تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۴۱
کد مطلب : ۴۷۰۴۹۳
یادداشت؛
غیبت مسئولان کهگیلویه و بویراحمد در رویدادی مهم / در هر محفلی انشاخوانی می کنند، موقع عمل غیبت میکنند
رفعت کاظمی
۰
کبنا ؛
چکیدهی یک مسئله، فشردهی یک مسئله است با کمترین تفصیل و بیشترین ایجاز. در این راستا هرآنچه تاکنون از مسائلی چون بیتوجهی به نخبگان و متعاقبا مهاجرت و فرار مغزها شنیدهایم نشانهها و بسترهای پیدایش آن به صورت فشرده و در دو روز، طی بزرگترین رویداد علمی مسئلهمحور استان کهگیلویهوبویراحمد به وقوع پیوست.
برخی مسائل از فرطِ لوث شدن به مقدمهچینی نیازی ندارند، دقیقتر اینکه؛ نخبهکشی و سرخورده کردن این قشر تنها از سوی کرنشکنندگان درمقابل بیگانگان انجام نمیشود. این جنایت و خیانت از سوی هر کسی که دارای امکان و امکانات در حیطهی عمومیست قابلیت اجرا شدن دارد و تفاوتی نمیکند که گفتمان غالب دولتها و مجالس دراینباره حولِ چه کلماتی بچرخد چراکه آنچه مهم است عملکرد آنهاست که باید مورد ارزیابی قرار بگیرد. تصور کنید در یکی از محرومترین استانهای کشور چنین رویدادی برای پرداختن به مسائل استان و همچنین ارائه و بررسی شش طرح برتری که از میان تعدادی طرح، موفق به راهیابی به این برنامه شدهاند برگزار شود اما اکثریتِ قریب به اتفاق مسئولان و مدیران استانی که میبایست حضور مییافتند تا ببینند، بشنوند، حمایت کنند، چکشکاری و اظهارنظر کنند غایب باشند. ابتذال در بالاترین سطح یعنی دقیقا همین وضعیت که آقایان از هر تریبونی و در هر مجلس و محفلی در مدح علم و ضرورت حل مسائل استان انشاء بخوانند اما مواجههشان در هنگامهی عمل به این شکل باشد.
این شش نام را به خاطر بسپاریم؛ محمد رنجبران، سیدحسین موسیپور، مرضیه صداقت، حسین اسفندیاری، ابوالقاسم فرمانی و بابک بهرامی. این شش نفر صاحبان شش ایدهای بودند که وقتی در سالنی با ظرفیت ۷۰۰ نفر اما با صندلیهایی خالی به تشریح ایدههایشان پرداختند حتی یک مدیر استانی مرتبط با آن ایده حضور نداشت که برای حفظ ظاهر هم که شده دلِ این بچهها را گرم کند. مسئله وقتی تراژیکتر میشود که طرح آقای اسفندیاری که در قالب ستونهای هوشمند منجر به هوشمندسازی شهرها میشود از مرحلهی ایده گذشته و به تولید محصول انجامیده بود و هماینک یک نمونه از آن در پارک علموفناوری استان موجود است. ایشان وقتی پشت تریبون قرار گرفت یاس و ناامیدی به خاطر دست به سر کردنهای ۶ ماهه در استان، نه فقط در لحن که حتی به کلمات و جملاتشان هم تسری یافت و این یعنی قدر این سرمایهی انسانی را ندانستهاید. این شش نام را به خاطر بسپاریم و چند ماه دیگر سراغی از آنها، ایدههایشان و راستیآزمایی قول و فعل مسئولین بگیریم، همین... .
برخی مسائل از فرطِ لوث شدن به مقدمهچینی نیازی ندارند، دقیقتر اینکه؛ نخبهکشی و سرخورده کردن این قشر تنها از سوی کرنشکنندگان درمقابل بیگانگان انجام نمیشود. این جنایت و خیانت از سوی هر کسی که دارای امکان و امکانات در حیطهی عمومیست قابلیت اجرا شدن دارد و تفاوتی نمیکند که گفتمان غالب دولتها و مجالس دراینباره حولِ چه کلماتی بچرخد چراکه آنچه مهم است عملکرد آنهاست که باید مورد ارزیابی قرار بگیرد. تصور کنید در یکی از محرومترین استانهای کشور چنین رویدادی برای پرداختن به مسائل استان و همچنین ارائه و بررسی شش طرح برتری که از میان تعدادی طرح، موفق به راهیابی به این برنامه شدهاند برگزار شود اما اکثریتِ قریب به اتفاق مسئولان و مدیران استانی که میبایست حضور مییافتند تا ببینند، بشنوند، حمایت کنند، چکشکاری و اظهارنظر کنند غایب باشند. ابتذال در بالاترین سطح یعنی دقیقا همین وضعیت که آقایان از هر تریبونی و در هر مجلس و محفلی در مدح علم و ضرورت حل مسائل استان انشاء بخوانند اما مواجههشان در هنگامهی عمل به این شکل باشد.
این شش نام را به خاطر بسپاریم؛ محمد رنجبران، سیدحسین موسیپور، مرضیه صداقت، حسین اسفندیاری، ابوالقاسم فرمانی و بابک بهرامی. این شش نفر صاحبان شش ایدهای بودند که وقتی در سالنی با ظرفیت ۷۰۰ نفر اما با صندلیهایی خالی به تشریح ایدههایشان پرداختند حتی یک مدیر استانی مرتبط با آن ایده حضور نداشت که برای حفظ ظاهر هم که شده دلِ این بچهها را گرم کند. مسئله وقتی تراژیکتر میشود که طرح آقای اسفندیاری که در قالب ستونهای هوشمند منجر به هوشمندسازی شهرها میشود از مرحلهی ایده گذشته و به تولید محصول انجامیده بود و هماینک یک نمونه از آن در پارک علموفناوری استان موجود است. ایشان وقتی پشت تریبون قرار گرفت یاس و ناامیدی به خاطر دست به سر کردنهای ۶ ماهه در استان، نه فقط در لحن که حتی به کلمات و جملاتشان هم تسری یافت و این یعنی قدر این سرمایهی انسانی را ندانستهاید. این شش نام را به خاطر بسپاریم و چند ماه دیگر سراغی از آنها، ایدههایشان و راستیآزمایی قول و فعل مسئولین بگیریم، همین... .