تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۳۳
کد مطلب : ۴۴۴۷۵۷
کبنا از وضعیت کارگران فصلی استان گزارش میدهد؛
مشکلات کارگران فصلی کهگیلویه و بویراحمد کداماند؟ / بیمه تأمین اجتماعی؛ رؤیای تحققنیافته کارگران
۰
کبنا ؛
نداشتن بیمه، عدم امنیت شغلی، بیکاری، درآمد بسیار اندک، دغدغههای مالی و خانوادگی، اجاره منزل، تورم روزافزون، بیماری کرونا، نبود صنف کارگران و مشکلات و مسائل خانه کارگر در یاسوج از جمله مواردی بود که این کارگران بر آن تأکید داشتند.
به گزارش کبنا، کارگران از نیروهای اصلی چرخ پیشرفت و توسعه هر جامعه هستند. در ایران تا شروع انقلاب اسلامی، کارگران به عنوان طبقهی بزرگ و منسجمی مطرح نبودند. چرا که هنوز صنعت در ایران چندان راه نیفتاده بود. کارگران ساختمانی نیز اغلب خود کسانی بودند که اقدام به ساخت و ساز مسکن برای خود میکردند. در واقع ساختوسازهای شخصی را خود اشخاص انجام میدادند. ساخوسازها و طرحهای ملی نیز آنچنان زیاد نبود که نیازمند حجم عظیمی از کارگران باشد. اما پس از انقلاب کمکم کارگران رشد یافتند. با اقداماتی که دولتها انجام دادند نیاز به نیروی کار احساس میشد. در دوران جنگ هشت ساله و پس از آن یعنی دوران سازندگی، این طبقه رشد بیشتری کرد. تا اینکه امروز به عنوان یک طبقه مطرح هستند. با اینکه در تمامی جوامع کارگران ساحتمانی از ضعیفترین طبقات اجتماعی هستند، اما در یک دهه اخیر و به ویژه پنج سال گذشته با کاهش ارزش پول ملی و متعاقب آن تورم روزافزون، این طبقه در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار گرفته است. البته در کلانشهرها هنوز کارگران از وضعیت نسبتاً بهتری نسبت به شهرهای کمجمعیتتر و استانهای نابرخورداری همچون کهگیلویه و بویراحمد برخوردار هستند. در کهگیلویه و بویراحمد وضعیت کارگران نسبت به اوایل دهه نود بسیار اسفناکتر شده است. در گفتوگویی که با برخی از کارگران فصلی داشتیم اغلب از مواردی همچون نداشتن بیمه، عدم امنیت شغلی، بیکاری، درآمد بسیار اندک، دغدغههای مالی و خانوادگی، اجاره منزل، تورم روزافزون، بیماری کرونا، نبود صنف کارگران و مشکلات و مسائل خانه کارگر گلایه داشتند.
یکی از کارگران در گفتوگو با کبنا اظهار داشت: من 57 سال سن دارم ولی هنوز نتوانستهام بیمهای داشته باشم؛ هیچ بیمهای به من تعلق نمیگیرد. بیمه شخصی هم نمیتوانیم پرداخت کنیم. او گفت: وقتی برای بیمه به خانه کارگر مراجعه میکنیم به ما میگویند که نوبت گیرتان نمیآید. من الأن دو سال است که در نوبت هستم.
این کارگر علاوه بر نبود بیمه، از بیکاریهای طولانی در سال نیز یاد کرد و گفت: معمولاً یک سوم و بعضی اوقات هم نیمی از سال را بیکار هستیم. او گفت: معمولاً ماهی بیش از 10 روز بیکارم؛ اگر یک روز کار کنیم، شام داشته باشیم، صبحانه نداریم.
یکی دیگر از کارگران گفت: هیچ نهادی از ما حمایت نمیکند. ما قشر کارگر قشر خیلی ضعیفی هستیم. یک بیمه کارگری داریم که آن هم خیلی ما را اذیت میکنند. وی اضافه کرد: هیچکس به این قشر توجهی نمیکند. او گفت: کارگرانی را داریم که بیدلیل بیمهشان را قطع کردهاند. این کارگر یاسوجی ادامه داد: متأسفانه در کهگیلویه و بویراحمد مسئولین استانی به مسائل کارگری نمیرسند. خواهش میکنم به این قشر توجه کنند.
