تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۵۹
کد مطلب : ۴۵۴۱۶۹
کبنانیوز دلایل پشت پرده افزایش قیمت دلار را بررسی میکند؛
دلارِ سرکش و سیاستهای دستوری بازارساز / فنر دلار پرید یا پیچ و مهره برجام؟ / لیدر ناآرامی های بازار ارز / رفتار معنادار نرخ دلار در بازارهای موازی
۰
کبنا ؛به نظر می رسد آنچه که دلار تهران را این روزها غیر قابل کنترل کرده است ورود تقاضای خرد به بازار به خاطر تغییر جهت انتظارات است، مردم بارها التهاب در بازار ارز را در اثر شرایط و تحت تاثیر اخبار مختلف تجربه کرده اند و همین مسئله هجوم خریداران خرد را شدت بخشیده است.
دلار تهران این روزها رهبری ناآرامی ها در بازار ارز را به دست گرفته است. بررسی رفتار قیمت دلار در بازار های مختلف نشان میدهد شتاب افزایش قیمت دلار تهران بازار ارز را در مدار صعود قرار داده است. همانطور که شتاب صعودی بازار ارز از ابتدای سال جاری سابقه نداشته، رفتار بازار ارز هم از ابتدای سال جاری اینگونه نبوده است و این روزها متفاوت از روزهای دیگر سال است. در روزهای عادی معمولا نرخ دلاری درهم و دلار سلیمانیه بالاتر از دلار تهران بود، با افزایش فاصله نرخ ها دلار تهران رشد میکرد و با نزدیک شدن نرخ ها و به هم رسیدن قیمت ها از صعود باز می ایستاد.
دلار تهران ولی این روزها بی توجه به بازارهای همسایه می تازد دلار سلیمانیه که غالبا جلوتر از بازار تهران حرکت می کرد روز قبل در نیمه کانال ۳۵ هزار تومانی جا ماند در حالیکه دلار تهران در پله اول کانال ۳۶ هزار تومانی ایستاده بود. اسکناس آمریکایی به حباب منفی درهم هم بی توجه است و احتیاط معامله گران درهم هم نتوانسته ترمز قیمت ها در بازار تهران را بکشد.
به نظر می رسد آنچه که دلار تهران را این روزها غیر قابل کنترل کرده است ورود تقاضای خرد به بازار به خاطر تغییر جهت انتظارات است، مردم بارها التهاب در بازار ارز را در اثر شرایط و تحت تاثیر اخبار مختلف تجربه کرده اند و حافظه ای که در خاطر مردم مانده است باعث شده تا نسبت به برخی اخبار و محدوده های قیمتی حساس شوند و با انتشار برخی اخبار و یا شکست محدوده های مقاومتی به خاطر انتظاراتی که برایشان شکل گرفته واکنش نشان داده و وارد بازارها شوند، رفتار بی محابا و پرشتاب دلار تهران هم ناشی از هجوم خریداران به بازار است که رفتار بازار را متفاوت از روزهای معمولی کرده است.
ساعات کاری بازار متشکل از دوازدهم خرداد افزایش پیدا کرده بود و روزهای جمعه هم در این بازار اعلام نرخ صورت می گرفت ولی در روز جمعه سیزدهم آبان در بازار رسمی نرخی اعلام نشد و روز قبل هم آخرین نرخ منتشر شده برای ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه بود که نشان میدهد بازارساز ساعت کاری بازار را به روال سابق برگردانده است.
حرکت خلاف جهت حباب و قیمت در بازار سکه
سکه امامی درگیر مقاومت نیمه کانال ۱۶ میلیون تومانی است و پس از برخورد با این مقاومت به عقب بازگشته است. با توجه به روند صعودی دلار و رشد اونس جهانی در روز جمعه سکه امامی رشد زیادی نکرده است و به همین دلیل حباب سکه امامی به زیر ۱۳ درصد رسیده است. حباب سکه امامی آخرین بار در هفدهم مهر ماه به به کانال ۱۲ درصدی نفوذ کرده بود. کاهش حباب درهم در روزی که دلار صعودی پرشتاب داشته هم مطابق معمول نیست زیرا سکه بازان نمی توانند به قیمت اونس در محدوده مقاومتی تکیه کنند و همچنین در حال سنجش وضعیت بازار برای شکست مقاومت سخت نیمه کانال ۱۶ میلیون تومانی هستند.
رفتار معنادار قیمت دلار در بازارهای موازی
اکوایران قیمت پایانی دلار در بازارهای مختلف را در هر روز محاسبه میکند و در نموداری اولین، کمترین،بالاترین و آخرین قیمت هفته منتهی به آن روز را قرار می دهد.
قیمت دلار آزاد در بازارهای موازی رشد معناداری را تجربه کرده است. با وجود روند افزایشی نرخ دلار در بازارهای موازی، فاصله نرخ دلار آزاد با سایر نرخ ها کاهش پیدا کرده است. حباب درهم که غالبا مثبت بوده چند روزی است علیرغم مسیر صعودی بازار منفی است. فاصله نرخ دلار آزاد با نرخ دلاری سکه امامی و ربع سکه نیز کاهش پیدا کرده که نشان می دهد دلار آزاد رشد بیشتری را تجربه کرده است و ریسک خرید آن افزایش پیدا کرده است.
بازگشت امید به بازار سرمایه با سبزپوشی دلار و کامودیتی ها
روز قبل بازار سهام یک رشد کم سابقه را تجربه کرد، ارزش معاملات خرد رشد قابل توجه را ثبت کرد و شاخص کل با شکست همزمان چند مقاومت در محدوده یک میلیون و ۳۲۸ هزار واحدی قرار گرفت. دلیل استقبال از سهام در روز قبل دو عامل بوده است اول آنکه با رکورد شکنی دلار بازار سهام نیز به دنبال آن رشد کرده است و دیگر آنکه رشد قابل توجه کامودیتی ها در روز جمعه، آخرین روز کاری هفته، انتظارات را نسبت به سودآوری در بازار سرمایه تغییر داد و ورود پول به بازار در روز شنبه شدت گرفت. حجم قابل توجه معاملات در گروه پالایشگاهی در کنار صف خرید فولاد و فملی اهالی بازار سرمایه را در روز قبل به پایان روند نزولی و چرخش بازار امیدوار کرد. بسیاری از کارشناسان با توجه به رفتار بی محابا و غیر قابل پیش بینی دلار تهران، بازار سرمایه را گزینه مناسب تری برای سرمایه گذاری و خرید نسبت به دلار معرفی کردند.
