تاریخ انتشار
پنجشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۵۶
کد مطلب : ۴۴۸۴۲۳
در پی مرگ آبدار چاروسایی؛
مدیرکلی که تنها به یک عکس یادگاری و پیام تسلیت بسنده میکند / آقای واعظیزاده اگر میتوانید چالشهای روابط کار را درمان کنید / چند کارگر دیگر باید خودسوزی کنند تا مطالباتشان پاسخ داده شود؟
۱
کبنا ؛
حجم بالای پروندهها، طولانیشدن رسیدگی به آنها، نبود نماینده در هیئت حل اختلاف و صدور رأیهای غیرکارشناسی، همگی چالشهایی هستند که در حوزه روابط کار وجود دارد و مدیرکل تنها به یک عکس یادگاری و پیام تسلیت دلخوش است.
به گزارش کبنا، کارگران که از آنها به عنوان چرخهای تولید یک جامعه یاد میشود، در سالهای اخیر با مسائل اقتصادیِ بیش از پیشی روبهرو شدهاند. در کهگیلویه و بویراحمد، کارگران مختلف از قبیل کارگران پتروشیمی، نفت، منابع طبیعی، بیمارستان، شهرداری، و این روزها آبداران بارها مشکلات خود را فریاد زدهاند، اما کمتر موقعی پاسخ مطالبات خود را دریافت کردهاند. البته ناگفته نماند، اداره کار کهگیلویه و بویراحمد در دورههای گذشته مسائل کارگران و تنظیم روابط کارگر و کارفرما را پیگیری میکرد، اما به دلیل کوتاهی عمر مدیریت آنها، این پیگیریها بعضاً به نتیجه نرسیدند. با این وجود دور دورههای قبلی، حداقل مسائل مربوط به اشتغال در این ادارهکل پیگیری میشد، اما بحث آنجاست که در حال حاضر نه مسأله اشتغال پیگیری میشود و نه حتی روابط کار. روشن نیست که مدیرکل جدید در چند ماهی که مدیریت این اداره را بر عهده دارد چه اقداماتی انجام داده و چه برنامهای برای تنظیم روابط بین کارگر و کارفرما در آینده دارد.
حمیدرضا واعظیزاده مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان، بعد از مرگ آبداری که اقدام به خودسوزی کرده بود، تنها به یک پیام تسلیت و البته بازدید از او پیش از فوتش، کار دیگری انجام نداده است. در حالی که در کنار سیدجواد هاشمی مهر که رئیس کمیسیون کارگری استان است، واعظی دبیر کمیته کارگری استان کهگیلویه و بویراحمد است.
وظیفه اداره کار، حمایت از کارگران و پیگیری مطالبات آنها است. اما آبداران که بارها تجمع کردهاند، آنقدر مطالبات آنها پیگیری نشد که پیامد آن خودسوزی یکی از آنها به نشانه اعتراض و در نهایت مرگ او شد. خطاب به مدیرکل اداره کار باید گفت چند نفر دیگر از کارگران کهگیلویه و بویراحمدی دست به خودسوزی و خودکشی بزنند تا مطالباتشان را پیگیری نمایید؟
گفته میشود فرد متوفی در دهدشت اقدام به تشکیل پرونده کرده بود، اما آنقدر پروندهاش پیگیری نشد که نتیجهاش را امروز با مرگش میبینیم؛ چندین پرونده دیگر در شهرستانها وجود دارد که هنوز به آنها رسیدگی نشده است؛ چه بسا اگر رسیدگی می شد ممکن بود این مشکل پیش نیاید. مهمتر اینکه چند نفر دیگر باید خودکشی و خودسوزی کنند تا در خصوص پیگیری این پروندهها اقدامی صورت گیرد؟
این معوقات و مطابات تنها به آبداران محدود نمیشود، کارگران پتروشیمی، نفت، منابع طبیعی، بیمارستان و شهرداری نیز مطالباتی دارند که به انحاء مختلف آنها را فریاد زدهاند، اما نه روابط کارگر و کارفرما پیگیری شده و نه بازرسیهای لازم صورت گرفته است. تنها اقدامی که که از واعظی زاده دیده شد، گرفتن عکس یادگاری با این آبدار چاروسایی بود و گفته بود دیگر نخواهیم گذاشت کارگری به دلیل عدم پرداخت حقوقش خودسوزی کند.
