تاریخ انتشار
جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۵۸
کد مطلب : ۴۱۷۸۰۳
متن ارسالی؛
مردم موحد را بیش از پیش میخواهند / همراهی بزرگان جریانهای مختلف با مردم مصداق پیروزی است
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی؛ ۱-شرایط حاکم بر انتخابات اگرچه خالی از نقد و مطلوب مطلق نیست؛ اما آنچه که پیش روی ماست هم دو راهی بسیار متفاوت و متضادی است که مشخصاً میتوان بیشمار صفت و خصیصه را برای رد یکی و پذیرش دیگری بر شمرد.
از ذکر تفاوتها و خصیصههای بسیار بارز و فاحش که برای هر یک، چه از طریق مطالعه و گفتگو و چه از طریق ارتباط و همزیستی با نامزدها مشهود و ملموس است که بگذریم؛ مسئلهی مهمتر و پیش رو اهمیت یا "بحران انتخاب" است. چرا که پیش روی ما انتخابی است که بخش مهمی از سرنوشت ما را در چهارسال پیش رو تعیین میکند.
۲-"ما انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم؛ و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم."
این گفتهی سارتر انسان را به دنیای شلختگی و پریشانی بی حد و حصری پرت میکند؛ شرایطی بغرنج و نامطلوب و سرشار از دوراهی!
جایی که نشستن انتخاب است و رفتن به هر سمتی هم انتخاب!
و تلختر اینکه انسان با هر انتخابی در مظان اتهام و گاه مجازات قرار خواهد گرفت!
اما چه باک!؟ برای کسی که عریان به دنیا آمده و لخت و عور پیچیده در دومتر پارچه، زیر خرواری خاک خواهد رفت. ترس از دست دادن چه چیزی "لذت مخاطره" و "تجربه انتخاب" را از او دریغ میکند؟
لذت در صحنه بودن و شهامت انتخاب است که خشتهای هویت انسان را روی هم میچیند تا ما برساخته و محصول دست خودمان باشیم!
۳- وقتی به گذشته و انتخابهایمان نگاه میکنیم. میبینم که هویت و شخصیت ما محصول همان انتخابهاست.
اگر چه آن انتخابها (خاص در حوزهی سیاست) معطوف به نتایج مطلوب، آنچنان که همگان انتظار داشتند نشد و اگرچه منتخبان ما بعضاً کسانی هستند که امروز نامی از آنها نمیبریم.
اما آنچه برایمان مهم است رضایت قلبی از انتخابها و ادای تکلیف و حقوق انسانیمان است.
رضایت از تلاش برای عریانی تفاوتها در ذهن خود و انتخاب بر مبنای عقلانیتی نسبی آنچنان که شایسته و بایسته میبود.
رضایت از زمزمهی آن کلمات شیرین: " اگر در صحنه نیستی گر به نماز ایستاده باشی یا به شراب نشسته باشی هر دو یکی است."
۴- مردم دلخسته از انشقاق جریان اصلاحطلبی و دلشکسته از نداشتن نامزد در انتخابات هستند. اما سرسپردهی صداقت و یکرنگی پدران معنوی هر دو طیف هم هستند؛ چرا که در همهی انتخابات پیشین "بازی شرافتمندانهای" را شاهد بودند.
نتایجی که اگرچه راهی به بهارستان نبرد اما برای اصلاحطلبان سندی بود تا اقبال مردم را برای ادوار بعد همراه خود داشته باشند.
در این شرایط نامطلوبی که انتخابات را به سمت تبدیل شدن به تالار بورس اوراق بهادار و شعارهای نژادپرستانه و قومی نامعتارفی سوق میدهد و ابعاد رسانههای آن تا اخبار تلویزیون رسمی و ملی گسترده شده است. همراهی همهی بزرگان جریانهای مختلف با مردم مردد و گرفتار در "بحران انتخاب" مصداق پیروزی است.
۵- تضمین سرمایههای اجتماعی معطوف به تأمین خواستهها و نیازهای گسترده و متنوع مردم است و تأمین این نیازها را اگر چه نمیتوان تضمین کرد اما میتوان با تلاش و ممارست و پیگیری به هر نسبت تأمین کرد. پیداست که سید محمد موحد را مردم بیشتر از پیش میخواهند. قرائت ایشان از سیاست و کیاست رایحهی شخصیت برجستهای چون هاشمی را در خود دارد.