درحالی که بازار بورس روزهای پررونقی را میگذراند اما شرایط در بازار ارز کاملا برعکس شده و دلار بهطور ناگهانی ترمز بریده و در روزهای پایانی هفته دوم آبان نرخ شاخص ارزی به 35 هزار تومان رسید. کارشناسان اقتصادی از این اتفاق بهعنوان تهدیدی جدید برای اقتصاد نام میبرند و معتقدند که پیشتر زمزمههای فراوانی از احیای برجام به گوش میرسید که رفته رفته این امید رنگ باخت و حالا نااطمینانی جای آن را گرفته از سوی دیگر برخی مشاهدات از فروش ارزهای خانگی به امید سود بیشتر حکایت دارد و کارشناسان علت آن را افزایش ۲۰ درصدی ارزش دلار به نسبت سایر ارزها در سطح بینالمللی، تورم ۵۰ درصدی، اخبار مربوط به تحریمها و برجام از جمله این دلایل میدانند. از سوی دیگر اختصاص سهمیه ارز مسافرتی موجب شده است عدهای سودجو با اجاره کارت ملی افراد سهمیه ۲۰۰۰ دلار سالانه ارز آنها را با نرخ توافقی خریداری کنند و با فروش در بازار آزاد سود کلانی به جیب بزنند که دراین میان بانک مرکزی وارد میدان شده و با صدور بخشنامه جدید از دیروز اجرای عرضه ارز را فقط از طریق سامانه برخط بازار متشکل ارزی قابل پیگیری دانست که به عقیده کارشناسان بازار سرمایه گرچه در نگاه اول به نظر میرسد تا ورود بازارساز به این بازار تقاضاهای کاذب ارز را کاهش دهد اما درعمل منجر به کنترل این آشفته بازار نخواهد شد.
به گزارش کبنا، عباس آرگون_ نایبرئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران_ در گفتوگو با آرمان ملی، گفت: هرچه نوسانات ارزی، التهاب این بازار و پیش پینی ناپذیربودن اقتصاد بیشتر شود تمایل سرمایهگذاران به خروج سرمایهها از کشور و تبدیل داراییها به دلار بیشتر میشود که ضرورت دارد این روند اصلاح شود. این کارشناس اقتصادی افزود: روشن است که خرید و فروش ارز برای مسافرت و ارز مسافرتی نیست و بیشتر به جهت حفظ ارزش داراییها و یا برای خارج کردن سرمایهها از کشور است، عدهای نیز که عموما از قشر ضعیف هستند به دنبال سفته بازی و حاشیه سود آن هستند که با بستن مالیات روی آن به نظر میرسد مشتریان آن بهطور چشمگیری کاهش یابد.آرگون بیان کرد: درهیچ جای دنیا مرسوم نیست که افراد پول خود را به پول کشوری دیگر تبدیل کنند و واضح است که خرید و فروشها به منظور تجارت صورت نمیگیرد و کاربردی ندارند که متأسفانه این سفتهبازی در بازارهای دیگر اقتصادی نظیر خودرو، موبایل و... هم وجود دارد. عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران گفت: زمانی میتوان از این سیستم معیوب فاصله گرفت که شاهد ثبات اقتصادی، کاهش نرخ تورم، افزایش توسعه صادرات، رونق سرمایهگذاری و رشد اشتغالزایی در اقتصاد باشیم و تنها دراین صورت است که با محقق شدن شرایط فوق، مردم به سراغ سفتهبازی و خرید و فروش ارز نمیروند اما درشرایطی که نرخ تورم بالاست مردم به جهت تثبیت ارزش داراییهای خود و یا سرمایهگذاری به بازار ارز وارد میشوند و اگر دولت واقعا قصد دارد تا بازار ارز را کنترل کند بهتر است به دنبال کاهش نرخ تورم و افزایش اشتغالزایی و توسعه صادرات باشد. عضو اتاق بازرگانی تهران معتقد است: عوامل متعددی در افزایش نرخ ارز موثر است از جمله تجارت خارجی و میزان فروش نفت که دولت نباید اجازه بدهد که ارزش دلار از واقعیت اقتصادی موجود در جامعه بیشتر شود چرا که بیشتر مواقع التهابات بازار ارز از واقعیتهای اقتصادی یا بیشتر یا کمتر میشود بنابراین باید نرخ دلار با واقعیتهای اقتصادی همخوانی داشته باشد از طرف دیگر زمانی که تورم در بخشهای مختلف اقتصادی وجود داشته باشد و با کاهش ارزش پول ملی مواجه باشیم به تبع آن باعث بالارفتن نرخ ارز میشود و نمیتوان انتظار داشت که همه کالاها گران شود اما نرخ ارز کاهش یابد بلکه نرخ ارز تابعی از کل است و زمانی که قدرت خرید مردم کاهش مییابد نرخ ارز افزایش مییابد.
بازار رسمی به روال سابق بازگشتبه گزارش کبنا، عباس آرگون_ نایبرئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران_ در گفتوگو با آرمان ملی، گفت: هرچه نوسانات ارزی، التهاب این بازار و پیش پینی ناپذیربودن اقتصاد بیشتر شود تمایل سرمایهگذاران به خروج سرمایهها از کشور و تبدیل داراییها به دلار بیشتر میشود که ضرورت دارد این روند اصلاح شود. این کارشناس اقتصادی افزود: روشن است که خرید و فروش ارز برای مسافرت و ارز مسافرتی نیست و بیشتر به جهت حفظ ارزش داراییها و یا برای خارج کردن سرمایهها از کشور است، عدهای نیز که عموما از قشر ضعیف هستند به دنبال سفته بازی و حاشیه سود آن هستند که با بستن مالیات روی آن به نظر میرسد مشتریان آن بهطور چشمگیری کاهش یابد.آرگون بیان کرد: درهیچ جای دنیا مرسوم نیست که افراد پول خود را به پول کشوری دیگر تبدیل کنند و واضح است که خرید و فروشها به منظور تجارت صورت نمیگیرد و کاربردی ندارند که متأسفانه این سفتهبازی در بازارهای دیگر اقتصادی نظیر خودرو، موبایل و... هم وجود دارد. عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران گفت: زمانی میتوان از این سیستم معیوب فاصله گرفت که شاهد ثبات اقتصادی، کاهش نرخ تورم، افزایش توسعه صادرات، رونق سرمایهگذاری و رشد اشتغالزایی در اقتصاد باشیم و تنها دراین صورت است که با محقق شدن شرایط فوق، مردم به سراغ سفتهبازی و خرید و فروش ارز نمیروند اما درشرایطی که نرخ تورم بالاست مردم به جهت تثبیت ارزش داراییهای خود و یا سرمایهگذاری به بازار ارز وارد میشوند و اگر دولت واقعا قصد دارد تا بازار ارز را کنترل کند بهتر است به دنبال کاهش نرخ تورم و افزایش اشتغالزایی و توسعه صادرات باشد. عضو اتاق بازرگانی تهران معتقد است: عوامل متعددی در افزایش نرخ ارز موثر است از جمله تجارت خارجی و میزان فروش نفت که دولت نباید اجازه بدهد که ارزش دلار از واقعیت اقتصادی موجود در جامعه بیشتر شود چرا که بیشتر مواقع التهابات بازار ارز از واقعیتهای اقتصادی یا بیشتر یا کمتر میشود بنابراین باید نرخ دلار با واقعیتهای اقتصادی همخوانی داشته باشد از طرف دیگر زمانی که تورم در بخشهای مختلف اقتصادی وجود داشته باشد و با کاهش ارزش پول ملی مواجه باشیم به تبع آن باعث بالارفتن نرخ ارز میشود و نمیتوان انتظار داشت که همه کالاها گران شود اما نرخ ارز کاهش یابد بلکه نرخ ارز تابعی از کل است و زمانی که قدرت خرید مردم کاهش مییابد نرخ ارز افزایش مییابد.
