تاریخ انتشار
شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۰۶
کد مطلب : ۴۶۸۳۷۲
در گفتوگو با شرق مطرح شد
تهدیدات امنیتی مهاجران افغان برای ایران به روایت یک نماینده
۰
کبنا ؛نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: وقتی یک فرد بیهویت وارد یک کشور میشود، هیچ نظارتی روی او وجود ندارد و اتفاقا این فرد هم نمیخواهد هویت او مشخص باشد و نظارتی روی او اعمال شود، در غیر این صورت با گذرنامه وارد کشور میشد و کارت اقامت میگرفت.
مشروح گفتوگوی شهریار حیدری با شرق را در ادامه میخوانید؛
یکی از معضلات جدی این روزهای کشور، افزایش بیضابطه مهاجران غیرقانونی افغان به کشور است و انتظار میرود وزارت کشور به عنوان متولی امر فکری برای این مسئله که میتواند عواقب ناخوشایندی به همراه داشته باشد، کند. نظر شما درباره این مسئله چیست؟
درباره ورود مهاجران افغان به کشور چند موضوع بسیار اهمیت دارد. من شخصا در حوزه وزارت کشور، مدیریت مرزها را داشتهام و رفتار افغانها را به خوبی میشناسم؛ ازاینرو باید بپذیریم که افغانستان یک کشور همسایه است و تحت تأثیر ناآرامیهای این کشور بخشی از مردم افغان به کشور ما مهاجرت کردهاند، سالهاست شناسنامه و کارت سبز دارند و تحت حمایت و کنترل سازمان مهاجران و اتباع خارجی وزارت کشور هستند. البته این بخش مشکلی ندارند و نظام بینالملل هم تا حدی به اتباع خارجی کمک میکند.
اما این کمکها با توجه به تنوع و توسعه افغانها در کشور ما هیچگونه نمودی ندارد و بیتأثیر است. به هر حال جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور مسلمان همسایه این موضوع را پذیرفته که این مهاجران افغان در کشور ما حضور داشته باشند. اما مسئله این است که باید تلاش کند این مهاجران به کشور خودشان برگردند.
تا کی قرار است ما همواره میزبان این جمعیت مهاجر افغان که هرروزه هم در حال افزایش است، باشیم؟ بالاخره آنها اثر اقتصادی، معیشتی و بهداشتی دارند و از امکانات ما استفاده میکنند، در حالی که ما برای جمعیت کشور خودمان برنامهریزی کردهایم و وقتی ساختار جمعیت یکباره پنج تا شش میلیون اضافه میشود، به هم میریزد و روی خدمات و بهداشت و درمان و اقتصاد اثر منفی دارد.
گفته میشود پنج میلیون نفری که وزیر کشور به عنوان آمار مهاجران افغانها در کشور اعلام کرده، آمار رسمی است و جمعیت کل آنها اعم از مهاجران قانونی و غیرقانونی افغان در کشور بین هشت تا ۹ میلیون نفر است که به صورت روزانه هم در حال افزایش هستند.
حتی اگر همان پنج یا شش میلیون نفر آمار رسمی مهاجران افغان در کشور را هم در نظر بگیریم، جمعیت قابل توجهی است و جمعیت چند کشور بحرین، قطر، امارات، عمان و کویت است. درعینحال آنها در بخشهای مختلف کارگری، خدماتی و عمرانی مشغول به کار هستند. اگر با نگاه نیروی انسانی به جمعیت مهاجران افغان نگاه کنیم از این جهت حضور آنها خوب است. اما بخشی که روی آن تأکید دارم و باعث نگرانی مردم شده است، حضور اتباع غیرقانونی است که نه شناسنامه و گذرنامه دارند و نه هویت و ماهیت مشخصی دارند؛ بنابراین باید وضعیت این جمعیت مشخص شود.
وقتی یک فرد بیهویت وارد یک کشور میشود، هیچ نظارتی روی او وجود ندارد و اتفاقا این فرد هم نمیخواهد هویت او مشخص باشد و نظارتی روی او اعمال شود، در غیر این صورت با گذرنامه وارد کشور میشد و کارت اقامت میگرفت. کارت اقامت هم کارت بینالمللی رسمی و قانونی است و در همه کشورها، اتباع این کارت را دریافت میکنند.
