تاریخ انتشار
چهارشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۹
کد مطلب : ۴۰۸۹۵۸
یادداشت سیاسی |
جوابیهی به یادداشت «قوام بویراحمد میآید»
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛امروز متنی افسانه گون و شاهنامه وار، مملو از هیجان و تمجید و آکنده از پارادوکس تفسیری با عنوان «قوام بویراحمد میآید» [اینجا کلیک کنید] را چند روز پس از انتشار خواندم و در یک تعریف کلی آن را مجتمع کلمات به هم بار شده و فارغ از ضمیمه کاربردی، مستند و ضمانت اجرایی دریافتم.
به دلیل عدم هر گونه شناخت از نامزد نامبرده، به حکم عقل و رعایت اخلاق از قضاوت ایشان اجتناب میشود و فی نفسه ایشان و نویسنده آن متن را انسانهایی سلیم و محترم میدانم، اما با اعتقاد به اینکه دفاع بد از کسی، بدترین نوع تخریب آن است، به استناد همین اولین بیانیه و انشایی که در معرفی و اعلام کاندیداتوری آقای فروزان منتشر شده است، آینده خوبی را در این عرصه برای ایشان پیش بینی نمیکنم و حتی پیشروی با این فرمان را متضمن سقوط ایشان در قعر جدول انتخابات آینده می دانم.
اما علیرغم میل باطنی و صرفاً از آن جهت که این مرقوم شبه حماسی را اولاً سطحی و ساده شمردن افکار و قدرت تحلیل فهیم مردان و اصیل زنان بویراحمد می دانم، و ثانیاً توهین یا خدشهای ولو نامحسوس به گذشته و حال این مرز و بوم دیدهام، لازم بود مواردی را خطاب به نگارنده محترم آن مطلب معروض بدارم، بلکه حرمت قلم و بلندای "ن والقلم" را با ندای درون خود بشنوند، چرا که امروز زمین و زمان در هر گامی از صعود و سقوط، مرهون اندیشه و قلم است.
محضر نگارنده محترم عرض شود، از نظر بنده شاید تنها تعبیری که در سراسر متن شما مورد تأیید است، همان اصطلاح "شرح شتابزده" باشد که خود در همان خط اول به آن اعتراف کردهاید؛ شما در همان ابتدای مرقومه از شناخت ناتمام خود از قوام السلطنه (به تعبیر خودتان) گفتهاید و بلافاصله تمامی جوانب طبیعی و حتی ماوراءطبیعه نامزد مورد حمایت را در حد فوق شناخت ستودهاید و آنقدر غرق تمجید و تعریف شدهاید که خواننده را به خفگی خواندن میکشانید.
و اما بویراحمد را سوخته از داغ توصیف کردهاید و ناجی آن را نه افراد موفق و کاریزماتیک، که الزاماً شخص آقای فروزان یا همان «مردی که در غبار میآید» دانستهاید و در چند خط بعد، نیروی کاریزماتیک ایشان را به رخ میکشید!؛ و واقعاً جالب است بدانم چه فضایی بر تخیل شما حاکم بوده است که اینچنین ذوب در غبار شدهاید و حتی ایشان را قوام و ستون "همه ما!" نامیدهاید و من بیم آن داشتم که در ادامه متن خود قصد دارید ایشان را العیاذبالله حضرت حجت (عج) یا حداقل قائم مقام ایشان معرفی کنید.
شما عنوان و مفهوم برده داری نوین را در نوشته خود به کار گرفتهاید، و بسیار مشتاقم بدانم اساساً اصل برده داری و انوع سنتی و نوین آن در مخیله شما چه تعریفی دارد؟، و مشخصاً مصادیق آن را در جامعه امروز و خصوصاً حوزه بویراحمد و دنا بیان بفرمایید، و متعاقباً راهکار شما و مرد پاشنه ورکشیدهتان را برای آزاد سازی بردگان مورد ادعای خود تشریح نمایید.
