودهاید و گاهی نیز مسئولیت داشتید اگر بخواهید دانشگاه را در عرصههای مختلف مثل فعالیتهای علمی، تشکلهای صنفی و سیاسی دانشجویی، انجمنهای علمی و کانونهای علمی با آن دوره مقایسه کنید، نظر و برداشت حضرتعالی چیست؟
اواسط دهه هفتاد ما ظرفیت یک مجتمع آموزشی را بیشتر نداشتیم ولی با تبدیل این مجتمع به دانشگاه تغییرات چشمگیری درعرصه های مختلف افتاد. تعداد اعضای هیات علمی بسیار کم بود، گروههای آموزشی تازه داشت شکل میگرفت، آمار دانشجویان نسبت به الان کم بود هر چند که میتوان گفت ورودیهای دانشگاه سطح آموزشی قابل قبولتری را داشتند و انگیزه بیشتری برای ادامه تحصیل در بین دانشجویان دیده میشد. فضای فیزیکی و امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی قابل قبول نبود و موارد بیشتر که البته همه آنچه گفته شد در پرتو تلاش مجموعه مدیریریتی دانشگاه در ادوار مختلف بهبود پیدا کرد و ما امروز دانشگاهی متناسب با معیارهای جهانی داریم که گاهی در ارزیابیهای بین المللی و منطقهای دیده میشویم. البته در زمینه مشارکت با انگیزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دانشجویان، در کانونهای مختلف و تشکلهای صنفی و سیاسی در مقایسه با گذشته ضعفهایی دیده میشود که برای این بی انگیزگیها میتوان دلایل متفاوتی از جمله دشواری فعالیت سیاسی و دغدغههای اقتصادی و معیشتی با نگاه به بعد از دانشگاه توسط دانشجویان را برشمرد.
در دهه هفتاد و هشتاد رقابت برای ورود به کانونهای فرهنگی، علمی، هنری و تشکلهای صنفی سیاسی دانشجویی به حدی زیاد بود که ما انتخابات برای آنها برگزار میکردیم و شورای انتخابی آنها عضوگیری میکردند ولی حالا با پیگیریهای زیاد شورای یک کانون و یا انجمن را تکمیل میکنیم. البته باید فکری کرد چون تحرک و نشاط محیط دانشگاهی لازمه تحرک و نشاط جامعه هست و عدم پویایی دانشگاه بر فضای سیاسی و عمومی جامعه نیز تأثیر دارد.
۱۶ آذر به نام روز دانشجو نامگذاری شده است. به نظر شما این مناسبت میتواند فرصت تأمل و بازگشت فکری و نظری به چه موضوعات و مقولاتی باشد؟ آیا صرف برگزاری چند مراسم گرامیداشت و یا مناظره برای چنین مناسبتی کافی است؟
همانطور که درمقدمه عرض کردم، مناسبت ۱۶ آذر فرصتی است برای بررسی دوباره هویت تاریخی و رسالت ملی و دینی دانشجو فرصتی است برای طرح مطالبات دانشجویی و دانشگاهی، فرصتی است برای نقد و بررسی چگونگی ارتباط دانشگاه با جامعه، فرصتی برای تاکید بر اثرگذاری دانشگاه بر نهادهای تصمیم گیر تقنینی، اجرایی و قضایی جامعه و فرصتی است برای به رخ کشیدن مرجعیت دانشگاه. بنابراین نباید شکلی و صوری به این مناسبت نگاه کرد بلکه باید بررسی محتوایی کرد. پس فعالیت دانشگاه و دانشجو منحصر به یک روز نیست و این نامگذاری بیشتر ارج گذاری به دانشگاه و یادآوری نقش مؤثر دانشجو در تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی، مخصوصاً حوادث تاریخی سال ۱۳۳۲ است و الا برای کنش دانشجویی و یا تحلیل اندیشهای هیچ تفاوتی بین ایام سال وجود ندارد.
