تاریخ انتشار
دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۲۷
کد مطلب : ۴۴۸۳۱۱
موسوی تبریزی: روحانی را در جلسه منزل خاتمی انتخاب کردیم؛ گزینههای دیگری مثل جهانگیری هم داشتیم/ حجاریان تئوریسین نبود
۰
کبنا ؛موسوی تبریزی به جزییاتی از جلسه اصلاحطلبان در منزل خاتمی که به انتخاب حجتالاسلام روحانی منجر شد اشاره میکند. او میگوید گزینههای دیگری مثل جهانگیری و عارف هم داشتیم ولی به روحانی روی آوردیم. اصلاحطلبان غالباً میگفتند گزینه دیگری نبود.
دوم خرداد ماه سال 1376 در تاریخ سیاسی ایران برجسته است. روزی که سید محمد خاتمی از جریان به اصطلاح چپ سنتی به ریاستجمهوری رسید و موج جدیدی در فضای سیاسی کشور به راه افتاد. جریان اصلاحطلبی در فضای سیاسی کشور از دوم خرداد متولد شد؛ جریانی که ردپای آن در تحولات دولت اصلاحات، مجلس ششم، حوادث سال 88 و روی کار آمدن دولت روحانی کاملاً مشهود بود و کماکان این جریان که درون خود احزاب متعددی را دارد، نقش آفرینی میکند. برای بررسی دوم خرداد و دولت اصلاحات و همچنین وضعیت کنونی اصلاحطلبان با حجتالاسلام والمسلمین سید حسین موسوی تبریزی دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزه گفتوگو کردم. این تشکل، یکی از دو حزب روحانی در جریان اصلاحطلب است. موسوی تبریزی در دهه شصت دادستان کل انقلاب و در دوره اول و سوم مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی بود.
حجتالاسلام موسوی تبریزی از روحانیون فعال اصلاحطلب با سابقه 2 دور نمایندگی مجلس که به مناسبت دوم خرداد با تسنیم گفتوگو میکرد، درباره ماهیت دوم خرداد میگوید که دولت خاتمی در شرایط روی کار آمد که مردم تا حدودی از پیشرفت کشور مایوس شده بودند و مردم برای پیشرفت کشور به خاتمی رای دادند چون او را نماد پیشرفت میدانستند.
این نماینده اسبق مجلس در توضیح شکلگیری دولت خاتمی و نقش مجمع روحانیون مبارز در روی کار آمدن آن، اینگونه توصیف میکند: "چون آقای خاتمی عضو مجمع روحانیون مبارز بود. آقای کروبی هم همین طور. من خودم هیچ وقت نه عضو حزب جمهوری اسلامی بودم و نه مجمع روحانیون مبارز اما با همه آنها رفاقت و رفت و آمد داشتم و افکار این طیف مثل آقای خاتمی را میپسندیدم. ممکن است با بعضی از آقایان این گروه از نظر فکری هم مشکل داشته باشم اما در کل جمع بندی مجمع روحانیون مبارز و آقای خاتمی را قبول داشتم. در انتخابات هم کمک میکردیم."
او البته، دولت خاتمی را ادامه دولت سازندگی مرحوم هاشمی رفسنجانی میداند و میگوید که هاشمی رفسنجانی هیچ اشکال مبنایی به دولت آقای خاتمی نداشت و اگرچه اشکالاتی بعضاً مطرح میشد، فنی و در چارچوب بوده است؛ تبریزی با بیان این جمله که " آقای هاشمی با آقای خاتمی خوب بود و به ایشان کمک هم میکرد"، میگوید که افراطیون چپ و راست آقای هاشمی را آزار میدادند و با این توصیف، اینگونه نتیجه گیری میکند که مدیریت افراطیها توسط آقای هاشمی بهتر از خاتمی بوده است چرا که به گفته او، خاتمی روحیه برخورد با افراطیون را به اندازه لازم نداشت و صرفاً به صبر و تحمل اکتفا میکرد.
