تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۱۸
کد مطلب : ۴۴۲۰۸۰
یادداشت ارسالی؛
دگردیسی پول در عصر حاضر!
وحید حاج سعیدی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ وحید حاج سعیدی: در عصر کنونی گستره زعامت پول سرتاسر جهان را در برگرفته است و آدمیان در رقابتی تنگاتنگ برای رسیدن به آن تلاشی مضاعف دارند.
در دنیای جدید داشتن ثروت و سرمایه مادی در حد معقول و منطقی امری طبیعی است و هیچ انسان عاقلی فی نفسه داشتن ثروت و رفاه مادی را تقبیح نمیکند. چرا که اساساً ماهیت پول که برای رفع نیازهای طبیعی بشر باشد، ماهیتی اقتصادی و منطقی است و تلاش برای برآوردن نیازهای بشری نیز امری طبیعی و عقلایی است. اما متاسفانه با پیشرفت بشر در زمینههای اقتصادی، همانگونه که ماهیت بسیاری از اشیاء و قوانین تغییر پیدا کرد، ماهیت و خواص پول نیز به گونهای غریب تغییر یافت و محبوبیت آن صد چندان شد تا جایی که گستره زعامت پول سرتاسر جهان را در برگرفته است و آدمیان در رقابتی تنگاتنگ برای رسیدن به آن تلاشی مضاعف دارند.
زیمل – دانشمند نابغه آلمانی در سال 1900 - در کتاب سترگ فلسفه پول میگوید: پول خالصترین ابزاری است که خودش به هدف تبدیل شده است! این دگردیسی در پول و تبدیل شدن آن به هدف منجر به ظهور تبعات جبران ناپذیری فراوانی شده که بر روی افکار، رفتار و اعمال انسانها تاثیرات شگرفی گذاشته است. از بین رفتن هویت، انسانیت، شرافت، شخصیت، اخلاق، مردانگی، گذشت و ... در جامعه مادی گرای امروز بخشی از این خسران است. در حقیقت در جامعه امروز پول معیار همه چیز شده است و بر روی بسیاری از مؤلفههای اجتماعی، فرهنگی و حتی دینی نظیر نوع نگاه به افراد جامعه، احترام گذاشتن به دیگران، نذری بردن، دعوت کردن، محبت کردن و حتی پاسخ سلام دادن تأثیر مستقیم گذاشته است! زیمل تاکید دارد تصاحب پول احساس امنیت و آرامش به وجود میآورد و ما را متقاعد میکند که همه ارزشها به آن ختم میشوند. بنابراین میتوان گفت که این احساس و اعتقاد از حیث روانشناختی محض باعث میشود که همه اشیاء در یک سطح قرار گیرند و این امر نیز دلیل موجهی است بر اینکه شکوه کنند که پول در عصر ما به «خدا» مبدل شده است. تعالی پول آنچنان که زیمل بدان اشاره دارد باعث شده تا افراد برای رسیدن به پول از هیچ اقدامی فروگذار نکنند و برای رسیدن به این ابزار همه کاره از هر ابزاری استفاده کنند و دست به هر کاری بزنند.
هر چند بسیاری از علما، سیاسیون، کارشناسان فرهنگی، دینی، آموزشی و ... نظریه زیمل را در خصوص تعالی پول نمیپذیرند و کماکان به جایگاه و نقش اخلاقیات در جامعه باور دارند ولی آنچه که در جامعه کنونی امروز به وضوح مشاهده میشود، قدرت و اعتبار فراتر از حد باور و تصور پول و تغییر ماهیت آن از ابزار به هدف است.
