تاریخ انتشار
سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۰۴
کد مطلب : ۴۶۰۳۳۷
مسائلی که مثل روز روشن است
یادداشت ویژه کبنانیوز؛ اولویتهای ۱۴۰۲ کهگیلویه و بویراحمد
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛واژهی محرومیت واژهای است که کهگیلویه و بویراحمد دهههاست با خود یدک میکشد. علی رغم آمد و رفت دولتها، مدیران و نمایندگان مجلس در طول سالیان و انجام برخی خدمات و کارها اما کهگیلویه و بویراحمد همچنان با مشکلات عدیدهای در بخشهای مختلف و بویژه حوزههای زیرساختی مواجه است. در مطلبی در پایان سال قبل به صورت گذرا به برخی از مهمترین رویدادها و حوادث سال ۱۴۰۱ پرداختیم که در ادامه قصد داریم در این مطلب برخی از اولویتها و نیازهای استان در سال ۱۴۰۲ و سالهای آتی را بررسی و پیشنهاد دهیم. گرچه آنچه خواهد آمد همه اولویتها و نیازها نخواهند بود و تقدم و تأخر این اولویتها نیز بر اساس ضرورت نمیباشد و صرفاً از جهت اشاره خواهد بود.
چه در گذشته، چه در ۱۴۰۲ و چه در آینده یقیناً وجود نیروی توانمند در عرصه مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد میتواند در رأس همه اولویت قرار گیرد. مدیریتها معمولاً عرصه کارزارهای شبه سیاسی و قومیتی در استان شدهاند و شایسته سالاری نکته مغفول مانده در این حوزه است. نگاهی به بعضی مدیران فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز نشان میدهد که وزن مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد وزن قابل قبولی نیست و این موضوع بویژه در بودجه سازمانها و همچنین طرحهای مختلف سازمانها در طول سال بیش از هر چیزی به چشم میآید.
این مطلب چون قصد ندارد به صورت ریز و موردی به این موضوع ورود کند از دستگاه یا نهادی نام نمیبرد اما بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از دستگاهها از صدر تا ذیل نیاز به حضور مدیران قوی و نیروی انسانی کارآمد دارند. در برخی از مسئولیتها و بویژه بعضی معاونتهای استانداری مدتها این صندلیها خالی بودند که آب از آب تکان نخورد و این نشان میدهد بود و نبود برخیها تفاوت چندانی ندارد. البته مخاطب بخشی از این مطالبه عمومی دولت در سطح کلان و شخص رئیس جمهور، معاونین و وزراء است.
یکی از مشکلات اساسی این حوزه یعنی حوزه مدیریتی در استان نقش نمایندگان و اطرافیان نمایندگان در تعیین خط مشی مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد است. موضوعی که به یک رویه تبدیل شده است و در مواقع بحران نیز هیچ نمایندهای مسئولیت دخالت خود را بر عهده نمیگیرد. این دخالتها سبب معرفی نیروهای ضعیف تنها به واسطه تعهدشان به نمایندگان شده است که در ادامه بیثباتی مدیریتی را نیز در پی داشته است.
سال ۱۴۰۲ سال انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین مجلس خبرگان رهبری است. انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد همیشه احوال یک نقطه ثقل بوده است و تحولات بسیاری را سبب شد است. تا چندی دیگر کل فضای استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاباتی خواهد شد و متأسفانه این موضوع یک آسیب بزرگ برای بخشهای کاری و عمرانی در استان خواهد بود. کل فکر و ذکر نمایندگان و سایر نامزدها به برخی تحرکات انتخاباتی همچون فاتحه خوانی معطوف میگردد و آن چه برای استان به جا میماند یا تکرار نمایندگان فعلی است و یا چهرههایی که ابداً جدید نیستند و معمولاً یا سابقه نمایندگی در گذشته دارند و یا سابقه چندین دوره نامزدی در صحنه انتخابات.
