تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۶
کد مطلب : ۴۵۰۱۴۱
مهدی مستفید نوشت:
هنجار شکنی یا دگر دیسی فرهنگی؟
۰
کبنا ؛مهدی مستفید در یادداشتی ارسالی با عنوان «هنجار شکنی یا دگر دیسی فرهنگی؟» نوشت: مسائل فرهنگی جامعه هر از گاهی تیتر اول اخبار می شود و گاهی از روی صدق و گاه به عنوان پوششی بر وقایع دیگر در رسانه ها انعکاس می یابد.
حجاب، تفکیک جنسیتی، روابط جنسی، موسیقی، دوچرخه سواری و… مواردی است که به صورت متناوب به آنها پرداخته می شود و برخی از وضع فرهنگی جامعه شکوه می کنند.
در کشور شاهد سطحی نگری و گاه نگاه سود جویانه دولتی به مسائل هستیم تا دیدی عمیق و مطالعه دقیق علل مسئله و ارائه راهکار برای آن؛ در دوران کرونا تدابیر مختلفی برای قرنطینه و مدیریت جامعه صورت گرفت ولی هیچ یک به اندازه جریمه یک میلیونی خودروهای غیر بومی که استدلال منطقی دقیقی نیز برای تاثیر آن بر گسترش کرونا وجود نداشت، سفت و سخت و مستمر اجرا نشد!
برنامه جوان سازی جمعیت در دستور کار قرار می گیرد. به جای برنامه ریزی جهت ترویج ازدواج و ارزش گذاری فرزند آوری در جامعه و ایجاد زیر ساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازم برای نسلی که در صدد گسترده تر شدن آن هستیم، بر کاندم مالیات می بندیم! غربالگری جنین که برای تأمین نسلی سالم ضروری است را حذف می کنیم تا سقط جنین به بهانه آن صورت نگیرد! چرا چون این اقدامات بار مالی ندارد و اجرای آن نیز نیازمند هیچ استعدادی نیست! اخیرا یکی از نمایندگان مجلس هم پیشنهاد داده برای بی حجابی جریمه نقدی تعیین کنند. این تصمیم هم از همان دیدگاهی بر می خیزد که در بالا اشاره شد.
در هر جامعه ای باورهای افراد جامعه هنجارهای اجتماعی آن را شکل می دهد و استمرار هنجارها ارزش های اجتماعی را بهوجود می آورد. و البته باورها در زیست مستمر اجتماع شکل می گیرند. یک حکومت برای مدیریت رفتار اجتماع، نیازمند تبین باورهای مد نظرش با رفتار خویش در جامعه است. هنجارهای اجتماعی با امر، دستور، جریمه، زندان و… شکل نمی گیرند، شما نیاز به باورمند سازی جامعه به مسئله مورد نظر هستید.
چند وقتی است بحث حجاب و رفتارهای بین جنسیتی جوانان توسط عده ای مورد توجه قرار گرفته و عده ای خواهان برخورد سفت و سخت با به اصطلاح هنجار شکنان شده اند! کاش می شد با یک تجمع و دادن شعار “مرگ بر بی حجاب” یا “جریمه افراد بی حجاب و کم حجاب” ریشه بی حجابی را کَند! ولی چنین کاری ممکن نیست، منشاء قبول و رد حجاب، نوع روابط بین جنسی و قیود اخلاقی، باورهای قلبی انسانهاست نه دستور العمل های حکومتی. آنان که دغدغه این مسائل را دارند باید به جای گرفتن تیپ بزن بهادری بر روی باورهای قلبی افراد کار کنند، البته حکومت نیز مکلف است شرایط زیست اجتماعی را در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و… را برای تبین آن باورها به کار ببندد.
آن دخترانی که امروز از کم توجهی به حجابشان می نالید نوه ها و نتیجه های زنانی هستند که رضا خان به زور چماق هم نتوانست چارقد از سرشان بردارد، حال چه شده است که چنین شده است؟!وقتی شرایط لازم برای ازدواج به عنوان بدوی ترین نیاز افراد در جامعه فراهم نباشد. نسل جدید به جبر شرایط زیستی اش قالب تعریف شده روابط را خواهد شکست و راهی برای ارضای غرایز خویش خواهد یافت. شرایط زیستی به سرعت باورها را تغییر می دهد و رفتار نو را به هنجار و ارزش اجتماعی تبدیل می کند. بی توجه به این که طبقه حاکم و گروه سنتی جیغ می کشند، جریمه می کنند یا تهدید به چماق!
نکته دیگر در فعالیت فرهنگی اهمیت شخصیت مُبلغ فرهنگی است. مُبلغ باید عالِم و عامِل باشد. افراد وقتی اَمر مورد دعوت را در مُبلغ و اطرافیانش نبینند تاثیر تبلیغ صد درصد معکوس خواهد شد. یکی از علل دگردیسی فرهنگی ما رفتار و کردار منعکس یافته از کارگزاران حکومتی است. با وجود تاکید دستگاه حاکمه بر ارزشهای اسلامی و اخلاقی، هر روز خبری از مفاسد در سطوح مختلف منتشر می شود. بر خلاف دعوت مدام به تقوا، اولین ارزش در اجتماع کنونی پول است و بی شک دومی نفوذ در قدرت! به عبارتی رطب خورده منع رطب چون کند؟
حجاب، تفکیک جنسیتی، روابط جنسی، موسیقی، دوچرخه سواری و… مواردی است که به صورت متناوب به آنها پرداخته می شود و برخی از وضع فرهنگی جامعه شکوه می کنند.
