تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۱۸
کد مطلب : ۴۶۶۵۹۴
یادداشت ارسالی؛
«موحد» برای نیامدن آمده است
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛بدون شک دوره نمایندگی سید محمد موحد در مجلس یازدهم ضعیفترین دوره نمایندگی وی در طول دورههای طولانی نمایندگی این نماینده کهنه کار در مجلس شورای اسلامی است.
این که چرا در این دوره شاهد این سطح از انفعال و ضعف از سوی «سید محمد موحد» بودیم میتواند دلایل بسیاری داشته باشد. کهولت سن، عدم نزدیکی سیاسی و فکری موحد با اکثریت مجلس، بالارفتن مطالبات مردمی و... میتواند از جمله این عوامل باشد.
همین ضعف هم سبب شد بر خلاف پیشبینیهای اولیه در این دوره مهدی روشنفکر نماینده قویتری از موحد ظاهر شود و بویژه در دو سال گذشته تصمیم گیرنده اصلی در استان روشنفکر باشد.
اکثر مدیران استانی و بویژه معاونان ادارات کل نیروهای وابسته به روشنفکر بودهاند، در سفر رئیس جمهور اکثر پروژههای برای «حوزه انتخابیه روشنفکر» تعریف و تخصیص اعتبار داده شدند، بکارگیریهای نیرو با وجود شائبه غیر قانونی تماماً از نیروهای معرفی شده از سوی روشنفکر است و سایر موارد که همه این موارد گواه ضعف موحد است که نشان میدهد وی دیگر نه انگیزه و نه توان پیگیری ابتداییترین امورات مربوط به نمایندگی ندارد.
نکته جالب اما آن که با وجود چنین وضعیتی باز او در انتخابات ثبت نام کرده است و حالا که سن او چهار سال بالاتر رفته است چگونه میخواهد امورات انباشت شده حوزه انتخابیه را دنبال کند جای ابهام و سؤال اساسی دارد.
معلوم نیست ثبت نام مجدد وی خواسته و میل شخصی خودش بوده است و یا فشار اطرافیانش ولی هر چه است مصالح عمومی در این تصمیم در نظر گرفته نشده است و «موحد» با وجود سابقه بالا اما دیگر نمایندهای در تراز ابتداییترین امورات مردم نیست.
با وجود سابقه بلند موحد در نمایندگی، در مجلس یازدهم ثابت شد این سابقه هیچ کمکی حتی به خود وی نیز نمیکند به گونهای که وی تا مدتها به هیچ کمیسیونی راه پیدا نکرد و در نهایت نیز عضو کمیسیون کاملاً کم اثر و بیمتقاضی قضایی مجلس شد.
نمایندگی مجلس صرفاً بحث یک فرد و یا منافع یک گروه محدود نیست و منافع و مصالح عمومی یک حوزه انتخابیه بزرگ در میان است بنابراین اینکه از اول عملکرد و وضعیت به گونهای معترف گونه دال بر ضعف و ناکارآمدی و بیانگیزهگی باشد ولی کماکان اصرار بر ادامه کار به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و ممکن است کل کارنامه گذشته «موحد» را نیز زیر سؤال ببرد و سبب شکلگیری یک خاطره تلخ از وی در اذهان عمومی شود.
کهگیلویه نیازمند یک فرد جوان و پیگیر مطالبات عمومی است تا حداقل از وضعیت نگرانکنندهای که دارد بدتر نشود چرا که در این حوزه انتخابیه مشکلات به حدی است که هیچامیدی به توسعه و رشد حداقل در کوتاه مدت وجود ندارد.
حرف موحد همچون گذشته نه در سطح ملی که در استان نیز خریدار ندارد و با وجود ترافیک سفر مقامات به استان کهگیلویه و بویراحمد هیچ کدام از مقامات زحمت بازدید و سفر به حوزه انتخابیه بزرگ تحت نمایندگی موحد را به خود نمیدهند. نه تنها پروژه جدیدی برای این حوزه انتخابیه تعریف نشده است که پروژههای قدیمی یا تعطیل شدهاند و یا بلاتکلیف ماندهاند.
وضعیت سد آبریز، جاده لنده به بهبهان، سیکل ترکیبی پادوک و سایر طرحهای آبرسانی در چهار شهرستان همه در تعلیق و یا تعطیلی به سر میبرند و با وجود وعدههای بیشمار برای حمایت و اعتبار بخشی به مجموعه بلادشاپور کماکان شاهد بیتوجهی به این اثر بزرگ تاریخی هستیم.
حال در چنین شرایطی اصرار موحد بر ثبت نام مجدد و ادامه بازی تکراری و پر حاشیه انتخابات در کهگیلویه به تنهایی کافی است تا حتی نهادهای تصمیم گیرنده نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری به خرج دهند و البته رسالت اصلی بر دوش مردم است که با یک تصمیم انقلابی و جدی یا به انفعال و تکرار رای دهند یا تغییر و تحول را مطالبه نمایند.