حوزه عمرانی استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از هر حوزه و بخش دیگری نیازمند حمایت و توجه جدی است. موضوعی که البته منوط به تخصیص بودجه برای این بخش است اما هیچ نشانهای از چنین اتفاقی در بودجه امسال دیده نمیشود. جادههای استان دارای پایینترین استانداردهای لازم هستند و به ندرت جادهای با شاخصهای حتی داخلی در استان پیدا میشود. حل بحران جادهها البته نیازمند یک عزم و حمایت ملی است مسألهای که نیازمند فریاد و پیگیری استاندار و نمایندگان مجلس است.
نه فقط جادهها که آسفالت ساده خیابانهای تمام شهرهای استان پر از ایراد و اشکال است و اصلاح آسفالت خیابانها در استان شاید اولویت لازمی باشد که توجه به آن کمک بزرگی به مردم و رانندگان است.
در بخش فرهنگی استان سالهاست با یک رکود بزرگ مواجه است. نه تنها خبری از تولید نیست که از حضور هنرمندان در جشنوارههای ملی و موفقیت آنها نیز خبری به گوش نمیرسد. کل فعالیت فرهنگی در استان برگزاری جُنگهای شادی تکراری است و هیچ سند و طرح قابل قبول فرهنگی و هنری در استان دیده نمیشود. شورای فرهنگ عمومی یک نشست روتین و بدون خروجی است که مدام صدای خود اعضا نیز از درون آن بلند میشود.
در حوزه کشاورزی مسأله آب یک مسأله حیاتی است که نیازمند مدیریت علمی و کارشناسی است. هر سال و در ابتدای فصل کشت شاهد برخی هشدارها و تذکرات نسبت به کاشت محصولات «آب بر» هستیم اما در عمل هیچ ارادهای برای مدیریت و جلوگیری از این کار صورت نمیگیرد و محصولاتی بسیار ضعیف آن هم با مصرف بالای آب تولید میشود که گاهی این محصولات به دلیل عدم مدیریت و برنامهریزی از سوی متولیان بر روی دست کشاورزان میماند و هدر میرود.
خود موضوع اب دهه هاست به عنوان یک موضوع استراتژیک مورد توجه است و با وجودی که کهگیلویه و بویراحمد از منابع خوب آبی برخوردار است اما در تابستان شاهد قطعی آب و برخی مشکلات هستیم که بهتر است امسال مدیران حوزه آب با برنامهریزی دقیق به استقبال تابستان روند نه آن که در وسط بحران دنبال چارهاندیشی باشند.
تابستان سال گذشته شاهد بحران در مصرف برق بودیم همچنان که این بحران در زمستان و این بار در مصرف گاز در کل کشور پیش آمد پس متولیان امر از امروز برای استان و مصرف این دو انرژی مورد نیاز مردم برنامهریزی اصولی داشته باشند.
سال هاست با توجه به ظرفیت طبیعی و گردشگری استان از کهگیلویه وبویراحمد به عنوان استان چهار فصل یاد میشود که در دو سه سال گذشته به دلیل بیماری کرونا فرصتهای گردشگری و تأثیر آن بر اقتصاد استان به حداقل رسید. اینک با عبور نسبی از بحران کرونا لازم است مسئولان حوزه گردشگری نسبت به آماده کردن زیرساختهای این بخش همت بگمارند. البته سازمان میراث فرهنگی در طول سالها تنها کاری را که به خوبی انجام داده است جمع کردن چند چهره تکراری با لباسهای محلی و رقص و پایکوبی در هر مناسبتی است و حتی در نوروز امسال نیز آن گونه که باید برنامهریزی درستی از این سازمان برای جذب گردشگر و استفاده از ظرفیتهای استان دیده نشد.
گفتن و نالیدن از وضعیت منابع طبیعی و محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد تکراری شده است اما باز هم نمیتوان بر بحران در این دو حوزه چشم پوشید. متأسفانه منابع طبیعی و محیط زیست استان نیز مانند سایر دستگاههای تخصصی درگیر سیاست و انتخاب مدیران آن بر اساس نوع خواست نمایندگان و به عبارت مصطلح در جامعه سهمیهبندی مدیریتی است. همین لحظه که این مطلب نوشته میشود بازار شهرهای استان محل فروش گونههای مختلف و نادر گیاهی استان است و منابع طبیعی و محیط زیست تنها نقش تماشاگر را دارند. اگر هم قرار باشد کاری از دست این دستگاهها بر نیاید پس فلسفه وجودی آنها کدام است؟
وضعیت صنعت در استان کهگیلویه و بویراحمد که به مانند روز روشن است و چیزی برای گفتن و امیدواری وجود ندارد. تنها انتظار میرود که کارخانه قند یاسوج با پیگیریهای ستاد اجرایی فرمان امام به مدار تولید برگردد و فازهای غیر فعال کارخانه آرد، گلوکز و نشاسته با حضور مدیر جدید این کارخانه فعال شوند.