از آقای موسویتبریزی خواستیم درباره مصادیق افراطیونی که به گفته او دولت و شخص آقای خاتمی را مورد آزار قرار میدادند، مصداقیتر صحبت کند، او به برخی اعضای حزب مشارکت و سازمان مجاهدین اشاره کرد و گفت که برخی افراد این تشکلها آقای خاتمی را آزار میدادند. وقتی درباره سعید حجاریان پرسیدم گفت که او بیشتر حرف میزده و تئوریک بوده، نه اینکه تئورسین یا فرد موثری در دولت خاتمی باشد چرا که تعبیر وی، کسی برای خاتمی که خودش تئورسین دولتش بود، فکر تولید نمیکرد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در عین حال افزود که خاتمی به افراطیون میگفت، که من دنبال پیشرفت هستم و پیشرفت با تندروی حاصل نمیشود و ادامه داد: برخی در سیاستخارجی حرفهای میزدند تا آقای خاتمی را تضعیف کنند.
از موسوی تبریزی درباره انتخابات 92 و علت حمایت اصلاحطلبان از روحانی نیز پرسیدم؛ آنهم در شرایطی که گزینههای مشخصی مثل عارف و جهانگیری در دسترسشان بود. لذا اصلاحطلبان بدون گزینه نبودند ولی اینطور وانمود میکنند که فرد دیگر نبود! موسوی تبریزی با تاکید بر اینکه، جهانگیری و عارف گزینههای ایدهآلی برای اصلاحطلبان در نسبت با روحانی بودهاند، گفت که: "همان موقع برخی اصلاح طلبان خوب هم در بین گزینهها حضور داشنند مثل آقای عارف یا آقای جهانگیری. صحبت شد و گفتیم نمیخواهیم شخصی باشد که صدر در صد تابع ما باشد چون چنین کسی هم وجود نداشت که بتواند رای بیاورد. گفتیم هرکس میخواهد بیاید از هر حزبی باشد، هر وقت تاییدش از شورای نگهبان آمد، حتی اگر از ما نبود و مستقل هم بود، اگر افراطی های طیف راست در مقابلش قرار گرفتند، ما او را انتخاب میکنیم."
دبیرکل مجمع محقیق و مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه این مصاحبه درباره چگونگی حمایت از روحانی به جلسهای در منزل رئیسجمهور دولت اصلاحات اشاره و درباره جزئیان آن توضیح میدهد که: " در زمان انتخابات سال 92 و بعد مشخص شدن کاندیدای احراز صلاحیت شده. جلسهای مهم و تعیین کنندهای در منزل آقای خاتمی برگزار شد که بنده نیز در آن جلسه حضور داشتم؛ تقریباً بزرگان اصلاحات همه بودند. بحث حمایت از کاندیدای ریاستجمهوری را مطرح کردند و اعضا علیرغم اینکه آقای جهانگیری و عارف گزینههای ایدهآلتری از روحانی بودند، ما به این تصمیم رسیدیم که باید از روحانی حمایت کنیم."
از موسویتبریزی پرسیدم که چرا اصلاحطلبان مسئولیت حمایت از روحانی را هیچگاه به عهده نگرفتند که وی گفت: برای ما گزینه بهتری از دیگر گزینهها بود، ما از روی اضطرار حمایت کردیم و بالاخره در نهایت مردم به ایشان رای دادند.
وی در ادامه، با اشاره به رفاقت قدیمی خود با حسن روحانی، "پوست کلفت" بودن را از مزیتهای وی در نسبت با جهانگیری و خاتمی خوانده و توضیح میدهد: از روحانی حمایت کردیم برای اینکه ما باید همه چیز را در کنار ضد آن ببینیم. همیشه انتخاب بین بد و خوب نیست. گاهی بین بد و بدتر یا خوب و خوبتر است. انصاف حکم میکند که ما جامعه را ببینیم و خدمت در جامعه را در نظر بگیریم. وقتی میتوانیم فحش ندهیم و با مذاکرات خیلی از منافع ملت را به دست بیاوریم چرا نکنیم؟
موسوی تبریزی در پایان درباره عملکرد دولت خاتمی، میگوید که خاتمی نتوانست همه اهداف خود را محقق کند و درباره چرایی این گفته خود به "نفوذ" و "نفوذی" ها در دولت وی استناد و ماجراهایی چون، "قتلهای زنجیرهای"، "18 تیر" و "حوادث 88" را از جمله دلایل خود میخواند.
