تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۳۴
کد مطلب : ۴۶۱۲۵۳
نصرت الله تاجیک، دیپلمات پیشین:
بهتر بود میگذاشتند دولت روحانی احیای برجام را به نتیجه برساند / در بحث توافق، مشکل فعلی ایران عدم اتخاذ تصمیم سیاسی ست /باید مشکلات بین المللی مان را حل کنیم، چارهای هم نیست/ دچار سردرگمی استراتژیک هستیم
۰
کبنا ؛سخنگوی وزارت خارجه می گوید هنوز برجام زنده است و تهران در میز مذاکرات باقی مانده، اما طرف غربی می گوید برجام دیگر در اولویتش نیست. از سوی دیگر، تعلیق پیش آمده در مذاکرات فضای تیره و تاری را درمورد چشم انداز احیای توافق بوجود آورده است.
به گزارش کبنا، در ادامه انتخاب با نصرت الله تاجیک، دیپلمات بازنشسته و تحلیل گر سیاست خارجی گفتوگو کرده که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
-وزارت خارجه می گوید میز مذاکره را ترک نکرده و برجام همچنان زنده است، اما از طرف مقابل چنین ادعایی شنیده نمیشود، اصرار و انکارها حاوی چه پیامی ست؟
اینکه یک طرف ادعا میکند برجام از اولویت ما خارج است یک طرف ادعا میکند ما در مذاکرات هستم، هدف سیاسی و تبلیغی دارد؛ البته دو طرف انگیزههای متفاوتی دارند. از طرفی ایران نمیخواهد طرفی محسوب شود که برجام را به شکست کشانده است. در دوره گذشته، ترامپ هم نتوانست علیه ما یارگیری کند و در خروج از برجام منزوی ماند. متاسفانه در کشور یک اشتباه استراتژیک اتفاق افتاد. در دوران دولت گذشته تا ۹۵ درصد هم مذاکرات به نتیجه رسیده بود، اما قرار شد دولت بعدی کار را پیش ببرد که تصمیم درستی نبود. شاید بهتر بود که با هر دستاوردی همان روند به نتیجه میرسید؛ در این صورت حداقل دولت جدید با زیرساختهای قبلی در بخشهای مختلف میتوانست روی برجام مانور دهد یا دریچه جدیدی از همکاریهای بین المللی بین ایران و غرب به وجود بیاورد.
به هر حال از این مرحه گذشتیم و دولت سیزدهم مشغول شد و علی رغم اینکه معتقد بودند زود به نتیجه برسند، اما این اتفاق نیفتاد و معتقدند به دلایل جناحی و برای بیان اینکه دستاوردی بیش از دولت قبل داشته است مذاکرات را به طول انجامید.
به عقیده من طولانی شدن مذاکرات باعث شد که از اولویت کشورهای دیگر خارج شود. چین و روسیه نیز الان مسائل خودشان را دارند، طرف غربی هم به دلیل اشتباه برآورد دنبال امتیاز گرفتن بیشتر از ایران است. یعنی یک اشتباه محاسبه ما انجام دادیم، آنها هم یک اشتباه کردند و نهایتا الان برجام با پیشرفتهای عملیاتی ایران دیگر اولویت هیچ طرفی نیست. باید دو طرف اراده کنند تا از این فضا عبور کنند و آن مواردی که در سپتامبر گذشته مورد بررسی بود، نهایی شود.
-آیا ایران در اتخاذ تصمیم سیاسی نهایی برای برجام دچار تعلل و عدم اراده در تصمیم گیری است؟
تحلیلگران با ادبیات و تصمیماتی که گرفته میشود و رفتاری که کشورها دارند پدیدهها را تحلیل میکنند و دستگاه هراس سنج ندارند؛ این سوال را باید بیشتر از مقامات بپرسید که آیا هراسی از تصمیم گیری برای امضای توافق احیای برجام هست یا خیر؟ متاسفانه مسائل ملی ما دچار آلودگی جناحی شده است و به هر صورت هر جناح سعی میکند اهداف خود را جلو ببرد و برای خودش دستاورد سازی کند.
