تاریخ انتشار
شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۷
کد مطلب : ۴۰۷۶۰۱
تحلیلی بر اوضاع سیاس گچساران:
جنگ ستارگان و پروگرام اصولگرایان گچساران / آیا سیطره تاجگردون بر نفت پایان مییابد / ایراد «هدایتخواه» را «تاجگردون» تکرار کرد
امید همتی
۰
کبنا ؛گروه سیاسی: وقتی جنگ ستارگان در کهکشان دور افتاده بر روی پرده سینما رفت، اردیبهشت 56 بود و در کشور فرانسه هنوز مردم را با گیوتین اعدام میکردند، جیمز کامرون (کارگردان فیلمهای مشهور Avatar، Aliens،Titanic) پس از تماشای فیلم جنگ ستارگان تصمیم گرفت که از شغلش به عنوان رانندهی کامیون استعفا دهد و وارد صنعت فیلمسازی شود. هنگامی که او به عنوان رانندهی کامیون مشغول به فعالیت بود، در زمان وقت آزاد خود تمرین نویسندگی میکرد. «لوک اسکای واکر» قهرمان جوان و بلندپرواز جنگ ستارگان در پوشش ماهیتهای عرفانی حق طلبی میکرد. لوکاس از عالم فلسفه و ادیان مختلف مفاهیم زیادی را قرض میگیرد و «ابتکار دفاع استراتژیک» پروژهای که لوکاس با هنرمندی «لوک» و با چهار تکنیک عشق، تنفر، فریب و دروغ از آن رونمایی کرد.
فضای سیاسی گچساران کهکشانی شده، غلبه بر این فضا نیروی ماورایی میخواهد و تا حدودی دنبال کنندگان تحرکات و جنب و جوشهای سیاسی را هم سردر گم کرده، منتقدان جنگ ستارگان بیان میکنند که آخر، ته آن معلوم نشد و گیج کننده بود. البته در سکانس آخر «لوکاسکای واکر» به خوبی اعتماد دنبال کنندگانش را پاسخ میدهد.
خورشیدی به حسینیه بهبهانیها آمد، حرف خاصی هم نزد به خیابان بلادیان و جادههای 4 بانده گیر داد که بعداً تاجگردون هم برای او شکلک خنده گذاشت و یک مراسم پر سر و صدا هم برای خیابان بلادیان گذاشت تا هم راه خود را رفته باشد که هیچ اعتنایی به مخالفان و منتقدانش نکرده باشد و هم با حضور پررنگش در افتتاحیههای کوچک و بزرگ همه چیز را به نام خود بزند تا مسائل ریز و درشت به او ختم شود. تاجگردون به دنبال این است که جرقه نارضایتیها در این سالها، در زمستان سخت آینده شعله ور نشود. تاجگردون به چند روستا رفت و با روشنایی برق این روستاها هم عکس انداخت و عکسها را به اشتراک گذاشت، اما هیچ گاه رسمی و تنظیم شده ملاقات عمومی برای مردم نگذاشت یا حداقل در این دوره دوم نمایندگیاش کمتر مردم را از نزدیک دید. بیشتر از خود، تاجگردونی ساخت که همه دور برش باشند و بچرخند. چیزی که منتقدانش آن را دیکتاتوری میخوانند. او تعدادی را به تهران برد و به کار گرفت و بعضی دوستان و نزدیکانش را با اشارتی وارد بدنه ادارات استان کرد، جوانان تحصیل کرده بیکار این تبعیضهای یواشکی را دیدند، آتش تفاوت (تبعیض) بین جوانان شعله ور شد و شاید بر آینده تاجگردون تاثیر بگذارد، چیزی که یک بار هم در باشت اتفاق افتاد و «میثم» بلند فریادش را زد.
