تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۴۶
کد مطلب : ۴۷۱۳۶۲
در روزنامه اطلاعات منتشر شد
چرا امارات در جنگ غزه، کاملا از اسرائیل حمایت کرد؟
۰
کبنا ؛جمیله کدیور در اطلاعات نوشت: در سالهای اخیر، برخی کشورهای عرب منطقه و متحدین غربی شان بی توجه به قضیه فلسطین بر این باور بودند که عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل، بدون توجه به راه حلی برای مناقشه اسرائیل و فلسطین، صلح و رفاه و امنیت منطقهای را به همراه خواهد داشت و موجب پیشرفت و شکوفایی اقتصادی کشور متبوعشان میشود.
عملیات ۷ اکتبر واهی بودن این باور را عیان ساخت و روشن شد تا زمانی که برای قضیه فلسطین راه حلی اندیشیده نشود، فلسطینیان بازیگران منفعل منطقه نخواهند بود تا دیگران برایشان تصمیم بگیرند یا آنها را نادیده بیانگارند و نمیتوان آنها را در تعاملات منطقهای و بین المللی دور زد و آینده منطقه و ثبات آن ارتباطی تنگاتنگ با آرمان فلسطین دارد.
بررسی مواضع و وضع هر یک از این کشورها در قبال فلسطین و اسرائیل قبل و بعد از ۷اکتبر مستقلا شایسته توجه است. از جمله این کشورها، امارات متحده عربی است که به عنوان نخستین کشور حوزه خلیج فارس به عادی سازی روابط خود با اسرائیل از طریق توافقنامه ابراهیم در سال ۲۰۲۰اقدام کرد. توافقی که بعد از امارات توسط بحرین، سودان و مراکش نیز دنبال شد.
پیشفرض واقعی این توافقها نشان از آن داشت که مساله فلسطین دیگر مانعی برای روابط اسرائیل و اعراب در منطقه نیست و مبین آن بود که کشورهای عربی با چشم پوشی نسبت به حقوق فلسطینیان تحت اشغال اسرائیل از خواست پیشین خود برای تشکیل کشور فلسطین به عنوان پیش شرط عادیسازی روابط با اسرائیل چشم پوشی کرده اند.
این توافق به جای محدود کردن اقدامات توسعه طلبانه اسرائیل و شهرک نشینهای صهیونیست به نادیده گرفتن بیشتر حقوق فلسطینیها و جسارت فزایندهتر صهیونیستها منجر شد. همچنین امضا کنندگان پیمان ابراهیم از طرف آمریکا مشوقهای قابل توجهی دریافت کردند؛ از جمله فروش ۵۰جت جنگنده F-۳۵ به امارات متحده عربی، به رسمیت شناختن الحاق صحرای غربی به مراکش و حذف سودان از فهرست کشورهای تروریستی و اعطای وام ۱.۵میلیارد دلاری به آن. به علاوه، پیمان ابراهیم برای امارات منافع امنیتی و اقتصادی و تکنولوژیک همراه داشت، از جمله ورود دهها هزار گردشگر اسرائیلی به امارات و استفاده از سیستمهای دفاعی ساخت اسرائیل و آمریکا.
از سوی دیگر، برای اسرائیل هم این توافقنامه نه فقط روابط تجاری و دیپلماتیک را با کشورهای عربی امضاکننده - به ویژه کشور ثروتمند نفتی امارات و بحرین به طور چشمگیری گسترش داد، بلکه بر هماهنگی نظامی و اطلاعاتی آنها نیز افزود.
تداوم پایبندی امارات به توافقنامه ابراهیم به رغم کشتار گسترده فلسطینیان، نشاندهنده حمایت مستمر این کشور از اسرائیل است. امارات دربیانیه اولیه بعد از عملیات ۷اکتبر از موضع همدردی با اسرائیل اعلام موضع کرد. ریم الهاشمی، وزیر مشاور امارات در امور همکاریهای بینالمللی هم در ۲۵اکتبر در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد، بدون اشاره به جنایتهای ۷۵ساله اسرائیل و بستر عملیات طوفان الاقصی، حملات حماس را در ۷اکتبر «حملاتی وحشیانه و شنیع» توصیف کرد و خواستار «آزادی فوری و بدون قید و شرط گروگانهای اسرائیلی» شد تا خونریزی متوقف شود و همه غیرنظامیان، از رنج بیشتر در امان بمانند.
