تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۵۳
کد مطلب : ۴۷۱۲۰۹
در جلسه هفتگی اخلاق مطرح شد
آیتالله سیدشرفالدین ملکحسینی: خیلی از کارهایی که از انسان سر میزند، بهدلیل سیطره سلطان جهالت است / برخی ادارات بویراحمد 8 نیرو دارند، ببینید چه سر هم میآورند، از بس در نگاهمان دنیا بزرگ است / اگر خداوند متعال در جانها بزرگ بود، فرعونها و قارونها شکل نمیگرفت
۰
کبنا ؛حضرت آیتالله ملکحسینی، نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری گفت: خیلی از کارهایی که از انسان سر میزند، به دلیل سیطره سلطان جهالت بر وجود آن است. انسان، در جهالت خود را بزرگ میبیند و در عقلانیتش، خداوند را بزرگ میبیند.
به گزارش کبنا، شامگاه سهشنبه (19 دیماه 1402) جلسه هفتگی اخلاق آیتالله سید شرفالدین ملکحسینی، نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری در مسجد حضرت زهرا (سلامالله علیها) محمودآباد یاسوج برگزار شد.
حضرت آیتالله سید شرفالدین ملکحسینی در این جلسه به تفاوت عشق حقیقی و مجازی پرداخت و اظهار کرد: از امام صادق (ع) سئوال کرد، لَمّا سُئلَ عَنِ العِشقِ، عشق چیست؟ محب خود را فدای محبوب میکند. عاشق معشوق را فدای خودش میکند. گیاه عشقه (پیچک) دور درخت میپیچد، درخت را خفه میکند. اینکه دین کمتر از کلمه عشق استفاده کرد و بهجای آن محبت و مودت را بیشتر استفاده کرد، رمزش این است که کلمه عشق مسخ شده بود، به لحاظ معنایی.
وی ادامه داد: الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَنِ العِشقِ ـ قُلوبٌ خَلَت من ذِكرِ اللّه ِ فأذاقَها اللّه ُ حُبَّ غَيرِهِ. امام صادق (عليه السلام) ـ در پاسخ به این سئوال فرمود: «دلهايى از ياد خدا تهى مىگردد و خداوند محبت غير خود را به آنها مى چشاند.» قلبهای خالی شده از یاد خداوند، یادش نمیکنند، پُر شده از زن، زر، زور، زیور، قدرت و امثال اینها. همه هست، اما معشوقه انسان نیست. پول خوب است، قدرت خوب است اما نه اینکه معشوقه انسان باشد. خلاصه کلام این است، اگر خداوند متعال در جانها بزرگ بود، فرعونها و قارونها شکل نمیگرفت. برخی میگویند، کاش اموال قارون به ما هم داده میشد تا ما هم سر کوی حجاز یا دنا قصری میساختیم و امپرطوری بویراحمد را شکل میدادیم.
آیتالله ملکحسینی در ادامه با بیان اینکه مشغول شدن به حقیقت اصلی سبب میشود که انسان مسیر درست را طی کنند، افزود: برخی مسلط بر یک اداره هستند، خود را گم میکنند، بروید و ببینید که راه رفتنشان چگونه است. هارون ملعون که لعنت خدا بر او باد، بر نصف قاره آسیا و یک سوم قاره آفریقا مسلط بود، یک امپراطوری. دنیا ارزش ندارد. ایران یک صدم زمین است. بویراحمد یک صدم ایران است و سررود یکصدم کهگیلویه و بویراحمد است. بعضی مواقع برخی ادارات یک هزارم بویراحمد هستند، 8 نیرو دارند، ببینید چه سر هم میآورند. از بس در نگاهمان دنیا بزرگ است.
آیتالله ملکحسینی در ادامه گفت: هر گاه یک عشق حقیقی و محبوب حقیقی آمد، محبوبهای غیرواقعی و مجازی خرد میشود، مجازیها جای حقیقتها را گرفتهاند، در حالی که حقیقتها باید جای مجازیها را بگیرند. در تاریخ آوردهاند که کسی عاشق یکی از نسلهای نادر شد و همه آرزو داشتند که با نادرشاه که پادشاه مقتدری بود، وصلت کنند. رسیدن به یک معشوقه پُر پول و پُر نفوذ آروزی همه بود و مگر بد است. دختر گفت؛ من شرطی دارم، هر کس میخواهد با من وصلت کند، یکسال باید نماز شب بخواند، اگر خواند بعد من با او ازدواج میکنم. سال که تمام شد، فرستادن دنبال مرد که به خواستگاریم بیا. مرد گفت؛ برو بابا، «تا یافت جان من خبر از مُلک نیم شب / صد مُلک نیمروز به مویی نمیخرم» یک خبر دیگر آن شب افتاده، ول کن مرا.
