تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۰۳
کد مطلب : ۴۶۹۳۳۱
در گفت و گوی اختصاصی کبنانیوز با سید اکبر علیزاده؛
دوره احمدی نژاد قدرت کار و فعالیت در گچساران و باشت خیلی بالا بود / اولین گام مدیریتِ تعارضهای انتخاباتی با کاندیداها است؛ متأسفانه کاندیداها قبل و حین و بعد از انتخابات تعارضات را دامن میزنند / مردمی که رأی میدهند هیچ توجهی به اصولگرا و اصلاح طلبی ندارند / آقای تاجگردون از نظر تجربه و تخصص در مجلس جزء سرآمدان بوده / فردی را انتخاب کنند که غیر از آقایانی باشد که قبلا بوده اند و نماد اختلاف هستند / عقل می پذیرد که یکی از برادرهای حسینی میماند / ما یک تیم هستیم، با تعدادی از دوستان هماهنگ کرده و همگی ثبتنام کرده ایم
۱
کبنا ؛
سید اکبر علیزاده از فعالان حوزه سیاسی در گچساران و باشت است که سابقه فعالیت تشکیلاتی در کنار افرادی همچون ستار هدایتخواه و سید قدرت حسینی را داشته است، علیزاده یکی از فرماندهان دوره جنگ تحمیلی است و علاوه بر تدریس در آموزش و پرورش و دانشگاه سابقه فعالیت اجرایی در دولت را داشته است. علیزاده طی مدتی فرماندار شهرستان گچساران بوده است.
ما در پایگاه خبری کبنا نیوز با او گفت و گویی گرم ترتیب دادیم و پاسخ های در خوری شنیدیم که در ادامه میخوانید:
چرا توسعه در استان کهگیلویه و بویراحمد با روند مطلوبی شکل نگرفته و آنگونه که باید و شاید پیشرفتی نداشتهایم؟
یک برنامه آمایش سرزمینی داریم که ظرفیتهای هر منطقهای در آن دیده شده، داراییها و ظرفیتهای انسانی، جغرافیایی، صنعتی و ... دیده شده و باید تبدیل به برنامه شود. در وهله اول ناهماهنگی و عدم وحدت وجود داشته و منجر به تصمیمگیریهای فردی و منطقه ای شده است، باعث شده هر کسی به دنبال رفع مشکلات حوزه انتخابیه خود باشد، و اینها باعث شده برنامه منسجمی تا به حال نداشته باشیم.
بخش مهمی از وقت و برنامه نمایندگان باید صرف توسعه استان شود که در این مسیر کند عمل کرده یا به بخش عمدهای از آن توجه نکردند.
مثلاً زمانی که پتروشیمی کلنگزنی شد و بعد از آن پروژه خوابید، همه نمایندگان باید در خصوص این پروژه تلاش میکردند، در حالی که برخی تصورشان این بوده که فقط نماینده گچساران باید به دنبال پیشبردن پروژه باشد. یا زمانی طولانی که صرف دو سد کوثر و چمشیر شد. من معتقدم هر جا پیشرفتی هست عامل اصلی آن، مدیریت نیروی انسانی هست، و هر جا پیشرفتی انجام نمیگیرد علت اصلی ناکارآمدی مدیران ارشد و نداشتن قدرت چانه زنی در مرکز است.
قدرت چانه زنی نمایندگان ما بد نبوده، ولی قدرت کامل و وحدت آفرین را نداشتهاند. فرض کنیم نمایندگان بنشینند و بر روی یک گزینۀ مدیرکلی با هم توافق کنند. ولی دوباره هر کدام از نمایندگان، پشت سر برای گزینه خودشان چانه زنی کنند، این یعنی اینکه وجدان جمعی در میان نمایندگان وجود نداشته که با هم بتوانند به توسعه و پیشرفت دست پیدا کنند.
راهکار چیست؟
راهکار این است که نمایندگان در زمینه ایجاد زیرساختها با هم وحدت نظر داشته باشند، ۵۰ درصد وقت خود را روی این موضوعات بگذارند و با هم استانداری را انتخاب کنند که دیدگاه علمی توسعهای داشته باشد.
نهادهای فراگیری وجود داشته باشد که چرخه فضیلت را طراحی کنند که منجر به توسعه شود. اگر انتظار داشته باشند هر بار استاندار بخواهد مدیران کل و فرمانداران را عوض کند، و وقت خود را صرف این موضوعات کند دیگر آن استاندار و نمایندهها فرصتی برای فکر کردن به مسائل مهم توسعهای پیدا نمیکنند.