البته لازم است یادآور شوم بویراحمدی هرگز نه برده بوده است و نه برده دار؛ بلکه به توصیف مرحوم بهمن بیگی همانهایی هستند که "آنقدر پای در درکاب فشردند و انگشت به ماشه بردند، تا از دهستانی استانی ساختند"؛ پس امروز وعده نان و آب و آبادی به آنها ندهید و پینه دستانشان را دستاویز تلقین فریادی از جنس فراموش شدگان نفرمایید.
شما تمام حرارت درونتان را بسیج کرده و مفهوم خدمت و منت را به باد انتقاد گرفتهاید و ای کاش به جای استخدام این همه کلمات و اصطلاحات غیر ضرور، به شمهای از تفکرات بنیادی و زیربنایی نامزد مورد حمایت خود پیرامون خدمت اشاره میکردید، و صراحتاً میگفتید اگر شاهین بخت بر شانه جناب قوام السلطنه شما آرام گرفت و اقبال سعد نصیب ایشان گشت، دقیقاً چه راهی را میروند که تاکنون کسی نرفته است و خدمت مورد تصدیق حضرتعالی و آن مرد از جنس آب و آیینه را اجمالاً فهرست میفرمودید.
ای کاش میفرمودید سیاستمدارانی که دماگوژی (عوام فریبی) مورد اشاره شما را دستاویز منافع خود کرده و میکنند، دقیقاً از چه شعارها و عناوین و مدعیات و وعدههایی خارج از آنچه شما در متن خود فریاد زدهاید و ادعا کردهاید، در تریبونها و متون خود استفاده کردهاند که از دید مردم پنهان مانده و اکنون شما و کاندیدایتان در صدد افشا و سلب اعتبار آنها هستید؟
نامزد مورد ارادت خود را مجموعه چندین هنر نامیدهاید و بر مردم داری و مردم باوری ایشان تاکید کردهاید و ما هم اگر تأیید نکنیم، تکذیب هم نمیکنیم اما ناگهان فکر کردم مردم داری و مردم باوری مورد اشاره شما قطع به یقین در قالب همان خصایص و روحیاتی میگنجد که با نقد و حتی تقبیح آنها، نماینده فعلی بویراحمد که قطعاً در این بعد مورد اشاره، از نامزد شما قویتر بوده و خواهد بود را تخریب کردهاید؛ و البته متوجه هستم که چنین تفسیر به رأیها و پیچاندن مفاهیم، اقتضای سیاست است اما بعید می دانم مردم عاقل ما از از پیچ و خم چنین ترفندهایی غافل باشند.
مخلص کلام اینکه آنچه خواندم هرگز تجسم ذهنی و قابل درکی از یک نماینده ایده آل در من ایجاد نکرد و در تمام این متن به جای آنکه از برنامههای ملموس و عملیاتی بخوانم، صرفاً با تعاریفی اغراق آمیز، عناوین و ذوق زدگیهایی چون شاهین بخت و پاشنه ورکشیده و دالانهای پر پیچ و خم و تدبیر و کیاست و فراست و بازار مکاره و پتیاره و خسته از درد وسریر قدرت و..... مواجه بودم؛ و طبیعتاً از یک دانش آموخته سیاسی! انتظار میرفت برای دفاع و توجیه شخصیت مورد علاقه خود، کمی سیاست ملیح بکار میگرفت و با احترام به فهم خواننده، مستند به شواهد و قرائن عینی و مجسم عرض ارادت میکرد، نه اینچنین ادبیات قربان صدقه و تصدیق و تملق اختیار میکرد، که مخاطب چنین ادبیات و اشعاری فقط عوام کالانعام هستند و به برکت ارتباطات و اطلاعات و آگاهی متعاقب، درصد این طبقه مدتهاست رو به افول گذاشته است.