پول تا جایی قدرت و رنگ لعاب پیدا کرده است که رنگ قانون در برابر آن تقریباً به چشم نمیآید و با رنگ آن میتوان هر پر رنگی را کمرنگ کرد و در صورت نیاز هر کمرنگی را پر رنگ کرد. میتوان با ماشین گرانقیمت، ساعت یک نیمه شب جوان بیگناهی را با هزاران آرزو راهی سینه قبرستان کرد و زودتر از آنکه جنازهاش را به سردخانه منتقل کنند، روی آسفالت قیمت جانش را چوب زد! با پول میتوان مدرک تحصیلی خرید، با پول میتوان برای همسر دوم خانهای معادل 782 سال حقوق یک کارگر خرید و یک لکسوس میلیاردی به عنوان حق السکوت پرداخت، با وجود داشتن پرونده سنگین تخلفات پزشکی میتوان بیست دقیقه آنتن زنده تلویزیون را خرید و کارشناسی کرد، میتوان هر شب با لبخند مردم خوب ایران را خیلی دوست داشت ولی برای تولد فرزند راهی کانادا شد، میتوان فضولات را با غلات قاطی کرد و به خورد مردم داد، با پول میتوان در رسانه ملی بساط بخت آزمایی راه انداخت، بازی ستاره مربع درست کرد، از خواص نداشته حلزون گفت و طاسی و سفیدی مو را درمان کرد، با پول میتوان تابعیت و پست همزمان گرفت و با منابع مالی بزرگترین بانک جهان اسلام سر از کازینوهای کانادا در آورد، میتوان روز روشن کوههای لواسان را تراشید و شهرک لاکچری باستی هیلز ساخت و برای فرزندان، نوادگان، نتیجگان، نبیرگان، احفاد، اصحاب و اذناب زندگی رؤیایی ساخت، میتوان معدن ذغال سنگ زمستان یورت را تا خرتناق کاوید و دهها کارگر را راهی دیار باقی کرد، با پول میتوان صندلی دانشگاه خرید و دندانپزشکی خواند، میتوان بافت روستا را تغییر داد و بلند مرتبه سازی کرد، میتوان تیم را از دسته پائین تر بالا آورد، پنالتی خرید، گل مفت خورد و ... میتوان قیمت رب را از روی قوطیها پاک کرد و یک شبه آن را سه برابر فروخت، میتوان مصوبات اقتصادی دولت و مجلس را ملغی کرد، میتوان تعرفه واردات خودرو را نجومی کرد و پراید را تا چند ده میلیون تومان بالاتر از قیمت واقعی فروخت و در یک کلام با پول میتوان روی سبیل شاه نقاره زد و باقی داستان ... جالب اینکه معاون رئیس جمهور اسبق هم گاهی در نقش وکیل مدافع ثروتمندان از عدهای حسود سخن می راند که در صدد زمین زدن ثروتمندان هستند!
بی تعارف شاید در هیچ عصری نظریه زیمل در خصوص تعالی و عظمت پول، این قدر رنگ واقعیت و عینیت به خود نگرفته بود. سوگمندانه این تغییر ماهیت پول همه ماجرا نیست و قصه آنجا غصه ناک میشود که اکثر این افرادی که پول را در راستای اهداف مالیشان به بردگی کشیدهاند دارایشان و جایگاه اجتماعی نیز هستند و هر از گاهی از آنان با عنوان خیّر نیکو کار، مدیر نمونه، کار آفرین برتر، معتمد و ... یاد میشود و از دست مسئولان لوح سپاس دریافت میکنند. تمبر یادبودشان چاپ میشود، قدر میبینند و در مجالس بر صدر مینشینند، بانکها بدون وثیقه به آنها وام میدهند، در رسانه ملی از آنها تجلیل میشود، به برنامههای ورزشی رسانه ملی دعوت میشوند، در مهمانیهای رسمی مقامات مشاهده میشوند و قس علی هذا ... (هر چند خیلی دیر با لباس راه راه در دادگاهها هم حاضر میشوند!)
این جایگاه و منزلت پوشالی را ] که به مدد پول به دست آمده و خود زمینهای برای ایجاد فساد مضاعف در جامعه است[میتوان نفرت انگیز ترین و خطرناکترین خاصیت پول در عصر حاضر نامید. جایگاه خطرناکی که صاحبان آن خود را تا جایی بالا و برتر میبینند که ستاندن جان سایرین در کف خیابان با ماشینهای میلیاردی نیز در نزد آنها امری طبیعی است چرا که به زعم خویش توانایی جبران آن خسارت عظمی را دارند! این اوج مصیبت انسان عصر ماست! به هوش...