به عقیده من الان علاوه بر سوال شما، احساس میکنم جوی در میان تحلیلگران شکل میگیرد که آیا ایران ارادهای برای احیای برجام دارد یا خیر؟ چون برخی مواقع احساس میشود که با روشهایی که در سیاست خارجی پیش میگیریم حل مسائل منطقهای جایگزین مسائل بین الملل میشود. به هر حال هر گلی یک بویی دارد و ما نمیتوانیم حل مسائل منطقهای را جایگزین مسائل بین المللی کنیم. حل مسائل منطقهای شرط لازم هست، اما کافی نیست. ما باید بتوانیم در صحنه بین المللی تنش زدایی کنیم، بخصوص برای کشوری مثل ما که نیروی جوان اش علاقهمند به یک زندگی بهتر است و میخواهد در صحنه بین المللی مورد شناسایی قرار بگیرد و بازار داشته باشد؛ بنابراین باید به این نکته دقت کنیم که اگر مسائل منطقهای هم حل شود باید به موازات مسائل بین المللی را نیز حل کنیم. ما ناچارا باید به سمت حل مسائل بین المللی برویم. احیای برجام هم یک پروسه است که باید وارد آن شویم.
-بنظر شما در مورد برجام هم ممکن است مانند توافق با کشورهای منطقه، وزارت خارجه به حاشیه برود و تیم دیگری این ماموریت را به سرانجام برساند؟
وزارت خارجه سه هدف دارد، اول رصد و گزارش دهی به مقامات و نهادهای فرادستی، دوم تلاش و کوشش برای تصمیم سازی به دلیل اینکه سوابق را میدانند و سوم اجرا؛ زیرا وزارت خارجه تصمیم گیر نهایی نیست بخصوص در مسائل ملی که وزارت خارجه فقط مجری است؛ عمده کشورها نیز همینطور است.
بحث پیگیری برجام توسط هر نهاد خیلی تعیین کننده نیست، البته فرد مذاکره کننده نقش دارد، مخصوصا در مورد عربستان که یکی از شرط هایش این بود که کسی مذاکره کند تا از طرف حکومت انتخاب شود و سعودیها نیز مسئله را در قالب امنیتی میدانستند و خواهان گفتگو با مقامات امنیتی بودند. این مسئله با برجام فرق میکند، چون برجام سابقه امنیتی ندارد بلکه سابقه سیاسی دارد و نیازمند تصمیم سیاسی است، اما طبیعی است هر کسی که به حاکمیت نزدیکتر باشد به جهت اطمینان خاطر صحبت هایش خیلی متفاوت است.
در دوره قبلی سطح مذاکره کننده در سطح وزرای خارجه بود، اما در این دوره معاون وزیر نقش داشت. مشکل فعلی ما تعیین هیات نیست بلکه مشکل تصمیم سیاسی است.
-آیا ایران برای تحولات آینده از جمله بندهای مهمی از توافق که در اکتبر منقضی می شود و انتخابات آمریکا، استراتژی خاصی در سر دارد که بتواند برجام را زنده نگه دارد؟
من فکر میکنم ایران نه برای بعد از انتخابات آمریکا که حتی برای قبل انتخابات آمریکا نیز هیچ برنامهای ندارد. بنظر میرسد ایران با سیاستی که در پیش گرفته است، آمریکا را به عنوان چرخ ششم در انبار آویزان کرده است و در روابط خارجی آمریکا را قبول ندارد که تبعاتی دارد.
آمریکا یک وزنهی سیاسی و اقتصادی و نظامی است و ندیدن آمریکا در وزن واقعی آن هزینه زاست. ما با آمریکا مشکلات زیادی داریم و دیوار بی اعتمادی بلند شده است، البته فرصتهایی هم داشته ایم که این قدرت هژمون را نسبت به مشکلاتمان خنثی کنیم. ما اقتصاد سیاسی ضعیفی طراحی کردیم و شکم مردم متصل به فروش نفت است. الان از طریق تحریمها و اشتباهات ما در طراحی اقتصاد سیاسی ضعیف و درگیری با آمریکا اقتصاد ما کوچک شده است. این مسئله به معنای پذیرش سلطه آمریکا نیست، اما تقابل با آن مسیر خود را دارد.
ما در مورد برخی از مسائل سیاست خارجی دچار سردرگمی استراتژیک هستیم و متاسفانه دانشگاهها و نخبگان عموما کمتر در سیاست گذاریها تاثیر دارند؛ بنابراین فکر میکنم که ما باید مقداری بررسی مجددی داشته باشیم تا با آمریکا در چه مسیری حرکت کنیم. یکی از انتقادامات ما به آمریکا این است که نقش و قدرت منطقهای ایران را قبول نمیکند، در حالیکه ما یک قدرت منطقهای از نظر سخت افزاری هستیم البته از نظر نرم افزاری مشکلات داریم که ناشی از یک اقتصاد ضعیف و کوچک است؛ در حالیکه اگر ما یک اقتصاد تولیدگر و سودآور داشتیم که مردم از حاصل کارشان بتوانند بهره برداری خوب بکنند و آینده داشته باشند و خوشحال باشند آنگاه میتوان خیلی مسائل سیاست خارجی را پیش برد.