مجدداً تاکید میشود این حقیر هیچ گونه شناخت، قضاوت و عداوتی نسبت به شما و آقای فروزان نداشته و ضمن احترام وافر به شخصیت حقیقی هر دو، مطالبی که عنوان صرفاً نقد نوشته و نوع بیان شما بوده است ولا غیر.
والله المستعان
---------------------------------
سعید کرمی
به دلیل عدم هر گونه شناخت از نامزد نامبرده، به حکم عقل و رعایت اخلاق از قضاوت ایشان اجتناب میشود و فی نفسه ایشان و نویسنده آن متن را انسانهایی سلیم و محترم میدانم، اما با اعتقاد به اینکه دفاع بد از کسی، بدترین نوع تخریب آن است، به استناد همین اولین بیانیه و انشایی که در معرفی و اعلام کاندیداتوری آقای فروزان منتشر شده است، آینده خوبی را در این عرصه برای ایشان پیش بینی نمیکنم و حتی پیشروی با این فرمان را متضمن سقوط ایشان در قعر جدول انتخابات آینده می دانم.
اما علیرغم میل باطنی و صرفاً از آن جهت که این مرقوم شبه حماسی را اولاً سطحی و ساده شمردن افکار و قدرت تحلیل فهیم مردان و اصیل زنان بویراحمد می دانم، و ثانیاً توهین یا خدشهای ولو نامحسوس به گذشته و حال این مرز و بوم دیدهام، لازم بود مواردی را خطاب به نگارنده محترم آن مطلب معروض بدارم، بلکه حرمت قلم و بلندای "ن والقلم" را با ندای درون خود بشنوند، چرا که امروز زمین و زمان در هر گامی از صعود و سقوط، مرهون اندیشه و قلم است.
محضر نگارنده محترم عرض شود، از نظر بنده شاید تنها تعبیری که در سراسر متن شما مورد تأیید است، همان اصطلاح "شرح شتابزده" باشد که خود در همان خط اول به آن اعتراف کردهاید؛ شما در همان ابتدای مرقومه از شناخت ناتمام خود از قوام السلطنه (به تعبیر خودتان) گفتهاید و بلافاصله تمامی جوانب طبیعی و حتی ماوراءطبیعه نامزد مورد حمایت را در حد فوق شناخت ستودهاید و آنقدر غرق تمجید و تعریف شدهاید که خواننده را به خفگی خواندن میکشانید.
و اما بویراحمد را سوخته از داغ توصیف کردهاید و ناجی آن را نه افراد موفق و کاریزماتیک، که الزاماً شخص آقای فروزان یا همان «مردی که در غبار میآید» دانستهاید و در چند خط بعد، نیروی کاریزماتیک ایشان را به رخ میکشید!؛ و واقعاً جالب است بدانم چه فضایی بر تخیل شما حاکم بوده است که اینچنین ذوب در غبار شدهاید و حتی ایشان را قوام و ستون "همه ما!" نامیدهاید و من بیم آن داشتم که در ادامه متن خود قصد دارید ایشان را العیاذبالله حضرت حجت (عج) یا حداقل قائم مقام ایشان معرفی کنید.
شما عنوان و مفهوم برده داری نوین را در نوشته خود به کار گرفتهاید، و بسیار مشتاقم بدانم اساساً اصل برده داری و انوع سنتی و نوین آن در مخیله شما چه تعریفی دارد؟، و مشخصاً مصادیق آن را در جامعه امروز و خصوصاً حوزه بویراحمد و دنا بیان بفرمایید، و متعاقباً راهکار شما و مرد پاشنه ورکشیدهتان را برای آزاد سازی بردگان مورد ادعای خود تشریح نمایید.
البته لازم است یادآور شوم بویراحمدی هرگز نه برده بوده است و نه برده دار؛ بلکه به توصیف مرحوم بهمن بیگی همانهایی هستند که "آنقدر پای در درکاب فشردند و انگشت به ماشه بردند، تا از دهستانی استانی ساختند"؛ پس امروز وعده نان و آب و آبادی به آنها ندهید و پینه دستانشان را دستاویز تلقین فریادی از جنس فراموش شدگان نفرمایید.
