تاریخ انتشار
دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۱۸
کد مطلب : ۴۱۵۸۱۴
سفر روحانی به ژاپن نتیجهای د ربر داشت؟
چک برگشتی برجام را پاس کنید بعدا وعده جدید بدهید
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛برخی نشریات بزککننده برجام با وجود علم به اینکه سفر روحانی به ژاپن نتیجهای دربر نداشته و انتظار گشایش اقتصادی از این طریق خلاف واقع است، سرگرم فضاسازی هستند. برخی از نشریات مانند شرق، دیدار خصوصی و پشت درهای بسته روحانی با آبه را قابل توجه ارزیابی کردند، بیآنکه توضیح دهند دقیقا عایدی سفر چه بوده و چه کاری از ژاپن - با وجود تمکین کامل به تحریمهای آمریکا - برمیآید؟!
در همین حال صادق زیباکلام در روزنامه آرمان نوشت: همه شواهد و قرائن موجود حکایت از آن میکند که به نظر نمیرسد سفر رئیسجمهور و هیئت همراه به ژاپن صددرصد موفقیتآمیز بوده باشد. آنچه که در مورد آن زیاد نمیدانیم قریب به یک ساعت و نیم ملاقات خصوصی بوده که میان آن دو صورت گرفته است. ملاقاتی که نه آقای حسن روحانی مطلبی در مورد آن گفته و نه آقای آبه به مطلبی اشاره کرده است و از این نظر تا شواهد و قرائن روشن ودقیقی ارائه نشود، نمیتوان انتظار داشت که این سفر به همه نتایج خود رسیده است. مگر آنکه فرض بگیریم که آقای روحانی قبل از رفتن به ژاپن اختیارات خاصی را به دست آورده و توانسته در چارچوب آن اختیارات با آقای آبه مذاکره کند. واقع مطلب این است که آقای آبه در جایگاهی است که اتفاقا میتواند نقش مثبتی میان ایران و آمریکا ایفا کند.
اما آبه زمانی میتواند یخ میان تهران و واشنگتن را اندکی آب کند که آقای روحانی توانسته باشد موافقت کلی نظام را مبنی بر اینکه گامهایی به سمت تنشزدایی برداشته شود، به دست آورده باشد. اگر غیر از این بوده باشد صورت مسئله تفاوت خواهد کرد.
اما اگر آقای آبه بتواند موافقت ترامپ را جلب نماید و حتی بخشی از این پول را به ایران تحویل دهد، گام مثبتی خواهد بود. هدف دیگر ایران و ژاپن میتواند آن باشد که آقای آبه بتواند بهعنوان حسننیت مجوزی از ترامپ دریافت کند تا مقداری نفت از ایران خریداری کند. احتمال سومی که باز هم ممکن است آقای آبه بتواند موفق شود، آن است که ژاپنیها بتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند. اما همانطور که گفتیم همه این احتمالات منوط به آن است که آبه بتواند موافقت ترامپ را برای چنین امتیازاتی به ایران بگیرد. همه چیز بستگی به این دارد که آیا در رویکرد ایران نسبت به آمریکا تغییری به وجود آمده یا خیر. اگر تغییری به وجود نیامده باشد، میتوان نتیجهگیری کرد که سفر آقای روحانی به ژاپن چندان تاثیری در تغییر معادلات نخواهد داشت. ضمن اینکه بعید به نظر میرسد که آقای روحانی در این شرایط خاص، بدون در دست داشتن مجوز و اختیارات حاضر بوده باشد که به ژاپن برود. به بیان سادهتر نفس رفتن آقای روحانی به ژاپن مبین این واقعیت است که روحانی باید چراغ سبزهایی دریافت کرده باشد.
رویاپردازی بلاوجه آقای زیباکلام از سر لاعلاجی و درماندگی در قبال فریبکاریهای تحلیلی قبلی وی است. او هنوز درباره چک برگشتی وعدههای قبلی و فرشته ساختن از شیطان بزرگ، توضیحی به مردم نداده است.