دوم خرداد ماه سال 1376 در تاریخ سیاسی ایران برجسته است. روزی که سید محمد خاتمی از جریان به اصطلاح چپ سنتی به ریاستجمهوری رسید و موج جدیدی در فضای سیاسی کشور به راه افتاد. جریان اصلاحطلبی در فضای سیاسی کشور از دوم خرداد متولد شد؛ جریانی که ردپای آن در تحولات دولت اصلاحات، مجلس ششم، حوادث سال 88 و روی کار آمدن دولت روحانی کاملاً مشهود بود و کماکان این جریان که درون خود احزاب متعددی را دارد، نقش آفرینی میکند. برای بررسی دوم خرداد و دولت اصلاحات و همچنین وضعیت کنونی اصلاحطلبان با حجتالاسلام والمسلمین سید حسین موسوی تبریزی دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزه گفتوگو کردم. این تشکل، یکی از دو حزب روحانی در جریان اصلاحطلب است. موسوی تبریزی در دهه شصت دادستان کل انقلاب و در دوره اول و سوم مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی بود.
حجتالاسلام موسوی تبریزی از روحانیون فعال اصلاحطلب با سابقه 2 دور نمایندگی مجلس که به مناسبت دوم خرداد با تسنیم گفتوگو میکرد، درباره ماهیت دوم خرداد میگوید که دولت خاتمی در شرایط روی کار آمد که مردم تا حدودی از پیشرفت کشور مایوس شده بودند و مردم برای پیشرفت کشور به خاتمی رای دادند چون او را نماد پیشرفت میدانستند.
این نماینده اسبق مجلس در توضیح شکلگیری دولت خاتمی و نقش مجمع روحانیون مبارز در روی کار آمدن آن، اینگونه توصیف میکند: "چون آقای خاتمی عضو مجمع روحانیون مبارز بود. آقای کروبی هم همین طور. من خودم هیچ وقت نه عضو حزب جمهوری اسلامی بودم و نه مجمع روحانیون مبارز اما با همه آنها رفاقت و رفت و آمد داشتم و افکار این طیف مثل آقای خاتمی را میپسندیدم. ممکن است با بعضی از آقایان این گروه از نظر فکری هم مشکل داشته باشم اما در کل جمع بندی مجمع روحانیون مبارز و آقای خاتمی را قبول داشتم. در انتخابات هم کمک میکردیم."
او البته، دولت خاتمی را ادامه دولت سازندگی مرحوم هاشمی رفسنجانی میداند و میگوید که هاشمی رفسنجانی هیچ اشکال مبنایی به دولت آقای خاتمی نداشت و اگرچه اشکالاتی بعضاً مطرح میشد، فنی و در چارچوب بوده است؛ تبریزی با بیان این جمله که " آقای هاشمی با آقای خاتمی خوب بود و به ایشان کمک هم میکرد"، میگوید که افراطیون چپ و راست آقای هاشمی را آزار میدادند و با این توصیف، اینگونه نتیجه گیری میکند که مدیریت افراطیها توسط آقای هاشمی بهتر از خاتمی بوده است چرا که به گفته او، خاتمی روحیه برخورد با افراطیون را به اندازه لازم نداشت و صرفاً به صبر و تحمل اکتفا میکرد.