انشالله با اتکا به تجربههای اندوخته و مشخصاً با نیت گذر از انبوه معضلات انباشه و پیش رو با حمایت و هدایت همهی جریانهای سیاسی و مردمی دوم اسفند را پلهای برای تضمین موفقیت در مسیر پیش رو قرار خواهیم داد.
از ذکر تفاوتها و خصیصههای بسیار بارز و فاحش که برای هر یک، چه از طریق مطالعه و گفتگو و چه از طریق ارتباط و همزیستی با نامزدها مشهود و ملموس است که بگذریم؛ مسئلهی مهمتر و پیش رو اهمیت یا "بحران انتخاب" است. چرا که پیش روی ما انتخابی است که بخش مهمی از سرنوشت ما را در چهارسال پیش رو تعیین میکند.
۲-"ما انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم؛ و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم."
این گفتهی سارتر انسان را به دنیای شلختگی و پریشانی بی حد و حصری پرت میکند؛ شرایطی بغرنج و نامطلوب و سرشار از دوراهی!
جایی که نشستن انتخاب است و رفتن به هر سمتی هم انتخاب!
و تلختر اینکه انسان با هر انتخابی در مظان اتهام و گاه مجازات قرار خواهد گرفت!
اما چه باک!؟ برای کسی که عریان به دنیا آمده و لخت و عور پیچیده در دومتر پارچه، زیر خرواری خاک خواهد رفت. ترس از دست دادن چه چیزی "لذت مخاطره" و "تجربه انتخاب" را از او دریغ میکند؟
لذت در صحنه بودن و شهامت انتخاب است که خشتهای هویت انسان را روی هم میچیند تا ما برساخته و محصول دست خودمان باشیم!
۳- وقتی به گذشته و انتخابهایمان نگاه میکنیم. میبینم که هویت و شخصیت ما محصول همان انتخابهاست.
اگر چه آن انتخابها (خاص در حوزهی سیاست) معطوف به نتایج مطلوب، آنچنان که همگان انتظار داشتند نشد و اگرچه منتخبان ما بعضاً کسانی هستند که امروز نامی از آنها نمیبریم.
اما آنچه برایمان مهم است رضایت قلبی از انتخابها و ادای تکلیف و حقوق انسانیمان است.
رضایت از تلاش برای عریانی تفاوتها در ذهن خود و انتخاب بر مبنای عقلانیتی نسبی آنچنان که شایسته و بایسته میبود.
رضایت از زمزمهی آن کلمات شیرین: " اگر در صحنه نیستی گر به نماز ایستاده باشی یا به شراب نشسته باشی هر دو یکی است."
۴- مردم دلخسته از انشقاق جریان اصلاحطلبی و دلشکسته از نداشتن نامزد در انتخابات هستند. اما سرسپردهی صداقت و یکرنگی پدران معنوی هر دو طیف هم هستند؛ چرا که در همهی انتخابات پیشین "بازی شرافتمندانهای" را شاهد بودند.
نتایجی که اگرچه راهی به بهارستان نبرد اما برای اصلاحطلبان سندی بود تا اقبال مردم را برای ادوار بعد همراه خود داشته باشند.
در این شرایط نامطلوبی که انتخابات را به سمت تبدیل شدن به تالار بورس اوراق بهادار و شعارهای نژادپرستانه و قومی نامعتارفی سوق میدهد و ابعاد رسانههای آن تا اخبار تلویزیون رسمی و ملی گسترده شده است. همراهی همهی بزرگان جریانهای مختلف با مردم مردد و گرفتار در "بحران انتخاب" مصداق پیروزی است.
۵- تضمین سرمایههای اجتماعی معطوف به تأمین خواستهها و نیازهای گسترده و متنوع مردم است و تأمین این نیازها را اگر چه نمیتوان تضمین کرد اما میتوان با تلاش و ممارست و پیگیری به هر نسبت تأمین کرد. پیداست که سید محمد موحد را مردم بیشتر از پیش میخواهند. قرائت ایشان از سیاست و کیاست رایحهی شخصیت برجستهای چون هاشمی را در خود دارد.
انشالله با اتکا به تجربههای اندوخته و مشخصاً با نیت گذر از انبوه معضلات انباشه و پیش رو با حمایت و هدایت همهی جریانهای سیاسی و مردمی دوم اسفند را پلهای برای تضمین موفقیت در مسیر پیش رو قرار خواهیم داد.