بخش دوم نیز بستگی به خواست مردمی دارد، از نظر قلبی همه مردم دوست دارند در زمینههای مختلف کشاورزی، اقتصاد و صنعت پیشرفت حاصل شود ولی عملاً اینگونه نیست، کسی که معتقد است قلباً عاشق است باید حرکت کند و کار کند.
سومین موضوع اهرمهای فشار است، باید ببینیم چه اهرمهای فشاری داریم که در مرکز از آنها استفاده کنیم، سه موضوع آب، نفت، گردشگری از اهرمهایی است که میتوانیم از آنان استفاده کنیم، که تاکنون از آنها استفاده خوبی نشده است.
چرا نیروهای انسانی و مدیران وام دار قوم و طایفه و نماینده هستند، افراد توانمند کنار میروند و افراد ضعیف جایگزین آنان میشوند، باید چه کنیم؟
مردم باید خودشان بخواهند که این اتفاق نیفتد. تصور کنید مثلاً اگر نماینده بخواهد از فرد نخبهای استفاده کند که به او رأی نداده است و جناح متفاوتی با او دارد، مردم طرفدار نماینده اجازه نمیدهند. اگر مردم به دنبال پیشرفت و توسعه هستند باید اجازه دهند هر مدیر شایستهای که به هر کسی رأی داده، با هدف پیشرفت در مسیر مدیریت قرار بگیرد.
مسائل قومی و طایفهای را خود نمایندگان و اطرافیان آنها ایجاد میکنند. تبلیغات کاندیداها را ببینید، میگویند «فلانی از طایفه بزرگ فلان»، اینگونه تبلیغات افراد را به طایفهای خاص منتسب میکند و او را درگیر کنشهایی نسبت به طایفه خود وامی دارد. بنابراین باید حتی الفاظ و اصطلاحات قومیت گرایی را بکار نبرند. باید این اصطلاحات را از ادبیات نمایندگی حذف کرد. این الفاظ وارد جریان مدیریتی ذهن نماینده میشود، و موقع تقسیمبندی مدیریتها میگوید این مدیریت را به طایفه فلان بدهم، بر اساس قومیت و طایفه تقسیمبندی میکند.
میگویند استاندار بومی بگذارید، در حالی که باید توجه کنند که استاندار بومی بیشتر کار میکند یا استاندار غیربومی؟ من با ۳ استاندار کار کردهام، استانداری موفقتر است که در مرکز قدرت داشته باشد، تا بتواند تخصیص اعتبار بگیرد. اگر فرد بومی استانی دارای قدرت در حوزه مرکزی باشد که خیلی خوب است، ولی اگر چنین کسی را نداریم باید به دنبال کسی باشیم که توانایی چانه زنی بالایی داشته باشد.
شهرستانهای گچساران و باشت به دلیل دارا بودن منابع نفت و گاز جزو اثرگذارترین مناطق استان در وضعیت اقتصادی است، ولی به نظر میرسد در این سالها به جایگاه واقعی خود دست پیدا نکرده است، نظر شما در این خصوص چیست؟
زمانی که بنده بودم تازه گچساران تبدیل به شهرستان شد و به ما گفتند یک ریال بودجه ندارید، خودتان اگر میتوانید ادارات را ایجاد کنید. آن سال ما در شهرستان باشت ادارات را ایجاد کردیم، بابت توانی که گچساران داشت.
ما دو دوره داریم، یک دوره احمدی نژاد که قدرت کار و فعالیت در گچساران و باشت خیلی بالا بود. چه از نظر مسکن مهر، مسکن روستایی و پروژههای مهمی مثل سد چمشیر، پروژه پتروشیمی کنونی که ۸ سال تعطیل بود در دوره احمدی نژاد شروع به کار کرد. توسعه فرودگاه را داشتیم، نزدیک به ۲ هزار و ۸۰۰ مسکن مهر پروژه در دست کار بود، دو بانده شدن جاده شروع به کار کرد، چند پمپ گاز و دو پمپ بنزین ایجاد شد، دو ایستگاه برق ایجاد شد، ایستگاه ساران شروع و اجرا شد. پروژههای خوبی در حوزه مدرسهسازی داشتیم، بیش از ۱۰ ساختمان ادارات، استخرهای سرپوشیده ایجاد شد. در باشت نیز همینطور.
این پروژهها به پشتوانه دولت احمدی نژاد ایجاد شد. پروژههای زودبازده را داشتیم، ۱۵۰۰ وام برای منازل روستایی، ۳ هزار وام زودبازده و کارآفرینی را داشتیم که با تأکید و فشار دولت و پشتوانه دولت احمدی نژاد انجام گرفت.
