تاریخ انتشار
جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۰۱
کد مطلب : ۴۲۸۴۲۰
یادداشت؛
ملاحظاتی چند در مورد مصوبه «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»
سید علی حمیده کیش شاه قاسمی
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
در روزهای اخیر طرحی به نام «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» مشتمل بر ۹ ماده و ۲ تبصره در مجلس شورای اسلامی به رأی گذاشته شد و از تصویب نمایندگان گذشت. امیدوارم این مصوبه مصداق «کلمه حق یراد بها الباطل» نباشد! نگارنده بر این باور است که فضای بشدت غبارآلود سیاسی میان دو جناح کشور، به رغم اظهارات خیرخواهانه و دلسوزی برای کشور ناشی از منافع فردی و جناحی است و مزید بر آن ریشه در تقابل دو دیدگاه تاریخی (ارزش گرایی و عملگرایی) نیز دارد.!
این دو دیدگاه بیش از یک قرن است که به موازات هم در کشور ما جریان دارند. در انقلاب مشروطه جریان مشروعه خواهی در برابر مشروطه خواهی، در نهضت ملی شدن صنعت نفت فدائیان اسلام در مخالفت با جبهه ملی و در روزگار ما نیز اصولگرایی در مصاف با اصلاح طلبی یا عملگرایی «اندیشهای که در جمهوری اسلامی برخی آن را به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نسبت میدهند.»
هر یک از این دو جریان فکری چه در گذشته و چه حال دلایل خاص خود را دارند ولی بدون شک هیچیک به تنهایی نخواهند توانست این کشتی طوفان زده را به ساحل نجات برسانند!
لزوم رسیدن به نقطه تعادل امری است که مدتهاست از سوی دلسوزان کشور گوشزد میشود و به یقین با تعالیم دین مبین نیز سازگار است (ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه).
سؤال این است که که آیا کشور راه تعادل را یافته است؟! آیا میتوان گفت تعبیر تعادل همان اعتدال است؟ آیا معنای آن توجه توامان به دنیا و آخرت مردم است!، اما آیا این جمله به اندازه کافی دقیق هست؟ آیا تمشیت آخرت مردم نیز وظیفه دولت است یا دولت اسلامی نیز مانند دیگر دولتها فقط در برابر دنیای مردم مسئول است؟
آیا به قاطعیت میتوان گفت قاطبه ملت ایران راه اعتدال را درک و انتخاب کردهاند؟ اعتدال، خارج از گفتمان اعتداگرایان کنونی دولت، در حقیقت پرهیز از تند روی و کند روی، چپ روی و راست روی، غرب گرایی و شرق گرایی است. آیا در عمل میتوان نقطهای در سیاست و اقتصاد و اخلاق را پیدا کردکه دنیا و آخرت مردم را به یک اندازه نمایندگی کند؟
آنچه این روزها در مجلس شورای اسلامی جریان دارد مصداق چیست؟ آیا رابطهای با ارزش گرایی به مفهوم سنتی و متعارف آن دارد؟ یا مصداق تند روی و افراط است؟ با مطالعه طرح پی میبریم که مجلس همان چیزی را میخواهد که دولت در پی آن است اما با شیوه و ادبیاتی دیگر! ادبیاتی که درآن لبخند دیپلمات گناه و سازش با دشمن معنا میشود و قرار داد برد، برد به تسلیم معنی میشود.!
مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی چیزی نیست که دولتمردان با آن مخالفت اساسی داشته باشد. کدام ایرانی است که نخواهد کشورش به جای غنی سازی ۳/۵ درصدی اورانیوم به غنی سازی ۲۰ درصدی برسد؟ در حقیقت اختلاف امروز در اصل موضوع نیست، بلکه در شیوه عمل است.
در شیوه عبور از موانعی است که در مسیر رسیدن به این هدف قرار دارد! اصولاً تدوین هدفهای استراتژیک کار مشکلی است. اولین سوالی که هنگام تعیین هدفها برای رهبران یک جامعه پیش میآید و معمولاً موجب اختلاف میگردد، امکان دسترسی به آن اهداف است. مهم نیست که یک هدف چقدر عالی باشد، آنچه اهمیت اساسی دارد، امکان و شیوه تحقق آن است!.
اینجاست که حساب سیاستمداران واقعگرا از سیاستمداران آرمانگرا جدا میشود! بنابر این باید پرسید در ایران امروز خواست مجلسیان به واقعیت نزدیکتر است یا آنچه دولتمردان دنبال میکنند و سرانجام این اختلاف نظر چه خواهد بود؟.
با وضعیت موجود که مطلوب ملک و ملت نیست و شرایط پیش آمده و حضور تند روهای پایدارچی و جریان خطر ناک به اصلاح بهاری در مجلس و حتی عدم هماهنگی آنها با اصولگرایان سنتی و نو اصولگرایان، بنظر میرسد باید شخص دیگری این خیمه را سر پا نگهدارد و او کسی نیست جز رهبری نظام !
در اختلافات صدر مشروطیت هیچکس نبود که حرف آخر را بزند و سخن او برآیند سخنان همه جناحهای نظام سیاسی کشور باشد، نتیجه آن شد که نباید میشد.!
