تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۳۱
کد مطلب : ۴۵۹۴۵۵
هر روز معرفی یک شهید؛
مطلبی کوتاه درباره شهید حسین رزمنده از کهگیلویه و بویراحمد
۱
کبنا ؛شهید حسین رزمنده سال ۱۳۲۴ در منطقه هفت چشمه کهگیلویه و بویراحمد به دنیا آمد و بهمن ۱۳۶۴ در منطقه فاو به شهادت رسید و در گلزار مطهر شهدای شهر یاسوج آرمیده است. رزمنده از شهدای دوران دفاع مقدس این استان است که روحیهای عالی داشت، دلیر و شجاع بود.
به گزارش کبنا نیوز، حسین به علت فقر و مشکلات موفق به تحصیل نشد. در اوایل جنگ به سوی جبهههای جنوب شتافت. در عملیاتهای زیادی از جمله بیت المقدس، رمضان، فتح المبین، خیبر، بدر، والفجر ۴ و کربلای یک شرکت داشت. وی سرانجام در عملیات والفجر ۸ به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
پیام شهید:
به همه برادران و خواهران وصیت میکنم که راهم را چه در سنگر جبهه و پشت جبهه ادامه دهند و فرزندان کوچکم را نوازش کنند تا احساس بیپدری نکنند و این دستور ائمه است که یتیم نوازی کنید.
ما راهی را میرویم که حسین بن علی و اهل بیت (ع) رفتند و راهی را میرویم که امام میرود.
نقل از همسنگران شهید:
ایشان روحیهای عالی داشت. دلیر و شجاع بود. وقتی کسی او را ملاقات میکرد، احساس غرور و نشاط خاصی به او دست میداد و در جایجای جبههها، اسم او برای بچههای استان آشنا بود. او مخلص بود.
روزهای آخر حال و هوای دیگری داشت که حکایت از سفر حسین به سوی حسین (ع) میداد.
حسین رزمنده که سعی در روحیه دادن به بچهها داشت در مسیر در حال خنثی کردن مین و باز کردن راه برای رزمندگان بود و همه ما به سرعت در حال پیمودن راه بودیم که حجتالاسلام سید علیمحمد بزرگواری با همان عمامه مشکی جلو ما و همراه ما در حال باز کردن مسیر بود و تا نزدیک جاده فکه آمدیم و چون جاده بینالمللی ایران و عراق در آنوقت کمی ارتفاع داشت ما نیز ماشینها و نفربرهای دشمن را میدیدیم و من در همانجا تیر خوردم و بعد از آن دیگر نمیدانم چه شد و چشم باز کردم دیدم در بیمارستان قائم مشهد هستم.
بعدها به من گفتند که چند ترکش به بدن من اصابت کرده و از طریق بالگرد به دزفول و از آنجا به مشهد اعزام شدم و من بعد از آن دیگر حسین رزمنده و دوستانم را ندیدم.
به گزارش کبنا نیوز، حسین به علت فقر و مشکلات موفق به تحصیل نشد. در اوایل جنگ به سوی جبهههای جنوب شتافت. در عملیاتهای زیادی از جمله بیت المقدس، رمضان، فتح المبین، خیبر، بدر، والفجر ۴ و کربلای یک شرکت داشت. وی سرانجام در عملیات والفجر ۸ به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
پیام شهید:
به همه برادران و خواهران وصیت میکنم که راهم را چه در سنگر جبهه و پشت جبهه ادامه دهند و فرزندان کوچکم را نوازش کنند تا احساس بیپدری نکنند و این دستور ائمه است که یتیم نوازی کنید.
ما راهی را میرویم که حسین بن علی و اهل بیت (ع) رفتند و راهی را میرویم که امام میرود.
نقل از همسنگران شهید:
ایشان روحیهای عالی داشت. دلیر و شجاع بود. وقتی کسی او را ملاقات میکرد، احساس غرور و نشاط خاصی به او دست میداد و در جایجای جبههها، اسم او برای بچههای استان آشنا بود. او مخلص بود.
روزهای آخر حال و هوای دیگری داشت که حکایت از سفر حسین به سوی حسین (ع) میداد.
حسین رزمنده که سعی در روحیه دادن به بچهها داشت در مسیر در حال خنثی کردن مین و باز کردن راه برای رزمندگان بود و همه ما به سرعت در حال پیمودن راه بودیم که حجتالاسلام سید علیمحمد بزرگواری با همان عمامه مشکی جلو ما و همراه ما در حال باز کردن مسیر بود و تا نزدیک جاده فکه آمدیم و چون جاده بینالمللی ایران و عراق در آنوقت کمی ارتفاع داشت ما نیز ماشینها و نفربرهای دشمن را میدیدیم و من در همانجا تیر خوردم و بعد از آن دیگر نمیدانم چه شد و چشم باز کردم دیدم در بیمارستان قائم مشهد هستم.
بعدها به من گفتند که چند ترکش به بدن من اصابت کرده و از طریق بالگرد به دزفول و از آنجا به مشهد اعزام شدم و من بعد از آن دیگر حسین رزمنده و دوستانم را ندیدم.