تاریخ انتشار
شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۵۸
کد مطلب : ۴۳۸۳۲۹
یادداشت ارسالی؛
سخن صادقانه بزرگواری و بوق چیان هوچی گرایی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سید علی عباس محدث؛ مسئولیت اجتماعی و اخلاق، دو موضوعی هستند که سازمانها برای تبیین رابطه خود با محیط بیرونی به آن توجه کردهاند. پایبندی به مسئولیت اجتماعی و اخلاق میتواند زمینهساز بقای سازمان و افزایش سودآوری باشد. دیوید، یکی از برنامهریزان استراتژیک، معتقد است: «در سازمان، اصول اخلاقی خوب از پیششرطهای مدیریت استراتژیک خوب است. مدیران هنگامی میتوانند برنامههای استراتژیک را به خوبی به نتیجه برسانند که روند اخلاقی خوبی در پیش بگیرند».
در دولت مردمی جناب آقای دکتر رئیسی، مسئولیت اجتماعی و اخلاقی به عنوان راهبردی مقتن و معین، تمام برنامه ریزیها و تصمیم گیرهای دولتمردان برای حل مشکلات و برون رفت از چالشهای موجود خواهد بود. آنچه در جلسهی تنفیذ و همچنین در در مجلس شورای اسلامی به عنوان گفتمان دولت بیان شد، هوشمندی و اهتمام دولت بر این دو اصل بوده و لذا، تمامی نیروهای انقلاب باید بدانند که فرصت اشتباه و تکرار تجربههای اشتباه گذشته را ندارند.
در همین راستا، پیرامون پیامی که حاج آقای بزرگواری از یاران دیرین دکتر محسن رضایی در فضای مجازی منتشر نمود، قضاوتهای بسیاری صورت گرفت. برداشتهای شخصی و معمولاً سبک که هیچکدام نتیجه درک و فهم آگاهانهی مغرضان از سیاستهای دولت مردمی و انقلابی نبوده است. دلسوزتر از مادرانی که برداشتشان از این تذکر درون فکری، برای منفعت سیاسی و بهره جویی اقتصادی است. و اِلا نه بینش تخصصی دارند و نه اعتقادی به موضوع فساد زدایی در دستگاههای دولتی و خصوصی سازی قابل نظارت دارند. بلکه بدون شک دال بر بیچارگی کسانی است که این درد بزرگ کینه توزی را همیشه با خود دارند. کسانی که برای مردم زخم خورده کهگیلویه بزرگ آشنا بوده و ای بسا در سطح استان نیز از رقبای سیاسی و متزلزل الفکری است که دامنه طمع ورزی و منفعت طلبی دیرینه آنها اظهر من الشمس است.
حیرت آور نیست، چراکه این منادیانِ دلسوزِ دولتِ مردمی، همان سینه چاکان یا ساکت السان حکومت شیخ سرخهای هستند که در استان ما، هنگام ترور منادی و قهرمان مبارزه با فساد استان یعنی حاج آقای مزارعی، سکوت کرده و بلکه مدافع و همراه محرمانهی مفسدین کلان اداری بودند.
بعید نیست، چراکه برخی از این منتقدین حاج آقای بزرگواری، همان کنشگران فعال مجازی و بوقچی های تبلیغاتی نمایندگانی بودند که از خون دل بیچارگان کهگیلویه بزرگ نوشیدند و همواره آنها را در فقر و محرومیت نگهداشتند و در حالیکه فقر و بیکاری و بینوایی تا مغز استخوان مردم و جوانان را فرا گرفته بود، خود سراز وزارت نفت درآوردند.
ابایی نیست، چراکه عدهای از وااسفا گویان متن حاج آقای بزرگواری، همان قلبهای مریضی هستند که مسیر توریستی و کوتاه شده دهدشت، سادات امامزاده علی (ع) به یاسوج را مشاهده میکنند و نه تنها بر گذشتهی خود که آن را » مال رو» نامیده بودند، شرمسار نمیشوند بلکه، معادن در حال بهره برداری سرفاریاب و دیگر مناطق کهگیلویه، گاز، آب و برق تمام مناطق را میبینند و به ریش مردم مُسَخَر کرده میخندد. گاز دهدشت به دیشموک، آب کوثر به بهمئی، پتروشیمی کهگیلویه که قرار بود 1000 روزه به بهره برداری برسانند، رها کردند تا اکنون که هنگام معرفی پرسنل به آن رسیدند و بیش از 500 نفر از نورچشمیهای خود را بدون هیچ ضابطهای بکار گرفته و بقیه مردم را اجنبی میدانند.
ایرادی نیست، چراکه گروهی از مخالفان متن حاج آقای بزرگواری، همان توابین بعد از سال 92 هستند که بچههای انقلابی را در میان سیل تهمتها، گزارش نویسی ها، شکایتها و منافق بازیهای 8 سال گذاشته تنها گذاشته و الان به عنوان سینه چاکان دولت مردمی و انقلابی، خود را خونخواه نظام میدانند.