در نهضت ملی شدن نفت نیز کسی که میبایست فیصله دهنده دعوا باشد، خود یکی از طرفین دعوا بود! اکنون اما خروجی سیستم برآیند همه نیروهای موجود در نظام است که در این چهار دهه همواره بر سبیل همان اعتدال و عقلانیت بوده است! اینبار نیز با امید خدا برای برون رفت از این وضعیت نامتناسب و خطرناک انتظار میرود که چنین باشد.
سید علی حمیده کیش شاه قاسمی
این دو دیدگاه بیش از یک قرن است که به موازات هم در کشور ما جریان دارند. در انقلاب مشروطه جریان مشروعه خواهی در برابر مشروطه خواهی، در نهضت ملی شدن صنعت نفت فدائیان اسلام در مخالفت با جبهه ملی و در روزگار ما نیز اصولگرایی در مصاف با اصلاح طلبی یا عملگرایی «اندیشهای که در جمهوری اسلامی برخی آن را به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نسبت میدهند.»
هر یک از این دو جریان فکری چه در گذشته و چه حال دلایل خاص خود را دارند ولی بدون شک هیچیک به تنهایی نخواهند توانست این کشتی طوفان زده را به ساحل نجات برسانند!
لزوم رسیدن به نقطه تعادل امری است که مدتهاست از سوی دلسوزان کشور گوشزد میشود و به یقین با تعالیم دین مبین نیز سازگار است (ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه).
سؤال این است که که آیا کشور راه تعادل را یافته است؟! آیا میتوان گفت تعبیر تعادل همان اعتدال است؟ آیا معنای آن توجه توامان به دنیا و آخرت مردم است!، اما آیا این جمله به اندازه کافی دقیق هست؟ آیا تمشیت آخرت مردم نیز وظیفه دولت است یا دولت اسلامی نیز مانند دیگر دولتها فقط در برابر دنیای مردم مسئول است؟
آیا به قاطعیت میتوان گفت قاطبه ملت ایران راه اعتدال را درک و انتخاب کردهاند؟ اعتدال، خارج از گفتمان اعتداگرایان کنونی دولت، در حقیقت پرهیز از تند روی و کند روی، چپ روی و راست روی، غرب گرایی و شرق گرایی است. آیا در عمل میتوان نقطهای در سیاست و اقتصاد و اخلاق را پیدا کردکه دنیا و آخرت مردم را به یک اندازه نمایندگی کند؟
آنچه این روزها در مجلس شورای اسلامی جریان دارد مصداق چیست؟ آیا رابطهای با ارزش گرایی به مفهوم سنتی و متعارف آن دارد؟ یا مصداق تند روی و افراط است؟ با مطالعه طرح پی میبریم که مجلس همان چیزی را میخواهد که دولت در پی آن است اما با شیوه و ادبیاتی دیگر! ادبیاتی که درآن لبخند دیپلمات گناه و سازش با دشمن معنا میشود و قرار داد برد، برد به تسلیم معنی میشود.!
مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی چیزی نیست که دولتمردان با آن مخالفت اساسی داشته باشد. کدام ایرانی است که نخواهد کشورش به جای غنی سازی ۳/۵ درصدی اورانیوم به غنی سازی ۲۰ درصدی برسد؟ در حقیقت اختلاف امروز در اصل موضوع نیست، بلکه در شیوه عمل است.
در شیوه عبور از موانعی است که در مسیر رسیدن به این هدف قرار دارد! اصولاً تدوین هدفهای استراتژیک کار مشکلی است. اولین سوالی که هنگام تعیین هدفها برای رهبران یک جامعه پیش میآید و معمولاً موجب اختلاف میگردد، امکان دسترسی به آن اهداف است. مهم نیست که یک هدف چقدر عالی باشد، آنچه اهمیت اساسی دارد، امکان و شیوه تحقق آن است!.
اینجاست که حساب سیاستمداران واقعگرا از سیاستمداران آرمانگرا جدا میشود! بنابر این باید پرسید در ایران امروز خواست مجلسیان به واقعیت نزدیکتر است یا آنچه دولتمردان دنبال میکنند و سرانجام این اختلاف نظر چه خواهد بود؟.
با وضعیت موجود که مطلوب ملک و ملت نیست و شرایط پیش آمده و حضور تند روهای پایدارچی و جریان خطر ناک به اصلاح بهاری در مجلس و حتی عدم هماهنگی آنها با اصولگرایان سنتی و نو اصولگرایان، بنظر میرسد باید شخص دیگری این خیمه را سر پا نگهدارد و او کسی نیست جز رهبری نظام !
در اختلافات صدر مشروطیت هیچکس نبود که حرف آخر را بزند و سخن او برآیند سخنان همه جناحهای نظام سیاسی کشور باشد، نتیجه آن شد که نباید میشد.!
در نهضت ملی شدن نفت نیز کسی که میبایست فیصله دهنده دعوا باشد، خود یکی از طرفین دعوا بود! اکنون اما خروجی سیستم برآیند همه نیروهای موجود در نظام است که در این چهار دهه همواره بر سبیل همان اعتدال و عقلانیت بوده است! اینبار نیز با امید خدا برای برون رفت از این وضعیت نامتناسب و خطرناک انتظار میرود که چنین باشد.
سید علی حمیده کیش شاه قاسمی