تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۱۸
کد مطلب : ۴۲۴۶۰۹
نگاهی به یک نشست
نکاتی پیرامون نشست ستاد مدیریت پیشگیری و مقابله با کرونا
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
به گزارش کبنا، نشست ستاد مقابله با کرونا در ظهر چهارشنبه ساعت 15 همچون رسم مألوف و عادتِ همیشگی با تعارفات مکرر شروع شد و با همین گونه تعارفات و تقدیر و تشکرها نیز پایان یافت. اما در این میان، نکات مهمی ارائه شد که بد نیست نگاهی به برخی از آنها داشته باشیم. اما قبل از هر چیزی اشارهی کوتاهی به برخی مباحث نظری لازم است تا در ادامه، بتوانیم از آن برای پیشبرد بحثمان استفاده کنیم.
در یک نگاه میتوان گفت که برخی دولتها در مقابله با بحرانها و مسائلِ روبهرو پیروز میشوند، وضعیت را کنترل میکنند و در نهایت ثباتی نسبی برای اکثریتِ مردم فراهم میآورند. در مقابل، بسیاری دیگر از دولتها در این میانه شکست میخورند. چرا چنین اتفاقی میافتد؟ چرا برخی پیروز میشوند و برخی دیگر شکست میخورند؟ برای پاسخ به همین سؤال، دو تن از بزرگترین دانشمندان علوم اجتماعی و اقتصادیِ حال حاضر دنیا -عجم اوغلو و جیمز. ای. رابینسون- را بر آن داشت که به بررسی ریشههای قدرت، ثروت و فقر در بین ملل گوناگون بپردازند. بر اساس نظر آنها مهمترین عامل و وجه تمایز یک ملت پیروز از سایر مللِ شکست خورده را میتوان در کیفیتِ حکمرانیِ نهادهای آن جامعه دانست. در واقع کیفیت نهادهای سیاسی و اقتصادیِ هر جامعه، پیروزی و یا شکستِ آن جامعه را تعیین میکنند.
حال برگردیم به نشست امروز؛ هدف از این نشست، بحث و بررسی دربارۀ مقابله با کرونا عنوان شد. ابتدا دکتر یزدانپناه بهصورت آماری گزارشی دقیق از دستاوردها و فعالیتهای استانی در مقابله با کرونا ارئه کردند. همچون تعداد فوتیها، مبتلاها، آزمایشها، تعداد تختها و ... . دکتر تقوینژاد هم در میانۀ صحبتهایش با مستندات آماری به شفافسازی فعالیتهای دولت در بخش بهداشت و درمان اشاره کرد. پس از ایشان، دکتر کلانتری نیز به همین شیوه بحثشان را تکمیل نمودند. نقطۀ مشترک در صحبتهای هر سه نفر، گذر از کلیگویی و تمسک به گزارشات آماری بود. در جامعۀ امروزی، آمار از مهمترین ابزارهای حکمرانیِ خوب است؛ بههمین دلیل است که دولت مدرن را حتی دولت پایشگر نیز مینامند. با آمارگیری میتوان چشمانداز روشنی از وضعیت موجود بهدست داد که بدون آن، بخش بسیار زیادی از واقعیت از دیده پنهان میماند. بنابراین بسیار مطلوب خواهد بود که زین پس بهجای کلیگویی که همهچیز خوب است و مشکلی نیست، با مستندات دقیق، به تحلیل وضعیت موجود بپردازیم. درواقع، بحران کرونا فرصتی به دست داد که مسئولین حتی اگر علیالرغم میلِ باطنیِ خود هم که بوده به این سمت حرکت کنند، که این خود به معنای ساختن فرصت از دل یک تهدید بزرگ است. بنابراین بهنظر میرسد بحران کرونا ما را یک قدم به سمت حکمرانی خوب سوق داده است.
اما جنس صحبتهای دکتر جانبابایی متفاوت بود؛ ایشان بیش از آنکه آماری صحبت کنند، تحلیلی اجتماعی از وضعیت موجود ارائه دادند. از مهمترین نکات بحث ایشان، اشاره به پیامدهای اجتماعی اقتصادیِ بحران کرونا بود که در بسیاری از نشستها نادیده گرفته میشوند. امروزه، دانشمندان علوم پزشکی به این باور رسیدهاند که بیماریها را نمیتوان صرفاً پدیدههایی زیستشناختی دانست. بر اساس گزارشهای سازمان بهداشت جهانی، بیماری بیش از آنکه پدیدهای زیستشناختی باشد، پدیدهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی است. بنابراین هر گونه راه حل برای پیشگیری، کنترل و یا حتی درمان، باید سویههای اجتماعی و فرهنگی را نیز در نظر بگیرد. دکتر جانبابایی در چارچوب چنین رویکردی بحثهای خود را پیش بردند که باز هم نشان از آن دارد که بحران کرونا فرصتی به دست داده است در بسیاری از مسائل ریز و درشت نظام حکمرانیِ کشور بازاندیشی و تجدید نظر کنیم.
اما باز هم نسبت به شاخصهای حکمرانیِ خوب، ضعفهایی اساسی داریم؛ برگردیم به مباحث نظریِ بالا دربارۀ کیفیتِ نهادها. در این وضعیت ما میتوانیم ادعا کنیم که بحران کرونا در نظام گزارشدهی در کشور تغییر مثبتی ایجاد کرده است. اما این نوع تغییرات در مراحل اول، تنها در ظاهر اتفاق میافتد و برای نهادینه شدن، نیازمند گذر زمان و مطالبۀ عمومی همۀ مردم است. منظور این است که ممکن است پس از گذر از بحران کرونا، دوباره نشستها رو به سوی کلیگویی به خود بگیرند. برای اجتناب از چنین وضعیتی، حتماً نخبگان باید به میدان بیایند و این گونه مطالبات را پیگیری نمایند. بر اساس نظر عجم اوغلو و رابینسون، تنها و تنها در یک صورت میتوان کیفیت نهادهای حکمرانی را متحول کرد و آن هم مشارکت دادنِ همۀ مردم در تمامیِ جوانب اجتماعی است. درواقع، تا زمانی که آحاد مردم نتوانند در سرنوشت خود تصمیمگیری کنند، نهادهای حکمرانی تحول کیفی نخواهند کرد. سازمانهای مردمنهاد باید به عنوان یک وزنۀ قدرتمند در بین مردم و مسئولین عمل کنند. چرا که هر لحظه امکان بازگشت به عقب وجود دارد. بازگشت به عقبی که برای همۀ ما آشناست؛ دورانی را به یاد بیاورید که شخص رئیس جمهور، دکتر محمود احمدینژاد چگونه گزارشهای پوپولیستی ارائه میداد. حال را با آن زمان مقایسه کنید. اگر الان از آن وضعیت گذر کردهایم به آن معنا نیست که امکان بازگشت به عقب دیگر وجود ندارد. بلکه هر لحظه این امکان هست. چنانچه تجربۀ دیگر کشورها نیز مؤید آن است. بنابراین اگر بخواهیم در این بحران پیروز شویم باید بر مطالباتمان پایفشاری نمائیم، از مسئولین، مستندات دقیق طلب کنیم و بهصورت فعالانه در سرنوشت ملی شرکت کنیم و مهمتر از همه بدانیم گذر از بحران ممکن نیست مگر با نهادینهسازیِ مطالبات، مشارکت جمعی و اتحاد ملی.