تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۷
کد مطلب : ۴۱۱۳۵۳
یادداشت سیاسی | زریر حجتی - روزنامهنگار
دگماتیسم خود عمار پندارها؟! / الف بچههای مشروطی که دود پز روشنفکریشان مردم را به روز سیاه نشانده است
زریر حجتی
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی: شاید بهترین صفت برای برخی مدعیان انقلابی گری در خطه بویراحمد و دنا همان دگماتیسم باشد. دگماتیسم همان خودمحوری و استبداد رأی است که آن بانوی ایلمرد و صاحب قلم در گریز به انحصار طلبی و تمامیت خواهی زوایای پنهان و فاجعه آمیز آن را در کمال آزادگی نمایاند.
به یک قرائت نیز بی شباهت با واژه «بی بصیرتی» برآمده از کلید واژههای رهبری معظم نظام در اوج توطئه خباثت آمیز فتنه گران ۸۸ نبوده، چرا که معدودی از سران فتنه سبز نیز از جنس خواص انقلابی و خود عمار پندار ها بودند. خواص بی بصیرتی که خلاف جهت قطب نمای اصلی خیز برداشتند و به موزه تاریخ پیوستند ...؟!
گاهی برخی نوچههای بازیگران عرصه سیاست و الف بچههای مشروطی آوازه نام و نان منفعل از دگماتیسم در شیخوخیت اصولگرایان، آنچنان در فضای مجازی افاضه فیض میکنند که تو گویی همانهایی نبوده که با سند نوشتههایی تمنای تحلیل سیاسی از رسانهها به نام خود با هدف کسب عنوان و شهرت و رسیدن به میز مدیریت را داشتهاند!!
آری! قصه تلخ صدر نشینی منصب گرایان و شهرت طلبان دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی از تفکراتِ خزنده چنین قبا پوشانی سرچشمه گرفته که دود پز روشنفکریشان با قبا و ردای نامیمونشان، مردم را به روز سیاه نشانده است.
گفتهاند ذهنی که آبستن ترس باشد، زایمانی جز شکست ندارد و این چنین است که برخی خود عمار پندارهای ضعیف النفس از خوف نرسیدن به میزی، در پشت واژههای مقدسی به نام «تکلیف» آن را یدک کرده و حقیقت را به پای مصلحت و منافع شخصی ذبح میکنند.
تاریخ اینگونه تکرار میشود تا این بار سران معنوی دیگری به تاسی از مولایمان علی در مماشات با اشعث ها، خار در چشم و استخوان در گلو، صبر پیشه کنند و نظاره گر فساد و فاسدانی چند باشند!!
ریزشهای جریانی، زاییده نطفه انحصار طلبی و فرمان فرادست هایی است که با بی اطلاعی از کف میدان و بی اعتنایی به خرد جمعی از فرودستان اینگونه «سان» میخواهند!
شادی و هلهله رقیب را نمیبینند و بر تَرک موتور احزاب دو نفره ای سر در هفت آخور، نشستهاند و با دست خود آگاهانه یا ناآگاهانه بحران سازی میکنند...!
همانهایی که در سایه جریان و میز و مدیریت، نه دیگر نسبتی با محرومیت دارند ونه حشر و نشری با تودهها و به تعبیری با یمینیها یمین و با یساریها یسارند!
نجابت این مردم و خاصه جریان ارزشی نباید موجب توهم این گروه معدود انحصار طلب شود و چنین پندارند که نخبگان و تودهها بی اطلاع از رانت خواری آنها هستند،
اتفاقاً تودهها هم در انتظار رسیدگی به بی نجابتی اعم از رانتهای سیاسی این قماش ثروت اندوزان و کاخ نشینانی است که با نردبان اعتماد مردم به اژدهای هفت سر و هفت آخور رسیدهاند!