به دانشگاه یاسوج محل خدمت شما برگردیم، حضرتعالی معاون دانشجویی بودید و هستید همچنان. در دوره ریاست آقای دکتر عریان ریاست دانشگاه تاکید زیادی بر موفقیتهای علمی دانشگاه در سطح بین المللی داشت. این موفقیتها و مجامع ادعایی چه اندازه واقعی بودند و تأثیر این موفقیت بر پیشرفت دانشگاه و مردم استان چگونه هست؟
به هرحال دانشگاهها به عنوان موسساتی که آثار علمی خلق میکنند هم به مانند مؤسسات دیگر علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گاهی مورد ارزیابی قرار میگیرند. این ارزیابیها که عمدتاً از کیفیت، کمیت و میزان مورد استناد قرار گرفتن آثار خلق شده بوسیله اعضای هیات علمی دانشگاهها در سطح بین المللی و گاهی منطقهای صورت میگیرد ملاکی است برای رتبه بندی و رقابت دانشگاههای جهان، و تنها مختص دانشگاه یاسوج نیست. در زمان مدیریت آقای دکتر عریان این موفقیتها بیشتر بروز کرده و این جایگاهها که بعضاً مقایسهای است برای اثبات توانمندی علمی یک دانشگاه مفید است، اما جایگاه مرجعیت دانشگاهها در کشور را ثابت میکند و هم اعضای هیات علمی را برای تولیدات علمی بیشتر تشویق میکند. طبیعی است دانشجویان و جامعه نیز از این برجستگی دانشگاه بهره میبرند.
اگر بخواهید یک ارزیابی از دانشگاه یاسوج داشته باشید آن ارزیابی کدام است؟
دانشگاه یاسوج از یک طرف سابقه کوتاهی در مقایسه با دانشگاههای بزرگ کشور دارد و از طرف دیگر نماد و نشانهی علمی و دانشگاهی استان است. با این وجود این دانشگاه ظرفیتهای خوبی در بخشها و گروههای مختلف دارد و در حال حاضر اساتید مجربی در این دانشگاه حضور دارند. هنوز جای کار و پیشرفت وجود دارد و دانشگاه نیازمند حمایت و همدلی در درون و بیرون دانشگاه است. امیدوارم هر چه زودتر بساط این بیماری کرونا جمع شود و پویایی و شادابی به دانشگاه و میان دانشجویان برگردد.
یک دانشگاه به حضور دانشجو و استاد و کلاسهای درس و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی زنده است و همه ما بی صبرانه منتظر تکرار روزهای پر نشاط دانشگاه هستیم.
به همین مناسبت سایت کبنا نیوز با رضا دهبانی پور از اساتید گروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج گفت و گویی انجام داده است. دهبانی پور سابقه معاونت دانشجویی دانشگاه یاسوج و سالها حضور در عرصه مدیریت فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد را دارد. وی در حال حاضر نیز معاون دانشجویی دانشگاه یاسوج است.
