تاریخ انتشار
سه شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۵۸
کد مطلب : ۴۶۲۹۶۴
یادداشت؛
نماینده مردم گچساران و باشت به فکر کسب سرمایه اجتماعی در بویراحمد؟ آقای حسینی شما فقط قافیه را نباختید، همه چیز را باختید
۷
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
نامه اعتراضی نماینده مردم گچساران خطاب به رئیس دانشگاه علوم پزشکی آنقدر عجیب است که نمی توان درباره آن سخن نگفت.
گچسارانی ها شاید فراموش نکنند که دو نماینده «کهگیلویه» و «بویراحمد» در ابتدای کار مجلس یازدهم در مقابل ظلم برخی نمایندگان به تاجگردون سکوت اختیار کردند، منطقی هم بود که دو نماینده که عملکرد آنچنانی ندارند، بخواهند نماینده قوی گچساران را از سر راه بردارند تا همه تحفه های استانی را از آن خود کنند.
تاجگردون در مدت نمایندگی خود با زارعی نماینده بویراحمد ارتباط خوبی داشت ولی عدل هاشمی پور همیشه از تاجگردون گلایه می کرد. کمی از این پشت خالی کردن روشنفکر و موحد، دلیل داشت و تاجگردون خود باعث این پشت خالی کردن بود.
از طرفی ارتباطات خوبی میان این سه نماینده وجود نداشت، از این رو روشنفکر و موحد ترجیح دادند که خود به تنهایی در میدان استان اسب خود را بتازانند تا اینکه بخواهند در سایه نماینده پرنفوذ گچساران حرکتی کنند.
خیلی از بحث ها در خصوص سرمایه اجتماعی و ارتباطات میان سه شهرستان را نمی توان پیش کشید چرا که محل مناقشه است، با این حال، امروز در نامه سیدناصر حسینی به رئیس دانشگاه علوم پزشکی به واژه و جمله ای برخوردم که عجیب تر از عجیب بود. اینکه نماینده مردم گچساران که حدود 2 سال است که در مجلس حضور پیدا کرده و الفبای سیاست را در حال آموختن است سخن از ایجاد سرمایه اجتماعی میان دو شهرستان بزند، کمی عجیب است.
من نویسندۀ کمترین، خود را در حدی نمی دانم که بگویم حسینی چقدر نابلد است، ولی شواهد و فکت های حضور سیدناصر حسینی در عرصه سیاست به من می گوید که او هنوز الفبای سیاست را نیاموخته و حتی درک درستی از تاریخ اجتماعی استان ندارد.
ضمن عرض عذرخواهی از نماینده گچساران که کلام او را در رسانه مورد نقد قرار می دهم، ولی متأسفانه باید گفت که سیدناصر حسینی در گچساران هیچ دیواری نساخته که بخواهد به سقف یک بنا برسد، آنوقت حرف از ساختن دیوار همسایه می زند.
آقای حسینی شما که ابتدای نمایندگی خود دائم دم از گفتمان و ... می زدید، اصلا نمی دانید که سرمایه اجتماعی چیست، شما تمام دیوارهای بناهای گچساران و باشت را فروریخته اید، شما با ندانم کاری و کم لطفی و خودخواهی باعث شدید که در دانشگاه علوم پزشکی رابطه بجای ضابطه بنشیند. شما باعث شدید که رئیس پیشین که هم شهری شما بود برکنار شود، همان موقع آخرین سرمایه ای که در دست داشتید از دست دادید، آنوقت چه کسی به شما گفته بود که اگر آقای جاودان سیرت سر کار بیاید شکاف بین بویراحمد و گچساران کم تر می شود؟ چه کسی چنین حرف خامی زده که سرمایه اجتماعی بدست می آورید؟، یا شاید سخن معدود و تک و توک مشاورانتان است که آنها حتی شاید سواد درستی هم نداشته باشند چه برسد به اینکه سواد سیاست داشته باشند.