هیچ کس از کار تاجگردون سر در نمیآورد. دنبال کنندگان جنگ ستارگان هم این مشکل را داشتند، آنها جذابیتها، تکنولوژی و صحنههای خارق العاده و فضای کهکشانی را تجربه میکردند، اما سر در گم هم بودند. عبدالرحیم رحیمی در دوران صدارتش آلترناتیو تاجگردون معرفی میشود، بعد تاجگردون هم راضی میشود که او را به لرستان بفرست تا از دور رحیمی را داشته باشد و هم حواشی دور بر رحیمی را جمع کرده باشد. از آن طرف به فرمانداری خوان پایه رضایت میدهد، تاجگردون در اینجا شاید به دنبال این بوده که از مخالفتهای پررنگ و آشکار بابکانیها بکاهد. او اهداف زیادی را در سر میپروراند، شاید تقویت پایگاهش دربویراحمد گرمسیر یکی از این اهداف باشد.
به نظر میآید خوان پایه نتواند فضای گچساران را با تدبیر کهکشانی هم به راحتی به دست بگیرد. قشقاییها به انتصاب او واکنش مثبتی نشان ندادند و اصلاح طلبان هم که نسبتاً از روند انتصابات رضایت ندارند و همیشه هم تاجگردون بدون اطلاع آنان کار خودش را میکند. داستان استاندار شدن احمدی هم اینگونه بود، بر خلاف حرف تاجگردون به نظر نمیآید که او در خصوص احمدی با با سید باقر هماهنگی کرده باشد، یاران «حسن روحانی» در استان هم از این کار تاجگردون به شدت عصبانی شدند وآنها اصلاً روند انتخاب احمدی را نپذیرفتند و سید باقر هم هیچ وقت در باره این سخن تاجگردون واکنشی نشان نداد. مشاور شدن سید باقر در وزارت کشاورزی شاید بی ربط با این موضوع نباشد.
خوان پایه روزهای سختی در پیش دارد و اینکه آیا او فرماندار مقتدر و مستقلی برای گچسارانیها میشود را فعلاً نمیتوان در بارهاش چیزی گفت، خوان پایه در راهداری موفق عمل کرد، اگر چه در کارخانه سیمان استاندار کهگیلویه و بویراحمد حسابی به او گیر داد و قبل از آن در اداره حمل و نقل بحث و حواشی هم داشت. اما فرمانداری سیاق، طریقه و مدیریت خودش را میخواهد، موضوعی که خوان پایه باید آن را بداند.
تاجگردون این سالها به خوبی از رسانه و فضای مجازی استفاده میکند، از طرفی اصولگرایان هم کاری خاصی فعلاً نمیتوانند انجام دهند. تاجگردون زیرکی میکند و اجازه میدهد تا همه حرکت کنند، بعد حرکت میکند. او میداند که زمستان 98 همانند 94 نخواهد بود. سید قدرت حسینی شرایطی همانند شرایط تاجگردون در دوره نهم انتخابات مجلس دارد با این تفاوت که تاجگردون هم چیز را بسته و عبور از او دشوار است.
خورشیدی کاتالیزور اصولگریان گچساران میشود و آنها را بر سر یک سفره می نشاند، سخت اما بعید نیست. او در آینده بیشتر به جای اصولگرایان حرف می زند و شاید محور شود. خورشیدی نظریه پرداز کاندیدای واحد قشقایی در انتخابات آینده مجلس است و میگوید که قشقاییها کم انگیزه شدهاند و ادامه این فضا چیزی از آنان باقی نمیگذارد و تنها راه خروج از این فضا وجود کاندیدای واحد است اینکه او بتواند قشقاییها را بر روی یک میز بنشاند کار ظریف گونهای باید انجام بدهد. قشقاییهای متمایل به تاجگردون بعید است که پای میز مذاکره خورشیدی بنشینند. خورشیدی چهره محبوب مطلق هم تبارانش نیست او در ماههای اخیر سعی کرد که با نامهها و یادداشتهایش دل قشقاییها را به دست بیاورد و هر چه در چنته داشته تا کنون رو کرده، و مرتب میگوید که راه شکستن سرخوردگی تاریخی قشقاییها کاندیدای واحد است. تاجگردون برای اینکه به خورشیدی و مخالفانش پاتکی بزند قطعاً برای سفت کردن جای پایش در بین قشقاییها به زودی دست به کارهای می زند. تاجگردون بعضی اصولگرایان قشقایی را به طرف خود آورده و زمزمه بخشداری «نوذر شبرنگ» این احتمال را بیشتر میکند. اصلاح طلبان قشقایی دلشان چندان با تاجگردون نیست و بی انگیزه شدهاند. موضوعی که خورشیدی آن را هم فهمیده و مرتب حرفش را می زند و فریاد عزت خواهی برای ایلش سر میدهد.