وی افزود: ما از بحث مشغول میشویم، حقیقت را فراموش میکنیم. مثلاً آخوندها از احترام، سیاسیون از قدرت و یکی از پول و دیگری از شهرت، اگر از من طلبه احترام گرفته شود، چهره گرفته میشود. از سیاسیون قدرت که گرفته میشود، چهرهاش ناراحت میشود. گاهی چیزهایی برایمان مهم است و میرباید آنچه حقیقت ما است. کم میآوریم. مثلا از کارمندی که 60 میلیون حقوق میگیرد، بر اساس تصمیم دولت 10 میلیون از حقوق او گرفته میشود، الله اکبر چه اتفاقی افتاده و چه بلوایی به وجود میآورد.
این استاد حوزههای علمیه در ادامه گفت: اگر انسان دلش به جای دیگری گرم باشد، اگر حواست به خدا باشد، خیلی امور برای عبور از آنها سهل میگردد. محبت و عشق به خداوند و بزرگ دیدن خداوند پلی است برای عبور از تمام شهوتها و حرامها. و صراطی است برای عبور. «تا یافت جان من خبر از مُلک نیم شب/ صد مُلک نیمروز به مویی نمیخرم»
وی افزود: صراط دنیا تجلی پیدا میکنند در صراط آخرت. خداوند بزرگ در وجود انسان، انسان از همه اینها عبور میکند. پلی که بر جهنم بنا شده، انسان به سادگی از آن عبور میکند.
آیتالله ملکحسینی در ادامه گفت: در زندگی، توکل کنید به حقیقتی که زنده است و مرگ ندارد. «توکلت علی الحی الذی لایموت»
وی افزود: حیات مبدأ قدرت است. بسیاری قدرت دارند و فردا ندارند، کسانی که خودشان را بازنشسته نمیکنند، شاید کسی فکر میکند، فردا سرگرمی ندارند، نه، اگر قدرتها را از دست بدهند، احترامها را از دست میدهند. از طرفی خودشان قدرت را نگه نداشتند، بلکه قدرت آنها را نگه داشته است.
آیتالله ملکحسینی در بخش دیگری از صحبتهایش، گفت: مرگ مسیری برای لقای پروردگار است. انسان باید بداند و این را احساس کند که روز لقا هر عملش یک اثر دارد.
وی ادامه داد: خیلی از کارها که از ماها سر میزند، به دلیل سیطره سلطان جهالت بر وجود ماست. انسان در جهالت خود را بزرگ میبیند و در عقلانیتش خداوند را بزرگ میبیند.
به گزارش کبنا، شامگاه سهشنبه (19 دیماه 1402) جلسه هفتگی اخلاق آیتالله سید شرفالدین ملکحسینی، نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری در مسجد حضرت زهرا (سلامالله علیها) محمودآباد یاسوج برگزار شد.
حضرت آیتالله سید شرفالدین ملکحسینی در این جلسه به تفاوت عشق حقیقی و مجازی پرداخت و اظهار کرد: از امام صادق (ع) سئوال کرد، لَمّا سُئلَ عَنِ العِشقِ، عشق چیست؟ محب خود را فدای محبوب میکند. عاشق معشوق را فدای خودش میکند. گیاه عشقه (پیچک) دور درخت میپیچد، درخت را خفه میکند. اینکه دین کمتر از کلمه عشق استفاده کرد و بهجای آن محبت و مودت را بیشتر استفاده کرد، رمزش این است که کلمه عشق مسخ شده بود، به لحاظ معنایی.
وی ادامه داد: الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَنِ العِشقِ ـ قُلوبٌ خَلَت من ذِكرِ اللّه ِ فأذاقَها اللّه ُ حُبَّ غَيرِهِ. امام صادق (عليه السلام) ـ در پاسخ به این سئوال فرمود: «دلهايى از ياد خدا تهى مىگردد و خداوند محبت غير خود را به آنها مى چشاند.» قلبهای خالی شده از یاد خداوند، یادش نمیکنند، پُر شده از زن، زر، زور، زیور، قدرت و امثال اینها. همه هست، اما معشوقه انسان نیست. پول خوب است، قدرت خوب است اما نه اینکه معشوقه انسان باشد. خلاصه کلام این است، اگر خداوند متعال در جانها بزرگ بود، فرعونها و قارونها شکل نمیگرفت. برخی میگویند، کاش اموال قارون به ما هم داده میشد تا ما هم سر کوی حجاز یا دنا قصری میساختیم و امپرطوری بویراحمد را شکل میدادیم.