در دوره بعد که دوره آقای روحانی بود، در گچساران کارهای خوبی انجام شد، ولی نه به واسطه پشتوانه دولت، بلکه دولت کمترین کمک را کرد، ولی کارهای اساسی که شروع شد، مثل بیمارستانها ۶۰ و ۷۰ درصد پیشرفت داشتند به اتمام رسید. اینها به واسطه جایگاه نماینده انجام گرفتند؛ گچساران به واسطه قدرت جایگاه نماینده خود توانست کارهایی را انجام دهد.
شما قدرت دولت در ۸ ساله اول، قدرت نماینده در ۸ ساله دوم را روی هم بگذارید، در حوزههای راهسازی، مسکن، برق، صنعت، کشاورزی، فعالیتهای خوبی صورت گرفت. لذا لازم است که هم دولت پای کار باشد و هم نماینده قوی باشد.
هم اکنون بخشی از پروژهها نیمه تمام مانده است. پتروپالایشگاه و منطقه ویژه اقتصادی تصویب شد، زمین پیشبینی شد، کاری صورت نگرفت، در طول دولت اقای روحانی نیز منطقه ویژه اقتصادی تصویب شد ولی انجام نگرفت، در این دوره مجلس یازدهم، با وجود تأکیدی که روی منطقه ویژه اقتصادی شد ولی عملاً کاری صورت نگرفت.
آقای سید قدرت حسینی گفت و گویی با کبنا نیوز داشتند، و ایشان گفتند که خودشان، اقای علیزاده، آقای پاکدل و یکی از بستگان آقای پاکدل در رد اعتبارنامه آقای تاجگردون نقش ایفا کردند، نظر شما را خواستم بدانم؟
مسائلی وجود دارد که نمیتوان آن را بیان کرد، صلاح نمی دانم به این موضوع ورود کنم و نمی دانم چرا و با چه هدفی فقط اسم ما دو نفر را اورده است.
انتخابات را در پیش داریم و در برخی مقاطع در گچساران نمایندگان مطالبهگری وجود داشته است، شما از چهرههای شناخته شده شهرستان هستید، چه توصیهای به سیاسیون و مردم دارید؟
یکی از تعارضات مهم شهرستان تعارضات انتخاباتی است. تعارض باید مدیریت شود، اولین گام مدیریتِ تعارضهای انتخاباتی با کاندیداها است و دوم با هواداران آنان است. تعارضات انتخاباتی بین خود کاندیداها بصورت پنهان وجود دارد، ولی تعارضات بین طرفداران کاندیداها به شدت پیدا و مشهود است که ممکن است منجر به اختلافات و تنش و درگیریهای زیادی شود. به نظرم نمایندگان و کاندیداها میتوانند مدیریت کنند که هواداران به این تعارضات دامن نزنند. مثلاً بنده رقیب خود را دشمن ندانم. تلاش برای برنده شدن نباید دلیلی برای دشمنی باشد، خود کاندیداها باید در صحبتهای خود، در دیدار با مسئولان واحدهای خود، در دیدار با هواداران، در ارتباط با سایر کاندیداها این موضوع را نشان دهند. کاندیداها در عین اینکه با هم رقابت میکنند، باید هواداران خود را وادار کنند که هیچگونه سخن و حرفی نزنند که طرف مقابل را تضعیف کند و دوقطبی شکل بگیرد. زیادی رأی را با ارزش و کم بودن رأی را کم ارزش ندانیم.
تا به حال هیچ کاندیدایی نگفته من با فلانی و فلانی هیچ تعارض و دشمنی ندارم، من فقط آمدهام رقابت کنم. متأسفانه کاندیداها قبل و حین و بعد از انتخابات تعارضات را دامن میزنند، معتقدم خود کاندیداها میتوانند این تعارضات را به بهترین شکلی حل کنند، که استفاده از تخصص و تجربه سایر کاندیداها میتواند راه حلی برای برداشتن تعارضات باشد.
از اصولگرایان چهرههای مختلفی برای انتخابات ثبت نام کردهاند، از خانواده آقای حسینی دو نفر برای انتخابات شرکت کردهاند، چهرههای دیگری نیز مثل آقای جعفری، زینلزاده، محمدباقر شریفی و محمدپور که در جریان اصولگرایی تعریف میشوند، حضور دارند، این تعدد کاندیداها به این دلیل است که بین اصولگرایان انشقاق به وجود آمده است؟ چه تحلیلی دارید؟
بعد از فوت مرحوم نبیزاده بین جریان اصولگرایی در گچساران و باشت شکافی ایجاد شد، یک جریان موصوف به آقای جعفری و یک جریان نیز موصوف به آقای حسینی شد. این در حالی است که مردم شهرستان باشت ثابت کردهاند نه اصولگرا هستند و نه اصلاح طلب. وقتی بیش از ۶۵ هزار نفر به آقای تاجگردون رأی دادند، آیا اینها اصلاح طلب بود؟ خیر، ۵۰ درصد این افراد از طیف اصولگرایی بودند.
