تاریخ انتشار
پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۳
کد مطلب : ۴۱۰۰۰۲
تحلیلی جامعه شناختی از انتخاباتهای بویراحمد ودنا؛ از نورمحمد محمودیان تا کریم فرخیانی؛
کریم فرخیانی، آغازی بر پایان عصبیت مذموم جاهلی
۱۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی: قومیت گرایی و مفاهیم مشابه آن، اصطلاحاتی مورد توجه در ادبیات سیاسی و جامعه شناختی امروزین میباشند. آنچه که ابن خلدون به نام «عصیبت» مطرح مینماید، با تمام فوایدی که میتواند در جهت انسجام ملی دربرداشته باشد، اگر به سطح منازعات قبیلهای تنزل یابد، قطعاً کارکردی تهدیدزا و در مسیر مخالف منافع ملت خواهد داشت.
عرصه سیاسی و انتخاباتی شهرستانهای بویراحمد و دنا در سالهای پس از انقلاب ، نیز در موضوع قومیت گرایی شاهد یک مسیر طبیعی و مستقیم نبوده است. ورود مرحوم محمودیان به عنوان کاندیدای منطقه سفلی در عرصه سیاسی این حوزه انتخابیه، اگر چه از حمایت اصلاح طلبان (چپهای سابق) نیز بهره میگرفت، اما عملاً جریان انتخابات را به سمت طایفه گرایی غیر مفید پیش برد. در ادامه با ورود سید باقر موسوی و در رقابت با حاج مسعود حسینی، عرصه سیاسی بویراحمد و دنا با یک حرکت روبه جلو و کنار گذاردن قومیت گرایی صرف، به طی مسیر فکری و غیر احساسی جامعه کمک کرد. یکی از این افراد نماینده فکری جریان چپ جامعه و دیگری از جریان راست بود . این روند با آمدن هدایتخواه و در رقابت با زارعی، و موفقیت هدایتخواه در دو دور هی انتخابات همچنان ادامه پیدا کرد. و مردم عملاً ثابت کردند که هنوز قائل به ترجیح رفتارهای عقلانی بر قومیت گرایی های منفعت طلبانه میباشند. اما اصرار زارعی بر مسائل قومی و حمایت جریان اصلاح طلب از ایشان و در نتیجه موفقیت دو دوره وی در انتخابات مجلس، بار دیگر جریان سیاسی استان را به سطح غیرتوسعه ای و نازل قومیتی برگرداند و در یک حرکت ارتجاعی، طایفه گرایی بر جریانات فکری و سیاسی شهرستانهای بویراحمد ودنا اولویت یافت. متاسفانه در تقویت این مسیر نادرست، حضور قومیتی آقای روشنفکر هم تأثیر به سزایی داشت.
انتخاب کریم فرخیانی به عنوان نماینده یک جریان فکری (علی رغم داشتن پشتوانه قومیتی)، میتواند به مانند یک ترمز قوی و نقطه عطفی در بازگشت حرکت قهقهرایی جامعه عمل نماید و بار دیگر جریان انتخاباتی این دو شهرستان را از قومیت گرایی صرف به سطح فکری و سیاسی ارتقاء دهد. اگر چه شاید این بازگشت، به مانند یک زایمان طبیعی دارای دردهایی هم باشد، اما قطعاً در جهت منافع عمومی مردم خواهد بود.
نتیجه: عدم حمایت جریان اصولگرایی از آقای روشنفکر را باید در این پازل و چارچوب درک و تحلیل نمود. در این صحنه و موقعیت، اصولگرایان ثابت کردند که برخلاف اصلاح طلبان (خصوصاً لیدر فکری آنان آقای سیدباقرموسوی) که در انتخابات دور گذشته، حاضر شد تا منافع فکری و سیاسی جریان خود را فدای برخی منافع غیر جریانی نماید، حاضر نیستند تا معامله و سازشی در این رابطه داشته باشند. و جریان سیاسی خود را به محاق قومیت گرایی مذموم ببرند. در این مسیر شایدحمایت از آقای روشنفکر، اصولگرایان را به رسیدن به کرسی مجلس و تأمین منافع حزبی نزدیک می سا خت (همان راهی که اصلاح طلبان در حمایت از زارع طی کردند)، اما عملاً پایانی بود بر آرمانها ی انقلابی و اصول گرایانه مد نظر آنان. آنها نشان دادند که برخلاف اصلاح طلبان که منافع زودگذر را بر ارزشهای اصلاح طلبانه خود ترجیح دادند، حاضر به معامله بر سر اصول و ارزشهای خود نیستند.