ثانیا نگاه نظام و رهبری به عملکرد دولت ترامپ و نقش ژاپن در این میان کاملا روشن است و رهبر انقلاب در سفر چندماه قبل آقای آبه به تهران، پاسخ صریح و مفصلی ارائه کردند که به غیرقابل اعتماد بودن دولت آمریکا تاکید داشت. بر همین مبنا، ترامپ همان کسی است که برجام (الهه بیخاصیت و پرطمطراق امثال زیباکلام) را زیر پا گذاشت و در 2 سال اخیر، برخلاف تعهدات صریح دولت آمریکا عمل کرد. چگونه میتوان به چنین دولتی اعتماد کرد؟
ثالثا وقتی آمریکا به برجام و تعهدات آن عمل نمیکند، ایران چرا باید امتیاز جدید بدهد و چه امتیازی بدهد؟ آیا این بار چنانکه آمریکاییها صریح میگویند باید امنیت ملی و اقتدار نظامی خود را در مقابل مشتی وعده واگذار کند؟! اگر 3 کشور اروپایی و اتحادیه اروپا و چین و روسیه به علاوه قطعنامه شورای امنیت، نتوانستند برجام را در حداقل آن تضمین کنند، دولت ژاپن که مانند مهره حلقه به گوش آمریکا در این چند سال اخیر عمل کرده، میتواند تعهد آمریکا را ضمانت کند؟ (و این در حالی است که آمریکا هیچ تعهدی را ولو در لفظ عنوان نمیکند).آبه بهجای ترامپ از روحانی خواست برجام را کامل اجرا کند!
یک سایت حامی دولت میگوید سفر روحانی به ژاپن، نتیجهای دربر نداشته و در بر همان پاشنه قبلی میچرخد.
«فرارو» نوشت: بنبستشکنی در زمینه توافق هستهای سال 2015 و احیای تلاشهای دیپلماتیک ژاپن در این زمینه، از اهداف عمده سفر رئیسجمهور ایران به توکیو بود. اما دولت ژاپن بهرغم تاکید بر ادامه تحرکات دیپلماتیک، ظاهرا امید چندانی به حل و فصل تنشها در کوتاهمدت ندارد.
شینزو آبه، چند روز قبل از سفر روحانی گفته بود کشورش میخواهد نقش بزرگتری در حل و فصل بنبست هستهای تهران و واشنگتن داشته باشد.
اما پس از سفر روحانی، هیچ اشارهای به وساطت ژاپن میان ایران و آمریکا در موضوع هستهای نشد. نخستوزیر ژاپن دردیدار با رئیسجمهور ایران، ضمن ابراز «نگرانی جدی» درباره تنشهای خاورمیانه، از ایران خواست که در برقراری ثبات نقش «سازندهای» ایفا و برجام را «بهطور کامل اجرا کند.»
[این خواسته آبه از روحانی در حالی است که او هرگز از آمریکا نخواسته به برجام متعهد بماند و تحریمها را بردارد!]
اظهارات مقامات ایران پیش از سفر روحانی نشان میداد که رئیسجمهور دو مسئله از سرگیری فروش نفت ایران به ژاپن و تلاش دیپلماتیک توکیو برای تنشزدایی در خاورمیانه را با نخستوزیر ژاپن در میان خواهد گذاشت.
اما به گفته منابع ژاپنی موضوع فروش نفت در مباحثات روحانی و آبه مطرح نشد. به گزارش روزنامه ژاپنتایمز، از ماه مه امسال، هیچکدام از خریداران عمده نفت ژاپنی از ایران نفت خام نخریدهاند.
آبه در دیدار با روحانی از قصد ایران برای کاهش بیشتر تعهدات هستهای، عمیقا ابراز نگرانی کرد و از روحانی خواست از انجام هرگونه اقدامی که به تضعیف توافق هستهای منجر شود، خودداری کند. افزون بر این، آبه در گفتوگوهای مفصلی که با هیئت ایرانی انجام داد، موافقت روحانی با اعزام نیروهای نظامی ژاپن به خاورمیانه را جلب کرد. این امر، به طرز آشکاری بیانگر ناامیدی ژاپن از احتمال موفقیت راهکاری دیپلماتیک میان ایران و آمریکاست. اگر آبه در گفتوگوها با روحانی، چشمانداز روشنی برای موفقیت وساطتاش میان تهران و واشنگتن میدید، به احتمال زیاد مسئله اعزام نیروهای نظامی را مطرح نمیکرد یا به کل از این طرح صرفنظر میکرد. خصوصا که این طرح، از روی اجبار و اضطرار تهیه شد و دولت ژاپن تمایلی به ایفای نقش نظامی در خاورمیانه ندارد.