خرید ارز از سامانه برخط
از روز گذشته ۱۴۰۱/۰۸/۱۴ صرافیهای عضو بازار متشکل معاملات ارزی، باید متقاضیانی را که از طریق سامانه برخط بازار غیر متشکل معاملات ارزی به نشانی
my . ice. ir معرفی شدهاند در اولویت فروش ارز قرار داده و متعهد به ارائه خدمت در زمان مقرر باشند همچنین بانک مرکزی بر اساس این بخشنامه، همه صرافیهای عضو بازار متشکل ارزی را همچنین موظف کرد تا سایر مراجعان حضوری را جهت خرید ارز، به سامانه مذکور راهنمایی کنند. سامانه برخط بازار متشکل ارز ایران به منظور تسهیل فرآیند خرید ارز اشخاص حقیقی و صرفه جویی در وقت متقاضیان، طراحی شده است و متقاضیان خرید ارز پس از ورود به سامانه، اطلاعات هویتی و درخواست خرید خود را ثبت میکنند که در صورت احراز صلاحیت برای خرید ارز براساس مقررات بانک مرکزی، سامانه فهرستی از نزدیکترین شرکتهای صرافی را نمایش داده و پس از انتخاب یک صرافی توسط متقاضی، اطلاعات درخواست برای صرافی منتخب ارسال میشود و در صورت تایید صرافی، پیامکی حاوی اطلاعات صرافی و تاریخ و ساعت برای مراجعه متقاضی ارسال میشود و در این صورت، متقاضی میتواند با بههمراه داشتن کارت ملی در زمان تعیین شده به صرافی مراجعه و ارز مورد نیاز خود را خریداری کند اما براساس اطلاعیه بازار متشکل ارزی در حال حاضر فقط امکان درخواست ارز مسافرتی و سایر از طریق این سامانه فراهم شده است اما در آینده نزدیک با همکاری بانک مرکزی و سایر نهادهای مربوط امکان درخواست ارز برای سایر مصارف مطابق مقررات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از طریق این سامانه فراهم خواهد شد که این سامانه روزهای شنبه تا چهارشنبه از ساعت
۸: ۰۰ تا ۱۶: ۳۰ و روزهای پنجشنبه از ساعت ۸: ۰۰۰ تا ۱۶: ۰۰ پاسخگوی متقاضیان خواهد بود.
سودجویی دلالان ارزی
اختصاص سهمیه ارز مسافرتی موجب شده است عدهای سودجو با اجاره کارت ملی افراد سهمیه ۲۰۰۰ دلار سالانه ارز آنها را با نرخ توافقی خریداری کنند و با فروش در بازار آزاد (غیر رسمی) سود کلانی به جیب بزنند. البته این شیوه عملکرد دلالان مخاطراتی هم برای صاحبان کارت ملی دارد، از طرفی افرادی که برای خرید این ارز از سوی دلالها معرفی میشوند، به اجبار کد ملی، کارت بانکی، شماره حساب و بعضا رمز کارت بانکی خود را در اختیار دلالان ارزی قرار میدهند که ممکن است در روزهای بعد سوءاستفادههای گستردهای از این اطلاعات افراد از سوی دلالان ارزی انجام شود. این در حالی است که به گفته برخی از مقامات، کسانی که اقدام به خرید ارز مسافرتی میکنند به واسطه ثبت یک مسافرت خارجی و خرید ۲ هزار دلار جزو دهکهای پردرآمد محسوب میشدند و ممکن است یارانه آنها در آینده قطع شود البته پیشبینی میشود با اجرای فروش ارز از طریق سامانه برخط بازار متشکل ارزی، تقاضای کاذب خرید ارز حذف شود اما به هر حال ضرورت دارد دولت و بانک مرکزی برای حل این معضل چارهای بیندیشد که در اینباره میتوان به اعمال مالیات بر سود حاصل از خرید و فروش ارز به عنوان مالیات بر عایدی سرمایه اختصاص یابد (به عنوان مالیات سوداگری یا مالیات درآمدهای اتفاقی). در یک هفته بیش از ۵درصد به ارزش دلار آزاد افزوده شد تا به محدوده ۳۵هزار تومان نزدیک شود. متناسب با این روند قیمت سکه نیز بالا رفت و به سطح ۱۶میلیون تومان رسید. در واکنش به نوسانات دلار و سکه، بانک مرکزی بهعنوان سیاستگذار، از یک بسته سیاستی چند وجهی رونمایی کرد. بستهای که شاید بتواند در هفته جاری، از شدت تب بازارها بکاهد و آرامش را به بازار بازگرداند. علی صالحآبادی، رئیس کل بانک مرکزی سیاستهای جدید را «عرضه گواهی سکه بهار آزادی»، «ورود بخش خصوصی برای کمک به عرضه سکه» و «حذف مالیات بر سود سپرده اشخاص حقوقی از بودجه۱۴۰۱» معرفی کرد. همچنین به گفته رئیس کل، در حال حاضر عرضه ارز فراتر از تقاضاست و مشکلی در تامین اسکناس و حواله وجود ندارد. سیاستگذار با ارائه این بسته، از احتمال کاهش التهاب بازارها خبر داد؛ باید دید این ابزارها در هفته جاری میتواند نوسان قیمتها را کاهش دهد؟احسان سلطانی، اقتصاددان در توئیتر نوشت: اگر قیمت دلار ۷۰۰۰ تومان بالا برود و روزی یک میلیون بشکه نفت حداقل ۸۰ دلار میشود ماهی ۲۴۰۰ میلیون دلار. با احتساب ۷ هزار تومان میشود ماهی ۱۶۸۰۰ میلیارد تومان فقط سهم فروش نفت از افزایش قیمت دلار و در شرایطی دلار ۷۰۰۰ تومان دو ماهه بالا رفته که نه قیمت نفت پایین آمده و نه تقاضای دلار بالا رفته است همچنین ۸۰ درصد عرضه دلار توسط دولت و بنگاههای شبه دولتی صورت میگیرد و اسکناس دلار نو که در صرافیها رسمی به فروش میرسد، فقط توسط دولت امکان عرضه دارد.