اگر بر اساس قاعده انشقاق حساب کنیم، آقایان کاندیدا در طول جلسات تعدد کاندیداها نتوانستند توافق کنند و وحدتی ایجاد کنند. در حالی که هواداران میخواستند وحدت ایجاد شود. ولی خود کاندیداها به هر علتی قبول نکردند و به هر ترتیبی این تعارض را ادامه دادند و این فاصله را زیادتر کردند. الان اوضاع به شکل دیگری است، کاندیداها و مردمی که رأی میدهند هیچ توجهی به اصولگرا و اصلاح طلبی ندارند، مردم بر این موضوع تمرکز دارند که کدام فرد بیشتر میتواند کار کند. لذا رأیی که میدهند به تناسب اصلاح طلبی و اصولگرایی نیست. رأی بر اساس این است که چه تصویر ذهنی از نماینده دارند و بر اساس این تصویر ذهنی و تجارب گذشته تصمیم میگیرند که چه کسی را انتخاب کنند.
هیچ منع قانونی ندارد و هیچ ایرادی ندارد که دو برادر در انتخابات ثبت نام کنند، ولی این ذهنیت را ایجاد میکند که این دو نفر با هم اختلاف دارند. یا اینکه میخواهند یکی از انان حتماً در انتخابات حضور داشته باشند، چون در هر حالی ممکن است یکی از آنان رد شود.
دوران نمایندگی آقای تاجگردون و سید قدرت یا حتی سیدناصر را چطور با هم مقایسه میکنید؟ آقای تاجگردون رئیس کمیسیون بودجه، مهمترین کمیسیون مجلس بوده است. هر نمایندهای فشار میآورد که وارد این کمیسیون شود، لذا نماینده گچساران و باشت هم رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و هم رئیس کمیسیون تلفیق بودجه بوده است، کمیسیونی که میتوانند در آن پروژههای جدیدی تعریف کنند و دستشان باز است. خب این را با سیدناصر حسینی که تازه وارد مجلس شده و میان دورهای هم وارده شده، عضو کمیسیون اصل نود است مقایسه کنید؟ کمیسیونی که از نظر مردم خیلی مهم نیست. مقایسه این دو با هم درست نیست.
آقای تاجگردون از نظر تجربه و تخصص در مجلس جزء سرآمدان بوده است، نه از نظر زمانی و نه از نظر جایگاهی این مقایسه درست نیست، دوره نمایندگی آقای سیدناصر 2 سال بوده، آقای تاجگردون 8 سال. آقای تاجگردون نفوذ بالایی در بین مدیران و وزارتخانه های مختلف داشته است، و سیدناصر از جایگاه خاصی کم برخوردار بوده یا برخوردار نبوده است.
با وجود تعدد کاندیداها چه توصیه ای به جریان اصولگرایی در شهرستان های گچساران و باشت دارید؟
اگر بخواهند از من بشنوند، توصیه ام این است که همه کاندیداهای اصولگرایی، از حسینی و جعفری گرفته تا بقیه، همگی کنار هم بنشینند و یک نفر را انتخاب کنند، که شاخص اختلاف نباشد، بلکه شاخص وحدت بین نیروهای دیگر باشد.
اگر قرار باشد هر کسی که کاندیدا میشود منیت داشته باشد، و اگر عده ای قصد حمایت از او داشتند، تصور کند همه رأیها مال او است، درست نیست، باید واقعیت را ببینند، تنها راهش این است که پا روی نفس خود بگذارند، و فردی را انتخاب کنند که غیر از آقایانی باشد که قبلا بوده اند و نماد اختلاف هستند. می گویند طیف آقای حسینی، طیف آقای فولادی، طیف آقای جعفری، چرا نمی گویند طیف اصولگرا؟ برای اینکه بگویند طیف اصولگرا باید کسی را انتخاب کنند که شاخص اختلاف نباشد، این تنها راه است، راه دیگری ندارد.
چه نظری درباره برنده انتخابات دارید؟ چه کسی پیروز می شود؟
پیروزی در انتخابات بستگی به افرادی دارد که تأیید صلاحیت میشوند، اگر بدانیم چه کسانی تأیید صلاحیت میشوند میتوانیم نظری بدهیم. عقل می پذیرد که یکی از برادرهای حسینی میماند. از سمت قشقایی نیز یک نفر میماند، آقای تاجگردون نیز میماند، مشخص هست که برنده انتخابات آقای تاجگردون است.