تشدید لفاظیها و تحریمهای آمریکا و تهدیدات اروپا علیه ایران همزمان با سفر روحانی به ژاپن، نشانه دیگری بود که چشمانداز موفقیت وساطت آبه را تیره و تار کرد. ژاپنیها دیدند که وقتی روحانی در ژاپن گفت: «در راستای منافع ملی خود از هیچگونه مذاکره و توافقی رویگردان نیستیم»، آمریکا بهجای استقبال از این سیگنال، بر تحریمها علیه ایران افزود و آن را به نقض فاحش حقوق بشر متهم کرد. اروپا هم ایران را به فعالسازی مکانیسم ماشه تهدید کرده است.لسآنجلس تایمز: ایران موفق شد آمریکا را در حمایت از آشوبگران ناکام بگذارد
تلاش یک تیم امنیتی و فناوری وابسته به دولت آمریکا برای دور زدن قطعی اینترنت و کمک به آشوبگران در ایران در ماه گذشته ناکام ماند.
روزنامه لسآنجلس تایمز در این باره خبر داد: هنگامی که مقامات ایرانی در آبانماه گذشته به مدت یک هفته برای خاموش کردن ناآرامی، اینترنت سراسری را در این کشور قطع کردند، «نیما فاطمی» کارآفرین فناوری مستقر در آمریکا، وارد عمل شد.
فاطمی و دیگر کارشناسان امنیتی آمریکایی از سال 2009 همزمان با جنبش (فتنه) سبز که برای نخستینبار مقامات ایرانی دسترسی به شبکههای اجتماعی چون «توئیتر» و «فیسبوک» را در این کشور برای مهار اعتراضات محدود کردند، روی دور زدن محدودیتهای سانسور اینترنت در داخل ایران کار میکنند.
اما اینبار به رغم کار شبانهروزی آنها طی یک هفته به همراه تیمی 20 نفره از کارشناسان فناوری و امنیتی، آنها برای نخستینبار قادر به دور زدن قطعی اینترنت سراسری در ایران نشدند.
وی در این باره به لسآنجلس تایمز گفت: «ما بیش از حد کار کردیم. من افراد زیادی را میشناسم که (در جریان اغتشاشات) نخوابیدند و مدام در حال کار بودند.»
اقدام ایران در قطع اینترنت، مانع جدی برای ارتباط بین معترضان[آشوبگران] و دیگران در خارج از کشور ایجاد کرد.
«شبکه ملی اطلاعات» ایران که بیش از یک دهه روی آن کار شده یک نسخه مدیریت شده اینترنت جهانی است که به مقامات ایرانی این قدرت را میدهد تا در صورت تمایل، ترافیک بینالمللی اینترنت را از داخل ایران جدا کنند.
همه ایرانیان از طریق شرکت ارتباطات زیرساخت ایران - که تحت نظر وزارت ارتباطات فعالیت میکند و خدمات اینترنتی را از طریق ارائهدهندههایی به افراد میفروشد، به اینترنت جهانی متصل میشوند.
برای کاهش وابستگی به شبکه جهانی اینترنت، دولت ایران مجبور بود شبکههای داخلی خود را توسعه داده و میلیون ها ایرانی را ترغیب به استفاده از این سیستم عاملها کند.
متخصصان میگویند 2 سال پیش (در جریان اغتشاش دیماه 96) وقتی که بسیاری از شرکتهای بزرگ ایرانی هنوز از خدمات اینترنت جهانی استفاده میکردند، دولت ایران نتوانست دسترسی به اینترنت جهانی را بهطور گسترده قطع کند چون در این صورت آسیبهای اقتصادی عمدهای متوجه اقتصاد این کشور میشد. اما در جریان ناآرامیهای آبانماه گذشته اوضاع فرق میکرد چون وابستگی بسیاری از شرکتهای بزرگ ایرانی به اینترنت جهانی در حداقل خود بود.
امیر رشیدی محقق امنیت اینترنتی در نیویورک درباره دلیل عدم قطع اینترنت سراسری در سال 96 گفت: «کل کشور به هم میریخت زیرا اکثر مردم و صنایع هنوز از زیرساختها و خدمات اینترنت جهانی استفاده میکردند.» اما اینبار به فاصله اندکی پس از آغاز ناآرامیها، اینترنت سراسری بهطور گسترده قطع شد.
یک روز بعد از آغاز ناآرامیها، اتصال به اینترنت جهانی تقریبا متوقف شد و تنها عده معدودی در صنایع حساس مانند بانکداری و بیمارستان به اینترنت جهانی دسترسی داشتد.