از روز گذشته ۱۴۰۱/۰۸/۱۴ صرافیهای عضو بازار متشکل معاملات ارزی، باید متقاضیانی را که از طریق سامانه برخط بازار غیر متشکل معاملات ارزی به نشانی
my . ice. ir معرفی شدهاند در اولویت فروش ارز قرار داده و متعهد به ارائه خدمت در زمان مقرر باشند همچنین بانک مرکزی بر اساس این بخشنامه، همه صرافیهای عضو بازار متشکل ارزی را همچنین موظف کرد تا سایر مراجعان حضوری را جهت خرید ارز، به سامانه مذکور راهنمایی کنند. سامانه برخط بازار متشکل ارز ایران به منظور تسهیل فرآیند خرید ارز اشخاص حقیقی و صرفه جویی در وقت متقاضیان، طراحی شده است و متقاضیان خرید ارز پس از ورود به سامانه، اطلاعات هویتی و درخواست خرید خود را ثبت میکنند که در صورت احراز صلاحیت برای خرید ارز براساس مقررات بانک مرکزی، سامانه فهرستی از نزدیکترین شرکتهای صرافی را نمایش داده و پس از انتخاب یک صرافی توسط متقاضی، اطلاعات درخواست برای صرافی منتخب ارسال میشود و در صورت تایید صرافی، پیامکی حاوی اطلاعات صرافی و تاریخ و ساعت برای مراجعه متقاضی ارسال میشود و در این صورت، متقاضی میتواند با بههمراه داشتن کارت ملی در زمان تعیین شده به صرافی مراجعه و ارز مورد نیاز خود را خریداری کند اما براساس اطلاعیه بازار متشکل ارزی در حال حاضر فقط امکان درخواست ارز مسافرتی و سایر از طریق این سامانه فراهم شده است اما در آینده نزدیک با همکاری بانک مرکزی و سایر نهادهای مربوط امکان درخواست ارز برای سایر مصارف مطابق مقررات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از طریق این سامانه فراهم خواهد شد که این سامانه روزهای شنبه تا چهارشنبه از ساعت
۸: ۰۰ تا ۱۶: ۳۰ و روزهای پنجشنبه از ساعت ۸: ۰۰۰ تا ۱۶: ۰۰ پاسخگوی متقاضیان خواهد بود.
سودجویی دلالان ارزی
اختصاص سهمیه ارز مسافرتی موجب شده است عدهای سودجو با اجاره کارت ملی افراد سهمیه ۲۰۰۰ دلار سالانه ارز آنها را با نرخ توافقی خریداری کنند و با فروش در بازار آزاد (غیر رسمی) سود کلانی به جیب بزنند. البته این شیوه عملکرد دلالان مخاطراتی هم برای صاحبان کارت ملی دارد، از طرفی افرادی که برای خرید این ارز از سوی دلالها معرفی میشوند، به اجبار کد ملی، کارت بانکی، شماره حساب و بعضا رمز کارت بانکی خود را در اختیار دلالان ارزی قرار میدهند که ممکن است در روزهای بعد سوءاستفادههای گستردهای از این اطلاعات افراد از سوی دلالان ارزی انجام شود. این در حالی است که به گفته برخی از مقامات، کسانی که اقدام به خرید ارز مسافرتی میکنند به واسطه ثبت یک مسافرت خارجی و خرید ۲ هزار دلار جزو دهکهای پردرآمد محسوب میشدند و ممکن است یارانه آنها در آینده قطع شود البته پیشبینی میشود با اجرای فروش ارز از طریق سامانه برخط بازار متشکل ارزی، تقاضای کاذب خرید ارز حذف شود اما به هر حال ضرورت دارد دولت و بانک مرکزی برای حل این معضل چارهای بیندیشد که در اینباره میتوان به اعمال مالیات بر سود حاصل از خرید و فروش ارز به عنوان مالیات بر عایدی سرمایه اختصاص یابد (به عنوان مالیات سوداگری یا مالیات درآمدهای اتفاقی). در یک هفته بیش از ۵درصد به ارزش دلار آزاد افزوده شد تا به محدوده ۳۵هزار تومان نزدیک شود. متناسب با این روند قیمت سکه نیز بالا رفت و به سطح ۱۶میلیون تومان رسید. در واکنش به نوسانات دلار و سکه، بانک مرکزی بهعنوان سیاستگذار، از یک بسته سیاستی چند وجهی رونمایی کرد. بستهای که شاید بتواند در هفته جاری، از شدت تب بازارها بکاهد و آرامش را به بازار بازگرداند. علی صالحآبادی، رئیس کل بانک مرکزی سیاستهای جدید را «عرضه گواهی سکه بهار آزادی»، «ورود بخش خصوصی برای کمک به عرضه سکه» و «حذف مالیات بر سود سپرده اشخاص حقوقی از بودجه۱۴۰۱» معرفی کرد. همچنین به گفته رئیس کل، در حال حاضر عرضه ارز فراتر از تقاضاست و مشکلی در تامین اسکناس و حواله وجود ندارد. سیاستگذار با ارائه این بسته، از احتمال کاهش التهاب بازارها خبر داد؛ باید دید این ابزارها در هفته جاری میتواند نوسان قیمتها را کاهش دهد؟احسان سلطانی، اقتصاددان در توئیتر نوشت: اگر قیمت دلار ۷۰۰۰ تومان بالا برود و روزی یک میلیون بشکه نفت حداقل ۸۰ دلار میشود ماهی ۲۴۰۰ میلیون دلار. با احتساب ۷ هزار تومان میشود ماهی ۱۶۸۰۰ میلیارد تومان فقط سهم فروش نفت از افزایش قیمت دلار و در شرایطی دلار ۷۰۰۰ تومان دو ماهه بالا رفته که نه قیمت نفت پایین آمده و نه تقاضای دلار بالا رفته است همچنین ۸۰ درصد عرضه دلار توسط دولت و بنگاههای شبه دولتی صورت میگیرد و اسکناس دلار نو که در صرافیها رسمی به فروش میرسد، فقط توسط دولت امکان عرضه دارد.
دلار تهران این روزها رهبری ناآرامی ها در بازار ارز را به دست گرفته است. بررسی رفتار قیمت دلار در بازار های مختلف نشان میدهد شتاب افزایش قیمت دلار تهران بازار ارز را در مدار صعود قرار داده است. همانطور که شتاب صعودی بازار ارز از ابتدای سال جاری سابقه نداشته، رفتار بازار ارز هم از ابتدای سال جاری اینگونه نبوده است و این روزها متفاوت از روزهای دیگر سال است. در روزهای عادی معمولا نرخ دلاری درهم و دلار سلیمانیه بالاتر از دلار تهران بود، با افزایش فاصله نرخ ها دلار تهران رشد میکرد و با نزدیک شدن نرخ ها و به هم رسیدن قیمت ها از صعود باز می ایستاد.
دلار تهران ولی این روزها بی توجه به بازارهای همسایه می تازد دلار سلیمانیه که غالبا جلوتر از بازار تهران حرکت می کرد روز قبل در نیمه کانال ۳۵ هزار تومانی جا ماند در حالیکه دلار تهران در پله اول کانال ۳۶ هزار تومانی ایستاده بود. اسکناس آمریکایی به حباب منفی درهم هم بی توجه است و احتیاط معامله گران درهم هم نتوانسته ترمز قیمت ها در بازار تهران را بکشد.