ما در پایگاه خبری کبنا نیوز با او گفت و گویی گرم ترتیب دادیم و پاسخ های در خوری شنیدیم که در ادامه میخوانید:
چرا توسعه در استان کهگیلویه و بویراحمد با روند مطلوبی شکل نگرفته و آنگونه که باید و شاید پیشرفتی نداشتهایم؟
یک برنامه آمایش سرزمینی داریم که ظرفیتهای هر منطقهای در آن دیده شده، داراییها و ظرفیتهای انسانی، جغرافیایی، صنعتی و ... دیده شده و باید تبدیل به برنامه شود. در وهله اول ناهماهنگی و عدم وحدت وجود داشته و منجر به تصمیمگیریهای فردی و منطقه ای شده است، باعث شده هر کسی به دنبال رفع مشکلات حوزه انتخابیه خود باشد، و اینها باعث شده برنامه منسجمی تا به حال نداشته باشیم.
بخش مهمی از وقت و برنامه نمایندگان باید صرف توسعه استان شود که در این مسیر کند عمل کرده یا به بخش عمدهای از آن توجه نکردند.
مثلاً زمانی که پتروشیمی کلنگزنی شد و بعد از آن پروژه خوابید، همه نمایندگان باید در خصوص این پروژه تلاش میکردند، در حالی که برخی تصورشان این بوده که فقط نماینده گچساران باید به دنبال پیشبردن پروژه باشد. یا زمانی طولانی که صرف دو سد کوثر و چمشیر شد. من معتقدم هر جا پیشرفتی هست عامل اصلی آن، مدیریت نیروی انسانی هست، و هر جا پیشرفتی انجام نمیگیرد علت اصلی ناکارآمدی مدیران ارشد و نداشتن قدرت چانه زنی در مرکز است.
قدرت چانه زنی نمایندگان ما بد نبوده، ولی قدرت کامل و وحدت آفرین را نداشتهاند. فرض کنیم نمایندگان بنشینند و بر روی یک گزینۀ مدیرکلی با هم توافق کنند. ولی دوباره هر کدام از نمایندگان، پشت سر برای گزینه خودشان چانه زنی کنند، این یعنی اینکه وجدان جمعی در میان نمایندگان وجود نداشته که با هم بتوانند به توسعه و پیشرفت دست پیدا کنند.
راهکار چیست؟
راهکار این است که نمایندگان در زمینه ایجاد زیرساختها با هم وحدت نظر داشته باشند، ۵۰ درصد وقت خود را روی این موضوعات بگذارند و با هم استانداری را انتخاب کنند که دیدگاه علمی توسعهای داشته باشد.
نهادهای فراگیری وجود داشته باشد که چرخه فضیلت را طراحی کنند که منجر به توسعه شود. اگر انتظار داشته باشند هر بار استاندار بخواهد مدیران کل و فرمانداران را عوض کند، و وقت خود را صرف این موضوعات کند دیگر آن استاندار و نمایندهها فرصتی برای فکر کردن به مسائل مهم توسعهای پیدا نمیکنند.
بخش دوم نیز بستگی به خواست مردمی دارد، از نظر قلبی همه مردم دوست دارند در زمینههای مختلف کشاورزی، اقتصاد و صنعت پیشرفت حاصل شود ولی عملاً اینگونه نیست، کسی که معتقد است قلباً عاشق است باید حرکت کند و کار کند.
سومین موضوع اهرمهای فشار است، باید ببینیم چه اهرمهای فشاری داریم که در مرکز از آنها استفاده کنیم، سه موضوع آب، نفت، گردشگری از اهرمهایی است که میتوانیم از آنان استفاده کنیم، که تاکنون از آنها استفاده خوبی نشده است.
چرا نیروهای انسانی و مدیران وام دار قوم و طایفه و نماینده هستند، افراد توانمند کنار میروند و افراد ضعیف جایگزین آنان میشوند، باید چه کنیم؟
مردم باید خودشان بخواهند که این اتفاق نیفتد. تصور کنید مثلاً اگر نماینده بخواهد از فرد نخبهای استفاده کند که به او رأی نداده است و جناح متفاوتی با او دارد، مردم طرفدار نماینده اجازه نمیدهند. اگر مردم به دنبال پیشرفت و توسعه هستند باید اجازه دهند هر مدیر شایستهای که به هر کسی رأی داده، با هدف پیشرفت در مسیر مدیریت قرار بگیرد.