بنا به اعلام تحلیلگران، دولت ایران توانست 95 درصد از اتصالات بینالمللی اینترنت را برای نزدیک به یک هفته در سراسر این کشور مسدود کند.
«نیما فاطمی» در این باره به لسآنجلس تایمز گفت: «ما نتوانستیم راهی برای وصل ارتباط انبوه به اینترنت پیدا کنیم. تمام تکنیکهای مورد استفاده ما فقط برای تعداد کمی از افراد در ایران امکان دسترسی به اینترنت را میداد.»بیاعتنایی عمومی به رد صلاحیت برخی وابستگان گروههای منحله
خبرگزاری دولتی ایرنا، از بیتفاوتی عمومی نسبت به رد صلاحیت برخی نامزدهای اصلاحطلبان خبر میدهد.
هیئتهای اجرایی انتخابات وابسته به وزارت کشور با نگاهی آمیخته با اغماض، صلاحیت 90 درصد نامزدها را تأیید کرد که در میان آنها افراد فاقد صلاحیت برخی عناصر متخلف و سابقهدار مانند شکوریراد و آذرمنصوری «دبیرکل حزب اتحاد ملت و معاون وی» را که از فعالان حزب منحله مشارکت بودند، به همراه برخی وابستگان گروهک نهضت آزادی رد کردند. جواد امام، علی باقری، هادی غفاری، امیر آریازند، بهرام پارسایی و رویا بلوری از جمله عناصر افراطی بودند که رد صلاحیت شدهاند.
به گزارش ایرنا، بررسیهای حاصل از دادهکاوی نشان میدهد که در رابطه با موضوع رد صلاحیت، تنها 698 توئیت با کلیدواژه رد صلاحیت منتشر شده است.
این در حالی است که تعداد توئیت منتشر شده در رابطه با ثبتنام محمدباقر قالیباف در انتخابات به تنهایی 1812 توئیت بوده است و مقایسه این دو موضوع به سادگی نشان میدهد که کاربران توئیتری نسبت به رد صلاحیت اصلاحطلبان واکنش قابل توجهی نداشتهاند.
26 درصد لایکهای مربوط به توئیتهای رد صلاحیت، در انتقاد از وزارت کشور بوده و کاربران معتقدند این رد صلاحیتها به شکل درست انجام نشده است.
23 درصد از لایکهای توئیتهای مربوط به رد صلاحیت نیز توسط کاربران منتقد جریان اصلاحات بوده است. این کاربران از اصلاحطلبان انتقاد کرده و از رد صلاحیت آنها خشنود شدهاند. (کیهان)
در همین حال صادق زیباکلام در روزنامه آرمان نوشت: همه شواهد و قرائن موجود حکایت از آن میکند که به نظر نمیرسد سفر رئیسجمهور و هیئت همراه به ژاپن صددرصد موفقیتآمیز بوده باشد. آنچه که در مورد آن زیاد نمیدانیم قریب به یک ساعت و نیم ملاقات خصوصی بوده که میان آن دو صورت گرفته است. ملاقاتی که نه آقای حسن روحانی مطلبی در مورد آن گفته و نه آقای آبه به مطلبی اشاره کرده است و از این نظر تا شواهد و قرائن روشن ودقیقی ارائه نشود، نمیتوان انتظار داشت که این سفر به همه نتایج خود رسیده است. مگر آنکه فرض بگیریم که آقای روحانی قبل از رفتن به ژاپن اختیارات خاصی را به دست آورده و توانسته در چارچوب آن اختیارات با آقای آبه مذاکره کند. واقع مطلب این است که آقای آبه در جایگاهی است که اتفاقا میتواند نقش مثبتی میان ایران و آمریکا ایفا کند.
اما آبه زمانی میتواند یخ میان تهران و واشنگتن را اندکی آب کند که آقای روحانی توانسته باشد موافقت کلی نظام را مبنی بر اینکه گامهایی به سمت تنشزدایی برداشته شود، به دست آورده باشد. اگر غیر از این بوده باشد صورت مسئله تفاوت خواهد کرد.
