تاریخ انتشار
شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۴۳
کد مطلب : ۴۰۴۵۷۷
تاملی بر یک جوابیهی:
بدون تعارف درباره فساد فامیل سالاری
رضا رحمتی
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی؛ بعد از انتشار مطلبی با عنوان «یک ژن خوب کهگیلویه و بویراحمدی در شهرداری تهران پست گرفت» پاسخی به این مطلب برای این سایت خبری ارسال گردید [کلیک کنید]، اکنون در جوابیهای آن پاسخ مطلب زیر برای سایت خبری کبنا ارسال گردیده که از نظر خوانندگان میگذرد؛
اگر بخواهیم بدون تعارف در مورد به کار گیری نزدیکان هر صاحب منصبی در پستهای مختلف حرف بزنیم باید بگویم اقدامی بسیار ناشایست و دور از شئون سیاسی است. اینکه هر کسی به قدرتی دست پیدا کند و نزدیکان خود را به کار بگیرد و مسئولیت بخشد ابتدای فساد است و بدون شک مفسده ای صورت گرفته است، حالا آن شخص چه قدر شایسته و لایق باشد هم چیزی ازین زشتی کم نمیکند. اما گاهی کسی ادعای مبارزه با فساد ندارد و به اصولی پایبند نیست و شعاری هم نمیدهد و این اگر چه در نفس خود ناپسند است اما فرسنگها با شعار و ادعای مدعیان مبارزه با فساد و اصلاح طلبی فاصله دارد و چه بسا دو مقوله از هم جداست. از مقایسه ارزشی و اخلاقی موضوع که بگذریم چند مساله ذهن هر فعال سیاسی و مدنی یا هر شهروندی را به خود مشغول میکند:
۱- چطور به خود اجازه میدهیم نزدیکترین کسان مان را ذیحق ترین و شایستهترین بدانیم.
۲- چگونه است که در بیرون از دایره قدرت شعار میدهیم اما در این محدوده کم میآوریم.
۳- اصولاً مرز جناح بندی و فامیل بازی کجا این چنین به هم پیوند میخورد که چشم بر همه چیز میبندیم.
۴- چطور انتظار داریم مردم و محرومان از این مناسبات، رفتار و اعمال مان را باور کرده یا آن را نبینند.
۵- چرا گروهی همیشه در پی توجیه کارهای اشتباه دیگران هستند و آسمان و ریسمان میبافند. مگر با چه منطقی به صحنه آمدهایم که هر چیزی را بر خود روا میداریم.
به نظرم رسید این چند مورد را بنویسم و موارد دیگری را که حتماً در ذهن دیگر دردمندان وجود دارد میتوان به اینها اضافه کرد و انبوهی از ابهامات و سوالات فراوان که راه به جایی نمیبرند و اگر ببرند هم مشکلی حل نمیشود. سادهترین پاسخ در قبال این همه میتواند این باشد که بله ما اشتباه کردیم و اقرار به اینکه نمیدانستیم و تکرار نمیکنیم اما دریغ از این انتخاب. چیزی که این روزها در فضای سیاسی استان و در بین هم استانیهای مقیم تهران بیشتر به چشم میخورد و بسیار آزار دهنده است همین حمایت از همدیگر به هر شکل و روشی است. اینکه باید هر رفتار نادرستی را توجیه کنیم چون لرستیزی شده و هم استانی مان در خطر عزل است. اینکه به بدترین شیوه به دیگرانی که این مناسبات را نقد میکنند بتازیم و گوشزد کنیم که کار اشتباهی میکنی که از قبیلهات حمایت نمیکنی. این رفتار اگر چه برگرفته از فضای غالب این سالهای کشور است اما به نظر میرسد در بین ما بیشتر ریشه دوانده و کار به جاهای باریکی کشیده شده است. انگار که غارتی نصیب دسته ای شده و دیگران را به سکوت دعوت میکنند که هیس صدایتان درنیاید ما خودی هستیم. اگر اینطور است سفره را درازتر در نظر بگیرید و پهن کنید تا به کل استان برسد و همه بر این خوان بی دریغ بنشینند و بهره ببرند.