خورشیدی حرفهای دیگری هم می زند او تاجگردون را بنیانگذار نظام شهروند درجه یک و درجه N میداند و شاید خورشیدی بخواهد علیه این نظام تاجگردون دست به تحرکات جدی بزند.
تاجگردون باید مراقب حملات سفت و سخت اصولگرایان باشد، اصولگرایان او را راحت نمیگذارند و او به قضیه زینل زاده ورود کرد و در آنجا هم به دنبال این بود که پایگاه اجتماعی زینل زاده را تصاحب شود. هر چند می گویند تاجگردون در قضیه زینل زاده هم بی تقصیر نبود. رفتن زینل زاده و آمدن ظفری به شهرداری دوگنبدان ترکشهای زیادی را بر تاجگردون وارد و به همین خاطر او تلاشش را برای تغییر شهردار دوگنبدان کرد.
غلامرضا پاکدل یادداشتهای زیادی نوشت و مستندات زیادی رو کرد و پرده از ردپای تاجگردون در برخی اتفاقات شرکت نفت برداشت. تا جایی که تاجگردون سخنان پاکدل را تاب نیاورد و او را در اینستاگرامش بایکوت کرد. هر چند تاجگردون با آوردن هوشنگ صیدالی از بویراحمد و سپردن شرکت نفت به او منویاتش را در شرکت نفت پیاده کرده و الان یاران تاجگردون همه کاره شرکت نفت شدهاند. او میخواهد که مطلق باشد. نفتیها امید دارند که صیدالی اصولگرا صرفاً پستهایی را که نیاز به تخصص ندارد به عنوان مزد حمایت تاج گردون در اختیار یارانش قرار داده، و مناصب حیاتی و مهم را برای اصولگرایان حفظ کرده است. در واقع تاج گردون در نفت بناهایی بنا کرده که مطمئناً با کوچکترین بادی فرو خواهند ریخت. تاج گردون در بزرگترین بنگاه اقتصادی استان در حالیکه به ظاهر همه امور را در دست دارد ولی در واقع هیچ قدرتی ندارد. تا جاییکه هرگز نتوانست به کمک این بنگاه اقتصادی مبالغی را که برنامه ریزی کرده بود به حساب ادارات دلخواهش همچون شهرداری، امور مالیاتی و اداره آب و فاضلاب و سایر بنگاهها واریز کند و یکی از مهمترین عواملی که نتوانست معضل بیکاری را در چنگ بگیرد، عدم نفوذ موثر در بزرگترین بنگاه اقتصادی استان است. به نظر میرسد انحصار طلبی تاجگردون در شرکت نفت کار دست او بدهد.
یعقوب زراعت کیش 20 هزار جوان بیکار را برای تاجگردون شاخ میکند، او معتقد است که تاجگردون در حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی کاری نکرده و 20 نفر را تهران سر کار گذاشته و بقیه را رها کرده است.
حسین اسماعیلی جای برای تاجگردون در دانشگاه آزاد فعلاً باز نکرده، اسماعیلی در استقبال از خورشیدی این را هم نشان داد که جریان و حزبش مهم است. تاجگردون مهمترین کمیسیون مجلس را در اختیار دارد و ابزار مهمی برای ضربه فنی کردن مخالفانش در دست دارد.
تاجگردون دور خود حصار کشیده، فقط عدهای خاص او را میبینند و اطرافش هستند. اطرافیان او محبوبیت چندانی ندارند، ستار هدایت خواه افسانهی اصولگرایان و بویراحمدیها از همین جا ضربه خورد. هدایت خواه نامبر وان مجلس و بویراحمد در جدال با غلام محمد زارعی شکست خورد، شکستی که باورش برای همه بعید به نظر میآمد. اما اطرافیانش او را زمین زدند. تاجگردون هم این ایراد را دارد، منتقدینش می گویند، گروه خاص و مشخصی دور تاجگردون هستند. آنها اغلب برنده پروژهها میشوند، تسهیلات را میگیرند و در ادارت به کار گرفته میشوند.