در دستگاههایی همچون آموزش و پرورش و علوم پزشکی یاسوج نیز باید گفت این دستگاهها و بویژه علوم پزشکی نافشان با سیاسی کاری و دخالتها بسته شده است و نشان به آن نشان میتوان به تغییر سریع مدیران علوم پزشکی اشاره کرد که یکی بعد از دیگری قربانی میشوند. امید میرود در سال پیش رو با تدبیر مدیران این دستگاهها و نظارت و بازرسی بیشتر نهادهای مربوطهT شاهد برگشت این دستگاهها به مدار تخصصیشان باشیم.
البته میتوان لیست بلند بالایی از کارهای هر حوزه نوشت و سطرهای بسیاری در رابطه با آن توضیح داد. چه بسیار طرحها و یا پروژهها و برنامههایی که بارها حتی کلنگ آنانزده شد ولی حتی یک آجر بر روی آجر گذاشته نشد. چه بسیار پروژههای نیمه کارهای که میلیاردها تومان بودجه صرفشان شد اما نیمه تمام ماندهاند و چه بسیار پروژههایی که بقولاً تحویل داده شد اما غیر قابل استفاده هستند و این حکایت استانی است که بیش از آن که واقعاً محروم باشد در محروم بودن از مدیران توانمند و لایق دست و پا میزند و و کهنه و نو شدن سالها تنها تکرار ناکارآمدی و ناتوانی بعضی از این مدیران میباشد.
چه در گذشته، چه در ۱۴۰۲ و چه در آینده یقیناً وجود نیروی توانمند در عرصه مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد میتواند در رأس همه اولویت قرار گیرد. مدیریتها معمولاً عرصه کارزارهای شبه سیاسی و قومیتی در استان شدهاند و شایسته سالاری نکته مغفول مانده در این حوزه است. نگاهی به بعضی مدیران فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز نشان میدهد که وزن مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد وزن قابل قبولی نیست و این موضوع بویژه در بودجه سازمانها و همچنین طرحهای مختلف سازمانها در طول سال بیش از هر چیزی به چشم میآید.
این مطلب چون قصد ندارد به صورت ریز و موردی به این موضوع ورود کند از دستگاه یا نهادی نام نمیبرد اما بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از دستگاهها از صدر تا ذیل نیاز به حضور مدیران قوی و نیروی انسانی کارآمد دارند. در برخی از مسئولیتها و بویژه بعضی معاونتهای استانداری مدتها این صندلیها خالی بودند که آب از آب تکان نخورد و این نشان میدهد بود و نبود برخیها تفاوت چندانی ندارد. البته مخاطب بخشی از این مطالبه عمومی دولت در سطح کلان و شخص رئیس جمهور، معاونین و وزراء است.
یکی از مشکلات اساسی این حوزه یعنی حوزه مدیریتی در استان نقش نمایندگان و اطرافیان نمایندگان در تعیین خط مشی مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد است. موضوعی که به یک رویه تبدیل شده است و در مواقع بحران نیز هیچ نمایندهای مسئولیت دخالت خود را بر عهده نمیگیرد. این دخالتها سبب معرفی نیروهای ضعیف تنها به واسطه تعهدشان به نمایندگان شده است که در ادامه بیثباتی مدیریتی را نیز در پی داشته است.