اما کسی که از مرزهای غیرقانونی وارد کشور شود و در نقاط مختلف کشور مستقر شود، حتی اگر کارکردش مثل افراد رسمی باشد که در ایران اقامت دارند، برای ما از منظر امنیتی و سیاسی درخور توجه است و دولتمردان باید فکری اساسی برای آن کنند؛ بنابراین دولت و مشخصا وزارت کشور به جای توجیه باید دراینباره برنامهریزی کنند و اکنون انتقادی جدی به عملکرد مجموعهای که متولی امر هستند، وارد است.
اینکه دائما از منظر مثبت موضوع مهاجرت افغانها به کشور صحبت میکنند، مورد نقد است. البته از نظر حضور، کارکرد جمعیت مهاجران افغان را میتوانیم مثبت ارزیابی کنیم و اگر این موضوع را مثبت نمیدیدم تا این حد کارت اقامت به آنها نمیدادیم، اما باید این سمت ماجرا را هم ببینیم که بخش کوچکی از این مهاجران حتی یک درصد بسیار ناچیز ممکن است تهدید امنیتی باشد؛ بنابراین ورود بیضابطه مهاجران افغان به کشور قابل توجیه نیست و باید نظم و انضباط پیدا کنند.
از اینرو، دولت باید چند موضوع را بهطور جدی انجام دهد. اول اینکه رایزنی با نظام بینالملل و سازمانهای حقوق بشر و بخشهایی را که مستقیم با بخش مهاجرت مرتبط هستند، به عنوان یک پدیده جهانی هماهنگ کنند که بتوانند در داخل افغانستان جمعیت کشور را تثبیت کنند که کمتر مهاجرت کنند. دوم اینکه دولت طالبان و گروههای مختلف را متقاعد کنند که اگر با یکدیگر اختلاف دارند و چند وقت یک بار دست به انفجارهایی میزنند، از این اقدامات تروریستی و تنشهای داخلی دست بردارند.
سوم اینکه از سرزمین مرغوب و پهناور افغانستان برای کشتوکار استفاده کنند تا جمعیت افغانستان به عنوان کارگر به کشورهای دیگر آسیایی و اروپایی مهاجرت نکنند و برای آنها در کشور خودشان کار ایجاد کنند؛ درحالیکه متأسفانه خیل عظیمی از این نیروی کار مهاجر افغان به ایران هجوم میآورند و سرریزشان به کشورهای اروپایی و ترکیه میروند؛ بنابراین باید روی این موضوعات کار شود.
نکته دیگر اینکه جمهوری اسلامی ایران باید تکلیفش را روشن کند؛ یا به همه کارت اقامت و نظم بدهد و از نهادهای بینالمللی کمک بگیرد یا اینکه دیگر توجیه نکنند و بدانند بین کسانی که قانونی وارد کشور شدهاند، با کسانی که غیرقانونی وارد شده و مهاجر غیرقانونی هستند، تفاوت قائل هستیم. حالا اگر مسئولی نمیخواهد بپذیرد، مشکل از خود او است.
گفتید این احتمال مطرح است که برخی نیروهای طیف تندرو و آموزشدیده افغان در قالب مهاجر غیرقانونی وارد کشور شدهاند و این بهطور جدی میتواند یک تهدید و بحران امنیتی باشد. چرا دراینباره اقدامی عاجل و جدی صورت نمیگیرد؟
بله، همینطور است. در این شرایط هرکسی میتواند در قالب مهاجر به کشور وارد شود و نیروی نظامی و غیرنظامی هم ندارد. یعنی هرکسی با انگیزههای مختلف مثل انگیزه کار، اقامت، فرار از افغانستان و دولت طالبان، احساس ناامنی یا... میتواند در قالب مهاجر به کشور ما وارد شود.
موارد بیانشده مؤلفههای همراه پدیده مهاجرت است. پدیده مهاجرت مؤلفههای مختلفی دارد، اما از آنجایی که نگاه و استراتژی راهبردی و ثابت جمهوری اسلامی ایران در مقابل مهاجران افغانستانی نگاه رأفت اسلامی به یکی از همسایگان است، نسبت به ورود مهاجران افغان سختگیری ندارد.
بااینحال، این راهبرد مشمول کسانی میشود که بهطور قانونی با داشتن گذرنامه و شناسنامه وارد کشور میشوند و تکلیف نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی با آنها روشن است. از این جهت از نظر ساماندهی اتباع، بیانضباطی در کشور وجود دارد که دولت باید هرچه سریعتر اقدامی کند و اعتبارات مناسب در اختیار وزارت کشور قرار دهد و تعداد نیروی کافی در اختیار استانداریها، فرمانداریها و وزارت کشور قرار دهد تا بتواند دراینباره نظم را برقرار کند؛ بنابراین نباید از واقعیتها فرار کند.