واقعیت این است که اقلیتی از قبیله مهاجرینِ بنام! با سوء استفاده از حسن اعتماد جمع کثیری از نیروهای ارزشی در چهار دهه انقلاب در قامت شیخوخیت و البته عوامفریبی، تصمیماتی مهندسی شده جهت حذف و هدم نیروهای شاخص و معنوی اتخاذ نموده که همواره منافع شخصی، خانوادگی و گروهی خود را در ورای تمکین عقبه جریان جستجو کرده و تهی از تکلیف گرایی بودهاند که افکار عمومی به این موضوع واقف است و چنین بلای اپیدمی شدهای دامنگیر دیگر گروههای سیاسی نیز شده و رانت خواران ماسک زده را خوب شناختهاند.
معتقدیم که جریان اصولگرایی نیروهای شایستهای چون فرخیانی فراوان دارد و این نوشتار در نفی وی سخن نمیسراید اما اقتضائات شغلی منصب قضا، محدودیت در ارتباط گیری، فقدان سابقه مواضع سیاسی بعلاوه شرایط و ملاکهای منطقهای را باید در این مورد به اولویت احصاء میکردند که حیثیت اجتماعی وی در عدم استقبال مردم مخدوش نشود.
پر واضح است بویراحمد و دنا ساختار سیاسی و اجتماعی خاص خود را دارد که به همه مؤلفههای کاندیدا در این بافت از جمله اصالت بومی بویراحمد و دنا بعنوان حق واقعی انتخاب کنند گان باید توجه شود ولی به هر دلیل ناگفته نشد.
مجمع تصمیم ساز و تصمیم گیر به آراء و نظریات شورای سازوکار وحدت وقعی ننهاده و التزام و تعهدی جهت پاسخگویی به شبهات و آسیبها نداشته و تا آنجا که تحقیق بعمل آمده عدهای قلیل با خودمحوری و خودزنی با اوج بی اعتنایی به توصیه دلسوزان جریان در باب انسجام، پرهیز از تشتت، بررسی، نظرسنجی فراگیر از تودهها و نخبگان و در نهایت جمع بندی، گویا در بهمن ماه گذشته با توهم ناشی از حیات خلوت سیاسی خود کار را تمام شده پنداشته و عزم خود را در انتخاب کاندیدای که یقیناً با این شیوه سوخته میشود جزم کرده بودند.
متاسفانه سرشکن شدن هواداران این جریان را باید در هلهله و شادی رقیبان نظاره گر باشند. اصرار بر استمرار ایده غیر منطقی عده قلیل نتیجه خوشایندی برای کاندیدا مورد اجماع و جریان اصولگرایی ندارد و بلکه ناخواسته و ناآگاهانه به توطئهای جهت هزینه شدن وی و جریان مبدل میشود که هیچ عقل سلیمی بر نمیتابد.
بانیان این حرکت قطعاً در پیشگاه تاریخ، وجدان عمومی و خط اصیل نیروهای انقلاب باید پاسخگو باشند و میطلبد که با فداکاری فرخیانی به نوسازی جریانی همت کرد
هدایت خواه شخصیتی کاریزماتیک و متفاوت بود و مظهر اندیشه ولایتمداری که فراتر از همه جناح بازیها در دو دور متوالی در کانون توجه نخبگان و تودهها از باب این چنین شاخصههایی قرار گرفت ولی باز عدهای دگم از همین قلیل مدعیان آوازه نام و مدیرانی که مصلحت جریانی را فدای منافع خویش نمودند به وجاهت وی خدشه وارد کردند که ثمرهاش تغییر رویکرد مردمی بود و اینک نباید کاریزمایی هدایت خواهی که هیمنه اش موجب تحلیلها و تفسیرهای مختلف بوده و هست، موجب تحلیل ناصواب عدهای در حیات خلوت سیاسی خود شود که همه خسارتش متوجه مردم بی گناه شود.