مسائل قومی و طایفهای را خود نمایندگان و اطرافیان آنها ایجاد میکنند. تبلیغات کاندیداها را ببینید، میگویند «فلانی از طایفه بزرگ فلان»، اینگونه تبلیغات افراد را به طایفهای خاص منتسب میکند و او را درگیر کنشهایی نسبت به طایفه خود وامی دارد. بنابراین باید حتی الفاظ و اصطلاحات قومیت گرایی را بکار نبرند. باید این اصطلاحات را از ادبیات نمایندگی حذف کرد. این الفاظ وارد جریان مدیریتی ذهن نماینده میشود، و موقع تقسیمبندی مدیریتها میگوید این مدیریت را به طایفه فلان بدهم، بر اساس قومیت و طایفه تقسیمبندی میکند.
میگویند استاندار بومی بگذارید، در حالی که باید توجه کنند که استاندار بومی بیشتر کار میکند یا استاندار غیربومی؟ من با ۳ استاندار کار کردهام، استانداری موفقتر است که در مرکز قدرت داشته باشد، تا بتواند تخصیص اعتبار بگیرد. اگر فرد بومی استانی دارای قدرت در حوزه مرکزی باشد که خیلی خوب است، ولی اگر چنین کسی را نداریم باید به دنبال کسی باشیم که توانایی چانه زنی بالایی داشته باشد.
شهرستانهای گچساران و باشت به دلیل دارا بودن منابع نفت و گاز جزو اثرگذارترین مناطق استان در وضعیت اقتصادی است، ولی به نظر میرسد در این سالها به جایگاه واقعی خود دست پیدا نکرده است، نظر شما در این خصوص چیست؟
زمانی که بنده بودم تازه گچساران تبدیل به شهرستان شد و به ما گفتند یک ریال بودجه ندارید، خودتان اگر میتوانید ادارات را ایجاد کنید. آن سال ما در شهرستان باشت ادارات را ایجاد کردیم، بابت توانی که گچساران داشت.
ما دو دوره داریم، یک دوره احمدی نژاد که قدرت کار و فعالیت در گچساران و باشت خیلی بالا بود. چه از نظر مسکن مهر، مسکن روستایی و پروژههای مهمی مثل سد چمشیر، پروژه پتروشیمی کنونی که ۸ سال تعطیل بود در دوره احمدی نژاد شروع به کار کرد. توسعه فرودگاه را داشتیم، نزدیک به ۲ هزار و ۸۰۰ مسکن مهر پروژه در دست کار بود، دو بانده شدن جاده شروع به کار کرد، چند پمپ گاز و دو پمپ بنزین ایجاد شد، دو ایستگاه برق ایجاد شد، ایستگاه ساران شروع و اجرا شد. پروژههای خوبی در حوزه مدرسهسازی داشتیم، بیش از ۱۰ ساختمان ادارات، استخرهای سرپوشیده ایجاد شد. در باشت نیز همینطور.
این پروژهها به پشتوانه دولت احمدی نژاد ایجاد شد. پروژههای زودبازده را داشتیم، ۱۵۰۰ وام برای منازل روستایی، ۳ هزار وام زودبازده و کارآفرینی را داشتیم که با تأکید و فشار دولت و پشتوانه دولت احمدی نژاد انجام گرفت.
در دوره بعد که دوره آقای روحانی بود، در گچساران کارهای خوبی انجام شد، ولی نه به واسطه پشتوانه دولت، بلکه دولت کمترین کمک را کرد، ولی کارهای اساسی که شروع شد، مثل بیمارستانها ۶۰ و ۷۰ درصد پیشرفت داشتند به اتمام رسید. اینها به واسطه جایگاه نماینده انجام گرفتند؛ گچساران به واسطه قدرت جایگاه نماینده خود توانست کارهایی را انجام دهد.
شما قدرت دولت در ۸ ساله اول، قدرت نماینده در ۸ ساله دوم را روی هم بگذارید، در حوزههای راهسازی، مسکن، برق، صنعت، کشاورزی، فعالیتهای خوبی صورت گرفت. لذا لازم است که هم دولت پای کار باشد و هم نماینده قوی باشد.
هم اکنون بخشی از پروژهها نیمه تمام مانده است. پتروپالایشگاه و منطقه ویژه اقتصادی تصویب شد، زمین پیشبینی شد، کاری صورت نگرفت، در طول دولت اقای روحانی نیز منطقه ویژه اقتصادی تصویب شد ولی انجام نگرفت، در این دوره مجلس یازدهم، با وجود تأکیدی که روی منطقه ویژه اقتصادی شد ولی عملاً کاری صورت نگرفت.
