تاریخ انتشار
شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۲
کد مطلب : ۴۴۱۱۸۸
یادداشتی از مهدی میرزایی - کارشناس ارشد آب و توسعه روستایی؛
سدسازی و سندروم یکسویهنگری
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ مهدی میرزایی - کارشناس ارشد آب و توسعه روستایی؛ جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی در داستان «فیل و کوران» به اختلاف معرفتی مابین افرادی که فیلی را در تاریکی لمس میکنند اشارات نغزی میکند. مردمی که برای لمس فیل در تاریکی مراجعه میکردند، یکی بادبزن تفسیر میکرد، دیگری ناودانی و غیره.
مبحثِ ساختن سد نیز در کشور و اخیراً استان کهگیلویه و بویراحمد نیز مانندِ حکایت فیل و تاریکی شده است. مطلّعان میدانند که سد مهمترین و تخصصیترین سازهی آبی است که اثرگذار و اثرپذیر از پارامترهای متعددی اعم از مسائل محیط زیست، اقلیم، اقتصاد، زمینشناسی، اجتماع، برنامهها و چشماندازهای توسعه، آثار باستانی و غیره میباشد. اما امروزه برخی افراد با اطلاعاتی یکبُعدی و بعضاً سطحی و مخلوط با برخی احساسات منطقهای و تحرّکات سیاسی، سازهی استراتژیکی مانند سد را با عباراتی مجازی داوری میکنند. سد نیز مانند بسیاری از طرحهای توسعه، اگر با مطالعات عمیق و همهجانبه همراه باشد میتوانند متضمن شکوفایی صنعتی و توسعه همه جانبه، موزون و پایدارِ ناحیهای و عامل تأمین آب شرب بلندمدت جوامع و صنایع گردد. در غیر اینصورت میتواند باعث اثرات منفی متعددی برای اقتصاد، اجتماع و محیط زیست گردد. اظهار نظر درباره سد نیازمند جامعنگری، همفکری و هماندیشی کثیری از دانشمندان میباشد تا بتوانند فیلِ سد را بطور همهجانبه و در روشنایی تعبیر نمایند تا بشود خردمندان جامعه بر روی محتوای نقدها و دفاعیات حساب باز کنند و گفتگو نمایند. والّا اظهار عباراتی مجازی و چند کلمهای مبتنی بر کنایه و اشاره تنها منجر به شبههافکنی و نهایتاً تحریک احساسات و غیرت مردم غیرتمند استان میگردد. باید متذکر شد که تاکنون هیچ طرح توسعهای اعم از سد، جاده و راهآهن، کارخانجات و نظیر انها نبوده است که همه پارامترهای مثبت را داشته باشد و قطعاً در کنار چندین اثر مفید، معدودی اثرات مضر هم داشته است و انتخاب احداث یا عدم احداث آن به ارزیابیهای کارشناسی برتری پارامترهای مثبت بر منفی برمیگردد.
از سدی دیگر منتقدان و نفیکنندگان طرحهای ساخت سد باید بگویند که ایده جایگزین انها برای تحقق اهداف در صورت عدم ساخت سد چه میباشد. در مورد مصداقی در مورد سد تنگ سرخ باید ذکر کنند در صورت عدم ساخت این سد، تأمین آب شرب بلندمدت شهر یاسوج را چگونه میخواهند محقق نمایند. شهر در حال رشدی که هم اکنون بزرگترین چالشاش تأمین آب شرب میباشند.
هدف این نوشتار بر این میباشد که اثبات نماید که نگاه مطلق و جزمی به پدیدهی سدسازی تنها باعث واگرایی جوامع، افزایش سوءتفاهمات و پیامدهای منفی از این دست میگردد و پدیدهای فنی و تخصصی را به مسألهای اجتماعی، سیاسی و گاهاً امنیتی تبدیل خواهد کرد.
شواهد محکمی برای اثبات اینکه نبایست نگاه یکسویه، سطحی و مطلق به موضوع سدسازی و حتی انتقال آب بین حوضهای داشت وجود دارد، میتوان ارائه نمود. امروزه در همین استان کهگیلویه و بویراحمد میبینیم که ساخت سد کوثر در حدود دو دهه قبل توانسته تحولات و فوائد شگرفی داشته باشد. لذا علاوه بر تأمین آب بیش از پنج هزار هکتار اراضی مستعد استان (و چندین هزار هکتار در خوزستان)، عامل تأمین آب شرب شش شهر و دهها روستاهای استان و چندین شهر در استانهای همجوار و غیرهمجوار (هرمزگان) شده است که نشانه سخاوتمندی ذاتی مردم استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد. در عین اینکه جریانِ پایداری در زیردست سد کوثر برای حفظ محیط زیست و ارتقای کیفیت آب در تابستان آن همواره وجود داشته و دارد. در مثال دیگری باید ذکر نمود اگر نبود، انتقال آب از حوضه آبریز دریای مازندران و ساخت سدهای لتیان و طالقان در استان تهران و البرز، شاید امروز تهران و کرج امکانِ تداوم حیات نداشتند.
