تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۳۷
کد مطلب : ۴۹۴۳۷۰
یادداشتی از پریا جهانبین؛
همدلی سران قوا در رفع فیلترینگ: گامی مؤثر در پاسخ به مطالبات مردم
۷
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی - پریا جهانبین - در روزهای اخیر، همدلی و همنوایی سران قوا و جدیّت رئیسجمهور و وزرا در تحقق یکی از وعدههای مهم دولت در پاسخ به بخشی از مطالبات بحق مردم، به ویژه تلاش برای رفع فیلترینگ، جای تقدیر و تشکر دارد. این اقدام نشاندهنده عزم جدی دولت در پاسخ به نیازهای جامعه و تسهیل دسترسی به فناوریهای نوین است.
موضوع فیلترینگ و موانعی که برای رشد فناوری، خصوصاً همگامی با هوش مصنوعی ایجاد میکند، بحثی پیچیده و چندوجهی است. تحلیل این مسئله میتواند از جنبههای مختلفی بررسی شود؛ از جمله فناوری، اقتصاد، فرهنگ و اخلاق. فیلترینگ به عنوان یک مانع جدی، دسترسی افراد به ابزارهای پیشرفتهای که معمولاً بر بسترهای باز و جهانی توسعه یافتهاند را محدود میکند. این محدودیتها میتوانند مانع دسترسی افراد به منابع ارزشمند دانش و ابزارهای یادگیری شوند.
وقتی کشورها به ابزارهای روز دنیا دسترسی نداشته باشند، متخصصان داخلی در مقایسه با همتایان بینالمللی خود از مسیر رشد فاصله میگیرند. فیلترینگ همچنین انگیزه توسعهدهندگان، پژوهشگران و کسبوکارها را برای بهرهبرداری از امکانات مدرن کاهش میدهد، چرا که چرخههای توسعه فناوری دچار تأخیر میشوند.
محدودیتهای دسترسی به فناوری و دانش میتواند باعث سرخوردگی متخصصان در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، دیتاساینس و فناوریهای پیشرفته شود. در چنین شرایطی، نخبگان و متخصصان به دنبال فرصتهای بهتر و زیرساختهای مناسبتر به کشورهایی مهاجرت میکنند که دسترسی آزاد به فناوری و دانش را فراهم کردهاند.
یکی از اثرات مهم فیلترینگ، کند شدن چرخه انتقال دانش و جدا شدن کشور از جریان تحولات جهانی در حوزه هوش مصنوعی است. فناوریهای هوش مصنوعی به سرعت در حال تحولاند و این فاصله روزبهروز بیشتر میشود. کشورهایی مانند چین، با وجود محدودیتهای فیلترهای اینترنتی که به عنوان “دیوار بزرگ آتش” (Great Firewall) شناخته میشوند، به طور مداوم تحت انتقاد سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و نهادهای غیردولتی قرار دارند. این انتقادات بر نقض آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات تأکید دارند، اما چین تلاش کرده است با سرمایهگذاری کلان در هوش مصنوعی این فاصله را پر کند. این امر نیازمند تخصیص بودجه بالا، دانش فنی عمیق و حمایت جامع از سمت دولت است.
کشورهایی که فیلترینگ بیهدف اعمال میکنند، علاوه بر حذف دسترسی کاربران به فناوری، زیرساخت داخلی خود (مانند سرورها، شبکهها و منابع محاسباتی) را نیز محدود میکنند. در دنیای امروز، بسیاری از کسبوکارها به ابزارها و پلتفرمهای هوش مصنوعی وابستهاند. با افزایش فیلترینگ، کسبوکارهای داخلی شتاب رشد خود را از دست میدهند، بازار داخلی منزوی و بسته میشود و توان رقابت با شرکتهای خارجی که بهسادگی از ابزارهای توسعهیافته جهانی استفاده میکنند، کاهش مییابد. این امر منجر به از دست دادن فرصتهای شغلی نوین و کاهش خلاقیت در اقتصاد میشود.
عدهای که با فیلترینگ موافقاند، استدلالهایی از جمله حفظ ارزشهای فرهنگی و اخلاقی، جلوگیری از سوءاستفادههای اینترنتی و افزایش امنیت فضای سایبری را مطرح میکنند. اما باید توجه داشت که راهحلهای جایگزین وجود دارد. بسترهایی مانند آموزش صحیح، قوانین سختگیرانهتر در مورد محتواهای مخرب و پالایش هدفمند (نه فیلترینگ گسترده) میتوانند نتایج بهتری به همراه داشته باشند.
فیلترینگ هوش مصنوعی با هدف امنیت، معمولاً بیفایده است؛ زیرا ابزارهای هوش مصنوعی ذاتاً نیروی خطرناکی نیستند و دسترسی محدود جهانی تنها باعث عقبماندن صنایع داخلی میشود. فیلترینگ گسترده نه تنها مانع رشد و توسعه ملی است، بلکه باعث انزوای کشور در فضای دیجیتال جهانی میشود. ضرر این عقبماندگی علاوه بر اقتصاد و فناوری، شامل جنبههای اجتماعی مانند مهاجرت نخبگان و آسیب به اعتماد عمومی نیز میشود.