در کشور شاهد سطحی نگری و گاه نگاه سود جویانه دولتی به مسائل هستیم تا دیدی عمیق و مطالعه دقیق علل مسئله و ارائه راهکار برای آن؛ در دوران کرونا تدابیر مختلفی برای قرنطینه و مدیریت جامعه صورت گرفت ولی هیچ یک به اندازه جریمه یک میلیونی خودروهای غیر بومی که استدلال منطقی دقیقی نیز برای تاثیر آن بر گسترش کرونا وجود نداشت، سفت و سخت و مستمر اجرا نشد!
برنامه جوان سازی جمعیت در دستور کار قرار می گیرد. به جای برنامه ریزی جهت ترویج ازدواج و ارزش گذاری فرزند آوری در جامعه و ایجاد زیر ساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازم برای نسلی که در صدد گسترده تر شدن آن هستیم، بر کاندم مالیات می بندیم! غربالگری جنین که برای تأمین نسلی سالم ضروری است را حذف می کنیم تا سقط جنین به بهانه آن صورت نگیرد! چرا چون این اقدامات بار مالی ندارد و اجرای آن نیز نیازمند هیچ استعدادی نیست! اخیرا یکی از نمایندگان مجلس هم پیشنهاد داده برای بی حجابی جریمه نقدی تعیین کنند. این تصمیم هم از همان دیدگاهی بر می خیزد که در بالا اشاره شد.
در هر جامعه ای باورهای افراد جامعه هنجارهای اجتماعی آن را شکل می دهد و استمرار هنجارها ارزش های اجتماعی را بهوجود می آورد. و البته باورها در زیست مستمر اجتماع شکل می گیرند. یک حکومت برای مدیریت رفتار اجتماع، نیازمند تبین باورهای مد نظرش با رفتار خویش در جامعه است. هنجارهای اجتماعی با امر، دستور، جریمه، زندان و… شکل نمی گیرند، شما نیاز به باورمند سازی جامعه به مسئله مورد نظر هستید.
چند وقتی است بحث حجاب و رفتارهای بین جنسیتی جوانان توسط عده ای مورد توجه قرار گرفته و عده ای خواهان برخورد سفت و سخت با به اصطلاح هنجار شکنان شده اند! کاش می شد با یک تجمع و دادن شعار “مرگ بر بی حجاب” یا “جریمه افراد بی حجاب و کم حجاب” ریشه بی حجابی را کَند! ولی چنین کاری ممکن نیست، منشاء قبول و رد حجاب، نوع روابط بین جنسی و قیود اخلاقی، باورهای قلبی انسانهاست نه دستور العمل های حکومتی. آنان که دغدغه این مسائل را دارند باید به جای گرفتن تیپ بزن بهادری بر روی باورهای قلبی افراد کار کنند، البته حکومت نیز مکلف است شرایط زیست اجتماعی را در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و… را برای تبین آن باورها به کار ببندد.
آن دخترانی که امروز از کم توجهی به حجابشان می نالید نوه ها و نتیجه های زنانی هستند که رضا خان به زور چماق هم نتوانست چارقد از سرشان بردارد، حال چه شده است که چنین شده است؟!وقتی شرایط لازم برای ازدواج به عنوان بدوی ترین نیاز افراد در جامعه فراهم نباشد. نسل جدید به جبر شرایط زیستی اش قالب تعریف شده روابط را خواهد شکست و راهی برای ارضای غرایز خویش خواهد یافت. شرایط زیستی به سرعت باورها را تغییر می دهد و رفتار نو را به هنجار و ارزش اجتماعی تبدیل می کند. بی توجه به این که طبقه حاکم و گروه سنتی جیغ می کشند، جریمه می کنند یا تهدید به چماق!
نکته دیگر در فعالیت فرهنگی اهمیت شخصیت مُبلغ فرهنگی است. مُبلغ باید عالِم و عامِل باشد. افراد وقتی اَمر مورد دعوت را در مُبلغ و اطرافیانش نبینند تاثیر تبلیغ صد درصد معکوس خواهد شد. یکی از علل دگردیسی فرهنگی ما رفتار و کردار منعکس یافته از کارگزاران حکومتی است. با وجود تاکید دستگاه حاکمه بر ارزشهای اسلامی و اخلاقی، هر روز خبری از مفاسد در سطوح مختلف منتشر می شود. بر خلاف دعوت مدام به تقوا، اولین ارزش در اجتماع کنونی پول است و بی شک دومی نفوذ در قدرت! به عبارتی رطب خورده منع رطب چون کند؟