آقای دکتر بسیاری معتقدند دانشگاه در ایران در سالهای اخیر در انفعال و تعطیلی مطلق قرار داشته است و نسبت به گذشته پویایی و سرزنده بودن در همه عرصهها، بویژه سیاسی و آموزشی را ندارد نظر و تحلیل حضرتعالی چیست؟
دانشگاه کارکردهای مختلف سیاسی، اجتماعی، علمی و اقتصادی و... دارد. فعالیتهای آموزشی و پژوهشی که رسالت اصلی دانشگاه هست روال عادی خود را همچون گذشته طی میکند، هر چند باید پذیرفت که در دو سال اخیر این فعالیتها متأثر از شرایط کرونا و قبل از آن گسترش شبکههای اجتماعی بوده است و نقدهایی وارد است که مطلوب دست اندرکاران و اعضای هیات علمی و دانشجویان بازگشت به شرایط قبل ازکروناست. شکل و صورت کار متفاوت شده است و مطالبه گری دانشگاه نیز در پرتو این تغییر شکل، تغییر کرده است. من قبول ندارم که دانشگاه دچار رکود و انفعال شده است، چرا که دانشگاه هنوز هم مرجعیت علمی خود را دارد و در برخی مسائل استراتژیک و امنیتی خیلی مهم مثل هستهای و برجام ورود میکند و نقد و تحلیل دارد و بخش مهمی از این موضوعات متوجه دانشگاه و تحلیل اساتید و گاه مخالفتها و موافقتهای آنهاست. با این وجود نباید برخی ضعفها را نادیده گرفت. آفت تحصیلی در دانشگاه علیرغم تلاش دانشگاهها واعضای هیات علمی قابل کتمان نیست. همچنین فعالیتهای سیاسی در دانشگاه که من معتقدم به نحوی که دانشجو به لحاظ علمی آسیب نبیند باید هم به دانش سیاسی و اجتماعی خودش اضافه کند و هم کارکرد سیاسی داشته باشد که در مقایسه با گذشته تفاوتهایی کرده است و میتوانم بگویم مطلوب نیست و باید چاره اندیشی کرد.
شما از دهه هفتاد و از ابتدای تأسیس دانشگاه یاسوج، در این دانشگاه بودهاید و گاهی نیز مسئولیت داشتید اگر بخواهید دانشگاه را در عرصههای مختلف مثل فعالیتهای علمی، تشکلهای صنفی و سیاسی دانشجویی، انجمنهای علمی و کانونهای علمی با آن دوره مقایسه کنید، نظر و برداشت حضرتعالی چیست؟
اواسط دهه هفتاد ما ظرفیت یک مجتمع آموزشی را بیشتر نداشتیم ولی با تبدیل این مجتمع به دانشگاه تغییرات چشمگیری درعرصه های مختلف افتاد. تعداد اعضای هیات علمی بسیار کم بود، گروههای آموزشی تازه داشت شکل میگرفت، آمار دانشجویان نسبت به الان کم بود هر چند که میتوان گفت ورودیهای دانشگاه سطح آموزشی قابل قبولتری را داشتند و انگیزه بیشتری برای ادامه تحصیل در بین دانشجویان دیده میشد. فضای فیزیکی و امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی قابل قبول نبود و موارد بیشتر که البته همه آنچه گفته شد در پرتو تلاش مجموعه مدیریریتی دانشگاه در ادوار مختلف بهبود پیدا کرد و ما امروز دانشگاهی متناسب با معیارهای جهانی داریم که گاهی در ارزیابیهای بین المللی و منطقهای دیده میشویم. البته در زمینه مشارکت با انگیزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دانشجویان، در کانونهای مختلف و تشکلهای صنفی و سیاسی در مقایسه با گذشته ضعفهایی دیده میشود که برای این بی انگیزگیها میتوان دلایل متفاوتی از جمله دشواری فعالیت سیاسی و دغدغههای اقتصادی و معیشتی با نگاه به بعد از دانشگاه توسط دانشجویان را برشمرد.
در دهه هفتاد و هشتاد رقابت برای ورود به کانونهای فرهنگی، علمی، هنری و تشکلهای صنفی سیاسی دانشجویی به حدی زیاد بود که ما انتخابات برای آنها برگزار میکردیم و شورای انتخابی آنها عضوگیری میکردند ولی حالا با پیگیریهای زیاد شورای یک کانون و یا انجمن را تکمیل میکنیم. البته باید فکری کرد چون تحرک و نشاط محیط دانشگاهی لازمه تحرک و نشاط جامعه هست و عدم پویایی دانشگاه بر فضای سیاسی و عمومی جامعه نیز تأثیر دارد.