دیگر کارگران از مسائلی مثل عدم توان پرداخت اقساط وام، اجارهنشینی، هزینههای درمان و بیکاری طولانیمدت به ویژه در دوران کرونا سخن گفتند.
یکی دیگر از کارگران گفت: بارها از صبح تا ظهر در میدان منتظر بودهایم، اما بعد از چند ساعت با دست خالی به خانه برگشتهایم. هم بیکاری را باید تحمل کنیم و هم هزینه رفت و آمد را تا محل کار پرداخت کنیم. متأسفانه کارگران خارجی را بیشتر از ما سر کار میبرند. وی اضافه کرد: از دولتمان خواهش داریم که به ما رسیدگی کنند.
همانطور که وزیر کار نیز گفته بود، بخشی از دغدغه نمایندگان تشکلهای کارگری که شامل رفاه کارگران، امنیت شغلی، مسکن و رفاه اجتماعی است به موضوعات کلان کشور برمیگردد، هر یک درصد تورمی که در جامعه بالا میرود بخشی از رفاه جامعه از جمله کارگران کاهش مییابد.
متأسفانه پیمایشها و تحقیقات ملی نشان میدهد که اغلب کارگران فصلی از حداقلهای اقتصادی نیز برخوردار نیستند. این قشر ضعیف، از فرصت پسانداز نیز محروم هستند. شیوع کرونا نیز بر همه جوانب زندگی کارگران تأثیر گذاشت. این ویروس در سراسر جهان نشان داد که حمایت اجتماعی اهمیت فراوانی دارد. در چنین شرایطی که تورم اقتصادی غیرقابل پیشبینی و بیکاری نیز فراوان است، نهادهای عمومی باید به کمک این قشر بیایند.
باید گفت در نهایت آن چیزی که امنیت شغلی کارگران را تضمین میکند، فارغ از کمکهای نهادهای دولتی و عمومی، ایجاد رونق اقتصادی است. اما از آنجا که رونق اقتصادی امری نیست که در کوتاه مدت اتفاق بیفتد، پیش از هر چیز بیمه کارگران فصلی باید مد نظر قرار گیرد.
به گزارش کبنا، کارگران از نیروهای اصلی چرخ پیشرفت و توسعه هر جامعه هستند. در ایران تا شروع انقلاب اسلامی، کارگران به عنوان طبقهی بزرگ و منسجمی مطرح نبودند. چرا که هنوز صنعت در ایران چندان راه نیفتاده بود. کارگران ساختمانی نیز اغلب خود کسانی بودند که اقدام به ساخت و ساز مسکن برای خود میکردند. در واقع ساختوسازهای شخصی را خود اشخاص انجام میدادند. ساخوسازها و طرحهای ملی نیز آنچنان زیاد نبود که نیازمند حجم عظیمی از کارگران باشد. اما پس از انقلاب کمکم کارگران رشد یافتند. با اقداماتی که دولتها انجام دادند نیاز به نیروی کار احساس میشد. در دوران جنگ هشت ساله و پس از آن یعنی دوران سازندگی، این طبقه رشد بیشتری کرد. تا اینکه امروز به عنوان یک طبقه مطرح هستند. با اینکه در تمامی جوامع کارگران ساحتمانی از ضعیفترین طبقات اجتماعی هستند، اما در یک دهه اخیر و به ویژه پنج سال گذشته با کاهش ارزش پول ملی و متعاقب آن تورم روزافزون، این طبقه در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار گرفته است. البته در کلانشهرها هنوز کارگران از وضعیت نسبتاً بهتری نسبت به شهرهای کمجمعیتتر و استانهای نابرخورداری همچون کهگیلویه و بویراحمد برخوردار هستند. در کهگیلویه و بویراحمد وضعیت کارگران نسبت به اوایل دهه نود بسیار اسفناکتر شده است. در گفتوگویی که با برخی از کارگران فصلی داشتیم اغلب از مواردی همچون نداشتن بیمه، عدم امنیت شغلی، بیکاری، درآمد بسیار اندک، دغدغههای مالی و خانوادگی، اجاره منزل، تورم روزافزون، بیماری کرونا، نبود صنف کارگران و مشکلات و مسائل خانه کارگر گلایه داشتند.