از آقای موسویتبریزی خواستیم درباره مصادیق افراطیونی که به گفته او دولت و شخص آقای خاتمی را مورد آزار قرار میدادند، مصداقیتر صحبت کند، او به برخی اعضای حزب مشارکت و سازمان مجاهدین اشاره کرد و گفت که برخی افراد این تشکلها آقای خاتمی را آزار میدادند. وقتی درباره سعید حجاریان پرسیدم گفت که او بیشتر حرف میزده و تئوریک بوده، نه اینکه تئورسین یا فرد موثری در دولت خاتمی باشد چرا که تعبیر وی، کسی برای خاتمی که خودش تئورسین دولتش بود، فکر تولید نمیکرد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در عین حال افزود که خاتمی به افراطیون میگفت، که من دنبال پیشرفت هستم و پیشرفت با تندروی حاصل نمیشود و ادامه داد: برخی در سیاستخارجی حرفهای میزدند تا آقای خاتمی را تضعیف کنند.
از موسوی تبریزی درباره انتخابات 92 و علت حمایت اصلاحطلبان از روحانی نیز پرسیدم؛ آنهم در شرایطی که گزینههای مشخصی مثل عارف و جهانگیری در دسترسشان بود. لذا اصلاحطلبان بدون گزینه نبودند ولی اینطور وانمود میکنند که فرد دیگر نبود! موسوی تبریزی با تاکید بر اینکه، جهانگیری و عارف گزینههای ایدهآلی برای اصلاحطلبان در نسبت با روحانی بودهاند، گفت که: "همان موقع برخی اصلاح طلبان خوب هم در بین گزینهها حضور داشنند مثل آقای عارف یا آقای جهانگیری. صحبت شد و گفتیم نمیخواهیم شخصی باشد که صدر در صد تابع ما باشد چون چنین کسی هم وجود نداشت که بتواند رای بیاورد. گفتیم هرکس میخواهد بیاید از هر حزبی باشد، هر وقت تاییدش از شورای نگهبان آمد، حتی اگر از ما نبود و مستقل هم بود، اگر افراطی های طیف راست در مقابلش قرار گرفتند، ما او را انتخاب میکنیم."
دبیرکل مجمع محقیق و مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه این مصاحبه درباره چگونگی حمایت از روحانی به جلسهای در منزل رئیسجمهور دولت اصلاحات اشاره و درباره جزئیان آن توضیح میدهد که: " در زمان انتخابات سال 92 و بعد مشخص شدن کاندیدای احراز صلاحیت شده. جلسهای مهم و تعیین کنندهای در منزل آقای خاتمی برگزار شد که بنده نیز در آن جلسه حضور داشتم؛ تقریباً بزرگان اصلاحات همه بودند. بحث حمایت از کاندیدای ریاستجمهوری را مطرح کردند و اعضا علیرغم اینکه آقای جهانگیری و عارف گزینههای ایدهآلتری از روحانی بودند، ما به این تصمیم رسیدیم که باید از روحانی حمایت کنیم."
از موسویتبریزی پرسیدم که چرا اصلاحطلبان مسئولیت حمایت از روحانی را هیچگاه به عهده نگرفتند که وی گفت: برای ما گزینه بهتری از دیگر گزینهها بود، ما از روی اضطرار حمایت کردیم و بالاخره در نهایت مردم به ایشان رای دادند.
وی در ادامه، با اشاره به رفاقت قدیمی خود با حسن روحانی، "پوست کلفت" بودن را از مزیتهای وی در نسبت با جهانگیری و خاتمی خوانده و توضیح میدهد: از روحانی حمایت کردیم برای اینکه ما باید همه چیز را در کنار ضد آن ببینیم. همیشه انتخاب بین بد و خوب نیست. گاهی بین بد و بدتر یا خوب و خوبتر است. انصاف حکم میکند که ما جامعه را ببینیم و خدمت در جامعه را در نظر بگیریم. وقتی میتوانیم فحش ندهیم و با مذاکرات خیلی از منافع ملت را به دست بیاوریم چرا نکنیم؟
موسوی تبریزی در پایان درباره عملکرد دولت خاتمی، میگوید که خاتمی نتوانست همه اهداف خود را محقق کند و درباره چرایی این گفته خود به "نفوذ" و "نفوذی" ها در دولت وی استناد و ماجراهایی چون، "قتلهای زنجیرهای"، "18 تیر" و "حوادث 88" را از جمله دلایل خود میخواند.