اما اگر آقای آبه بتواند موافقت ترامپ را جلب نماید و حتی بخشی از این پول را به ایران تحویل دهد، گام مثبتی خواهد بود. هدف دیگر ایران و ژاپن میتواند آن باشد که آقای آبه بتواند بهعنوان حسننیت مجوزی از ترامپ دریافت کند تا مقداری نفت از ایران خریداری کند. احتمال سومی که باز هم ممکن است آقای آبه بتواند موفق شود، آن است که ژاپنیها بتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند. اما همانطور که گفتیم همه این احتمالات منوط به آن است که آبه بتواند موافقت ترامپ را برای چنین امتیازاتی به ایران بگیرد. همه چیز بستگی به این دارد که آیا در رویکرد ایران نسبت به آمریکا تغییری به وجود آمده یا خیر. اگر تغییری به وجود نیامده باشد، میتوان نتیجهگیری کرد که سفر آقای روحانی به ژاپن چندان تاثیری در تغییر معادلات نخواهد داشت. ضمن اینکه بعید به نظر میرسد که آقای روحانی در این شرایط خاص، بدون در دست داشتن مجوز و اختیارات حاضر بوده باشد که به ژاپن برود. به بیان سادهتر نفس رفتن آقای روحانی به ژاپن مبین این واقعیت است که روحانی باید چراغ سبزهایی دریافت کرده باشد.
رویاپردازی بلاوجه آقای زیباکلام از سر لاعلاجی و درماندگی در قبال فریبکاریهای تحلیلی قبلی وی است. او هنوز درباره چک برگشتی وعدههای قبلی و فرشته ساختن از شیطان بزرگ، توضیحی به مردم نداده است.
ثانیا نگاه نظام و رهبری به عملکرد دولت ترامپ و نقش ژاپن در این میان کاملا روشن است و رهبر انقلاب در سفر چندماه قبل آقای آبه به تهران، پاسخ صریح و مفصلی ارائه کردند که به غیرقابل اعتماد بودن دولت آمریکا تاکید داشت. بر همین مبنا، ترامپ همان کسی است که برجام (الهه بیخاصیت و پرطمطراق امثال زیباکلام) را زیر پا گذاشت و در 2 سال اخیر، برخلاف تعهدات صریح دولت آمریکا عمل کرد. چگونه میتوان به چنین دولتی اعتماد کرد؟
ثالثا وقتی آمریکا به برجام و تعهدات آن عمل نمیکند، ایران چرا باید امتیاز جدید بدهد و چه امتیازی بدهد؟ آیا این بار چنانکه آمریکاییها صریح میگویند باید امنیت ملی و اقتدار نظامی خود را در مقابل مشتی وعده واگذار کند؟! اگر 3 کشور اروپایی و اتحادیه اروپا و چین و روسیه به علاوه قطعنامه شورای امنیت، نتوانستند برجام را در حداقل آن تضمین کنند، دولت ژاپن که مانند مهره حلقه به گوش آمریکا در این چند سال اخیر عمل کرده، میتواند تعهد آمریکا را ضمانت کند؟ (و این در حالی است که آمریکا هیچ تعهدی را ولو در لفظ عنوان نمیکند).آبه بهجای ترامپ از روحانی خواست برجام را کامل اجرا کند!
یک سایت حامی دولت میگوید سفر روحانی به ژاپن، نتیجهای دربر نداشته و در بر همان پاشنه قبلی میچرخد.
«فرارو» نوشت: بنبستشکنی در زمینه توافق هستهای سال 2015 و احیای تلاشهای دیپلماتیک ژاپن در این زمینه، از اهداف عمده سفر رئیسجمهور ایران به توکیو بود. اما دولت ژاپن بهرغم تاکید بر ادامه تحرکات دیپلماتیک، ظاهرا امید چندانی به حل و فصل تنشها در کوتاهمدت ندارد.
شینزو آبه، چند روز قبل از سفر روحانی گفته بود کشورش میخواهد نقش بزرگتری در حل و فصل بنبست هستهای تهران و واشنگتن داشته باشد.
اما پس از سفر روحانی، هیچ اشارهای به وساطت ژاپن میان ایران و آمریکا در موضوع هستهای نشد. نخستوزیر ژاپن دردیدار با رئیسجمهور ایران، ضمن ابراز «نگرانی جدی» درباره تنشهای خاورمیانه، از ایران خواست که در برقراری ثبات نقش «سازندهای» ایفا و برجام را «بهطور کامل اجرا کند.»
[این خواسته آبه از روحانی در حالی است که او هرگز از آمریکا نخواسته به برجام متعهد بماند و تحریمها را بردارد!]