تاجگردون معنادار جشن بلادیان -سالروز کامیابیاش در نبرد با علی فولادیوندا (اصولگرایان) را پنجشنبه 9 اسفند گذاشت در اسفند 94 اختلافات شدید اصولگرایان نیز تا حدودی فضا را برای تاجگردون فراهم کرد. سید قدرت سکوت کرد، خورشیدی فولادیوندا را تنها گذاشت و جعفری هم به شیراز رفت، هر چه بود، زمینه برای پیروزی تاجگردون مساعدتر شد.
تاجگردون مدیران و استاندار را تنظیم شده به خیابان بلادیان آورد تا حرفهایش را بزند و البته استقبال مردم هم برای او مهم بود. او میخواست یک سال مانده به اسفند 98 خود را محک بزند و واکنشها را هم ببیند. او در انتشار ایمیلهای مسئله ساز فروردین 97 هم منتظر بازتابهای بعدی آن بود.
تاجگردون جنس حرفهایش در خیابان بلادیان انتخاباتی و تبلیغاتی بود. «من انقلابیام»، «من اهل فکر و قلمم»، و «از زبان و نگاهم پول، حرارت، کار و برنامه بیرون میآید.» او گفت منتقدان و مخالفان از جایی دیگر میسوزند و با آنها معامله نمیکنم. تاجگردون تاکتیک خاص خودش را دارد همه را جمع میکند و و میگوید 70 درصد آراء قشقایی مال من بود و هست.
او در نطقش رقیبانش را هم میبیند و کنایهای هم به سید قدرت می زند و میگوید من در دوران نفت 100 دلاری نبودم، والا شهرم گلستان میشد، من نمیتوانم در مراسم ختم صحبت کنم و همراه خودم هیئتی راه بیندازم و اینجا و آنجا برویم، از من کار بخواهید. تاجگردون از مخالفانش میخواهد که شما بگویید من با کدام سازتان برقصم.
تصمیم و پروگرام رهبران اصولگرایان گچساران برای عبور از اختلافات و برقراری آشتی در بین سید قدرت، جعفری و سرهنگ بیعتاصل مشخص نیست. تاجگردون کاری به اصلاح طلبان ندارد و تا حدودی آنها در دوران تاجگردون منزوی شدند و کمتر هم از آنها مشورت میگیرد. انتصابات هم بیشتر در فرم انتخاباتی و قومی انجام میگیرد و کمترین به اصول توجه میشود. تاکتیک اصلاح طلبان چه خواهد بود و تاجگردون با آنها چه میکند، وفت دیگری به آن میپردازیم. تاجگردون این روزها خودش را بیشتر بلد میکند، برای هر افتتاحیهای کلیپ و بنر میگذارد. او همه [مدیران] را به خود وابسته کرده و توقعات را هم بالا برده و چه خواهد شد، کمی صبر لازم است.
-------------------------
امید همتی
------------------------
فضای سیاسی گچساران کهکشانی شده، غلبه بر این فضا نیروی ماورایی میخواهد و تا حدودی دنبال کنندگان تحرکات و جنب و جوشهای سیاسی را هم سردر گم کرده، منتقدان جنگ ستارگان بیان میکنند که آخر، ته آن معلوم نشد و گیج کننده بود. البته در سکانس آخر «لوکاسکای واکر» به خوبی اعتماد دنبال کنندگانش را پاسخ میدهد.