به نظر می رسد آنچه که دلار تهران را این روزها غیر قابل کنترل کرده است ورود تقاضای خرد به بازار به خاطر تغییر جهت انتظارات است، مردم بارها التهاب در بازار ارز را در اثر شرایط و تحت تاثیر اخبار مختلف تجربه کرده اند و حافظه ای که در خاطر مردم مانده است باعث شده تا نسبت به برخی اخبار و محدوده های قیمتی حساس شوند و با انتشار برخی اخبار و یا شکست محدوده های مقاومتی به خاطر انتظاراتی که برایشان شکل گرفته واکنش نشان داده و وارد بازارها شوند، رفتار بی محابا و پرشتاب دلار تهران هم ناشی از هجوم خریداران به بازار است که رفتار بازار را متفاوت از روزهای معمولی کرده است.
ساعات کاری بازار متشکل از دوازدهم خرداد افزایش پیدا کرده بود و روزهای جمعه هم در این بازار اعلام نرخ صورت می گرفت ولی در روز جمعه سیزدهم آبان در بازار رسمی نرخی اعلام نشد و روز قبل هم آخرین نرخ منتشر شده برای ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه بود که نشان میدهد بازارساز ساعت کاری بازار را به روال سابق برگردانده است.
حرکت خلاف جهت حباب و قیمت در بازار سکه
سکه امامی درگیر مقاومت نیمه کانال ۱۶ میلیون تومانی است و پس از برخورد با این مقاومت به عقب بازگشته است. با توجه به روند صعودی دلار و رشد اونس جهانی در روز جمعه سکه امامی رشد زیادی نکرده است و به همین دلیل حباب سکه امامی به زیر ۱۳ درصد رسیده است. حباب سکه امامی آخرین بار در هفدهم مهر ماه به به کانال ۱۲ درصدی نفوذ کرده بود. کاهش حباب درهم در روزی که دلار صعودی پرشتاب داشته هم مطابق معمول نیست زیرا سکه بازان نمی توانند به قیمت اونس در محدوده مقاومتی تکیه کنند و همچنین در حال سنجش وضعیت بازار برای شکست مقاومت سخت نیمه کانال ۱۶ میلیون تومانی هستند.
رفتار معنادار قیمت دلار در بازارهای موازی
اکوایران قیمت پایانی دلار در بازارهای مختلف را در هر روز محاسبه میکند و در نموداری اولین، کمترین،بالاترین و آخرین قیمت هفته منتهی به آن روز را قرار می دهد.
قیمت دلار آزاد در بازارهای موازی رشد معناداری را تجربه کرده است. با وجود روند افزایشی نرخ دلار در بازارهای موازی، فاصله نرخ دلار آزاد با سایر نرخ ها کاهش پیدا کرده است. حباب درهم که غالبا مثبت بوده چند روزی است علیرغم مسیر صعودی بازار منفی است. فاصله نرخ دلار آزاد با نرخ دلاری سکه امامی و ربع سکه نیز کاهش پیدا کرده که نشان می دهد دلار آزاد رشد بیشتری را تجربه کرده است و ریسک خرید آن افزایش پیدا کرده است.
بازگشت امید به بازار سرمایه با سبزپوشی دلار و کامودیتی ها
روز قبل بازار سهام یک رشد کم سابقه را تجربه کرد، ارزش معاملات خرد رشد قابل توجه را ثبت کرد و شاخص کل با شکست همزمان چند مقاومت در محدوده یک میلیون و ۳۲۸ هزار واحدی قرار گرفت. دلیل استقبال از سهام در روز قبل دو عامل بوده است اول آنکه با رکورد شکنی دلار بازار سهام نیز به دنبال آن رشد کرده است و دیگر آنکه رشد قابل توجه کامودیتی ها در روز جمعه، آخرین روز کاری هفته، انتظارات را نسبت به سودآوری در بازار سرمایه تغییر داد و ورود پول به بازار در روز شنبه شدت گرفت. حجم قابل توجه معاملات در گروه پالایشگاهی در کنار صف خرید فولاد و فملی اهالی بازار سرمایه را در روز قبل به پایان روند نزولی و چرخش بازار امیدوار کرد. بسیاری از کارشناسان با توجه به رفتار بی محابا و غیر قابل پیش بینی دلار تهران، بازار سرمایه را گزینه مناسب تری برای سرمایه گذاری و خرید نسبت به دلار معرفی کردند.
فنر دلار پرید یا پیچ و مهره برجام؟
دنیای اقتصاد همچنین درگزارشی به موضوع دلار سرکش پرداخت و نوشت، در هفتههای گذشته برخی اخبار، حاکی از به بنبست رسیدن برجام بود اما از چهارشنبه شب و با صحبتهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه و علی باقری معاون وی درباره اینکه ایران ابتکارعملهایش را برای هماهنگکننده اروپایی ارسال کرده، تا حدی در عرصه سیاسی نسبت به احتمال احیای مذاکرات خوشبینی ایجاد شد اما در بازار نه. چهارشنبه شب امیرعبداللهیان و باقری اعلام کردند که ابتکاراتی را با هدف پیشبرد و جمعبندی مذاکرات وین به هماهنگکننده مذاکرات ارسال کردهاند. همچنین طبق گفته مقامات ایرانی قرار است به زودی هیاتی از ایران برای شروع گفتوگوها با آژانس به وین سفر کند. در عین حال وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگوی تلفنی با جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد: «نظرات خود را با رویکردی سازنده و رو به جلو به طرف آمریکایی ارائه کردیم.»روز گذشته نیز امیرعبداللهیان در جمع خبرنگاران توضیح داد: «آقای بورل در گفتوگویی که چهار روز پیش با من داشت گفت پیام شما درباره مذاکرات برای لغو تحریمها را به طرف آمریکایی منتقل کردیم و طرف آمریکایی اعلام کرده که پیام ایران را با دقت بررسی میکند و پاسخ ایران را طی چند روز آینده میدهد. ما منتظر پاسخ آنها هستیم.» حال این پرسش مطرح است که چرا با وجود این پالسها و اتفاقات مثبت اما همچنان بازار منفی است و قیمت دلار روند صعودی را طی میکند. درواقع چرا نه تنها بازار درک مثبتی از این تحولات ندارد بلکه حتی نسبت به آینده بدبین شده است.
پالسهای بینتیجه گذشته
یکی از دلایل این بدبینی بازار و افکار عمومی به اخبار داخلی را باید در به نتیجه نرسیدن برخی خبرهای مثبتی که در گذشته مطرح شد، جستوجو کرد. به عنوان مثال مدتی است که در داخل بحث آزادسازی هفت میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی مطرح میشود و حتی از سوی برخی مراجع نیز به این خبر پرداختند. در مقطعی نیز گفته شد که این پولها قرار است در ازای آزادی برخی از زندانیان دوتابعیتی به ایران بازگردانده شود؛ در این بین شاهد بودیم که دو زندانی آمریکایی آزاد شدند یا به مرخصی آمدند. همزمان با این تحولات، سایت خبری نورنیوز نزدیک به شورای عالی امنیت ملی در این رابطه نوشت: «مذاکرات مربوط به تبادل زندانیان و آزادسازی منابع ارزی ایران در کشورهای خارجی، ماهها قبل انجام شده بود لیکن طرف آمریکایی پس از چند بار کارشکنی، اخیرا برای اجرای توافقات قبلی اعلام آمادگی کرد.»