بر خلاف برخی از کشورهای عربی دارای توافقنامه صلح با اسرائیل، امارات متحده عربی ارتباط خود را با اسرائیل بعد از جنگ اسرائیل علیه غزه قطع نکرد، نه سفیر خود را فرا خواند و نه سفیر اسرائیل را اخراج کرد. این در حالی بود که اردن که از سال ۱۹۹۴روابط دیپلماتیک با اسرائیل دارد، سفیر خود را در اعتراض به حمله به غزه فراخواند یا بحرین که توافقنامه ابراهیم را در ۲۰۲۰امضا کرده بود، هم سفیرش را برگرداند و هم سفیر اسرائیل بحرین را ترک کرد و هم روابط اقتصادی خود را متوقف کرد.
موضوع روابط امارات و اسرائیل بعد از ۷اکتبر به حوزه دیپلماتیک و همدردی و اظهارات حمایت آمیز امارات از اسرائیل محدود نماند و جنبه همکاری نظامی هم یافت. به عنوان نمونه، کانال فرانسه ۲۴با انتشار تصاویری اعلام کرد هواپیماهای جنگی امارات متحده عربی دوشادوش جنگندههای ارتش اسرائیل درحال بمباران نوار غزه هستند.
اقدام دیگر امارات، امضای توافق جدید با اسرائیل برای حفاظت از اسرائیل مقابل تهدید حوثیهای یمن بود. در میانه بمباران و کشتار غیرنظامیان در نوار غزه، بر أساس این توافق اعلام شد یک مسیر (پل) زمینی میان دبی و بندر حیفا برای دور زدن تهدیدهای یمن برای بستن دریای سرخ به روی کشتیهای مرتبط با اسرائیل ایجاد میشود. شبکه تلویزیونی دولتی اسرائیل i۲۴ هم به نقل از یک مقام اماراتی اعلام کرد که ابوظبی در حال آماده شدن برای رهگیری موشکی از یمن است.
نقش پایگاه الظفره امارات برای جنگندههای آمریکا و اروپا در حمایت از اسرائیل را نیز در تحولات منطقهای نباید نادیده گرفت.
گذشته از همکاریهای نظامی، مقامات امارات همچنین تصریح کردند که روابط اقتصادی این کشور و اسرائیلیها با وجود جنگ آینده ادامه خواهد داشت و ثانی بن احمد آل زیودی، وزیر امور خارجه امارات در امور بازرگانی خارجی اعلام کرد: «ما اقتصاد و تجارت را با سیاست مخلوط نمیکنیم.»
این در حالی است که بر أساس گزارشی از شورای آتلانتیک، مقامات اماراتی در صحبتهای خصوصی ابراز امیدواری کرده اند که اسرائیل با موفقیت حماس را از بین ببرد و این کار را به ویژه به سرعت انجام دهد، قبل از اینکه احساسات عمومی اعراب غیرقابل کنترل شود.
هر چند امارات در مقاطعی از جمله عملیات زمینی اسرائیل در غزه را محکوم کرده است، با این حال چنین واکنشهایی در کنار اقدامات عملی پیش گفته در همکاری با اسرائیل را صرفا باید به عنوان نمایشی برای پاسخ به افکار عمومی مردم خود و مردم عرب منطقه در نظر گرفت. شاید به همین دلیل، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در یکی از نطقهای خود بعد از ۷اکتبر، ضمن ستایش از رهبران برخی از کشورهای عربی متحد تلآیو، سخنان انتقادی بعضی از این رهبران را به عنوان اقداماتی از ترس موقعیت و جایگاه و نیز آینده نظام هایشان تفسیر کرد. او در یک هیات عالی کنست هم گفت که عربستان سعودی و امارات متحده عربی بودجه بازسازی نوار غزه پس از جنگ علیه حماس را تامین خواهند کرد.