خورشیدی به حسینیه بهبهانیها آمد، حرف خاصی هم نزد به خیابان بلادیان و جادههای 4 بانده گیر داد که بعداً تاجگردون هم برای او شکلک خنده گذاشت و یک مراسم پر سر و صدا هم برای خیابان بلادیان گذاشت تا هم راه خود را رفته باشد که هیچ اعتنایی به مخالفان و منتقدانش نکرده باشد و هم با حضور پررنگش در افتتاحیههای کوچک و بزرگ همه چیز را به نام خود بزند تا مسائل ریز و درشت به او ختم شود. تاجگردون به دنبال این است که جرقه نارضایتیها در این سالها، در زمستان سخت آینده شعله ور نشود. تاجگردون به چند روستا رفت و با روشنایی برق این روستاها هم عکس انداخت و عکسها را به اشتراک گذاشت، اما هیچ گاه رسمی و تنظیم شده ملاقات عمومی برای مردم نگذاشت یا حداقل در این دوره دوم نمایندگیاش کمتر مردم را از نزدیک دید. بیشتر از خود، تاجگردونی ساخت که همه دور برش باشند و بچرخند. چیزی که منتقدانش آن را دیکتاتوری میخوانند. او تعدادی را به تهران برد و به کار گرفت و بعضی دوستان و نزدیکانش را با اشارتی وارد بدنه ادارات استان کرد، جوانان تحصیل کرده بیکار این تبعیضهای یواشکی را دیدند، آتش تفاوت (تبعیض) بین جوانان شعله ور شد و شاید بر آینده تاجگردون تاثیر بگذارد، چیزی که یک بار هم در باشت اتفاق افتاد و «میثم» بلند فریادش را زد.
هیچ کس از کار تاجگردون سر در نمیآورد. دنبال کنندگان جنگ ستارگان هم این مشکل را داشتند، آنها جذابیتها، تکنولوژی و صحنههای خارق العاده و فضای کهکشانی را تجربه میکردند، اما سر در گم هم بودند. عبدالرحیم رحیمی در دوران صدارتش آلترناتیو تاجگردون معرفی میشود، بعد تاجگردون هم راضی میشود که او را به لرستان بفرست تا از دور رحیمی را داشته باشد و هم حواشی دور بر رحیمی را جمع کرده باشد. از آن طرف به فرمانداری خوان پایه رضایت میدهد، تاجگردون در اینجا شاید به دنبال این بوده که از مخالفتهای پررنگ و آشکار بابکانیها بکاهد. او اهداف زیادی را در سر میپروراند، شاید تقویت پایگاهش دربویراحمد گرمسیر یکی از این اهداف باشد.
به نظر میآید خوان پایه نتواند فضای گچساران را با تدبیر کهکشانی هم به راحتی به دست بگیرد. قشقاییها به انتصاب او واکنش مثبتی نشان ندادند و اصلاح طلبان هم که نسبتاً از روند انتصابات رضایت ندارند و همیشه هم تاجگردون بدون اطلاع آنان کار خودش را میکند. داستان استاندار شدن احمدی هم اینگونه بود، بر خلاف حرف تاجگردون به نظر نمیآید که او در خصوص احمدی با با سید باقر هماهنگی کرده باشد، یاران «حسن روحانی» در استان هم از این کار تاجگردون به شدت عصبانی شدند وآنها اصلاً روند انتخاب احمدی را نپذیرفتند و سید باقر هم هیچ وقت در باره این سخن تاجگردون واکنشی نشان نداد. مشاور شدن سید باقر در وزارت کشاورزی شاید بی ربط با این موضوع نباشد.
خوان پایه روزهای سختی در پیش دارد و اینکه آیا او فرماندار مقتدر و مستقلی برای گچسارانیها میشود را فعلاً نمیتوان در بارهاش چیزی گفت، خوان پایه در راهداری موفق عمل کرد، اگر چه در کارخانه سیمان استاندار کهگیلویه و بویراحمد حسابی به او گیر داد و قبل از آن در اداره حمل و نقل بحث و حواشی هم داشت. اما فرمانداری سیاق، طریقه و مدیریت خودش را میخواهد، موضوعی که خوان پایه باید آن را بداند.
تاجگردون این سالها به خوبی از رسانه و فضای مجازی استفاده میکند، از طرفی اصولگرایان هم کاری خاصی فعلاً نمیتوانند انجام دهند. تاجگردون زیرکی میکند و اجازه میدهد تا همه حرکت کنند، بعد حرکت میکند. او میداند که زمستان 98 همانند 94 نخواهد بود. سید قدرت حسینی شرایطی همانند شرایط تاجگردون در دوره نهم انتخابات مجلس دارد با این تفاوت که تاجگردون هم چیز را بسته و عبور از او دشوار است.