اظهارات مقامات ایران پیش از سفر روحانی نشان میداد که رئیسجمهور دو مسئله از سرگیری فروش نفت ایران به ژاپن و تلاش دیپلماتیک توکیو برای تنشزدایی در خاورمیانه را با نخستوزیر ژاپن در میان خواهد گذاشت.
اما به گفته منابع ژاپنی موضوع فروش نفت در مباحثات روحانی و آبه مطرح نشد. به گزارش روزنامه ژاپنتایمز، از ماه مه امسال، هیچکدام از خریداران عمده نفت ژاپنی از ایران نفت خام نخریدهاند.
آبه در دیدار با روحانی از قصد ایران برای کاهش بیشتر تعهدات هستهای، عمیقا ابراز نگرانی کرد و از روحانی خواست از انجام هرگونه اقدامی که به تضعیف توافق هستهای منجر شود، خودداری کند. افزون بر این، آبه در گفتوگوهای مفصلی که با هیئت ایرانی انجام داد، موافقت روحانی با اعزام نیروهای نظامی ژاپن به خاورمیانه را جلب کرد. این امر، به طرز آشکاری بیانگر ناامیدی ژاپن از احتمال موفقیت راهکاری دیپلماتیک میان ایران و آمریکاست. اگر آبه در گفتوگوها با روحانی، چشمانداز روشنی برای موفقیت وساطتاش میان تهران و واشنگتن میدید، به احتمال زیاد مسئله اعزام نیروهای نظامی را مطرح نمیکرد یا به کل از این طرح صرفنظر میکرد. خصوصا که این طرح، از روی اجبار و اضطرار تهیه شد و دولت ژاپن تمایلی به ایفای نقش نظامی در خاورمیانه ندارد.
تشدید لفاظیها و تحریمهای آمریکا و تهدیدات اروپا علیه ایران همزمان با سفر روحانی به ژاپن، نشانه دیگری بود که چشمانداز موفقیت وساطت آبه را تیره و تار کرد. ژاپنیها دیدند که وقتی روحانی در ژاپن گفت: «در راستای منافع ملی خود از هیچگونه مذاکره و توافقی رویگردان نیستیم»، آمریکا بهجای استقبال از این سیگنال، بر تحریمها علیه ایران افزود و آن را به نقض فاحش حقوق بشر متهم کرد. اروپا هم ایران را به فعالسازی مکانیسم ماشه تهدید کرده است.لسآنجلس تایمز: ایران موفق شد آمریکا را در حمایت از آشوبگران ناکام بگذارد
تلاش یک تیم امنیتی و فناوری وابسته به دولت آمریکا برای دور زدن قطعی اینترنت و کمک به آشوبگران در ایران در ماه گذشته ناکام ماند.
روزنامه لسآنجلس تایمز در این باره خبر داد: هنگامی که مقامات ایرانی در آبانماه گذشته به مدت یک هفته برای خاموش کردن ناآرامی، اینترنت سراسری را در این کشور قطع کردند، «نیما فاطمی» کارآفرین فناوری مستقر در آمریکا، وارد عمل شد.
فاطمی و دیگر کارشناسان امنیتی آمریکایی از سال 2009 همزمان با جنبش (فتنه) سبز که برای نخستینبار مقامات ایرانی دسترسی به شبکههای اجتماعی چون «توئیتر» و «فیسبوک» را در این کشور برای مهار اعتراضات محدود کردند، روی دور زدن محدودیتهای سانسور اینترنت در داخل ایران کار میکنند.
اما اینبار به رغم کار شبانهروزی آنها طی یک هفته به همراه تیمی 20 نفره از کارشناسان فناوری و امنیتی، آنها برای نخستینبار قادر به دور زدن قطعی اینترنت سراسری در ایران نشدند.
وی در این باره به لسآنجلس تایمز گفت: «ما بیش از حد کار کردیم. من افراد زیادی را میشناسم که (در جریان اغتشاشات) نخوابیدند و مدام در حال کار بودند.»
اقدام ایران در قطع اینترنت، مانع جدی برای ارتباط بین معترضان[آشوبگران] و دیگران در خارج از کشور ایجاد کرد.
«شبکه ملی اطلاعات» ایران که بیش از یک دهه روی آن کار شده یک نسخه مدیریت شده اینترنت جهانی است که به مقامات ایرانی این قدرت را میدهد تا در صورت تمایل، ترافیک بینالمللی اینترنت را از داخل ایران جدا کنند.
