تاریخ انتشار
يکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۵۶
کد مطلب : ۴۹۲۲۰۶
یادداشت؛
انقلاب مدیریتی در اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد در محاق / آیا دوره ضعیف احمدزاده تکرار خواهد شد؟
۱
کبنا ؛چه بخواهیم و چه نخواهیم این تیتر قضاوت و مقایسه پیرامون انتصاب استانداران اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد است. ممکن است برخی قضاوت را زودهنگام و مقایسه را پیشینی و بدون مبنا بخوانند ولی واقعیت آن است که نه رحمانی ناشناخته بوده است و نه جمالی.
کارنامه هر دو درگذشته جلوی چشمان ماست و حالا برای رحمانی یک ماه زمان و برای جمالی کمتر از این فرصت خوبی برای محک بوده است تا تداوم تدبیر در اصفهان و بلاتکلیفی و محافظهکاری در کهگیلویه و بویراحمد را بهوضوح مشاهده نماییم.
باوجود انتقادات شدید به انتصاب استانداران یزد، فارس و اصفهان به جهت سابقه اصولگرایی اما تاکنون هر سه و بهویژه پر انتقادترین آنها یعنی استاندار اصفهان شروع به معرفی نیروهای توانمند و همسو با دولت نموده است اما در کهگیلویه و بویراحمد مشاور استاندار سابق برای استاندار فعلی تعیین تکلیف در حوزه سد و جاده مینماید. جالبتر دونیرویی جدیدی هم که بارحمانی آمدهاند کمترین ادراک و شناخت را نسبت به کهگیلویه و بویراحمد مظلوم و ساختار و مناسبات سیاسی و اداری استان دارند و جز گذران روزها و هدر رفت فرصتها هیچ خبری حول مقوله توسعه در استان دیده نمیشود.
هر سه استاندار فوق الذکر در بالا بعد از رحمانی انتصاب و معارفه شدهاند ولی هم استاندار یزد و هم استاندار اصفهان هر دو معاون سیاسی و امنیتی خود را معرفی کردهاند.
در حالی که مراسم معارفه جمالی نژاد در ضلع شمالی دنا صحنهای برای پیگیری و انجام نهایی سد ماندگان بود اما در ضلع جنوبی و در یاسوج حتی یک اظهار نظر ساده در مورد دنا و سایر مسائل تاکنون از رحمانی شنیده نشده است تا در این مورد نیز در مقایسه با احمدزاده فعلاً رحمانی نمره ضعیفتری دریافت کرده باشد.
قرار نیست هر استانداری مدت زمان زیادی را صرف بررسی و ارزیابی این و آن نماید. امورات و افراد تقریباً مشخص هستند و تنها یک مدیر توسعه گرا میخواهند که به حرکت توسعه شتاب بخشد.
چگونه استاندار کهگیلویه و بویراحمد در این مدت کوتاه متوجه ضرورت ابقا معاون اقتصادی خود شده است اما ضرورت بزرگتر یعنی معاونت سیاسی و چندین دستگاه بزرگ همچون جهاد کشاورزی، مدیریت و برنامهریزی، آموزش و پرورش، علومپزشکی، راه و شهرسازی، صنعت، معدن و تجارت، دانشگاه یاسوج و... را بدون دست زدن باقی گذاشته است.
اگر قرار بر تداوم این وضعیت باشد باید منتظر تکرار یک دوره مدیریتی ضعیف دیگر بعد از احمدزاده باشیم که البته امیدواریم این گونه نباشد و رحمانی که حاضر به مشورتگیری و جمع کردننخبگان و شایستگان در اطراف خود تاکنون نبوده است به سمت یک مدیریت علمی و ماندگار و اساسی حرکت کند.
اگر قرار بر تغییر بعضی از مدیران ناکارآمد که اکثراً در همان دولت مرحوم رئیسی نیز دل همه را خون کرده بودند، نیست. پس فلسفه حضور خود رحمانی در استان کدام است و اگر قرار بر انجام تغییرات میباشد پس ایشان معطل چیست آیا وقت و امکانات بیت المال در دست مدیران ناکارآمد بیش از این جایز است؟
شرط اول وفاق، توافق و رضایت حامیان مردمی دولت جدید است نه اینکه شاهد سکوت و گذران وقت مدیریت کلان استان در وفاق صوری و تحمیلی با برخی نیروهای وابسته به کانونهای قدرت و ثروت باشیم.