آقای سید قدرت حسینی گفت و گویی با کبنا نیوز داشتند، و ایشان گفتند که خودشان، اقای علیزاده، آقای پاکدل و یکی از بستگان آقای پاکدل در رد اعتبارنامه آقای تاجگردون نقش ایفا کردند، نظر شما را خواستم بدانم؟
مسائلی وجود دارد که نمیتوان آن را بیان کرد، صلاح نمی دانم به این موضوع ورود کنم و نمی دانم چرا و با چه هدفی فقط اسم ما دو نفر را اورده است.
انتخابات را در پیش داریم و در برخی مقاطع در گچساران نمایندگان مطالبهگری وجود داشته است، شما از چهرههای شناخته شده شهرستان هستید، چه توصیهای به سیاسیون و مردم دارید؟
یکی از تعارضات مهم شهرستان تعارضات انتخاباتی است. تعارض باید مدیریت شود، اولین گام مدیریتِ تعارضهای انتخاباتی با کاندیداها است و دوم با هواداران آنان است. تعارضات انتخاباتی بین خود کاندیداها بصورت پنهان وجود دارد، ولی تعارضات بین طرفداران کاندیداها به شدت پیدا و مشهود است که ممکن است منجر به اختلافات و تنش و درگیریهای زیادی شود. به نظرم نمایندگان و کاندیداها میتوانند مدیریت کنند که هواداران به این تعارضات دامن نزنند. مثلاً بنده رقیب خود را دشمن ندانم. تلاش برای برنده شدن نباید دلیلی برای دشمنی باشد، خود کاندیداها باید در صحبتهای خود، در دیدار با مسئولان واحدهای خود، در دیدار با هواداران، در ارتباط با سایر کاندیداها این موضوع را نشان دهند. کاندیداها در عین اینکه با هم رقابت میکنند، باید هواداران خود را وادار کنند که هیچگونه سخن و حرفی نزنند که طرف مقابل را تضعیف کند و دوقطبی شکل بگیرد. زیادی رأی را با ارزش و کم بودن رأی را کم ارزش ندانیم.
تا به حال هیچ کاندیدایی نگفته من با فلانی و فلانی هیچ تعارض و دشمنی ندارم، من فقط آمدهام رقابت کنم. متأسفانه کاندیداها قبل و حین و بعد از انتخابات تعارضات را دامن میزنند، معتقدم خود کاندیداها میتوانند این تعارضات را به بهترین شکلی حل کنند، که استفاده از تخصص و تجربه سایر کاندیداها میتواند راه حلی برای برداشتن تعارضات باشد.
از اصولگرایان چهرههای مختلفی برای انتخابات ثبت نام کردهاند، از خانواده آقای حسینی دو نفر برای انتخابات شرکت کردهاند، چهرههای دیگری نیز مثل آقای جعفری، زینلزاده، محمدباقر شریفی و محمدپور که در جریان اصولگرایی تعریف میشوند، حضور دارند، این تعدد کاندیداها به این دلیل است که بین اصولگرایان انشقاق به وجود آمده است؟ چه تحلیلی دارید؟
بعد از فوت مرحوم نبیزاده بین جریان اصولگرایی در گچساران و باشت شکافی ایجاد شد، یک جریان موصوف به آقای جعفری و یک جریان نیز موصوف به آقای حسینی شد. این در حالی است که مردم شهرستان باشت ثابت کردهاند نه اصولگرا هستند و نه اصلاح طلب. وقتی بیش از ۶۵ هزار نفر به آقای تاجگردون رأی دادند، آیا اینها اصلاح طلب بود؟ خیر، ۵۰ درصد این افراد از طیف اصولگرایی بودند.
اگر بر اساس قاعده انشقاق حساب کنیم، آقایان کاندیدا در طول جلسات تعدد کاندیداها نتوانستند توافق کنند و وحدتی ایجاد کنند. در حالی که هواداران میخواستند وحدت ایجاد شود. ولی خود کاندیداها به هر علتی قبول نکردند و به هر ترتیبی این تعارض را ادامه دادند و این فاصله را زیادتر کردند. الان اوضاع به شکل دیگری است، کاندیداها و مردمی که رأی میدهند هیچ توجهی به اصولگرا و اصلاح طلبی ندارند، مردم بر این موضوع تمرکز دارند که کدام فرد بیشتر میتواند کار کند. لذا رأیی که میدهند به تناسب اصلاح طلبی و اصولگرایی نیست. رأی بر اساس این است که چه تصویر ذهنی از نماینده دارند و بر اساس این تصویر ذهنی و تجارب گذشته تصمیم میگیرند که چه کسی را انتخاب کنند.