-----------------------------
زریر حجتی
------------------------------
به یک قرائت نیز بی شباهت با واژه «بی بصیرتی» برآمده از کلید واژههای رهبری معظم نظام در اوج توطئه خباثت آمیز فتنه گران ۸۸ نبوده، چرا که معدودی از سران فتنه سبز نیز از جنس خواص انقلابی و خود عمار پندار ها بودند. خواص بی بصیرتی که خلاف جهت قطب نمای اصلی خیز برداشتند و به موزه تاریخ پیوستند ...؟!
گاهی برخی نوچههای بازیگران عرصه سیاست و الف بچههای مشروطی آوازه نام و نان منفعل از دگماتیسم در شیخوخیت اصولگرایان، آنچنان در فضای مجازی افاضه فیض میکنند که تو گویی همانهایی نبوده که با سند نوشتههایی تمنای تحلیل سیاسی از رسانهها به نام خود با هدف کسب عنوان و شهرت و رسیدن به میز مدیریت را داشتهاند!!
آری! قصه تلخ صدر نشینی منصب گرایان و شهرت طلبان دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی از تفکراتِ خزنده چنین قبا پوشانی سرچشمه گرفته که دود پز روشنفکریشان با قبا و ردای نامیمونشان، مردم را به روز سیاه نشانده است.
گفتهاند ذهنی که آبستن ترس باشد، زایمانی جز شکست ندارد و این چنین است که برخی خود عمار پندارهای ضعیف النفس از خوف نرسیدن به میزی، در پشت واژههای مقدسی به نام «تکلیف» آن را یدک کرده و حقیقت را به پای مصلحت و منافع شخصی ذبح میکنند.
تاریخ اینگونه تکرار میشود تا این بار سران معنوی دیگری به تاسی از مولایمان علی در مماشات با اشعث ها، خار در چشم و استخوان در گلو، صبر پیشه کنند و نظاره گر فساد و فاسدانی چند باشند!!
ریزشهای جریانی، زاییده نطفه انحصار طلبی و فرمان فرادست هایی است که با بی اطلاعی از کف میدان و بی اعتنایی به خرد جمعی از فرودستان اینگونه «سان» میخواهند!
شادی و هلهله رقیب را نمیبینند و بر تَرک موتور احزاب دو نفره ای سر در هفت آخور، نشستهاند و با دست خود آگاهانه یا ناآگاهانه بحران سازی میکنند...!
همانهایی که در سایه جریان و میز و مدیریت، نه دیگر نسبتی با محرومیت دارند ونه حشر و نشری با تودهها و به تعبیری با یمینیها یمین و با یساریها یسارند!
نجابت این مردم و خاصه جریان ارزشی نباید موجب توهم این گروه معدود انحصار طلب شود و چنین پندارند که نخبگان و تودهها بی اطلاع از رانت خواری آنها هستند،
اتفاقاً تودهها هم در انتظار رسیدگی به بی نجابتی اعم از رانتهای سیاسی این قماش ثروت اندوزان و کاخ نشینانی است که با نردبان اعتماد مردم به اژدهای هفت سر و هفت آخور رسیدهاند!
واقعیت این است که اقلیتی از قبیله مهاجرینِ بنام! با سوء استفاده از حسن اعتماد جمع کثیری از نیروهای ارزشی در چهار دهه انقلاب در قامت شیخوخیت و البته عوامفریبی، تصمیماتی مهندسی شده جهت حذف و هدم نیروهای شاخص و معنوی اتخاذ نموده که همواره منافع شخصی، خانوادگی و گروهی خود را در ورای تمکین عقبه جریان جستجو کرده و تهی از تکلیف گرایی بودهاند که افکار عمومی به این موضوع واقف است و چنین بلای اپیدمی شدهای دامنگیر دیگر گروههای سیاسی نیز شده و رانت خواران ماسک زده را خوب شناختهاند.
معتقدیم که جریان اصولگرایی نیروهای شایستهای چون فرخیانی فراوان دارد و این نوشتار در نفی وی سخن نمیسراید اما اقتضائات شغلی منصب قضا، محدودیت در ارتباط گیری، فقدان سابقه مواضع سیاسی بعلاوه شرایط و ملاکهای منطقهای را باید در این مورد به اولویت احصاء میکردند که حیثیت اجتماعی وی در عدم استقبال مردم مخدوش نشود.