در این گزارش که روز دوشنبه ۱۱ مهر ماه منتشر شد آمده است: «با تداوم گفتوگوهایی که با واسطه میان ایران و آمریکا انجام شد، بانک مرکزی یکی از کشورهای منطقه به عنوان بانک عامل برای واریز وجوه آزاد شده ایران در کرهجنوبی مورد توافق قرار گرفت.» اما تا به امروز هیچ تحولی در زمینه آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران صورت نگرفته است. با توجه به این اثر منفی درج اخبار بینتیجه در بازار و افکار عمومی، لذا شاید دیپلماتها و مقامات مربوطه نباید تا زمان اطمینان یافتن از یک خبر آن را به بیرون درز دهند و به بیاعتمادی دامن بزنند. شاید این شوکهای بینتیجه به بازار و افکار عمومی، اکنون آنها را نسبت به اخباری که در داخل منتشر میشود بیاعتنا کرده است.
ترفند تکراری برای مدیریت بحران
همچنین در بررسی دلایل بیاعتمادی به پالسهای مثبت داخلی باید به سیاستی که دولت در مقاطعی برای کنترل بازار دنبال میکرد، توجه داشت. درواقع سیاستی در داخل وجود داشت که سعی میکرد با مدیریت اخبار مرتبط با برجام به کنترل بازار بپردازد و با تزریق اخبار و پالسهای مثبت، بازار را کنترل کند.
یعنی در برخی مقاطع حتی اگر مسیر برجام خیلی هموار نبود اما در داخل کشور اخبار به صورت دیگری بازتاب داده میشد تا هم افکار عمومی و هم بازار نسبت به مذاکرات امیدشان را از دست ندهند و واکنش منفی نداشته باشند. این در حالی است که این ترفند و سیاست به حدی مورد استفاده قرار گرفت که امروز دیگر اثرگذاریاش را از دست داده است. بنابراین حتی اگر در مقطع فعلی افرادی مانند وزیر خارجه و معاون وی به درستی از ارسال ابتکارعملهایشان برای غرب با هدف احیای برجام سخن میگویند اما بازار نسبت به این موضوع وقعی نمینهد. در عین حال امروز در حالی که در داخل نسبت به اخبار منتشر شده برجامی واکنش مثبتی دیده نمیشود اما اگر از سوی غرب، خبری مثبت یا منفی در رابطه با احیای برجام منتشر شود، عکسالعمل بازار به گونه دیگری خواهد بود.
به همین دلیل هم در این مقطع که آمریکا اصرار دارد که پیامی به تهران برای ادامه مذاکرات ارسال نکرده و چشمانداز گفتوگوها را به دلیل دو متغیر مهم نخست بحث ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه و دیگری ناآرامیها در داخل کشور، مبهم میبینند بازار سریعا به این مواضع غرب واکنش نشان میدهد. از سوی دیگر باید در نظر داشت از آنجا که پرونده برجام به نوعی با مساله آژانس گره خورده است به نظر میرسد تا زمانی که مشکل ایران با آژانس حل و فصل نشود این بدبینی نسبت به آینده مذاکرات در ایران وجود دارد. شاید به همین دلیل بود که هفته گذشته وزیر خارجه ایران از اعزام هیاتی به وین برای مذاکره با آژانس خبر داد.
انگاره تردید نسبت به توافق
همچنین مساله دیگر این است که آیا چشماندازی که افکارعمومی و بازار ترسیم میکند با واقعیت تطبیق دارد و باید منتظر یک چشمانداز مبهم و تیره و تار از احیای برجام باشیم؟ دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در این رابطه به روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت: «این چشمانداز بازار با واقعیت تطبیق ندارد و به محض اینکه مذاکرات از حوزه آژانس به عرصه وین منتقل شود، بازار مجددا در وضعیت تعادلی قرار خواهد گرفت.» متقی با اشاره به اینکه سرنوشت برجام ارتباط مستقیم با معادله اقتصاد و بازار در ایران دارد، توضیح داد: «ادراک جامعه ایرانی یعنی سیاستمداران، بنگاههای اقتصادی و تحلیلگران در ارتباط با آینده مذاکرات و نتایج مربوط به آن در وضعیت ابهام قرار دارد. هرگاه ابهام در فضای ادراک سیاست خارجی به ویژه موضوعات راهبردی ایجاد شود زمینه برای اعتمادگریزی و کنش گریز از مرکز جامعه و اقتصاد به وجود میآید.» به گفته وی، در وضعیت فعلی، نگاه بازار به قالبهای رفتاری اروپا و آمریکا است. از آنجا که پالسهای منفی از سوی غرب منتشر شده در نتیجه انگاره بازار، انگاره تردید نسبت به توافق است و به همین دلیل قیمت دلار روند افزایشی را طی میکند.
بدبینی داخلی
رضا مجیدزاده، پژوهشگر توسعه نیز در این رابطه توضیح داد: «در چند ماه گذشته و پیش از توقف مذاکرات، یکسری سیگنالهای مثبت از سمت ایران برای داخل ارسال شد؛ از جمله آزادسازی هفت میلیارد دلار از پولهای ایران در کره جنوبی.» مجیدزاده با اشاره به اینکه گفته شده بود که بر سر آزادسازی این پولهای بلوکه شده توافق شده است، ادامه داد: «اما بعدا بازار دریافت که این خبر فقط برد داخلی داشته و هدف آن افکار عمومی در کشور و کنترل و مدیریت شرایط داخلی بوده است.» به گفته این پژوهشگر، این دست سیگنالها باعث شد که افکار عمومی و بازار نسبت به سیگنالهای طرف ایرانی و حتی طرف روسی بدبین شوند. مجیدزاده تاکید کرد: «در این شرایط تا زمانی که از طرف غرب یک سیگنال مثبت به داخل کشور ارسال نشود، بعید است که بازار واکنش مثبت نشان دهد.» همچنین در نهایت وی افزود: « چون در یکی دو روز گذشته جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از بنبست در مذاکرات برجام سخن گفته حتی با وجود صحبتهای مثبت وزیر خارجه کشورمان و معاونش باز هم بازار دلار روند صعودی را در پیش گرفت.»