شما دو دستی همه چیز را تحویل دیگران دادید که چیزهایی نامرئی بدست بیاورید که بدست نیاوردید. روشنفکر به دلیل ضعف شما، به خوبی توانسته مهره های خود را در استان بچیند و شما به فکر سرمایه اجتماعی هستید؟ کاش کمی به فکر حقوق از دست رفته مردم گچساران و باشت می بودید!
شما حتی بهترین افراد دور و اطراف خود را از دست دادید و افسار حوزه های انتخابیه را به دست افرادی داده اید که نابلدتر از هر کسی هستند، چطور ممکن است که با این اوضاع بهم ریخته، شما از سرمایه اجتماعی سخن بگویید!
سیدناصر حسینی در نامه امروز خود به رئیس دانشگاه علوم پزشکی این چنین نوشته است: شاید من اولین کسی بودم که در چند دهۀ اخیر علیرغم مخالفتهای جدی بزرگان حوزه انتخابیهام تلاش نمودم تا با پیشنهاد و حمایت از جنابعالی، از ارتفاع دیوارِ بیاعتمادیِ ایجاد شده مابین دو حوزه انتخابیه بکاهم. هدف تلاش برای افزودن سرمایه اجتماعی استانم بود. اما جنابعالی چنان ضربهای به تلاش برای ایجاد اتحادِ درون استانی زدید که شاید دیگر کسی در آینده جرأت قدم گذاشتن در این مسیر را نداشته باشد.
شما چند مدیر از این حوزه را عزل نکردید که این عزل و نصبها در برابر اتفاقات تلخی که رخ داد بسیار ناچیز است، شما ضربه جبرانناپذیری به سرمایه اجتماعی و اتحاد درون استان وارد کردید که تا سالها قابلیت جبران نخواهد داشت. باید عرض کنم که با این اقدام شما، شاید بنده آخرین نفری بودم که در این مسیر گام گذاشت.
شما جوانمرد، با صداقت و سیاستمدار نبودید، از دربِ جلب اعتماد، دوستی و اتحاد وارد شدید. هر کسی میتواند از این درب وارد شود و اگر به آن احترام نگذارد دیگر هر عنوانی میتوان روی آن گذاشت، الا صداقتمدار.
کاش حداقل به آن کلمهای که گفتید احترام میگذاشتید، «کلمه بویراحمد» در خاطره جمعی مردم استان یادآور سرزمین شرافتمندیهاست. حداقل به کلمه باعظمت بویراحمد رحم میکردید.
گچسارانی ها شاید فراموش نکنند که دو نماینده «کهگیلویه» و «بویراحمد» در ابتدای کار مجلس یازدهم در مقابل ظلم برخی نمایندگان به تاجگردون سکوت اختیار کردند، منطقی هم بود که دو نماینده که عملکرد آنچنانی ندارند، بخواهند نماینده قوی گچساران را از سر راه بردارند تا همه تحفه های استانی را از آن خود کنند.
تاجگردون در مدت نمایندگی خود با زارعی نماینده بویراحمد ارتباط خوبی داشت ولی عدل هاشمی پور همیشه از تاجگردون گلایه می کرد. کمی از این پشت خالی کردن روشنفکر و موحد، دلیل داشت و تاجگردون خود باعث این پشت خالی کردن بود.
از طرفی ارتباطات خوبی میان این سه نماینده وجود نداشت، از این رو روشنفکر و موحد ترجیح دادند که خود به تنهایی در میدان استان اسب خود را بتازانند تا اینکه بخواهند در سایه نماینده پرنفوذ گچساران حرکتی کنند.
خیلی از بحث ها در خصوص سرمایه اجتماعی و ارتباطات میان سه شهرستان را نمی توان پیش کشید چرا که محل مناقشه است، با این حال، امروز در نامه سیدناصر حسینی به رئیس دانشگاه علوم پزشکی به واژه و جمله ای برخوردم که عجیب تر از عجیب بود. اینکه نماینده مردم گچساران که حدود 2 سال است که در مجلس حضور پیدا کرده و الفبای سیاست را در حال آموختن است سخن از ایجاد سرمایه اجتماعی میان دو شهرستان بزند، کمی عجیب است.