واقعیت اتباع افغان این است که برخی از آنها قانونی وارد شدهاند و شناسنامه و کارت اقامت دارند و بخش عمدهای هم بهطور غیرقانونی وارد شدهاند و به دلیل ورود غیرقانونی و عدم نظارت بر رفتوآمدها و کارکردشان، تهدید امنیتی محسوب میشوند.
مجلس قصد ندارد نسبت به افزایش بیضابطه مهاجران افغان در کشور از دولت و مشخصا وزارت کشور پیگیری کند؟
کمیسیون امنیت ملی به عنوان متولی امر بارها مسئولان مربوطه را دراینباره خواسته و با آنها جلسه برگزار کرده است. عمده نگرانی مسئولان مربوطه، بهویژه وزارت کشور، این است که اعتبار کافی در اختیار ندارد. همچنین همراهی خود دولت با وزارت کشور به عنوان متولی یک ضرورت است، اما این همراهی را ضعیف میدانم. متأسفانه وقتی اتفاق امنیتی رخ میدهد، با همهمه میخواهند مشکل را حل کنند.
البته امیدوارم دیگر اقداماتی شبیه به حمله تروریستی گذشته را شاهد نباشیم، اما قطعا همانطور که این اتفاق اولین اتفاق امنیتی نبود، آخرین اتفاق هم نخواهد بود؛ بنابراین عقل امنیتی این را نمیپذیرد که ما بگوییم ورود اتباع خارجی و خصوصا افغانستانی به کشور کاملا مثبت است. این نگاه وزیر کشور کاملا غلط و اشتباه است و زمانی میتوانیم این موضوع را مثبت ارزیابی کنیم که همه اتباع افغانستانی با شناسنامه و گذرنامه و اوراق هویتی وارد کشور شوند.
نایبرئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها به عنوان راهکار این امر گفته است که در راستای تشکیل سازمان مهاجرت ارائه «کارت ملی اتباع بیگانه» به مهاجران پیشبینی شده است و بعد از بررسی برنامه هفتم توسعه در دستور صحن مجلس قرار میگیرد؛ این موضوع را چطور ارزیابی میکنید و به اعتقاد شما آیا برای ضابطهمندکردن ورود و خروج اتباع بیگانه به کشور میتواند اثربخش باشد؟
ساماندهی موضوعات مختلفی دارد و صدور کارت ملی اتباع یکی از شیوههای ساماندهی و رصد است، اما سؤال اینجاست که صدور کارت ملی و شناسایی برای چند میلیون نفر اتباع خارجی اصلا به صلاح کشور است یا خیر؟ این یک نکته درخور توجه است.
پیش از این پیشبینی کرده بودیم که میتوانیم میزبان یک میلیون نفر مهاجر افغانستانی درکشور باشیم، اما اکنون طبق آمار رسمی وزیر کشور میزبان پنج میلیون نفر مهاجر قانونی افغانستانی هستیم. این در حالی است که بسیاری از افراد تحصیلکرده در حد لیسانس و حتی فوقلیسانس از بیکاری رنج میبرند و حاضر به کارگری هستند، اما به دلیل حضور کارگران روزمزد افغانستانی ارزانقیمت، برای آنها کار کارگری روزمزد هم وجود ندارد.
حتی در حوزههای مشاغل فنی و ساختمانی نیز افغانستانیها کار را به دست گرفتهاند؛ بنابراین به اعتقاد من دولت و بهخصوص رئیسجمهوری باید ورود جدی به موضوع داشته باشند و وزارت کشور هم به عنوان متولی امر، نیازمندی خود را بدون تعارف به دولت ابلاغ کند؛ چراکه مسئله تعارفبرداری نیست و اگر فردا به عنوان یک پدیده سیاسی، امنیتی و اجتماعی بروز مشکل کند، جمعکردن آن کار بسیار سختی خواهد بود.
آیا مجلس قصد دارد دراینباره از بُعد نظارتی ورود کرده و دولت را ملزم به مدیریت شرایط مرزها و کنترل ورود مهاجران غیرقانونی به کشور کند؟
فعلا که مجلس دو ماه است درگیر تلفیق برنامه هفتم و اصلاح بودجه است و احتمالا تا پایان ماه جاری که طبق پیشبینیها برنامه هفتم توسعه تمام شود، یکی از موضوعات مهم مجلس شورای اسلامی ساماندهی اتباع بیگانه است که در کمیسیون امنیت ملی هم مطرح است.