در حالی که لازم است در شهرستانهای استان، هر ادارهای یک نماینده در هیئت حل اختلاف داشته باشد، اما فقط شهرستان کهگیلویه در هیئت حل اختلاف نماینده دارد؛ حال باید گفت با چنین شرایط و وضعیتی چگونه میتوان ادعا کرد که مطالبات کارگران پیگیری میشود و باز هم شاهد خودسوزی کارگران نخواهیم بود؟
گفته میشود تنها در دهدشت بیش از 150 پرونده وجود دارد که به جلسه نیز رفتهاند، ولی انشاء نشدهاند؛ یعنی جلسه گرفته شده اما رأی صادر نشده است. بازرسیها نیز صوری است و تنها با سازمانهای خرد است. در حالی که مسأله اصلی مربوط به سازمانهای بزرگ در استان همچون شهرداریها است. بر اساس گزارشهای به دست رسیده، بیش از 50 درصد پروندههای روابط کار در استان هماکنون بلاتکلیف ماندهاند و معلوم نیست واعظی به چه کاری مشغول است. هنوز روشن نیست که پرونده علوم پزشکی و شرکت آجر دهدشت به کجا رسیده است؟
بد نیست که مدیرکل اداره کار استان نیمنگاهی به قوانین حوزه کار به ویژه مواد 113 و 110 آیین دادرسی کار و قانون 162 کار جمهوری اسلامی بیندازد تا با وظایفی که به عنوان یک مدیرکل در اربتاط با کارگران بر عهده دارد، بیشتر آشنا شود.
روابط کار با چالشهای بسیاری روبهرو است. حجم بالای پروندهها، طولانیشدن رسیدگی به آنها، نبود نماینده در هیئت حل اختلاف و صدور رأیهای غیرکارشناسی، همگی چالشهایی هستند که در حوزه روابط کار وجود دارد و مدیرکل تنها به یک عکس یادگاری و پیام تسلیت دلخوش است.
به گزارش کبنا، کارگران که از آنها به عنوان چرخهای تولید یک جامعه یاد میشود، در سالهای اخیر با مسائل اقتصادیِ بیش از پیشی روبهرو شدهاند. در کهگیلویه و بویراحمد، کارگران مختلف از قبیل کارگران پتروشیمی، نفت، منابع طبیعی، بیمارستان، شهرداری، و این روزها آبداران بارها مشکلات خود را فریاد زدهاند، اما کمتر موقعی پاسخ مطالبات خود را دریافت کردهاند. البته ناگفته نماند، اداره کار کهگیلویه و بویراحمد در دورههای گذشته مسائل کارگران و تنظیم روابط کارگر و کارفرما را پیگیری میکرد، اما به دلیل کوتاهی عمر مدیریت آنها، این پیگیریها بعضاً به نتیجه نرسیدند. با این وجود دور دورههای قبلی، حداقل مسائل مربوط به اشتغال در این ادارهکل پیگیری میشد، اما بحث آنجاست که در حال حاضر نه مسأله اشتغال پیگیری میشود و نه حتی روابط کار. روشن نیست که مدیرکل جدید در چند ماهی که مدیریت این اداره را بر عهده دارد چه اقداماتی انجام داده و چه برنامهای برای تنظیم روابط بین کارگر و کارفرما در آینده دارد.
حمیدرضا واعظیزاده مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان، بعد از مرگ آبداری که اقدام به خودسوزی کرده بود، تنها به یک پیام تسلیت و البته بازدید از او پیش از فوتش، کار دیگری انجام نداده است. در حالی که در کنار سیدجواد هاشمی مهر که رئیس کمیسیون کارگری استان است، واعظی دبیر کمیته کارگری استان کهگیلویه و بویراحمد است.