من نویسندۀ کمترین، خود را در حدی نمی دانم که بگویم حسینی چقدر نابلد است، ولی شواهد و فکت های حضور سیدناصر حسینی در عرصه سیاست به من می گوید که او هنوز الفبای سیاست را نیاموخته و حتی درک درستی از تاریخ اجتماعی استان ندارد.
ضمن عرض عذرخواهی از نماینده گچساران که کلام او را در رسانه مورد نقد قرار می دهم، ولی متأسفانه باید گفت که سیدناصر حسینی در گچساران هیچ دیواری نساخته که بخواهد به سقف یک بنا برسد، آنوقت حرف از ساختن دیوار همسایه می زند.
آقای حسینی شما که ابتدای نمایندگی خود دائم دم از گفتمان و ... می زدید، اصلا نمی دانید که سرمایه اجتماعی چیست، شما تمام دیوارهای بناهای گچساران و باشت را فروریخته اید، شما با ندانم کاری و کم لطفی و خودخواهی باعث شدید که در دانشگاه علوم پزشکی رابطه بجای ضابطه بنشیند. شما باعث شدید که رئیس پیشین که هم شهری شما بود برکنار شود، همان موقع آخرین سرمایه ای که در دست داشتید از دست دادید، آنوقت چه کسی به شما گفته بود که اگر آقای جاودان سیرت سر کار بیاید شکاف بین بویراحمد و گچساران کم تر می شود؟ چه کسی چنین حرف خامی زده که سرمایه اجتماعی بدست می آورید؟، یا شاید سخن معدود و تک و توک مشاورانتان است که آنها حتی شاید سواد درستی هم نداشته باشند چه برسد به اینکه سواد سیاست داشته باشند.
شما دو دستی همه چیز را تحویل دیگران دادید که چیزهایی نامرئی بدست بیاورید که بدست نیاوردید. روشنفکر به دلیل ضعف شما، به خوبی توانسته مهره های خود را در استان بچیند و شما به فکر سرمایه اجتماعی هستید؟ کاش کمی به فکر حقوق از دست رفته مردم گچساران و باشت می بودید!
شما حتی بهترین افراد دور و اطراف خود را از دست دادید و افسار حوزه های انتخابیه را به دست افرادی داده اید که نابلدتر از هر کسی هستند، چطور ممکن است که با این اوضاع بهم ریخته، شما از سرمایه اجتماعی سخن بگویید!
سیدناصر حسینی در نامه امروز خود به رئیس دانشگاه علوم پزشکی این چنین نوشته است: شاید من اولین کسی بودم که در چند دهۀ اخیر علیرغم مخالفتهای جدی بزرگان حوزه انتخابیهام تلاش نمودم تا با پیشنهاد و حمایت از جنابعالی، از ارتفاع دیوارِ بیاعتمادیِ ایجاد شده مابین دو حوزه انتخابیه بکاهم. هدف تلاش برای افزودن سرمایه اجتماعی استانم بود. اما جنابعالی چنان ضربهای به تلاش برای ایجاد اتحادِ درون استانی زدید که شاید دیگر کسی در آینده جرأت قدم گذاشتن در این مسیر را نداشته باشد.
شما چند مدیر از این حوزه را عزل نکردید که این عزل و نصبها در برابر اتفاقات تلخی که رخ داد بسیار ناچیز است، شما ضربه جبرانناپذیری به سرمایه اجتماعی و اتحاد درون استان وارد کردید که تا سالها قابلیت جبران نخواهد داشت. باید عرض کنم که با این اقدام شما، شاید بنده آخرین نفری بودم که در این مسیر گام گذاشت.
شما جوانمرد، با صداقت و سیاستمدار نبودید، از دربِ جلب اعتماد، دوستی و اتحاد وارد شدید. هر کسی میتواند از این درب وارد شود و اگر به آن احترام نگذارد دیگر هر عنوانی میتوان روی آن گذاشت، الا صداقتمدار.
کاش حداقل به آن کلمهای که گفتید احترام میگذاشتید، «کلمه بویراحمد» در خاطره جمعی مردم استان یادآور سرزمین شرافتمندیهاست. حداقل به کلمه باعظمت بویراحمد رحم میکردید.
عزت وذلت دست خداست