هیچ منع قانونی ندارد و هیچ ایرادی ندارد که دو برادر در انتخابات ثبت نام کنند، ولی این ذهنیت را ایجاد میکند که این دو نفر با هم اختلاف دارند. یا اینکه میخواهند یکی از انان حتماً در انتخابات حضور داشته باشند، چون در هر حالی ممکن است یکی از آنان رد شود.
دوران نمایندگی آقای تاجگردون و سید قدرت یا حتی سیدناصر را چطور با هم مقایسه میکنید؟ آقای تاجگردون رئیس کمیسیون بودجه، مهمترین کمیسیون مجلس بوده است. هر نمایندهای فشار میآورد که وارد این کمیسیون شود، لذا نماینده گچساران و باشت هم رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و هم رئیس کمیسیون تلفیق بودجه بوده است، کمیسیونی که میتوانند در آن پروژههای جدیدی تعریف کنند و دستشان باز است. خب این را با سیدناصر حسینی که تازه وارد مجلس شده و میان دورهای هم وارده شده، عضو کمیسیون اصل نود است مقایسه کنید؟ کمیسیونی که از نظر مردم خیلی مهم نیست. مقایسه این دو با هم درست نیست.
آقای تاجگردون از نظر تجربه و تخصص در مجلس جزء سرآمدان بوده است، نه از نظر زمانی و نه از نظر جایگاهی این مقایسه درست نیست، دوره نمایندگی آقای سیدناصر 2 سال بوده، آقای تاجگردون 8 سال. آقای تاجگردون نفوذ بالایی در بین مدیران و وزارتخانه های مختلف داشته است، و سیدناصر از جایگاه خاصی کم برخوردار بوده یا برخوردار نبوده است.
با وجود تعدد کاندیداها چه توصیه ای به جریان اصولگرایی در شهرستان های گچساران و باشت دارید؟
اگر بخواهند از من بشنوند، توصیه ام این است که همه کاندیداهای اصولگرایی، از حسینی و جعفری گرفته تا بقیه، همگی کنار هم بنشینند و یک نفر را انتخاب کنند، که شاخص اختلاف نباشد، بلکه شاخص وحدت بین نیروهای دیگر باشد.
اگر قرار باشد هر کسی که کاندیدا میشود منیت داشته باشد، و اگر عده ای قصد حمایت از او داشتند، تصور کند همه رأیها مال او است، درست نیست، باید واقعیت را ببینند، تنها راهش این است که پا روی نفس خود بگذارند، و فردی را انتخاب کنند که غیر از آقایانی باشد که قبلا بوده اند و نماد اختلاف هستند. می گویند طیف آقای حسینی، طیف آقای فولادی، طیف آقای جعفری، چرا نمی گویند طیف اصولگرا؟ برای اینکه بگویند طیف اصولگرا باید کسی را انتخاب کنند که شاخص اختلاف نباشد، این تنها راه است، راه دیگری ندارد.
چه نظری درباره برنده انتخابات دارید؟ چه کسی پیروز می شود؟
پیروزی در انتخابات بستگی به افرادی دارد که تأیید صلاحیت میشوند، اگر بدانیم چه کسانی تأیید صلاحیت میشوند میتوانیم نظری بدهیم. عقل می پذیرد که یکی از برادرهای حسینی میماند. از سمت قشقایی نیز یک نفر میماند، آقای تاجگردون نیز میماند، مشخص هست که برنده انتخابات آقای تاجگردون است.
شما کاندیدای مجلس شده اید، با چه هدفی وارد انتخابات شده اید؟
ما یک تیم هستیم و با تعدادی از دوستان هماهنگ کرده و همگی ثبت نام کرده ایم، بعد که تأیید صلاحیت ها آمد، روی یک نفر توافق کنیم، اگر تأیید شدیم یک نفر را به عنوان گزینه وحدت انتخاب می کنیم، و ادامه نمی دهیم، بستگی به شرایط دارد.
ما یک تیم هستیم و با تعدادی از دوستان هماهنگ کرده و همگی ثبت نام کرده ایم، بعد که تأیید صلاحیت ها آمد، روی یک نفر توافق کنیم، اگر تأیید شدیم یک نفر را به عنوان گزینه وحدت انتخاب می کنیم، و ادامه نمی دهیم، بستگی به شرایط دارد.
مملکت را به روز سیاه نشاند
هرگز در قد و قواره ی رییس جمهور نبود
شما بعد از سالها خرابی و ویرانی ایران دارید مدح و ستایش احمدینژاد را م کنید؟؟؟؟؟
احمدینژاد باید در یک دادگاه محاکمه گردد