در دنیای جدید داشتن ثروت و سرمایه مادی در حد معقول و منطقی امری طبیعی است و هیچ انسان عاقلی فی نفسه داشتن ثروت و رفاه مادی را تقبیح نمیکند. چرا که اساساً ماهیت پول که برای رفع نیازهای طبیعی بشر باشد، ماهیتی اقتصادی و منطقی است و تلاش برای برآوردن نیازهای بشری نیز امری طبیعی و عقلایی است. اما متاسفانه با پیشرفت بشر در زمینههای اقتصادی، همانگونه که ماهیت بسیاری از اشیاء و قوانین تغییر پیدا کرد، ماهیت و خواص پول نیز به گونهای غریب تغییر یافت و محبوبیت آن صد چندان شد تا جایی که گستره زعامت پول سرتاسر جهان را در برگرفته است و آدمیان در رقابتی تنگاتنگ برای رسیدن به آن تلاشی مضاعف دارند.
زیمل – دانشمند نابغه آلمانی در سال 1900 - در کتاب سترگ فلسفه پول میگوید: پول خالصترین ابزاری است که خودش به هدف تبدیل شده است! این دگردیسی در پول و تبدیل شدن آن به هدف منجر به ظهور تبعات جبران ناپذیری فراوانی شده که بر روی افکار، رفتار و اعمال انسانها تاثیرات شگرفی گذاشته است. از بین رفتن هویت، انسانیت، شرافت، شخصیت، اخلاق، مردانگی، گذشت و ... در جامعه مادی گرای امروز بخشی از این خسران است. در حقیقت در جامعه امروز پول معیار همه چیز شده است و بر روی بسیاری از مؤلفههای اجتماعی، فرهنگی و حتی دینی نظیر نوع نگاه به افراد جامعه، احترام گذاشتن به دیگران، نذری بردن، دعوت کردن، محبت کردن و حتی پاسخ سلام دادن تأثیر مستقیم گذاشته است! زیمل تاکید دارد تصاحب پول احساس امنیت و آرامش به وجود میآورد و ما را متقاعد میکند که همه ارزشها به آن ختم میشوند. بنابراین میتوان گفت که این احساس و اعتقاد از حیث روانشناختی محض باعث میشود که همه اشیاء در یک سطح قرار گیرند و این امر نیز دلیل موجهی است بر اینکه شکوه کنند که پول در عصر ما به «خدا» مبدل شده است. تعالی پول آنچنان که زیمل بدان اشاره دارد باعث شده تا افراد برای رسیدن به پول از هیچ اقدامی فروگذار نکنند و برای رسیدن به این ابزار همه کاره از هر ابزاری استفاده کنند و دست به هر کاری بزنند.
هر چند بسیاری از علما، سیاسیون، کارشناسان فرهنگی، دینی، آموزشی و ... نظریه زیمل را در خصوص تعالی پول نمیپذیرند و کماکان به جایگاه و نقش اخلاقیات در جامعه باور دارند ولی آنچه که در جامعه کنونی امروز به وضوح مشاهده میشود، قدرت و اعتبار فراتر از حد باور و تصور پول و تغییر ماهیت آن از ابزار به هدف است.