چرا دلار بالا میرود؟
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین نیز در پاسخ به «دنیای اقتصاد» با بیان اینکه افزایش قیمت دلار تکعلتی نیست، گفت: «درواقع این مساله فقط مربوط به سیاست خارجی و دورنمای احیای برجام نیست. هرچند قطعا دورنمای مذاکرات و رابطه ایران با جهان خارج یک فاکتور مهم است اما تنها فاکتور مربوطه نیست.» احمدی با اشاره به اینکه در شرایط اقتصادی نزدیک دو ماه است به دلیل ناآرامیها شاهد افت اقتصادی هستیم، ادامه داد: «همچنین این ناآرامیها منجر به ایجاد تصور بیثباتی شده و صرفنظر از احیای برجام این فاکتور نیز وارد معادله شده است.» به گفته این دیپلمات، دلیل برجامی هم در جای خود محفوظ است و هیچ نشانهای از اینکه ممکن است تحول مثبتی در دستور کار باشد دیده نمیشود. وی افزود: «با وجودیکه آقای امیرعبداللهیان و باقری از آذر ماه سال گذشته و آغاز مذاکرات همواره اظهارات و موضعگیریهای مثبت داشتند، ولی در داخل، افکار عمومی و بازار حساسیت خود را به این پالسهای بینتیجه از دست داده است.»
احمدی با تاکید بر این موضوع که رابطه ایران و آمریکا دچار یک مشکل جدید شده است توضیح داد: «امروز واشنگتن تاحدودی لحنش را در قبال ایران تندتر کرده است و تحریم پنجشنبه گذشته افراد و شرکتهایی که در صادرات نفت ایران مشارکت دارند، با تحریمهای نمادین دو ماه گذشته تفاوت داشت. این اقدام شاید آغاز تلاش بیشتر آمریکا برای ممانعت از صدور نفت ایران باشد.» وی در پاسخ به این پرسش که آیا چشماندازی که افکارعمومی و بازار ترسیم میکند با واقعیت انطباق دارد نیز گفت: «به هر حال برداشت بازار و تصور و درک آن یک واقعیت مهم است حتی اگر واقعیت عینی نباشد. ولی به لحاظ عینی و روی زمین یکسری فاکتورهای عملی در داخل و سیاست آمریکا دیده میشود که خیلی مثبت نیست. از جمله اینکه سیاست فعلی کاخ سفید در حال فاصله گرفتن از سیاست دوره اوباما و حتی ابتدای دوره بایدن است و آنها میخواهند سیاست اعمال فشار را علیه ایران افزایش دهند؛ در چنین شرایطی مشخص نیست که دولت ایران حاضر باشد مذاکرات را ادامه دهد یا خیر.»
دنیای اقتصاد همچنین درگزارشی به موضوع دلار سرکش پرداخت و نوشت، در هفتههای گذشته برخی اخبار، حاکی از به بنبست رسیدن برجام بود اما از چهارشنبه شب و با صحبتهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه و علی باقری معاون وی درباره اینکه ایران ابتکارعملهایش را برای هماهنگکننده اروپایی ارسال کرده، تا حدی در عرصه سیاسی نسبت به احتمال احیای مذاکرات خوشبینی ایجاد شد اما در بازار نه. چهارشنبه شب امیرعبداللهیان و باقری اعلام کردند که ابتکاراتی را با هدف پیشبرد و جمعبندی مذاکرات وین به هماهنگکننده مذاکرات ارسال کردهاند. همچنین طبق گفته مقامات ایرانی قرار است به زودی هیاتی از ایران برای شروع گفتوگوها با آژانس به وین سفر کند. در عین حال وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگوی تلفنی با جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد: «نظرات خود را با رویکردی سازنده و رو به جلو به طرف آمریکایی ارائه کردیم.»روز گذشته نیز امیرعبداللهیان در جمع خبرنگاران توضیح داد: «آقای بورل در گفتوگویی که چهار روز پیش با من داشت گفت پیام شما درباره مذاکرات برای لغو تحریمها را به طرف آمریکایی منتقل کردیم و طرف آمریکایی اعلام کرده که پیام ایران را با دقت بررسی میکند و پاسخ ایران را طی چند روز آینده میدهد. ما منتظر پاسخ آنها هستیم.» حال این پرسش مطرح است که چرا با وجود این پالسها و اتفاقات مثبت اما همچنان بازار منفی است و قیمت دلار روند صعودی را طی میکند. درواقع چرا نه تنها بازار درک مثبتی از این تحولات ندارد بلکه حتی نسبت به آینده بدبین شده است.
پالسهای بینتیجه گذشته
یکی از دلایل این بدبینی بازار و افکار عمومی به اخبار داخلی را باید در به نتیجه نرسیدن برخی خبرهای مثبتی که در گذشته مطرح شد، جستوجو کرد. به عنوان مثال مدتی است که در داخل بحث آزادسازی هفت میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی مطرح میشود و حتی از سوی برخی مراجع نیز به این خبر پرداختند. در مقطعی نیز گفته شد که این پولها قرار است در ازای آزادی برخی از زندانیان دوتابعیتی به ایران بازگردانده شود؛ در این بین شاهد بودیم که دو زندانی آمریکایی آزاد شدند یا به مرخصی آمدند. همزمان با این تحولات، سایت خبری نورنیوز نزدیک به شورای عالی امنیت ملی در این رابطه نوشت: «مذاکرات مربوط به تبادل زندانیان و آزادسازی منابع ارزی ایران در کشورهای خارجی، ماهها قبل انجام شده بود لیکن طرف آمریکایی پس از چند بار کارشکنی، اخیرا برای اجرای توافقات قبلی اعلام آمادگی کرد.»
در این گزارش که روز دوشنبه ۱۱ مهر ماه منتشر شد آمده است: «با تداوم گفتوگوهایی که با واسطه میان ایران و آمریکا انجام شد، بانک مرکزی یکی از کشورهای منطقه به عنوان بانک عامل برای واریز وجوه آزاد شده ایران در کرهجنوبی مورد توافق قرار گرفت.» اما تا به امروز هیچ تحولی در زمینه آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران صورت نگرفته است. با توجه به این اثر منفی درج اخبار بینتیجه در بازار و افکار عمومی، لذا شاید دیپلماتها و مقامات مربوطه نباید تا زمان اطمینان یافتن از یک خبر آن را به بیرون درز دهند و به بیاعتمادی دامن بزنند. شاید این شوکهای بینتیجه به بازار و افکار عمومی، اکنون آنها را نسبت به اخباری که در داخل منتشر میشود بیاعتنا کرده است.
ترفند تکراری برای مدیریت بحران
همچنین در بررسی دلایل بیاعتمادی به پالسهای مثبت داخلی باید به سیاستی که دولت در مقاطعی برای کنترل بازار دنبال میکرد، توجه داشت. درواقع سیاستی در داخل وجود داشت که سعی میکرد با مدیریت اخبار مرتبط با برجام به کنترل بازار بپردازد و با تزریق اخبار و پالسهای مثبت، بازار را کنترل کند.