اگر شنیدهاید که فرزندان نظام و انقلاب برای یادآوری دوران شکوفایی مجدد کشورمان، همچون آقای مخبر که در اولین روز جلسه دولت به رئیس جمهور تذکر میدهد، یا آقای بزرگواری بصورت پیامک به معاون اقتصادی دولت پیام میدهند و خطرات را گوشزد میکنند، یعنی رذایل و فجایع باقی مانده از دوران کاسبی و جاسوسی و نمایشهای دموکراتیک بازی را مطلع بوده و خود را ملزم مردم باوری و مردم مداری و مردم محوری میدانند.
بنابراین دلمشغولی انقلابیونی همچون آقایان بزرگواری و مخبر برای کارگزاران دولت مردمی و دیگر مسئولان نظام از نگاه مدیریتی، ویژه، و متناسب با شعارهای فسادستیز دکتر رئیسی است که اتفاقاً برخی از مواجب بگیران دیروز دولت تدبیر و امید، و امروزِ دولت مردمی را شامل خواهد شد. لازم است بدانید که مدیریت، عرصهای است که با مسائل اخلاقی بسیاری همراه است. مردم ما فراموش نمیکنند که با سکوت خود همراه و همگام دولتی بودید که تمام فضائل اخلاقی، حکمت و سیاست مُدُن را تا چه میزان تضعیف و تحقیر کرد!
فراموش نمیکنند که بخشی از همراهان امروزتان همان مدیرانی بودند که با رشوه گیری، باج گیری و فساد مالی و اخلاقی، شأن ملت را به حضیض ذلت کشاندید!
فراموش نمیکنند که مدیران دیروز و همراهان امروزتان، هرچند وجودشان خیانت به مدیریت بود، خارج از اخلاق حرفهای و دانش تخصصی انتخاب میکردید و اکنون نیز در صدد معرفی آنها با شمایل جدیدی هستید!
پس این ایرادها چیزی جز مرضی کهنه در دلهای سیاهتان نیست و این نفاق و کینه ورزی را مردم فهیم و آگاه ما جواب خواهند داد. هرچند به تعبیر قرآن کریم؛ «فی قُلوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا، در دلهای آنان یک نوع بیماری است، خداوند بر بیماری آنان افزوده» و متأسفانه چارهای هم بر آن نیست و این ناسپاسیها را خداوند جواب خواهد داد که میفرماید؛ «وَلَهُم عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانوا یکذِبونَ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.».
توصیه میکنم در این شرایطی که مردم سخت گرفتار مشکلات اقتصادی و بحرانهای اجتماعی و ابتذال فرهنگی شدهاند و نظام خانوادهها را با بی تدبیری دولت کاسبان و سکوت شما به چالش کشاندهاند، باز هم حرص نخورید و حسد نورزید تا این نسیم خوش صداقت و یکرنگی را حس کنید.
به قول مولانا:
حرص و حسد و کینه ز دل بیرون کن / خوی بد و اندیشه تو دیگرگون کن
انکار زیان تست زو کمتر گیر / اقرار ترا سود دهد، افزون کن
در دولت مردمی جناب آقای دکتر رئیسی، مسئولیت اجتماعی و اخلاقی به عنوان راهبردی مقتن و معین، تمام برنامه ریزیها و تصمیم گیرهای دولتمردان برای حل مشکلات و برون رفت از چالشهای موجود خواهد بود. آنچه در جلسهی تنفیذ و همچنین در در مجلس شورای اسلامی به عنوان گفتمان دولت بیان شد، هوشمندی و اهتمام دولت بر این دو اصل بوده و لذا، تمامی نیروهای انقلاب باید بدانند که فرصت اشتباه و تکرار تجربههای اشتباه گذشته را ندارند.
در همین راستا، پیرامون پیامی که حاج آقای بزرگواری از یاران دیرین دکتر محسن رضایی در فضای مجازی منتشر نمود، قضاوتهای بسیاری صورت گرفت. برداشتهای شخصی و معمولاً سبک که هیچکدام نتیجه درک و فهم آگاهانهی مغرضان از سیاستهای دولت مردمی و انقلابی نبوده است. دلسوزتر از مادرانی که برداشتشان از این تذکر درون فکری، برای منفعت سیاسی و بهره جویی اقتصادی است. و اِلا نه بینش تخصصی دارند و نه اعتقادی به موضوع فساد زدایی در دستگاههای دولتی و خصوصی سازی قابل نظارت دارند. بلکه بدون شک دال بر بیچارگی کسانی است که این درد بزرگ کینه توزی را همیشه با خود دارند. کسانی که برای مردم زخم خورده کهگیلویه بزرگ آشنا بوده و ای بسا در سطح استان نیز از رقبای سیاسی و متزلزل الفکری است که دامنه طمع ورزی و منفعت طلبی دیرینه آنها اظهر من الشمس است.
حیرت آور نیست، چراکه این منادیانِ دلسوزِ دولتِ مردمی، همان سینه چاکان یا ساکت السان حکومت شیخ سرخهای هستند که در استان ما، هنگام ترور منادی و قهرمان مبارزه با فساد استان یعنی حاج آقای مزارعی، سکوت کرده و بلکه مدافع و همراه محرمانهی مفسدین کلان اداری بودند.