در هر حال ما متاسفانه برنامه خوبی برای آمریکا قبل و بعد از انتخابات نداریم، دموکراتها نیز فرصت خوبی هستند که بتوانیم با آنها کار کنیم.
به گزارش کبنا، در ادامه انتخاب با نصرت الله تاجیک، دیپلمات بازنشسته و تحلیل گر سیاست خارجی گفتوگو کرده که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
-وزارت خارجه می گوید میز مذاکره را ترک نکرده و برجام همچنان زنده است، اما از طرف مقابل چنین ادعایی شنیده نمیشود، اصرار و انکارها حاوی چه پیامی ست؟
اینکه یک طرف ادعا میکند برجام از اولویت ما خارج است یک طرف ادعا میکند ما در مذاکرات هستم، هدف سیاسی و تبلیغی دارد؛ البته دو طرف انگیزههای متفاوتی دارند. از طرفی ایران نمیخواهد طرفی محسوب شود که برجام را به شکست کشانده است. در دوره گذشته، ترامپ هم نتوانست علیه ما یارگیری کند و در خروج از برجام منزوی ماند. متاسفانه در کشور یک اشتباه استراتژیک اتفاق افتاد. در دوران دولت گذشته تا ۹۵ درصد هم مذاکرات به نتیجه رسیده بود، اما قرار شد دولت بعدی کار را پیش ببرد که تصمیم درستی نبود. شاید بهتر بود که با هر دستاوردی همان روند به نتیجه میرسید؛ در این صورت حداقل دولت جدید با زیرساختهای قبلی در بخشهای مختلف میتوانست روی برجام مانور دهد یا دریچه جدیدی از همکاریهای بین المللی بین ایران و غرب به وجود بیاورد.
به هر حال از این مرحه گذشتیم و دولت سیزدهم مشغول شد و علی رغم اینکه معتقد بودند زود به نتیجه برسند، اما این اتفاق نیفتاد و معتقدند به دلایل جناحی و برای بیان اینکه دستاوردی بیش از دولت قبل داشته است مذاکرات را به طول انجامید.
به عقیده من طولانی شدن مذاکرات باعث شد که از اولویت کشورهای دیگر خارج شود. چین و روسیه نیز الان مسائل خودشان را دارند، طرف غربی هم به دلیل اشتباه برآورد دنبال امتیاز گرفتن بیشتر از ایران است. یعنی یک اشتباه محاسبه ما انجام دادیم، آنها هم یک اشتباه کردند و نهایتا الان برجام با پیشرفتهای عملیاتی ایران دیگر اولویت هیچ طرفی نیست. باید دو طرف اراده کنند تا از این فضا عبور کنند و آن مواردی که در سپتامبر گذشته مورد بررسی بود، نهایی شود.
-آیا ایران در اتخاذ تصمیم سیاسی نهایی برای برجام دچار تعلل و عدم اراده در تصمیم گیری است؟
تحلیلگران با ادبیات و تصمیماتی که گرفته میشود و رفتاری که کشورها دارند پدیدهها را تحلیل میکنند و دستگاه هراس سنج ندارند؛ این سوال را باید بیشتر از مقامات بپرسید که آیا هراسی از تصمیم گیری برای امضای توافق احیای برجام هست یا خیر؟ متاسفانه مسائل ملی ما دچار آلودگی جناحی شده است و به هر صورت هر جناح سعی میکند اهداف خود را جلو ببرد و برای خودش دستاورد سازی کند.
به عقیده من الان علاوه بر سوال شما، احساس میکنم جوی در میان تحلیلگران شکل میگیرد که آیا ایران ارادهای برای احیای برجام دارد یا خیر؟ چون برخی مواقع احساس میشود که با روشهایی که در سیاست خارجی پیش میگیریم حل مسائل منطقهای جایگزین مسائل بین الملل میشود. به هر حال هر گلی یک بویی دارد و ما نمیتوانیم حل مسائل منطقهای را جایگزین مسائل بین المللی کنیم. حل مسائل منطقهای شرط لازم هست، اما کافی نیست. ما باید بتوانیم در صحنه بین المللی تنش زدایی کنیم، بخصوص برای کشوری مثل ما که نیروی جوان اش علاقهمند به یک زندگی بهتر است و میخواهد در صحنه بین المللی مورد شناسایی قرار بگیرد و بازار داشته باشد؛ بنابراین باید به این نکته دقت کنیم که اگر مسائل منطقهای هم حل شود باید به موازات مسائل بین المللی را نیز حل کنیم. ما ناچارا باید به سمت حل مسائل بین المللی برویم. احیای برجام هم یک پروسه است که باید وارد آن شویم.