سال ۱۴۰۲ سال انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین مجلس خبرگان رهبری است. انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد همیشه احوال یک نقطه ثقل بوده است و تحولات بسیاری را سبب شد است. تا چندی دیگر کل فضای استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاباتی خواهد شد و متأسفانه این موضوع یک آسیب بزرگ برای بخشهای کاری و عمرانی در استان خواهد بود. کل فکر و ذکر نمایندگان و سایر نامزدها به برخی تحرکات انتخاباتی همچون فاتحه خوانی معطوف میگردد و آن چه برای استان به جا میماند یا تکرار نمایندگان فعلی است و یا چهرههایی که ابداً جدید نیستند و معمولاً یا سابقه نمایندگی در گذشته دارند و یا سابقه چندین دوره نامزدی در صحنه انتخابات.
حوزه عمرانی استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از هر حوزه و بخش دیگری نیازمند حمایت و توجه جدی است. موضوعی که البته منوط به تخصیص بودجه برای این بخش است اما هیچ نشانهای از چنین اتفاقی در بودجه امسال دیده نمیشود. جادههای استان دارای پایینترین استانداردهای لازم هستند و به ندرت جادهای با شاخصهای حتی داخلی در استان پیدا میشود. حل بحران جادهها البته نیازمند یک عزم و حمایت ملی است مسألهای که نیازمند فریاد و پیگیری استاندار و نمایندگان مجلس است.
نه فقط جادهها که آسفالت ساده خیابانهای تمام شهرهای استان پر از ایراد و اشکال است و اصلاح آسفالت خیابانها در استان شاید اولویت لازمی باشد که توجه به آن کمک بزرگی به مردم و رانندگان است.
در بخش فرهنگی استان سالهاست با یک رکود بزرگ مواجه است. نه تنها خبری از تولید نیست که از حضور هنرمندان در جشنوارههای ملی و موفقیت آنها نیز خبری به گوش نمیرسد. کل فعالیت فرهنگی در استان برگزاری جُنگهای شادی تکراری است و هیچ سند و طرح قابل قبول فرهنگی و هنری در استان دیده نمیشود. شورای فرهنگ عمومی یک نشست روتین و بدون خروجی است که مدام صدای خود اعضا نیز از درون آن بلند میشود.
در حوزه کشاورزی مسأله آب یک مسأله حیاتی است که نیازمند مدیریت علمی و کارشناسی است. هر سال و در ابتدای فصل کشت شاهد برخی هشدارها و تذکرات نسبت به کاشت محصولات «آب بر» هستیم اما در عمل هیچ ارادهای برای مدیریت و جلوگیری از این کار صورت نمیگیرد و محصولاتی بسیار ضعیف آن هم با مصرف بالای آب تولید میشود که گاهی این محصولات به دلیل عدم مدیریت و برنامهریزی از سوی متولیان بر روی دست کشاورزان میماند و هدر میرود.
خود موضوع اب دهه هاست به عنوان یک موضوع استراتژیک مورد توجه است و با وجودی که کهگیلویه و بویراحمد از منابع خوب آبی برخوردار است اما در تابستان شاهد قطعی آب و برخی مشکلات هستیم که بهتر است امسال مدیران حوزه آب با برنامهریزی دقیق به استقبال تابستان روند نه آن که در وسط بحران دنبال چارهاندیشی باشند.
تابستان سال گذشته شاهد بحران در مصرف برق بودیم همچنان که این بحران در زمستان و این بار در مصرف گاز در کل کشور پیش آمد پس متولیان امر از امروز برای استان و مصرف این دو انرژی مورد نیاز مردم برنامهریزی اصولی داشته باشند.
سال هاست با توجه به ظرفیت طبیعی و گردشگری استان از کهگیلویه وبویراحمد به عنوان استان چهار فصل یاد میشود که در دو سه سال گذشته به دلیل بیماری کرونا فرصتهای گردشگری و تأثیر آن بر اقتصاد استان به حداقل رسید. اینک با عبور نسبی از بحران کرونا لازم است مسئولان حوزه گردشگری نسبت به آماده کردن زیرساختهای این بخش همت بگمارند. البته سازمان میراث فرهنگی در طول سالها تنها کاری را که به خوبی انجام داده است جمع کردن چند چهره تکراری با لباسهای محلی و رقص و پایکوبی در هر مناسبتی است و حتی در نوروز امسال نیز آن گونه که باید برنامهریزی درستی از این سازمان برای جذب گردشگر و استفاده از ظرفیتهای استان دیده نشد.