بعید نیست این اظهارات بخش بین سطور توافق ابراهیم باشد. یکی کشتار و تخریب میکند و دیگری در کنار توسعه روابط اقتصادی و تجاری و هماهنگی نظامی و تبادل اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی با اشغالگر، هزینه بازسازی بعدی سرزمینهای اشغالی تخریب شده توسط متحد اشغالگر خود را فراهم میکند!
عملیات ۷ اکتبر واهی بودن این باور را عیان ساخت و روشن شد تا زمانی که برای قضیه فلسطین راه حلی اندیشیده نشود، فلسطینیان بازیگران منفعل منطقه نخواهند بود تا دیگران برایشان تصمیم بگیرند یا آنها را نادیده بیانگارند و نمیتوان آنها را در تعاملات منطقهای و بین المللی دور زد و آینده منطقه و ثبات آن ارتباطی تنگاتنگ با آرمان فلسطین دارد.
بررسی مواضع و وضع هر یک از این کشورها در قبال فلسطین و اسرائیل قبل و بعد از ۷اکتبر مستقلا شایسته توجه است. از جمله این کشورها، امارات متحده عربی است که به عنوان نخستین کشور حوزه خلیج فارس به عادی سازی روابط خود با اسرائیل از طریق توافقنامه ابراهیم در سال ۲۰۲۰اقدام کرد. توافقی که بعد از امارات توسط بحرین، سودان و مراکش نیز دنبال شد.
پیشفرض واقعی این توافقها نشان از آن داشت که مساله فلسطین دیگر مانعی برای روابط اسرائیل و اعراب در منطقه نیست و مبین آن بود که کشورهای عربی با چشم پوشی نسبت به حقوق فلسطینیان تحت اشغال اسرائیل از خواست پیشین خود برای تشکیل کشور فلسطین به عنوان پیش شرط عادیسازی روابط با اسرائیل چشم پوشی کرده اند.
این توافق به جای محدود کردن اقدامات توسعه طلبانه اسرائیل و شهرک نشینهای صهیونیست به نادیده گرفتن بیشتر حقوق فلسطینیها و جسارت فزایندهتر صهیونیستها منجر شد. همچنین امضا کنندگان پیمان ابراهیم از طرف آمریکا مشوقهای قابل توجهی دریافت کردند؛ از جمله فروش ۵۰جت جنگنده F-۳۵ به امارات متحده عربی، به رسمیت شناختن الحاق صحرای غربی به مراکش و حذف سودان از فهرست کشورهای تروریستی و اعطای وام ۱.۵میلیارد دلاری به آن. به علاوه، پیمان ابراهیم برای امارات منافع امنیتی و اقتصادی و تکنولوژیک همراه داشت، از جمله ورود دهها هزار گردشگر اسرائیلی به امارات و استفاده از سیستمهای دفاعی ساخت اسرائیل و آمریکا.
از سوی دیگر، برای اسرائیل هم این توافقنامه نه فقط روابط تجاری و دیپلماتیک را با کشورهای عربی امضاکننده - به ویژه کشور ثروتمند نفتی امارات و بحرین به طور چشمگیری گسترش داد، بلکه بر هماهنگی نظامی و اطلاعاتی آنها نیز افزود.
تداوم پایبندی امارات به توافقنامه ابراهیم به رغم کشتار گسترده فلسطینیان، نشاندهنده حمایت مستمر این کشور از اسرائیل است. امارات دربیانیه اولیه بعد از عملیات ۷اکتبر از موضع همدردی با اسرائیل اعلام موضع کرد. ریم الهاشمی، وزیر مشاور امارات در امور همکاریهای بینالمللی هم در ۲۵اکتبر در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد، بدون اشاره به جنایتهای ۷۵ساله اسرائیل و بستر عملیات طوفان الاقصی، حملات حماس را در ۷اکتبر «حملاتی وحشیانه و شنیع» توصیف کرد و خواستار «آزادی فوری و بدون قید و شرط گروگانهای اسرائیلی» شد تا خونریزی متوقف شود و همه غیرنظامیان، از رنج بیشتر در امان بمانند.