خورشیدی کاتالیزور اصولگریان گچساران میشود و آنها را بر سر یک سفره می نشاند، سخت اما بعید نیست. او در آینده بیشتر به جای اصولگرایان حرف می زند و شاید محور شود. خورشیدی نظریه پرداز کاندیدای واحد قشقایی در انتخابات آینده مجلس است و میگوید که قشقاییها کم انگیزه شدهاند و ادامه این فضا چیزی از آنان باقی نمیگذارد و تنها راه خروج از این فضا وجود کاندیدای واحد است اینکه او بتواند قشقاییها را بر روی یک میز بنشاند کار ظریف گونهای باید انجام بدهد. قشقاییهای متمایل به تاجگردون بعید است که پای میز مذاکره خورشیدی بنشینند. خورشیدی چهره محبوب مطلق هم تبارانش نیست او در ماههای اخیر سعی کرد که با نامهها و یادداشتهایش دل قشقاییها را به دست بیاورد و هر چه در چنته داشته تا کنون رو کرده، و مرتب میگوید که راه شکستن سرخوردگی تاریخی قشقاییها کاندیدای واحد است. تاجگردون برای اینکه به خورشیدی و مخالفانش پاتکی بزند قطعاً برای سفت کردن جای پایش در بین قشقاییها به زودی دست به کارهای می زند. تاجگردون بعضی اصولگرایان قشقایی را به طرف خود آورده و زمزمه بخشداری «نوذر شبرنگ» این احتمال را بیشتر میکند. اصلاح طلبان قشقایی دلشان چندان با تاجگردون نیست و بی انگیزه شدهاند. موضوعی که خورشیدی آن را هم فهمیده و مرتب حرفش را می زند و فریاد عزت خواهی برای ایلش سر میدهد.
خورشیدی حرفهای دیگری هم می زند او تاجگردون را بنیانگذار نظام شهروند درجه یک و درجه N میداند و شاید خورشیدی بخواهد علیه این نظام تاجگردون دست به تحرکات جدی بزند.
تاجگردون باید مراقب حملات سفت و سخت اصولگرایان باشد، اصولگرایان او را راحت نمیگذارند و او به قضیه زینل زاده ورود کرد و در آنجا هم به دنبال این بود که پایگاه اجتماعی زینل زاده را تصاحب شود. هر چند می گویند تاجگردون در قضیه زینل زاده هم بی تقصیر نبود. رفتن زینل زاده و آمدن ظفری به شهرداری دوگنبدان ترکشهای زیادی را بر تاجگردون وارد و به همین خاطر او تلاشش را برای تغییر شهردار دوگنبدان کرد.
غلامرضا پاکدل یادداشتهای زیادی نوشت و مستندات زیادی رو کرد و پرده از ردپای تاجگردون در برخی اتفاقات شرکت نفت برداشت. تا جایی که تاجگردون سخنان پاکدل را تاب نیاورد و او را در اینستاگرامش بایکوت کرد. هر چند تاجگردون با آوردن هوشنگ صیدالی از بویراحمد و سپردن شرکت نفت به او منویاتش را در شرکت نفت پیاده کرده و الان یاران تاجگردون همه کاره شرکت نفت شدهاند. او میخواهد که مطلق باشد. نفتیها امید دارند که صیدالی اصولگرا صرفاً پستهایی را که نیاز به تخصص ندارد به عنوان مزد حمایت تاج گردون در اختیار یارانش قرار داده، و مناصب حیاتی و مهم را برای اصولگرایان حفظ کرده است. در واقع تاج گردون در نفت بناهایی بنا کرده که مطمئناً با کوچکترین بادی فرو خواهند ریخت. تاج گردون در بزرگترین بنگاه اقتصادی استان در حالیکه به ظاهر همه امور را در دست دارد ولی در واقع هیچ قدرتی ندارد. تا جاییکه هرگز نتوانست به کمک این بنگاه اقتصادی مبالغی را که برنامه ریزی کرده بود به حساب ادارات دلخواهش همچون شهرداری، امور مالیاتی و اداره آب و فاضلاب و سایر بنگاهها واریز کند و یکی از مهمترین عواملی که نتوانست معضل بیکاری را در چنگ بگیرد، عدم نفوذ موثر در بزرگترین بنگاه اقتصادی استان است. به نظر میرسد انحصار طلبی تاجگردون در شرکت نفت کار دست او بدهد.