بعید نیست، چراکه برخی از این منتقدین حاج آقای بزرگواری، همان کنشگران فعال مجازی و بوقچی های تبلیغاتی نمایندگانی بودند که از خون دل بیچارگان کهگیلویه بزرگ نوشیدند و همواره آنها را در فقر و محرومیت نگهداشتند و در حالیکه فقر و بیکاری و بینوایی تا مغز استخوان مردم و جوانان را فرا گرفته بود، خود سراز وزارت نفت درآوردند.
ابایی نیست، چراکه عدهای از وااسفا گویان متن حاج آقای بزرگواری، همان قلبهای مریضی هستند که مسیر توریستی و کوتاه شده دهدشت، سادات امامزاده علی (ع) به یاسوج را مشاهده میکنند و نه تنها بر گذشتهی خود که آن را » مال رو» نامیده بودند، شرمسار نمیشوند بلکه، معادن در حال بهره برداری سرفاریاب و دیگر مناطق کهگیلویه، گاز، آب و برق تمام مناطق را میبینند و به ریش مردم مُسَخَر کرده میخندد. گاز دهدشت به دیشموک، آب کوثر به بهمئی، پتروشیمی کهگیلویه که قرار بود 1000 روزه به بهره برداری برسانند، رها کردند تا اکنون که هنگام معرفی پرسنل به آن رسیدند و بیش از 500 نفر از نورچشمیهای خود را بدون هیچ ضابطهای بکار گرفته و بقیه مردم را اجنبی میدانند.
ایرادی نیست، چراکه گروهی از مخالفان متن حاج آقای بزرگواری، همان توابین بعد از سال 92 هستند که بچههای انقلابی را در میان سیل تهمتها، گزارش نویسی ها، شکایتها و منافق بازیهای 8 سال گذاشته تنها گذاشته و الان به عنوان سینه چاکان دولت مردمی و انقلابی، خود را خونخواه نظام میدانند.
اگر شنیدهاید که فرزندان نظام و انقلاب برای یادآوری دوران شکوفایی مجدد کشورمان، همچون آقای مخبر که در اولین روز جلسه دولت به رئیس جمهور تذکر میدهد، یا آقای بزرگواری بصورت پیامک به معاون اقتصادی دولت پیام میدهند و خطرات را گوشزد میکنند، یعنی رذایل و فجایع باقی مانده از دوران کاسبی و جاسوسی و نمایشهای دموکراتیک بازی را مطلع بوده و خود را ملزم مردم باوری و مردم مداری و مردم محوری میدانند.
بنابراین دلمشغولی انقلابیونی همچون آقایان بزرگواری و مخبر برای کارگزاران دولت مردمی و دیگر مسئولان نظام از نگاه مدیریتی، ویژه، و متناسب با شعارهای فسادستیز دکتر رئیسی است که اتفاقاً برخی از مواجب بگیران دیروز دولت تدبیر و امید، و امروزِ دولت مردمی را شامل خواهد شد. لازم است بدانید که مدیریت، عرصهای است که با مسائل اخلاقی بسیاری همراه است. مردم ما فراموش نمیکنند که با سکوت خود همراه و همگام دولتی بودید که تمام فضائل اخلاقی، حکمت و سیاست مُدُن را تا چه میزان تضعیف و تحقیر کرد!
فراموش نمیکنند که بخشی از همراهان امروزتان همان مدیرانی بودند که با رشوه گیری، باج گیری و فساد مالی و اخلاقی، شأن ملت را به حضیض ذلت کشاندید!
فراموش نمیکنند که مدیران دیروز و همراهان امروزتان، هرچند وجودشان خیانت به مدیریت بود، خارج از اخلاق حرفهای و دانش تخصصی انتخاب میکردید و اکنون نیز در صدد معرفی آنها با شمایل جدیدی هستید!
پس این ایرادها چیزی جز مرضی کهنه در دلهای سیاهتان نیست و این نفاق و کینه ورزی را مردم فهیم و آگاه ما جواب خواهند داد. هرچند به تعبیر قرآن کریم؛ «فی قُلوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا، در دلهای آنان یک نوع بیماری است، خداوند بر بیماری آنان افزوده» و متأسفانه چارهای هم بر آن نیست و این ناسپاسیها را خداوند جواب خواهد داد که میفرماید؛ «وَلَهُم عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانوا یکذِبونَ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.».
توصیه میکنم در این شرایطی که مردم سخت گرفتار مشکلات اقتصادی و بحرانهای اجتماعی و ابتذال فرهنگی شدهاند و نظام خانوادهها را با بی تدبیری دولت کاسبان و سکوت شما به چالش کشاندهاند، باز هم حرص نخورید و حسد نورزید تا این نسیم خوش صداقت و یکرنگی را حس کنید.
به قول مولانا:
حرص و حسد و کینه ز دل بیرون کن / خوی بد و اندیشه تو دیگرگون کن
انکار زیان تست زو کمتر گیر / اقرار ترا سود دهد، افزون کن