این که چرا در این دوره شاهد این سطح از انفعال و ضعف از سوی «سید محمد موحد» بودیم میتواند دلایل بسیاری داشته باشد. کهولت سن، عدم نزدیکی سیاسی و فکری موحد با اکثریت مجلس، بالارفتن مطالبات مردمی و... میتواند از جمله این عوامل باشد.
همین ضعف هم سبب شد بر خلاف پیشبینیهای اولیه در این دوره مهدی روشنفکر نماینده قویتری از موحد ظاهر شود و بویژه در دو سال گذشته تصمیم گیرنده اصلی در استان روشنفکر باشد.
اکثر مدیران استانی و بویژه معاونان ادارات کل نیروهای وابسته به روشنفکر بودهاند، در سفر رئیس جمهور اکثر پروژههای برای «حوزه انتخابیه روشنفکر» تعریف و تخصیص اعتبار داده شدند، بکارگیریهای نیرو با وجود شائبه غیر قانونی تماماً از نیروهای معرفی شده از سوی روشنفکر است و سایر موارد که همه این موارد گواه ضعف موحد است که نشان میدهد وی دیگر نه انگیزه و نه توان پیگیری ابتداییترین امورات مربوط به نمایندگی ندارد.
نکته جالب اما آن که با وجود چنین وضعیتی باز او در انتخابات ثبت نام کرده است و حالا که سن او چهار سال بالاتر رفته است چگونه میخواهد امورات انباشت شده حوزه انتخابیه را دنبال کند جای ابهام و سؤال اساسی دارد.
معلوم نیست ثبت نام مجدد وی خواسته و میل شخصی خودش بوده است و یا فشار اطرافیانش ولی هر چه است مصالح عمومی در این تصمیم در نظر گرفته نشده است و «موحد» با وجود سابقه بالا اما دیگر نمایندهای در تراز ابتداییترین امورات مردم نیست.
با وجود سابقه بلند موحد در نمایندگی، در مجلس یازدهم ثابت شد این سابقه هیچ کمکی حتی به خود وی نیز نمیکند به گونهای که وی تا مدتها به هیچ کمیسیونی راه پیدا نکرد و در نهایت نیز عضو کمیسیون کاملاً کم اثر و بیمتقاضی قضایی مجلس شد.
نمایندگی مجلس صرفاً بحث یک فرد و یا منافع یک گروه محدود نیست و منافع و مصالح عمومی یک حوزه انتخابیه بزرگ در میان است بنابراین اینکه از اول عملکرد و وضعیت به گونهای معترف گونه دال بر ضعف و ناکارآمدی و بیانگیزهگی باشد ولی کماکان اصرار بر ادامه کار به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و ممکن است کل کارنامه گذشته «موحد» را نیز زیر سؤال ببرد و سبب شکلگیری یک خاطره تلخ از وی در اذهان عمومی شود.
کهگیلویه نیازمند یک فرد جوان و پیگیر مطالبات عمومی است تا حداقل از وضعیت نگرانکنندهای که دارد بدتر نشود چرا که در این حوزه انتخابیه مشکلات به حدی است که هیچامیدی به توسعه و رشد حداقل در کوتاه مدت وجود ندارد.
حرف موحد همچون گذشته نه در سطح ملی که در استان نیز خریدار ندارد و با وجود ترافیک سفر مقامات به استان کهگیلویه و بویراحمد هیچ کدام از مقامات زحمت بازدید و سفر به حوزه انتخابیه بزرگ تحت نمایندگی موحد را به خود نمیدهند. نه تنها پروژه جدیدی برای این حوزه انتخابیه تعریف نشده است که پروژههای قدیمی یا تعطیل شدهاند و یا بلاتکلیف ماندهاند.
وضعیت سد آبریز، جاده لنده به بهبهان، سیکل ترکیبی پادوک و سایر طرحهای آبرسانی در چهار شهرستان همه در تعلیق و یا تعطیلی به سر میبرند و با وجود وعدههای بیشمار برای حمایت و اعتبار بخشی به مجموعه بلادشاپور کماکان شاهد بیتوجهی به این اثر بزرگ تاریخی هستیم.
حال در چنین شرایطی اصرار موحد بر ثبت نام مجدد و ادامه بازی تکراری و پر حاشیه انتخابات در کهگیلویه به تنهایی کافی است تا حتی نهادهای تصمیم گیرنده نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری به خرج دهند و البته رسالت اصلی بر دوش مردم است که با یک تصمیم انقلابی و جدی یا به انفعال و تکرار رای دهند یا تغییر و تحول را مطالبه نمایند.