یعنی در برخی مقاطع حتی اگر مسیر برجام خیلی هموار نبود اما در داخل کشور اخبار به صورت دیگری بازتاب داده میشد تا هم افکار عمومی و هم بازار نسبت به مذاکرات امیدشان را از دست ندهند و واکنش منفی نداشته باشند. این در حالی است که این ترفند و سیاست به حدی مورد استفاده قرار گرفت که امروز دیگر اثرگذاریاش را از دست داده است. بنابراین حتی اگر در مقطع فعلی افرادی مانند وزیر خارجه و معاون وی به درستی از ارسال ابتکارعملهایشان برای غرب با هدف احیای برجام سخن میگویند اما بازار نسبت به این موضوع وقعی نمینهد. در عین حال امروز در حالی که در داخل نسبت به اخبار منتشر شده برجامی واکنش مثبتی دیده نمیشود اما اگر از سوی غرب، خبری مثبت یا منفی در رابطه با احیای برجام منتشر شود، عکسالعمل بازار به گونه دیگری خواهد بود.
به همین دلیل هم در این مقطع که آمریکا اصرار دارد که پیامی به تهران برای ادامه مذاکرات ارسال نکرده و چشمانداز گفتوگوها را به دلیل دو متغیر مهم نخست بحث ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه و دیگری ناآرامیها در داخل کشور، مبهم میبینند بازار سریعا به این مواضع غرب واکنش نشان میدهد. از سوی دیگر باید در نظر داشت از آنجا که پرونده برجام به نوعی با مساله آژانس گره خورده است به نظر میرسد تا زمانی که مشکل ایران با آژانس حل و فصل نشود این بدبینی نسبت به آینده مذاکرات در ایران وجود دارد. شاید به همین دلیل بود که هفته گذشته وزیر خارجه ایران از اعزام هیاتی به وین برای مذاکره با آژانس خبر داد.
انگاره تردید نسبت به توافق
همچنین مساله دیگر این است که آیا چشماندازی که افکارعمومی و بازار ترسیم میکند با واقعیت تطبیق دارد و باید منتظر یک چشمانداز مبهم و تیره و تار از احیای برجام باشیم؟ دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در این رابطه به روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت: «این چشمانداز بازار با واقعیت تطبیق ندارد و به محض اینکه مذاکرات از حوزه آژانس به عرصه وین منتقل شود، بازار مجددا در وضعیت تعادلی قرار خواهد گرفت.» متقی با اشاره به اینکه سرنوشت برجام ارتباط مستقیم با معادله اقتصاد و بازار در ایران دارد، توضیح داد: «ادراک جامعه ایرانی یعنی سیاستمداران، بنگاههای اقتصادی و تحلیلگران در ارتباط با آینده مذاکرات و نتایج مربوط به آن در وضعیت ابهام قرار دارد. هرگاه ابهام در فضای ادراک سیاست خارجی به ویژه موضوعات راهبردی ایجاد شود زمینه برای اعتمادگریزی و کنش گریز از مرکز جامعه و اقتصاد به وجود میآید.» به گفته وی، در وضعیت فعلی، نگاه بازار به قالبهای رفتاری اروپا و آمریکا است. از آنجا که پالسهای منفی از سوی غرب منتشر شده در نتیجه انگاره بازار، انگاره تردید نسبت به توافق است و به همین دلیل قیمت دلار روند افزایشی را طی میکند.
بدبینی داخلی
رضا مجیدزاده، پژوهشگر توسعه نیز در این رابطه توضیح داد: «در چند ماه گذشته و پیش از توقف مذاکرات، یکسری سیگنالهای مثبت از سمت ایران برای داخل ارسال شد؛ از جمله آزادسازی هفت میلیارد دلار از پولهای ایران در کره جنوبی.» مجیدزاده با اشاره به اینکه گفته شده بود که بر سر آزادسازی این پولهای بلوکه شده توافق شده است، ادامه داد: «اما بعدا بازار دریافت که این خبر فقط برد داخلی داشته و هدف آن افکار عمومی در کشور و کنترل و مدیریت شرایط داخلی بوده است.» به گفته این پژوهشگر، این دست سیگنالها باعث شد که افکار عمومی و بازار نسبت به سیگنالهای طرف ایرانی و حتی طرف روسی بدبین شوند. مجیدزاده تاکید کرد: «در این شرایط تا زمانی که از طرف غرب یک سیگنال مثبت به داخل کشور ارسال نشود، بعید است که بازار واکنش مثبت نشان دهد.» همچنین در نهایت وی افزود: « چون در یکی دو روز گذشته جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از بنبست در مذاکرات برجام سخن گفته حتی با وجود صحبتهای مثبت وزیر خارجه کشورمان و معاونش باز هم بازار دلار روند صعودی را در پیش گرفت.»
چرا دلار بالا میرود؟
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین نیز در پاسخ به «دنیای اقتصاد» با بیان اینکه افزایش قیمت دلار تکعلتی نیست، گفت: «درواقع این مساله فقط مربوط به سیاست خارجی و دورنمای احیای برجام نیست. هرچند قطعا دورنمای مذاکرات و رابطه ایران با جهان خارج یک فاکتور مهم است اما تنها فاکتور مربوطه نیست.» احمدی با اشاره به اینکه در شرایط اقتصادی نزدیک دو ماه است به دلیل ناآرامیها شاهد افت اقتصادی هستیم، ادامه داد: «همچنین این ناآرامیها منجر به ایجاد تصور بیثباتی شده و صرفنظر از احیای برجام این فاکتور نیز وارد معادله شده است.» به گفته این دیپلمات، دلیل برجامی هم در جای خود محفوظ است و هیچ نشانهای از اینکه ممکن است تحول مثبتی در دستور کار باشد دیده نمیشود. وی افزود: «با وجودیکه آقای امیرعبداللهیان و باقری از آذر ماه سال گذشته و آغاز مذاکرات همواره اظهارات و موضعگیریهای مثبت داشتند، ولی در داخل، افکار عمومی و بازار حساسیت خود را به این پالسهای بینتیجه از دست داده است.»
احمدی با تاکید بر این موضوع که رابطه ایران و آمریکا دچار یک مشکل جدید شده است توضیح داد: «امروز واشنگتن تاحدودی لحنش را در قبال ایران تندتر کرده است و تحریم پنجشنبه گذشته افراد و شرکتهایی که در صادرات نفت ایران مشارکت دارند، با تحریمهای نمادین دو ماه گذشته تفاوت داشت. این اقدام شاید آغاز تلاش بیشتر آمریکا برای ممانعت از صدور نفت ایران باشد.» وی در پاسخ به این پرسش که آیا چشماندازی که افکارعمومی و بازار ترسیم میکند با واقعیت انطباق دارد نیز گفت: «به هر حال برداشت بازار و تصور و درک آن یک واقعیت مهم است حتی اگر واقعیت عینی نباشد. ولی به لحاظ عینی و روی زمین یکسری فاکتورهای عملی در داخل و سیاست آمریکا دیده میشود که خیلی مثبت نیست. از جمله اینکه سیاست فعلی کاخ سفید در حال فاصله گرفتن از سیاست دوره اوباما و حتی ابتدای دوره بایدن است و آنها میخواهند سیاست اعمال فشار را علیه ایران افزایش دهند؛ در چنین شرایطی مشخص نیست که دولت ایران حاضر باشد مذاکرات را ادامه دهد یا خیر.»