البته مردم شریف شهرستانهای بویراحمد و دنا باید به این نکته توجه داشته باشند که ادامه مسیر قومیت گرایی قطعاً به ضرر همه جریانها و طوایف میباشد و در بلندمدت آسیبهای فراوانی را از این موضع متحمل خواهند شد. لذا این اقدام اصولگرایان، حداقل از جنبه منافع واقعی مردم، قابل تقدیر است.
------------------------
البرز یاوری
-------------------------
عرصه سیاسی و انتخاباتی شهرستانهای بویراحمد و دنا در سالهای پس از انقلاب ، نیز در موضوع قومیت گرایی شاهد یک مسیر طبیعی و مستقیم نبوده است. ورود مرحوم محمودیان به عنوان کاندیدای منطقه سفلی در عرصه سیاسی این حوزه انتخابیه، اگر چه از حمایت اصلاح طلبان (چپهای سابق) نیز بهره میگرفت، اما عملاً جریان انتخابات را به سمت طایفه گرایی غیر مفید پیش برد. در ادامه با ورود سید باقر موسوی و در رقابت با حاج مسعود حسینی، عرصه سیاسی بویراحمد و دنا با یک حرکت روبه جلو و کنار گذاردن قومیت گرایی صرف، به طی مسیر فکری و غیر احساسی جامعه کمک کرد. یکی از این افراد نماینده فکری جریان چپ جامعه و دیگری از جریان راست بود . این روند با آمدن هدایتخواه و در رقابت با زارعی، و موفقیت هدایتخواه در دو دور هی انتخابات همچنان ادامه پیدا کرد. و مردم عملاً ثابت کردند که هنوز قائل به ترجیح رفتارهای عقلانی بر قومیت گرایی های منفعت طلبانه میباشند. اما اصرار زارعی بر مسائل قومی و حمایت جریان اصلاح طلب از ایشان و در نتیجه موفقیت دو دوره وی در انتخابات مجلس، بار دیگر جریان سیاسی استان را به سطح غیرتوسعه ای و نازل قومیتی برگرداند و در یک حرکت ارتجاعی، طایفه گرایی بر جریانات فکری و سیاسی شهرستانهای بویراحمد ودنا اولویت یافت. متاسفانه در تقویت این مسیر نادرست، حضور قومیتی آقای روشنفکر هم تأثیر به سزایی داشت.
انتخاب کریم فرخیانی به عنوان نماینده یک جریان فکری (علی رغم داشتن پشتوانه قومیتی)، میتواند به مانند یک ترمز قوی و نقطه عطفی در بازگشت حرکت قهقهرایی جامعه عمل نماید و بار دیگر جریان انتخاباتی این دو شهرستان را از قومیت گرایی صرف به سطح فکری و سیاسی ارتقاء دهد. اگر چه شاید این بازگشت، به مانند یک زایمان طبیعی دارای دردهایی هم باشد، اما قطعاً در جهت منافع عمومی مردم خواهد بود.
نتیجه: عدم حمایت جریان اصولگرایی از آقای روشنفکر را باید در این پازل و چارچوب درک و تحلیل نمود. در این صحنه و موقعیت، اصولگرایان ثابت کردند که برخلاف اصلاح طلبان (خصوصاً لیدر فکری آنان آقای سیدباقرموسوی) که در انتخابات دور گذشته، حاضر شد تا منافع فکری و سیاسی جریان خود را فدای برخی منافع غیر جریانی نماید، حاضر نیستند تا معامله و سازشی در این رابطه داشته باشند. و جریان سیاسی خود را به محاق قومیت گرایی مذموم ببرند. در این مسیر شایدحمایت از آقای روشنفکر، اصولگرایان را به رسیدن به کرسی مجلس و تأمین منافع حزبی نزدیک می سا خت (همان راهی که اصلاح طلبان در حمایت از زارع طی کردند)، اما عملاً پایانی بود بر آرمانها ی انقلابی و اصول گرایانه مد نظر آنان. آنها نشان دادند که برخلاف اصلاح طلبان که منافع زودگذر را بر ارزشهای اصلاح طلبانه خود ترجیح دادند، حاضر به معامله بر سر اصول و ارزشهای خود نیستند.
البته مردم شریف شهرستانهای بویراحمد و دنا باید به این نکته توجه داشته باشند که ادامه مسیر قومیت گرایی قطعاً به ضرر همه جریانها و طوایف میباشد و در بلندمدت آسیبهای فراوانی را از این موضع متحمل خواهند شد. لذا این اقدام اصولگرایان، حداقل از جنبه منافع واقعی مردم، قابل تقدیر است.
------------------------
البرز یاوری
-------------------------