تا دیر نشده آب رفته را به جوی برگردانید اگر چه با آبروی رفته نمیشود کاری کرد.
----------------------
رضا رحمتی
----------------------
اگر بخواهیم بدون تعارف در مورد به کار گیری نزدیکان هر صاحب منصبی در پستهای مختلف حرف بزنیم باید بگویم اقدامی بسیار ناشایست و دور از شئون سیاسی است. اینکه هر کسی به قدرتی دست پیدا کند و نزدیکان خود را به کار بگیرد و مسئولیت بخشد ابتدای فساد است و بدون شک مفسده ای صورت گرفته است، حالا آن شخص چه قدر شایسته و لایق باشد هم چیزی ازین زشتی کم نمیکند. اما گاهی کسی ادعای مبارزه با فساد ندارد و به اصولی پایبند نیست و شعاری هم نمیدهد و این اگر چه در نفس خود ناپسند است اما فرسنگها با شعار و ادعای مدعیان مبارزه با فساد و اصلاح طلبی فاصله دارد و چه بسا دو مقوله از هم جداست. از مقایسه ارزشی و اخلاقی موضوع که بگذریم چند مساله ذهن هر فعال سیاسی و مدنی یا هر شهروندی را به خود مشغول میکند:
۱- چطور به خود اجازه میدهیم نزدیکترین کسان مان را ذیحق ترین و شایستهترین بدانیم.
۲- چگونه است که در بیرون از دایره قدرت شعار میدهیم اما در این محدوده کم میآوریم.
۳- اصولاً مرز جناح بندی و فامیل بازی کجا این چنین به هم پیوند میخورد که چشم بر همه چیز میبندیم.
۴- چطور انتظار داریم مردم و محرومان از این مناسبات، رفتار و اعمال مان را باور کرده یا آن را نبینند.
۵- چرا گروهی همیشه در پی توجیه کارهای اشتباه دیگران هستند و آسمان و ریسمان میبافند. مگر با چه منطقی به صحنه آمدهایم که هر چیزی را بر خود روا میداریم.
به نظرم رسید این چند مورد را بنویسم و موارد دیگری را که حتماً در ذهن دیگر دردمندان وجود دارد میتوان به اینها اضافه کرد و انبوهی از ابهامات و سوالات فراوان که راه به جایی نمیبرند و اگر ببرند هم مشکلی حل نمیشود. سادهترین پاسخ در قبال این همه میتواند این باشد که بله ما اشتباه کردیم و اقرار به اینکه نمیدانستیم و تکرار نمیکنیم اما دریغ از این انتخاب. چیزی که این روزها در فضای سیاسی استان و در بین هم استانیهای مقیم تهران بیشتر به چشم میخورد و بسیار آزار دهنده است همین حمایت از همدیگر به هر شکل و روشی است. اینکه باید هر رفتار نادرستی را توجیه کنیم چون لرستیزی شده و هم استانی مان در خطر عزل است. اینکه به بدترین شیوه به دیگرانی که این مناسبات را نقد میکنند بتازیم و گوشزد کنیم که کار اشتباهی میکنی که از قبیلهات حمایت نمیکنی. این رفتار اگر چه برگرفته از فضای غالب این سالهای کشور است اما به نظر میرسد در بین ما بیشتر ریشه دوانده و کار به جاهای باریکی کشیده شده است. انگار که غارتی نصیب دسته ای شده و دیگران را به سکوت دعوت میکنند که هیس صدایتان درنیاید ما خودی هستیم. اگر اینطور است سفره را درازتر در نظر بگیرید و پهن کنید تا به کل استان برسد و همه بر این خوان بی دریغ بنشینند و بهره ببرند.
تا دیر نشده آب رفته را به جوی برگردانید اگر چه با آبروی رفته نمیشود کاری کرد.
----------------------
رضا رحمتی
----------------------
فساد توجیه ندارد چون فساد است