یعقوب زراعت کیش 20 هزار جوان بیکار را برای تاجگردون شاخ میکند، او معتقد است که تاجگردون در حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی کاری نکرده و 20 نفر را تهران سر کار گذاشته و بقیه را رها کرده است.
حسین اسماعیلی جای برای تاجگردون در دانشگاه آزاد فعلاً باز نکرده، اسماعیلی در استقبال از خورشیدی این را هم نشان داد که جریان و حزبش مهم است. تاجگردون مهمترین کمیسیون مجلس را در اختیار دارد و ابزار مهمی برای ضربه فنی کردن مخالفانش در دست دارد.
تاجگردون دور خود حصار کشیده، فقط عدهای خاص او را میبینند و اطرافش هستند. اطرافیان او محبوبیت چندانی ندارند، ستار هدایت خواه افسانهی اصولگرایان و بویراحمدیها از همین جا ضربه خورد. هدایت خواه نامبر وان مجلس و بویراحمد در جدال با غلام محمد زارعی شکست خورد، شکستی که باورش برای همه بعید به نظر میآمد. اما اطرافیانش او را زمین زدند. تاجگردون هم این ایراد را دارد، منتقدینش می گویند، گروه خاص و مشخصی دور تاجگردون هستند. آنها اغلب برنده پروژهها میشوند، تسهیلات را میگیرند و در ادارت به کار گرفته میشوند.
تاجگردون معنادار جشن بلادیان -سالروز کامیابیاش در نبرد با علی فولادیوندا (اصولگرایان) را پنجشنبه 9 اسفند گذاشت در اسفند 94 اختلافات شدید اصولگرایان نیز تا حدودی فضا را برای تاجگردون فراهم کرد. سید قدرت سکوت کرد، خورشیدی فولادیوندا را تنها گذاشت و جعفری هم به شیراز رفت، هر چه بود، زمینه برای پیروزی تاجگردون مساعدتر شد.
تاجگردون مدیران و استاندار را تنظیم شده به خیابان بلادیان آورد تا حرفهایش را بزند و البته استقبال مردم هم برای او مهم بود. او میخواست یک سال مانده به اسفند 98 خود را محک بزند و واکنشها را هم ببیند. او در انتشار ایمیلهای مسئله ساز فروردین 97 هم منتظر بازتابهای بعدی آن بود.
تاجگردون جنس حرفهایش در خیابان بلادیان انتخاباتی و تبلیغاتی بود. «من انقلابیام»، «من اهل فکر و قلمم»، و «از زبان و نگاهم پول، حرارت، کار و برنامه بیرون میآید.» او گفت منتقدان و مخالفان از جایی دیگر میسوزند و با آنها معامله نمیکنم. تاجگردون تاکتیک خاص خودش را دارد همه را جمع میکند و و میگوید 70 درصد آراء قشقایی مال من بود و هست.
او در نطقش رقیبانش را هم میبیند و کنایهای هم به سید قدرت می زند و میگوید من در دوران نفت 100 دلاری نبودم، والا شهرم گلستان میشد، من نمیتوانم در مراسم ختم صحبت کنم و همراه خودم هیئتی راه بیندازم و اینجا و آنجا برویم، از من کار بخواهید. تاجگردون از مخالفانش میخواهد که شما بگویید من با کدام سازتان برقصم.
تصمیم و پروگرام رهبران اصولگرایان گچساران برای عبور از اختلافات و برقراری آشتی در بین سید قدرت، جعفری و سرهنگ بیعتاصل مشخص نیست. تاجگردون کاری به اصلاح طلبان ندارد و تا حدودی آنها در دوران تاجگردون منزوی شدند و کمتر هم از آنها مشورت میگیرد. انتصابات هم بیشتر در فرم انتخاباتی و قومی انجام میگیرد و کمترین به اصول توجه میشود. تاکتیک اصلاح طلبان چه خواهد بود و تاجگردون با آنها چه میکند، وفت دیگری به آن میپردازیم. تاجگردون این روزها خودش را بیشتر بلد میکند، برای هر افتتاحیهای کلیپ و بنر میگذارد. او همه [مدیران] را به خود وابسته کرده و توقعات را هم بالا برده و چه خواهد شد، کمی صبر لازم است.
-------------------------
امید همتی
------------------------