بر خلاف برخی از کشورهای عربی دارای توافقنامه صلح با اسرائیل، امارات متحده عربی ارتباط خود را با اسرائیل بعد از جنگ اسرائیل علیه غزه قطع نکرد، نه سفیر خود را فرا خواند و نه سفیر اسرائیل را اخراج کرد. این در حالی بود که اردن که از سال ۱۹۹۴روابط دیپلماتیک با اسرائیل دارد، سفیر خود را در اعتراض به حمله به غزه فراخواند یا بحرین که توافقنامه ابراهیم را در ۲۰۲۰امضا کرده بود، هم سفیرش را برگرداند و هم سفیر اسرائیل بحرین را ترک کرد و هم روابط اقتصادی خود را متوقف کرد.
موضوع روابط امارات و اسرائیل بعد از ۷اکتبر به حوزه دیپلماتیک و همدردی و اظهارات حمایت آمیز امارات از اسرائیل محدود نماند و جنبه همکاری نظامی هم یافت. به عنوان نمونه، کانال فرانسه ۲۴با انتشار تصاویری اعلام کرد هواپیماهای جنگی امارات متحده عربی دوشادوش جنگندههای ارتش اسرائیل درحال بمباران نوار غزه هستند.
اقدام دیگر امارات، امضای توافق جدید با اسرائیل برای حفاظت از اسرائیل مقابل تهدید حوثیهای یمن بود. در میانه بمباران و کشتار غیرنظامیان در نوار غزه، بر أساس این توافق اعلام شد یک مسیر (پل) زمینی میان دبی و بندر حیفا برای دور زدن تهدیدهای یمن برای بستن دریای سرخ به روی کشتیهای مرتبط با اسرائیل ایجاد میشود. شبکه تلویزیونی دولتی اسرائیل i۲۴ هم به نقل از یک مقام اماراتی اعلام کرد که ابوظبی در حال آماده شدن برای رهگیری موشکی از یمن است.
نقش پایگاه الظفره امارات برای جنگندههای آمریکا و اروپا در حمایت از اسرائیل را نیز در تحولات منطقهای نباید نادیده گرفت.
گذشته از همکاریهای نظامی، مقامات امارات همچنین تصریح کردند که روابط اقتصادی این کشور و اسرائیلیها با وجود جنگ آینده ادامه خواهد داشت و ثانی بن احمد آل زیودی، وزیر امور خارجه امارات در امور بازرگانی خارجی اعلام کرد: «ما اقتصاد و تجارت را با سیاست مخلوط نمیکنیم.»
این در حالی است که بر أساس گزارشی از شورای آتلانتیک، مقامات اماراتی در صحبتهای خصوصی ابراز امیدواری کرده اند که اسرائیل با موفقیت حماس را از بین ببرد و این کار را به ویژه به سرعت انجام دهد، قبل از اینکه احساسات عمومی اعراب غیرقابل کنترل شود.
هر چند امارات در مقاطعی از جمله عملیات زمینی اسرائیل در غزه را محکوم کرده است، با این حال چنین واکنشهایی در کنار اقدامات عملی پیش گفته در همکاری با اسرائیل را صرفا باید به عنوان نمایشی برای پاسخ به افکار عمومی مردم خود و مردم عرب منطقه در نظر گرفت. شاید به همین دلیل، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در یکی از نطقهای خود بعد از ۷اکتبر، ضمن ستایش از رهبران برخی از کشورهای عربی متحد تلآیو، سخنان انتقادی بعضی از این رهبران را به عنوان اقداماتی از ترس موقعیت و جایگاه و نیز آینده نظام هایشان تفسیر کرد. او در یک هیات عالی کنست هم گفت که عربستان سعودی و امارات متحده عربی بودجه بازسازی نوار غزه پس از جنگ علیه حماس را تامین خواهند کرد.
بعید نیست این اظهارات بخش بین سطور توافق ابراهیم باشد. یکی کشتار و تخریب میکند و دیگری در کنار توسعه روابط اقتصادی و تجاری و هماهنگی نظامی و تبادل اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی با اشغالگر، هزینه بازسازی بعدی سرزمینهای اشغالی تخریب شده توسط متحد اشغالگر خود را فراهم میکند!