کارنامه هر دو درگذشته جلوی چشمان ماست و حالا برای رحمانی یک ماه زمان و برای جمالی کمتر از این فرصت خوبی برای محک بوده است تا تداوم تدبیر در اصفهان و بلاتکلیفی و محافظهکاری در کهگیلویه و بویراحمد را بهوضوح مشاهده نماییم.
باوجود انتقادات شدید به انتصاب استانداران یزد، فارس و اصفهان به جهت سابقه اصولگرایی اما تاکنون هر سه و بهویژه پر انتقادترین آنها یعنی استاندار اصفهان شروع به معرفی نیروهای توانمند و همسو با دولت نموده است اما در کهگیلویه و بویراحمد مشاور استاندار سابق برای استاندار فعلی تعیین تکلیف در حوزه سد و جاده مینماید. جالبتر دونیرویی جدیدی هم که بارحمانی آمدهاند کمترین ادراک و شناخت را نسبت به کهگیلویه و بویراحمد مظلوم و ساختار و مناسبات سیاسی و اداری استان دارند و جز گذران روزها و هدر رفت فرصتها هیچ خبری حول مقوله توسعه در استان دیده نمیشود.
هر سه استاندار فوق الذکر در بالا بعد از رحمانی انتصاب و معارفه شدهاند ولی هم استاندار یزد و هم استاندار اصفهان هر دو معاون سیاسی و امنیتی خود را معرفی کردهاند.
در حالی که مراسم معارفه جمالی نژاد در ضلع شمالی دنا صحنهای برای پیگیری و انجام نهایی سد ماندگان بود اما در ضلع جنوبی و در یاسوج حتی یک اظهار نظر ساده در مورد دنا و سایر مسائل تاکنون از رحمانی شنیده نشده است تا در این مورد نیز در مقایسه با احمدزاده فعلاً رحمانی نمره ضعیفتری دریافت کرده باشد.
قرار نیست هر استانداری مدت زمان زیادی را صرف بررسی و ارزیابی این و آن نماید. امورات و افراد تقریباً مشخص هستند و تنها یک مدیر توسعه گرا میخواهند که به حرکت توسعه شتاب بخشد.
چگونه استاندار کهگیلویه و بویراحمد در این مدت کوتاه متوجه ضرورت ابقا معاون اقتصادی خود شده است اما ضرورت بزرگتر یعنی معاونت سیاسی و چندین دستگاه بزرگ همچون جهاد کشاورزی، مدیریت و برنامهریزی، آموزش و پرورش، علومپزشکی، راه و شهرسازی، صنعت، معدن و تجارت، دانشگاه یاسوج و... را بدون دست زدن باقی گذاشته است.
اگر قرار بر تداوم این وضعیت باشد باید منتظر تکرار یک دوره مدیریتی ضعیف دیگر بعد از احمدزاده باشیم که البته امیدواریم این گونه نباشد و رحمانی که حاضر به مشورتگیری و جمع کردننخبگان و شایستگان در اطراف خود تاکنون نبوده است به سمت یک مدیریت علمی و ماندگار و اساسی حرکت کند.
اگر قرار بر تغییر بعضی از مدیران ناکارآمد که اکثراً در همان دولت مرحوم رئیسی نیز دل همه را خون کرده بودند، نیست. پس فلسفه حضور خود رحمانی در استان کدام است و اگر قرار بر انجام تغییرات میباشد پس ایشان معطل چیست آیا وقت و امکانات بیت المال در دست مدیران ناکارآمد بیش از این جایز است؟
شرط اول وفاق، توافق و رضایت حامیان مردمی دولت جدید است نه اینکه شاهد سکوت و گذران وقت مدیریت کلان استان در وفاق صوری و تحمیلی با برخی نیروهای وابسته به کانونهای قدرت و ثروت باشیم.