در نهایت، فیلترینگ بهتر است به صورت خودتنظیمی اجرا شود و یا فیلتر محتواهای تروریستی و مخرب بهطور هدفمند انجام گیرد. این مقاله کوتاه با کمک همان فیلترشکنها و هوش مصنوعیهایی نوشته شده است که عدهای آن را دشمن اصلی میبینند و به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک میکنند.
موضوع فیلترینگ و موانعی که برای رشد فناوری، خصوصاً همگامی با هوش مصنوعی ایجاد میکند، بحثی پیچیده و چندوجهی است. تحلیل این مسئله میتواند از جنبههای مختلفی بررسی شود؛ از جمله فناوری، اقتصاد، فرهنگ و اخلاق. فیلترینگ به عنوان یک مانع جدی، دسترسی افراد به ابزارهای پیشرفتهای که معمولاً بر بسترهای باز و جهانی توسعه یافتهاند را محدود میکند. این محدودیتها میتوانند مانع دسترسی افراد به منابع ارزشمند دانش و ابزارهای یادگیری شوند.
وقتی کشورها به ابزارهای روز دنیا دسترسی نداشته باشند، متخصصان داخلی در مقایسه با همتایان بینالمللی خود از مسیر رشد فاصله میگیرند. فیلترینگ همچنین انگیزه توسعهدهندگان، پژوهشگران و کسبوکارها را برای بهرهبرداری از امکانات مدرن کاهش میدهد، چرا که چرخههای توسعه فناوری دچار تأخیر میشوند.
محدودیتهای دسترسی به فناوری و دانش میتواند باعث سرخوردگی متخصصان در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، دیتاساینس و فناوریهای پیشرفته شود. در چنین شرایطی، نخبگان و متخصصان به دنبال فرصتهای بهتر و زیرساختهای مناسبتر به کشورهایی مهاجرت میکنند که دسترسی آزاد به فناوری و دانش را فراهم کردهاند.
یکی از اثرات مهم فیلترینگ، کند شدن چرخه انتقال دانش و جدا شدن کشور از جریان تحولات جهانی در حوزه هوش مصنوعی است. فناوریهای هوش مصنوعی به سرعت در حال تحولاند و این فاصله روزبهروز بیشتر میشود. کشورهایی مانند چین، با وجود محدودیتهای فیلترهای اینترنتی که به عنوان “دیوار بزرگ آتش” (Great Firewall) شناخته میشوند، به طور مداوم تحت انتقاد سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و نهادهای غیردولتی قرار دارند. این انتقادات بر نقض آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات تأکید دارند، اما چین تلاش کرده است با سرمایهگذاری کلان در هوش مصنوعی این فاصله را پر کند. این امر نیازمند تخصیص بودجه بالا، دانش فنی عمیق و حمایت جامع از سمت دولت است.
کشورهایی که فیلترینگ بیهدف اعمال میکنند، علاوه بر حذف دسترسی کاربران به فناوری، زیرساخت داخلی خود (مانند سرورها، شبکهها و منابع محاسباتی) را نیز محدود میکنند. در دنیای امروز، بسیاری از کسبوکارها به ابزارها و پلتفرمهای هوش مصنوعی وابستهاند. با افزایش فیلترینگ، کسبوکارهای داخلی شتاب رشد خود را از دست میدهند، بازار داخلی منزوی و بسته میشود و توان رقابت با شرکتهای خارجی که بهسادگی از ابزارهای توسعهیافته جهانی استفاده میکنند، کاهش مییابد. این امر منجر به از دست دادن فرصتهای شغلی نوین و کاهش خلاقیت در اقتصاد میشود.
عدهای که با فیلترینگ موافقاند، استدلالهایی از جمله حفظ ارزشهای فرهنگی و اخلاقی، جلوگیری از سوءاستفادههای اینترنتی و افزایش امنیت فضای سایبری را مطرح میکنند. اما باید توجه داشت که راهحلهای جایگزین وجود دارد. بسترهایی مانند آموزش صحیح، قوانین سختگیرانهتر در مورد محتواهای مخرب و پالایش هدفمند (نه فیلترینگ گسترده) میتوانند نتایج بهتری به همراه داشته باشند.
فیلترینگ هوش مصنوعی با هدف امنیت، معمولاً بیفایده است؛ زیرا ابزارهای هوش مصنوعی ذاتاً نیروی خطرناکی نیستند و دسترسی محدود جهانی تنها باعث عقبماندن صنایع داخلی میشود. فیلترینگ گسترده نه تنها مانع رشد و توسعه ملی است، بلکه باعث انزوای کشور در فضای دیجیتال جهانی میشود. ضرر این عقبماندگی علاوه بر اقتصاد و فناوری، شامل جنبههای اجتماعی مانند مهاجرت نخبگان و آسیب به اعتماد عمومی نیز میشود.
در نهایت، فیلترینگ بهتر است به صورت خودتنظیمی اجرا شود و یا فیلتر محتواهای تروریستی و مخرب بهطور هدفمند انجام گیرد. این مقاله کوتاه با کمک همان فیلترشکنها و هوش مصنوعیهایی نوشته شده است که عدهای آن را دشمن اصلی میبینند و به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک میکنند.