۱۶ آذر به نام روز دانشجو نامگذاری شده است. به نظر شما این مناسبت میتواند فرصت تأمل و بازگشت فکری و نظری به چه موضوعات و مقولاتی باشد؟ آیا صرف برگزاری چند مراسم گرامیداشت و یا مناظره برای چنین مناسبتی کافی است؟
همانطور که درمقدمه عرض کردم، مناسبت ۱۶ آذر فرصتی است برای بررسی دوباره هویت تاریخی و رسالت ملی و دینی دانشجو فرصتی است برای طرح مطالبات دانشجویی و دانشگاهی، فرصتی است برای نقد و بررسی چگونگی ارتباط دانشگاه با جامعه، فرصتی برای تاکید بر اثرگذاری دانشگاه بر نهادهای تصمیم گیر تقنینی، اجرایی و قضایی جامعه و فرصتی است برای به رخ کشیدن مرجعیت دانشگاه. بنابراین نباید شکلی و صوری به این مناسبت نگاه کرد بلکه باید بررسی محتوایی کرد. پس فعالیت دانشگاه و دانشجو منحصر به یک روز نیست و این نامگذاری بیشتر ارج گذاری به دانشگاه و یادآوری نقش مؤثر دانشجو در تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی، مخصوصاً حوادث تاریخی سال ۱۳۳۲ است و الا برای کنش دانشجویی و یا تحلیل اندیشهای هیچ تفاوتی بین ایام سال وجود ندارد.
به دانشگاه یاسوج محل خدمت شما برگردیم، حضرتعالی معاون دانشجویی بودید و هستید همچنان. در دوره ریاست آقای دکتر عریان ریاست دانشگاه تاکید زیادی بر موفقیتهای علمی دانشگاه در سطح بین المللی داشت. این موفقیتها و مجامع ادعایی چه اندازه واقعی بودند و تأثیر این موفقیت بر پیشرفت دانشگاه و مردم استان چگونه هست؟
به هرحال دانشگاهها به عنوان موسساتی که آثار علمی خلق میکنند هم به مانند مؤسسات دیگر علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گاهی مورد ارزیابی قرار میگیرند. این ارزیابیها که عمدتاً از کیفیت، کمیت و میزان مورد استناد قرار گرفتن آثار خلق شده بوسیله اعضای هیات علمی دانشگاهها در سطح بین المللی و گاهی منطقهای صورت میگیرد ملاکی است برای رتبه بندی و رقابت دانشگاههای جهان، و تنها مختص دانشگاه یاسوج نیست. در زمان مدیریت آقای دکتر عریان این موفقیتها بیشتر بروز کرده و این جایگاهها که بعضاً مقایسهای است برای اثبات توانمندی علمی یک دانشگاه مفید است، اما جایگاه مرجعیت دانشگاهها در کشور را ثابت میکند و هم اعضای هیات علمی را برای تولیدات علمی بیشتر تشویق میکند. طبیعی است دانشجویان و جامعه نیز از این برجستگی دانشگاه بهره میبرند.
اگر بخواهید یک ارزیابی از دانشگاه یاسوج داشته باشید آن ارزیابی کدام است؟
دانشگاه یاسوج از یک طرف سابقه کوتاهی در مقایسه با دانشگاههای بزرگ کشور دارد و از طرف دیگر نماد و نشانهی علمی و دانشگاهی استان است. با این وجود این دانشگاه ظرفیتهای خوبی در بخشها و گروههای مختلف دارد و در حال حاضر اساتید مجربی در این دانشگاه حضور دارند. هنوز جای کار و پیشرفت وجود دارد و دانشگاه نیازمند حمایت و همدلی در درون و بیرون دانشگاه است. امیدوارم هر چه زودتر بساط این بیماری کرونا جمع شود و پویایی و شادابی به دانشگاه و میان دانشجویان برگردد.
یک دانشگاه به حضور دانشجو و استاد و کلاسهای درس و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی زنده است و همه ما بی صبرانه منتظر تکرار روزهای پر نشاط دانشگاه هستیم.
خودت هم نمیدونی چی نوشتی