مشروح گفتوگوی شهریار حیدری با شرق را در ادامه میخوانید؛
یکی از معضلات جدی این روزهای کشور، افزایش بیضابطه مهاجران غیرقانونی افغان به کشور است و انتظار میرود وزارت کشور به عنوان متولی امر فکری برای این مسئله که میتواند عواقب ناخوشایندی به همراه داشته باشد، کند. نظر شما درباره این مسئله چیست؟
درباره ورود مهاجران افغان به کشور چند موضوع بسیار اهمیت دارد. من شخصا در حوزه وزارت کشور، مدیریت مرزها را داشتهام و رفتار افغانها را به خوبی میشناسم؛ ازاینرو باید بپذیریم که افغانستان یک کشور همسایه است و تحت تأثیر ناآرامیهای این کشور بخشی از مردم افغان به کشور ما مهاجرت کردهاند، سالهاست شناسنامه و کارت سبز دارند و تحت حمایت و کنترل سازمان مهاجران و اتباع خارجی وزارت کشور هستند. البته این بخش مشکلی ندارند و نظام بینالملل هم تا حدی به اتباع خارجی کمک میکند.
اما این کمکها با توجه به تنوع و توسعه افغانها در کشور ما هیچگونه نمودی ندارد و بیتأثیر است. به هر حال جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور مسلمان همسایه این موضوع را پذیرفته که این مهاجران افغان در کشور ما حضور داشته باشند. اما مسئله این است که باید تلاش کند این مهاجران به کشور خودشان برگردند.
تا کی قرار است ما همواره میزبان این جمعیت مهاجر افغان که هرروزه هم در حال افزایش است، باشیم؟ بالاخره آنها اثر اقتصادی، معیشتی و بهداشتی دارند و از امکانات ما استفاده میکنند، در حالی که ما برای جمعیت کشور خودمان برنامهریزی کردهایم و وقتی ساختار جمعیت یکباره پنج تا شش میلیون اضافه میشود، به هم میریزد و روی خدمات و بهداشت و درمان و اقتصاد اثر منفی دارد.
گفته میشود پنج میلیون نفری که وزیر کشور به عنوان آمار مهاجران افغانها در کشور اعلام کرده، آمار رسمی است و جمعیت کل آنها اعم از مهاجران قانونی و غیرقانونی افغان در کشور بین هشت تا ۹ میلیون نفر است که به صورت روزانه هم در حال افزایش هستند.
حتی اگر همان پنج یا شش میلیون نفر آمار رسمی مهاجران افغان در کشور را هم در نظر بگیریم، جمعیت قابل توجهی است و جمعیت چند کشور بحرین، قطر، امارات، عمان و کویت است. درعینحال آنها در بخشهای مختلف کارگری، خدماتی و عمرانی مشغول به کار هستند. اگر با نگاه نیروی انسانی به جمعیت مهاجران افغان نگاه کنیم از این جهت حضور آنها خوب است. اما بخشی که روی آن تأکید دارم و باعث نگرانی مردم شده است، حضور اتباع غیرقانونی است که نه شناسنامه و گذرنامه دارند و نه هویت و ماهیت مشخصی دارند؛ بنابراین باید وضعیت این جمعیت مشخص شود.
وقتی یک فرد بیهویت وارد یک کشور میشود، هیچ نظارتی روی او وجود ندارد و اتفاقا این فرد هم نمیخواهد هویت او مشخص باشد و نظارتی روی او اعمال شود، در غیر این صورت با گذرنامه وارد کشور میشد و کارت اقامت میگرفت. کارت اقامت هم کارت بینالمللی رسمی و قانونی است و در همه کشورها، اتباع این کارت را دریافت میکنند.
اما کسی که از مرزهای غیرقانونی وارد کشور شود و در نقاط مختلف کشور مستقر شود، حتی اگر کارکردش مثل افراد رسمی باشد که در ایران اقامت دارند، برای ما از منظر امنیتی و سیاسی درخور توجه است و دولتمردان باید فکری اساسی برای آن کنند؛ بنابراین دولت و مشخصا وزارت کشور به جای توجیه باید دراینباره برنامهریزی کنند و اکنون انتقادی جدی به عملکرد مجموعهای که متولی امر هستند، وارد است.