آیتالله ملکحسینی در ادامه با بیان اینکه مشغول شدن به حقیقت اصلی سبب میشود که انسان مسیر درست را طی کنند، افزود: برخی مسلط بر یک اداره هستند، خود را گم میکنند، بروید و ببینید که راه رفتنشان چگونه است. هارون ملعون که لعنت خدا بر او باد، بر نصف قاره آسیا و یک سوم قاره آفریقا مسلط بود، یک امپراطوری. دنیا ارزش ندارد. ایران یک صدم زمین است. بویراحمد یک صدم ایران است و سررود یکصدم کهگیلویه و بویراحمد است. بعضی مواقع برخی ادارات یک هزارم بویراحمد هستند، 8 نیرو دارند، ببینید چه سر هم میآورند. از بس در نگاهمان دنیا بزرگ است.
آیتالله ملکحسینی در ادامه گفت: هر گاه یک عشق حقیقی و محبوب حقیقی آمد، محبوبهای غیرواقعی و مجازی خرد میشود، مجازیها جای حقیقتها را گرفتهاند، در حالی که حقیقتها باید جای مجازیها را بگیرند. در تاریخ آوردهاند که کسی عاشق یکی از نسلهای نادر شد و همه آرزو داشتند که با نادرشاه که پادشاه مقتدری بود، وصلت کنند. رسیدن به یک معشوقه پُر پول و پُر نفوذ آروزی همه بود و مگر بد است. دختر گفت؛ من شرطی دارم، هر کس میخواهد با من وصلت کند، یکسال باید نماز شب بخواند، اگر خواند بعد من با او ازدواج میکنم. سال که تمام شد، فرستادن دنبال مرد که به خواستگاریم بیا. مرد گفت؛ برو بابا، «تا یافت جان من خبر از مُلک نیم شب / صد مُلک نیمروز به مویی نمیخرم» یک خبر دیگر آن شب افتاده، ول کن مرا.
وی افزود: ما از بحث مشغول میشویم، حقیقت را فراموش میکنیم. مثلاً آخوندها از احترام، سیاسیون از قدرت و یکی از پول و دیگری از شهرت، اگر از من طلبه احترام گرفته شود، چهره گرفته میشود. از سیاسیون قدرت که گرفته میشود، چهرهاش ناراحت میشود. گاهی چیزهایی برایمان مهم است و میرباید آنچه حقیقت ما است. کم میآوریم. مثلا از کارمندی که 60 میلیون حقوق میگیرد، بر اساس تصمیم دولت 10 میلیون از حقوق او گرفته میشود، الله اکبر چه اتفاقی افتاده و چه بلوایی به وجود میآورد.
این استاد حوزههای علمیه در ادامه گفت: اگر انسان دلش به جای دیگری گرم باشد، اگر حواست به خدا باشد، خیلی امور برای عبور از آنها سهل میگردد. محبت و عشق به خداوند و بزرگ دیدن خداوند پلی است برای عبور از تمام شهوتها و حرامها. و صراطی است برای عبور. «تا یافت جان من خبر از مُلک نیم شب/ صد مُلک نیمروز به مویی نمیخرم»
وی افزود: صراط دنیا تجلی پیدا میکنند در صراط آخرت. خداوند بزرگ در وجود انسان، انسان از همه اینها عبور میکند. پلی که بر جهنم بنا شده، انسان به سادگی از آن عبور میکند.
آیتالله ملکحسینی در ادامه گفت: در زندگی، توکل کنید به حقیقتی که زنده است و مرگ ندارد. «توکلت علی الحی الذی لایموت»
وی افزود: حیات مبدأ قدرت است. بسیاری قدرت دارند و فردا ندارند، کسانی که خودشان را بازنشسته نمیکنند، شاید کسی فکر میکند، فردا سرگرمی ندارند، نه، اگر قدرتها را از دست بدهند، احترامها را از دست میدهند. از طرفی خودشان قدرت را نگه نداشتند، بلکه قدرت آنها را نگه داشته است.
آیتالله ملکحسینی در بخش دیگری از صحبتهایش، گفت: مرگ مسیری برای لقای پروردگار است. انسان باید بداند و این را احساس کند که روز لقا هر عملش یک اثر دارد.
وی ادامه داد: خیلی از کارها که از ماها سر میزند، به دلیل سیطره سلطان جهالت بر وجود ماست. انسان در جهالت خود را بزرگ میبیند و در عقلانیتش خداوند را بزرگ میبیند.