یکی از کارگران در گفتوگو با کبنا اظهار داشت: من 57 سال سن دارم ولی هنوز نتوانستهام بیمهای داشته باشم؛ هیچ بیمهای به من تعلق نمیگیرد. بیمه شخصی هم نمیتوانیم پرداخت کنیم. او گفت: وقتی برای بیمه به خانه کارگر مراجعه میکنیم به ما میگویند که نوبت گیرتان نمیآید. من الأن دو سال است که در نوبت هستم.
این کارگر علاوه بر نبود بیمه، از بیکاریهای طولانی در سال نیز یاد کرد و گفت: معمولاً یک سوم و بعضی اوقات هم نیمی از سال را بیکار هستیم. او گفت: معمولاً ماهی بیش از 10 روز بیکارم؛ اگر یک روز کار کنیم، شام داشته باشیم، صبحانه نداریم.
یکی دیگر از کارگران گفت: هیچ نهادی از ما حمایت نمیکند. ما قشر کارگر قشر خیلی ضعیفی هستیم. یک بیمه کارگری داریم که آن هم خیلی ما را اذیت میکنند. وی اضافه کرد: هیچکس به این قشر توجهی نمیکند. او گفت: کارگرانی را داریم که بیدلیل بیمهشان را قطع کردهاند. این کارگر یاسوجی ادامه داد: متأسفانه در کهگیلویه و بویراحمد مسئولین استانی به مسائل کارگری نمیرسند. خواهش میکنم به این قشر توجه کنند.
دیگر کارگران از مسائلی مثل عدم توان پرداخت اقساط وام، اجارهنشینی، هزینههای درمان و بیکاری طولانیمدت به ویژه در دوران کرونا سخن گفتند.
یکی دیگر از کارگران گفت: بارها از صبح تا ظهر در میدان منتظر بودهایم، اما بعد از چند ساعت با دست خالی به خانه برگشتهایم. هم بیکاری را باید تحمل کنیم و هم هزینه رفت و آمد را تا محل کار پرداخت کنیم. متأسفانه کارگران خارجی را بیشتر از ما سر کار میبرند. وی اضافه کرد: از دولتمان خواهش داریم که به ما رسیدگی کنند.
همانطور که وزیر کار نیز گفته بود، بخشی از دغدغه نمایندگان تشکلهای کارگری که شامل رفاه کارگران، امنیت شغلی، مسکن و رفاه اجتماعی است به موضوعات کلان کشور برمیگردد، هر یک درصد تورمی که در جامعه بالا میرود بخشی از رفاه جامعه از جمله کارگران کاهش مییابد.
متأسفانه پیمایشها و تحقیقات ملی نشان میدهد که اغلب کارگران فصلی از حداقلهای اقتصادی نیز برخوردار نیستند. این قشر ضعیف، از فرصت پسانداز نیز محروم هستند. شیوع کرونا نیز بر همه جوانب زندگی کارگران تأثیر گذاشت. این ویروس در سراسر جهان نشان داد که حمایت اجتماعی اهمیت فراوانی دارد. در چنین شرایطی که تورم اقتصادی غیرقابل پیشبینی و بیکاری نیز فراوان است، نهادهای عمومی باید به کمک این قشر بیایند.
باید گفت در نهایت آن چیزی که امنیت شغلی کارگران را تضمین میکند، فارغ از کمکهای نهادهای دولتی و عمومی، ایجاد رونق اقتصادی است. اما از آنجا که رونق اقتصادی امری نیست که در کوتاه مدت اتفاق بیفتد، پیش از هر چیز بیمه کارگران فصلی باید مد نظر قرار گیرد.