اینکه دائما از منظر مثبت موضوع مهاجرت افغانها به کشور صحبت میکنند، مورد نقد است. البته از نظر حضور، کارکرد جمعیت مهاجران افغان را میتوانیم مثبت ارزیابی کنیم و اگر این موضوع را مثبت نمیدیدم تا این حد کارت اقامت به آنها نمیدادیم، اما باید این سمت ماجرا را هم ببینیم که بخش کوچکی از این مهاجران حتی یک درصد بسیار ناچیز ممکن است تهدید امنیتی باشد؛ بنابراین ورود بیضابطه مهاجران افغان به کشور قابل توجیه نیست و باید نظم و انضباط پیدا کنند.
از اینرو، دولت باید چند موضوع را بهطور جدی انجام دهد. اول اینکه رایزنی با نظام بینالملل و سازمانهای حقوق بشر و بخشهایی را که مستقیم با بخش مهاجرت مرتبط هستند، به عنوان یک پدیده جهانی هماهنگ کنند که بتوانند در داخل افغانستان جمعیت کشور را تثبیت کنند که کمتر مهاجرت کنند. دوم اینکه دولت طالبان و گروههای مختلف را متقاعد کنند که اگر با یکدیگر اختلاف دارند و چند وقت یک بار دست به انفجارهایی میزنند، از این اقدامات تروریستی و تنشهای داخلی دست بردارند.
سوم اینکه از سرزمین مرغوب و پهناور افغانستان برای کشتوکار استفاده کنند تا جمعیت افغانستان به عنوان کارگر به کشورهای دیگر آسیایی و اروپایی مهاجرت نکنند و برای آنها در کشور خودشان کار ایجاد کنند؛ درحالیکه متأسفانه خیل عظیمی از این نیروی کار مهاجر افغان به ایران هجوم میآورند و سرریزشان به کشورهای اروپایی و ترکیه میروند؛ بنابراین باید روی این موضوعات کار شود.
نکته دیگر اینکه جمهوری اسلامی ایران باید تکلیفش را روشن کند؛ یا به همه کارت اقامت و نظم بدهد و از نهادهای بینالمللی کمک بگیرد یا اینکه دیگر توجیه نکنند و بدانند بین کسانی که قانونی وارد کشور شدهاند، با کسانی که غیرقانونی وارد شده و مهاجر غیرقانونی هستند، تفاوت قائل هستیم. حالا اگر مسئولی نمیخواهد بپذیرد، مشکل از خود او است.
گفتید این احتمال مطرح است که برخی نیروهای طیف تندرو و آموزشدیده افغان در قالب مهاجر غیرقانونی وارد کشور شدهاند و این بهطور جدی میتواند یک تهدید و بحران امنیتی باشد. چرا دراینباره اقدامی عاجل و جدی صورت نمیگیرد؟
بله، همینطور است. در این شرایط هرکسی میتواند در قالب مهاجر به کشور وارد شود و نیروی نظامی و غیرنظامی هم ندارد. یعنی هرکسی با انگیزههای مختلف مثل انگیزه کار، اقامت، فرار از افغانستان و دولت طالبان، احساس ناامنی یا... میتواند در قالب مهاجر به کشور ما وارد شود.
موارد بیانشده مؤلفههای همراه پدیده مهاجرت است. پدیده مهاجرت مؤلفههای مختلفی دارد، اما از آنجایی که نگاه و استراتژی راهبردی و ثابت جمهوری اسلامی ایران در مقابل مهاجران افغانستانی نگاه رأفت اسلامی به یکی از همسایگان است، نسبت به ورود مهاجران افغان سختگیری ندارد.
بااینحال، این راهبرد مشمول کسانی میشود که بهطور قانونی با داشتن گذرنامه و شناسنامه وارد کشور میشوند و تکلیف نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی با آنها روشن است. از این جهت از نظر ساماندهی اتباع، بیانضباطی در کشور وجود دارد که دولت باید هرچه سریعتر اقدامی کند و اعتبارات مناسب در اختیار وزارت کشور قرار دهد و تعداد نیروی کافی در اختیار استانداریها، فرمانداریها و وزارت کشور قرار دهد تا بتواند دراینباره نظم را برقرار کند؛ بنابراین نباید از واقعیتها فرار کند.