وظیفه اداره کار، حمایت از کارگران و پیگیری مطالبات آنها است. اما آبداران که بارها تجمع کردهاند، آنقدر مطالبات آنها پیگیری نشد که پیامد آن خودسوزی یکی از آنها به نشانه اعتراض و در نهایت مرگ او شد. خطاب به مدیرکل اداره کار باید گفت چند نفر دیگر از کارگران کهگیلویه و بویراحمدی دست به خودسوزی و خودکشی بزنند تا مطالباتشان را پیگیری نمایید؟
گفته میشود فرد متوفی در دهدشت اقدام به تشکیل پرونده کرده بود، اما آنقدر پروندهاش پیگیری نشد که نتیجهاش را امروز با مرگش میبینیم؛ چندین پرونده دیگر در شهرستانها وجود دارد که هنوز به آنها رسیدگی نشده است؛ چه بسا اگر رسیدگی می شد ممکن بود این مشکل پیش نیاید. مهمتر اینکه چند نفر دیگر باید خودکشی و خودسوزی کنند تا در خصوص پیگیری این پروندهها اقدامی صورت گیرد؟
این معوقات و مطابات تنها به آبداران محدود نمیشود، کارگران پتروشیمی، نفت، منابع طبیعی، بیمارستان و شهرداری نیز مطالباتی دارند که به انحاء مختلف آنها را فریاد زدهاند، اما نه روابط کارگر و کارفرما پیگیری شده و نه بازرسیهای لازم صورت گرفته است. تنها اقدامی که که از واعظی زاده دیده شد، گرفتن عکس یادگاری با این آبدار چاروسایی بود و گفته بود دیگر نخواهیم گذاشت کارگری به دلیل عدم پرداخت حقوقش خودسوزی کند.
در حالی که لازم است در شهرستانهای استان، هر ادارهای یک نماینده در هیئت حل اختلاف داشته باشد، اما فقط شهرستان کهگیلویه در هیئت حل اختلاف نماینده دارد؛ حال باید گفت با چنین شرایط و وضعیتی چگونه میتوان ادعا کرد که مطالبات کارگران پیگیری میشود و باز هم شاهد خودسوزی کارگران نخواهیم بود؟
گفته میشود تنها در دهدشت بیش از 150 پرونده وجود دارد که به جلسه نیز رفتهاند، ولی انشاء نشدهاند؛ یعنی جلسه گرفته شده اما رأی صادر نشده است. بازرسیها نیز صوری است و تنها با سازمانهای خرد است. در حالی که مسأله اصلی مربوط به سازمانهای بزرگ در استان همچون شهرداریها است. بر اساس گزارشهای به دست رسیده، بیش از 50 درصد پروندههای روابط کار در استان هماکنون بلاتکلیف ماندهاند و معلوم نیست واعظی به چه کاری مشغول است. هنوز روشن نیست که پرونده علوم پزشکی و شرکت آجر دهدشت به کجا رسیده است؟
بد نیست که مدیرکل اداره کار استان نیمنگاهی به قوانین حوزه کار به ویژه مواد 113 و 110 آیین دادرسی کار و قانون 162 کار جمهوری اسلامی بیندازد تا با وظایفی که به عنوان یک مدیرکل در اربتاط با کارگران بر عهده دارد، بیشتر آشنا شود.
روابط کار با چالشهای بسیاری روبهرو است. حجم بالای پروندهها، طولانیشدن رسیدگی به آنها، نبود نماینده در هیئت حل اختلاف و صدور رأیهای غیرکارشناسی، همگی چالشهایی هستند که در حوزه روابط کار وجود دارد و مدیرکل تنها به یک عکس یادگاری و پیام تسلیت دلخوش است.
۶ ماه است ما در اداره کار دنبال پرونده هستیم