همه ایرانیان از طریق شرکت ارتباطات زیرساخت ایران - که تحت نظر وزارت ارتباطات فعالیت میکند و خدمات اینترنتی را از طریق ارائهدهندههایی به افراد میفروشد، به اینترنت جهانی متصل میشوند.
برای کاهش وابستگی به شبکه جهانی اینترنت، دولت ایران مجبور بود شبکههای داخلی خود را توسعه داده و میلیون ها ایرانی را ترغیب به استفاده از این سیستم عاملها کند.
متخصصان میگویند 2 سال پیش (در جریان اغتشاش دیماه 96) وقتی که بسیاری از شرکتهای بزرگ ایرانی هنوز از خدمات اینترنت جهانی استفاده میکردند، دولت ایران نتوانست دسترسی به اینترنت جهانی را بهطور گسترده قطع کند چون در این صورت آسیبهای اقتصادی عمدهای متوجه اقتصاد این کشور میشد. اما در جریان ناآرامیهای آبانماه گذشته اوضاع فرق میکرد چون وابستگی بسیاری از شرکتهای بزرگ ایرانی به اینترنت جهانی در حداقل خود بود.
امیر رشیدی محقق امنیت اینترنتی در نیویورک درباره دلیل عدم قطع اینترنت سراسری در سال 96 گفت: «کل کشور به هم میریخت زیرا اکثر مردم و صنایع هنوز از زیرساختها و خدمات اینترنت جهانی استفاده میکردند.» اما اینبار به فاصله اندکی پس از آغاز ناآرامیها، اینترنت سراسری بهطور گسترده قطع شد.
یک روز بعد از آغاز ناآرامیها، اتصال به اینترنت جهانی تقریبا متوقف شد و تنها عده معدودی در صنایع حساس مانند بانکداری و بیمارستان به اینترنت جهانی دسترسی داشتد.
بنا به اعلام تحلیلگران، دولت ایران توانست 95 درصد از اتصالات بینالمللی اینترنت را برای نزدیک به یک هفته در سراسر این کشور مسدود کند.
«نیما فاطمی» در این باره به لسآنجلس تایمز گفت: «ما نتوانستیم راهی برای وصل ارتباط انبوه به اینترنت پیدا کنیم. تمام تکنیکهای مورد استفاده ما فقط برای تعداد کمی از افراد در ایران امکان دسترسی به اینترنت را میداد.»بیاعتنایی عمومی به رد صلاحیت برخی وابستگان گروههای منحله
خبرگزاری دولتی ایرنا، از بیتفاوتی عمومی نسبت به رد صلاحیت برخی نامزدهای اصلاحطلبان خبر میدهد.
هیئتهای اجرایی انتخابات وابسته به وزارت کشور با نگاهی آمیخته با اغماض، صلاحیت 90 درصد نامزدها را تأیید کرد که در میان آنها افراد فاقد صلاحیت برخی عناصر متخلف و سابقهدار مانند شکوریراد و آذرمنصوری «دبیرکل حزب اتحاد ملت و معاون وی» را که از فعالان حزب منحله مشارکت بودند، به همراه برخی وابستگان گروهک نهضت آزادی رد کردند. جواد امام، علی باقری، هادی غفاری، امیر آریازند، بهرام پارسایی و رویا بلوری از جمله عناصر افراطی بودند که رد صلاحیت شدهاند.
به گزارش ایرنا، بررسیهای حاصل از دادهکاوی نشان میدهد که در رابطه با موضوع رد صلاحیت، تنها 698 توئیت با کلیدواژه رد صلاحیت منتشر شده است.
این در حالی است که تعداد توئیت منتشر شده در رابطه با ثبتنام محمدباقر قالیباف در انتخابات به تنهایی 1812 توئیت بوده است و مقایسه این دو موضوع به سادگی نشان میدهد که کاربران توئیتری نسبت به رد صلاحیت اصلاحطلبان واکنش قابل توجهی نداشتهاند.
26 درصد لایکهای مربوط به توئیتهای رد صلاحیت، در انتقاد از وزارت کشور بوده و کاربران معتقدند این رد صلاحیتها به شکل درست انجام نشده است.
23 درصد از لایکهای توئیتهای مربوط به رد صلاحیت نیز توسط کاربران منتقد جریان اصلاحات بوده است. این کاربران از اصلاحطلبان انتقاد کرده و از رد صلاحیت آنها خشنود شدهاند. (کیهان)