پر واضح است بویراحمد و دنا ساختار سیاسی و اجتماعی خاص خود را دارد که به همه مؤلفههای کاندیدا در این بافت از جمله اصالت بومی بویراحمد و دنا بعنوان حق واقعی انتخاب کنند گان باید توجه شود ولی به هر دلیل ناگفته نشد.
مجمع تصمیم ساز و تصمیم گیر به آراء و نظریات شورای سازوکار وحدت وقعی ننهاده و التزام و تعهدی جهت پاسخگویی به شبهات و آسیبها نداشته و تا آنجا که تحقیق بعمل آمده عدهای قلیل با خودمحوری و خودزنی با اوج بی اعتنایی به توصیه دلسوزان جریان در باب انسجام، پرهیز از تشتت، بررسی، نظرسنجی فراگیر از تودهها و نخبگان و در نهایت جمع بندی، گویا در بهمن ماه گذشته با توهم ناشی از حیات خلوت سیاسی خود کار را تمام شده پنداشته و عزم خود را در انتخاب کاندیدای که یقیناً با این شیوه سوخته میشود جزم کرده بودند.
متاسفانه سرشکن شدن هواداران این جریان را باید در هلهله و شادی رقیبان نظاره گر باشند. اصرار بر استمرار ایده غیر منطقی عده قلیل نتیجه خوشایندی برای کاندیدا مورد اجماع و جریان اصولگرایی ندارد و بلکه ناخواسته و ناآگاهانه به توطئهای جهت هزینه شدن وی و جریان مبدل میشود که هیچ عقل سلیمی بر نمیتابد.
بانیان این حرکت قطعاً در پیشگاه تاریخ، وجدان عمومی و خط اصیل نیروهای انقلاب باید پاسخگو باشند و میطلبد که با فداکاری فرخیانی به نوسازی جریانی همت کرد
هدایت خواه شخصیتی کاریزماتیک و متفاوت بود و مظهر اندیشه ولایتمداری که فراتر از همه جناح بازیها در دو دور متوالی در کانون توجه نخبگان و تودهها از باب این چنین شاخصههایی قرار گرفت ولی باز عدهای دگم از همین قلیل مدعیان آوازه نام و مدیرانی که مصلحت جریانی را فدای منافع خویش نمودند به وجاهت وی خدشه وارد کردند که ثمرهاش تغییر رویکرد مردمی بود و اینک نباید کاریزمایی هدایت خواهی که هیمنه اش موجب تحلیلها و تفسیرهای مختلف بوده و هست، موجب تحلیل ناصواب عدهای در حیات خلوت سیاسی خود شود که همه خسارتش متوجه مردم بی گناه شود.
-----------------------------
زریر حجتی
------------------------------
تابحال متنی از این شخص در معادلات سیاسی نخوانده ام که عاری از بی حرمتی به مردم در هر جایگاهی و البته برای مرادش باشد!!!
چرا این افراد احساس میکنند به هر طریق باید حرمت شکنی کنند و رسانه ها هم به واسطه رفاقت با این گونه متنهای بی محتوایشان را به خورد مخاطبان دهند؟!!!
آیا دین و ائمه دستور به حرمت شکنی و دهان کجی داده و توهین و افترا آنهم به صورت عام را نشان پایبندی به ارزشهای دینی قلمداد میکند؟!
باعث تاسف هست برای این سایت مردمی که دارای مخاطبان زیادی هست و گاه گداری با اینچنین مطالبی روح لطیف مطالعه و آگاهی طلبی را مانند خاری در چشم مطالعه گران می آزارد که اجر خدمات عوامل این سایت خبری استانی پر مخاطب را میکاهد و امیدواریم کمتر شاهد این. در این فضای فرهنگی و اجتماعی باشیم.