مضافاً تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین و متعاقباً دگردیسی رژیم بارش از برف به بارانهای سیلآسا (در کل مناطق دنیا) لزوم و ضرورت مجهز شدن به شرایط جدید و ذخیره سیلابها را نیز دوچندان مینماید. باید متذکر شد که در دفعات متعددی در سالهای اخیر بارشهای سیلآسایی در کهگیلویه و بویراحمد رخ داد که بارش چندین ماهه در یک شبانهروز نازل شده است که در صورت وجود سازههای ذخیرهای و بالاخص سازههای آبخیزداری میتوانست به جای تخریب باعث سودمندی گردد.
لذا همانطور که در بالا اشاره شد ساخت سد و انتقال آب بین حوضهای پدیدهای نیست که در یک جمله آن را رد کرد و مضر دانست و یا اینکه سودمند و مؤثر دانست. بلکه گزینه اقدام در فرایند بررسیهای تخصصی چندگانه (اقتصادی، فنی، اجتماعی، سیاستی و زیستمحیطی و غیره) استخراج خواهد شد. بطوریکه ساخت و ساز سد مانند هر کُنشی که از حالت متعادل خود خارج شود و حالتی افراطی به خود بگیرد، قطعاً مضّر خواهد بود.
دلیل آنکه انتقادات به سدسازی (مانند سد تنگ سرخ) بطور فزایندهای باعث نگرانی اجتماعی میشود، اولاً به گرانبها بودن آب در کشور خشکی مانند ایران و دوماً انتظار بحق جامعهای که آب از رودخانههای آنها به نواحی دیگر منتقل میشود به توجه عادلانه به کمبرخورداری مزمن بویراحمد و ارائه طرحهای جامع توسعهای میباشد به تعبیری دیگر وقتی مردم مشاهده میکنند در حالی آب شرب یاسوج، سرانه فضای سبز و وضعیت توسعه صنعتی در یاسوج وضعیت ناهنجاری دارد، دولت دغدغه جوامع مقصد را بطور ویژه پیگیری میکند.
خلاصهی کلام اینکه وفق اصل 45 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آبهای دریاها و آبهای جاری در رودها و انهار طبیعی و درّهها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیرزمینی و سیلابها و فاضلابها و زهآبها و دریاچهها و مردابها و برکههای طبیعی و
چشمهسارها و آبهای معدنی و منابع آبهای زیرزمینی از مشترکات بوده و در اختیار حکومت اسلامی است و طبق مصالح عامه از آنها بهرهبرداری میشود، فلذا با اطلاع از این اصلِ قانون مادر کشورمان، آگاهان جامعه، نهادهای مدنی و رسانههای جمعی محق هستند که – با تبری از یارگیریهای مجازی و طعنههای اینترنتی - در زمینه حقوق عامه مطالبهگری نمایند.
مبحثِ ساختن سد نیز در کشور و اخیراً استان کهگیلویه و بویراحمد نیز مانندِ حکایت فیل و تاریکی شده است. مطلّعان میدانند که سد مهمترین و تخصصیترین سازهی آبی است که اثرگذار و اثرپذیر از پارامترهای متعددی اعم از مسائل محیط زیست، اقلیم، اقتصاد، زمینشناسی، اجتماع، برنامهها و چشماندازهای توسعه، آثار باستانی و غیره میباشد. اما امروزه برخی افراد با اطلاعاتی یکبُعدی و بعضاً سطحی و مخلوط با برخی احساسات منطقهای و تحرّکات سیاسی، سازهی استراتژیکی مانند سد را با عباراتی مجازی داوری میکنند. سد نیز مانند بسیاری از طرحهای توسعه، اگر با مطالعات عمیق و همهجانبه همراه باشد میتوانند متضمن شکوفایی صنعتی و توسعه همه جانبه، موزون و پایدارِ ناحیهای و عامل تأمین آب شرب بلندمدت جوامع و صنایع گردد. در غیر اینصورت میتواند باعث اثرات منفی متعددی برای اقتصاد، اجتماع و محیط زیست گردد. اظهار نظر درباره سد نیازمند جامعنگری، همفکری و هماندیشی کثیری از دانشمندان میباشد تا بتوانند فیلِ سد را بطور همهجانبه و در روشنایی تعبیر نمایند تا بشود خردمندان جامعه بر روی محتوای نقدها و دفاعیات حساب باز کنند و گفتگو نمایند. والّا اظهار عباراتی مجازی و چند کلمهای مبتنی بر کنایه و اشاره تنها منجر به شبههافکنی و نهایتاً تحریک احساسات و غیرت مردم غیرتمند استان میگردد. باید متذکر شد که تاکنون هیچ طرح توسعهای اعم از سد، جاده و راهآهن، کارخانجات و نظیر انها نبوده است که همه پارامترهای مثبت را داشته باشد و قطعاً در کنار چندین اثر مفید، معدودی اثرات مضر هم داشته است و انتخاب احداث یا عدم احداث آن به ارزیابیهای کارشناسی برتری پارامترهای مثبت بر منفی برمیگردد.