گفتن و نالیدن از وضعیت منابع طبیعی و محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد تکراری شده است اما باز هم نمیتوان بر بحران در این دو حوزه چشم پوشید. متأسفانه منابع طبیعی و محیط زیست استان نیز مانند سایر دستگاههای تخصصی درگیر سیاست و انتخاب مدیران آن بر اساس نوع خواست نمایندگان و به عبارت مصطلح در جامعه سهمیهبندی مدیریتی است. همین لحظه که این مطلب نوشته میشود بازار شهرهای استان محل فروش گونههای مختلف و نادر گیاهی استان است و منابع طبیعی و محیط زیست تنها نقش تماشاگر را دارند. اگر هم قرار باشد کاری از دست این دستگاهها بر نیاید پس فلسفه وجودی آنها کدام است؟
وضعیت صنعت در استان کهگیلویه و بویراحمد که به مانند روز روشن است و چیزی برای گفتن و امیدواری وجود ندارد. تنها انتظار میرود که کارخانه قند یاسوج با پیگیریهای ستاد اجرایی فرمان امام به مدار تولید برگردد و فازهای غیر فعال کارخانه آرد، گلوکز و نشاسته با حضور مدیر جدید این کارخانه فعال شوند.
در دستگاههایی همچون آموزش و پرورش و علوم پزشکی یاسوج نیز باید گفت این دستگاهها و بویژه علوم پزشکی نافشان با سیاسی کاری و دخالتها بسته شده است و نشان به آن نشان میتوان به تغییر سریع مدیران علوم پزشکی اشاره کرد که یکی بعد از دیگری قربانی میشوند. امید میرود در سال پیش رو با تدبیر مدیران این دستگاهها و نظارت و بازرسی بیشتر نهادهای مربوطهT شاهد برگشت این دستگاهها به مدار تخصصیشان باشیم.
البته میتوان لیست بلند بالایی از کارهای هر حوزه نوشت و سطرهای بسیاری در رابطه با آن توضیح داد. چه بسیار طرحها و یا پروژهها و برنامههایی که بارها حتی کلنگ آنانزده شد ولی حتی یک آجر بر روی آجر گذاشته نشد. چه بسیار پروژههای نیمه کارهای که میلیاردها تومان بودجه صرفشان شد اما نیمه تمام ماندهاند و چه بسیار پروژههایی که بقولاً تحویل داده شد اما غیر قابل استفاده هستند و این حکایت استانی است که بیش از آن که واقعاً محروم باشد در محروم بودن از مدیران توانمند و لایق دست و پا میزند و و کهنه و نو شدن سالها تنها تکرار ناکارآمدی و ناتوانی بعضی از این مدیران میباشد.
۲-٫:آدمهای ناتوان و بیکار در تمامی ادارات وسازمانها وجود دارد که ازبیکاری بیماری و ناتوانی فقط دچار روزمرگی شده اند وکارمفیدی انجام نمیدهند
۳-باید استاندار دستور دهد بصورت نامحسوس تا بازرسی استانداری وسازمان بازرسی استان راستی آزمایی نماید از ۱۴فروردین تا ۱۴,اردیبهشت ۱۴۰۲ تا میزان حضور کارکنان وکارمفید آنها رصد نمایند وبه ایشان گزارش دهند
۵-,آقای استانداراز تک تک مدیران تا یایان فروردین بخواهد ودستور دهدکه گزارش کاری از کیفیت وکارایی ومیزان حضور کارکنان دستگاه متبوع خودشان بصورت حضوری به اقای استلندارگزارش دهند.انوقت خیلی مسایل روشن خواهدشد
۶-اگر نظام اداری وکارشناسی بصورت حرفه ای دریک سازمانوجودداشته باشد خبلی از مسایل بصورت سبستمی حل خواهدشد
۷-وتازمانی که یک اداره یا سازمان بصورت خانوادگی واکثرا اهل یکمنطقه ویا یک روستا باشدشما نمی توانید اثر بخشی سازمانی ببینید وخروجی هم نخواهدداشت