تاریخ انتشار
شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۶
کد مطلب : ۴۴۶۷۴۰
یادداشت ارسالی؛
خیانت خودروسازان در سایه حمایت حاکمان
سیدباقر خرمی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سیدباقر خرمی: برخی از خیانتها و ستمهای اجتماعی آنچنان آشکارا و مقتدرانه انجام میشوند که از تحلیل و توصیف بی نیاز میباشند. در دهههای اخیر به ویژه در دهه ۹۰ مافیاهای زیادی پدیدآمده اند که با گوشت و پوست و خون ملت دست و پنجه نرم کردند و هرکدام منافع خود را تضمین نمودند. در این میان، دوشرکت بزرگ و مرگ آفرین سایپا و ایران خودرو سالهاست که نان را خود را به خون زنان، مردان، کودکان، جوانان و پیران ملت آغشته مینمایند و با حمایت تو در تو و ابهام آلود مسوولان دلسوز و مردم مدار!!
روز به روز با گردن فرازی بیشتر و شوق دو چندان به پیشواز کشتار خانوادههای ایرانی میآیند و در ازای به عزا نشاندن خانوادهها، قیمت ارابههای مرگ خود را بالا و بالاتر میبرند به گونهای که به عنوان مثال قیمت عامترین و کشندهترین خودرو یعنی پراید از سال ۱۳۸۵ تا کنون ۳۰۰۰ درصد رشد داشته است (به نسبت قیمت شش میلیون و اندی تومانی ۱۶ سال پیش خودش).
کیفیت و کمیت در تولید سالانه این دو شرکت خوش مافیا ارتباط کاملاً معکوس دارد یعنی هر اندازه که کمیت رشد داشته باشد، کیفیت دچار افت محسوس میشود. یقیناً اگر آمار واقعی کشتگان و آسیب دیدگان ناشی از تصادفات بررسی شود متوجه خواهیم شد که تلفات انسانی ما کمتر از کشورهای جنگ زده نخواهد بود.
بر اساس خاطرات و گزارشهای برخی از مشتریان این دو شرکت، گاهی اوقات قطعاتی که در خودروهای تولیدی استفاده میشود آنچنان فرسوده و خطرآفرین است که مشتری برای سلامت نسبی، باید سریعتر قطعه یا قطعات مذکور را تعویض نماید.
به تعبیر شمار زیادی از خردمندان قوم، خرید خودروهای بی کیفیت این شرکتهای قدرتمند به مثابه این است که کسی با مراجعه به داروخانه، داروی مرگ آفرین تهیه کند و با شوق و ذوق به خورد خود و خانوادهاش دهد.
پرسش مهم و شک برانگیز اینجاست:
حال که از ذیل تا صدر، همه مسوولان اجرایی و نظارتی بر این امور واقف هستند اما چرا هیچ کس را یارای مطالبه حقوق مردم نیست؟؟
آیا کاسهای زیر نیم کاسه است؟
سیدباقرخرمی- لنده
فروردین ۱۴۰۱
روز به روز با گردن فرازی بیشتر و شوق دو چندان به پیشواز کشتار خانوادههای ایرانی میآیند و در ازای به عزا نشاندن خانوادهها، قیمت ارابههای مرگ خود را بالا و بالاتر میبرند به گونهای که به عنوان مثال قیمت عامترین و کشندهترین خودرو یعنی پراید از سال ۱۳۸۵ تا کنون ۳۰۰۰ درصد رشد داشته است (به نسبت قیمت شش میلیون و اندی تومانی ۱۶ سال پیش خودش).
کیفیت و کمیت در تولید سالانه این دو شرکت خوش مافیا ارتباط کاملاً معکوس دارد یعنی هر اندازه که کمیت رشد داشته باشد، کیفیت دچار افت محسوس میشود. یقیناً اگر آمار واقعی کشتگان و آسیب دیدگان ناشی از تصادفات بررسی شود متوجه خواهیم شد که تلفات انسانی ما کمتر از کشورهای جنگ زده نخواهد بود.
بر اساس خاطرات و گزارشهای برخی از مشتریان این دو شرکت، گاهی اوقات قطعاتی که در خودروهای تولیدی استفاده میشود آنچنان فرسوده و خطرآفرین است که مشتری برای سلامت نسبی، باید سریعتر قطعه یا قطعات مذکور را تعویض نماید.
به تعبیر شمار زیادی از خردمندان قوم، خرید خودروهای بی کیفیت این شرکتهای قدرتمند به مثابه این است که کسی با مراجعه به داروخانه، داروی مرگ آفرین تهیه کند و با شوق و ذوق به خورد خود و خانوادهاش دهد.
پرسش مهم و شک برانگیز اینجاست:
حال که از ذیل تا صدر، همه مسوولان اجرایی و نظارتی بر این امور واقف هستند اما چرا هیچ کس را یارای مطالبه حقوق مردم نیست؟؟
آیا کاسهای زیر نیم کاسه است؟
سیدباقرخرمی- لنده
فروردین ۱۴۰۱
شهدا شرمنده ایم