واقعیت اتباع افغان این است که برخی از آنها قانونی وارد شدهاند و شناسنامه و کارت اقامت دارند و بخش عمدهای هم بهطور غیرقانونی وارد شدهاند و به دلیل ورود غیرقانونی و عدم نظارت بر رفتوآمدها و کارکردشان، تهدید امنیتی محسوب میشوند.
مجلس قصد ندارد نسبت به افزایش بیضابطه مهاجران افغان در کشور از دولت و مشخصا وزارت کشور پیگیری کند؟
کمیسیون امنیت ملی به عنوان متولی امر بارها مسئولان مربوطه را دراینباره خواسته و با آنها جلسه برگزار کرده است. عمده نگرانی مسئولان مربوطه، بهویژه وزارت کشور، این است که اعتبار کافی در اختیار ندارد. همچنین همراهی خود دولت با وزارت کشور به عنوان متولی یک ضرورت است، اما این همراهی را ضعیف میدانم. متأسفانه وقتی اتفاق امنیتی رخ میدهد، با همهمه میخواهند مشکل را حل کنند.
البته امیدوارم دیگر اقداماتی شبیه به حمله تروریستی گذشته را شاهد نباشیم، اما قطعا همانطور که این اتفاق اولین اتفاق امنیتی نبود، آخرین اتفاق هم نخواهد بود؛ بنابراین عقل امنیتی این را نمیپذیرد که ما بگوییم ورود اتباع خارجی و خصوصا افغانستانی به کشور کاملا مثبت است. این نگاه وزیر کشور کاملا غلط و اشتباه است و زمانی میتوانیم این موضوع را مثبت ارزیابی کنیم که همه اتباع افغانستانی با شناسنامه و گذرنامه و اوراق هویتی وارد کشور شوند.
نایبرئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها به عنوان راهکار این امر گفته است که در راستای تشکیل سازمان مهاجرت ارائه «کارت ملی اتباع بیگانه» به مهاجران پیشبینی شده است و بعد از بررسی برنامه هفتم توسعه در دستور صحن مجلس قرار میگیرد؛ این موضوع را چطور ارزیابی میکنید و به اعتقاد شما آیا برای ضابطهمندکردن ورود و خروج اتباع بیگانه به کشور میتواند اثربخش باشد؟
ساماندهی موضوعات مختلفی دارد و صدور کارت ملی اتباع یکی از شیوههای ساماندهی و رصد است، اما سؤال اینجاست که صدور کارت ملی و شناسایی برای چند میلیون نفر اتباع خارجی اصلا به صلاح کشور است یا خیر؟ این یک نکته درخور توجه است.
پیش از این پیشبینی کرده بودیم که میتوانیم میزبان یک میلیون نفر مهاجر افغانستانی درکشور باشیم، اما اکنون طبق آمار رسمی وزیر کشور میزبان پنج میلیون نفر مهاجر قانونی افغانستانی هستیم. این در حالی است که بسیاری از افراد تحصیلکرده در حد لیسانس و حتی فوقلیسانس از بیکاری رنج میبرند و حاضر به کارگری هستند، اما به دلیل حضور کارگران روزمزد افغانستانی ارزانقیمت، برای آنها کار کارگری روزمزد هم وجود ندارد.
حتی در حوزههای مشاغل فنی و ساختمانی نیز افغانستانیها کار را به دست گرفتهاند؛ بنابراین به اعتقاد من دولت و بهخصوص رئیسجمهوری باید ورود جدی به موضوع داشته باشند و وزارت کشور هم به عنوان متولی امر، نیازمندی خود را بدون تعارف به دولت ابلاغ کند؛ چراکه مسئله تعارفبرداری نیست و اگر فردا به عنوان یک پدیده سیاسی، امنیتی و اجتماعی بروز مشکل کند، جمعکردن آن کار بسیار سختی خواهد بود.
آیا مجلس قصد دارد دراینباره از بُعد نظارتی ورود کرده و دولت را ملزم به مدیریت شرایط مرزها و کنترل ورود مهاجران غیرقانونی به کشور کند؟
فعلا که مجلس دو ماه است درگیر تلفیق برنامه هفتم و اصلاح بودجه است و احتمالا تا پایان ماه جاری که طبق پیشبینیها برنامه هفتم توسعه تمام شود، یکی از موضوعات مهم مجلس شورای اسلامی ساماندهی اتباع بیگانه است که در کمیسیون امنیت ملی هم مطرح است.