پول تا جایی قدرت و رنگ لعاب پیدا کرده است که رنگ قانون در برابر آن تقریباً به چشم نمیآید و با رنگ آن میتوان هر پر رنگی را کمرنگ کرد و در صورت نیاز هر کمرنگی را پر رنگ کرد. میتوان با ماشین گرانقیمت، ساعت یک نیمه شب جوان بیگناهی را با هزاران آرزو راهی سینه قبرستان کرد و زودتر از آنکه جنازهاش را به سردخانه منتقل کنند، روی آسفالت قیمت جانش را چوب زد! با پول میتوان مدرک تحصیلی خرید، با پول میتوان برای همسر دوم خانهای معادل 782 سال حقوق یک کارگر خرید و یک لکسوس میلیاردی به عنوان حق السکوت پرداخت، با وجود داشتن پرونده سنگین تخلفات پزشکی میتوان بیست دقیقه آنتن زنده تلویزیون را خرید و کارشناسی کرد، میتوان هر شب با لبخند مردم خوب ایران را خیلی دوست داشت ولی برای تولد فرزند راهی کانادا شد، میتوان فضولات را با غلات قاطی کرد و به خورد مردم داد، با پول میتوان در رسانه ملی بساط بخت آزمایی راه انداخت، بازی ستاره مربع درست کرد، از خواص نداشته حلزون گفت و طاسی و سفیدی مو را درمان کرد، با پول میتوان تابعیت و پست همزمان گرفت و با منابع مالی بزرگترین بانک جهان اسلام سر از کازینوهای کانادا در آورد، میتوان روز روشن کوههای لواسان را تراشید و شهرک لاکچری باستی هیلز ساخت و برای فرزندان، نوادگان، نتیجگان، نبیرگان، احفاد، اصحاب و اذناب زندگی رؤیایی ساخت، میتوان معدن ذغال سنگ زمستان یورت را تا خرتناق کاوید و دهها کارگر را راهی دیار باقی کرد، با پول میتوان صندلی دانشگاه خرید و دندانپزشکی خواند، میتوان بافت روستا را تغییر داد و بلند مرتبه سازی کرد، میتوان تیم را از دسته پائین تر بالا آورد، پنالتی خرید، گل مفت خورد و ... میتوان قیمت رب را از روی قوطیها پاک کرد و یک شبه آن را سه برابر فروخت، میتوان مصوبات اقتصادی دولت و مجلس را ملغی کرد، میتوان تعرفه واردات خودرو را نجومی کرد و پراید را تا چند ده میلیون تومان بالاتر از قیمت واقعی فروخت و در یک کلام با پول میتوان روی سبیل شاه نقاره زد و باقی داستان ... جالب اینکه معاون رئیس جمهور اسبق هم گاهی در نقش وکیل مدافع ثروتمندان از عدهای حسود سخن می راند که در صدد زمین زدن ثروتمندان هستند!
بی تعارف شاید در هیچ عصری نظریه زیمل در خصوص تعالی و عظمت پول، این قدر رنگ واقعیت و عینیت به خود نگرفته بود. سوگمندانه این تغییر ماهیت پول همه ماجرا نیست و قصه آنجا غصه ناک میشود که اکثر این افرادی که پول را در راستای اهداف مالیشان به بردگی کشیدهاند دارایشان و جایگاه اجتماعی نیز هستند و هر از گاهی از آنان با عنوان خیّر نیکو کار، مدیر نمونه، کار آفرین برتر، معتمد و ... یاد میشود و از دست مسئولان لوح سپاس دریافت میکنند. تمبر یادبودشان چاپ میشود، قدر میبینند و در مجالس بر صدر مینشینند، بانکها بدون وثیقه به آنها وام میدهند، در رسانه ملی از آنها تجلیل میشود، به برنامههای ورزشی رسانه ملی دعوت میشوند، در مهمانیهای رسمی مقامات مشاهده میشوند و قس علی هذا ... (هر چند خیلی دیر با لباس راه راه در دادگاهها هم حاضر میشوند!)
این جایگاه و منزلت پوشالی را ] که به مدد پول به دست آمده و خود زمینهای برای ایجاد فساد مضاعف در جامعه است[میتوان نفرت انگیز ترین و خطرناکترین خاصیت پول در عصر حاضر نامید. جایگاه خطرناکی که صاحبان آن خود را تا جایی بالا و برتر میبینند که ستاندن جان سایرین در کف خیابان با ماشینهای میلیاردی نیز در نزد آنها امری طبیعی است چرا که به زعم خویش توانایی جبران آن خسارت عظمی را دارند! این اوج مصیبت انسان عصر ماست! به هوش...