-بنظر شما در مورد برجام هم ممکن است مانند توافق با کشورهای منطقه، وزارت خارجه به حاشیه برود و تیم دیگری این ماموریت را به سرانجام برساند؟
وزارت خارجه سه هدف دارد، اول رصد و گزارش دهی به مقامات و نهادهای فرادستی، دوم تلاش و کوشش برای تصمیم سازی به دلیل اینکه سوابق را میدانند و سوم اجرا؛ زیرا وزارت خارجه تصمیم گیر نهایی نیست بخصوص در مسائل ملی که وزارت خارجه فقط مجری است؛ عمده کشورها نیز همینطور است.
بحث پیگیری برجام توسط هر نهاد خیلی تعیین کننده نیست، البته فرد مذاکره کننده نقش دارد، مخصوصا در مورد عربستان که یکی از شرط هایش این بود که کسی مذاکره کند تا از طرف حکومت انتخاب شود و سعودیها نیز مسئله را در قالب امنیتی میدانستند و خواهان گفتگو با مقامات امنیتی بودند. این مسئله با برجام فرق میکند، چون برجام سابقه امنیتی ندارد بلکه سابقه سیاسی دارد و نیازمند تصمیم سیاسی است، اما طبیعی است هر کسی که به حاکمیت نزدیکتر باشد به جهت اطمینان خاطر صحبت هایش خیلی متفاوت است.
در دوره قبلی سطح مذاکره کننده در سطح وزرای خارجه بود، اما در این دوره معاون وزیر نقش داشت. مشکل فعلی ما تعیین هیات نیست بلکه مشکل تصمیم سیاسی است.
-آیا ایران برای تحولات آینده از جمله بندهای مهمی از توافق که در اکتبر منقضی می شود و انتخابات آمریکا، استراتژی خاصی در سر دارد که بتواند برجام را زنده نگه دارد؟
من فکر میکنم ایران نه برای بعد از انتخابات آمریکا که حتی برای قبل انتخابات آمریکا نیز هیچ برنامهای ندارد. بنظر میرسد ایران با سیاستی که در پیش گرفته است، آمریکا را به عنوان چرخ ششم در انبار آویزان کرده است و در روابط خارجی آمریکا را قبول ندارد که تبعاتی دارد.
آمریکا یک وزنهی سیاسی و اقتصادی و نظامی است و ندیدن آمریکا در وزن واقعی آن هزینه زاست. ما با آمریکا مشکلات زیادی داریم و دیوار بی اعتمادی بلند شده است، البته فرصتهایی هم داشته ایم که این قدرت هژمون را نسبت به مشکلاتمان خنثی کنیم. ما اقتصاد سیاسی ضعیفی طراحی کردیم و شکم مردم متصل به فروش نفت است. الان از طریق تحریمها و اشتباهات ما در طراحی اقتصاد سیاسی ضعیف و درگیری با آمریکا اقتصاد ما کوچک شده است. این مسئله به معنای پذیرش سلطه آمریکا نیست، اما تقابل با آن مسیر خود را دارد.
ما در مورد برخی از مسائل سیاست خارجی دچار سردرگمی استراتژیک هستیم و متاسفانه دانشگاهها و نخبگان عموما کمتر در سیاست گذاریها تاثیر دارند؛ بنابراین فکر میکنم که ما باید مقداری بررسی مجددی داشته باشیم تا با آمریکا در چه مسیری حرکت کنیم. یکی از انتقادامات ما به آمریکا این است که نقش و قدرت منطقهای ایران را قبول نمیکند، در حالیکه ما یک قدرت منطقهای از نظر سخت افزاری هستیم البته از نظر نرم افزاری مشکلات داریم که ناشی از یک اقتصاد ضعیف و کوچک است؛ در حالیکه اگر ما یک اقتصاد تولیدگر و سودآور داشتیم که مردم از حاصل کارشان بتوانند بهره برداری خوب بکنند و آینده داشته باشند و خوشحال باشند آنگاه میتوان خیلی مسائل سیاست خارجی را پیش برد.
در هر حال ما متاسفانه برنامه خوبی برای آمریکا قبل و بعد از انتخابات نداریم، دموکراتها نیز فرصت خوبی هستند که بتوانیم با آنها کار کنیم.