شما تمام حرارت درونتان را بسیج کرده و مفهوم خدمت و منت را به باد انتقاد گرفتهاید و ای کاش به جای استخدام این همه کلمات و اصطلاحات غیر ضرور، به شمهای از تفکرات بنیادی و زیربنایی نامزد مورد حمایت خود پیرامون خدمت اشاره میکردید، و صراحتاً میگفتید اگر شاهین بخت بر شانه جناب قوام السلطنه شما آرام گرفت و اقبال سعد نصیب ایشان گشت، دقیقاً چه راهی را میروند که تاکنون کسی نرفته است و خدمت مورد تصدیق حضرتعالی و آن مرد از جنس آب و آیینه را اجمالاً فهرست میفرمودید.
ای کاش میفرمودید سیاستمدارانی که دماگوژی (عوام فریبی) مورد اشاره شما را دستاویز منافع خود کرده و میکنند، دقیقاً از چه شعارها و عناوین و مدعیات و وعدههایی خارج از آنچه شما در متن خود فریاد زدهاید و ادعا کردهاید، در تریبونها و متون خود استفاده کردهاند که از دید مردم پنهان مانده و اکنون شما و کاندیدایتان در صدد افشا و سلب اعتبار آنها هستید؟
نامزد مورد ارادت خود را مجموعه چندین هنر نامیدهاید و بر مردم داری و مردم باوری ایشان تاکید کردهاید و ما هم اگر تأیید نکنیم، تکذیب هم نمیکنیم اما ناگهان فکر کردم مردم داری و مردم باوری مورد اشاره شما قطع به یقین در قالب همان خصایص و روحیاتی میگنجد که با نقد و حتی تقبیح آنها، نماینده فعلی بویراحمد که قطعاً در این بعد مورد اشاره، از نامزد شما قویتر بوده و خواهد بود را تخریب کردهاید؛ و البته متوجه هستم که چنین تفسیر به رأیها و پیچاندن مفاهیم، اقتضای سیاست است اما بعید می دانم مردم عاقل ما از از پیچ و خم چنین ترفندهایی غافل باشند.
مخلص کلام اینکه آنچه خواندم هرگز تجسم ذهنی و قابل درکی از یک نماینده ایده آل در من ایجاد نکرد و در تمام این متن به جای آنکه از برنامههای ملموس و عملیاتی بخوانم، صرفاً با تعاریفی اغراق آمیز، عناوین و ذوق زدگیهایی چون شاهین بخت و پاشنه ورکشیده و دالانهای پر پیچ و خم و تدبیر و کیاست و فراست و بازار مکاره و پتیاره و خسته از درد وسریر قدرت و..... مواجه بودم؛ و طبیعتاً از یک دانش آموخته سیاسی! انتظار میرفت برای دفاع و توجیه شخصیت مورد علاقه خود، کمی سیاست ملیح بکار میگرفت و با احترام به فهم خواننده، مستند به شواهد و قرائن عینی و مجسم عرض ارادت میکرد، نه اینچنین ادبیات قربان صدقه و تصدیق و تملق اختیار میکرد، که مخاطب چنین ادبیات و اشعاری فقط عوام کالانعام هستند و به برکت ارتباطات و اطلاعات و آگاهی متعاقب، درصد این طبقه مدتهاست رو به افول گذاشته است.
مجدداً تاکید میشود این حقیر هیچ گونه شناخت، قضاوت و عداوتی نسبت به شما و آقای فروزان نداشته و ضمن احترام وافر به شخصیت حقیقی هر دو، مطالبی که عنوان صرفاً نقد نوشته و نوع بیان شما بوده است ولا غیر.
والله المستعان
---------------------------------
سعید کرمی