از سدی دیگر منتقدان و نفیکنندگان طرحهای ساخت سد باید بگویند که ایده جایگزین انها برای تحقق اهداف در صورت عدم ساخت سد چه میباشد. در مورد مصداقی در مورد سد تنگ سرخ باید ذکر کنند در صورت عدم ساخت این سد، تأمین آب شرب بلندمدت شهر یاسوج را چگونه میخواهند محقق نمایند. شهر در حال رشدی که هم اکنون بزرگترین چالشاش تأمین آب شرب میباشند.
هدف این نوشتار بر این میباشد که اثبات نماید که نگاه مطلق و جزمی به پدیدهی سدسازی تنها باعث واگرایی جوامع، افزایش سوءتفاهمات و پیامدهای منفی از این دست میگردد و پدیدهای فنی و تخصصی را به مسألهای اجتماعی، سیاسی و گاهاً امنیتی تبدیل خواهد کرد.
شواهد محکمی برای اثبات اینکه نبایست نگاه یکسویه، سطحی و مطلق به موضوع سدسازی و حتی انتقال آب بین حوضهای داشت وجود دارد، میتوان ارائه نمود. امروزه در همین استان کهگیلویه و بویراحمد میبینیم که ساخت سد کوثر در حدود دو دهه قبل توانسته تحولات و فوائد شگرفی داشته باشد. لذا علاوه بر تأمین آب بیش از پنج هزار هکتار اراضی مستعد استان (و چندین هزار هکتار در خوزستان)، عامل تأمین آب شرب شش شهر و دهها روستاهای استان و چندین شهر در استانهای همجوار و غیرهمجوار (هرمزگان) شده است که نشانه سخاوتمندی ذاتی مردم استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد. در عین اینکه جریانِ پایداری در زیردست سد کوثر برای حفظ محیط زیست و ارتقای کیفیت آب در تابستان آن همواره وجود داشته و دارد. در مثال دیگری باید ذکر نمود اگر نبود، انتقال آب از حوضه آبریز دریای مازندران و ساخت سدهای لتیان و طالقان در استان تهران و البرز، شاید امروز تهران و کرج امکانِ تداوم حیات نداشتند.
مضافاً تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین و متعاقباً دگردیسی رژیم بارش از برف به بارانهای سیلآسا (در کل مناطق دنیا) لزوم و ضرورت مجهز شدن به شرایط جدید و ذخیره سیلابها را نیز دوچندان مینماید. باید متذکر شد که در دفعات متعددی در سالهای اخیر بارشهای سیلآسایی در کهگیلویه و بویراحمد رخ داد که بارش چندین ماهه در یک شبانهروز نازل شده است که در صورت وجود سازههای ذخیرهای و بالاخص سازههای آبخیزداری میتوانست به جای تخریب باعث سودمندی گردد.
لذا همانطور که در بالا اشاره شد ساخت سد و انتقال آب بین حوضهای پدیدهای نیست که در یک جمله آن را رد کرد و مضر دانست و یا اینکه سودمند و مؤثر دانست. بلکه گزینه اقدام در فرایند بررسیهای تخصصی چندگانه (اقتصادی، فنی، اجتماعی، سیاستی و زیستمحیطی و غیره) استخراج خواهد شد. بطوریکه ساخت و ساز سد مانند هر کُنشی که از حالت متعادل خود خارج شود و حالتی افراطی به خود بگیرد، قطعاً مضّر خواهد بود.
دلیل آنکه انتقادات به سدسازی (مانند سد تنگ سرخ) بطور فزایندهای باعث نگرانی اجتماعی میشود، اولاً به گرانبها بودن آب در کشور خشکی مانند ایران و دوماً انتظار بحق جامعهای که آب از رودخانههای آنها به نواحی دیگر منتقل میشود به توجه عادلانه به کمبرخورداری مزمن بویراحمد و ارائه طرحهای جامع توسعهای میباشد به تعبیری دیگر وقتی مردم مشاهده میکنند در حالی آب شرب یاسوج، سرانه فضای سبز و وضعیت توسعه صنعتی در یاسوج وضعیت ناهنجاری دارد، دولت دغدغه جوامع مقصد را بطور ویژه پیگیری میکند.
خلاصهی کلام اینکه وفق اصل 45 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آبهای دریاها و آبهای جاری در رودها و انهار طبیعی و درّهها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیرزمینی و سیلابها و فاضلابها و زهآبها و دریاچهها و مردابها و برکههای طبیعی و
چشمهسارها و آبهای معدنی و منابع آبهای زیرزمینی از مشترکات بوده و در اختیار حکومت اسلامی است و طبق مصالح عامه از آنها بهرهبرداری میشود، فلذا با اطلاع از این اصلِ قانون مادر کشورمان، آگاهان جامعه، نهادهای مدنی و رسانههای جمعی محق هستند که – با تبری از یارگیریهای مجازی و طعنههای اینترنتی - در زمینه حقوق عامه مطالبهگری نمایند.